سخنرانی ربیعی در افتتاحیه جشنواره فجر
دکتر علي ربيعي وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعي در آيين افتتاحيه جشنواره فيلم فجر سخنراني کرد.
همزمانی جشنواره فیلم فجر با ایام انقلاب حاوی این پیام است که سینمای ایران سینمایی است که با تحول بزرگ اجتماعی ایران عجین شده . سینمایِ انقلاب اسلامی ایران است.
من از دو جهت دغدغه فرهنگ و سینما را دارم یکی اینکه در این رشته معلمی کردم و یکی دیگر اینکه وزیر وزارتخانه ای هستم که درد و رنج، ناعدالتی و بیکاری، امید و نشاط و شادی، ایجاد شغل و ایمن سازی از آینده با تامین اجتماعی و سرمایه اجتماعی و تعاون رابطه موثق بزرگی با حوزه فرهنگ می تواند داشته باشد .
چون در جمع سینماگران هستم می خواهم بحثی را مطرح کنم.
سینما یک شکل هنری و در عینحال یک رسانة ارتباط جمعی است. جمع این دو ویژگی در میان هنرها منحصر به سینماست. سينما به عنوان هنر خصوصيات منحصر به فردي دارد كه آن را از ساير هنرها متمايز ميسازد و نيز به عنوان رسانة ارتباط جمعي از ويژگي هنري بودن برخوردار است كه آن را در ميان ساير رسانهها متمايز ميسازد. سینما اگر چه رسانهای هنری است، اما به همان اندازه که اهمیت هنری دارد، دارای اهمیت و ارزش رسانهای نیز هست، اهمیت و ارزشی که سایر هنرها از آن برخوردار نیستند.
فیلم تنها هنر-رسانهای است که امکان تجسم تمامی تخیلات بشر که از ابتدای تاریخ جز در ذهن خود نداشته را فراهم آورده است. با فیلم است که انسان برای اولین بار موفق میشود ذهنیات و تصاویر ذهنی ناشی از قوة تخیل خود را به همان صورتی که در ذهن ممکن است دیده شود، مجسم نماید و بدان حیات و حرکت بخشد. فیلم برای اولین بار انسان را قادر میسازد که تخیلات خود را با دیگران شریک شود. نمایش سینمایی طوری است که مخاطب احساس حضور در آن میکند به آنسان که گویی این واقعیت را خود تجربه کرده است. فیلمها به ما این احساس را میدهند که گویی شاهد یک تجربة واقعی هستیم. جنبهای در فیلم وجود دارد که میتوان آن را جنبة حضور نامید که تا حد زیادی واقعه را باورکردنی جلوه میدهد. همین تأثیر ناشی از جاذبة حضور است که در ابعاد مختلف بر روی مخاطب خود تاثیر میگذارد.
همان طور که عرض کردم ما با حوزه وسیعی از مسائل اجتماعی سروکار داریم من می خواهم به رابطه فیلم و جامعه اشاره کنم؛
مطالعات بسیاری در باره سینما انجام شده که همگی نشان دهندۀ نقش سینما در شناساندن خصوصیات جامعهای است که آن را به تصویر میکشد. بنابراین میتوان پرسشهای بسیار زیادی از سینمای ایران در مورد جامعۀ ایران مطرح کرد و با تحلیل فیلمهای مختلف به پاسخ آنها نزدیک شد و در هر تحقیق و تحلیل یک قدم به شناخت کاملتر جامعه به واسطۀ سینما نزدیکتر شد.
اگرچه كليت شرايط اجتماعي شاید در يك يا دو فيلم قابل بررسی نباشد، ولي بازبینی مجموعهاي از فيلمها محقق را به شناخت بهتري از جامعهاي كه فيلمها در آن توليد شدهاند، میرساند. اگر فیلم را مجموعهای از آگاهیها و اطلاعاتی بدانیم که در زمینههای مختلف به مخاطب عرضه میشود و اگر رفتارهای افراد را متأثر از آگاهیها و دانستهها و اعتقادات و ارزشهایشان بدانیم، پس فیلم هم سهم خود را در این رفتارها در سطح فردی و اجتماعی ایفا میکند. با این رویکرد فیلمها میتوانند بخشی از مباحث حوزۀ عمومی جامعه را فراهم آورند و از این نظر تاثیرگذار باشند.
من معتقدم وقتی می خواهیم نسبت سینما و مسائل جامعه ایران بپردازیم باید تاکید کنیم که جریان اصلی سینمای ایران همواره نسبت وثیقی با جامعه داشته باشد و بخش مهم سینمای ایران که به تعبیر مرحوم کاووسی «فیلم فارسی» خوانده می شدند در نسبتی موثق با مسائل اجتماعی ناشی از مدرنیزاسیون جامعه ایران شکل گرفته بود و حاصل از تغییرات اجتماعی در ایران را بررسی و نقد می کرد. نقد شهرنشینی، استثمار پیرامون، استیلای روابط خاص مادی شده بر زندگی اجتماعی ، دوگانه های شهری و روستایی و تغییر تحلیلی برخی از ارزش ها در این نوع فیلم ها قابل مشاهده بود.
من فکر می کنم پارادایم هاي سینمای ایران در قبل از انقلاب ، مثل فيلم گاو هر کدام می تواند برشی بر مسائل زمان خود بوده باشد. ما در برخي از اين قبيل فيلم ها تنهایی آدم های رها شده در برابر بی قانوني و عدم اعتماد به دولت را تماشا می کنیم و يا اينکه با خوانش های مختلفی که از فيلم گاو صورت گرفت، چه خوانش های روشنفکر و چه با اقتباس زیبا از اثر بزرگ زاهدی نشان داد که گاو طلیعه داری شد برای دسته ای از فکرها و نشان دادن جامعه روشنفکری ایران در آن زمان که چه دغدغه هایی دارد.
سینمای بعد از انقلاب نیز مسئول و معتقد به نقد اجتماعی و هوشیار نسبت به تغییرات بود. سینمای بعد از انقلاب دل مشغول مسائل و مردم زمان خودش بود . من معتقدم این سینما به آرمان های انقلاب و برای ماندگاری ارزش های اصیل انقلاب وفادار بوده است.
هرچند برخی در مقاطعی همه این مجموعه و یا بخشی از آن را برنتافتند. من معتقدم سینمای ایران صدای مردم بوده و همواره با جامعه ایران رابطه تنگاتنگی داشته است.
در سينماي ايران تا كنون قدمهاي مهمي برداشته شده است. آنچه ميتوان دربارة وضعيت اجتماعي سينماي ايران به طور كلي بیان کرد، رد یک تصور اشتباه است. برخی بر این باورند که سینمای ایران گونهها و موضوعات محدودی را پوشش میدهد و نماینده قشر خاصی از جامعه است. اين تصور با توجه به كليت فيلمهاي ساخته شده پس از انقلاب، اشتباه است و در کلیت سینمای ایران تنوع زيادي مشاهده میشود. در دورههاي مختلف سينمايي به دليل فضاي سياسي و شرايط اجتماعي متفاوتي كه حاكم بوده است، سياستگذاريهاي فرهنگي و نيز حمايتهاي عملي در توليد سينما تغییر کردهاند و همين تغییرات سبب شده است كه مجموعة فيلمهاي توليد شده طي سی و چند سال پس از انقلاب، به نوعي جريانهاي فكري متعدد موجود در جامعه را نمايندگي كنند و به اين ترتيب قادر به بازتاب نظرات مردم، گروههای مختلف اجتماعی و شرايط اجتماعي و سياسي معاصر خود به انحای مختلف باشند.
در یک بازۀ زمانی ۳۰ ساله میتوان مشاهده کرد که سینمای ایران چندصدایی است، یعنی کم و بیش همه اقشار جامعه و دیدگاههای آنها را به تصویر کشیده است. در جریان آمد و شد دولتهای مختلف با سیاستهای فرهنگی کم و بیش متفاوت، نسبت شنیده شدن و دیده شدن صدا و تصویر در هر یک از این گروههای اجتماعی با زمانهای دیگر متفاوت بود اما شنیده می شد. به همین سبب در بلند مدت سینمای ایران مجموعۀ متنوعی است که در آن میتوان کلیت جامعه را مشاهده کرد و با مطالعه آن به شناخت متناسبی از جامعه ایران رسید.
من در پایان صحبتم معتقدم که کسی نمی تواند به هنرمند بگوید که از چه راهی برود و چگونه بیاندیشد، اما می خواهم مسائلی را مطرح کنم که سینمای ایران باید به آنها بپردازد.
در آستانه دهه فجر هستیم. این را به نقل مضمون از صحبت های معمار بزرگ انقلاب حضرت امام (ره) می گویم که ایشان وظیفه هنر را تاباندن نور به معضلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می دانستند. من فکر می کنم سینما باید با واقعیت های اجتماعی مثل فقر و نابرابری، واقعیت های حوزه اشتغال، جمعیت قابل توجه معلولین، زنان سرپرست خانوار، واقعیت های سطح سلامت عمومی جامعه، حاشیه نشینی و... می تواند به دستمایه ارزشمندی برای فیلم نامه نویسی و قصه گویی فراهم کند.
من تعبیری را از مقام معظم رهبری دیدم که بسیار زیباست؛ «سینما کلید پیشرفت کشور است» به اعتقاد من در کنار مسائلی که گفته شد نشان دادن نشاط اجتماعی، جامعه ای با نشاط ایجاد کردن، رشد و توسعه کشور را نشان دادن، امید به آینده را نشان دادن، مسائلی است که سینمای ایران باید به آن توجه نشان دهند.
هر چند ما موضوعات زیاد خوبی برای قصه های خوب داریم اما نمی توانیم قصه های خوب را خوب تعریف کنیم. ما باید به سمت تعریف همه این قصه ها حرکت کنیم . ظرفیت عظیم سینما برای بازگویی واقعیت های اجتماعی بسیار زیاد است.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي در بخش های بیمه ای همان طور که آقای جنتی گفتند رابطه عمیقی با خانه سینما برقرار کرده است با این اعتقاد که این رابطه می تواند بسیار عمیق تر از این بشود که ان شاءالله به آن سمت حرکت خواهیم کرد.
من امروز می خواهم از هنرمندانی تقدیر کنم که هیچ گاه دیده نمی شوند. ما هیچ کدام از این هنرمندان را ندیده ایم، مادران شهیدانی که هنرمندانه اشک خود را با خنده بدرقه عوض کردند. از همسران شهیدی که نقش پدر و مادری را توامان با هم بازی کردند، از کارگر بیکار شده ای که فیلم سرکار رفتن خود را هر روز به خوبی بازی می کند و سعی می کند با نشان دادن سفره ای پر در خانه هنرنمایی کند.
هنرمندان و هنر دوستانی که اینجا هستید، زنی با من صحبت کرد که بیش از ۴۰ سال نداشت اما ۷۰ ساله به نظر می رسید . او به من از غم و رنج دو فرزند یتیم اش صحبت کرد . او خدمات می داد به معلولان ذهنی و به من می گفت چگونه هنرمندانه غم خانواده خودش را پشت در بهزیستی پنهان می کند و برای کودکانی که نه پدر دارند و نه مادر و نه کسی به آنها می گوید کجا هستید و نه کسی سراغی از آنها می گیرد، مادرانه ایفای نقش می کند و وقتی به خانه می رسد غم و رنج خودش را پنهان می کند و پدری و مادری می کند.
جامعه پر از نقش آفرینان است و من می خواهم یادی از آنها بکنم و بگویم دوستان همه ما مسئولیم، سینما هم در مقابل مسائل اجتماعی مسئول است و دولت تدبیر و امید به شما امید دارد که امید را در جامعه هر روز بیشتر از گذشته ایجاد کنید و با غم مردم زندگی کنید و مسائل اجتماعی را باز بتابانید که ما واقعاً نیازمند آن هستیم.
ارسال نظر