ما نوکر «برنج محسن» و «چای احمد» شدهایم!
مجموعه «پادری» به کارگردانی محمدحسین لطیفی یکی از سریال های باکس ماه رمضان تلویزیون بود. سریالی که هر چند به عنوان دنباله سریال پرمخاطب «دودکش» ساخته شد اما نتوانست موفقیت آن سریال در جذب مخاطب را به دست آورد.
او با تاکید بر این که اگر قرار به تبلیغ است بهتر است تبلیغات وسط سریال باشد نه در خود سریال، اضافه میکند: «شاید خود من هم به این شکل سریال سازی نزدیک شدم برای اینکه فکر کردم بچهها بیکار هستند و تلویزیون بودجه ندارد با اسپانسر این کار را بکنیم اما خدا اینقدر دوستم داشته است که نخواسته این اتفاق بیفتد چون میدانسته اگر با این شیوه جلو بروم سکته میکنم. من برای اسپانسر داشتن عیبی نمیبینم مثلا فلان بانک تقدیم میکند اما نمیپذیرم از آن بانك كه مدام به بازیگر من بگوید باید برود داخل بانک و بیاید. ما كه استقلال تلویزیون را میخواستیم حالا به کجا رسیدیم؟ عیب ندارد در همه جهان تلویزیونهایشان نوکر تبلیغات هستند اما نه در فیلمها. در سریال «صاحبدلان» بین هفت تا هشت دقیقه بین سریال تبلیغ داشتیم که زمان زیادی بود اما بهتر از این است که تبلیغها تا توی سریالها هم نفوذ کنند. بارها به من گفتند «به کارخانه فلان ماکارونی بیا و یک قصه بنویس» که این اتفاقات خیلی بد است و من قبول نكردم.»
لطیفی با تاکید بر این نکته که تلویزیون در این سالها با ریزش شدید مخاطب مواجه شده معتقد است مدیران باید بپذیرند شبکه های ماهوارهای به خوبی توانستهاند مخاطبین داخلی را جذب کنند و اوضاع نا به سامان تلویزیون چه به لحاظ کیفیت و چه به لحاظ کمیت باعث شده مخاطبین کمکم سریال های خودمان را فراموش کنند و به شبکه های بیگانه پناه ببرند. او انگشت اتهام خود را سمت مدیریت کلان کشور میبرد و میگوید: «همه چیز دست به دست هم داده تا ریشه تلویزیون زده شود از مدیریت احمدی نژاد گرفته که با لجبازی خواست این ارتباط مردم را با رسانه خودشان قطع كنند تا عزتالله ضرغامی كه به اصطلاح با گردن كلفتی میخواست كار را پیش ببرد كه به من ربطی ندارد اما در نهایت باعث شد یکی این وسط، بازی را ببرد و آن هم GEM بود.»
کارگردان سریال موفق «صاحبدلان» میگوید اگر قرار باشد کاری در شان و اندازه آن سریال بسازد باید یک تبلیغ از شبکه GEM بگیرد تا مردم متوجه شوند که فلان شبکه تلویزیون در حال پخش سریال است: «ما به جایی رسیدیم که بعضیها میگویند مگر شما در ماه رمضان سریال داشتید؛ ببخشید چون ما کلا تلویزیون نمیبینیم متوجه نشدیم. این زمانی درست میشود که به خودمان راست بگوییم مثل اینکه ما باید بدانیم سرطان داریم و به دنبال درمان برویم و با انشاءالله گفتن که درست نمیشود. مدیران ما باید به فکر بیفتند که میدانم کم کم دارد این اتفاق میافتد. پس ما نیاز داریم که حتی برنامه آشپزی بسازیم که بهترین باشد، ما باید در همه برنامهها عالی باشیم که مردم به تلویزیون برگردند در این شرایط است که لطیفی میتواند «صاحبدلان» بسازد و مردم ببینند.»
او با مثال زدن شرایط تولید سریال موفقی مثل صاحبدلان میگوید با این سرعت و عجلهای که در سریال سازی تلویزیون وجود دارد نباید به تولید سریالهای باکیفیت امید بست: «دلیل اینکه «صاحبدلان» موفق شد خیلی ساده است. یک سال و نیم قبل از اینکه من به تیم بپیوندم نگارش سریال شروع شده بود و زمانی که من آمدم ۱۸ قسمت فیلمنامه موجود بود که من خواندم و ۱۲ قسمت سیناپس کامل داشتیم؛ یعنی یک کار گروهی کامل انجام شد و دوسال و نیم وقت گذاشته شد، شش ماه کار شد و بعد از سه سال ثمر کار را دیدم نه اینکه به من برسند بگویند؛ «لطیفیجان! چطوری الان نزدیک عید هستیم و زمان نداریم سریع یک کار بساز.» معلوم است که به اینجا میرسد.»
لطیفی در بخش دیگری از این گفتوگو به انتقاد از تشکیل مرکز گسترش فیلم نامه نویسی و بیهویت کردن گروه فیلم و سریال شبکهها می پردازد و البته خبر از تغییرات در این مرکز میدهد:« اینکه یک جا تصمیم بگیرد که دو کار شبیه هم ساخته نشود خیلی خوب است اما اینکه یک جا کار شود و بخواهند بین شبکهها تقسیم کنند درست نیست. مگر سیستم کمونیستی است که فلهای کار تحویل بگیرند و تقسیم کنند؟ این رویه شیوه رقابت را از بین میبرد و مدیر شبکه تصمیمگیرنده نیست. ما قبلا رقابت داشتیم من به یاد دارم وقتی «صاحبدلان» را ساختم همزمان سریال «زیرزمین» را برای شبکه سه سیما داشتند و علیاصغر پورمحمدی تمام تلاشش را کرد که ثابت کند «زیرزمین» بهتر بود و اول شد.
او به عنوان مدیر شبکه در مطبوعات تلاش میکرد که این را اثبات کند. حرف من این است که برای مدیر شبکه موفقیت یک سریال مهم بود و وقتی این اهمیت وجود داشته باشد پشت تیم میایستد. در این سیستم ما شبیه بچه سرراهی هستیم وقتی من کارم را به مرکز گسترش میدهم و بعد تصمیم گرفته میشود که به شبکه یک سیما داده شود این میشود که وقتی کارگردان میگوید نگذارید این بخش سانسور شود میگویند مگر مهم است ولی اگر مدیر شبکه بالای کار باشد نمیگذارد این اتفاق بیفتد. باید اوضاع به روال سابق برگردد تا مدیران شبکه عامل باشند، نمیشود مثل رییس بانک فقط در شبکه حضور داشته باشند. مدیر یک شبکه با اختیاراتی که دارد میتواند یک شبکه را بالا ببرد و تصمیمهایش مهم است.»
نظر کاربران
سلام،حالا کجاش دیدی!
من عاشق سریالهای آقای لطیفی هستم وبافرمایشات ایشان کاملاموافقم.سریالهای تلویزیونی شده تبلیغ گاهی هم داستان دنبال میشه..میان ابرورودرست کنن میزنن چششم کورمیکنن.
ای آقا کو گوش شنوا
اینکه تلویزیون ایران همش شده مسابقه پیامکی و تبلیغات محسن و.. درسته متاسفانه!! ولی آقای لطیفی این چه سریالی بود ساختی !! خیلی ضعیف بود
لطیفی جان تو فیلمت رابساز پولت رابگیر چکار با مخاطب داری بالاخره هرکس علاقه ای داردوبراساس آن علاقه ،رسانه موردنظرش رامیابد.اینکه مردم به سریالها وبرنامه های رسانه ملی کم اهمیت شده اندبه جهت تغییر نگرش آنها نشات گرفته از تهاجم فرهنگی است نه ضعف برنامه ها!خوب درایران به دلایل فرهنگی ساخت فیلم ازنظر تنوع محدودیت داردوکارگردان بایدابتدانظروزارت فرهنگ راجلب کندودرآن راستا گام برداردکه این با روحیه وخواست مخاطب امروزی درتضاد است.عرصه رسانه وسینمای امروز رقابت سختی راتجربه میکندوپیروزاین میدان آنست که با مردم باشد.اینجاست که کارگردان وبازیگر ایرانی کفگیرشان به ته دیگ میخورد!یاخانه نشین میشوندیاراه گریزی میابند.درنهایت تلویزیون میماندوماقبل دهه شصتی هاکه آنهم گذراست وفناپذیر.چرابازیگرایرانی به شبکه بیگانه میرودتاازآنطریق برای مردمش ابرازوجودکند؟!چرا کارگردان ایرانی برای جذب مخاطب بیشتر،فیلم دویاچندملیتی میسازد؟!متاسفانه فرهنگ مادرجذب جوان ونوجوان امروزی شکست خورده وسیرنزولی طی میکندوالیناسیون فرهنگی غالب شده زیرا با واقعیت منافات داردوجوان امروزاینرا درک کرده وبه آن بدبین شده.تضادعامل گریز است.اگر من پدربه فرزندم بگویم که دروغ نگوید وخودم دروغ بگویم اعتبارم برای او علامت سوال میشودودیگرباورم نمیکند.جوان امروز به علامت سوال رسیده وخودپاسخش را داده است!نیازی به من پدر وشمای کارگردان ندارد.!!!