در این نقطه از زمین، ۱۳۰ روز است که کسی نخندیده!
روزنامه اعتماد در گزارشی، به فضای تغییر یافته توییتر پرداخته؛ در این گزارش نشان داده شده است که میزان شوخیها و طبع طنزِ کاربران بعد از مرگ مهسا امینی شدیدا تحت تاثیر قرار گرفته است.
روزنامه اعتماد در گزارشی، به فضای تغییر یافته توییتر پرداخته؛ در این گزارش نشان داده شده است که میزان شوخیها و طبع طنزِ کاربران بعد از مرگ مهسا امینی شدیدا تحت تاثیر قرار گرفته است و به نوعی کاربران بسیار کمتر از قبل مرگ مهسا امینی میخندند.
این روزنامه نوشته:
شوخی با سوژههای سیاسی و اجتماعی بخش قابل توجهی از محتوای روزمرهنویسیهای کاربران فضای آنلاین در توییتر را شامل میشود. کرونا، گرانی، رانت و...، حتی ورود ایلان ماسک به توییتر هم دستمایه شوخی کاربران شده بود. اما توییتر فارسی درباره مرگ بهتآور مهسا امینی -به عنوان یک اتفاق اجتماعی، فضای متفاوتی را تجربه کرده است: گویی کاربران در خشم، بهت و سوگی جمعی بودهاند، این را نتیجه جستوجوی کلمه «امروز» در توییتر فارسی میگوید؛ جستوجویی از میان حدود 48.000 توییت با کلیدواژه «امروز» در ماههای شهریور (پیش از مرگ مهسا امینی) و قیاس آن با آذر 1401 (پس از فاصلهای معنادار از مرگ مهسا امینی و قطعی گسترده اینترنت).
کم شدن روزمرهنویسیهای طنز بعد از وقایع پاییز ۱۴۰۱
در این گزارش کلیدواژه «امروز»، در بازه زمانی دو ماه شهریور و آذر 1401 در توییتر فارسی جستوجو (data mine) شد. با فرض بر اینکه افراد در توییتر از کلمه «امروز» برای روایتهای روزمرهشان استفاده میکنند، حدود 48.000 توییت استخراج شد. پس از تقسیمبندی لحن و موضوعی (kpi) توییتها، یافتهها نشان داد:
1- در آذرماه 1401 میزان شوخی و روایتهای طنز افراد نسبت به ماه شهریور همین سال کاهش داشته است و حتی مفاهیمی که در شهریور دستمایه طنز بود، در آذرماه با لحنی متفاوت، به یک وقایعنگاری تراژیک تبدیل شد!
2- اگر کلمه «امروز» را جزو ثابتی از روایت روزمره افراد بدانیم، میتوان ادعا کرد که روزمرهنویسی کاربران در آذرماه نهتنها رنگ طنز نداشته ، بلکه بیشتر حول محور زندانی شدن دوستان و آشنایانشان و خبرهای مرتبط با آزادی آنها بوده است.
در ادامه مهمترین مفاهیم ساخته شده با کلمه «امروز» در شهریور و آذر 1401 خواهد آمد.
کاربران توییتر فارسی در شهریور و آذر ۱۴۰۱ چه جملاتی با «امروز» ساختند؟
در شهریور ماه امسال، شوخی با «وضعیت اینترنت»، «روابط فردی و کاری»، «تورم» و «مهاجرت» بخش قابل توجهی از توییتهای طنزآمیز کاربران مورد بررسی را شامل میشد. در حالی که همین کلیدواژهها در آذرماه، جز در موارد بسیارکمی، بدون محتوای طنز در توییتها استفاده میشد. «وضعیت اینترنت»، «انتظار و روزشماری آزادی یک زندانی»، «خبر ناگهانی زندانی شدن یکی از دوستان، همکاران»، «اطلاع از وضعیت آزادی یا دیدار با یکی از بستگان و همکاران زندانی»، «روایت دیدن زنان بدون حجاب در خیابان» و «تصمیم به مهاجرت یا ماندن»، مهمترین روزمرهنویسی کاربران توییتر فارسی در آذرماه 1401 با کلمه «امروز» بود؛ جملاتی که برخلاف شهریورماه همین سال جز در موارد بسیار کمی معنایی طنزآمیز نداشت و جالب است که بخش قابل توجهی از محتوای طنزآمیز در میان توییتهای آذرماه، مرتبط با اظهارنظرهای (بهزعم کاربران غیردقیقِ) مقامات رسمی خارج از ایران درباره حوادث اخیر و بخش دیگری هم مرتبط با مرور خاطرات طنز دوستان زندانی بوده است. در مجموع با این یافتهها میتوان گفت که مرگ مهسا امینی نهتنها در روزمرهنویسیهای عادی کاربران تاثیر گذاشته، بلکه پس از سه ماه از آن اتفاق، گویی همچنان کاربران را در خشم، بهت و سوگی جمعی نگه داشته است.
از اینرو به نظر میرسد که سیاستهای مرتبط با حجاب، وضعیت اینترنت و کم شدن تابآوری اجتماعی افراد برای تحمل اخبار روزانه، نشانه نفوذ تاثیر سیاستهای کلان مملکتداری تا نزدیکترین لایههای زیست و زندگی افراد است؛ تا جایی که با مقایسه روزمرهنویسیهای قبل و بعد از اتفاق مهسا امینی، میتوان دریافت که طنز و شوخی با خبرهای این مدت، جایی در روزمرهنویسی کاربران ندارد و لحن کلی را به نوعی خشم واضح و سوگ تبدیل کرده است.
کارشناسان در این باره چه میگویند؟
بدیهی است که این یافتهها را نمیتوان به جامعه ایران تعمیم داد، دسترسی به توییتر و به طورخاص تولید محتوا در آن، قشر کمی از افراد را شامل میشود. از سویی هم در این جستار، تعداد توییتهای یک پروفایل محدود نشده و تمامی تولید محتواهای مرتبط یک کاربر هم محسوب شده است، با این همه جای سوالات مهمی باقی است؛ آیا کم شدن شوخی با سوژههای سیاسی، نشاندهنده نوعی مقاومت آگاهانه یا تابآوری جمعی است؟ مرگ مهسا امینی چه تفاوتی با سایر وقایع سیاسی دارد که تاثیر آن تا حدود سه ماه بعد از آن هم باقی است؟ کارشناسانی از حوزههای روانشناسی، ارتباطات، طنز و جامعهشناسی در این باره به «اعتماد» میگویند.
نظر کاربران
مردم سالهاست نمیخندند و الان لبخند هم از لبهایشان رفته.
پاسخ ها
دروغگو
کاملا درسته
این کلیپ های که از بازیگران و ورزشی ها بیرون میاد که نشون میده خیلی هم خوب می خندند و خوشن
شاید تو فضای مجازی فاز غم داشته باشن ولی جوونای ما خیلی بی عارتر از این هستن که به این بهانه نخندن
........ دلار هم از ۲۶ تومن توو یه سال رسیده به ۴۵ تومن ، جای خندیدن هست ؟ جای شوکه شدن چی ؟
پاسخ ها
کاسبان تحریم خیلی خوشحال هستند
والله
روزگار را به بکام مردم تلخ کرده اند
واقعا گل گفتی . ملت تو فضای مجازی فاز غم دارن بیرون از اون اصلا براشون مهم نیست چی شده
به چی بخندیم به فقر گرانی تورم تجمل گرایی
مگه تحریمها گرونی فقر بدبختی هم میزاره کسی شاد باشه بخنده دلار هم که پدر مردم رو درآورده ما رو مسخره خودش کره
احسنت.
اما بجاش آقازاده ها تا می توانند هم می خندند هم خوشگذرانی می کنند.
با این همه حوادث تلخ سو مدیریت تورم سالی صد درصد گرونی بیکری مستاجری خنده چی
خنده تلخ من از گریه غم انگیزترست
شما جوون بودی چ کار کردی ما بهترین جوونای دنیارو داریم ولی متاسفانه بادمجون دور قاب چین زیاده
کاملا درسته مردم در شرایط خوبی نیستند .
اتفاثا جوونها نیستن که بی عارن.
اتفاقا همون تعداد افرادی که توی فضای مجازی خودشون رو شاد و خندون نشون میدن تطاهر به شاد بودن دارن .. توی جامعه بالای 90 درصد مردم غم و ناراحتی و گرفتاری دارن و خنده از لبشون رفته
اگر از اول لودگی و سوژه سازی از فجایعی که بر سرمون می آوردند رو کنار گذاشته بودیم مسئولین اینقدر نمیوانسند هر طور میخواهند رفتار کنند
اصلا خنده چی هست ؟
خنده کجا بود
مردم خون گریه میکنن با سیلی صورت خودشونو سرخ میکنن
ولی مملکت داری ما خیلی خنده داره،خصوصا قیمت پراید !
خنده بر هردرد بی درمان دواست
ولی اینجا همه اش درد است
خنده نمی شود کرد چون له شده ایم
استخوان های مان هم شکسته
نمی توانیم بخندیم. ازبارگرانی
گوشت کیلویی 430هزارتومان خنده ندارد
برنج کیلویی چند خنده ندارد
پوشاک برای فرزندان توانایی نداریم بخریم خنده ندارد
فاز غم فقط تو دنیای مجازی
از این توهم بیایید بیرون
اگر رئیسی دلار رو دهبرابر کنه تازه میرسه به روحانی
من تا قبل از این فجایع کلا آدم بی خیالی بودم ولی تو این سه ماه روزی هزار بار واسه همه بدبختی هایی که مردم دارن و در آینده میخواد به سرمون بیاد زار میزنم،چطوری بعضی ها این روزا ممکنه حالشون خوب باشه نمیدونم ولی می بینم که خیلی ها حالشون مثل من خرابه
لطفا خودتو با مردم قاطی نکن
سالهای زیادیه مردم نمیخندن مردم ناامید و دلسرد و خسته
روزنامه ی اعتماد استاد سیاه نمایی هست،روزانه خیلی از جوانها از دنیا میرن پس کلا زمین باید عزادار باشه،لطفا نیمه ی مر لیوان هم ببینید...
پاسخ ها
نیمه "مر" لیوان الان چیه اخوی؟ (حتی به تایپ کردنت هم دقت نمیکنی)
گرانی؟ تورم؟ اجاره بهای افسار گسیخته؟ قیمت مسکن؟ دریاچه ارومیه و زاینده رود خشک شده؟ جنگلهای نابود شده؟ آلودگی هوا؟ رانت خواری؟ آقازاده ها؟ ثبت نام برای ماشینهای از رده خارج؟ وامهای میلیاردی برای خودیها و نبود اعتبار بانکها برای مردم عادی؟ دلار 45 تومنی؟ ...
شایدم نیمه مر لیوان(!) از نظر شما و اربابانت چهارتا موشک از رده خارج که تو تونلهای زیرزمینی انبار کردید هست؟ اگر اسلحه و لات بازی بین المللی رو از شما بگیرن چه چیزی برای پز دادن دارید که بهش میگید نیمه مر(!) لیوان؟؟؟!
۵درصدی ها خوب میخندند قدرت وثروت ومکنت دستشونه چرا نخندند
به خدا که راست میگی خنده واقعی دیگه نیست.همش اضطراب و نگرانیه
بااینکه مسئولانی دلقک داریم امابازم نمی خندیم عجیبه
روزنامه اعتماد با تو هستم
برو دکتر چشمهایت معیوب است
کاسبان تحریم خیلی شاد و خوشحالتر از مردم عادی تشریف دارند
کی باور می کنه پرایدیه روزی 7تومن بوده چندبرابرشده
من که بعد از اومدن کرونا هنوز درست و حسابی نخندیدم
خطاب به اونی که نوشته دروغگو میگم کور
روزنامه فرهیختگان به این نتیجه رسیده؟!!! عوامل این روزنامه از افراد معلوم الحال هستند. بعید است اصلا خنده یا گریه مردم براشون مهم نیست. مگر نگفته بودند لنگ ببندیم و اشکنه بخوریم؟ غم مردم غزه و یمن براشون مهمتر از غم مردم ایران است.
با اینهمه دروغ،تجاوز،گرفتاری،بدبختی،تورم،بی پولی،اختلاس،ربا،بی هویتی،احساس گناه،قتل،از بین رفتن انسانیت،فرهنگ غلط و اشتباه،نگاه به عقب و احساس گناه نسبت به آینده فرزندانمون،نداشتن امید،بی عدالتی،بی رحمی،بی فرهنگی،سو استفاده از صداقت قدیم مردم و هزاران هزار ناگفته ها که به ذهنم نمیرسه و در مجموع با اینهمه ای که در بالا گفتم باز هم جائی برای خنده و احساس خوب وجود داره.
لطفا منصفانه قضاوت کنید
به امید آینده بهتر بدون دروغ
یا حق