مادر معلول را ۳ پسر پولدار سر راه گذاشتند
روزنامه ایران در گزارشی رقت برانگیز، زندگی یک مادر معلول را تصویر کرده است.
روزنامه ایران در گزارشی رقت برانگیز، زندگی یک مادر معلول را تصویر کرده است.
پیرزن روی صندلی چرخدار فرسودهاش نشسته، چادر سیاهش را روی صورتش کشیده، ساکت و آرام، در میان دستهای چروک خوردهاش جعبهای قرار دارد و رهگذرانی که هر از چند گاهی سکهای در آن میاندازند.
روی پاهای پیرزن کیسهای قرار دارد، پیرزن بهعابری که سکهای درون جعبه میاندازد نهیب میزند من گدا نیستم، اسکاچ میفروشم، اگه راست میگی ازم اسکاچ بخر. زن جوان عذرخواهی کرده و تقاضای اسکاچ میکند پیرزن دست در کیسه میکند و اسکاچی در اختیار زن قرار میدهد و پولش را درون جعبه میاندازد.
به پیرزن نزدیک میشوم، اسکاچهای رنگی با نخهای رنگارنگ که بهوسیله دست بافته شدهاند، این اسکاچها رو خودتون بافتهاید؟
چادرش را کنار میزند، پیرزنی است سفید رو که روزگار خطوط متعددی را در چهرهاش نمایان کرده با چشمان کمفروغش نگاهم میکند، بله.
چرا اینها رو میبافی؟
برای اینکه باید خرجم رو دربیارم.
تو این سن و سال کسی نیست از شما حمایت کنه؟
نه خانم خدا ازم حمایت کنه کافیه.
ان شاءالله. منظورم اینه همسری، بچهای؟
ای بابا همسرم دو سالی هست به رحمت خدا رفته سه تا پسر دارم همه ماشاءالله برای خودشون کسی هستن اما از پس نگه داشتن من بر نمیان.
یعنی حاضر به نگه داشتن شما نیستن؟
نه؛ خانم هاشون حاضر نیستن با یه مادر شوهر معلول زندگی کنن میخواستن من رو به مراکز نگهداری سالمندان و معلولان ببرن که قبول نکردم.
پس چی کار میکنید؟
بهشون گفتم ولم کنید اونا هم ولم کردن.
شاید شرایط مالیشون خوب نیست؟
نه خانم یکیشون وکیله، یکی استاد دانشگاه است و یکی هم پزشکه.
یعنی با این شرایط حاضر نیستند حتی به شما خرجی بدهند؟
نه هیچ کمکی نمیکنند خودم باید از پس زندگی خودم بربیام.
اینا رو چه طوری میبافید؟ نخها رو خودتون تهیه میکنید؟
نه مادر، خدا که آدم رو ول نمیکنه همسایهها کمکم کردن از قدیم بافتنی بلد بودم یکی از همسایهها برام نخ میخره و برام میاره من هم اینا رو میبافم و میارم تو خیابون و میفروشم. یه مدتی لیف میبافتم الانم اسکاچ میبافم.
خونتون کجاست؟
اسلامشهر.
از اون جا چطور تا اینجا میآیید؟
یک آقایی همسایه ماست که مسافرکشی میکنه صبحها من رو میاره اینجا و غروبم من رو میرسونه خونه.
بهش کرایه میدید؟
نه مثل پسر خودمه واقعاً ازش ممنونم هر کاری داشته باشم کمکم میکنه خودش و خانمش.
از همسرتان چیزی برایتان نمانده؟
چیزی نداشت خدابیامرز یک عمر کار کرد و بچه بزرگ کردیم همیشه میگفت من اگه نباشم پسرها تو رو ول نمیکنن خدا رو شکر دست همشون به دهانشون میرسه و برای خودشان کسی هستند.
پسرها خبر دارن که دستفروشی میکنید؟
آره میدونن اما عین خیالشونم نیست انگار نه انگار که مادر دارند.
با فروش اینا خرج زندگی رو در میاری؟
من پیرزن مگه چه خرجی دارم تازه یارانه هم میگیرم. خدا رو شکر.
با توجه به وضعیتتان تنها زندگی کردن سخت نیست؟
نه همسایههای خوبی دارم همیشه بهم سر میزنن و تنهام نمیذارن.
از کی دچار معلولیت شدید؟
بعد فوت همسرم البته از قبلش مشکل داشتم ولی با فوت اون خدابیامرز دیگه زمینگیر شدم.
تحت پوشش بهزیستی نیستی؟
نه من که نمیدونم چی کار باید بکنم و کجا باید برم.
پسرها اصلاً حالتان رو نمیپرسن؟
نه اصلاً انگار نه انگار که من مادرشان بودم و با سختی بزرگشان کردهام.
تلفن هم نمیزنند؟
نه به خدا دلم براشون لک زده برای خودشون و برای زن و بچههاشون.
قطرات اشک صورت چروک خورده پیرزن را خیس میکند، سعی میکنم از این فضا دورش کنم میگم.
حاج خانوم حتماً مادرشوهر خوبی نبودید که عروسها نگهتان نداشتند؟
چه میدونم والا خدا میدونه ولی چون معلول بودم نگهم نداشتند.
چرا؟
میگفتن تو کثیفی، صندلیت کثیفه، بهم میگفتن تو همه جا رو کثیف میکنی و....
یعنی اگر سالم بودید قبولتان میکردند؟
فکر نکنم؛ میدونی این روزها جوونها حوصله ما پیرها رو ندارن چه سالم چه علیل.
هیچ وقت شده از خدا بخواهید یک روز اونا هم پیر بشن؟
من همیشه دعاشون میکنم که عاقل شن و حداقل به دیدنم بیان باور کنید دلم برای دیدنشان لک زده.
از پیرزن خداحافظی میکنم اسکاچهای رنگی در میان دستانم خودنمایی میکنند و من به مادر معلولی فکر میکنم که در حسرت دیدن فرزندانش میسوزد فرزندانی که براحتی مادرشان را سر راه گذاشتهاند.
پیرزن روی صندلی چرخدار فرسودهاش نشسته، چادر سیاهش را روی صورتش کشیده، ساکت و آرام، در میان دستهای چروک خوردهاش جعبهای قرار دارد و رهگذرانی که هر از چند گاهی سکهای در آن میاندازند.
روی پاهای پیرزن کیسهای قرار دارد، پیرزن بهعابری که سکهای درون جعبه میاندازد نهیب میزند من گدا نیستم، اسکاچ میفروشم، اگه راست میگی ازم اسکاچ بخر. زن جوان عذرخواهی کرده و تقاضای اسکاچ میکند پیرزن دست در کیسه میکند و اسکاچی در اختیار زن قرار میدهد و پولش را درون جعبه میاندازد.
به پیرزن نزدیک میشوم، اسکاچهای رنگی با نخهای رنگارنگ که بهوسیله دست بافته شدهاند، این اسکاچها رو خودتون بافتهاید؟
چادرش را کنار میزند، پیرزنی است سفید رو که روزگار خطوط متعددی را در چهرهاش نمایان کرده با چشمان کمفروغش نگاهم میکند، بله.
چرا اینها رو میبافی؟
برای اینکه باید خرجم رو دربیارم.
تو این سن و سال کسی نیست از شما حمایت کنه؟
نه خانم خدا ازم حمایت کنه کافیه.
ان شاءالله. منظورم اینه همسری، بچهای؟
ای بابا همسرم دو سالی هست به رحمت خدا رفته سه تا پسر دارم همه ماشاءالله برای خودشون کسی هستن اما از پس نگه داشتن من بر نمیان.
یعنی حاضر به نگه داشتن شما نیستن؟
نه؛ خانم هاشون حاضر نیستن با یه مادر شوهر معلول زندگی کنن میخواستن من رو به مراکز نگهداری سالمندان و معلولان ببرن که قبول نکردم.
پس چی کار میکنید؟
بهشون گفتم ولم کنید اونا هم ولم کردن.
شاید شرایط مالیشون خوب نیست؟
نه خانم یکیشون وکیله، یکی استاد دانشگاه است و یکی هم پزشکه.
یعنی با این شرایط حاضر نیستند حتی به شما خرجی بدهند؟
نه هیچ کمکی نمیکنند خودم باید از پس زندگی خودم بربیام.
اینا رو چه طوری میبافید؟ نخها رو خودتون تهیه میکنید؟
نه مادر، خدا که آدم رو ول نمیکنه همسایهها کمکم کردن از قدیم بافتنی بلد بودم یکی از همسایهها برام نخ میخره و برام میاره من هم اینا رو میبافم و میارم تو خیابون و میفروشم. یه مدتی لیف میبافتم الانم اسکاچ میبافم.
خونتون کجاست؟
اسلامشهر.
از اون جا چطور تا اینجا میآیید؟
یک آقایی همسایه ماست که مسافرکشی میکنه صبحها من رو میاره اینجا و غروبم من رو میرسونه خونه.
بهش کرایه میدید؟
نه مثل پسر خودمه واقعاً ازش ممنونم هر کاری داشته باشم کمکم میکنه خودش و خانمش.
از همسرتان چیزی برایتان نمانده؟
چیزی نداشت خدابیامرز یک عمر کار کرد و بچه بزرگ کردیم همیشه میگفت من اگه نباشم پسرها تو رو ول نمیکنن خدا رو شکر دست همشون به دهانشون میرسه و برای خودشان کسی هستند.
پسرها خبر دارن که دستفروشی میکنید؟
آره میدونن اما عین خیالشونم نیست انگار نه انگار که مادر دارند.
با فروش اینا خرج زندگی رو در میاری؟
من پیرزن مگه چه خرجی دارم تازه یارانه هم میگیرم. خدا رو شکر.
با توجه به وضعیتتان تنها زندگی کردن سخت نیست؟
نه همسایههای خوبی دارم همیشه بهم سر میزنن و تنهام نمیذارن.
از کی دچار معلولیت شدید؟
بعد فوت همسرم البته از قبلش مشکل داشتم ولی با فوت اون خدابیامرز دیگه زمینگیر شدم.
تحت پوشش بهزیستی نیستی؟
نه من که نمیدونم چی کار باید بکنم و کجا باید برم.
پسرها اصلاً حالتان رو نمیپرسن؟
نه اصلاً انگار نه انگار که من مادرشان بودم و با سختی بزرگشان کردهام.
تلفن هم نمیزنند؟
نه به خدا دلم براشون لک زده برای خودشون و برای زن و بچههاشون.
قطرات اشک صورت چروک خورده پیرزن را خیس میکند، سعی میکنم از این فضا دورش کنم میگم.
حاج خانوم حتماً مادرشوهر خوبی نبودید که عروسها نگهتان نداشتند؟
چه میدونم والا خدا میدونه ولی چون معلول بودم نگهم نداشتند.
چرا؟
میگفتن تو کثیفی، صندلیت کثیفه، بهم میگفتن تو همه جا رو کثیف میکنی و....
یعنی اگر سالم بودید قبولتان میکردند؟
فکر نکنم؛ میدونی این روزها جوونها حوصله ما پیرها رو ندارن چه سالم چه علیل.
هیچ وقت شده از خدا بخواهید یک روز اونا هم پیر بشن؟
من همیشه دعاشون میکنم که عاقل شن و حداقل به دیدنم بیان باور کنید دلم برای دیدنشان لک زده.
از پیرزن خداحافظی میکنم اسکاچهای رنگی در میان دستانم خودنمایی میکنند و من به مادر معلولی فکر میکنم که در حسرت دیدن فرزندانش میسوزد فرزندانی که براحتی مادرشان را سر راه گذاشتهاند.
پ
نظر کاربران
خدالعنتشون کنه
پاسخ ها
اخه قربونت برم هموطنم عزیزم چرابه جای اینکه بگی خدا لعنتشون کنه نمیگی انشالله خداوجدانشون روبیدارکنه فدات شم من این مادرانقدرعذاب دیده وزجرکشیده بااین حال یک کلمه بدبچه هاش رونمیگه باتمام نامهربونی بچه هاش داره میگه دلم براشون لک زده یعنی هنوزامیدداره به اصلاح بجه هاش این ماه ماه مهربانیه ماه ضربت خوردن مولا علی اقا امیرالمومنین باابن ملجم هم درشتی نکرد تلخی نکرد حتی ازش خواست توبه کنه که بخشیده بشه اگه شیعه این بزرگوارهستیم حداقل یک هزارم منش اقاروداشته باشیم هیچ وقت به سه تاپسر که متاسفانه گرفتارجهالتن لعنت نمیفرستیم دعامیکنیم برای اصلاحشون نه نابودیشون یا حق
خدا لعنت کنه اون پسرها و زنهاشون رو
سلام/ انسانیت انسانها به دین و مذهب و سواد نیست به آدمیت و شرف آدمیت انسانها بستگی داره / این پسرهای مادر مظلوم که حتما ادعای مردانگیشون هم میشه بطور حتم انسانهایی زبونند که روزی در همین دنیا تقاص پس خواهند داد / اوف بر شما که مادرتان را بخاطر زنانتان آواره کردید
اَی خیرنبینیدروله ،مادرتونوچرا ول کردید
اخه چرا؟؟؟؟چرا باید اینجوری باشه خدااااااااااا
عجب صبری خدا دارد ...!
ای کاش من همسایه این مادر مهربان بودم . همسایه این مادر افتخار میخواد ما که نداریم .بهشت زیر پای مار است .همسایه این مادر عزیز خوشا به سعادت شما . خاک پای شما هستم
سلام چطور ميشه به اين خانوم كمكي كرد؟
پاسخ ها
دقیقا
لطفا این رو بگید
عجب اولاد های زن ذلیل وبی ... هستن
يك مادر ميتونه ده تا بچه رو نگهداري كنه ولي ده تا بچه نميتونن يك مادر رو نگه دارن !؟ رسم روزگار دون مايه همينست !!!!
هيچوقت آرزوي پيري براي كسي نكنيد كه اين دعا نيست و نفرينه ......
خدایا ازت میخوام تا زنده ام ایمان و معرفت را ازمن نگیری تا هیچوقت فکر بی تفاوتی به مادر را حتی لحظه ای کوتاه نداشته باشم
وای بر غافلین
مادر عزیز وقتی شما خدا را داری چکار به بنده غافل او داری
هزاران تاسف
زیباترین افریده خداوند مادر است وای بر ما ! به کجا میرویم انسانیت و شرافت مان را چه شده!
من نمی دونم اونا چه جور پسران ی بودن که به این راهتی مادرشون رو رها کردم و واقعا برای ترز فکر اون عروسا متاسفم
پاسخ ها
همیشه از بچگی از املا بدمون میومد
خدا نصیب هیچ کسی نکند
انسانیت به سواد وپول داشتن نیست بعضی انسانهای شریف هستند که احترام پدر ومادر رابه کل دنیا عوض نمی کنند
چه پست وکثیفند بعضیا وچه بدبختند بعضیا زندگی دنیوی با مادی را فرق نمیدونن انگار فقط دنیا اونارو تا ابد نگه میداره
امیدوارم فرزندان این خانوم،با تلنگری از خواب غفلت بیدار بشن
از خدا میخواهم که به حق این ماه مبارک هیچ وقت مادرم رو نرنجونم،همه ما ممکنه توی این چاه غفلت بیفتیم!
بدونیم که دنیا می چرخه و بچه های ما هم بزرگ میشن و ما پیر و ناتوان،به فکر باشیم!
خدا سایه پدر و مادرامون رو حفظ کنه،الهی آمین
واقعا باید گریه کرد بحال بعضی ها...
از هر دست بدی از همون دست پس میگیری .اونا هم پیر میشن و خدا میذاره توو کاسشون
خدا نابودشون کنه که یه عمر پسر بزرگ کردن اخرش تنهاش گذاشتن بخاطر زن وبچه هاشون.میدونین چیه زن وبچه همیشه هست اما پدر ومادر یه. بار میان و اهرش میرن پیش خدا.حیف نیست ادم خودشو شرمنده خداوند کنه که چرا از پدر ومادرشون مراقبت نکردن و تو پیری تنهاش گذاشتن.خدا رو شکر من پسر ندارم و ارزوی پسر دارشدن نمیکنم
خدا نابودشون کنه که یه عمر پسر بزرگ کردن اخرش تنهاش گذاشتن بخاطر زن وبچه هاشون.میدونین چیه زن وبچه همیشه هست اما پدر ومادر یه. بار میان و اهرش میرن پیش خدا.حیف نیست ادم خودشو شرمنده خداوند کنه که چرا از پدر ومادرشون مراقبت نکردن و تو پیری تنهاش گذاشتن.خدا رو شکر من پسر ندارم و ارزوی پسر دارشدن نمیکنم
عجب روزگار نامردیی شده وکیل واستاددانشگاه وپزشک که اینطورباشن چه انتظار از بقیه!! خدا بخیر کنه تا چند سال دیگه چی بشه .
مطمئنا اگر یه دختر داشت هیچ وقت مادرش رو تنها نمیزاشت.خدا پسرای بی عاطفه این مادر را به راه راست هدایت کنه.بدروزگاریه!!!!!!
در مقابل أين حس استقلال وخودباوري أين مادر كرنش كنيم وافسوس بر حال فرزندان أين مادر در حال عاقبت به شر والدين تاج سر ونعمت خداوند ولي السوس طه قدر أنهاا نميدانيم
خدا لعنت کنه بچه هایی رو که قدر زحمات پدر و مادرشوتو فراموش میکنن، خیر نمیبنن از زندگیشون
نمی دونم چی بگم فقط اشک ریختم من که مادرم روکه خیلی دوست داشتم ازدست دادم ولی توروخدااگرداری قدرشوبدون اگرفوت کرده امشب جمعه هست برای شادی روهشون صلوابفرست
من مادر واسه همی دعا میکنم خدایا پیر وافتاده نشم که بچاها منو ول کنن منو عاقبت به خیر کن
ما دنبال مادر میگردیم کنیزیشو کنیم اینا سرراه گذاشتن دنیای غریبی شده... پسرهای این زمونه زن میگیرن دین و دنیاشون میشه زن پدر مادر یادشون میره
یه روزی به سر خودشونم می آد
آدمیزاد قدر داشته هاش رو نمی دونه.آهای آقا دکتر و آقا وکیل و آقا معلم یادتون باشه اگه این مادر نبود شما هم الان پشت این میزها ننشسته بودید.آقا معلم شما دیگه چرا. به چه رویی به خودت میگی استاد دانشگاه.متاسفم برای مردم کشورم که بچه هاشون زیر دست تو تدریس میکنن.یادتون باشه موقعی که کوچیک بودین جاهاتون رو خیس میکردین این مادر....
درعجبم ازهمچین فرزندانی بخداقلبم شکست ایناجواب خداروچی میدن بیرحمای بی مروت یه خونه کوچولویی اجاره میکردین سه نفری پول میذاشتین ویه پرستاراستخدام میکردین که پیرزن بدبخت روتروخشک میکردوروزی یکیتون بهش سرمیزدعجب بی وجدانیدبخدابه سرتون میادمنتظرچوب خداباشین
مادرم85سالشه مریض ومعتادبه تریاک هم هست خودم را بارها بخطر انداختم تا مصرفیش را جورکنم براش ببرم آرزو میکنم زنده باشه نوکریش رابکنم..باعث وحدت خانواده است وهمه همدیگر را نزداومیبینیم
منم یه مادرشوهر دارم خیلی اذیتم کرده ولی چون شوهرم دوست دارم به مادرش احترام میزارم البته با حرفاش آزارم میده ولی معتقدم بچم ازمن یاد میگیره ودرآینده همه رو روی من پیاده میکنه. باید از قهر خدا ترسید
واقعا نزدیک بود اشکم دراد واقعا بعضی ادما چقدر پست شدن . مگه یه ادم پیر چقدر جا و توقعات داره . درسته بداخلاقی میکنن ولی یه عمر بد اخلاقی مارو تحمل کردن. البته خیلی ها هم هستن نوکری پدر مادرشون کردن . واقعا زن ادم وشوهر کجا بوده وقتی پدر مادری 30سال بچه شو بزرگ کردن
وای بر شما بترسید از اون روزی که کسی محل سگ به شما نامردا نزار یعنی خاک تو سر بی غیرتتون اگه مشکل زناتونن یعنی گرفتن پرستار با این موقعیت شما چیزی نیست از این که موقعیت کمک کردن از همه لحاظ دارین ولی انجام نمیدین بترسین یک جای کارتون میلنگه
این خانم اگر یک دختر داشت به هیچ عنوان وضعیتش این نبود
با سلام،
در مورد اون خبرتون که پیر زنی بود پسرانش حاضر به نگهداریش نبودن میشه آدرسشو بدید، جهت کار خیر.
انسانیت به سواد و ثروت نیست . جای بسیار تاسف است که فرزندان این خانم ارزش پدر و مادر را درک نمی کنند . مطمئن باشید دعای مادر و پدر در حق فرزندان بهترین پشتیبان برای فرزندان است . و به همان اندازه نفرین آنها بررگ ترین سد در مقابل فرزندان است . من با محبت به پدرم به همه درجات عالی چه از نظر علمی و چه از نظر مادی رسیده ام . خدا می داند تمام این ها بخاطر دعای پدرم است . با فوت پدرم فکر می کنم پشتیبانم را از دست داده ام . توضیه من به این فرزندان این است که بیدار شوید که فردا دیر است
خیلی دلم سوخت واسش چه بچه های بی وجدانی مگه خودتون پیر نمیشین
پچهای این خنوم منتظر این ضرب المثل باشند....گاهی زین به پشتو گاهی پشت به زین
درسته که زیاد دارم تند میرم به نظر من زن هر چندتاشو بخوای هست ولی مادر یه دونه هست اسم مردا رو هم بد نکنید من نوکری ننمون رو میکنم
اگر همین مادر که الان گذاشتینش سر راه نبود الان شما مرده بودید از بی سرپناهی
خدایا لحضه ای ما را به حال خودمون رها نکن
خاک بر سر بی غیرتشون
خیلیا ارزوی مادر داشتن رو دارن خیلی دارن و قدر نمیدونن،،زمین گرده مادر جان نوبته اونام میرسه
خیر نبینن
چقدر پستن
گریه کردم،، آخه چرا؟
فقط میتونم بگم هیچی.......
بازم معرفت اون راننده تاکسی.
دمه تموم راننده تاکسی های بامعرفت گرم.
متاسفم برای چنین فرزندانی.. ان شالله به راه راست هدایت بشن
بهشت زیر پای مادران است من پدرو مادرمو از دست دادم دلم براشون خیلی تنگه برا هر دوشون خدا همه رو بیامرزه.نکنید این کارو با مادر پدراتون .یه روز از دست میدیشون اونوقت هر کاری بکنی بر نمیگردن.
چقدر مردم احساساتی یکی میگه چبجوری کمکش کنم یکی میگه چیجوری آدرسشو پیدا کنم یکی میگه... اکه انسانیت مهم است چرا یکی به اهالی شهید پرور وغیور شهرستان زارچ,استان یزد نمیگه بابا افغانیها هم آدمند حالا درسته بهتربن مشاغل دولتی ورفاهی رو مثل کوره پزخانه ها مال خودشون کردند.لااقل بشرف چندهزارساله کوروش,یزدگرد وامثال اینا قسم نیکی وانسانیت رو محدود به یک مادر نکنبم
واقعا باید اون پسرا خجالت بکشن ک مادری ک بزرگشون کرده بیرون کرده
امیدوارم روزی برسه که از مادرتون بدتر بشید ایشاالله بی وجدانها...
چه امتحان آسانی بود افسوس که سه تحصیل کرده سواد قبول شدن را نداشتند دراین شبهای عزیز آرزو میکنم لطف ورحمت خدا شامل این سه برادر بشود تا ازرفتارشان پشیمان شوند و آغوش شیطان درونشان را رها کنند و با توبه و جبران به آغوش پرمهر خدا برگردند.آمین
حیف که من نمیدونم اون خانم عزیز کجا زندگی میکنه
وگرنه با اینکه شرایط مالی خوبی ندارم میاوردمش خونه خودم با من و مادرم زندگی کنه
وجود اینجور انسانها برکته
خاک تو سر پسرای بی غیرت و بی همه چیز و پست فطرتش
مگه این مادر چقد خرج داره؟
نفری 50 تومن ماهیانه میریختن بحسابش نیاز نبود تو این سن و سال بیاد دستفروشی کنه
کاش اسمشونو هم میگفت تا لااقل جلو دانشجوها و موکلا و بیماراشون شرمنده میشدن
احمقای بی لیاقت
متاسفم
وای یحال اون دانشجو یا دانشجویانی که استادشون پسر این خانم در دانشگاه باشه.خود این آقا باید اول بره واحدهای آموزش انسانیت و معرفت در زندگی رو یاد بگیره و با نمرات عالی پاس کنه بعد هر وقت انسان شد بیاد تدریس کنه.اوف به اون دکتری که سوگندنامه پزشکی و خدمت به انسانیت رو بدون فرق گذاشتن بین انسانها سیاه سفید یازرد بودن رو امضا کرده اما مادر خودشو تو خیابون ول کرده.اون آقام که وکیل حرفی درش نیس!اینا آدمن بخدا؟؟؟؟
خداانشاالله یروزی به وسیله اولادشون همین بلابیادسرشون
بر ما انسانها چه میگذرد وای برما.
ی نگاه به خودمون بندازیم
ما هم مادرامون واسمون زجرکشیدن
پیشرفت کردیم
شرایط مارواینطورمیکنه یا شرایطومامیسازیم
این تجربیات یک خانوادس
ازش درس بگیریم
ماهم میتونیم مثل فرزندان این خانم بشیم
پس تادیرنشده ،مسیرمون روبا تعمق بررفتار امروزمون وتسلط به همسرانمون اصلاح کنیم.
مرگ بر فرزندان نمک نشناس
امیدوارم که هر 3تاشون هیچوقت عاقبت بخیر نشن
واقعا که روی هرچه نامرد رو سفید کردید آهای سه نامرد روزگار ازتون خواهش میکنم دست مادرتون رو بگیرید مادر ینی همه هستی نذارید اینجوری باشه کاش که من پسرش بودم تا هست قدر عافیت بدانید
تازه به دوران رسیده ندید بدید مطمعن باشید این مادر از شما بگذره خدا نمیگذره زندگی ناتوانی دنیای مادی زودگذر است به فکر آخرت باشید آقای دکتر متاسفانه برات ووکیلی که تو باشی