پاشایی به «سیاوش ایرانی» تبدیل شد
کتاب «یکی بود، یکی نبود- مرتضی پاشایی؛ یک تحلیل اجتماعی- ارتباطی» امروز با حضور دکتر مهدی محسنیانراد، مدرس دانشگاه و پژوهشگر ارتباطات و رسانه، دکتر مسعود کوثری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر ارتباطات اجتماعی و اسماعیل رمضانی، نویسنده کتاب رونمایی شد.
امیر لعلی، مدیر انتشار سیمای شرق در ابتدای این مراسم گفت: کتاب «یکی بود، یکی نبود» در اوایل بهار ۹۴ مجوز گرفت اما به دلایلی با تأخیر زمانی نسبت به انتشار کتاب اقدام کردیم.
لعلی: پدیده پاشایی، معلول رابطه جامعه- رسانه است
وی اظهار داشت: طی ده ماه گذشته شاهد آن بودهایم جامعه در برهههایی درگیر هیجانات ناشی از درگذشت مرتضی پاشایی بود اما ما سعی کردیم کتاب «یکی بود، یکی نبود» را به دور از این هیجانات رونمایی کنیم.
وی افزود: پدیده مرتضی پاشایی از ابعاد مختلف قابل بررسی است و این پدیده تحلیلهای اجتماعی از یک واقعیت را ارائه میدهد اما این مبحث مهم است که آیا این واقعیت حقیقی است یا برساخته و رسانهها در این مورد چه نقشی ایفا کردهاند.
مدیر انتشارات سیمای شرق خاطرنشان کرد: پدیده مرتضی پاشایی شاید بیش از آنکه معلول واکنش اجتماعی در مقابل مرگ یک خواننده، نوازنده یا هنرمند باشد، معلول رابطه جامعه- رسانه است.
لعلی افزود: اینجا رسانههای غیر رسمی در نبود یا بیتوجهی رسانههای رسمی، نقش مؤثری ایفا کردند و بدون ارائه تحلیلهای جامعهشناسانه و ارتباطی از دلایل تأثیرپذیری شدید اجتماعی از رسانههای غیر رسمی، بهویژه شبکههای پیامرسان فوری موبایلی در این موضوع، امکان بررسی پدیده پاشایی و اینکه آیا بارها این پدیده تکرار خواهد شد یا خیر، وجود ندارد.
وی در پایان گفت: آنچه مسلم است اینکه وقت آن رسیده است که در سیاست نفی رسانههای غیررسمی تجدید نظر کنیم و قدرت آنها را در مقابل رسانههای رسمی باور داشته باشیم.
رمضانی: چرا از پرداختن به این سوژهها پرهیز میکنیم؟
اسماعیل رمضانی، نویسنده کتاب «یکی بود، یکی نبود» نیز در میزگردی که با مدیریت امیرعباس تقیپور، مدیرمسؤول ماهنامه مدیریت ارتباطات برگزار شد، گفت: نگاهم برای نگارش این کتاب یک نگاه روزنامهنگارانه بود و در واقع انگیزه اصلیام برای تدوین کتاب این بود که بپرسم چرا جامعه دانشگاهی ما از پرداختن به چنین سوژههایی پرهیز میکند.
مرتضی پاشایی در افکار عمومی برجسته شد و این انکارنشدنی است. گرچه به مرور زمان این تب و هیجان اجتماعی افول خواهد کرد. این آدم به یک پدیده و سوژه اجتماعی تبدیل شد اما چرا از پرداختن به این سوژهها پرهیز میکنیم؟
وی با بیان این که از این جریان میتوان پی به ویژگیهای مختلف شخصیت و جامعه ایرانی برد و آن را واکاوی کرد، اظهارداشت: با نوشتن این کتاب خواستم مستندی تهیه کرده باشم تا به عنوان یک مرجع برای آیندگان و تحقیقات آتی باقی بماند.
محسنیانراد: پدیده پاشایی، نتیجه «سرایت روانی» است
دکتر محسنیان راد نیز در این مراسم گفت: اصولاً در همه جای دنیا و کشورهای پیشرفته رسم بر این است که درباره رویدادهایی که جامعه را تحریک کرده، بعد از انتشار خبر، کتابی منتشر شود و فاصله انتشار این کتاب با وقوع رویداد چنان کم است که ما را متعجب میکند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: کتاب «یکی بود، یکی نبود» مرتضی پاشایی خلاء موجود در زمینه صرف و انرژی برای تولید یک اثر ژورنالیستی را پر کرده است.
محسنیانراد با اشاره به اینکه «من پاشایی را نمیشناختم و یک روز متوجه شدم که این پدیده در جامعه اتفاق افتاده است»، بیان کرد: فکر میکنم دانشگاهیان وقتی این اتفاق افتاد، چندان تعجبی نکردند.
ما این پدیده را میشناختیم. این پدیده، نتیجه «سرایت روانی» است؛ سرایت روانی محرکی است که باعث تحریک یک جمع میشود. این جمع میتواند کوچک باشد اما این تحریک از یک جمع به جمع دیگر منتقل میشود و پس از یک چرخه دوباره با قدرت بیشتری به آن جمع برمیگردد.
این استاد ارتباطات چاپ کاریکاتوری در روزنامه ایران که موجب خشم آذریها شد را نمونه دیگری از این «سرایت روانی» عنوان کرد و گفت: مسائلی وجود دارند که در لایههای زیرین اجتماع پنهان هستند و این طبیعی است.
در جریان انقلاب اسلامی وقتی بچهای روی دیوار مینوشت مرگ بر شاه و یک نظامی به او شلیک میکرد، یک نفر به او اعتراض میکرد و بقیه کار او را ادامه میدادند و این اتفاق زیر یک سقف جغرافیایی انجام میشده اما امروز آن سقف جغرافیایی برداشته شده است.
محسنیانراد گفت: نویسنده در ابتدای کتاب میگوید که «فاصله زیادی بین نخبگان و نسل جدید ایجاد شده است» اما باید بگویم که نخبگان شبیه دانشمندان هستند با این تفاوت که آنها دغدغه مردم را دارند و نگران مردم هستند.
محسنیانراد تصریح کرد: متأسفانه ما دچار یک سوءتفاهم ۳۵ ساله در خصوص مفهوم «وحدت کلمه» هستیم و گویی همه باید یک پدیده را تأیید یا نفی کنند. اگر این سوء تفاهم کنار بگذاریم متوجه میشویم که کسانی که به خیابان میآیند و سوگواری میکنند، کار خلافی نکردهاند.
وی ادامه داد: تحقیقاتی انجام شده در رابطه با اینکه آناتومی انقلاب را کشف کنند و ببینند که انقلابهای جهان چه اشتراکاتی با یکدیگر دارند. در این زمینه دو کتاب وجود دارد که میگوید هر انقلابی ۹ مرحله را طی میکند.
در مرحله اول یک اتفاق نظر ایجاد میشود که موردی بد است. برای مثال در دوران مشروطه، رنج سنگین انقلابیون از عقبماندگی بود. در مراحل بعدی که حکومت سقوط میکند و «بد» میرود، همه به این فکر میکنند که چه چیزی خوب است و در این مرحله پراکندگی نظر به وجود میآید. ما در این ۳۵ سال دچار سوءتفاهم «وحدت کلمه» هستیم و انتظار این است همه یک شکل، با یک تفکر و نظر باشند.
این استاد ارتباطات با اشاره به اینکه پدیده پاشایی یک امر طبیعی است، گفت: بگذارید مردم زندگیشان را بکنند، این که عدهای برای سوگ خواننده مورد علاقهشان به خیابان میریزند، ناهنجاری نیست.
کوثری: احتمال بروز اجتماعات لحظهای مجدد، زیاد است
مسعود کوثری، پژوهشگر ارتباطات اجتماعی نیز در این مراسم با اشاره به اینکه دادههای اجتماعی ما در گذر زمان از بین میرود و کتاب از این منظر کتاب خوبی است، گفت: ما در مورد خیلی از مباحث مشابه با فوت مرتضی پاشایی، مطالعات تکنگاری نداریم و باید منوگرافهایی در این زمینه تدوین شود تا دادههای لازم برای تحقیقات آینده را فراهم کنند. بهتر است در ایران خیلی حرف تئوری سطح بالا نزنیم و در مورد مستند کردن اتفاقات مشابه با تشییع جنازه مرتضی پاشایی، فعالیتهای بیشتری انجام بدهیم.
وی اظهارداشت: در مورد این حرف نویسنده که معتقد بود «چرا دانشگاهیان به اینگونه سوژهها نمیپردازند»، باید بگویم که بهتر است هر کسی کار خود را انجام دهد. روزنامهنگار کار خود و استاد دانشگاه شیوه کاری خودش را داشته باشد و جای این دو نباید عوض شود.
وی ادامه داد: اگر این کتاب در غرب منتشر میشد، معنایی متفاوت داشت و در اینجا معنای دیگری دارد. ما یک نظام شهرت و ضد شهرت داریم و البته نظام ضد شهرت بیشتر از نظام شهرت کار میکند، بنابراین نمیتوانیم کسی را ستاره بکنیم. میتوان گفت این کتاب جنبه سلیبریتی ندارد و یک سوژه اجتماعی را دنبال کرده است.
کوثری تصریح کرد: اتفاقی که در جامعه ما افتاده این است که مردم از عرصه سیاسی به عرصه اجتماعی میروند یعنی آن چیزی که با زندگی اجتماعی ما مرتبط است، در واقع یک نوع دلزدگی از امر سیاسی است که ما را به سمت عرصه اجتماعی هدایت میکند و پاشایی در چنین فضایی مطرح شد.
وی افزود: شبکههای اجتماعی و جوان بودن پاشایی میتواند به امر ایجاد یک اجتماع لحظهای کمک کند و احتمال بروز اجتماعات لحظهای حول محور اتفاقات زیاد است.
کوثری با اشاره به اینکه باید منتظر پدیدههای مشابه باشیم، گفت: مردم از تقسیمبندیهای سیاسی خسته شدهاند و دنبال یک لایه آرام در زندگی اجتماعی هستند که کاری با سیاست نداشته باشد.
این استاد دانشگاه یادآور شد: مرتضی پاشایی با توجه به شباهتش به شخصیت «سیاوش» شاهنامه و تأثیر داستان سیاوش بر روی ذهن جامعه ایرانی، تبدیل به «سیاوش ایرانی» شد.
کوثری با بیان این که جامعهشناسی همیشه به دنبال برقراری نظم بوده و نظریات عواطف اجتماعی چندان در آن پررنگ نیست، تأکید کرد: ما در جامع جدید دائماً در معرض مباحث مختلف هستیم و مدیریت اجتماعی مناسب برای جامعه مدرن این است که به ایجاد تنفسگاههای مناسب برای مردم بیندیشد و تخلیه روحی مردم را به تعویق نیندازد.
درغیر اینصورت این تنشها به صورت خشونت در جامعه یا در شکلهایی دیگر تخلیه میشود و ما ناگهان با انفجاری از عواطف کنترل نشده در جامعه روبهرو میشویم که میتواند خشونتهای تلخی را رقم بزند.
در پایان این مراسم از کتاب «یکی بود، یکی نبود» رونمایی شد.
نظر کاربران
خدا بيامرزدش.....راستي اين بابا كيه ؟؟؟؟؟ خيلي شبيه فرها آئيشه...... جل الخالق