۲۳۵۷۸
۳۵ نظر
۵۰۰۷
۳۵ نظر
۵۰۰۷
پ

ازدواج همکلاسی ها بعد از شصت سال!

دو تن از شهروندان ایالت تنسی آمریکا، بعد از شصت سال آشنایی تصمیم گرفته اند با هم ازدواج کنند.

ازدواج همکلاسی ها بعد از شصت سال!



برترین ها: دو تن از شهروندان ایالت تنسی آمریکا، بعد از شصت سال آشنایی تصمیم گرفته اند با هم ازدواج کنند.

به گزارش برترین ها ، پگی شاستر و هنری فروید، که هر دو در دهه هشتم زندگی خود هستند، در اوایل دهه ۱۹۵۰ در دانشگاه با هم آشنا شدند و به هم علاقه پیدا کردند.

به گفته هنری فروید، این دو همکلاسی با هم نقاط مشترک زیادی داشتند، گاهی همدیگر را می دیدند و با هم صحبت می کردند، اما شرایط زندگی راه آنها را از هم جدا کرد. فروید می گوید "هر یک از ما با شخص دیگری ازدواج کردیم. گویا زمان مناسب برای بودن ما با هم هنوز فرا نرسیده بود و زندگی هر یک از ما در مسیر جداگانه ای ادامه پیدا کرد."

ازدواج همکلاسی ها بعد از شصت سال!

در یکی از جلسات کلیسا در سال ۲۰۰۱، هنری که همسر خود را از دست داده بود، خبر بیوه شدن پگی را شنید و در نامه ای با او ابراز همدردی کرد. ۱۰ سال بعد، هنری از طریق ای میل از پگی خواستگاری کرد.

هنری می گوید "آتشی که بیش از شصت سال زیر خاکستر مانده بود حالا شعله ور شده است و ما تصمیم داریم روزهای باقیمانده عمرمان را در کنار هم بگذرانیم."

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • mohsen

    عجب

  • Melody

    akhe nazi aziZam

  • سپیده

    چقدر بانمکن. من عاشق پدربزرگ ها و مادربزرگهام.

  • رها

    این یعنی هیچوقت برای با هم بودن دیر نیست.

    پاسخ ها

    • تبسم

      (+)موافقم دوست عزیز

    • آنا

      با این که آدم رمانتیکی نیستم.....ولی باهات کاملا موافقم!

    • taraneh

      kheili jomle zibae.

    • Melody

      raha afarin kheyli ziba gofti aziZam

    • رها

      آنا ، ترانه و تبسم عزیزم قابل شما رو نداشت.

    • رها

      خواهش می کنم ملودی جان قابل تو رو نداشت عزیزم.

  • تبسم

    آتشى كه بعد از ٦٠ سال...."

    عجب "اتش"پر دوامى بعد از اين همه سال شعله ور شد!!!

  • فاران

    خیلی جالب بود اما بذارید مختصر داستان عشق استاد شهریار رو براتون بگم و شاید هم خونده باشید :
    استاد شهریار در سن 26 سالگی به نیشابور تبعید میشود ، بعد از شنیدن خبر فوت پدرش به شدت افسرده و بیمارمیشود و اجازه دادند به تهران برگردد . پری ، معشوقه او برای عیادتش به بیمارستان میرود و همدیگر را در آغوش میگیرند و اشک میریزند :

    آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
    بى وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا؟

    نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
    سنگدل این زودتر مى خواستی، حالا چرا؟
    این شاعر جوان متوجه میشود که امیر اکرم پسر عموی رضاشاه پری را خواستگاری کرده است و پری هم تمایل داشته و پاسخ مثبت میدهد :

    بُرو ، ای تُرک که تَرک تو ستمگر کردم
    حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم

    عهد و پیمان تو با ما و وفا با دیگران
    ساده دل من که قسم های تو باور کردم

    شب عروسی پری با تیمسار امیر اکرم بود شاعر جوان چنین سرود :

    بنال ای نی که من غم دارم امشب
    نه دلسوز و نه همدم دارم امشب

    به دل جشن و عروسی وعده کردم
    ندانستم که ماتم دارم امشب

    پس از چند سالی امیر اکرم میمیرد و پری با دخترش به خانه پدر میرود اما همچنان دل به شهریار بسته است پس به سراغ او میرود :

    یار و همسر نگرفتم، که گرو بود سرم
    تو شدی مادر و من، با همه پیری پسرم

    تو جگر گوشه هم از شیر بُریدی و هنوز
    من بیچاره همان عاشق خونین جگرم

    خون دل می خورم و چشم نظربازم جام
    جُرمم این است که صاحبدل و صاحب نظرم

    من که با عشق نراندم به جوانی هوسی
    هوس عشق و جوانی است به پیرانه سرم

    پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
    پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
    و... !!!

    پاسخ ها

    • آسمان

      مرسی فاران

    • nili

      kheyli shere khubo mani darie... khub bud merC

    • marzieh

      فاران جان مرسی
      داستان تو بهتر بود

    • برف

      مرسی آقا فاران، داستان قشنگی بود، خدا رحمت کنه استاد شهریار رو.

    • فاران

      ممنون از همه ی دوستانی که حوصله به خرج دادن و کامنت طولانی ام رو خوندند ( آسمان - نیلی - مرضیه - برف و ... ) .

    • مستانه

      شنیدن داستان شهریار برای بارها و بارها باز جذاب و دوست داشتنیه. مچکرم از خلاقیتت آقای فاران

    • Melody

      mersi faran (+)

    • عسل

      خیلی قشنگ بووود

  • hoda

    وا!!!!!60سال پیش ازدواج میکردین.نه بابا اینا جدیدا گفتن از تنهایی در بیایم.

  • تبسم

    فاران جون خط اخر از همه باحال تر بود ... پدر ملتى رو اين داستان دراورده،موافقى؟؟!!!!!!

    پاسخ ها

    • فاران

      خب این نظر شهریار بود ولی بی ربط به کامنت شما هم نیست ، موافقم .

    • تبسم

      مرسی0(+)

  • baran

    خیلی خیلی زیبا بود فاران عزیز+

    پاسخ ها

    • فاران

      ممنون باران جان ، درود برشما .

  • hiva

    چه جالب و بامزه !!
    الهی به پای هم پیر بشن !!!!!!! :)

  • عسل

    من نه مثبت و منفی میتونم بدم نه پاسخ. اما مثل همیشه متن فاران عالی بود. ممنون

    پاسخ ها

    • فاران

      لطف دارید عسل جان . ( + )

  • reyhoon

    میگن دل به دل راه داره...

  • برف

    الهی که خوشبخت بشن :)

  • من

    پیرمرده چه خوشحاله..!!!!

  • بابک

    یادم باشه شماره تلفن ها،شماره ایمیل های .... را دور نندازم شاید یک روز به کار بیاد.

  • فریده

    اگه قرار به نرسیدن باشه بهتره که هیچوقت نرسن جوونی وشادابیشون از بین رفته ......

  • کوروش

    چرا همون ده سال پیش که فهمید خانم بیوه شده ازش خواستگاری نکرد در ضمن فاران عجب حوصله ای داری

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج