پيشتر گفتيم كه مقامات ايران از مدتها قبل از شروع جنگ تحميلي، از تحركات ارتش عراق براي حمله احتمالي به ايران خبر داشتند و گزارشها نشان ميداد اقدامات نظامي عراق در راستاي جنگ همهجانبه عليه ايران سازمان يافته است. برخي از دولتهاي دوست ايران هم به صورت غيررسمي از احتمال وقوع جنگ خبر داده بودند. درگيري مرزي هم در مقاطع مختلف ميان مرزداران دو كشور رخ داده بود.
علی شکوهی در اعتماد نوشت: پيشتر گفتيم كه مقامات ايران از مدتها قبل از شروع جنگ تحميلي، از تحركات ارتش عراق براي حمله احتمالي به ايران خبر داشتند و گزارشها نشان ميداد اقدامات نظامي عراق در راستاي جنگ همهجانبه عليه ايران سازمان يافته است. برخي از دولتهاي دوست ايران هم به صورت غيررسمي از احتمال وقوع جنگ خبر داده بودند. درگيري مرزي هم در مقاطع مختلف ميان مرزداران دو كشور رخ داده بود.
از ابتداي انقلاب عراقيها عناصر «جبههالتحرير عربستان» را در داخل ايران فعال كردند تا بحث تجزيه خوزستان را عملياتي كنند كه انفجار لولههاي نفتي كار آنان بود. همين عناصر در هنگام شروع جنگ تحميلي با انجام جاسوسي و جنگ رواني، زمينهساز پيروزيهاي اوليه ارتش عراق بودند. بخشي از ارتشيان و وابستگان به رژيم گذشته نيز از حمايت عراق برخوردار بودند و از پاليزبان تا بختيار در عراق عليه جمهوري اسلامي فعاليت ميكردند.
كردهاي تجزيهطلب از جمله كومله و دموكرات هم از حمايتهاي ويژه عراق برخوردار شدند. اينان غير از اقدامات سياسي و تبليغاتي بود كه عليه ايران صورت ميگرفت و مثلا در نقشههاي منتشره عراق، خوزستان ايران با رنگي متفاوت از سرزمين ايران نشان داده ميشد تا زمينه تجزيه آن را فراهم كنند يا ايرانيان را مجوس و غيرمسلمان معرفي ميكردند. در قبال اين وضعيت ما چه بايد ميكرديم؟
برخي بر اين باورند كه ما ميتوانستيم در آن مقطع با انجام اقداماتي از وقوع جنگ جلوگيري كنيم و مثلا با اعزام هيات حسننيت به همه كشورهاي اسلامي نشان دهيم كه انقلاب اسلامي، تهديدي عليه آنان نيست و هيچ تلاشي براي به خطر انداختن منافع آنان انجام نخواهد داد. البته كساني كه الان اينگونه سخن ميگويند در آن زمان مثل الان نميانديشيدند و شايد بيش از بقيه طرفدار صدور انقلاب و حمايت از مستضعفين جهان و طرفداري از جنبشهاي اسلامي و سرنگوني دولتهاي مرتجع عرب بودند اما الان كه غالبا دست به كار «رفو» كردن تاريخ خودشان هستند، چنين مدعايي را مطرح كرده و مدعي هستند كه جمهوري اسلامي ميتوانست جلوي وقوع جنگ و حمله عراق به ايران را با تدابيري بگيرد.
ما بر اين باوريم كه عرصه سياست بين دولتها، بستر رقابت دو فرد با يكديگر نيست و در واقع با نظر برخي افراد موافق نيستيم كه وقوع جنگ را به اختلافات شخصي امام خميني(ره) و صدام در هنگام تبعيد امام خميني(ره) در عراق نسبت ميدهند. اين را هم قبول نداريم كه اظهارات تند دولتها به يكديگر حتما منجر به وقوع جنگ ميشود و در واقع موافق نيستيم كه جنگ سرد، مقدمه جنگ گرم است بلكه در بسياري از مواقع، در واقع دو كشوري كه نميخواهند عليه يكديگر با استفاده از تسليحات نظامي بجنگند، به جنگ سرد پناه ميبرند تا مجبور به توسل به زور نشوند. بنابراين اظهارات تند امام خميني(ره) عليه صدام اقدامات متقابل نظام ما در قبال دشمنيهاي دولت عراق محسوب ميشد. از طرفي بخشي از سخنان امام خميني(ره) نقش بازدارنده و هشداردهنده داشت تا صدام هوس حمله به ايران نكند.
اين سخنان نشان ميداد كه جمهوري اسلامي از احتمال بروز جنگ از سوي عراق خبر داشت و متناسب با امكانات آنروز كشور، تمهيداتي را هم فراهم ميكرد و از جمله امام خميني(ره) با دادن هشدار به صدام، درصدد بود تهديد جنگ را از سر كشور ما بردارد. در اينكه اين اقدامات متناسب با توان رزمي ارتش عراق نبود يا پاسخ مناسب دريافت نكرديم و عراق را از شروع جنگ باز نداشت، موضوعي است كه ميتوان بررسي كرد اما نبايد تصور كرد كه دولت عراق حاضر بود در آن شرايط، نظر خود را عوض كند و براي رسيدن به نتايج و اهداف قدرتطلبانه صدام، جنگ را منتفي كند.
همانگونه كه سازمان ملل در بررسي جوانب جنگ ايران و عراق اعلام نظر كرد، دولت عراق مسوول آغاز جنگ است و جمهوري اسلامي در حال دفاع از خود بوده است. اين قضاوت مبتني بر تحليل پيشيني و جانبداري از ايران نبوده است زيرا معلوم است كه اكثريت كشورهاي عضو شوراي امنيت با جمهوري اسلامي مشكل داشتند و اگر بنا بر اعلام نظر جانبدارانه بود، بايد به نفع عراق نظر ميدادند.
«خاوير پرز دكوئيار» دبيركل وقت سازمان ملل متحد در روز ١٨ آذرماه سال ١٣٧٠ طي يك گزارش رسمي به شوراي امنيت اعلام كرد كه عراق در ٣١ شهريور ١٣٥٩ به ايران حمله كرده است. در بندي از اين گزارش اين نكته مهم قيد شده بود كه «حتي اگر قبل از شروع مخاصمه برخي تعرضات از جانب ايران صورت گرفته باشد، چنين تعرضاتي نميتواند توجيهكننده تجاوز عراق به ايران - كه اشغال مستمر خاك ايران را در طول مخاصمه در پي داشت - باشد. تجاوزي كه ناقض ممنوعيت كاربرد زور است كه يكي از اصول حقوق بينالملل محسوب ميشود.»
اين گزارش بعد از تجاوز عراق به كويت و اشغال اين كشور منتشر شد يعني زماني كه ابرقدرتها با تجاوز تازهاي از سوي عراق مواجه شدند و متحدان خود را در معرض خطر احساس كردند و از آن پس به ياد كارهاي معوق خود براي ايجاد امنيت در جهان افتادند و متجاوز به ايران را هم معرفي كردند؛ كاري كه اگر سالها قبل، از سوي شوراي امنيت سازمان ملل صورت ميگرفت نه جنگ ايران و عراق اين همه طولاني ميشد و نه تجاوز جديدي از سوي عراق به يك كشور همسايه صورت ميگرفت.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
با این حرف ها سرتو به باد میدی