۲۹۷۲۲۵
۵۰۱۶
۵۰۱۶
پ

از نفس عمیق تا اسید پاشی

«آیدا»ی نفس عمیق، حالا «مریم» لانتوری است؛ سال‌ها طول کشید تا «مریم پالیزبان» را دوباره روی پرده سینما ببینیم؛ بازیگری که می‌گوید فقط به‌این‌دلیل در این مدت در سینما فعالیت نکرد، چون نمی‌خواست خودش را تکرار کند!

روزنامه وقایع اتفاقیه: «آیدا»ی نفس عمیق، حالا «مریم» لانتوری است؛ سال‌ها طول کشید تا «مریم پالیزبان» را دوباره روی پرده سینما ببینیم؛ بازیگری که می‌گوید فقط به‌این‌دلیل در این مدت در سینما فعالیت نکرد، چون نمی‌خواست خودش را تکرار کند!

بااین‌وجود فیلم تازه «رضا درمیشیان» آن‌قدر جذابیت داشته که این بازیگر سخت‌گیر را قانع کند بار دیگر در یک کار سینمایی حضور بیابد.

نقش دختری که گرفتار اسیدپاشی می‌شود و در برزخِ‌ بخشیدن یا نبخشیدن قرار می‌گیرد!

درباره «لانتوری» و نقش مریم با پالیزبان گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

از «نفس عمیق» تا «لانتوری» خیلی طول کشید تا دوباره شما را روی پرده سینما ببینیم. شما سینما را با فیلم خوبی مانند «نفس عمیق» شروع کردید و وقتی بازیگری با یک فیلم خوب وارد سینما می‌شود، به‌‌ا‌ین‌معناست که نیمی از مسیر حرفه‌ای‌اش را پیموده است. بااین‌وجود ‌شما بعد از فیلم شهبازی، دیگر در هیچ فیلمی بازی نکردید. چرا؟!

واقعیت این است که در این فاصله زمانی من یک کار سینمایی بلند دیگر به نام «لرزاننده چربی»، ساخته محمد شیروانی هم انجام دادم که متأسفانه در ایران نمایش داده نشد.

در این مدت که کار سینمایی بلندی نداشتم، مشغول نوشتن پایان‌نامه دکترا و کار آکادمیک و پژوهشی در تئاتر بودم؛ تئاتری که تحت‌تأثیر کارهای آزمایشگاهی و تجربی بود!

منظورتان دقیقا از تئاتر «آزمایشگاهی و تجربی» چه نوع تئاتری است؟

من تقریبا دو سال است پایان‌نامه دکترا را تمام کردم و موضوع کارم ابعاد نمایشی قتل در تئاتر بوده است. درهمین‌زمینه چند ورک‌شاپ اجرای قتل روی صحنه تئاتر هم داشتم و درواقع مشغول کارهای تحقیقاتی تئاتری بودم چون رشته من و کارهایم، یک کار بینارشته‌ای و تمرکز حوزه کاری من در آلمان و برلین است. البته گاهی هم در ایران مقاله چاپ می‌کنم.

حتما بعد از «نفس عمیق» پیشنهادهای زیادی به شما شده است. واقعا هیچ‌کدام از این نقش‌ها شما را مجاب نکرد که آن را قبول کنید؟

واقعیت این است که من اصلا مایل نیستم به هیچ شکلی در هیچ حیطه‌ای خودم را تکرار کنم و هرچیزی در من این احساس را ایجاد کند که دارم خودم را کپی یا تکرار می‌کنم یا براساس آن چیزی که بیرون از من است، انتظارات شخص من را برآورده نمی‌کند، آن را قبول نمی‌کنم.

کارهایی که در حوزه سینما به من پیشنهاد می‌شد یا به‌شدت تکراری یا به‌شدت به نقش آیدای «نفس عمیق» نزدیک بود؛ در نتیجه اصلا ارزش این را نداشت که کارهای دیگرم را کنار بگذارم و به آن بپردازم.

من در آن زمان دانشجوی هنرهای زیبا در رشته تئاتر بودم و مشغول نوشتن پایان‌نامه، درواقع به‌شدت آن حیطه برایم جذاب بود اما در حوزه سینما متأسفانه این جذابیت برایم وجود نداشت، یعنی به شکلی نبود که من بخواهم تمرکزم را صد درصد روی این کار بگذارم.

سینما جواب نیازهای مرا نمی‌داد و واقعیتش این است آن چیزی که برایم در کار بازیگری وجود دارد، موازی با یک پروژه تحقیقاتی سه ساله است.

در بازیگری، شما با فیزیک و روحت درگیر می‌شوی و در پروژه تحقیقاتی هم همین پروسه را می‌گذرانی و در نتیجه انتخاب اول آکادمیک بود.

درمیشیان ازجمله کارگردانانی است که نگاه اجتماعی‌اش در فیلم‌هایش حرف اول را می‌زند. او با فیلم‌هایی که ساخته به‌‌ویژه با «عصبانی نیستم» حالا از کارگردان‌های مطرح سینمای ایران به‌شمار می‌رود. چه چیزی در فیلم‌نامه «لانتوری» وجود داشت که شما را مجاب کرد این نقش را قبول کنید؟

رضا درمیشیان بدون اینکه هیچ صحبت حاشیه‌ای وجود داشته باشد یا اصلا همدیگر را درست بشناسیم، فیلمنامه کار را با اعتماد کامل فرستاد و هیچ حرفی هم نزد!
وقتی فیلمنامه را خواندم، شجاعت درمیشیان که به چنین سوژه‌ای این‌چنین نزدیک شده بود، برایم آن‌قدر مهم بود که نمی‌توانستم نه بگویم! یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های هر آدمی قرارگرفتن در موقعیت قربانی‌بودن است که با هزار ترس دیگر هم‌زمان می‌شود و دردی که تمامی ندارد، ازبین‌رفتن چشم و صورت و باقی اتفاقات، انسان را در موقعیت وحشتناکی قرار می‌دهد و مانند این است که ناگهان ۷۰ درصد وجودتان را پاک کنید!

این نقش آن‌قدر هیجان‌انگیز بود که احساس می‌کردم سفر مهمی می‌تواند برای من باشد و به‌همین‌دلیل اصلا نتوانستم نه بگویم و باید تأکید کنم در کنار چنین موضوعی، همه حواشی‌ای که قبلا برای درمیشیان به‌وجود آوردند و الان هم هست، خیلی بی‌اهمیت هستند!

ساختن آثاری با تم اجتماعی به‌ویژه با موضوعی مانند اسیدپاشی، همیشه این خطر را برای خالقان اثر دارد که به ورطه شعار یا کلیشه بیفتند.

شما برای اینکه مریم تبدیل به یک قهرمان همیشگی با شعارهای بزرگ و کوچک نشود، چه کردید؟

واقعیت این است که من فکر می‌کنم مجموعه‌ بچه‌ها، از خود شخص درمیشیان و من و فیلمبردار، همه با همدیگر تلاشمان را کردیم که این شخصیت به‌هیچ‌وجه کلیشه یا سمبل نباشد، بلکه یک کاراکتر باشد؛ یک کاراکتر زنده! چون من خودم شخصا با کپی‌سازی مشکل دارم؛ مریمی که در کار هست.

خودش یک آدم مستقل است که روی این هم خیلی تأکید می‌شود؛ خانواده‌ای ندارد، خودش روی پای خودش ایستاده و یک نمونه ایده‌آل‌گرای زن یا دختر جوانی هست که در جامعه ایران خیلی زیاد است و اصلا دیده نمی‌شود و در سینما هم به چنین شخصیت‌هایی خیلی کم پرداخته شده.

ماجرای اسیدپاشی که در سال‌های گذشته بارهاوبارها تکرار شده، یکی از موضوعاتی است که همیشه افکار عمومی را آزار داده است؛ همه ما در برابر اتفاقاتی که در اصفهان برای دختران و زنان جوان افتاد یا پیش‌از‌آن، احساس ناراحتی و عذاب می‌کردیم اما قرارگرفتن در شرایط آنها و به‌جای آنها‌بودن، چیزی است که خیلی از ما حتی فکرش را هم نمی‌توانیم بکنیم اما شما به‌واسطه این نقش در این موقعیت بودید.

واقعا چه اتفاقی برای آدم می‌افتد؟

من فکر می‌کنم این دختر فیلم لانتوری با قربانیان اسیدپاشی یک وجه‌تمایز دارد؛ چون درباره قربانیان اسیدپاشی معمولا تمرکز بر روی آنها پس از این اتفاق صورت می‌گیرد و کسی خیلی درپی آن نیست که بداند آنها تا قبل از آن اتفاق چگونه زندگی می‌کرده‌اند اما مریم «لانتوری» این‌چنین نیست!

بخش عمده‌ای از فیلم درباره زندگی او قبل از حادثه اسیدپاشی است؛ او یک زن مستقل و روشنفکر است که کار مطبوعاتی می‌کند و فعال اجتماعی است. درواقع این ترکیب خیلی ترکیب مهمی است اما درباره گریم باور کنید هنوز برای من کابوس است و تا مدت‌ها فکر می‌کنم هنوز با آن درگیر باشم، چون از صبح که ما کار ماسک را شروع می‌کردیم و سه ساعت هم طول می‌کشید تا شب که نور بود، من زیر ماسک بودم و به‌جز ندیدن با آن، با نی‌غذاخوردن هم اضافه کنید!

موقعیت خیلی وحشتناکی است، به‌طوری که وقتی شب این ماسک را برمی داشتند تا چند ساعت احساس نمی‌کردم آن را برداشته‌ام و مدام به خودم می‌گفتم اگر یک لحظه این روی صورتت بچسبد، چه کار می‌کنی؟ این ترس‌هایی بود که با تنگ‌بودن و نفس‌نکشیدن زیر ماسک خیلی تجربه سنگینی برایم رقم زد، ولی من خیلی آگاهانه می‌خواستم آن را تجربه کنم تا ببینم حداقل در ۱۰ روز چه اتفاقی ازنظر فیزیکی برای آدم می‌افتد.

این فیلم، ما را با همان پرسش همیشگی که معمولا در این‌‌ مواقع پیش می‌آید، روبه‌رو می‌کند: بخشیدن یا نبخشیدن؟ خود شما چه فکر می‌کنید؟ به نظرتان مریم باید می‌بخشید؟

اولا اینکه فیلم درباره همه این قضاوت‌هاست، آدم‌های این فیلم وقتی روبه‌دوربین حرف می‌زنند، ناخودآگاه شعار می‌دهند و فقط لحظاتی که به خود کاراکترها نزدیک می‌شوی، وقتی است که با دوربین صحبت نمی‌کنند؛ درواقع فقط پلان نهایی مریم است که انگار دارد با خودش صحبت می‌کند و خودِ خودش است!

آن چیزی که برای من مهم بود، نشان‌دادن این موضوع بود که بخشش فقط یک مسئله اخلاقی نیست، بلکه یک نیاز روانی است و می‌خواستم به این درک برسم که چرا باید بخشید؟ نه به‌این‌دلیل که بخشیدن کار خوبی است، بلکه به‌این‌دلیل که بخشیدن به آن قربانی کمک می‌کند تا بتواند از آن اتفاق فاصله بگیرد؛ درواقع وقتی بخشید، آن آدم را از زندگی‌اش حذف کرد!

بازی‌کردن در مقابل «نوید محمدزاده»، آن هم در نقش یک بیمار روانی که عاشق شده، چه چالش‌هایی داشت؟

واقعیتش این است که باوجود تضاد این دو آدم، فکر می‌کنم جذبه‌ای که برای هم داشتند، مهم بود و ما سعی کردیم در کار روی این موضوع تمرکز داشته باشیم.
مریم درگیر این آدم می‌شود، دلش برای او می‌سوزد و آن آدم را به نوعی سوژه خبرنگاری می‌داند و درواقع برای خودش مشخص نیست که می‌خواهد با این آدم چه‌کار کند؟ نمی‌خواهد آن را رد کند، چون قصد تحقیرش را ندارد و درعین‌حال هم تکلیفش با این آدم مشخص نیست!

سینما را ادامه می‌دهید یا ترجیح می‌دهید باز هم منتظر نقشی بمانید که شما را از هر نظر قانع به بازی کند؟

من روشم همین است؛ خودم را تکرار نمی‌کنم! من آنچه را می‌خواستم از این نقش گرفتم و تا روز آخر روی آن کار کردم و الان هم از انتخابم راضی هستم و بستگی دارد چه پیشنهادهایی داشته باشم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج