حمید قنبری: لغو کنسرت، نگرانی بزرگ ماست
تور بداههنوازی حسین علیزاده به همراهی حمید قنبری، نوازنده سازهای کوبهای، اردیبهشت امسال از کرمانشاه آغاز شد و پس از اجراهایی در بوشهر، اصفهان و مشهد، چهارم و پنجم شهریور در تالار وحدت خاتمه یافت.
قنبری مؤلف کتاب آموزشی «ضرب آوا»، ویراستار کتاب «تنبکنوازی به روایت امیر ناصر افتتاح» و مدرس دانشگاه تهران است. بیش از ٢٠ سال سابقه تدریس، پژوهش و اجرا در زمینه سازهای کوبهای دارد. همکاری با محمدرضا شجریان و گروه «شهناز» را از سال ١٣٨٧ آغاز کرد که حاصل آن تورهای کنسرت در آمریکا، کانادا، استرالیا، اروپا و نوازندگی در آلبومهای «رندان مست»، «مرغ خوشخوان» و آلبومهای تصویری «کنسرت دوبی» و «کنسرت تالار وحدت تهران» بود. آنچه میخوانید گفتوگوی کوتاه ما با این نوازنده است.
در کارنامه شما حدود پنج سال همکاری با محمدرضا شجریان و اکنون همنوازی با یار دیرینه شان حسین علیزاده به چشم میخورد. در کنار این همکاریهای ارزنده، با نسل جدید موسیقیدانها هم کار میکنید و با دیدگاهها و ایدههایشان آشنا هستید. چطور میتوانید در مقام رابط، اندیشه و هنر استادان قدیم را به امروزیها منتقل کنید؟
همکاری و همنفسشدن با دو بزرگوار از تبار موسیقی ایرانزمین، خود فرصتی هم برای آموختن و هم برای محکزدن آموختهها بود. شرایطی خاص و متفاوت بود با آنچه تاکنون تجربه کردهام و چه بسیار آموختههایی که در این بین محک خورد و تغییر کرد. بههرحال، موسیقی هم مانند هر پدیده دیگری دستخوش تغییر و دگرگونی خواهد بود و از آن گریزی نیست؛ چراکه زمان میگذرد و این خود دلیل تغییر و دگرگونی است منتها آنچه از گذشته به ما رسیده، امانتی ارزشمند است که باید در حفظ آن بکوشیم چون همین امانت، پایه و اساس تغییرات پیشِروی ماست. گذشتگان بودند و تلاش کردند و حاصل را برای ما گذاشتند تا ما از داشتههایمان برای بهترشدن و پیشرفت بهره ببریم.
چندی پیش کتاب آموزشی «ضربآوا» را منتشر کردید. در سالهای تدریس خود چه خلائی در بحث آموزش موسیقی حس کردید که نتیجه آن «ضربآوا» شد؟ آیا این کتاب در دانشگاه هم تدریس میشود؟
هنرجویانی که صرفا نواختن ساز کوبهای را در آموزشگاهها دنبال میکنند، شانس آشنایی با ملودی را ندارند و برای همه نیز فرصت تحصیل در رشته موسیقی در دانشگاه پیش نمیآید. پس وظیفه معلم است که هنرجوها را با ملودی آشنا کند، ازآنرو که موسیقی از دو رکن اصلی «ریتم» و «ملودی» تشکیل میشود؛ هرچند تاکنون متد آموزشی در این زمینه وجود نداشته است. از طرف دیگر، با نگاهی به گذشته درمییابیم نوازندگان تنبک در قدیم بر فن «ضربیخوانی» به معنای خواندن و نواختن همزمان تسلط داشتند. «ضربآوا» نگاهی دوباره به این سنت و زندهکردن آن دارد. هنرجو ضمن یادگیری تصنیفها، با فضاها و فواصل ملودیک موسیقی ایرانی آشنا میشود و این امر به او کمک میکند تا توجه خود را به بخش ملودی جلب کند. از طرفی، خوانندهها میتوانند برای تقویت بحث ریتم از این کتاب استفاده کنند؛ چون تقطیع شعر براساس ساختار ریتمیک انجام شده و خواننده، ورود و خروج کلام را براساس ضرب میتواند در نمودار تهیهشده ببیند.
کتاب «ضربآوا» به صورت رسمی در دانشگاه تدریس نمیشود، اما در ترمهایی که تدریس کردهام، این کتاب در دانشگاه تهران معرفی و از آن استقبال شده. همانطور که میدانید هر کتابی برای رسمیشدن زمان لازم دارد تا بهخوبی معرفی شود و جا بیفتد.
شما هم در دانشگاه به صورت آکادمیک موسیقی تدریس میکنید و هم هنرجویانی دارید که به صورت آزاد موسیقی را دنبال میکنند. در بحث «تدریس» یعنی آنچه به نحوه آموزش استاد مربوط میشود و در بحث «نوع نگرش هنرجویان به موسیقی»، چه تفاوتهایی میبینید؟
همانطور که قبلا هم توضیح دادم، در دانشگاه دانشجویان میتوانند بحث موسیقی را به طور کاملا تخصصی دنبال کنند؛ اما در آموزشگاهها هنرجویان صرفا میتوانند ساز تخصصی خودشان را دنبال کنند. من در دانشگاه از دانشجوها میخواهم در همان آغاز راه تکلیف خودشان را روشن کنند که کدام بخش از هنر موسیقی برایشان جذابتر است.
موسیقی به رشتههای آهنگسازی، نوازندگی، تحقیق و پژوهش و تدریس تقسیم میشود و شاید یک نفر نتواند در همه این شاخهها موفق باشد، پس اگر هنرجویان یا دانشجوها بدانند دقیقا در چه بخشی توانایی و استعداد دارند، مطمئنا خیلی سریعتر میتوانند به نتیجه برسند و حرفهای شوند تا بتوانند از آن مسیر درآمد کسب کنند.
شما از معدود نوازندگانی هستید که به همان اندازه که به تهیه آلبوم و اجرا اهمیت میدهید، به ترجمه، تحقیق و تألیف در حوزه موسیقی هم اهمیت میدهید. چه انگیزهای باعث شده تا این دو مقوله را به موازات هم پیش ببرید؟
در بحث آموزش من هر دو مسیر را یعنی هم به صورت آزاد و هم آکادمیک در دانشگاه گذرانده و دراینراستا همیشه کمبودهایی احساس کردهام. برای همین همیشه سعی کردم در حد توانم این مشکل را تعدیل کنم که این تلاش منجر به نشر دو کتاب «ضربآوا» و ویرایش کتاب استاد افتتاح و چند آلبوم موسیقی شده.
تاکنون در اجراها و ضبطها از سازهای غیرمتداول استفاده کردهاید؟
در زمینه سازهای کوبهای ایرانی چندین ساز مهجور داریم که از آنها کمتر استفاده میشود؛ مثل دهل، کاسوره و ناقاره که سعی شده در اجراها و ضبطها از آنها بهره گرفته شود.
شما سرپرست گروه موسیقی «کلون زمان» هستید و این گروه از معدود گروههای موسیقی ایرانی است که اساس کار خود را بر ریتم و نوازندگی سازهای کوبهای قرار داده و تلاش میکند تواناییهای سازهای کوبهای را که از نظر شنونده ایرانی کمرنگ یا در حاشیه بوده، پررنگ کند. چه شد این گروه را تأسیس کردید؟ برنامه بلندمدتی برای این گروه در نظر گرفتهاید؟
در راستای آنچه ذکر شد، گروه «کلون زمان» با محوریت ریتم و سازهای کوبهای چند سالی است مشغول کار شده. اولین اثر این گروه آلبوم موسیقی «در دام ریتم» بود که تاکنون دو اجرا در سالن رودکی داشته. در صدد هستیم کنسرتهایی پژوهشی برای معرفی ریتم و سازهای کوبهای ایرانی با دیدگاهی متفاوت در تهران و شهرستانها برگزار کنیم که قطعا در این مسیر از کمک دوستان و نوازندگان و هنرمندان دیگر استفاده خواهیم کرد.
از نظر شما، اصلیترین مشکل هنرمندان و بهویژه موزیسینها چیست؟
قبل از همه، مشکلات اجرائی به چشم میآیند. برای هر اجرا ما با مشکلاتی از قبیل گرفتن مجوز، بررسی اشعار، هزینههای سالن و نوازندگان روبهرو هستیم، ضمن اینکه بعد از اینهمه تلاش و دوندگی و تمرین، امکان لغو کنسرت حتی در دقایق واپسین همواره وجود دارد. این بزرگترین و نگرانکنندهترین مشکل موزیسینها درحالحاضر است، ضمن اینکه باید اضافه کنم مشکلاتی که استاد علیزاده شامگاه پنجشنبه در تالار وحدت بیان کردند، حرف دل همه موزیسینها، اهالی و دوستداران موسیقی است.
غیر از موسیقی به کدامیک از دیگر هنرها علاقهمندید یا در آن زمینه فعالیت میکنید؟
تجربههای کوچکی در زمینه نقاشی، خوشنویسی و عکاسی داشتهام، چون دوستان هنرمندی دارم که به صورت حرفهای این هنرها را دنبال میکنند و در آشنایی من با این هنرها تأثیر بسزایی داشتهاند، اما فعالیت جدی اجرائی در این زمینهها ندارم.
نظر کاربران
برودنبال یک شغل جدیدکه نگرانی نداشته باشی مطربی هم شغل شد
بله درست میگی وقتی جیبت و حسابت پر پول باشه. وبیکار تو خانوادت نباشه من هم باش ناراحت میشم
حرف از سر شکم سیری ممنوع لطفا
ادم خوبه شعور داشته باشه مگه چند در صد مردم میرن کنسرت???? بیشتر از یک درصد!??? حداقل هشتاد درصد مردم با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند اگر ادم باشید نگران نفس کشیدن اکثریت میشید نه چرندیات حداقلی....