بهطور قطع، در کشوری که نیروهای اجرائی آن با علم به اینکه میدانند بدترین عملکرد را داشتهاند اما باز میخواهند صاحب تصمیمسازیهای عملیاتی باشند، حتما توسعه در سطح پایینی قرار دارد اما اگر بخشی از جریان اجرائی کشور که در یک دهه گذشته، مصیبت را برای توسعه کشور به ارمغان آورده است، به این درک میرسید که حالا دیگر باید برای توسعه کشور و با یک ایده ملی، مسیر را برای آنهایی که کارآمدی بهتری دارند، باز کند
دکتر نادر هوشمندیار، استاد دانشگاه در وقایع اتفاقیه نوشت: رسم شده است هر چه به انتخابات، آن هم انتخابات ریاستجمهوری نزدیکتر میشویم، گروههای مختلف سیاسی هر کدام به نوعی سعی میکنند تا پشت ویترین بایستند و جلوه و نمایی نیکو و بدون هرگونه خدشه در توان اجرائی از خود به نمایش بگذارند؛ البته شاید در تمام دنیا، بازیهای سیاسی، روندی به همین شکل داشته باشد؛ یعنی کنشگران سیاسی درست در بزنگاهی که قرار است از سوی مردم برای اجرای فعالیتهای توسعهای برگزیده شوند، رفتارهایی را اتخاذ میکنند که آنها را مبرا از هرگونه سیاهی و کژکرداریهای اجرائی نشان دهد.
به عبارتی، همه آنها در این حد، برنامههای خود را تدوین میکنند تا به همگان بفهمانند که توان و کارکرد تعیینکننده برای بهسرانجامرساندن شاخصهای توسعه دارند. برهمیناساس، میتوان گفت که در ایران نیز کنشگران سیاسی بر حسب رفتار و الگویی تقریبا جهانی، پای به رقابتهای سیاسی میگذارند و تلاش میکنند تا توان خود را بهینه و نزدیک به برترین نقطههای عملیاتی نشان دهند ولی مشکل اینجاست که در جایی نظیر ایران، درست در یک دهه گذشته، تصمیمگیران و تصمیمسازان اجرائی یا راهبران فعالیتهای کلان توسعه، آنقدر دچار خطای عملیاتی بودهاند که بهسادگی نمیتوانند تصور و ایدهای به مراتب سفید از خود و کارکردهایشان در آینده به تصویر بکشند، برای همین، حضور آنها در کنشگری سیاسی کشور توأمان شده با پارازیتهای بعضا غیراخلاقی که در دنیای امروز هیچ شکی باقی نمانده است این رویاروییهای فاقد اخلاق و مهارت سیاسی، دودش در نهایت در چشم توسعه فرومیرود. نیروهایی که با هر ترفند غیراخلاقی و فاقد قواعد سیاسی، بتوانند تشکیلات اجرائی کشور را در اختیار بگیرند، بهطور قطع، هنگام اجرای فرامین توسعه نیز هیچ امیدی به آنها وجود ندارد که مسیر حرکت
شاخصها و مقتضیات توسعه را با آشفتگیهای اخلاق سیاسی خود آلوده نکنند.
نگارنده ازاینرو چنین بابی را باز کرده است که به نظر میرسد در چند روز گذشته، برخی نیروهای سیاسی که در سالهای گذشته، بدترین عملکرد را در جدول توسعه و فعالیتهای اجرائی کشور داشتهاند، بدون آنکه توانسته باشند حتی گزینهای را بهعنوان پیشاهنگ فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی خود معرفی یا شناسایی کنند؛ با تمام وجود سعی کرده هر طور که ممکن است در انتخابات سال آینده کشور حضور یابند؛ البته بهطور قطع، حق دارند یا به عبارتی، حق طبیعی آنهاست که در انتخابات رسمی و سراسری کشور ایفای نقش کنند و باید هم اینگونه باشد اما کاش، این تلاش مزین بود به این درک و دریافت که همه گروهها و کنشگران سیاسی، بدانند که چه نقش تخریبکننده یا سازندهای در روند اجرای توسعه ایران داشتهاند و با ارزیابی نقش خود تصمیم بگیرند که آیا باز هم باید سکاندار باشند یا باید برای رسیدن سکان اجرائی به دست صاحبان اندیشه و عمل، همه تلاش خود را به کار بگیرند.
بهطور قطع، در کشوری که نیروهای اجرائی آن با علم به اینکه میدانند بدترین عملکرد را داشتهاند اما باز میخواهند صاحب تصمیمسازیهای عملیاتی باشند، حتما توسعه در سطح پایینی قرار دارد اما اگر بخشی از جریان اجرائی کشور که در یک دهه گذشته، مصیبت را برای توسعه کشور به ارمغان آورده است، به این درک میرسید که حالا دیگر باید برای توسعه کشور و با یک ایده ملی، مسیر را برای آنهایی که کارآمدی بهتری دارند، باز کند، بهطورقطع کمک شایانی برای توسعه به وجود آمده بود. متأسفانه به نظر میرسد هنوز هم برخی از جریانها و کنشگران سیاسی ما فقط به این میاندیشند که باید کرسیهای اجرائی کشور در اختیار آنها یا همفکرانشان باشد. باور کنید توسعه و آینده ایران به نگاه و اندیشه دیگری نیاز دارد؛ اندیشهای که کارآمدی را در سقف و چیزی غیر از آن را در کف میبیند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر