مجلس جنجالی بالاخره تمام شد
دیروز آخرین جلسه علنی مجلس نهم در بهارستان برگزار شد؛ جلسهای که در آن علی لاریجانی گزارشی از عملکرد چهارساله مجلس نهم ارائه کرد و بیشتر زمان جلسه علنی، صرف گرفتن عکسهای یادگاری نمایندگان با یکدیگر شد.
وقتی آخرین مصوبه مجلس نهم، یعنی رفع ایرادات شورای نگهبان به قانون استخدام در مشاغل حساس در حال بررسی بود، اکثریت نمایندگان مشغول ثبت آخرین عکسهای خود در گوشهوکنار صحن بهارستان بودند و در سخنرانی لاریجانی هم عکسگرفتن با تریبون نطق و جایگاه هیأترئیسه در دستورکار نمایندگان قرار داشت. پس از پایان سخنان لاریجانی هم، هجوم انبوهی از نمایندگان به جایگاه هیأترئیسه برای گرفتن آخرین عکس یادگاری، سوژه عکاسها بود و چند ثانیه بعد، لاریجانی برای آخرینبار زنگ پایان جلسه علنی مجلس نهم را به صدا درآورد؛ اما همه آنچه در این چهار سال زیر سقف هرم بهارستان گذشت، آن آمارهایی که لاریجانی از دستاوردهای این مجلس گفت، نبود.
اینکه این مجلس در خط رهبری بوده و استکبارستیز بوده، تنها بخشی از ویژگیهای مجلس نهم است. مابقی را باید در بین اخبار و گزارشهایی که از این چهار سال به جا مانده، یافت. چهارسالی که در نیمه اول آن، اصولگرایان خسته از احمدینژاد، در اکثریت بودند و حامیان احمدینژاد در اقلیت و در نیمه دوم، گروهی به حمایت از دولت روحانی درآمدند و گروه دیگر آنچه در چنته داشتند، برای جلوگیری از موفقیت دولت در سیاست خارجی و البته برای بزنگاههایی مانند عزل فرجیدانا به میدان آوردند که در برخی موفق بودند و در برخی دیگر، ناکام ماندند. در ادامه نگاهی گذرا داریم به ماندگارترین تصاویری که از فعالیت مجلس نهم، در قاب خاطرات ثبت شد.
از فیلم مرتضوی تا بدرقه محمود
روز ۱۵ بهمنماه سال ۹۱ جلسه استیضاح عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، به دلیل ادامه کار غیرقانونی مرتضوی در رأس تأمین اجتماعی برگزار شد. در روز استیضاح، نمایندگانی مانند موسویلارگانی، احمد توکلی، علی مطهری، غلامرضا نوری، عبدالکریم حسینزاده، مصباحیمقدم، مسعود پزشکیان و غلامعلی جعفرزادهایمنآبادی با استیضاح موافقت کردند. محور اصلی موافقت با برکناری شیخالاسلامی پایبندنبودن وزیر به قانون و منتصبکردن مرتضوی در سازمان تأمین اجتماعی بود. از سوی دیگر روحالله عباسپور و روحالله حسینیان در دفاع از شیخالاسلامی تأکید داشتند دلیل استیضاح او ایستادگی در مقابل فتنهگران است. موافقان دولت در آن روزها برای دفاع از همقطارهای خود به نقش مرتضوی در حوادث سال ۸۸ اشاره میکردند.
جلسه استیضاح به نوبت عصر کشیده شد و محمود احمدینژاد که در هر دو نوبت صبح و عصر در نشست حضور داشت؛ پس از صحبتهایی کوتاه در دفاع از وزیر، شروع به بیان سخنانی غافلگیرکننده علیه لاریجانی کرد. او رئیس مجلس را تهدید به افشای برخی مطالب کرد و سپس کلیپی تصویری از دیدار سعید مرتضوی و فاضل لاریجانی (برادر رئیس مجلس) در جلسه علنی پخش شد. احمدینژاد از صبح فیلم مورد نظر را به بخش فنی مجلس داده بود و برای اینکه نمایندگان و هیأترئیسه قبل از پخش به محتوای آن پی نبرند، مأموری آنجا گذاشته بود.
پاسخهای لاریجانی به احمدینژاد در آن جلسه که یکی از ماندگارترین جلسات تاریخ مجلس بود، با فریادهای احسنت نمایندگانی که از سخنان احمدینژاد به خشم آمده بودند، همراه بود. لاریجانی گفت: «مشکل اینجاست شما افرادی را بهعنوان یاران خودتان انتخاب کردید که پروندههایی دارند که نمیگذارید رسیدگی شود و فشاری نیست. از من میپرسید، همین مطالبی که گفتید به دادگاه میدادید، رسیدگی کنند. مگر ما از کسی دفاع میکنیم؟ ما نزدیکترین فردمان هم باشد و تخلف کرده باشد، میگوییم رسیدگی کنند؛ ولی شما نمیگذارید رسیدگی شود، اشکال اینجاست... بهنظر شما این یک اقدام توطئهآمیز علیه رئیس قوه مقننه نبود که آقای مرتضوی یکی از بستگان ما را به دفترش دعوت کند و بعد فیلم بگیرد. پس معلوم است برنامه داشتید؛ مگر الان شما به اتاقهای ما برای ملاقات میآیید ما فیلم میگیریم؟
من نمیدانم دستگاه آقای رئیسجمهوری چطور است ولی ما که از کسی فیلم نمیگیریم. بنده با برادرم ارتباطی ندارم. ایشان مدام میگوید در کشور خیلیها هستند با آقای فاضل لاریجانی، نسبت دارند و رفتارهای متفاوت دارند؛ ما با هم ارتباطی نداریم. اتفاقا خوب شد که شما مرتب میگویید «بگم، بگم»، در کشور «بگم، بگم» راه انداختید، امروز این فیلم را پخش کردید که مردم شخصیت شما را بهتر بشناسند... اگر اجازه بدهید استیضاح را به رأی بگذاریم».
اما شاهبیت آن جلسه، واژهای بود که لاریجانی در پاسخ به اعتراضهای بعدی احمدینژاد خطاب به او گفت: «آقای احمدینژاد! شما تهمت زدید جوابتان را دادیم، دیگر حق صحبت ندارید. شما در یک جلسه علنی شئونات جمهوری اسلامی را رعایت نکردید، بفرمایید؛ به سلامت». این «به سلامت» گفتن و اشاره دست لاریجانی به سمت در خروجی صحن، البته پایان کار نبود و او یک هفته بعد، نتیجه برخورد با احمدینژاد را در راهپیمایی ٢٢ بهمن قم، چشید».
ماجرای قم
یک هفته پس از آن استیضاح پرحاشیه، در روز ٢٢ بهمن، علی لاریجانی که مثل همیشه برای حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن به قم رفته بود، سال ۹۱ هم به این شهر مقدس رفته بود، با استقبالی از جنس سنگ و کفش و مهر مواجه شد. او در حرم حضرت معصومه (س) در حال سخنرانی بود که از گوشه و کنار حرم، مهر و نعلین به سمت او پرتاب شد. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی برای رسیدگی به این حادثه، کمیته حقیقتیاب را با اعضایی همچون منصور حقیقتپور، نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، مهدی دواتگری، رئیس کمیته مطالبات ملی مجلس، سیدحسین نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و جواد جهانگیرزاده، نماینده ارومیه تشکیل داد. سهشنبه ۱۵ مرداد ۹۲ قرائت گزارش غائله قم در دستور کار صحن علنی قرار گرفت.
نکته قابلتأمل اما این بود که در گزارش مربوط به حمله به لاریجانی، کمیته حقیقتیاب مجلس، یک آدرس صریح و آشنا از عاملان و برنامهریزان این حمله داده بود. در گزارش به اقدامات «حلقه پرتو» در غائله قم اشاره شده که روز قبل از راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۳۹۱ یکی از افراد حلقه پرتو، شخصی با هویت معلوم را احضار میکند و از ایشان میخواهد نیروهای خود را برای نقشآفرینی در شبستان حرم مطهر حضرت معصومه(س) فراخواند و همچنین خطاط و امکانات لازم را برای شب ٢١/١١/٩١ در محل دفتر «هفتهنامه پرتو» آماده کند.
متون و شعارهای مدنظر توسط افرادی از حلقه پرتو ارائه شده و توسط خطاط موردنظر به صورت دستنوشته آماده و تحویل وی میشود که برابر اعترافات نامبرده، به ایشان مأموریت داده میشود که شما به عنوان فرمانده میدان مسئولیت دارید نیروهای خود را جمعآوری کرده و با دردستگرفتن دستنوشتهها در محل سخنرانی دکتر لاریجانی، اعتراض خود را به ایشان نشان دهید. حلقه پرتو بیشتر به خاطر حمایت از محمود احمدینژاد در انتخابات ۸۴ شکل گرفت و پس از قرائت گزارش کمیته بررسی حادثه ۲۲ بهمن قم، هیأت رئیسه طبق تبصره یک ماده ۲۳۶ از نمایندگان خواست رأی خود را نسبت به این گزارش اعلام کنند. براین اساس از ۲۲۴ نماینده حاضر، ۱۵۳ نماینده موافق ارسال این پرونده به قوه قضائیه بودند، ۳۶ نماینده اعلام مخالفت کردند و ۱۵ نماینده نظر ممتنع داشتند.
یک روز بعد از قرائت این گزارش، حمید رسایی در تذکری خطاب به لاریجانی گفت: «در این گزارش برخی از نهادها مقصر شناخته شدهاند که حق طبیعی تهیهکنندگان آن است؛ در این گزارش سپاه، بسیج، نیروی انتظامی، شورای تأمین استان قم، شورای تبلیغات اسلامی و نشریه پرتو به عنوان مقصر معرفی شدند که براساس آییننامه داخلی باید حق پاسخگویی به این نهادها داده شود». لاریجانی هم در پاسخ به او گفت: «شما اگر انصاف را درباره گزارش کمیسیون رعایت میکردید، این بحث اینقدر کش پیدا نمیکرد، بهتر است که شعار ندهید یک واقعه رخ داد شما باید در قبال آن درست رفتار میکردید. کمیسیون زحمت کشیده. کمیسیون یک مرجع حقوقی است و نظری داده؛ مثل اینکه قوه قضائیه درباره موضوعی نظر دهد. اینکه دیگران هم بگویند میتوانند نظر دهند، چنین نیست. چرا شما درباره پرونده سههزار میلیاردتومانی نظر ندادید؟ شما فقط از دولت دفاع کردید».
عاقبت حاشیهسازان قم چه شد؟
سال گذشته منصور حقیقتپور که مسئولیت کمیته حقیقتیاب حادثه قم را برعهده داشت، به «شرق» گفت: «نزدیک به سه سالی از آن ماجرا گذشته است، به خاطر دارم برای تهیه آن گزارش، فشارهایی از داخل مجلس به افراد کمیته وارد میشد. عدهای که نمیخواهم به آنها اشاره کنم، اصرار داشتند هر چه زودتر و بدون پیگیریهای لازم کار را تمام کنیم. بااینحال، ما براساس توان و انگیزهای که داشتیم گزارش را تهیه و به صحن مجلس و مسئولان تصمیمگیر نظام تحویل دادیم. من مسئول تهیه گزارش بودم و پیگیری قضائی آن برعهده من یا کمیته نبود، بالاخره گزارش به تصویب مجلس رسید اما اینکه چرا به آن توجهی نشد، از حوزه وظایف من خارج بود. اگر در آن مقطع با افراد دخیل در غائله قم برخورد میشد، امروز شاهد فاجعه ورود به سفارت عربستان و حواشی آن نبودیم». این در حالی بود که مهدی دواتگری، یک سال بعد از ارائه گزارش کمیته حقیقتیاب، از احضار برخی از مسئولان نشریه پرتو به دادگاه ویژه روحانیت خبر داده بود، اما هیچگاه خبری از صدور حکم در این پرونده منتشر نشد.
مجلس نهم و انتخابات ریاستجمهوری یازدهم
استیضاح پرحاشیه وزیر کار احمدینژاد، در فاصله چهارماه مانده به انتخابات رئیسجمهوری اتفاق افتاد و پس از آن دیگر آنچه بر حالوهوای مجلس سایه افکند، موضوع انتخابات ریاست جمهوری بود. در ابتدای صفبندیها، تعداد درخورتوجهی از بهارستاننشینان وارد ستاد محمدباقر قالیباف شدند و برخی دیگر در ستادهای سعید جلیلی و علیاکبر ولایتی فعال شدند. ١٢ روز مانده به انتخابات ریاستجمهوری، ستاد نمایندگان حامی قالیباف متشکل از ۱۵۰ نماینده مجلس نهم و بیش از ۴۳۰ نفر از نمایندگان ادوار مختلف مجلس، تشکیل و راهاندازی شد.
رسانهها نام برخی مجلسیها را به عنوان حامی قالیباف ثبت کردند؛ ازجمله حسین مظفر از تهران، محمدعلی پورمختار از کبودرآهنگ، بهروز نعمتی از اسدآباد، غلامرضا اسداللهی از تربتجام، موسیالرضا ثروتی از بجنورد، عوض حیدرپور از شهرضا، مهرداد لاهوتی از لنگرود، حسین گروسی از شهریار، مقداد نجفنژاد از بابلسر، امیر خجسته از همدان، مؤید صدرحسینی از خوی، روحالله بیگی از میاندوآب علی نعمت چهاردولی از ملایر، نادر قاضیپور از ارومیه، عزتالله یوسفیانملا از آمل، محمد دامادی از ساری، حسن تأمینی از رشت، منصور آرامی از بندرعباس، محمدعلی عبداللهزاده از فردوس و طبس.
بهارستان فقط برای حمایت از قالیباف دست به قلم نشد و بیانیه ننوشت، حسین سبحانینیا که آن روزها عضو هیأترئیسه مجلس بود اعداد و ارقام جدیدی درباره حمایت از کاندیدای دیگر، یعنی علیاکبر ولایتی اعلام کرد. این نماینده گفته بود نزدیک به ۱۶۰ نفر حامی ریاستجمهوری ولایتی هستند. ظاهرا این بیانیه به ستاد ولایتی هم رسیده بود و افرادی چون محمد زارعی، شاهین محمدصادقی و حجتالاسلام سالک، وظیفه جمعآوری امضا برای این نامه را بر عهده داشتند. این بیانیه نیز هرگز قرائت نشد، اما مشخص بود علاوه بر این سه نماینده، افرادی چون حسین سبحانینیا از نیشابور، علیرضا منادی از تبریز، جواد جهانگیرزاده از ارومیه، مرحوم علیاکبر آقایی از سلماس، محمد باقری از بناب به صورت شاخص از ولایتی برای پیروزی در کارزار انتخابات حمایت میکنند.
با توجه به تعداد امضاهایی که اعلام میشد، به نظر میرسید اکثریت مجلس با دو کاندیدای ریاستجمهوری همراه بودند و کار برای نامزدهای دیگر کمی سخت شده بود. سبد رأی سعید جلیلی در مجلس فقط ۳۰ رأی داشت. برخی از نمایندگان برای حمایت از آقای تهدید و فرصت ستاد زده بودند که میتوان به افرادی چون عبدالوحید فیاضی در نور و محمود آباد، سیدعلی طاهری در گرگان، علیاکبر ناصری در بابل و سیدمرتضی حسینی در قزوین اشاره کرد. بیشک مهدی کوچکزاده، حمید رسایی، مرتضی آقاتهرانی، مسعود میرکاظمی، روحالله حسینیان، سیدمحمود نبویان، علیاصغر زارعی، محمد سلیمانی، حسین طلا و زهره طبیبزادهنوری نمایندگان تهران، امیرحسین قاضیزاده و جواد کریمیقدوسی، نمایندگان مشهد، حسینعلی شهریاری از زاهدان، بهرام بیرانوند از بروجرد، ابوالقاسم جراره از بندرعباس و شکرخدا موسوی از اهواز در صف حمایت از دبیر شورای عالی امنیت برای رسیدن به پاستور قرار داشتند.
اما معادلات و حمایتها از کاندیداها زمانی به هم ریخت که هاشمیرفسنجانی برای حضور در کازار انتخابات ریاستجمهوری اعلام آمادگی کرد و سبد رأی در مجلس دچار تغییراتی شد، ثبت نام رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام با استقبال گسترده مواجه شد و این جسارت را به تعدادی از نمایندگان مجلس داد که در حمایت از وی بیانیه بدهند، اما این جسارت بدون نام و نشان و منوط به تأیید از سوی شورای نگهبان شد. جمعی از نمایندگان با صدور بیانیه در حمایت از هاشمیرفسنجانی، نوشتند: «ما این حضور را ارج مینهیم و از همه سیاستگذاران و دستاندرکاران نظارتی و اجرائی انتخابات و مسئولان رسانه ملی میخواهیم که مراحل بعدی انتخابات را نیز تنها با اتکای به قانون پیش ببرند». این بیانیه به شرط اینکه اسامی امضاکنندگان مخفی بماند منتشر شد، اما به گفته برخی اصلاحطلبان به امضای ۴۵ نماینده رسیده بود.
ردصلاحیت هاشمی از سوی شورای نگهبان باعث شد هرگز اسامی حامیان او رسانهای نشود. درحالیکه پس از رد صلاحیت هاشمی و حضور عارف و روحانی به عنوان دو نامزد نزدیک به اصلاحطلبان و هاشمی در جمع نامزدها، همچنان پالسی منوط به حمایت مجلس از این دو، از بهارستان صادر نشد. حتی آن ۴۵ نفری که برای هاشمی بیانیه صادر کرده بودند در حمایت از روحانی اقدامی نکردند و تعدادی از آنها رأی خود را به سمت نامزدهای اصولگرا بردند. البته در روزهای پایانی و پس از انصراف عارف، بودند نمایندگانی که برای حمایت از روحانی فعالیت کردند؛ اما آنها هرگز بیانیه صادر نکردند، در این بین میتوان به افرادی مانند محمدرضا تابش اردکان، غلامرضا تاجگردون گچساران، مسعود پزشکیان تبریز، علیرضا محجوب تهران، علی مطهری تهران، کمالالدین پیرمؤذن اردبیل، حسین امیری زرند، سیدشریف حسینی اهواز، محمود نگهبانسلامی خواف و رشتخوار، سیدمحمد مهدی پورفاطمی دشتی و تنگستان، عابد فتاحی ارومیه، حجتالله درویشپور ایذه و باغملک، محمدقسیم عثمانی بوکان، مهدی سنایی نهاوند، سیدهادی حسینی قائمشهر، محمدتقی توکلی الیگودرز، عطاءالله حکیمی رودبار و منجیل، امید کریمیان مریوان، حامد قادرمرزی قروه و دهگلان، عبدالکریم حسینزاده نقده و اشنویه، محسن بیگلری سقز و بانه، نوذر شفیعی ممسنی، داوود محمدی قزوین، سیدمحمد ساداتابراهیمی شوشتر و گتوند، هادی شوشتری قوچان، جواد هروی قائنات، رمضانعلی سبحانیفر سبزوار، ابراهیم نکو رباطکریم، غلامعلی جعفرزاده رشت، محمدباقر شریعتی بهبهان، حسین دهدشتی آبادان، علیمحمد احمدی دهلران، احمد شوهانی ایلام، مجید منصوری لنجان، منصوریآرانی کاشان و عباس رجایی اراک اشاره کرد.
آنها که سودای پاستور داشتند
با وجود اینکه پنج نفر از نمایندگان مجلس نهم برای ریاستجمهوری اعلام آمادگی و ثبتنام کردند؛ اما هیچکدام تا مرحله نهایی یعنی اخذ رأی این مسیر را ادامه ندادند و در میانه راه انصراف دادند. محمدرضا باهنر، در ائتلاف اکثریت حاضر شد و با وجود اینکه اسفند ۹۱ برای ریاستجمهوری اعلام آمادگی کرده بود، هرگز در این رقابت ثبتنام نکرد. حجتالاسلام ابوترابیفرد هم از دیگر نمایندگانی بود که برای رسیدن به پاستور وارد انتخابات ۹۲ شد. او نیز همانند باهنر در ائتلاف اکثریت حاضر شد و بعد از ثبتنام و قبل از احراز صلاحیت از سوی شورای نگهبان انصراف داد. حداد عادل که ریاست فراکسیون اصولگرایان در مجلس نهم را بر عهده داشت، خود را برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری آماده کرده بود، او که از ائتلاف پیشرفت در این کارزار قرار گرفته بود، تا پایان رقابتهای انتخاباتی بههمراه دو گزینه دیگر این ائتلاف؛ یعنی ولایتی و قالیباف در میدان باقی ماند و یک روز قبل از پایان رقابت، اعلام انصراف کرد.
انصرافی که با توجه به سمتوسوی نظراتش در رقابتها، به سود جلیلی ارزیابی میشد. علیرضا زاکانی، چهارمین اصولگرایای مجلس نهم بود که برای سکانداری پاستور به ستاد انتخابات وزارت کشور رفت و ثبتنام کرد. زاکانی را میتوان از یاران سعید جلیلی دانست که نتوانست از فیلتر شورای نگهبان برای رقابت انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ عبور کند؛ اما از جمع محدود اصلاحطلبان در مجلس نهم، مسعود پزشکیان برای ریاستجمهوری پا به وزارت کشور گذاشت؛ اما صلاحیت او که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را در دروان اصلاحات اداره میکرد، از سوی شورای نگهبان تأیید نشد و پزشکیان نیز مانند دیگر نمایندگان مجلس از مسیر رسیدن به پاستور خارج شد.
شبنامه و کپی برگه بازجویی در رأی اعتماد
به هر ترتیب انتخابات برگزار شد و از دل مجلسی که تا شب انتخابات کسی در آن حاضر به امضای بیانیه در حمایت از روحانی نبود، یکباره بیانیههای تبریک و حمایت منتشر شد. اما مجلسیها از ۱۸ وزیر معرفیشده ۱۵ نفر را به وزارتخانهها فرستادند و در مقابل گزینههای سه وزارتخانه علوم و تحقیقات، آموزشوپرورش و ورزش و جوانان، تابلوی ورود ممنوع قرار دادند. برای رأی اعتماد کابینه روحانی چهار جلسه علنی تشکیل شد و ۱۱۹ نماینده در موافقت یا مخالفت با وزیران پیشنهادی سخنرانی کردند و در نهایت به علی طیبنیا برای وزارت امور اقتصاد و دارایی بیشترین رأی اعتماد را دادند؛ اما رأی اعتماد به وزیران پیشنهادی سه وزارتخانه مذکور به اولین چالش بین دو قوه تبدیل شد و تقریبا روحانی مجبور شد برای هرکدام از این وزارتخانهها دو تا چهار وزیر پیشنهادی معرفی کند تا مجلسیها مهر تأیید بر آنها بزنند. روحانی برای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ابتدا جعفر میلیمنفرد را پیشنهاد کرده بود که با ۱۶۲ رأی مخالف روبهرو شد.
اکران فیلمهایی از تجمع استادان در روزهای بعد از انتخابات ٨٨ بههمراه شبنامههایی که مدعی بازداشت و بازجویی میلیمنفرد بودند و البته این ادعاها از سوی نمایندگان حامی میلی مانند مطهری و پزشکیان رد شد، بخشی از سناریوی مخالفان دولت برای کاستن از آرای میلیمنفرد بود. فراکسیون اصولگرایان و فراکسیون روحانیون مجلس، نام شش وزیری که نباید به آنها رأی اعتماد داد را بین نمایندهها توزیع کرده بودند که نام میلیمنفرد نیز در میان آنها بود. دولت یازدهم برای وزارت آموزشوپرورش خود محمدعلی نجفی را به مجلس معرفی کرد که علیه او هم شبنامههایی منتشر شد. علی مطهری آن زمان به پخش این نامهها اشاره کرد و از هیأترئیسه مجلس خواست جلوی این کار غیرقانونی را بگیرد.
این نماینده حتی به پخش کپی برگه بازجویی یکی از وزرا نیز اشاره داشت و تأکید کرده بود تأثیر برخی از بیرون در ماجرای رأی اعتماد به کابینه یازدهم بسیار آشکار بود، این یک آسیب است و باید تلاش کنیم برچیده شود. در نهایت نجفی با ۱۳۳ رأی مخالف شانس حضور در وزارت آموزشوپرورش را از دست داد و علی مطهری گفت مجلس جامعه را از داشتن مدیری کارآمد محروم کرد. رأی فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت و انتشار خبر آن به ضرر مسعود سلطانیفرد برای وزارت ورزش و جوانان تمام شد و او با ۱۴۸ رأی مخالف در فهرست وزاری دولت یازدهم قرار نگرفت. در مرحله بعدی رضا صالحیامیری و نصرالله سجادی برای این وزارتخانه انتخاب شدند که با مخالفت نمایندگان مجلس مواجه شدند تا در نهایت این وزارت به محمود گودرزی برسد.
استیضاح تلخ فرجیدانا
مجلس نهمیها، ٩ ماه بعد از رأی اعتمادی که سه ماه بعد از تشکیل کابینه، به فرجیدانا داده بودند تا سکاندار وزارت علوم شود، طرح استیضاح او را به صحن آوردند. فرجیدانا بعد از معرفی میلیمنفرد و توفیقی، توانست مدیریت وزارت علوم را برعهده بگیرد.
تقاضای استیضاح این وزیر ۵۴ساله دولت تدبیر و امید با ۵۱ امضا چهار محور داشت، اما میتوان گفت دو محور آن اصلی بود؛ چراکه نمایندگانِ خواهان برکناری فرجیدانا، شرط ملغیکردن استیضاح را اخراج دانشجویان ستارهدار که به دانشگاه بازگشتهاند و اخراج افرادی که در فتنه ۸۸ فعال بوده و دستگیر هم شدند و هماکنون در پستهای کلیدی وزارت علوم سمت دارند، اعلام کرده بودند. از سوی دیگر انتشار خبر بورسیههای غیرقانونی در دولت قبل شعله استیضاح را بیشتر کرد. همین دلایل باعث شده بود برخی نمایندگان موافق فرجیدانا، این استیضاح را سیاسی بدانند.
فرجیدانا در احکامی جعفر میلیمنفرد را به عنوان معاون آموزشی، جعفر توفیقی را به عنوان مشاور ارشد، مجتبی صدیقی را بهعنوان معاون وزیر و رئیس سازمان امور دانشجویان کشور و سعید سمنانیان را بهعنوان معاون وزیر علوم و رئیس مرکز هیأتهای امنا و هیأتهای ممیزه مرکزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منصوب کرد که همین کار باعث شد ۸۲ نفر از نمایندگان تذکر کتبی بدهند و چند روز بعد هم ۱۵۰ نفر از نمایندگان مجلس نهم در اعتراض به این انتصابها نامهای به روحانی بنویسند. غلامعلی حدادعادل، رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس هم این مسائل به اضافه انتصاب نیلیاحمدآبادی به عنوان رئیس دانشگاه تهران را عامل تیرهشدن روابط مجلس و وزات علوم خواند. اما اصل داستان چیز دیگری بود و پردهبرداشتن از پارهای از تخلفاتی با عنوان بورسیه بیش از سه هزار دانشجوی دکترا، مخالفان فرجیدانا را در ارائه استیضاح مصرتر کرد.
مجتبی صدیقی، معاون وزیر علوم و رئیس سازمان امور دانشجویان اعلام کرده بود: هزار و ٨٨٤ مورد تبدیل بورس خارج به داخل شدند. از این تعداد ۲۲۸ نفر معدل کارشناسی زیر ۱۴ داشتند. معدل کارشناسی ارشد ۳۰۵ نفر از تبدیل به داخلکنندگان زیر ۱۶ بوده است. در مقابل نام ۲۳۵ نفر هیچ عددی به عنوان معدل ذکر نشده است. شرط سنی ۳۳ سال درباره ۳۲۵ نفر رعایت نشده است. ۱۸۳ نفر هم در پرونده خود سند محضری برای تعهد خدمت نسپردهاند. در نهایت استیضاح با امضا ۵۱ نماینده کلید خورد . این استیضاح که شاید جدیترین رویارویی مجلس و دولت در سال اول همکاری بود، با ۱۴۵ رأی موافق، ۱۱۰ رأی مخالف و ۱۵ رأی ممتنع، از مجموع ۲۷۰ رأی مأخوذه نهایی و فرجیدانا برکنار شد و حسن روحانی، رئیسجمهور در احکامی جداگانه دکتر محمدعلی نجفی را به عنوان سرپرست وزارت علوم و دکتر فرجیدانا را به عنوان مشاور رئیسجمهوری در امور علمی و آموزشی منصوب کرد. سیدحسین نقویحسینی نماینده ورامین، حسن آصفری نماینده اراک و علیرضا زاکانی و الیاس نادران و بیژن نوباوه، نمایندگان تهران، از مهمترین ناطقان علیه فرجیدانا در روز استیضاح بودند.
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده رشت، پس از عزل فرجیدانا به «شرق» گفته بود: «روزی اسنادی رو میکنم تا استیضاحکنندگان به اشتباه خود درخصوص فرجیدانا پی ببرند». این نماینده رشت گفته بود فرجیدانا در جلسهای که قبل از استیضاح با او داشته، نکات و مطالبی با جعفرزاده در میان گذاشته که نمیتوانست آنها را در جلسه علنی مطرح کند. جعفرزاده گفته بود: «کاش ایشان به لحاظ اخلاقی بنده را منع نمیکرد و میتوانستم پشت پرده استیضاح فرجیدانا را برای مردم فاش کنم. قبل از آنکه در دفاع از وزیر نطق کنم، از سوی همکارانم به بنده فشار میآمد و حتی تهدید هم شدم. به تهدیدکنندگان گفتم اگر تا امروز دودل بودم که نطق کنم یا نه، با تهدید آنها مصمم شدم که در دفاع از فرجیدانا کار کنم». او در برابر اصرار خبرنگار برای افشای پشت پرده روز استیضاح، تنها به این جمله بسنده کرد که روزی در کتاب خاطراتش به این مسائل اشاره خواهد کرد و آن روز استیضاحکنندگان به اشتباه بزرگ خود پی خواهند برد.
و اما برجام
سال ۹۴ را باید سال مذاکرات هستهای دانست، تعطیلات نوروز سال گذشته با دلشوره نهاییشدن مذاکرات هستهای آغاز و با دلهره بدعهدی آمریکاییها در رفع تحریمهای بانکی به پایان رسید. در ۱۲ ماه سال گذشته نیز فرازوفرود مذاکرات و بررسی آن در مجلس شورای اسلامی طعم ۹۴ را هستهای کرده بود. بعد از آنکه وزرای خارجه کشورهای گروه ١+٥ اعلام کردند به توافقی در زمینه فعالیت صلحآمیز هستهای ایران رسیدند، نمایندگان مجلس تلاش کردند نقشی در این مذاکرات بر عهده بگیرند و با استناد به اصول ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی عزم خود را جزم کردند تا برنامه جامع اقدام مشترک به تصویب مجلس برسد، اما پارلمان زیر بار آن نرفت که برجام را توافق بینالمللی بداند و دولت را مکلف به اجرای آن تحت هر شرایطی کند.
در نهایت تمام سعی و تلاش آنها به تشکیل کمیسیون ویژه برای بررسی برجام ختم شد. البته در این بین انتقادی به علی لاریجانی وارد است؛ او برای آنکه جو مجلس را آرام کند، در مقابل پیشنهاد تشکیل کمیسیون ویژه کوتاه میآید و آن را بهسرعت به رأی میگذارد، نمایندگان هم که علاقه دارند در چنین کمیسیونهایی عضو شوند به آن رأی بالایی میدهند. گفته میشود لاریجانی بعد از آنکه این پیشنهاد را به رأی گذاشته است، اظهار کرده که میتوانست با تأمل بیشتری با آن برخورد کند. ایجاد کمیسیون ویژه بررسی برجام، نارضایتی اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را به دنبال داشت چراکه آنها بر این باور بودند که بررسی برجام در حوزه وظایف تعریفشده کمیسیون امنیت است اما کار از کار گذشته بود. برای تعیین اعضای کمیسیون ویژه، محمدرضا باهنر، غلامعلی حدادعادل و کاظم جلالی نشستی ترتیب میدهند که علیرضا زاکانی نیز در آن حضور پیدا میکند، آن جلسه بینتیجه میماند تا اینکه از هر فراکسیون یعنی فراکسیون اصولگرایان و رهروان ولایت، پنج نفر انتخاب میشوند تا برای ترکیب کمیسیون ویژه تعیین تکلیف شود.
بر اساس گفتههای کاظم جلالی، فراکسیون اصولگرایان با حضور او و بروجردی در کمیسیون ویژه مخالف بودند اما در نهایت جلالی از ترکیب خارج میشود اما برای حضور رئیس کمیسیون امنیت ملی در کمیسیون ویژه اصرار ميكند و در نهایت با عضویت نقویحسینی نماینده ورامین، کوثری نماینده تهران، محمدحسن ابوترابیفرد نماینده تهران، ابراهیم کارخانهای، نماینده همدان، حسین نجابت، نماینده تهران، محمدمهدی زاهدی نماینده کرمان، علیرضا زاکانی نماینده تهران، مهرداد بذرپاش، نماینده تهران، علاءالدین بروجردی نماینده بروجرد، سیدمحمود نبویان، نماینده تهران، مسعود پزشکیان نماینده تبریز، منصور حقیقتپور نماینده اردبیل، غلامرضا تاجگردون نماینده گچساران، عباسعلی منصوریآرانی نماینده آران و بیدگل و وحید احمدی نماینده کنگاور موافقت میشود. اعضای فراکسیون رهروان ولایت برای تعیین هیأترئیسه این کمیسیون جلسهای تشکیل میدهند، وحید احمدی با اشاره به این نشست به «شرق» میگوید: در آن نشست برای اعضای هیأترئیسه و به ویژه رئیس کمیسیون، افراد مشخص شدند.
بین بنده و آقای بروجردی باید یک نفر برای ریاست کاندیدا میشد، اما از آنجایی که فراکسیون اصولگرایان با بروجردی زاویه داشتند، او با ریاست من در کمیسیون ویژه موافقت میکند. با این حساب من هشت رأی برای ریاست کمیسیون داشتم و برآورد ما این بود که ریاست از آن ما خواهد شد. وی ادامه میدهد: «اما در جلسه کمیسیون ویژه با دستور کار تعیین هیأترئیسه، یکی از دوستان ما به هر دلیلی رأیی که قرار بود به من بدهد را در سبد آقای زاکانی میاندازد و با یک اختلاف، ایشان ریاست کمیسیون را برعهده میگیرند». پیش از این کاظم جلالی در مصاحبهای با رسانهها اعلام کرده بود سیدحسین نقویحسینی با وجود اینکه عضو فراکسیون رهروان بود، در رأیگیری کمیسیون ویژه به جای اینکه به وحید احمدی رأی دهد، رأی خود را به زاکانی میدهد. انتقادهای بسیاری به اعضای فراکسیون رهروان که در کمیسیون برجام کرسی داشتند وجود داشت؛ از جمله اینکه آنها را غیرفعال میدانستند و عنوان میشد این افراد در تدوین گزارش نهایی هیچ نقشی نداشتند. هرچند منصوریآرانی، تاجگردون، حقیقتپور و بروجردی در روز رأیگیری برای این گزارش با اعتراض، جلسه را ترک کردند، اما این گزارش تصویب و قرار شد به شرط آنکه نمایندگان مخالف برجام، به طرح مجلس برای اجرای برجام رأی دهند، این گزارش در صحن قرائت شود.
گزارشی که زاکانی آن را در صحن خواند و همه برجام و دستاوردهایش را زیر سؤال برد و پس از آن هم مخالفان برجام به دوفوریت طرح اجرای برجام رأی ندادند تا این طرح با یکفوریت به کمیسیون امنیت ملی برود. مخالفان برای روز بازگشت طرح به صحن هم برنامهای با ٢٠٠ پیشنهاد داشتند که در صورت اجرا میتوانست چندین هفته تصویب برجام را به تأخیر بیندازد. اما لاریجانی با مديريتي قابل تحسين در روز بررسی طرح با اعلام نظر دفتر رهبری و شورای عالی امنیت ملی مبنی بر اعمال دو تغییر جزئی در طرح، آن را به رأی گذاشت و در کمال حیرت همگان، در ٢٠ دقیقه، تصویب برجام را به سرانجام رساند.
خداحافظی با لب خندان
برای بررسی عملکر مجلس نهم البته مجالی بیشتر نیاز است اما جدا از حواشی پررنگی که در بالا ذکر شد، نمیتوان از احضارهای مداوم ظریف و تیم هستهای به مجلس برای پاسخدادن به سؤالات محاکمهگونه مخالفانی همچون رسایی و کریمیقدوسی در صحن گذشت. همانطور که نمیتوان احضارهای پیاپی علی جنتی به صحن و کمیسیونها و بدرقه او با کارتهای زرد را فراموش کرد. نمیتوان از احضارهای طیبنیا برای پاسخگویی به سؤالات رسایی درباره بورس عبور کرد و نمیتوان از یاد برد که در روز بررسی طرح اجرای برجام روحالله حسینیان، صالحی را به دفن در زیر بتون تهدید کرده بود. اتفاقاتی که حالا دیگر با پایانیافتن عمر مجلس نهم، به عنوان تصاویری ماندگار از این مجلس در خاطرهها مانده است. اما مجلسنهمیها دیروز ترجیح دادند برای پاککردن این خاطرات از ذهن مردم، در نماهای مختلف از خود عکسهای تکی و دستهجمعی و سلفی بگیرند و بعد از چهار سال فعالیت در مجلسی که خاطرات نهچندان خوشی در آن برای مردم رقم خورد، با لبانی خندان بهارستان را به سمت خانه و کاشانه خود ترک کنند.
نظر کاربران
یکم خلاصه تر مومن
همه رو نوشتی جز مشایی
چرا؟
عزیزم شک نکن این مجلس جدید جنجالی تر از تمام مجالس خواهد شد چون اصلاح طلبان هستند!!!!!جایی که اصلاحات باشن جنجال هم هست.از همه بدتر اینکه اصلاح طلبان داخل مجلس از بیرون هدایت خواهند شد چون بزرگانشون بیشتر بیرون مجلس هستند.
خداروشکر
واقعا شان مجلس و در واقع مردم پایین اومده بود.
ای کاش من یک کارگردان بودم یا فیلم نامه نویس و بهتره بگم مستند ساز در اینصورت میتونستم چهار سال فعالیت نمایندگان مجلس نهم رو در قالب فیلم به مردم و مسئولین نشون بدم که معرفی افراد دارای صلاحیت و از اون طرف جلوگیری کردن از ورود افراد شایسته به مجلس چقدر در پیشرفت و یا عقب ماندگی کشور تاثیر داره.