گویی اصلاحطلبان به مثابه سرطان هستند!
محمدرضا باهنر چهره شناخته شده اصولگرايان بازهم از واژگان «خوشخيم و بدخيم» براي تقسيمبندي اصلاحطلبان استفاده كرد تا مشخص شود كه در ذهن اين سياستمدار كهنه كار، اصلاحطلبان به مثابه سرطان هستند.
او ديروز محمد فرهادي، پنجمين وزير پيشنهادي دولت براي وزارت علوم را اصلاحطلبي خوشخيم ناميده بود. او سال ٩١ و پيش از انتخابات رياستجمهوري هم با استفاده از ادبياتي خارج از عرف گفته بود كه «بايد مواظب اصلاحطلبان خوشخيم و بدخيم باشيم كه دوباره نخواهند با ساختارشكني بحراني براي كشور ايجاد كنند.»
باهنر اگرچه پس از بيان اين جملات و در پاسخ به روزنامه اعتماد كه از او پرسيده بود؛ چرا اصلاحطلبان را به خوش خيم و بدخيم تقسيم بندي ميكنيد، گفته بود: «همين است ديگر، خوشخيمها را بايد نگه داشت. يك موقع ميگوييم كسي گوشتش نپز است يكي بپز است. با آن كسي كه چنين است بايد كار كرد. واژهها را كاري نداشته باشيد.» استفاده از اين ادبيات براي سياستمداران يا اصلاحطلب ستيزان تمام عيار امري ناشناخته و پديده غريبي نيست اما وقتي اين جملات از سوي سياستمداري كه سالهاست مواضع و رفتارش در ميان اصولگرايان سنتي براي رفيق و رقيباش عيان است كمي عجيب به نظر ميآيد.
اين تعجب از آن جهت دوچندان ميشود كه محمدرضا باهنر طي دو- سه سال اخير از جمله اصولگراياني بوده كه همواره بر از سرگيري فعاليت سياسي اصلاحطلبان تاكيد كرده و در خلوت و جلوت خواستار بازيگري اصلاحطلبان در فضاي سياسي كشور شده است. محمدرضا باهنر كسي است كه در اين دو سال اخير با گفتن جملاتي همچون؛ «هيچ كدام از جناحهاي اصولگرا و اصلاحطلب به تنهايي توان اداره مطلوب كشور را ندارند»، «نياز است هر دو جناح در كشور بمانند و امكان حذف هيچ كدام وجود ندارد.»، «خواهش ميكنيم اصلاحطلبان بيايند.» يا «نياز است هر دو جناح در كشور بمانند و امكان حذف هيچ كدام وجود ندارد. كما اينكه در ٣٠ سال گذشته ديديم هر يك از اين احزاب تا محاق نيز رفتند اما دوباره جان گرفتند و به صحنه بازگشتند.» نشان داده بود كه معتقد به توازن در فضاي سياسي كشور است.
شايد همين مواضع او بود كه باعث شد تا پايداريها بارها باهنر را به عنوان يكي از ساكتين حوادث٨٨ معرفي كنند و بر او بتازند. حالا پرسش اصلي اين است كه چرا اين سياستمدار كهنهكار از ادبياتي خارج از عرف براي تقسيم بندي اصلاحطلبان بهره ميگيرد؟ آيا اصلاحطلبي از منظر او بيماري لاعلاج سرطان است كه بايد به خوشخيم و بدخيم تقسيم شود؟ آيا حرفهاي باهنر مبني بر ضرورت حضور اصلاحطلبان در سپهر سياسي ايران يك تاكتيك بوده است يا آنكه واقعا دبير كل امروز جبهه پيروان معتقد است كه تغيير موضعگيري و هر روز، چيزي گفتن اهميتي ندارد؟
«اصطلاح خوشخيم و بدخيم براي بيماري سخت سرطان ورشد بيرويه سلولها به كار ميرود رشد بيرويهيي كه ديگر در كنترل سيستم بدن نيست، حال ميتواند خوشخيم باشد و منجر به از بين رفتن بدن نشود يا اينكه بدخيم باشد و بدن را از پاي درآورد.» اصطلاح خوشخيم دلالت بر يك بيماري خفيف و غيرپيشرونده دارد و شايد منظور باهنر از اينكه محمد فرهادي، اصلاحطلب خوشخيمي است به اين معنا باشد كه او در صورت راي اعتماد، غير پيشرونده خواهد بود اما باز هم اصولگرايان نسبت به اين اصلاحطلب خوشخيم هم بايد هوشيار باشند.
هر چه هست اصلاحطلبان اميدوارند محمدرضا باهنر كه اين روزها بر صندلي مرحوم حبيبالله عسگراولادي در جبهه پيروان تكيه زده است همچون آن مجتهد سياستمدار، از ادبياتي اخلاقي و گفتاري منصفانه براي تفسير و تعبير جناح رقيب سياسي خود وام بگيرد كه ادب مرد به از دولت اوست. هر چه هست بايد به انتظار نشست و ديد محمد رضا باهنر درباره مواضع سينوسي خود در قبال اصلاح طلبان چه خواهد گفت؟
نظر کاربران
انتخابات مجلس بعدی جواب ایشون رو هم میدیم