رابطه پنهانی زن به قتل شوهر انجامید
بازپرس جنایی تهران عاملان قتل یک مرد جوان و مادر بزرگش را به محل جنایت در خانه‌ای واقع در خیابان نیاوران برد تا در صحنه بازسازی این قتل‌ها جزئیات جنایتی را که مرتکب شده‌اند بازگو کنند و روشن شود قربانیان جنایت چگونه و به‌دست کدام یک کشته شده‌اند.
روزنامه ایران: بازپرس جنایی تهران عاملان قتل یک مرد جوان و مادر بزرگش را به محل جنایت در خانه‌ای واقع در خیابان نیاوران برد تا در صحنه بازسازی این قتل‌ها جزئیات جنایتی را که مرتکب شده‌اند بازگو کنند و روشن شود قربانیان جنایت چگونه و به‌دست کدام یک کشته شده‌اند.
حاصل یک رابطه پنهانی، دو جنایتی بود که ۲۳ آبان سال گذشته رخ داد. در این ماجرا یک مرد جوان و مادر بزرگش به قتل رسیدند که اجساد آنها داخل اتاق و پاگرد ورودی خانه پیدا شد.
اجساد قربانیان را مادر جوان مقتول زمانی که برای سر زدن به پسرش راهی خانه او شده بود پیدا کرد. این زن میانسال به خبرنگار ما گفت: پسرم چند روز به مأموریت رفته بود و شب حادثه از مأموریت برگشت. از آنجا که همسرش خانه نبود و به خانه پدرش رفته بود، پسرم به محض رسیدن به تهران هم به خانه ما آمد و شب را خانه ما بود و صبح گفت: «لباس‌هایم مناسب برای محل کار نیست به‌خانه می‌روم تا عوض‌شان کنم. ساعت ۳۰:۹ دقیقه صبح بود که پسرم رسول (مقتول) با من تماس گرفت و گفت در خانه باز نمی‌شود و شماره تلفن کلید ساز را از من گرفت. یک ساعت گذشت تا به رسول زنگ زدم اما جواب نداد.
نگران شدم و از آنجایی که فاصله خانه‌مان با خانه پسرم چند کوچه بود، به آنجا رفتم و هرچه زنگ زدم، کسی در را باز نکرد، با کلیدی که همراه داشتم وارد خانه شدم و با جسد پسرم در مقابل در ورودی و پاگرد راه‌پله روبه‌رو شدم و جسد مادر شوهرم به نام بلقیس هم در آستانه در محل زندگی پسر و عروسم افتاده بود. از عروسم خبری نبود و از آنجایی که با پسرم اختلاف داشت حدس زدم که او در این جنایت نقش دارد.
پس از آن بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای جنایی تهران به همراه تیم جنایی راهی این خانه در خیابان نیاوران شدند. با آنکه خانه بشدت بهم ریخته شده بود اما به‌نظر نمی‌رسید سرقتی رخ داده باشد. سالم بودن در ورودی، حکایت از آن داشت که افراد آشنایی در این قتل دست داشته‌اند. در ادامه تحقیقات کارآگاهان جنایی به سراغ خانه پدری آذر (همسر جوان مقتول) رفتند اما پی بردند زن جوان از صبح همان روز ناپدید شده است و همین مسأله دست داشتن این زن جوان در قتل شوهر و پیرزن را تأیید می‌کرد.
در حالی که بررسی‌ها برای دستگیری زن جوان (آذر) ادامه داشت همدست او به‌نام هومن که یکی از اقوام مقتول بود شناسایی شد. چهارده روز پس از این دو قتل، آذر و هومن که به شمال کشور گریخته بود، به تهران برگشتند و به دام افتادند.آذر و هومن زمانی که مقابل بازپرس جنایی قرار گرفتند به دو جنایت با همدستی هم اعتراف کردند.
هومن، دانشجوی ۱۹ ساله در بازجویی گفت: به‌همراه رسول (جوان مقتول) به مأموریت رفته بودم و در راه بازگشت به خانه به من گفت که با همسرش آذر مشکل دارد و از من خواست با آذر صحبت کنم. ساعت حدود ۳ صبح به تهران رسیدیم و او مرا مقابل خانه‌مان پیاده کرد. از آنجایی که رابطه دوستانه‌ای با آذر داشتم فردای آن روز به او زنگ زدم و خواستم با او صحبت کنم. من و آذر به‌خانه‌شان رفتیم و در حال گفت‌وگو بودیم که شوهرش رسول سررسید.
ابتدا نمی‌خواستیم او را بکشیم اما چون سر و صدا کرد با او در گیر شدیم و در همین هنگام مادر بزرگ رسول هم که در طبقه بالا زندگی می‌کرد، سررسید و به ناچار او را هم به قتل رساندیم.
با توجه به تحقیقات اولیه و اظهارات متهمان، روشن شد با آنکه هر دو متهم در این دو جنایت نقش داشتند اما ضربه نهایی منجر به قتل رسول را دانشجوی جوان وارد آورده بود و مادر بزرگ رسول هم به‌دست عروس خانواده کشته شده بود.بدین‌ترتیب بازسازی صحنه این دو جنایت انجام گرفت و متهمان حرف‌های متفاوت را بیان کردند. این‌بار زن جوان مدعی شد ضربه‌ای که هومن به مادر بزرگ رسول زده کشنده بوده و قتل پیرزن را نیز پسر جوان مرتکب شده، اما خود او مرتکب قتلی نشده است.
بدین ترتیب ساعت ۱۲:۱۰ صبح روز گذشته بار دیگر بازسازی صحنه این دو قتل انجام گرفت تا مشخص شود ضرباتی را که منجر به قتل پیرزن شده کدام یک از این دو وارد آورده‌اند.
بازسازی صحنه جرم در حضور بازپرس محسن مدیر روستا و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و وکلای متهمان برگزار شد. خانه‌ای که دو قتل در آن رخ داده راهرویی دارد که در سمت راست آن زوج جوان (رسول و آذر) زندگی می‌کردند و آثار خون روی فرش و مبل‌های این خانه با گذشت حدود یک سال از جنایت همچنان باقی مانده بود.
در این خانه ابتدا آذر شروع به صحبت کرد و گفت من و هومن داخل خانه بودیم که متوجه شدیم کسی زنگ می‌زند، فهمیدم شوهرم رسول است که زنگ می‌زند. ابتدا توجهی نکردیم اما رسول دست بردار نبود و بعد از چند لحظه صدای او را از داخل راهرو و پشت در اتاق شنیدم. ترسیده بودم؛ او مدام صدایم می‌زد و از من می‌خواست که در را باز کنم. ترسیده بودیم اما چاره‌ای نبود؛ در را باز کردم و رسول وارد شد. ابتدا با هم درگیر شدیم اما به او گفتیم که آرام باشد.
رسول هم بعد از لحظاتی آرام شد و روی مبل نشست و برایش توضیح دادیم که هومن برای حل مشکلات من و او آمده و رسول هم گفت که با هیچ کدام از ما کاری ندارد. اما یک دفعه شروع به سر و صدا کرد و مادر بزرگش را که در طبقه بالا زندگی می‌کرد صدا زد تا شاهد ارتباط پنهانی من و هومن باشد. اینجا بود که هومن با او درگیر شد و من با چاقو ضربه‌ای به او زدم.درگیری رسول و هومن ادامه داشت که مادر بزرگ رسول از پله‌ها پایین آمد و زمانی که موضوع را جدی دید به سمت در رفت تا از همسایه‌ها کمک بگیرد.
من دستش را گرفتم و ضربه‌ای به شانه‌اش زدم. در تمام این مدت رسول و هومن با هم درگیر بودند. مادر بزرگ رسول مقاومت می‌کرد و من در این حال ضربه‌ای به پشت او و ضربه‌ای هم به شکمش زدم. بعد او افتاد داخل اتاق و من با چاقو چند ضربه دیگر به پیرزن زدم. بعد از آن چاقو را به هومن دادم و او هم چند ضربه دیگر به رسول زد.
من خواستم بروم لباس بردارم تا فوراً خانه را ترک کنم که دیدم هومن یک ضربه با چاقویی که در دست داشت به شکم پیرزن زد. هومن هم در خصوص ضربه‌ای که به پیرزن زده بود به بازپرس گفت: ضربه‌ای که به او زدم عمیق نبود، صرفاً یک ضربه زدم تا ببینم او مرده است یا هنوز نفس می‌کشد که متوجه شدم فوت شده است. بازسازی صحنه این دو جنایت ساعت 30:11 دقیقه دیروز به پایان رسید و دو متهم به اداره آگاهی انتقال داده شدند.
حاصل یک رابطه پنهانی، دو جنایتی بود که ۲۳ آبان سال گذشته رخ داد. در این ماجرا یک مرد جوان و مادر بزرگش به قتل رسیدند که اجساد آنها داخل اتاق و پاگرد ورودی خانه پیدا شد.
اجساد قربانیان را مادر جوان مقتول زمانی که برای سر زدن به پسرش راهی خانه او شده بود پیدا کرد. این زن میانسال به خبرنگار ما گفت: پسرم چند روز به مأموریت رفته بود و شب حادثه از مأموریت برگشت. از آنجا که همسرش خانه نبود و به خانه پدرش رفته بود، پسرم به محض رسیدن به تهران هم به خانه ما آمد و شب را خانه ما بود و صبح گفت: «لباس‌هایم مناسب برای محل کار نیست به‌خانه می‌روم تا عوض‌شان کنم. ساعت ۳۰:۹ دقیقه صبح بود که پسرم رسول (مقتول) با من تماس گرفت و گفت در خانه باز نمی‌شود و شماره تلفن کلید ساز را از من گرفت. یک ساعت گذشت تا به رسول زنگ زدم اما جواب نداد.
نگران شدم و از آنجایی که فاصله خانه‌مان با خانه پسرم چند کوچه بود، به آنجا رفتم و هرچه زنگ زدم، کسی در را باز نکرد، با کلیدی که همراه داشتم وارد خانه شدم و با جسد پسرم در مقابل در ورودی و پاگرد راه‌پله روبه‌رو شدم و جسد مادر شوهرم به نام بلقیس هم در آستانه در محل زندگی پسر و عروسم افتاده بود. از عروسم خبری نبود و از آنجایی که با پسرم اختلاف داشت حدس زدم که او در این جنایت نقش دارد.
پس از آن بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای جنایی تهران به همراه تیم جنایی راهی این خانه در خیابان نیاوران شدند. با آنکه خانه بشدت بهم ریخته شده بود اما به‌نظر نمی‌رسید سرقتی رخ داده باشد. سالم بودن در ورودی، حکایت از آن داشت که افراد آشنایی در این قتل دست داشته‌اند. در ادامه تحقیقات کارآگاهان جنایی به سراغ خانه پدری آذر (همسر جوان مقتول) رفتند اما پی بردند زن جوان از صبح همان روز ناپدید شده است و همین مسأله دست داشتن این زن جوان در قتل شوهر و پیرزن را تأیید می‌کرد.
در حالی که بررسی‌ها برای دستگیری زن جوان (آذر) ادامه داشت همدست او به‌نام هومن که یکی از اقوام مقتول بود شناسایی شد. چهارده روز پس از این دو قتل، آذر و هومن که به شمال کشور گریخته بود، به تهران برگشتند و به دام افتادند.آذر و هومن زمانی که مقابل بازپرس جنایی قرار گرفتند به دو جنایت با همدستی هم اعتراف کردند.
هومن، دانشجوی ۱۹ ساله در بازجویی گفت: به‌همراه رسول (جوان مقتول) به مأموریت رفته بودم و در راه بازگشت به خانه به من گفت که با همسرش آذر مشکل دارد و از من خواست با آذر صحبت کنم. ساعت حدود ۳ صبح به تهران رسیدیم و او مرا مقابل خانه‌مان پیاده کرد. از آنجایی که رابطه دوستانه‌ای با آذر داشتم فردای آن روز به او زنگ زدم و خواستم با او صحبت کنم. من و آذر به‌خانه‌شان رفتیم و در حال گفت‌وگو بودیم که شوهرش رسول سررسید.
ابتدا نمی‌خواستیم او را بکشیم اما چون سر و صدا کرد با او در گیر شدیم و در همین هنگام مادر بزرگ رسول هم که در طبقه بالا زندگی می‌کرد، سررسید و به ناچار او را هم به قتل رساندیم.
با توجه به تحقیقات اولیه و اظهارات متهمان، روشن شد با آنکه هر دو متهم در این دو جنایت نقش داشتند اما ضربه نهایی منجر به قتل رسول را دانشجوی جوان وارد آورده بود و مادر بزرگ رسول هم به‌دست عروس خانواده کشته شده بود.بدین‌ترتیب بازسازی صحنه این دو جنایت انجام گرفت و متهمان حرف‌های متفاوت را بیان کردند. این‌بار زن جوان مدعی شد ضربه‌ای که هومن به مادر بزرگ رسول زده کشنده بوده و قتل پیرزن را نیز پسر جوان مرتکب شده، اما خود او مرتکب قتلی نشده است.
بدین ترتیب ساعت ۱۲:۱۰ صبح روز گذشته بار دیگر بازسازی صحنه این دو قتل انجام گرفت تا مشخص شود ضرباتی را که منجر به قتل پیرزن شده کدام یک از این دو وارد آورده‌اند.
بازسازی صحنه جرم در حضور بازپرس محسن مدیر روستا و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و وکلای متهمان برگزار شد. خانه‌ای که دو قتل در آن رخ داده راهرویی دارد که در سمت راست آن زوج جوان (رسول و آذر) زندگی می‌کردند و آثار خون روی فرش و مبل‌های این خانه با گذشت حدود یک سال از جنایت همچنان باقی مانده بود.
در این خانه ابتدا آذر شروع به صحبت کرد و گفت من و هومن داخل خانه بودیم که متوجه شدیم کسی زنگ می‌زند، فهمیدم شوهرم رسول است که زنگ می‌زند. ابتدا توجهی نکردیم اما رسول دست بردار نبود و بعد از چند لحظه صدای او را از داخل راهرو و پشت در اتاق شنیدم. ترسیده بودم؛ او مدام صدایم می‌زد و از من می‌خواست که در را باز کنم. ترسیده بودیم اما چاره‌ای نبود؛ در را باز کردم و رسول وارد شد. ابتدا با هم درگیر شدیم اما به او گفتیم که آرام باشد.
رسول هم بعد از لحظاتی آرام شد و روی مبل نشست و برایش توضیح دادیم که هومن برای حل مشکلات من و او آمده و رسول هم گفت که با هیچ کدام از ما کاری ندارد. اما یک دفعه شروع به سر و صدا کرد و مادر بزرگش را که در طبقه بالا زندگی می‌کرد صدا زد تا شاهد ارتباط پنهانی من و هومن باشد. اینجا بود که هومن با او درگیر شد و من با چاقو ضربه‌ای به او زدم.درگیری رسول و هومن ادامه داشت که مادر بزرگ رسول از پله‌ها پایین آمد و زمانی که موضوع را جدی دید به سمت در رفت تا از همسایه‌ها کمک بگیرد.
من دستش را گرفتم و ضربه‌ای به شانه‌اش زدم. در تمام این مدت رسول و هومن با هم درگیر بودند. مادر بزرگ رسول مقاومت می‌کرد و من در این حال ضربه‌ای به پشت او و ضربه‌ای هم به شکمش زدم. بعد او افتاد داخل اتاق و من با چاقو چند ضربه دیگر به پیرزن زدم. بعد از آن چاقو را به هومن دادم و او هم چند ضربه دیگر به رسول زد.
من خواستم بروم لباس بردارم تا فوراً خانه را ترک کنم که دیدم هومن یک ضربه با چاقویی که در دست داشت به شکم پیرزن زد. هومن هم در خصوص ضربه‌ای که به پیرزن زده بود به بازپرس گفت: ضربه‌ای که به او زدم عمیق نبود، صرفاً یک ضربه زدم تا ببینم او مرده است یا هنوز نفس می‌کشد که متوجه شدم فوت شده است. بازسازی صحنه این دو جنایت ساعت 30:11 دقیقه دیروز به پایان رسید و دو متهم به اداره آگاهی انتقال داده شدند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
اون زن ... رو باید اعدام کنن که باعث تمام این اتفاقاته
پاسخ ها
این خیانتکارها خارجی نیستند خواهر من برادر تو وشاید خود ما هستیم تا موقعی که کامجویی میکنیم هواسمان نیست وقتی لو میریم برای حذف شاهد ماجرا میکشیم و فقط میکشیم
ای کاش در مدارس و دانشگاههای ما مقداری هم آدم بودن را آموزش بدهند . دانشجوی سال فلان رشته فلان مهندسی اونوقت برای آشتی بین دوستش و همسرش سپیده دم با همسرش تو خونه تنها هستند و خیلی راحت هم دو نفر را می کشند و تازه قصه هم تعریف میکنند. واقعا" به کجا داریم میرسیم ؟
مقصر اون زن که ......
... دیگه چقدر خیانت بابا پدر هرچی شوهرو دراوردین همه رو کشتیت خدا لعنتتون کنه
خوب کاری کردی که کشتیش
پاسخ ها
مواظب باش خودت خیانت نکنی و شوهرتو یا زنتو نکشی
.. تو سرت...ایشالا سره خودت یا نزدیکانت بیاد ببینی چه دردی داره
یه جوری میگن چاقوزدیم انگاری دارن به هندوانه چاقومیزنن.من باسی وپنج سال سن وقتی این خبرارومیخونم ترس برم میداره.ایناهمچی ادم میکشن انگاری دارن چاقوبه شکم جوجه رنگی میزنن
خدالعنت کنه زنارو هرچی مردروکشتن خوشت نمیادازش چراباهاش ازدواج میکنی بعدشروع میکنی ب رابطه نامشروع بخدازناالان دیگه دارن حکومت میکنن توخونه واویلا حالابیاوزن بگیرهمه بعدازشوهرکردن دنبال .. چه کاریه شماکه شوهردارین عمرا اگه به زن گرفتن فک کنم مگه جونموازسرراه اوردم شب بخوابم زنم باچاقوسرموببره به این زنای دوره زمونه اعتمادی نیس ایناتازه بخشی ازجنایتشونه چه خیانتاکه نمیکنن
پاسخ ها
آخییی الهی یعنی میگی الان شما آخرین بازمانده های نسلتون هستن ، یعنی داره نسلتون منقرض میشه دیگه واجبه تو اصلا زن نگیری و یه فداکاری بزرگ برای منقرض نشدن نسل تون اجام بدی فقط نمیدونم چطور میخوای ازدیاد نسل کنی
خدا لعنت کنه مردارو
این دنیا که رو سیاه شدخدا اون دنیا هم روسیاهش کنه
خدا لعنت کنه هرچی زن خیانت کاره لعنتییییییییی چکاری کرده ..
اینم مثل لیلا و بهروز، زنا انگار زامبی شدن، اینا چه کارای پستیه که میکنن
پاسخ ها
مگه مردا از این کارا نمی کنن؟؟؟؟؟؟؟
کاری ندارم که کی مقصر بوده چون این کار وظیفه پلبس و قاضی می باشد ولی در این تعحبم که همه کسانی که متهم به قتل و خیانت و تجاوز میشوند اسمهای ایرانی روی آنها میگذارید!!، یعنی مردم خیار هستند!! امان ار کج فهمی!!
.. روچ حسابی میگی خوب کاری کرده اابته فک کنم خانم باشی یعنی به شوهرش خیانت کرده بعدشوهرش بگه افرین متاسفم براافکارای غلط
شخصی اسم ایرانی رو این زامبی ها نزاشته فدات شم، اسم خودشون ایرانی الاصله، ماجرای لیلا و بهروز رو دیروز خوندم که لیلا با کمک دوست پسرش شوهر بدبختش که از سر کار اومده بود میکشه
شما اگه بخش صفحه حوادث را بخونبن به اسم غیر ایرانی رو قاتلین!! متجاوزبن !! دزدها و اختلاص گران خیانت کاراران نمیبینین!! یعنی همه اون کسانی که اسم عربی روشون هست معصوم و بی گناه هستن!!؟؟ اصلا گسی که اسم ائمه روشه که دزدی نمیکنه!! آدم نمیکشه!! خیانت نمیکنه!!! موادومخدر توضیع نمیکنه!!! فیلمهای صدا وسیما هم موئید این روش هست!!
پاسخ ها
جناب حیدری عزیز به اسم ها توجه نکن چون اغلب اسم ها ساختگیست و اخبار معمولا با اسم واقعی منتشر نمیشه
بعدشم این واقعا خنده دار ترین نظری بود که تو این مدت خوندم
عزیزم، ایران از زمان حمله اعراب در زمان ساسانیان تبدیل به کشور ایرانی عربی شده، هر شخصی روی بچه ش اسم بزرگوار امامان و... رو گذاشت، اسم این معصومین رو یدک میکشه، ولی دلیل نمیشه مصون از گناه باشه، و تمام این مفاسد اجتماعی و اقتصادی که من به شخصه از این اخبار میخونم بای کشور خودمون ايرانه، من زیاد به اخبار جهان کاری ندارم فقط کشفی چیزی بشه مطالعه میکنم، ایران خیلی اوضاعش خرابه باید به دادش برسن، منظور از ایران ملتشه
رسول که اسم ایرانی نیست .آهان اون مقتول بوده .ببخشید .نمیفهمم اینا که عاشقن و خیانت میکنند چرا تا گیر میافتند تقصیر را گردن دیگری میاندازند ؟عشق تمام میشود؟
درست میگن، به اسمها توجه نکنید، مهم این که حال و روز ایران عزیزم ( ملت) به کجا رسیده که هر ننه قمری برای پرکردن جیبش از روش ( ملت ایران) رد میشه، اگر یه کم شادی و سرگرمی تو ایران بود این حوادث ناگوار هم پیش نمیومد، یا کمتر بود
ناشناس گرامی خنده یا گریه حق هر انسان آزاده ای می باشد ولی امروز تکنولوژی پیشرفت شایانی نموده شما دز صفحه حوادث از شش ماه پبش به این طرف را بررسی نمائید بیشتر نه!!! به متایج جالبی مبرسین!!
همیشه پای یک زن درمیان است
اهی بی نام چراخدالعنت کنه مردارو بگو خدالعنت کنه زنارو پاروحق نزار درحال حاضرزناخیلی پرتوقع بهانه جو وووو شدن راستی خانمهادیگه پست نمیزارن بچه ها
پاسخ ها
خدا لعنت کنه مردا رو جواب آدم بی منطقی مثل تو بود آخه دیوانه یه زن و دو زن و یا هزار زن جنایت کردن مگه دلیل میشه تو بیای به همه توهین کنی برو ببین در برابر یک زن چندتا مرد جانی وجود داره که تنهایی دارن جنایت می کنن خوبه جنایت زن ها همیشه یه مرد کنار شون هست و تنها نیستن
چرا موقعی که خبر اون پسر پستی رو که پدر و مادر و پدر بزرگش شو کشته بود خوندی نیومدی بگی خدا لعنت کنه مردا رو
حیدری عزیز، تکنولوژی ربطی به تبهکاری نا هنجاری تو اجتماع نداره، اسم ایرانی و عربی و... هم ربطی به این مفاسد نداره، و آزارش ماه پیش تا الان شاهد قتلهای خانوادگی، تجاوز نو جوانان، اختلاس از بانکها، زمین خواری، جیب بری و... بودیم که تمام اینها خبرهاي داخل ایران هست نه جهان، و سرچشمه ش تنگدستی، و فقر و نبودن شادی و زیاد شدن اختلالات روانی و افسردگی است، حیدری جان من نمیدونم منظور شما از دادن این نظرات چیه؟؟؟ میخوای. واقعیات اجتماع امروز ایران را انکار کنی؟؟؟!!!!
بعد از اعدام اینها رو در قبرستان خائنین خاک کنید مثل کاری که ترکیه با خائنین به وطن‌شون کرد
یاد بگیریم خطاکاران را درس عبرت کنیم برای سایرین و نگذاریم هر‌کاری عادی و اوکی و نرمال بشه به قول خود کم‌سوادشون
کسی منکر بودن این جرایم در کشور نیست منظور من اینه که چرا روی این مجرمان فقط اسم مستعار ایرانی میزارن؟ یعنی نمیشه اسمی غیر از اسم ایرانی روی این افراد گذاشت؟ منظور من هم برگشت به صفحه حوادث در چند ماه گذشته بود نه این که شما برین پرونده ها را دستی بررسی کنین!
نمیدونم چرا نظرات منو چندین بار پخش نکردین، چون خارج از چارچوب حرفی نزدم،
اینجور حوادث خیلی زیاد شده ،مردها درآمد کافی ندارند، چند جا کار میکنند، گرونی، اجاره خونه، و هزینه بچه ها از مدرسه تا دانشگاه، خرج قروفر زن، و دیگه از زن و خواسته های عاطفیش دور میشن، زن خانه دار بیشتر اوقات تفریح وپرسه زدن در دنیای مجازی داره، جوونه و نفسانیت بهش غلبه میکنه، شوهر بیچاره اما خسته و درمانده از فشار زندگی خودشو وامیالشو هم فراموش میکنه ،زن اما مغزش خالی از این فشارها ،فقط به احتیاجاتش فکر میکنه، و به خودش کریدیت میده برای هربیراهه ای....هیچکس دلش نمیخواد بد باشه، یادتون باشه ما همان جنایتکارانی هستیم که هنوز مرتکب جنایت نشدیم.، دعا کنیم برای خودمون که هیچ کاری را منع نکنیم و عاقبت بخیری همه را بخواهیم
پی نوشت:بیکاری زنان-جامعه-اعتیاد-درآمد کم و خیلی چیزهای دیگر دخیل هستند عزیزان
پاسخ ها
آره مواظب باش لب پرتگاهی
مثل این که تو تو این جامعه زندگی نمی کنی و یا اصلا زن نیستی و نمیدونی زن ها حتی اگر کار نکنند (الان درصد بالایی از خانم ها هم بیرون کار میکنند و هم مسولیت خانه به دوششون است ) بازهم انقدر مسولیت خانه و بچه ها زیاد هست که خیلی خسته تر از مرد هستن
ولی تو دقیقا حرف مردا رو میزنی و زن نیستی خیلی خجالت داره دارین با اسم های زنونه کامنت میذارین
حيدري عزيز نميدونم چرا براي بعضي كامنت خوانها فهميدن منظوري به اين راحتي سخته؟! واقعا در تعجبم! اين موضوعي هست كه با دو بار فيلم ديدن و اخبار حوادث متوجه ميشند كه اسامي تغيير پيدا ميكنند
خیانت اپیدمی شده زن و مرد هم نداره پایه های خانواده سست شده دنبال علت باید باشیم نه معلول وای بر ما مردم ایران که به داشتن خانه و خانواده مستحکم زبانزد بودیم حالا به چی معروفیم.خیانت .قتل ؟؟؟؟
همه چی از گور زنها بلند میشه زنها
پاسخ ها
به به آقای بهاره خوبی داداش
بيتا خانم سناريو شما يه مشكل داره، زن از ازدواجش خسته ميشه و ميخواد زندگي رو ترك كنه ولي نميتونه. مرتكب جرم ميشه از زنا به قتل همسر، چون بين دو مجازات فرقي نميبينه. اجازه بديم زنها حق طلاق داشته باشند و اجازه بديم اگر خيانتي ديديم طلاق رو انتخاب كنيم
... هرچی دلتون میحوادپخش میکنید
دو نفر آدم با همدستی هم گناهی مرتکب شدن و باید جزای اون گناه رو قضات براشون در نظر بگیرن و اجرا بشه ولی خیلی جالبه که این آقایون میان و موضوع رو تا این حد جنسیتیش می کنن و خانم ها رو زیر سوال میبرن واقعا فکر می کنم اینجا شاید ما همدیگه رو نشناسیم ولی همین نظرات مون نشان دهنده شخصیت و فرهنگی هست که داریم توش زندگی می کنیم
با نظر دوستان موافقم بعضی از آقایون با نام زنانه کامنت گذاشتن
از اقایون خواهش میکنم اگه با همسرتون نمیتونید زندگی کنید اصرار به ادامه این وضعیت نداشته باشید سریع توافقی جدا بشید،چون اخرش به خیانت وگاهی مثل این مورد به جنایت ختم میشه،زنها همینکه از همسرشون خسته میشن به سراغ مردان دیگه میرن،حتی شده برا یه رابطه تلگرامی که همدیگه رو هم اصلا نمیبینن،من نمیدونم چرا وقتی واقعا تفاهمی وجود نداره باز هم طلاق نمیگیرن.
ازدواج برا رسیدن به آرامشه،پس چرا تو آشوب زندگی کنیم.
پاسخ ها
واقعا با نظر تون موافقم زن فقط زمانی خیانت می کنه که دیگه به آخر خط با همسرش رسیده باشه و این آخر خط چقدر خوبه که طلاق باشه و هر دو طرف از آزار دادن هم دست بردارن مخصوصا آقایون که از داشتن حق طلاق میخوان به عنوان یه حربه استفاده کنن و زن رو طلاق نمیدن تا بتونن حسابی اذیتش کنن و همین هم باعث خنایت میشه و هم باعث جنایت
لعنت خدا بر این زنان لذت پرست
جناب محمدی همینجور که این قد شوهر کشی و خانم کشی و همه جور جرم و جنایت توی ایران اتفاق میفته توی کشور های دیگه هم به نسبت خودش هست . و همین جور مرد ها و زن های پاک سرشت هست این قدر ذهنتو درگیر و احساس نزن احساسی تصمیم نگیر برو اگه موقعیت شو داری زن بگیر مطمئن باش با ایمان به خدا خیلی زن های خوب و فرشته هست که اگه یکی از اونا نصیبت بشه از طرز فکرت پشیمون میشی .