استخدام جن گیر برای تصاحب ثروت پدر زن
داماد طمع کار که با همدستی پیرمرد جن گیر نقشه تصاحب ثروت میلیاردی پدرزنش را طراحی کرده بود در آخرین توطئه شیطانیاش به همسر جوان خود تهمت دزدی زد.
این در حالی است که زن جوان با در دست داشتن اسناد و مدارکی به دادسرا رفت تا ثابت کند دزدی کار همسرش بوده است.
زن ۳۲ ساله غمگین و آشفته به همراه پدر و وکیلش پشت در شعبه چهارم دادسرای الهیه نشسته و منتظر بود تا نوبت رسیدگی به پروندهاش برسد.
او که ۴ سال با یک مهندس زیر یک سقف زندگی کرده بود آنقدر زندگی پرتلاطمی را تجربه کرده بود که حالا نمیدانست از کجا داستان پیچیده زندگی مشترک کوتاهش را روایت کند.
او فارغالتحصیل رشته کارشناسی ارشد شیمی بود و در خانوادهای ثروتمند بزرگ شده بود. اما در چهره غمگین و آشفتهاش هیچ نشانی از خوشبختی دیده نمیشد و به قول خودش بزرگترین اشتباه زندگیاش ازدواج با همسر طمعکارش بود. وی با بغضی فروخورده به خبرنگار حوادث «ایران» گفت: سینا در دانشگاه با برادرم همکلاس بود. چندین بار وقتی به خانه ما آمده بود او را دیده بودم به نظر پسر خوبی میآمد به همین خاطر وقتی به خواستگاریام آمد مخالفتی از سوی ما صورت نگرفت. چرا که گمان میکردیم به خوبی او را میشناسیم.
سینا مدعی بود پدرش کارخانهدار است و ما هم بدون هیچ تحقیق و با این تصور که از لحاظ خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی با هم در یک سطح هستیم این ازدواج خیلی زود سر گرفت. من هم با مهریه یک میلیارد و سیصد میلیون تومانی به عقدش درآمدم. اوایل همه چیز خوب بود و هر دو خانواده از این وصلت راضی و خشنود بودیم.
قرار بود سینا جشن عروسی باشکوهی بگیرد اما هر چه به روز عروسی نزدیکتر میشدیم به خوبی میدیدم رفتار و برخوردهای او و خانوادهاش با من در حال تغییر است.
دیگر مهربانی و احترامی در کار نبود و کوچکترین رفتار و حرف من جرقه یک دعوا میشد. اما از آنجا که نمیخواستم زندگیام را خراب کنم با آنکه سینا زیر همه قول و قرارهایش زده بود و میگفت نمیتواند برایم خانه بخرد و جشن عروسی بگیرد اما به ناچار سکوت کردم.
سرانجام پدرم هزینه رهن خانه ما را قبول کرد و جشن عروسی مفصلی هم گرفت و راهی خانه بخت شدیم. اما خیلی زود دست شوهرم برایم رو شد. چرا که هر چه میگذشت بیشتر متوجه دروغهای او میشدم و به مرور زمان فهمیدم نه تنها کارخانه ندارند بلکه بیکار است و هر بار به بهانه شروع کاری جدید و بدون اطلاع من از پدرم مبالغ قابل توجهی میگرفت و خانوادهام نیز حرفی نمیزدند. تا اینکه سال گذشته مرد ۷۰ سالهای که خود را دوست «سینا» معرفی کرد به خانه ما راه پیدا کرد و کمکم میهمان هر روزه ما شد.
او ادعا میکرد میتواند گره از کار و مشکلات ما باز کند. از آنجا که با خانواده همسرم هم اختلاف داشتم او سنگ صبور و مشکل گشای زندگیام شده بود. هر روز اعتمادم به او چندبرابر میشد. غافل از اینکه پیرمرد شیاد و همسرم نقشه کشیدهاند تا ثروت چندین میلیاردی پدرم را به جیب بزنند. من هم با سادهلوحی هرچه تمام، دوستانم را به او معرفی میکردم تا گره از کارشان باز کند. ولی در کمال ناباوری دریافتم مرد جن گیر به بهانه اینکه جن در بدن آنها نفوذ کرده و باعث بدبختیشان شده آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است و...
این زن که هنوز باور ندارد چه بلایی سر زندگی خود و دوستانش آمده با صدایی لرزان ادامه داد: بالاخره حادثهای که فکرش را هم نمیکردم اتفاق افتاد.
وی ادامه داد: ۱۷ بهمن سال گذشته همسرم مدعی شد خودرواش را در خیابان سرقت کردهاند. خودش میگفت دزدی کار جنها بوده است و باید هر چه زودتر خانهمان را هم خالی کنیم. از آنجا که به او و پیرمرد اعتماد کامل داشتم حرفهایشان را باور کردم اما پس از ۱۵ روز متوجه شدم همه اینها نقشه بوده تا من خانه را ترک کنم. پس از شکایت به کلانتری ۱۲۳ نیاوران متوجه شدم موضوع سرقت خودرواش دروغ بوده است.به تازگی هم متوجه شدم آنها علاوه بر من، زنان دیگری را نیز فریب داده و پس از برقراری رابطه از آنها کلاهبرداری کردهاند. وقتی این واقعیتهای تلخ برایم روشن شد با مدارکی که به دست آورده بودم راهی دادگاه خانواده ونک شدم و در شعبه ۲۷۱ از سینا شکایت کردم. مهریهام را نیز اجرا گذاشتم و با ارائه اسناد و مدارک علیه او مقدمات طلاقمان را انجام دادم و منتظر رأی نهایی دادگاه هستم.
پس از این شکایت جهیزیهام را که حدود ۷۰۰ میلیون تومان ارزش دارد، برداشته و به خانه پدری رفتم. اما سینا از من شکایت کرد و مدعی شد وسایل خانه متعلق به او بوده و من آنها را دزدیدهام. این در حالی است که تمام فاکتورهای خرید وسایلم را دارم تا برای اثبات حرفهایم به قاضی تحویل دهم.
زن جوان در ادامه گفت: برای شکایت از سینا در دادسرای حقوقی نیز پروندهای تشکیل دادیم و چکهایی که او با آنها کلاهبرداری کرده را به اجرا گذاشتهایم تا بتوانیم حقمان را بگیریم. اما در کمال ناباوری متوجه شدم او سابقهدار است و در سال۸۸ یک پرونده کلاهبرداری عجیب داشته است. چرا که سینا خود را نماینده ناسا معرفی کرده و به بهانه فروش زمین در کره ماه از افراد سادهلوح مبالغ قابل توجهی کلاهبرداری کرده بود که پرونده قضاییاش نیز موجود است.
بنابراین گزارش رسیدگی به پرونده داماد هزار چهره روی میز قاضی شعبه۴ دادسرای الهیه قرار گرفت. در حال حاضر نیز قاضی به تیمی از مأموران پلیس مأموریت داده است برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده تحقیق کنند.
نظر کاربران
وااای خدا چقدر ادمای خوب و ساده پیدا میشه که فریب تمام دروغهای این مرد نامردو میخورن
استغفرالله اگه خوشو پسر پیغمبرم جا بزنه یه سریا متاسفانه باور میکنند
چه اعجوبه ایی هست این شازده سینا :/
نماينده ناسا در ايران براي فروش زمينهاي ماه ؟!؟!؟!؟!؟
بابا ، اين دختر و خانواده و دوستاش ، مقصر اصلين ، سينا گناهكار نيست !!!!!!!!!!!!!!!!!
بیچاره دختره و خانواده ساده و پاک و بی الایشش
اخه خواهر من تو این دنیای به این ناپاکی یکی مثل شما اینجا چکار میکنه؟؟من فکر میکردم نسل امثال شما منقرض شده؟؟
با این همه سابقه و نامردی و دروغ چقدرم تحملش کرده دیگه دست هر چی ادم ساده س را از پشت بسته
اعدام سینا .قبلش مهریتو از حلقومش بکش بیرون .نداشت زجر کشش کن
بابا خانواده ی دختر ساده بودن مشخص هست
با سلام این تیتر هیچ ربط و سنخیتی با موضوع داستان نداره! نمی دانم چطوری روزنامه ایران این دو معقوله نا همسان را به هم اتصال و ممزوج کرده! و چطور برای اون توجیه داره؟ اما در خصوص خانم جوانی که 700میلیون جهاز داره، اکثر جوانان پسر دروغگو را خودآگاه و ناخداگاه به طرف خود جذب وجزم و جلب و متصل بخود نموده و هیچگونه حفاظ نا رسانا و حتی گنبد ضد ورود فاقد جلوگیری از ورود افراد دروغگو به این خانواده احتمال میرود من ضمن پیشنهاد احتمال متوصل به کذب و ریا وفریب و خدعه را در آینده ای نه چنان دور دور و نه نزدیک به قریب قریب الوقوع و احتمال یک نوع دروغ از دروغ های سهل الباور به مثل سر مگو توصیه در صورت تجدید پذیر بودن زندگی پاک پاک و دور از تذویر ومجیز و بادمجان جیدن نموده و احتیاج مبرم به وجه الوجوهی متعارف با شیون شیوه ضد اغفال مینمایم در صورت هرگونه دال بر رضا و رضایت در حضور افراد حاضر که چنانکه رغبت به تجدید زندگی پر شور و شوق ونشاط وشادی آن وجود شریفه فراهم آید از طریق همین روزنامه قیدشده وتعهد رضای خاطر پریشان کریمه فایقه شریفه آنوجود مهربان را از ایزد ستارالعیوب و مهربان وبخشنده خواستار بوده و استدعا ی دوری از هر گونه انزوا و گوشه نشین بودن را مصلحت نداشتوحمایت خود را پروانه وار به دور شمع اعلام وآرزوی موغقیت را داشته از این پس دچار تزویر و ریا و فریبکاری نشده و خودرا از کمند اکاذیب نامهربانان دور داشته باشند ه
این داستان یه جاش میلنگه
آدمای ثروتمند آب از دستشون نمی چکه
اون وقت دختر بدن بدونه تحقیق
این دسته از آدما به عالم و آدم مشکوکن