صدا و سیما کجایی، دقیقا کجایی؟!
شبکه ماهوارهای «من و تو» در پیامی ویدیویی از تولید سریال در این شبکه خبر داده است. هرچند این پیام فحوایی دارد مبنی بر جستوجوی بازیگر برای ساخت یک سریالی ایرانی اما پیام ضمنی آن بار دیگر مدیریت فرهنگی کشور را هدف گرفته است.
«جم» بعد از فارسیوان که مدتی توانست تماشاگران ایرانی را به سریالهای خود جذب کند، در سال ٢٠٠٦ تعداد شبکههای خود را افزایش داد؛ طوری که درحال حاضر قریب به ٢٠ شبکه دارد که بخش زیادی از آنها به زبان فارسی، کردی، عربی و آذری است. بعد هم ارتباط با بازیگران داخل کشور را آغاز کرد که به پیوستن تعدادی از آنها به این شبکه انجامید.
هرچند بازیگرانی که به «جم» پیوستند، چندان معروف و مشهور نبودند اما خبر آن به سرعت در فضای مجازی و بین تمام اقشار جامعه پیچید؛ صدف طاهریان، چکامه چمنماه، رابعه اسکویی، بهارک صالحنیا و مانی کسرائیان. در ٢روز گذشته نیز خبر پیوستن پردیس افکاری به این شبکه منتشر شد. در مقابل موج انتقادی که علیه این مهاجرتها به راه افتاد، برخی از این بازیگران واکنش نشان دادند و از وضع نابسامان و حتی فساد موجود در این عرصه در داخل ایران، خبر دادند.
هرچند برخی این گفتهها را صرفا توجیهی برای خروج از کشور و پشت کردن به وطن نام دادند، اما با انتشار نامهای ازسوی جمعی از بازیگران زن خطاب به معاونت سیمای پیشین، ماجرا رنگ دیگری گرفت. در این نامه عنوان شده بود؛ وضع تأهل در زنان بازیگر باعث شده برخی تهیهکنندگان به آنها بیتوجه باشند. درحالی صداوسیما در واپسین روزهای ریاست سرافراز آنقدرها حاشیه داشت که این نامه لابهلای حواشی گم شود، اما واضح آن است که این سازمان همچنان استراتژی قهری خود را روی میز دارد.
عدهای هم بر این باورند که وضع اقتصادی صداوسیما حتی نابسامانتر از آن است که اصولا بتوان چیزی به نام استراتژی برای آن متصور بود. شاید هم استراتژی قهری صداوسیما ملهم از همان روش پیشین باشد. با وجود انتقادهای مختلف بازیگران سرشناس نظیر پرستویی از وضع تلویزیون، امسال هم این رسانه خالی از سریالهای جذاب بود؛ سریالهایی که دستکم پاسخگوی بخشی از نیاز جامعه باشند نه نیاز مدیران صداوسیما!
امسال با وجود پخش «پادری» و سریال ضعیف «برادر»، تنها برنامه پرمخاطب سازمان همچنان «ماهعسل» علیخانی است، اما با یکی- دو برنامه پرمخاطب چطور میشود به مصاف شبکهای رفت که به راحتی و بدون خط قرمزهای موجود در صداوسیما درحال ساخت سریال است؟! این پرسشی است که هنوز هیچ کدام از مدیران صداوسیما برای آن پاسخی ندارند و اگر هم پاسخی دادهاند، بیشتر به پاک کردن صورت مسأله شبیه بوده تا جواب. با این مقدمه حالا «من و تو» هم به میدان آمده تا بخشی از مخاطبان ایرانی داخل ایران را به سبد بینندگان خود اضافه کند.
در پیام ویدیویی این شبکه از ایرانیان ساکن انگلیس که علاقهمند به بازیگری هستند، درخواست شده تا کلیپی برای شبکه بفرستند. البته شرط پذیرش بازیگری ازسوی این شبکه داشتن مجوز کار در انگلستان عنوان شده است. درمجموع شاید «من و تو» ترجیح داده بیحاشیهتر از «جم» حرکت کند اما به محض شروع ساخت سریال در این شبکه، باید منتظر خروج عدهای دیگر از بازیگران و پیوستن به آنها بود.
در هرحال اگر «جم» پیش از این با پخش سریال ترک و دوبله آنها به فارسی توانسته بود بخشی از مخاطبان فارسیزبان را به سمت خود بکشاند، «من و تو» نیز ساخت برنامههایی پرمخاطب را در سابقه خود دارد؛ برنامههایی مثل «بفرمایید شام» که در ایران ازسوی اقشار مختلف جامعه دنبال میشد.
همچنین برنامه آکادمی خوانندگی و آواز این شبکه که موجی از پیامکها از داخل ایران را به همراه داشت و به شکل هفتگی از این شبکه پخش میشد. در روزهای آینده خبرهای بیشتری از سریالسازیهای هر دو شبکه به گوش خواهد رسید و مسئولان صداوسیما و مدیران فرهنگی هم احتمالا به روش پیشین خود ادامه خواهند داد؛ روشهایی ازجمله توقیف فیلم «آاااادت نمیکنیم» به خاطر پخش تیزر در شبکه «جم» و اقداماتی عجول و مستأصل از قبیل جمعآوری دیشهای ماهوارهای از بامهای خانه. پاسخ به این پرسش که آیا چنین روشهایی راهگشا بوده یا نه مجال این نوشته نیست. هرچند روشن است....
نظر کاربران
بیگ لایک
شما برنامه های مزخرف صدا و سیما رو با من و تو مقایسه میکنید؟
چرا از سریال برادر به عنوان سریال ضعیف یاد میکنید این سریال اتفاقا بسیار پر محتوا است لابد دلیل ضعف سریال پرداختن به بحث تولید ملی هستش
من که بغیرفوتبال و والیبال ووورزش های دیگه چیزدیگه نگاه نمیکنم
به نظرمن برنامه های صداوسیمامضخرفه
حتی دورترین روستاهای کشورهم ماهواره استفاده میکنن
گیرنده هم که میگیری یکسره قطعه
انهائيكه ميتوانند برنامه وفيلم وسريال بسازند مفت چنگشان بگذار انقدر بسازند برنامه دانشان پاره شود اگرما نميتوانيم برنامه بسازيم بانها ربطي ندارد برنامه نمي سازيم هركس هرچي ميخواهد بگويد بيان ازاد است مرغ ما پك پادارد وچون تنها ابزاريكه ماداريم همان چكش است بنا براين بقيه ميخ ميباشند درمورد شب كوك هم اشتباه كرديم ما نبايد ازگوگوش اقتباس ميكردم انهم بان صورت كاريكاتوري ايكاش ما همان نمايشت وموسيقي ديمبل ديمبو روحوضي سنتي خودمان را فراموش نمي كرديم وان لباسها تونبون شليته هارا بيخودي به اب حوضي ها نمي بخشيديم تا امروز كه هنرمندان موجودرا به اتش كينه شتري كبابشان ميكنيم چند مورد انگشت شماررا هم اگر پس از دوسه ماه سگ دوزدن پاچه خواري اين وان باچه وززارياتي كه اجازه برگزاري كنسرت ميدهيم عده اي كه شايد وضوگرفتن را هم بلد نيستند مامور ميشوند انرا تخته قاپو كنند سنتي هاي قديمي را هم به طاق نسيان زديم دستمان خالي است بقول شاعر كفاره ميخوارگان بي حساب – هشيار درميانه مستان نشسن است طرف هم يكي يكي دوتا دوتا ازاين گله ميدزدد هركدام هم كه ميروند داستان ان چوپان وتونبان و روخانه پيش ميايد يارو هنرپيشه نبوده بازيگر نبوده كاراصليش دم كردن چائي وخدمات ويژه بوده بايد هم ميرفته بهتر كه رفته بگذار چند صباحي هم ديگران ازهنرشان بهرهمند شوند تا به بينند ما چه ميكشيم هر حال اين ميخ بايد بان سنگ برور ولاغير