شانس «فروشنده» برای اسکار چقدر است؟
نگاهی به آخرین فیلم فرهادی که رکورد پرفروشترین اثر تاریخ سینمای ایران را بهنام خود زد.
وبسایت معتبر ایندیوایر که اخبار و گزارشهای سینمای مستقل جهان را پوشش میدهد، در گزارشی درباره رشته بهترین فیلم خارجی اسکار ۲۰۱۷، فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی را در بین هشت فیلم پیشتاز این رقابت قرار داد که بیشترین بخت را برای دریافت اسکار این رشته دارند.
در این گزارش آمده، امسال درحالی ۸۵ کشور نمایندگان خود را به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا معرفی کردند که سال گذشته تعداد رقبای رشته بهترین فیلم خارجی (غیرانگلیسی زبان) ۸۱ فیلم بود.
به نوشته ایندیوایر، امسال کشورهای بسیاری آثاری را معرفی کردهاند که در جشنوارهای بینالمللی موفق بودهاند، اما برخی کشورها هم چنین نکردهاند. مثلا برزیل درحالی که انتظار میرفت فیلم «برج دلو» را معرفی کند، اما بهدلیل درگیر شدن سازنده این فیلم در مسئله حمایت از رئیسجمهور برکنار شده، برزیل فیلم «راز کوچک» را معرفی کرد یا روسیه فیلم «بهشت» ساخته آندری کونچالفسکی را بهعنوان نماینده خود در این رقابت انتخاب کرد.
در ادامه به فیلمهای موفق در جشنواره کن ۲۰۱۶ اشاره شده که سهم زیادی در فهرست اسکار فیلم خارجی دارند؛ «او» ساخته پل ورهوفن نماینده فرانسه شده، کانادا فیلم «این فقط پایان دنیاست» را معرفی کرده، از ایران فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی به آکادمی معرفی شده و آلمان و اسپانیا و شیلی هم بهترتیب فیلمهای «تونی اردمان» از مارن آده، «خولیتا» ساخته پدرو آلمادوار و «نرودا» به کارگردانی پابلو لارین را به اسکار فرستادهاند.
نکته جالب آن است که کشورهای بلژیک و کره جنوبی ترجیح دادند نمایندگان خود در جشنواره کن ۲۰۱۶ را معرفی نکنند و به این ترتیب فیلمهای «برادران داردن» و «پارک چان ووک» که در کن به نمایش درآمدند، در رقابت اسکار ۲۰۱۷ غایباند.
ایتالیا هم برنده جایزه خرس طلایی جشنواره برلین یعنی مستند بلند «آتش در دریا» را به آکادمی اسکار معرفی کرده و نماینده مکزیک هم فیلم «بیابان» ساخته جوناس کوارن، نویسنده فیلمنامه فیلم تحسین شده «جاذبه» است.
بنابر این گزارش، هشت فیلم پیشتاز این رقابت که بیشترین شانس را برای به خانه بردن اسکار بهترین فیلم خارجی دارند بهترتیب معرفی شدهاند: «او» نماینده فرانسه، «از دور» نماینده ونزوئلا، «سرباز سوار» نماینده یونان، «آتش در دریا» نماینده ایتالیا، «خولیتا» نماینده اسپانیا، «نرودا» نماینده شیلی، «فروشنده» نماینده ایران و «تونی اردمان» نماینده آلمان.
در ادامه و بررسی جامعتر این گزارش به چکیدهای از نظرات سه منتقد مشهور گاردین ورایتی و هایوود ریپورتر پرداختهایم:
دبورا یانگ، منتقد هالیوود ریپورتر:
اصغر فرهادی که بعد از ساخت «گذشته» (The Past) در فرانسه به زادگاهش ایران بازگشته در فیلم جدیدش با استفاده از یک تعرض شوکآور که عطش غیرقابل کنترل همسر جوان برای انتقام را در پی داشته به کندوکاو نیمه تاریک روح ادامه میدهد. در این فیلم که فاقد پیچیدگیهای اجتماعی حیرتانگیز «جدایی» (Separation: فیلم برنده جایزه اسکار) است، گرههای داستان چندان پنهان نیستند و حس درام تصنعی باعث کسالتآور شدن بخشهایی از فیلم شده؛ اما از کنار همه اینها میتوان بهخاطر پایان بسیار عالی آن گذشت: یک پایان نفسگیر و پرتنش برای مخاطب.
تا اینجا تردیدی وجود ندارد که فرهادی سینمای نوین ایران را به کل متحول کرده است؛ آن را از مسیر آزموده شده رئالیسم و دروناندیشی که کارگردانانی مانند عباس کیارستمی و محسن مخملباف سرآمد آن هستند دور کرد و به فضای دراماتیزه و تئاترگونه تازهای کشاند. در «فروشنده» (The Salesman) این گرایش فرهادی به اوج میرسد و حتی اجرای یک تئاتر را با داستانی در مورد لکهدار شدن شرافت و انتقام درمیآمیزد.
اگرچه یکبار دیگر، طبقات اجتماعی جامعه مدرن ایران و تاثیر این نوع اختلافات طبقاتی بر زندگی کاراکترها در این فیلم نقش پررنگی دارند، اما دیگر به قدرت پویایی اجتماعی طبقه بالا- طبقه پایین یعنی شرایط رئیس مرئوسی که در «جدایی» و پیشترها هم در «چهارشنبه سوری» دیده میشد، نیستند. در «فروشنده»، آنچه که بیشتر در معرض خطر قرار دارد ضعف روانی و خلاء اخلاقی کاراکترهای اصلی، عماد (شهاب حسینی) و همسرش رعنا (ترانه علیدوستی) است که هنرپیشه هستند و جزئی از اریستوکراسی فرهنگی شهر تهران.
اوون گلیبرمن، منتقد ورایتی:
یکی از بیشمار دلیلی که آلفر هیچکاک از نظر عموم بهعنوان بزرگترین فیلمساز تمام تاریخ شناخته میشود، این است که جوهر و تکنیک کار او بیشتر کارگردانان (شاید همه آنها) را تحتتاثیر قرار داده. البته هیچکاک خدای ابدی و ازلی هرکسی است که تریلر میسازد. اما سایه او روی سر فیلمسازان دیگری هم افتاده که بهسختی میشود آنها را غیرهیچکاکی خواند. بهترین نمونهاش نویسنده و کارگردان کاربلد ایرانی اصغر فرهادی است.
فرهادی درامهایی درباره اختلافات خانوادگی میسازد و از پررنگ کردن هرچیزی که درامها عیانش میکنند، سرباز میزند. درامهایی مبتنی بر مشاهده دقیق، بدون دستکاری، مشخص و واقعی. هنوز هم وقتی که فیلمی از فرهادی را میبینی، مثلا «جدایی نادر از سیمین»، «گذشته» یا همین فیلم جدیدش «فروشنده»، تقریبا با استفاده از نوعی مهندسی معکوس به سمت موقعیتی کشیده میشوید که ناتورالیسم کامل و محض بر آن حاکم است. تازه بعدش دستگیرتان میشود که درون یک گردبارد گیر افتادهاید که هرکاری از دستش بربیاید انجام میدهد تا ذات شخصیتهای روی پرده را زیرورو کند. شما با چیزی روبهرو میشوید که فقط میتوان آن را تعلیق نامید و تکاندهنده هم هست. تعلیقی که تمام و کمال برمبنای آن چیزی شکل میگیرد که در دل و ذهن شخصیتها میگذرد.
پیتر برادشو، منتقد گاردین:
در درام جدید کارگردان «جدایی»، زوجی از طبقه متوسط ترکهایی در دیوار خانهشان میبینند، چرخشی استادانه در نمایشنامه آرتور میلر.
حضور اصغر فرهادی در جشنواره کن جالب میشود اگر درام «فروشنده» را لحظهای برای اندیشیدن در اینباره که آیا ژانری جدید درحال تولد در دنیای سینماست در نظر بگیریم: شوکی از جنس هانکه/آنتونیونی!
چند آدم خوب و ازخودراضی طبقه متوسط به زندگیشان مشغولند که اتفاقی وحشتناک برایشان میافتد، اتفاقی مرموز، ناشناخته و نحس که آرامششان را درهم شکسته و ترکهایی بر لاک زندگی هرروزینهشان میاندازد و با خود فاش شدن شرم و گناه به همراه دارد.
فیلمهای درخشان فرهادی «جدایی» ۲۰۱۱ و «درباره الی» ۲۰۰۹ هرکدام ادای دینی به هانکه و آنتونیونی داشتند، از دید من «فروشنده» از بسیاری جهات شبیه «چهارشنبه سوری» ۲۰۰۶ است و در هردو بازیگر نقش اصلی زنشان ترانه علیدوستی فوقالعاده است. «چهارشنبه سوری» هم همین ایده یک زندگی مختل شده را داشت که منجر به ناراحتی، تنش و تغییر فاحش میشد و این باعث میشد که روابط آدمهایی که به آن مربوط بودند یا در آنجا زندگی میکردند مشخص شود. «چهارشنبه سوری» هم پرهیاهوتر و هم ظریفتر از «فروشنده» بود.
با این همه IQ محض فیلمسازی فرهادی این فیلم را بسیارتماشایی کرده است. در صحنهای عماد که خسته است در کلاس بهخواب فرو میرود و درحالی که در حال خرناس کردن است، بچهها گستاخانه برای گرفتن سلفی دور او جمع میشوند، تنها فیلمسازی با اعتمادبهنفس و جسارت فرهادی میتواند در فیلمش فضایی برای ذرهای کمدی به این بیپروایی پیدا کند. «فروشنده» درامی خوشساخت و ارزشمند است.
علی معلم؛ تهیه کننده و سردبیر مجله دنیای تصویر:
فیلم «فروشنده» در ادامه آثار آقای فرهادی و در سبکوسیاق فیلمهای قبلی ایشان فیلم قابلقبول، پذیرفتنی و مناسبی است.
در واقع اولین وظیفه هر فیلمی هم این است که داستان جدایی تعریف کند و بهنظرم موضوعی که برای «فروشنده» انتخاب شده به سلیقه مخاطب ایرانی نزدیک خواهد بود و برای غالب افراد قابلحس و لمس است.
«فروشنده» خوشبختانه در داستانگویی فیلم بسیار موفقی بود و تماشاگران را روی صندلی میخکوب کرد. حالا میشود با اطمینان گفت فرهادی بهترین داستانگوی سینمای معاصر ایران است.
وی ادامه میدهد: اصولا داستانگویی در سینما که از نظر برخی خیلی کار دشواری است توسط فرهادی بهخاطر اینکه نقاط عطف و شروع و پایان داستانش را می فهمد و صحنه و هنرپیشههایش را اداره میکند در «فروشنده» به بهترین شکل اتفاق می افتد.
معلم همچنین با اشاره به ژانر «فروشنده» میگوید: «فروشنده» یک نوع درام اجتماعی بازجویانه است که بهنظرم برای تماشاگر خیلی جذاب خواهد بود. بازی هنرپیشهها بهخصوص شهاب حسینی و بقیه خیلی خوب بود.
این تهیهکننده میافزاید: «فروشنده» ریتم خیلی مناسبی داشت و با اینکه دو ساعت و پنج دقیقه است اما تماشاگر را بهراحتی جلو میبرد و آنها را جذب میکند. اینکه مسئله گناه و قضاوت در کار فرهادی دوباره طرح شده از لحاظ ریتم داستانی و اجرا فیلم را شبیه به «درباره الی» می کند و من «فروشنده» را همپای «درباره الی» پسندیدم. خوشبختانه اصغر فرهادی رو بهجلو حرکت کرده و این در سینمای ما خیلی نادر و کمیاب است.
موضوع فیلم انسانی است و نمیدانم حرفهایی از این جنس که این فیلم تصویری مخدوش از جامعه ایران میسازد را متوجه نمیشوم. در همه جای دنیا اگر کسی چنین تعرضی به همسرش انجام شود، واکنش نشان میدهد، اما وقتی به زنش علاقهمند است و او نمیخواهد درباره این موضوع حرف بزند، دچار تناقض میشود.
در جدول زیر امتیاز مهمترین منتقدان و کارشناس هنری که در فستیوال کن و بعدتر فیلم را تماشا کردند بهترتیب امتیاز و با ذکر نام نشریه میتوان دید:
ارسال نظر