کنار گذاشتن استراتژی «مجلس اصلاح طلب»
: شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که یک سال پیش تقریبا در چنین روزهایی زمزمههای آن مطرح شد و کار خود را معطوف به انتخابات اسفند ۹۴ شروع کرد، حالا در مرحله بازیابی توان تشکیلاتی خود به سمت انتخابات ۹۶، حرکت میکند تا با آسیبشناسی نقاط ضعف گذشته، بتواند نتیجه مطلوب اصلاحطلبان را در انتخابات شوراها و همچنین ریاستجمهوری دوازدهم رقم بزند.
روزنامه وقایع اتفاقیه: شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که یک سال پیش تقریبا در چنین روزهایی زمزمههای آن مطرح شد و کار خود را معطوف به انتخابات اسفند ۹۴ شروع کرد، حالا در مرحله بازیابی توان تشکیلاتی خود به سمت انتخابات ۹۶، حرکت میکند تا با آسیبشناسی نقاط ضعف گذشته، بتواند نتیجه مطلوب اصلاحطلبان را در انتخابات شوراها و همچنین ریاستجمهوری دوازدهم رقم بزند.
علی صوفی، از اعضای شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان، وضعیت فعلی این شورا و همچنین راهکارهای پیشنهادی برای رفع محدودیتها و تصمیمهای نادرست گذشته را تشریح میکند. او همچنین درباره تغییر تاکتیک انتخاباتی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم نیز صحبت میکند تا ناامیدی بخشی از جامعه بهدلیل اتفاقات درون مجلس را رفع کند.
چند ماه از انتخابات مجلس میگذرد و گمانهزنیها برای آرایش سیاسی گروههای مختلف برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده داغ شده است، شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان درحالحاضر در چه وضعیتی قرار دارد؟
کارگروهی مشخص شده که قرار است ترکیب جدید شورای سیاستگذاری را مشخص کند و هنوز کار بررسیهای این کارگروه نهایی نشده است. قرار است این کارگروه نتیجه بررسیهای خودش را خدمت آقای خاتمی ارائه دهد.
ترکیب نهایی به چه صورت مشخص میشود؟
این کارگروه به ریاست آیتالله سیدحسین موسویتبریزی تشکیل شد؛ البته آغاز شکلگیری چنین کارگروهی در همان جلسهای بود که با آقای خاتمی داشتیم و قرار شد یک کارگروه ترکیب آینده شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان را برای انتخابات سال آینده مشخص کند.
ریاست این شورا بر عهده چه کسی است، آیا ریاست عارف همچنان تداوم خواهد داشت؟
تا زمانی که شورایعالی سیاستگذاری کار خود را شروع نکند، ریاست آن هنوز مشخص نیست چون تعیین رئیس، هیئترئیسه و اعضای کارگروهها در جلسه شورایعالی مشخص خواهد شد.
فرصت تعیینشده چه زمانی است؟ در واقع چه زمانی میتوان منتظر ترکیب نهایی شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان بود؟
هر زمانی که گزارش نهایی شود و آقای خاتمی ترکیب شورای سیاستگذاری را مشخص کنند، کار این شورا آغاز میشود؛ البته درحالحاضر این گزارش در مرحله نهاییشدن است.
صحبت از اعضای جدید در شورای سیاستگذاری هم مطرح است، آیا از مجلس هم افرادی به این شورا اضافه میشوند؟
بله، از مجلس هم افرادی اضافه خواهند شد؛ البته همه این مسائل به بعد از تشکیل شورا مربوط میشود. برای مثال، اگر تعیین شود که سه نفر از فراکسیون امید در این شورا حضور داشته باشند، از این فراکسیون میخواهیم که سه نفرشان را معرفی کنند.
البته این روزها شاهد هستیم که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم کمیته انتخاباتش را فعال کرده و ترکیب آن هم مشخص شده است، آیا در نهایت شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحات تصمیمگیرنده نهایی خواهد بود و مانند سال گذشته کمیته انتخابات شورای هماهنگی هم در شورایعالی ادغام میشود؟
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات طبعا نباید کمیته انتخاباتی را به موازات شورایعالی سیاستگذاری داشته باشد، همینطور که در انتخابات مجلس هم با شکلگیری شورایعالی، کمیتههای انتخاباتی موازی تعطیل شد.
بههرحال نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که انتقاداتی از سوی برخی چهرهها و احزاب اصلاحطلب به سازوکارهای شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان وارد شد، آیا این انتقادات بررسی و از منتقدان برای شنیدن صحبتهایشان دعوت شده است تا آغاز به کار دوباره شورایعالی سیاستگذاری با رفع مشکلات گذشته همراه باشد؟
بله، همه انتقادات بررسی و صحبتهای منتقدان شنیده شد تا در روند فعالیت مجدد این شورا منظور شود.
فارغ از آنکه تصمیم نهایی شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی چه خواهد بود، فکر میکنید ترکیب نامزدهای اصلاحطلبان برای انتخابات شوراهای سال آینده به چه صورت است؟ برخی شنیدهها حکایت از آن دارد که بسیاری از چهرههای سرشناس اصلاحطلب که در انتخابات مجلس ردصلاحیت شده بودند، قصد حضور در رقابت شوراهای سال آینده را دارند، ضمن اینکه در آن انتخابات دیگر فیلتری به نام شورای نگهبان وجود نخواهد داشت.
ترکیبی از چهرههای شاخص اصلاحطلبی و چهرههای جوان و همچنین زنان قطعا در فهرست اصلاحطلبان برای انتخابات سال آینده حضور خواهند داشت.
چون به زنان اشاره کردید، اجازه بدهید درباره سهمیه جنسیتی مدنظر انتخابات گذشته هم صحبت کنیم؛ بههرحال در انتخابات مجلس هم صحبت از اختصاص حداقل ۳۰ درصد سهمیههای کاندیداتوری به زنان مطرح بود، آیا آن مسئله محقق شد؟ و در انتخابات شوراها چه سیاستی در اینباره در پیش گرفته میشود؟
البته در انتخابات سال گذشته هم آنچه مدنظر بود، محقق شد اما باید این نکته را در نظر بگیریم که رد صلاحیتها متأسفانه گزینههایی را باقی نگذاشت که ما بخواهیم دست به انتخاب بزنیم، درواقع هر آنچه وجود داشت، همان گزینههایی بود که در فهرست جای گرفتند اما برای انتخابات شوراها نیز حتما این مسئله را مدنظر خواهیم داشت.
یکی دیگر از مباحثی که درباره فهرستهای اصلاحطلبان در دو انتخابات گذشته مطرح است، تجربه شورای شهر تهران گذشته و ماجرای الهه راستگو بود که حاشیههای زیادی را به همراه داشت، با وجود این شاهد بودیم که در انتخابات مجلس دهم هم افرادی با فهرست امید وارد مجلس شدند اما در نهایت به سمت دیگر رفتند، برای آنکه شاهد چنین اتفاقاتی در انتخابات آتی نباشیم، آیا راهکاری بررسی شده است؟
البته مسئله انتخابات مجلس، کمی متفاوت با انتخابات شوراها بود. در واقع ما بهدلیل ردصلاحیتها دستمان بسته بود؛ پس از ردصلاحیتها ما استراتژی مجلس اصلاحطلب را عملا کنار گذاشتیم و استراتژی حذف تندروها از مجلس را در پیش گرفتیم، به همین دلیل مجبور به ائتلاف با حامیان دولت و حزب اعتدال و توسعه شدیم.
هر جایی هم که اصولگرای معتدلی در مقابل اصولگرای تندرو قرار میگرفت از آن اصولگرای معتدل حمایت کردیم، طبیعی بود که فهرست امید نتواند انسجامی را که از آن انتظار میرفت، داشته باشد اما در انتخابات شوراها با توجه به اینکه بررسی صلاحیتها بر عهده شورای نگهبان نیست و مجلس متولی آن است، امیدوار هستیم که فهرست پرباری داشته باشیم و اساسا نیازی به ائتلاف نباشد تا بتوانیم هویتمان را حفظ کنیم و با هویت اصلاحطلبی وارد کارزار انتخاباتی بشویم.
درباره انتخابات شورای شهر گذشته هم آنچه اتفاق افتاد، حاصل کار شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بود که برای احزاب سهمیهبندی کرده بودند و حاصل آن شد که شاهد بودیم. بههرحال، همه این مسائل تجربیاتی بود که ما در اختیار داریم و حالا میتوانیم شورای سیاستگذاری داشته باشیم که همه احزاب، شخصیتهای حقیقی، مدیران و نمایندگان ادوار اصلاحطلب و همه را در بر میگیرد. در واقع شورایعالی سیاستگذاری به این دلیل تشکیل شد که دوباره چنین آسیبهایی را نداشته باشیم.
حالت خاص مجلس دهم هم بهدلیل همان محدودیتهایی است که درباره آن صحبت کردیم و نتوانستیم فهرستی با هویت اصلاحطلبی تهیه کنیم. با این حال، امیدواریم با وجود شورایعالی سیاستگذاری و حضور کاندیداهای حداکثری اصلاحطلب بتوانیم هویت خود را در انتخابات سال ۹۶ حفظ کنیم.
البته علاوهبر مسائلی که به آن اشاره کردید، یک انتقاد دیگر هم به عملکرد اصلاحطلبان در انتخابات گذشته وارد میشود و آن هم درباره استانهاست. بههرحال، شاهد بودیم که در تهران انسجام تشکیلاتی اصلاحطلبان به گونهای بود که توانستند از حداکثر ظرفیت بدنه اجتماعی خود استفاده کنند اما این مسئله در شهرستانها کمتر دیده شد؛ البته بخشی از آن ناشی از ردصلاحیتها بود. آیا در انتخابات آینده تمهیدی برای چنین مسئلهای دیده شده است؟
در انتخابات شوراها، محدودیتهایی برای کاندیداتوری وجود دارد، مثلا کاندیدا باید ساکن آن شهر باشد و قدرت مانوری که در انتخابات مجلس برای کاندیداها در زمینه تغییر حوزه انتخابیه وجود دارد، در این انتخابات دیده نمیشود؛ البته فکر میکنیم که تنوع کاندیداها آنقدر هست که در کل کشور دستمان باز خواهد بود تا بتوانیم در شهرستانها نیز فهرستهای اصلاحطلبی را برای انتخابات آماده کنیم.
با وجود تمام محدودیتهایی که در انتخابات گذشته برای اصلاحطلبان وجود داشت اما انتظارات به گونهای بالا رفته بود، درحالحاضر، نه همه اما بخشی از بدنه اجتماعی اصلاحطلبان دچار نوعی ناامیدی شدهاند؛ این موضوع بعد از انتخابات هیئترئیسه مجلس دهم بیشتر شد و بدون شک اگر این روند ادامه داشته باشد میتواند درصد مشارکت حامیان اصلاحات را کاهش دهد و در نتایج انتخابات آینده تأثیرگذار باشد، فکر میکنید برای این مسئله چه راهکاری وجود دارد؟
این آسیب، یعنی ناامیدی یادشده، اثر خودش را در انتخابات شوراها نشان نمیدهد...
چرا؟
چون در این انتخابات، رقابتهای محلی تأثیرگذار است؛ بنابراین رقابتها آنچنان زیاد است که مشارکت را بالا میبرد اما در انتخابات ریاستجمهوری که یک رقابت ملی و فاقد رقابتهای محلی است، این ناامیدی میتواند تأثیرگذار باشد. اتفاقا تجمیع انتخابات شوراها با انتخابات ریاستجمهوری بهدلیل آن بود که بتوانند مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری را تقویت کنند و کار درستی بود.
البته بخشی از آن هم بهدلیل کاهش هزینههای انتخاباتی بود.
بله، همینطور است اما بههرحال، مردمی که برای رقابتهای محلی در انتخابات شوراها پای صندوقهای رأی میآیند در انتخابات ریاستجمهوری هم مشارکت خواهند داشت.
اما این شرایطی که از آن یاد کردید، اقتضای انتخابات شوراهاست، خود اصلاحطلبان یا دولت برای رفع این ناامیدی چه کاری میتوانند انجام دهند؟
به نظر من این مسئله یک موضوع مقطعی نیست، بیشتر به اقدامات دولت و ریاستجمهوری مربوط میشود. درواقع فقط با توضیحدادن و آگاهکردن مردم از روند شکلگیری مجلس دهم این مسئله حل نمیشود. باید در عمل اتفاقاتی بیفتد تا مردم کمی امیدوار شوند. برای مثال انتظار میرفت که تغییراتی در بدنه دولت و مدیریت میانی در سطح فرمانداران و استانداران اتفاق بیفتد که نشان از تغییر وضع موجود باشد. بههرحال، همه میدانیم که گرایش اصلی دولت و آقای رئیسجمهوری بهدلیل وجود مجلس نهم امکان ظهور و بروز نداشت اما با وجود مجلس دهم که همراه دولت است، این تغییرات را میتوان انجام داد.
این مسئله از سوی اصلاحطلبان مورد نقد است. از مشکلات دولت در عرصه اقتصادی همه آگاه هستند و موانع بر سر راه خروج از رکود و مشکلات در سرمایهگذاری خارجی را همه میدانند و توضیحاتی میتوان ارائه داد اما آنچه تأثیرگذار است، تغییراتی است که آنگونه که انتظار میرفت، رخ نداد. آنچه در مجلس اتفاق افتاد حاصل برهمخوردن ائتلاف بود و آن مسئله هم مزید بر علت است ولی امیدوار هستیم که دولت در زمان باقیمانده تا انتخابات دست به تغییراتی بزند.
ارسال نظر