نحوه برخورد ماهواره ها با «ولایت فقیه»
ولایت فقیه یکی از جدی ترین ارکان استحکام و استمرار نظام اسلامی و مرکز ثقل توطئه های رسانه ای دشمنان انقلاب بوده است.
اشاره: ولایت فقیه یکی از جدی ترین ارکان استحکام و استمرار نظام اسلامی و مرکز ثقل توطئه های رسانه ای دشمنان انقلاب بوده است. همه روزه طیف وسیعی از مستندها به همراه خبرپراکنی ها و قالب های دیگر رسانه ای به طور صریح یا ضمنی و به طور خاص در شبکه های ماهواره ای «صدای آمریکا»، «بی بی سی فارسی»، «من و تو»، «یورو نیوز» و امثال آن با هدف تضعیف ولایت فقیه تولید و پخش می شود. هدف این نوشتار علاوه بر برجسته ساختن نشانه های آشکار دشمنی با این نظریه ارزشمند برآمده از فلسفه سیاسی اسلام، ارائه تبیینی مختصر در باب کیفیت به کارگیری تکنیک هنری- رسانه ای و پاره حقیقت گویی های ماهواره ای است.
در دهه نخست انقلاب، مخالفان انقلاب اسلامی تمام قدرت سخت افزاری خود را برای شکست انقلاب به صحنه آورده و به شکل های گوناگون از قبیل راه اندازی غائله های تجزیه طلبی در مناطق قومیتی راه اندازی تروریسم داخلی، طراحی کودتای نظامی و تجاوز نظامی در قالب جنگ تحمیلی تلاش کردند تا به اهداف خود برسند که تا وقتی مردم ایران براساس باورها و اعتقادات دینی و اسلامی خود عمل می کنند، مدافع نظام اسلامی و ولایت فقیه هستند و هیچ قدرتی قادر به شکست جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه نخواهد بود. پس باید در راستای تحقق اهداف خویش اقدام به طرح و تدوین نقشه ای دیگر می کردند. ما در گام نخست به توصیف این دسته از اقدامات رسانه ای دشمان انقلاب و در گام دوم به رمزگشایی و تحلیل کارکرد رسانه های ماهواره ای در این رابطه خواهیم پرداخت.
تضعیف گرانیگاه نظام اسلامی
دشمنان انقلاب در سال های اخیر بارها و بارها به هجمه رسانه ای به ایران در جهت تضعیف نظام و رهبری تصریح کرده اند. از جمله خبرگزاری «یونایتدپرس» خبری را با این عنوان برای جهانیان مخابره کرد: «نتانیاهو: آمریکا باید با تلویزیون به ایران حمله کند... او گفت: نفوذ جریان فرهنگ عامیانه غربی به داخل ایران می تواند منجر به براندازی جمهوری اسلامی شود». این اقدام با راه اندازی شبکه های ماهواره ای و سایت های اینترنتی و تقویت آن ها با انواع و اقسام فرم های هنری عملیاتی شد.
در این میان یکی از جدی ترین ارکان استحکام و استمرار نظام اسلامی که «ولایت فقیه» است از همان ابتدا و در مقاطع مختلف، مورد هجمه بوده است. مثلا «ادوراد شرلی»، از مقامات اسبق سیا می گوید: «اگر نظام ولایت فقیه در ایران از هم بپاشد آن وقت می توان پذیرفت که جمهوری اسلامی تغییر ماهیت داده است».
«ارئول مارک گرچت»، تحلیل گر اسبق سازمان سیاه در امور خاورمیانه در روزنامه «نیویورک تایمز» می نویسد: مشکل آمریکا این است که بعضی از روحانیون شیعه نمی خواهند فاصله خود را از سیاست حفظ کنند. این ها فرزندان آیت الله خمینی هستند. در مجله آلمانی «اشپیگل» مقاله ای تحت عنوان «آیت الله از جنس بتُن» به قلم «اولریکه پوتز» منتشر شده است که در آن، صرف نظر از برخی تحلیل های نادرست، نویسنده به تحلیل جایگاه برتر و قدرتمند ولی فقیه در نظام جمهوری اسلامی پرداخته و در قسمتی دیگر از نوشته خود، ولی فقیه و شخص رهبری را ازجمله قدرتمندترین افراد در جهان کنونی برشمرده است.
«فوکایاما» نظریه پردازد ژاپنی الاصل تبعه آمریکا معتقد است: «ولایت پذیری شیعه که براساس صلاحیت شکل می گیرد، او را تهدیدناپذیر کرده است». او نظریه ای با عنوان «میکروپولتیک میل ها و میکروفیزیک قدرت» ارائه می دهد و می گوید برای پیروزی بر یک کشور، باید «میل مردم» را تغییر دهیم. اگر میل مردم از شهادت طلبی، ایثار، جوانمردی و ده ها عاملی که به عنوان فرهنگ شکل گرفته است به رفاه طلبی، غرب زدگی و... تغییر نیابد، مانند این است که آب در هاون می کوبید، او راه برخورد با این جریان را تضعیف ولایت فقیه می داند.
راهکار رسانه ای و تضعیف نرم
از سوی دیگر، طیف وسیعی از مستندها علاوه بر اخبار و سایر برنامه ها با هدف تضعیف ولایت فقیه به طور صریح یا ضمنی، تولید و پخش شد. از جمله مصادیق برنامه های صریح می توان به مستندهای «محافظان آیت الله» (Guards of Ayatollah) و «آیت الله خمینی غیرمحرمانه» (Ayatollah Khomeyni Declassified) اشاره کرد.
موارد دیگر هرچند به شکل مستقیم در رابطه با «ولایت فقیه» تولید نشده است اما با به کارگیری شگردهای خاص در تدوین و فیلم برداری و با روایت های شخصی و غیرمنصفانه به ارائه تصویرهای نامناسب و بعضا بسیار سیاه از اوضاع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور پرداخته اند که یکی از پیامدهای آن در ناخودآگاه هر مخاطبی، ناکارآمدی نظام مبتنی بر ولایت فقیه است. چند نمونه از مهم ترین مستندهای ساخته شده عبارت است از «روزی روزگاری ایران» (Once upon a Time un Iran)، ساخته «کوین سیم» در ۲۲ فوریه ۲۰۰۷ (اوایل اسفند ۱۳۸۵) که مجله «تایمز» آن را یک فیلم فوق العاده و دارای نگاهی عمیق توصیف کرد و از شبکه چهار انگلیس پخش شد.
یا مستند «سفر انقلابی به ایران» (Revolutionary journey to Iran) که همزمان با دوره ششم مجلس شورای اسلامی ساخته شد، «کریستین امانپور»، خبرنگار شبکه «سی ان ان» راوی و به عبارتی مجری- بازیگر آن است و روایت او از فضاهایی که مورد بازدید قرار می دهد آمیخته با سیاهی، جو خفقان و اختناق در ایران است.
مستند «سفر به انتهای زمین» نیز که با حضور «دیوید آدامز» ساخته و به طور مکرر از شبکه های ماهواره ای همچون «دیسکاوری»، «تراول» و «پی بی اس» پخش شد، حاوی نشانه ها و تصاویر منفی و نامطلوب زیادی از کشور ایران بوده است یا مستند «راقه درون ایران» (Reghe Inside Iran) که چند سال پیش روی آنتن «بی بی سی» رفت، با وجود تظاهری که «راقه عمر» به بی طرفی در بازتاب واقعیات موجود در جامعه ایران به عنوان گزارشگر این مستند از خود نشان می داد اما به طور ضمنی و با مغالطه های فراوان از ناحیه او و با تدوین و کات کردن های جهت دار تصاویر و صحنه هایی از امام، رهبری، راهپیمایی ها، نظرات مردم در خیابان ها و... به ایجاد شکاف هایی بین جوانان و به خصوص زنان از ایده آل های مذهبی و انقلابی می پرداخت.
شبکه های ماهواره ای فارسی زبان
علاوه بر اقدامات مذکور در چند سال اخیر، ۳۲ شبکه ماهواره ای فارسی زبان سیاسی، ضدفرهنگی، تجزیه طلب، قوم گرا و ضددین با هدف جذب مخاطبانی که در بسیاری از موارد سواد رسانه ای و اطلاعات سیاسی کافی ندارند، تاسیس و عملیاتی زده اند که ضمن پخش برنامه های ناسیونالیستی افراطی و سبک زندگی غربی، به ایجاد شکاف های قومی ملی و دینی دست می زنند تا اقتدار ملی کشور را تضعیف کرده و آن را در شرایطی زا التهاب و اضطرار نگه دارند و از این رهگذر، سعی در به تصویر کشیدن چهره منفی و غیرقابل اعتماد از رهبری و مسئولان کشور و به دنبال آن القای ناکارآمدی نظام در اقتصاد، سیاست و فرهنگ دارند.
این جریان با تاسیس شبکه تلویزیونی «صدای آمریکا» (VOA)و آغاز به کار شبکه تلویزیونی «بی بی سی فارس» (B.B.C PERSIAN) در فاصله چهار ماه تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به اوج رسید. بی بی سی فارسی ۱۴ ژانویه ۲۰۰۹ (۲۵ دی ۱۳۸۷) شروع به کار و در جریان انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران، نقش بسیار بارزی در جهت تاثیر در انتخابات ایفا کرد. این دو شبکه با MI۶ و CIA ارتباط ارگانیک دارند و با دست یازی به انواع تاکتیک های رسانه ای درصدد القای تقلب در انتخابات و به تبع آن به دنبال مشروعیت زدایی از تصمیمات و هدایت های رهبری نظام بودند.
با اصلاح ساختار و برنامه های شبکه «صدای آمریکا» طی سال های ۸۸-۸۹ و راه اندازی شبکه های «من و تو» و «یورو نیوز فارسی» در آبان ۸۹، این پازل روز به روز کامل تر شد. در کنار شبکه های فوق، کانال های فارسی زبانی چون تلویزیون «رنگارنگ»، «ملی»، «پارس»، «آپادانا»، «ایرانیان»، «کانال یک»، «آزادی»، «تپش»، «ایران»، «امید یاران» «IPN» و... که اغلب به گروهک های ضدانقلاب، سلطنت طلب، کمونیست ها و... منتسب هستند، همچنان به شایعه پراکنی گسترده علیه مسئولان و تفاسیر غلط از اقدامات آن ها می پردازند.
به عنوان مثال شبکه «من و تو» با اشاره به سخنان حجت الاسلام صدیقی، امام جمع موقت تهران در یکی از نمازهای جمعه سخنان ایشان را تفسیر به رای می کند و با یک استدلال دور از منطق نتیجه می گیرد که توصیه امام جمعه موقت تهران به تبعیت از ولی فقیه، نشانه استبدادی بودن جمهوری اسلامی است. این شبکه در توجیه نتیجه گیری خود بیان می دارد: «چطور می توان گفت افراد دارای مسئولیت باید از ولایت فقیه تبعیت کنند: پس اختیارات آن ها کجا می رود؟» و حال این که کاملا روشن است که مقصود خطیب جمعه به هیچ وجه کنار گذاشتن اختیارات مسئولان نبوده بلکه توجه دادن بیشتر آن ها به رهنمودها و راهبردهای رهبری بوده است.
اخیرا مستندی از همین شبکه با موضوع «حجاب» روی آنتن رفت که علاوه بر تحریف تاریخچه و همچنین جایگاه حجاب در فقه و شریعت اسلامی و نیز اختلاف میان مراجع در حکم به وجوب اجتماعی حجاب، به طور ضمنی به وجود یک مانع جدی بر سر راه کنار گذاشتن حجاب اشاره می کند و آن مقام ولایت فقیه است که در ابتدای انقلاب، شخص حضرت امام و امروزه مقام معظم رهبری است.
مستند دیگری که بعد از انتخابات سال ۸۸ از «بی بی سی فارسی» و در موضوع ولایت فقیه و به طور اختصاصی راجع به شخص مقام معظم رهبری تهیه و پخش شد، «آیت الله خامنه ای رهبر ایران» نام دارد. مستند مذکور با تهیه کنندگی بزرگمهر شرف الدین، که گوینده آن نیز هست با به تصویر کشیدن عکس ها و کلیپ هایی از قبل و بعد از انقلاب و مصاحبه با برخی از نزدیکان آیت الله خامنه ای و افراد دیگر از جمله بنی صدر و... به تحلیل شخصیت و اقدامات رهبری در طول این سال ها پرداخته است و هر مخاطبی که اندک سواد رسانه ای و اطلاعات تاریخی داشته باشد به سادگی می تواند عناد و دشمنی سازنده این مستند را دریابد. هرچند این مستند جهت بازسازی و تقویت چهره منفی رهبر آن فتنه و پنهان ساختن استکبار آن ها ساخته شده است، این هدف با قرینه سازی و زیرسوال بردن مواضع رهبری در حوادث پیش و پس از انتخابات، تامین می شود.
اثرگذاری با قدرت باورپذیری و جاذبه خالص
در گام دوم از این نوشتار به تحلیل کلی کارکرد رسانه و نحوه به کارگیری آن ها زا سوی هدایت کنندگان شبکه های ماهواره ای خواهیم پرداخت. بر این اساس باید به این نکته اشاره کنیم که ابزار رسانه ای از قدرت «باورپذیری و متقاعدسازی» (co-optive power) با استعانت از برانگیختن احساسات با «جاذبه خالص» (pure attraction) برخوردار است. البته فعال سازی این دو کارکرد رسانه در شبکه های ماهواره ای منحصر در دو رویکرد کلی بوده است که از طریق آن ها پیوند خودآگاه و ناخودآگاه مخاطب با پیام های آشکار و ضمنی تا حدودی زیادی محقق می شود:
الف) شبکه های مذکور گاهی به طور مستقیم و عریان و در یک زمان کوتاه به القای پیام پرداخته و متکی بر تکرار مستمر و مداوم، به نهادینه سازی آن می پردازند مانند اخبار، برنامه های ترکیبی با موضوعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی روز ایران و مستندهایی که در ذیل همین موضوعات بازتاب یافته اند.
شبکه های مانند «صدای آمریکا» و «بی بی سی فارسی» و نیز «من و تو» در ابتدا با ارسال پیام های «سفید» سعی در برقراری ارتباط با مخاطبان ایرانی می کنند. این دسته از پیام ها، راست ولی کم ارزش اند که به طور عمده با هدف برقراری ارتباط و اعتمادزایی در جامعه هدف ارسال می شوند. این شبکه ها در برنامه های روزمره خود از قبیل اخبار، مستند و.. اخبار درست، ولی فوق العاده کم ارزش و بی اهمیت را با جزییات بسیار و دری ک دوره طولانی به جامعه هدف که معمولا نخبگان ملت و عموم جوانان هستند عرضه می کنند و همه این ها در این مرحله به هدف اعتمادسازی انجام می شود.
بعد از جلب اعتماد نسبی مخاطب، آن ها اقدام به ارسال پیام های خاکستری یا «پاره حقیقت گویی» می کنند. این دسته از پیام ها آمیخته ای از پیام های راست و دروغ بوده و در یک طیف وسیع و پردامنه با هدف کنش تعامل با جامعه هدف ارسال می شود. در این راستا به معضلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اشاره می شود که جنبه ای از آن صحیح و جوانب دیگر آن کذب است و مخاطب به دلیل این که پیش تر به این شبکه ها اعتماد کرده و مدت طولانی از آن ها تغذیه شده است، اقدام به بررسی و راستی آزمایی جوانب کذب پیام های مذکور نمی کند. به علاوه اینکه به دلیل وسعت عددی پیام ها، اساسا چنین چیزی به سادگی امکان پذیر نخواهدبود.
بخش زیادی از پیام های اصلی و فرعی موجود در مستنداتی که پیش تر به آن ها اشاره شد، مانند «آیت الله خمینی، غیرمحرمانه»، «آیت الله خامنه ای رهبر ایران»، «سفر انقلابی به ایران» و... در حوزه پیام های «خاکستری» طبقه بندی می شوند چرا که با برجسته ساختن برخی از واقعیات اجتماعی تاریخی و سیاسی، اقدام به جعل غیرمنصفانه و نتیجه گیری موذیانه از امور کذایی و موهوم می کنند. به عنوان مثال در مستند «آیت الله خامنه ای رهبر ایران» تمام مصاحبه های انجام شده در رابطه با رهبری، از معاندان ایشان بوده است و با مبنا قرار دادن برخی از اطلاعات درست که آنان مطرح می کنند، مخاطب برای پذیرش سایر تحلیل های شخصی و اخبار غیرواقعی و در نهایت، نتیجه گیری از پیش تعیین شده آماده می شود.
اما هدف این شبکه ها تا بدین سطح محدود نمی شود بلکه پس از اعتمادزایی با ارسال پیام های سفید و آماده سازی جامعه هدف برای القای مطالب دلخواه با پیام های خاکستری، در شرایط مقتضی نسبت به ارسال پیام های «سیاه» اقدام می شود. پیام های سیاه، دروغ های بسیار بزرگ، کلیدی و کم دامنه است. این نوع پیام ها با هدف بحران زایی و ایجاد تنش و برهم زدن ثبات و امنیت کشور مورد نظر ارسال می شود. مصادیق درجه یک این نوع پیام ها که دروغ بزرگ و کذب محض است، ادعای تقلب در انتخابات سال ۸۸ ایران و در ادامه، ایجاد تردید در شخصیت رهبری و مواضع ایشان است.
ب) رسانه ها در رویکرد دیگر خود، پیام های مربوطه را در قالب های هنری و زیبایی شناختی و با به کارگیری خلاقیت های رسانه ای در یک دوره زمانی نسبتا بلندمدت و با روش های غیرمستقیم، منتقل ساخته و با خودداری ظاهری از هرگونه شعارزدگی، موجبات انس و علاقه مخاطبان را فراهم می سازند.
شبکه های «فارسی وان»، «من و تو»، «زمزمه» و حتی در برخی موارد «بی بی سی فارسی» با پخش فیلم و سریال، موسیقی، برنامه های طنز و مستندهای فرهنگی و اجتماعی که از کیفیت بالای فرمیک برخوردارند با به تصویر کشیدن پیشرفت های شهری، اقتصادی و تکنولوژیک دنیای غرب در این برنامه ها سعی در القای صحت و ارزشمندی سبک زندگی غربی با همه اصول متضاد آن با فرهنگ اسلامی- ایرانی دارند و با استفاده از جذابیت های دلپذیر هنری، این پیام ها را القا می کنند که این دستاوردهای غرب در گرو کنار گذاشتن باورهای دینی و اعتقادات مذهبی و پذیرش فردیت و منفعت طلبی شخصی است. حال آنکه بخش عمده پیشرفت عملی و فناوری غرب، برخاسته از تلاش های خستگی ناپذیر آنان از یک سو و خوی استعمارگری و غارتگری آن ها از سوی دیگر بوده است.
کلام آخر
هدف ما کتمان ضعف ها یا برخی از واقعیات منفی در کشور نیست ولی آنچه باعث تاسف می شود این است که امروزه به هنگام اظهارنظر درباره وضع موجود کشور، جدا از برخی تحلیل های مغرضانه و جهت دار دشمنان، تحلیل ها و قضاوت های بخشی از دوستان و مسئولان کشور نیز منصفانه و واقع بینانه ارائه نمی شود. موارد منفی بزرگ نمایی شده و بسیاری از اقدامات و دستاوردهای مثبت نادیده گرفته می شود.
در نهایت باید بگوییم که به دلیل عزت و محبوبیت فراوان امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در میان ملت و عشق و علاقه مردم به ولایت و مرجعیت از دیرباز، تلاش های رسانه ها بر تخریب چهره رهبران نظام نتیجه مورد نظر آنان را نداده و این همان وعده حق قرآن است که «اِنَّ الذینَ آمنوا و عَمِلوا الصّالحاتِ سَیَجعَلُ لَهُمُ الرَّحمنُ وُدًّا» (کسانی که ایمان بیاورند و کارهای نیک انجام دهند، خدا برای آنان محبت ایجاد می کند).
ارسال نظر