لجبازی زن کار دست همکلاسی سابقش داد
وضع مالی شوهرم خوب است و میتواند از عهده پرداخت مهریهام برآمده و بعد از آن با جدایی موافقت کند؛ در حقیقت از شوهرم دلسرد شدهام و نمیدانم که چگونه با خودم کنار بیایم.
دختر جوانی در پاییز ۱۳۸۶ و زمانی که در ترم آخر دانشگاه در رشته روانشناسی تحصیل میکرد با یکی از همکلاسیهایش آشنا شد و بعد از دو سال به عقد یکدیگر درآمدند.
آنها بعد از گذشت یک سال از عقدشان بدون هیچ مشکلی زیر یک سقف رفتند ولی طولی نکشید که در زمستان امسال زن جوان به بهانه گرفتن مهریه، شوهرش را به دادگاه کشاند تا بتواند او را راضی به جدایی کند.
* بحث و جدل در دادگاه خانواده
زن جوان در حضور قاضی شعبه ۲۴۰ مجتمع قضایی خانواده شهید محلاتی دادخواست مهریه ۵۰۰ سکهای خود را ارائه داد و بیان کرد: مهریهام را خواسته و بعد از آن شوهرم را راضی به جدایی میکنم.
وی با اشاره به اینکه خودم نیز دلیل اصلی طلاق را نمیدانم، ادامه داد: وضع مالی شوهرم خوب است و میتواند از عهده پرداخت مهریهام برآمده و بعد از آن با جدایی موافقت کند؛ در حقیقت از شوهرم دلسرد شدهام و نمیدانم که چگونه با خودم کنار بیایم.
مرد در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه بعد از سختیهایی که برای رسیدن به همسرم کشیدهام، طاقت ندارم که به جدایی تن دهم، گفت: مهریه همسرم که ۵۰۰ سکه بهار آزادی است را به طور کامل پرداخت میکنم ولی باید بداند که دلیلش برای جدایی قانع کننده نیست.
وی افزود: من و همسرم در تمام شرایط با یکدیگر تفاهم داریم و در مدت آشناییمان هیچ گاه با یکدیگر اختلافی نداشتیم بنابراین باید بداند که درخواستش غیر منطقی است.
زن در حالی که ایستاده بود، عنوان کرد: میخواهم بدون شوهرم زندگی جدیدی را بسازم و به آرزوهایی که در زندگی مشترکمان به آن نرسیدهام، دست یابم.
مرد در انتها بیان کرد: به هیچوجه زنم را طلاق نداده و میخواهم او دست از لجبازیاش بردارد.
* عدم صدور حکم طلاق؛ دلسردی زن
زن عنوان کرد: شوهرم را دوست دارم ولی به دلیل دلسرد شدنم، زندگی در کنار او برایم غیر ممکن است بنابراین از شوهرم میخواهم با درخواستم موافقت کند.
قاضی این شعبه بعد از شنیدن اظهارات زن و مرد، آن دو را به مصالحه دعوت کرد و از مرد خواست که با رفتارهایش دل زن را به دست آورد همچنین از زن خواست که گذشت داشته باشد.
بعد از چند دقیقه سکوت قاضی این پرونده جلسه را خاتمه داد.
نظر کاربران
مثلا قشر تحصيل كرده اند، اون هم روان شناسى كه بايد خودشون الگوى رفتارى باشند، و ديدشون با بقيه كمى فرق كنه...
پاسخ ها
مثلا هستند اما به اندازه یه ارزن اگه عقل و شعور داشتند کارشون به اینجا نمیکشید
شاید روانشناسی پیام نور خونده یا دانشگاه آزاد! تبسم خانم
پاسخ ها
ببخشید تاریک بود دکترای هاروارد تون رو ندیدیدم!
منظورتون اینه که تحصیل در دانشگاه خاص میتونه آدمهای خاص تحویل جامعه بده؟
کاش آدم اصلا درس نخونه، اما متوجه باشه که حرف ناسنجیده اش توهین به عده زیادی از دانشجوهای این مملکته که دارند در دانشگاه هایی که از نظر شما اعتبار ندارند درس می خونند، و بسیاری شون هم افرادی هستند به مراتب موفق تر از تحصیل کردگان دانشگاه های مد نظر شما!!!
مدیران سایت شما هم؟از نظر شما نظرهای غیر قابل انتشار فقط اونهایی هستند که از خط قرمز های سیاسی رد شده باشند؟
آقا شاهین قربون زبونتون. گل گفتین.کاملاً با نظرتون موافقم.
وقتی خوشی زیادی زیر دل کسی میزند کاری نمی شود کرد . بی دردی هم واقعا بد دردی است
فیلمی دیده بودم به اسم
docor t and women
زنه دکتر یه بیماری روانی اینجوری میگیره
به اسم نمیدونم چی
ومیگن این بیماریو زنهای میگیرن که توزندگی هیچ چالشی نداشته باشن
به قول ما ایرانا
شکم سیری!!!
عزیزانم عرض میکنم خدمتتون مشکل از کجا آب میخوره این خانم عزیز یا دلش واسه شور و حال دوران مجردیش تنگ شده یا زیر سرش بلند شده میگی نه برو از خودش بپرس
hosele nadashtam bekhponam ama mamnon
دوستان عزيز كه در بالا بحث دانشگاه رو كرديد؛ به نظر من رفتن به دانشگاه فقط ديد بهترى نسبت به مسائل به ادم ميده، نه اينكه از كدوم دانشگاه فارغ التحصيل شده باشيم. و در ضمن مطالعه ازاد به نظر من باعث اطلاعات گسترده ترى ميشه تا تحصيلات روتين،و اين ارتباطى به تحصيلات عاليه نداره.