سرمایه گذاری مرگبار برای دختر جوان
مردی که در جریان درگیری با دختری جوان او را کشته و جسدش را در بیابان رها کرده بود، به جرمش اعتراف کرد.
فردی روز دوم خرداد با مراجعه به کلانتری فرجام، به مأموران اعلام کرد دختر ٢٧سالهاش به نام «زهرا» طبق روال هر روز برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد اما پس از پایان ساعت کاری به منزل برنگشت و تلفن همراهش نیز خاموش است.
این مرد بعد از معرفی به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «دخترم کارمند بانک است و در یکی از شعب بانکی در خیابان شریعتی - بالاتر از پل سیدخندان کار میکند. او روز اول خرداد طبق روال هر روز برای رفتن به محل کارش از منزل خارج شد، اما پس از آن دیگر خبری از وی نشد. غیبت زهرا در حالی طولانی شده که او هرروز در ساعت ١٦ به منزل بازمیگشت».
کارآگاهان با حضور در محل کار زهرا به تحقیق از مدیر شعبه و دیگر همکاران وی پرداختند و اطلاع پیدا کردند دختر جوان ساعت ١١ صبح روز حادثه با گرفتن مرخصی از محل کارش خارج شده و پس از آن هیچ تماسی با همکاران یا اعضای خانوادهاش نداشته است. مأموران در ادامه رسیدگی به پرونده پی بردند «زهرا» فروردین سال جاری مبلغ ١٥میلیون تومان از پساندازش را به پیشنهاد یکی از مشتریان بانک به نام غفورالدین (٣٧ساله) در اختیار این شخص گذاشت و قرار بوده غفور این مبلغ را به همراه سود حاصل از کارکرد سرمایهگذری ظرف دو ماه به زهرا پس دهد، اما تاکنون اقدامی دراینباره انجام نداده است.
با توجه به اطلاعات بهدستآمده درباره هویت «غفورالدین. ن» و شناسایی محل کار وی در یک شرکت دامپروری در محدوده سیدخندان، کارآگاهان به این شرکت مراجعه کردند و درباره مفقودشدن «زهرا» به تحقیق از این مرد پرداختند. «غفور» در اظهارات اولیه ضمن تأیید دریافت مبلغ ١٥ میلیون تومان پول نقد از دختر جوان، مدعی شد هیچگونه اختلافی درباره نحوه بازپرداخت این پول با زهرا نداشت و قرار بود بهزودی این مبلغ را پس دهد.
با بررسی اظهارات غفورالدین و دیگر اطلاعات بهدستآمده درباره دختر جوان، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند زهرا قصد داشت برای پیگیری نحوه دریافت پول خود به محل سکونت غفورالدین در منطقه فردیس کرج مراجعه کند و حتی با وی قرار ملاقات داشت. پس از افشای اطلاعات جدید و مشخصشدن کذببودن اظهارات غفورالدین، وی یکشنبه هفته جاری دستگیر و برای انجام تحقیقات به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
همزمان با دستگیری «غفورالدین» و انتقال وی به پایگاه چهارم پلیس آگاهی، کارآگاهان از طریق بررسی مشخصات افراد فقدانی درجشده در سیستم جامع پلیس آگاهی، موفق به شناسایی جسد «زهرا» شدند و فهمیدند جنازه این دختر روز ششم ماه جاری در بیابانهای اطراف شهریار (در نزدیکی محل سکونت غفورالدین) به صورت ناشناس کشف شده و پرونده آن در پلیس آگاهی شهریار در حال رسیدگی است. نظریه پزشکی قانونی علت مرگ این دختر را شکستگی شدید قسمت پشتسر ناشی از اصابت جسم سخت عنوان کرده بود.
غفورالدین که با افشای این جزئیات، دیگر چارهای جز بیان واقعیت نداشت، به ارتکاب جنایت اعتراف و بیان کرد: «زهرا را در درگیری به عقب هل دادم که سر وی به زمین برخورد کرد و در همانجا فوت شد».
متهم درباره نحوه انتقال جسد به بیابانهای اطراف شهریار نیز به کارآگاهان گفت: «جسد را در داخل یک پتو پیچیدم، آن را با پراید متعلق به یکی از دوستانم به بیابانهای اطراف شهریار منتقل و رها کردم». سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، متهم به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد، پرونده قتل عمـد دراینباره تشکیل و متهم صبح دیروز برای صدور دستور مقام محترم قضائی به دادسرای ویژه جنایی تهران اعزام شد».
نظر کاربران
وااااااای
میخواست نزول نخوره تا نمیره
حتما پول داده بود که با او ازدواج کند. دختر خانم چطور رفته شهریار خونه اش ؟ حتما قبلا هم به منزلش رفته بود
تاوان اعتماد بی جاشو پرداخت کرده.
آدم چطور می تونه به یک غریبه اینقدر اعتماد کنه که سرمایه شو در اختیارش قرار بده و بره منزلش؟!!!!!!
پشت سرمرده حرف نزنید به اون زنده بچسبید
حتما تجاوز هم بهش کرده وکشتتش و بعد اخرش دستش رو شد مرتیکه نزول خور کثافت.پولو گرفته دبه دراورده اشغال مفسد
چند تا نکته قابل اهمیته:
1) پول نزول داده، خوب جزاشو دیده.
2) دختره به خیال خودش داشته واسه غفور تور پهن می کرده، که خب غفور زرنگتر از دختره بوده.
3) یه اصطلاح محلی داریم که میگه؛ همیشه دروغ گو ، تمع کارو قول میزنه. (که این هم در این قضیه صادق بود)
4) نباید یادمون بره که همیشه دست بالای دست بسیاره.
پاسخ ها
بدون نام شما لظف کن ضرب المثل نگو!!! تمع کار!!! لابد منظورت طمع کار هست دیگه
بنظر من دو تا شون مقصرن هم زهرا که بهش ١۵ ملیون پول نقد داده و هم وهم مرده که پول رو نپر داخته و بعد زهرا رو کشته . ولی مرده بیشتر مقصره امیدوارم دیگه از این اتفاق ها نیفته
خردمند هم یک جورایی درست میگه
دختری که خیلی سریع به یک ناشناس که حتما عضو باندی بوده اعتماد کرد و اعتماد بانک رو هم به خودش از بین برد.. خوب اول باید با رئئس بانک مشورت میکرد نه سر خود بره شهریار!!!!
ماشالا همه قاضی و عادل. ماشالا هزار ماشالا
مگه داریم، مگه میشه؟؟؟
من متوجه نمیشم چرا تو هر مسئله ایی ما دیگران و قضاوت میکنیم بابا زشته به خدا یکم انصاف داشته باشید این صفحه حوادث تشکیل نشده که ما بشیم قاضی بلکه درسته شده آگاه باشیم از این جور مسائل تا دیگه تکرار نشه یا علی