روحانی؛ زبان وجدانهای خفته قرن ۲۱
بعد از شش سال نبرد خونين قدرتهاي قرن بيستم، سازمان ملل متحد بر ويرانيهايي ناشي از جنگ جهاني دوم بنا شد. امروز بعد از سالهاي خونين دهه ۴۰ ميلادي، ۷۱ سال از عمر سازمان ملل متحد ميگذرد.
روزنامه آرمان امروز - كورش چهاردوري: بعد از شش سال نبرد خونين قدرتهاي قرن بيستم، سازمان ملل متحد بر ويرانيهايي ناشي از جنگ جهاني دوم بنا شد. امروز بعد از سالهاي خونين دهه ۴۰ ميلادي، ۷۱ سال از عمر سازمان ملل متحد ميگذرد.
سازماني كه در طول اين هفتادسال، بارها و بارها نسبت به عملكرد آن در مواجهه با بحرانهاي منطقهاي و بينالمللي موردانتقاد قرارگرفته است؛ اما بيش از ۱۹۰ كشوري كه در سازمان ملل متحد عضويت دارند، تلاش ميكنند حداقل يكبار در سال، نشان دهند كه به منشور ملل متحد وفادار هستند؛ اما آيا در واقعيت نيز چنين است؟ در مقدمه منشور ملل متحد آمده است:«ما مردم ملل متحد با تصميم به محفوظ داشتن نسلهاي آينده از بلاي جنگ كه دوبار در مدت يكعمر انساني افراد بشر را دچار مصائب غيرقابل بيان نموده و با اعلام مجدد ايمان خود به حقوق اساسي بشر و به حيثيت و ارزش شخصيت انساني و بهتساوي حقوق مرد و زن و همچنين بين ملتها اعم از كوچك و بزرگ و ايجاد شرايط لازم براي حفظ اعتدال و احترام الزامات ناشي از عهدنامهها و ساير منابع حقوق بينالمللي و كمك به ترقي اجتماعي و شرايط زندگي بهتر با آزادي بيشتر و براي نيل به اين هدفها به رفق و مدارا كردن و زيستن در حال صلح با يكديگر با يك روحيه حسن همجواري و به متحد ساختن قواي خود براي نگاهداري صلح و امنيت بينالمللي و به قبول اصول و ايجاد روشهايي كه عدم استفاده از نيروهاي مسلح را جز درراه منافع مشترك
تضمين نمايد و توسل به وسايل و مجاري بينالمللي براي پيشبرد ترقي اقتصادي و اجتماعي تمام ملل مصمم شدهايم كه براي تحقق اين مقاصد تشريكمساعي نماييم. » بيش از ۷۰ سال از تصويب اين منشور ميگذرد اما امروز، جهان نهتنها از «بلاي جنگ» رهايي نيافته، بلكه روزبهروز در باتلاق خونريزي فرو ميرود!
برجهان ما چه ميگذرد؟
آنچه در سوريه ميگذرد، بيش از هر مصيبت ديگري برنشست سران كشورهاي جهان در نيويورك سايه انداخته است. جهان در سال ۲۰۱۷ امنتر نشده است. امروز ديگر خونريزي به غرب آسيا و خاورميانه محدود نمانده است. كشتارهاي وحشيانه در قلب اروپا و آمريكا نشانهاي از آن است كه ژن جهشيافته جنگ، امروز در قامت گروههاي تروريستي قد علم كرده است؛ گروههايي كه با ايدئولوژي تندروي و خشونت مسلح شدهاند و با دلارهاي نفتي، قدرت گرفتهاند و هلمنمبارز ميطلبند! سالهاست كه عراق و افغانستان به جنگي ناخواسته مجبور شدهاند اما گرچه از ديو صدام و طالبان رهايي يافتند اما هنوز تا رسيدن به صلح راه بسياري در پيش دارند.
تجاوزات نيروهاي منطقهاي و بينالمللي به ساير كشورها، نظير حمله ائتلاف عربي به رهبري عربستان سعودي و متحدان عرب او به يمن و كشتار زنان و كودكان در حالي انجام ميشود كه سازمان ملل متحد و بازوي قدرتمند آن يعني شوراي امنيت، لب به سكوت بستهاند. رژيم اسرائيل هنوز قلدرمآبانه در اراضي اشغالي حكمراني ميكند و حتي ايالاتمتحده آمريكا كه بزرگترين و قدرتمندترين حامي آن است، نميتواند آن رژيم را به خروج متقاعد سازد. موج پناهجويان جنگهاي خاورميانه كه دل به دريا ميزنند و عازم اروپا ميشوند، تراژدي غمانگيز عصر ماست كه غرقشدگي در دريا، استعاره دردناكي است از وجدانهاي خفته قرن بيست و يكم! ديكتاتورهايي كه بر تخت خون تكيه زدهاند و با دلارهاي نفتي وجدان قدرتهاي جهاني را ميخرند، حكايت تلخ ديگر عصر ماست. آنچه در بحرين، عربستان، مصر و كشورهاي ديگر ميگذرد، نشان از آن دارد كه«حقوق اساسي انسانها» هنوز هم بيارزش است. زندانهاي بدون محاكمه و محدوديت فعالان مدني، دركشورهاي جهان بيداد ميكند. امروز همصداييها در جهان، با پليس ضد شورش در نطفه خفه ميشوند و سازمان ملل متحد، اذعان ميكند كه مجبور است چشمهايش را ببندد! چراكه
به پول بيشتر نياز دارد!
روحاني بايد چه بگويد؟!
در وانفساي جنگهايي كه هرروز از يك نقطه از جهان سر بيرون ميآورد، ايران، با منطق اعتدال و گفتوگو، كوشيد تا بحراني كه بيش از يك دهه به درازا كشيده شده بود و هرلحظه، بيم آن ميرفت كه آتش جنگي فراگير، منطقه را در برگيرد، حل كند. آنچه رئيس دولت تدبير و اميد، در مجمع عمومي سازمان ملل متحد، تحت عنوان جهان عاري از خشونت و افراطيگري مطرح كرد، ياد شعار «گفتوگوي تمدنها» و حضور رئيس دولت اصلاحات را در خاطرهها زنده كرد؛ اما حسن روحاني ناچار بود براي آنكه نشان دهد به آنچه ميگويد، باور دارد، قدم در همان راه بگذارد.
روحاني با همين قصد نيز حل مساله هستهاي را دنبال كرد و نشان داد كه پيچيدهترين بحرانها، اگر بر پايه حسن نيت و احترام متقابل، موردبحث و گفتوگو قرار گيرد، قابلحل است. اينها و بيش از اين، همان سخناني است كه انتظار ميرود، رئيسجمهور، روز پنجشنبه و در هفتاد و يكمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد به گوش جهانيان برساند. گرچه بسياري ازسراني كه در مجمع عمومي حضور دارند، خودشان عامل يا محرك يك بحران منطقهاي هستند اما رئيسجمهور منتخب ملت ايران، ميتواند صداي ملت خود و فرياد فروخفته همه ملل آزاديخواه و صلحطلب جهان باشد.
روحاني ميتواند نشان دهد كه ايران، سرزميني با تمدن چند هزارساله، نه بر طبل جنگهاي قومي و مذهبي ميكوبد و نه خواستار جهاني است كه حقوق اساسي انسانها در آن پايمال ميشود. روحاني ميتواند برجام را در مقام افتخار ديپلماسي ايران، به عنوان الگويي براي حل ديپلماتيك بحرانهاي منطقهاي و بينالمللي به جهان معرفي كند. روحاني ميتواند تصور جهاني عاري از خشونت و افراطيگري را براي مردم جهان ترسيم كند. جهاني كه انسان دهه ۴۰ ميلادي در آرزوي آن بود و بعد از هفتادسال از تاسيس سازمان ملل متحد، هنوز سوداي آن را در سر دارد!
برجام و توقعات ايران
همانگونه كه ميتوان حدس زد، برجام از مهمترين محورهاي سخنراني رئيسجمهور خواهد بود. سفير و نماينده دائم ايران در سازمان ملل تاكيد كرد: رئيسجمهور در سخنراني خود مساله پايبندي به برجام و توقعاتي كه از طرف مقابل است را مطرح خواهد كرد. ايلنا نوشت، غلامعلي خوشرو، سفير و نماينده دائم ايران در سازمان ملل در گفتوگويي اظهار داشت: يكي از محورهايي كه رئيسجمهور در سخنراني خود مطرح خواهد كرد مساله برجام و انجام تعهدات ايران و توقعاتي است كه از طرف مقابل داريم. وي با تاكيد بر اينكه ما تعهدات خود را بهصورت تمام و كامل انجام دادهايم، اظهار داشت: ميخواهيم كه طرف مقابل هم بهصورت كامل و تمام تعهدات خود را انجام دهد. سفير و نماينده دائم ايران در سازمان ملل خاطرنشان كرد: راه بسيار طولانياي را آمدهايم و هنوز مسير بسياري هم در پيش است كه بايد طي كنيم.
ارسال نظر