اصولگرایان سنتی در برابر نو اصولگرایان
مصطفی داننده در یادداشتی در عصر ایران نوشت: درحالی که جریانهای اصولگرا فکر میکردند به واسطه داشتن رقیب مشترک به راحتی میتوانند به یک فهرست ائتلافی دست پیدا کنند، ورق بازی به گونهای دیگر رقم خود و نو اصولگرایان زیر نظر غلامعلی حداد عادل فهرستی تشیکل دادند که بسیاری از استخوان خرد کردهها از لیست حداد عادل بیرون ماندند. اتفاقی که صدای بسیاری از این افراد را درآورد.
امروز پدران اصولگرا در برابر پسران خود قرار گرفتهاند و تبدیل به رقبایی جدی شدهاند. این دو جریان شباهتها و تفاوتیهای اساسی با هم دارند که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
شباهتها: این دو جریان هر دو اعتقاد دارند، تفکرشان، تفکر غالب و برتر در جمهوری اسلامی است. این جریان اصول گرایی، مرام خود را مرام نزدیک به انقلاب و امام میدانند و معتقد هستند تفکر آنها هیچگاه از ریل انقلاب خارج نشده است.
پدران و پسران، هر دو یک دشمن مشترک دارند و آنهم اصلاح طلبان است. اصلاح طلبانی که روزی در قالت مجمع روحانیون مبارز فعالیت میکردند و دگر روز در قالب حزبهای مشارکت و مجاهدین و اعتماد ملی. همین دشمن مشترک در بعضی مواقع، زمینه ساز وحدت کلمه میان پدران و پسران شده است.
این دو گروه به خوبی توانستند به ارکان قدرت به ویژه مجلس راه پیدا کنند. با نگاهی به تمام مجلسها میتوان رگههایی از اصول گرایی را پیدا کرد. گاهی این حضور در قامت اکثریت مجلس بود و گاهی در اقلیتی قدرتمند متبلور میشد.
تفاوتها: پدران در رفتار سیاسی خود همیشه معتقد به شیخوخیت و رعایت ریش سفیدی بودند. بررسی رفتار آنها در انتخاباتهای مختلف برگزار شده در جمهوری اسلامی به خوبی بیانگر این معناست. راستگرایان دیروز، تمام تصمیمات خود را در حول محور جامعه مدرسین و جامعه روحانیت میگرفتند. اما پسران، اعتقادی به ریش سفیدی ندارند وهر تصمیمی که خود میگیرند، برایشان حجت کامل است. حتی این گروه، برخی تصمیمات ریش سفیدان را مورد تمسخر قرار میدادند و آن را متعلق به روزهای دور میدانستند.
راستهای سنتی، معتقد به رعایت اخلاق سیاسی بودند و سعی میکردند در رفتار خود اخلاق اسلامی را رعایت کنند. نمونه بارز آن رفتار مجلس پنجم با دولت اصلاحات بود. رای دادن به کل کابینه سید محمد خاتمی با وجود اختلافهای گسترده بیانگر همین معناست. رفتاری که رئیس دولت اصلاحات به نیکی از آن یاد میکند. راستهای سنتی در اندیشه خود، منافع ملی را به منافع جناحی خود ترجیح میدادند. حفظ وحدت و آرامش کشور برای آنها در اولویت بود.
اصولگرایان تازه از راه رسیده اما منافع حزبیشان بر هر چیز دیگری اولویت دارد. آنها برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود حتی حاضر هستند، منافع ملی را نیز قربانی کنند. برای درک بیشتر این ویژگی اخلاقی و سیاسی، تنها کافی است مناظره معروف محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی، روز استیضاح شیخ الاسلام در مجلس نهم( یک شنبه سیاه)، روزهای رای اعتماد به کابینه روحانی، ماجرای تصویب برجام و مذاکرات مجلسهای هشتم و نهم را مرور کنید. این جریان با تندترین ادبیات ممکن از منافع سیاسی خود دفاع کند حتی اگر این منافع زمینه لبخند دشمنان انقلاب شود.
راستگرایان سنتی اما از منظر سیاسی، واقعگرا بودند. آنها که سالها در قدرت حضور داشتند سعی میکردند در سپهر سیاست ایران رفتار عقلانی و به دور از احساس داشته باشند. حمله آمریکا به عراق در سال ۹۰ میلادی و واکنش این جریان به آن نمونه بارز این رفتار است. چپهای ان زمان ایران خواستار همراهی با عراق در مقابل آمریکا بودند اما راستها میگفتند این جنگ حق در برابر باطل نیست و هردو طرف دعوا، باطل هستند و احتیاجی به دخالت ایران نیست. آنها بعد از پایان جنگ نیز معتقد بودند باید بار فتار مسالمت آمیز وارد عرصه جهانی و روابط بین الملل شد.
فرزندان راست سنتی اما نگاه آرمانی دارند و از مدیریت جهانی سخن میگویند. آنها با بستن چشم خود به تمام واقعیتهای صحنه بین المللی، از نابودی قدرتهای جهانی و برتری ایران سخن به میان میآورند. تنها برای رسیدن به این حرف کافی است سخنان رئیس جمهور سابق ایران در مورد مدیریت جهان را یک بار دیگر با خود مرور کنید.
حسن غفوری فرد که با وجود سال ها تجربه وزارت، استانداری، نمایندگی مجلس و دبیرکلی و عضویت در احزابی چون جامعه اسلامی مهندسین، جامعه ورزشکاران و …. در لیست ائتلاف اصولگرایان قرار نگرفته در مورد فهرست نو اصولگرایان میگوید: :« اینکه پایداریها در لیست این دوره ائتلاف اصولگرایان پررنگ هستند، موجب نگرانی خیلی از افراد شده است. لیست باید عمومیت داشته باشد. حتی به نظر میرسد شاخصههایی که تعیین کردند هم خیلی رعایت نشده، مثلا یکی از شاخصها این بوده که سهم خواهی نشود ولی بعد گفته شد فلان آقا را فلان فرد وارد لیست کرده است. یا یکی از شاخصها این بود که سبد رای افراد بالا باشد ولی با اینکه نظرسنجی نشان داده بود که من رای زیادی دارم ولی در لیست قرار نگرفتم. به نظر میرسد شاخصههایی که خودشان هم مشخص کرده بودند هم خیلی رعایت نشده است. به هرحال لیستشان را دادند، انشاالله تصمیم مبارکی باشد، ما هم آنچه تکلیف خودمان بدانیم عمل خواهیم کرد و لیست خودمان را داریم».
همانطور که غفوری فرد اشاره کرد، اصولگرایان سنتی در برابر نو اصولگرایان لیست خود را دارند که از نظر وزن سیاسی و سابقه فعالیت اجرایی بسیار وزین تر و سنگین تر از فهرست حداد عادل است. میتوان گفت لیست اصولگرایان معتدل عبارت است از :
-علی مطهری: فرزند شهید مطهری و نماینده دو دوره مجلس شورای اسلامی
-حسن سبحانی: دکترای علوم اقتصادی و نماینده مجلسهای پنجم، ششم و هفتم
- کاظم جلالی: رئیس فراکسیون رهروان ولایت و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس و نماینده دورههای ششم، هفتم، هشتم و نهم
-حسن غفوریفرد: عضو شورای مرکزی حزب موتلفه، وزیر نیرو در دولت باهنر و میرحسین موسوی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، رئیس سابق سازمان تربیت بدنی و استاندار سابق خراسان
-محمد خوشچهره: نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی و استاد دانشگاه تهران
- حجتالاسلام محمد صالحیمنش: تاسیس و فرماندهی سپاه حفاظت ولی امر، قائم مقام سابق وزارت اطلاعات، معاونت اجتماعی بعثه مقام معظم رهبری، جانشین سابق دادستان انقلاب و استاندار سابق قم
- حسین شیخالاسلام: مشاور بین الملل علی لاریجانی، نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، معاون سیاسی سابق وزیرخارجه، سفیر سابق ایران در سوریه
-حسن بیادی: نایب رئیس سابق شورای شهر تهران، دبیر کل جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی، سخنگوی جبهه ایستادگی ایران اسلامی
-شهاب الدین صدر: عضو سابق شورای نظارت بر صداوسیما، رئیس سابق نظام پزشکی کشور، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، نامزد سابق انتخابات ریاست جمهوری
ارسال نظر