۲۰۲۶۰۳
۵ نظر
۵۰۰۵
۵ نظر
۵۰۰۵
پ

ناگفته‌های کامبیز دیرباز از «میکائیل»

بازیگر نقش «میکائیل» می‌گوید: «مجبور بودیم برای ساختن قهرمان سریال کمی هم از واقعیت‌ها فاصله بگیریم. ما می‌خواستیم قهرمان‌سازی کنیم و به نوعی با باور مردم این قرار را بگذاریم که قهرمان قصه ما اگر اراده کند می‌تواند مثلا شش نفر را به طور همزمان بزند.»

خبرگزاری ایسنا: بازیگر نقش «میکائیل» می‌گوید: «مجبور بودیم برای ساختن قهرمان سریال کمی هم از واقعیت‌ها فاصله بگیریم. ما می‌خواستیم قهرمان‌سازی کنیم و به نوعی با باور مردم این قرار را بگذاریم که قهرمان قصه ما اگر اراده کند می‌تواند مثلا شش نفر را به طور همزمان بزند.»

کامبیز دیرباز در بخشی از گفت‌وگوی خود با جام‌جم، درباره شخصیت میکائیل در سریالی که به همین نام از شبکه یک سیما پخش شده است، توضیحاتی داده که در زیر می‌خوانید:

- همه چیز از پیشنهاد کارگردان و نویسنده آغاز شد. مقدم و نعمت‌الله به من گفتند چنین نقشی هست که قرار است آن را کار کنیم و از روز اول هم برای ایفای آن به تو فکر کرده‌ایم. من از این پیشنهاد خیلی خوشم آمد. فیلمنامه را هم که خواندم احساس کردم نقش را دوست دارم. به نظرم خاص و متمایز بود. نگاه متفاوتی شده بود به پلیس. حداقل من کمتر نمونه چنین پلیسی را در آثار تلویزیونی و سینمایی دیده بودم. دو سه ماه تا آغاز فیلمبرداری فرصت داشتم تا روی نقش تمرکز کنم.

- مقدم گفت برو آماده شو و وزنت را هم پایین بیاور. آن زمان وزنم بالا بود. آن دو - سه ماه فرصت تبدیل شد به یک سال. در این مدت ۲۵ کیلو از وزنم را کم کردم تا بدنم آماده باشد. تمرین‌هایی هم با موتور انجام دادم تا مهارت کافی موتورسیکلت‌سواری را بیاموزم. با دوستان پلیسی هم که داشتم ارتباط بیشتری برقرار کردم تا با نوع روابط‌شان با یکدیگر آشنایی پیدا کنم.

ناگفته‌های کامران دیرباز از «میکائیل»

خلاصه آن که روی نقش میکائیل مطالعه و تمرکز کردم. این فرصت یکساله که ناخواسته هم پیش آمد فرصت خیلی خوبی بود تا به میکائیل نزدیک شوم. معمولا چنین فرصتی همیشه دست نمی‌دهد. در بیشتر آثار نمایشی بازیگر از زمان امضای قرارداد تا رفتن جلوی دوربین یکی دو هفته یا در نهایت یک‌ ماه فرصت دارد. سعی کردم از این فرصت یک ساله نهایت استفاده را ببرم.

- من از همان آغاز کار با فیلمنامه‌ای روبه‌رو بودم که تقریبا کامل و بسته شده بود. ۷۰ تا ۸۰ درصد دیالوگ‌هایی که مردم در سریال شنیدند، از قبل در فیلمنامه آمده بود و ۲۰ درصد بقیه هم در تمرین‌ها درمی‌آمد. سعید نعمت‌الله تا آخر فیلمبرداری سریال، سر صحنه حضور داشت. امکان نداشت که حتی یک پلان بدون حضور او تصویربرداری شود.

این حضور یک آرامش برای بازیگر به همراه می‌آورد. فرصت مغتنمی برای من هم بود. خالق میکائیل همیشه در کنارم بود و پشت مانیتور نشسته و آمادگی داشت تا به سوالاتم پاسخ بدهد و چالش‌های تحلیلی ناشی از نقاط کور را برایم حل کند. اینها باعث می‌شد که تیم بازیگری با آرامش جلوی دوربین حاضر شوند و نتیجه‌اش شد سریال میکائیل.

- ویژگی‌های میکائیل یکی - دو تا نیست. میکائیل پلیسی از جنس مردم بود. او مانند بسیاری از پلیس‌هایی که قبلا در فیلم‌ها و سریال‌ها دیده بودیم دست‌نیافتنی و عجیب و غریب نبود. نمونه این پلیس را در شهر خودمان هم می‌توانیم ببینیم. میکائیل حتی زمانی که لباس شخصی می‌پوشید برای بیننده کاملا قابل لمس بود.

او در زندگی شخصی هم سختی‌های زیادی کشیده؛ پدر و مادرش را در کودکی از دست داده و خواهر کوچکش را به سر و سامان رسانده و همین اتفاقات او را تبدیل به یک شخصیت ملموس و شبیه مردم کوچه و بازار کرده بود. لحنی را که نعمت‌الله روی کاغذ برای این شخصیت در نظر گرفته و خودم تکمیلش کرده بودم، دوست داشتم و فکر می‌کنم متفاوت بود. ما قبلا پلیسی با این لحن حرف زدن کمتر دیده بودیم.

- خدا را شکر من ‌تا به حال گذرم به کلانتری نیفتاده است اما قطعا پلیس‌های فداکاری داریم. پلیس قدر و قدرتمندی داریم که جامعه در امنیت است. این را نسبی می‌گویم البته. اگر هم ضعف و کاستی‌ای هست امیدوارم تماشای این سریال بر ماموران پلیس اثر مثبت بگذارد و تشویق‌شان کند که بیش از پیش در دل خطر بروند.

- به هر حال ما مجبور بودیم برای ساختن قهرمان سریال کمی هم از واقعیت‌ها فاصله بگیریم. قرار نبود فیلمی مستند درباره پلیس‌ها بسازیم. از این دست آثار به اندازه کافی در شبکه‌های تلویزیونی نشان داده می‌شود. ما می‌خواستیم قهرمان‌سازی کنیم و بر مبنای همان جمله معروف که سینما یک دروغ حقیقی است، به نوعی با باور مردم این قرار را بگذاریم که قهرمان قصه ما اگر اراده کند می‌تواند مثلا شش نفر را به طور همزمان بزند.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • مهدی

    با اینکه واقعا سیروس مقدم یه کارگردان عالیه ولی این سریالش اصلا جذبم نکرد
    داستان غیر قابل باور با نوشته ها و جملات نخ نمای نعمت اله و بازیگران و حتی نوع تصویر برداری های تکراری شبیه زیر هشت و ...
    من پایتخت رو به این ترجیح میدم گرچه زمینه کار کلا با هم متفاوته

  • لیلا

    سریال اصلا باور پذیر نبود حتی در برخی صحنه ها بیننده احساس می کنه به شعورش توهین شده. استفاده از نابازیگران برای نقشهایه حاشیه ای افتضاح بود توی صحنه های درگیری. دیالوگهای بی مزه که بارها و بارها تکرار می شه . فیلمبرداری های خسته کننده از زوایای خاص که شاید سازندگان کار فکر می کنن هنر به خرج دادن اما با تکرار مکرر آن بیمزه تر از بی مزه اش می کنن.
    کلا ایرادات سریال خیلیییییییی بیشتر از محاسنش بود متاسفانه

  • بدون نام

    بیست نفر با کلاشینکف نمیتونستند میکائیل رو از فاصله 10متری بزنن اونوقت میکائیل با کلت داشت یکی یکی همه رو میزد

  • بدون نام

    من نمیدونم چرا مردم فیلمهای هالیوودی پلیسی رو که پر از خالی بندبی های این تیپی توش هست رو میبینن و مدام از تکنیک و ساختار فیلم تعریف میکنن ولی یه فیلم یا سریال وطنی اگه یه سوپر قهرمان داشته باشه براشون غیر قابل هضمه.مثلا فیلم اسکای فال یا نمونه های دیگه از فیلمای جیمزباند و هزاران هزار فیلم دیگه پر از صحنه های غیرواقعیه که تو اون قهرمان هر کاری اراده کنه میتونه بکنه مثلا با موتور از بالای اپارتمانها و ساختمونا بپره ولی اینجا اگه قهرمان فیلم شیش نفر رو بزنه همه دادشون در میاد!!!!!! قهرمان کتک خور رو مردم ما بیشتر میپسندن.

  • علی

    اتفاقا سریال خیلی خیلی زیبا و جذابی بود اونایی که میگن خوب نبوده سخت در اشتباه هستند با تشکر از سیروس مقدم و عوامل سریال مخصوصا بازی خیلی خوب کامبیز دیرباز

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج