مهاجرت چه بر سر روان انسانها میآورد؟
زیادی برای داشتن زندگی بهتر، فرصتهای شغلی، امکان آموزش بهتر برای فرزندانشان تصمیم به مهاجرت میگیرند. اینها نیمه روشن مهاجرت هستند اما باید نگاهی به نیمه تاریک آن هم بیاندازیم؛ نیمهای که بیشتر روان افراد مهاجر را در برمیگیرد و برای مدتی باید با آن دست و پنجه نرم کنند.
محیانیوز نوشت: افراد زیادی برای داشتن زندگی بهتر، فرصتهای شغلی، امکان آموزش بهتر برای فرزندانشان تصمیم به مهاجرت میگیرند. اینها نیمه روشن مهاجرت هستند اما باید نگاهی به نیمه تاریک آن هم بیاندازیم؛ نیمهای که بیشتر روان افراد مهاجر را در برمیگیرد و برای مدتی باید با آن دست و پنجه نرم کنند.
اگر پای درد و دل مهاجران بنشینید متوجه خواهید شد آنها از همه چیز راضی هستند اما نمیتوانند با مشکلات و پیامدهای روانی مهاجرت کنار بیایند. مشکلاتی مانند دوری از خانواده، دوستان، کنار آمدن با شرایط جامعه جدید و حتی یاد گرفتن زبان برای مهاجران یک چالش بزرگ است که ممکن است باعث افسردگی آنها بشود. پس در روزگاری که مهاجرت رو به افزایش است باید به پیامدهای روانی آن بپردازیم تا راه حلی برای آن پیدا کنیم.
استرس فرهنگی
پیامدهای روانشناختی مهاجرت نه تنها در مورد مهاجران، بلکه برای اعضای خانواده ساکن یا در بستر اعزام هم اعمال میشود. این امر به ویژه در مورد مهاجرانی که حوادث آسیب زا قبل یا در طول مسیر مهاجرت خود را تجربه کردهاند؛ بیشتر صادق است. فرآیند ادغام در یک جامعه میزبان شامل یک بعد روانی است که اغلب به آن استرس فرهنگی میگویند.
مهاجران قانونی و غیر قانونی
مهاجرانی که قانونی و بعد از چند سال به کشور مقصد میرسند توانایی بیشتری برای تحمل مشکلات و کنار آمدن با جامعه جدید به نسبت مهاجران غیر قانونی دارند. اما مهاجران غیر قانونی ممکن است با مشکلات زیادی مانند اخراج و بازگرداندن به کشور، تحمل شرایط سخت، بیخانمانی و پیدا نکردن کار مناسب روبرو شوند.
طبق تحقیقات انجام شده؛ هر دو گروه با خطر بالقوه؛ برای بروز اختلالات روحی روانی مانند افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از تروما و اختلالات اجتماعی در ارتباط هستند. مهاجرت به یک کشور دیگر تغییری بزرگ در زندگی است.
پس از ورود به کشور جدید، هر مهاجر وارد فرایند مهاجرت میشود که طی آن فرد به دلیل تغییر در محیط خارجی دچار تغییرات درونی میشود. اثرات تغییر باید حتی در هنگام مهاجرت بین کشورهای با فرهنگ مشابه نیز مورد توجه قرار گیرد. اگر چه که هر چه تفاوت شرایط زندگی و فرهنگی بین کشور اصلی و کشور جدید بیشتر باشد، این اثرات و تغییرات بیشتر می شوند.
مشکلات رفتاری کودکان
جالب است بدانید که؛ مهاجرت نه تنها بر روی بزرگسالان بلکه بر روی کودکان و نوجوانانی که در این پروسه قرار گرفتهاند؛ تاثیر میگذارد. در جهان امروز روند رو به رشد مهاجرت سبب شده است که جمعیت دانش آموزان مهاجر افزایش یابد. این در حالی است که فرایند مهاجرت به هر دلیلی یا هر مدتی که رخ دهد، استرس زاست و این دانش آموزان از نظر مشکلات روان شناختی در معرض خطر هستند.
دانش آموزان مهاجر در ابتدای راه نمی توانند دوست پیدا کنند و زبان آنها به خوبی زبان هم کلاسی هایشان نیست. در نتیجه؛ صحبت کردن و یا پرسیدن سوال حتی از معلم برایشان سخت است. این کودکان و نوجوانان دچار دو شخصیت در محیط خانه و محیط مدرسه میشوند که فقط برای درمان آن باید زمان یه آن بدهند تا بتوانند خود را در جامه جدید پیدا کنند.
تغییرات ویژگیها
افرادی که تصمیم به مهاجرت میگیرند باید با تغییرات در ویژگی های فردی تحت تأثیر تجربیات دوران کودکی، سن، جنسیت، تحصیلات، زمینههای قومی و مذهبی و فرهنگ کشور اصلی، همچنین دلایل مهاجرت، تجربیات دردناک، دورهای که منتظر پناهندگی هستند و عدم اطمینان مرتبط با آن، نگرش نسبت به مهاجران و همچنین وجود یا فقدان حمایت اجتماعی روبرو شوند.
مطالعات انجام شده در چندین کشور نشان میدهد: میزان بالاتر بروز مشکلات روانی در میان مهاجران، به ویژه در میان اقلیت های قومی بیشتر قابل مشاهده است. همچنین اثرات مهاجرت بر روی ویژگیهای بیولوژیکی یعنی میزان ترشحات دوپامین در مغز نیز در آزمایشی بررسی شد. نتایج این آزمایش بیانگر آن بود که صرف نظر از وضعیت بالینی افراد شرکت کننده در مطالعه، مهاجرین در مقایسه با غیرمهاجرین به طور قابل توجهی دارای افزایش مقدار آزاد شدن دوپامین ناشی از استرس بودند.
اختلاف بین امیدها و واقعیت ها
البته نگرش نسبت به کشور جدید بعد از مدتی واقع بینانهتر میشود. مهاجر مشکلات زندگی را در همه جا خواهد دید. همچنین در این مرحله فرد میتواند بدیهای کشور جدید و آدمهای آنجا را متوجه شود؛ او میفهمد که تحصیل یا یافتن شغل دشوار است.
برای مهاجر در این مرحله کشور خودش مثال بهشت می ماند و کشور جدید را پر از ترس و تنهایی میپندارد. احساس تنهایی و ناامیدی بسیار پررنگ میشود و ذهن فرد مهاجر درگیر سوالاتی مانند؛ شاید اصلا نباید به اینجا می آمدم؟ آیا انتخاب درستی را انجام دادم یا خیر؟ می شود. برای پاسخ دادن به این سوالها باید به خودش زمان بدهد.
استرس ناشی از مهاجرت
عدم اطمینان در مورد آینده و روزمره نشدن شرایط زندگی موجب به وجود آمدن استرس زیادی میشود. تمرکز بر وضعیت جدید، قدرت و انرژی زیادی را میطلبد. این موضوع از لحاظ روانی بسیار سخت است. در عین حال فرد باید بتواند روابط اجتماعی جدیدی را آغاز کرده و همچنین برای خانواده و دوستان قدیمی نیز وقت بگذارد.
مهاجران ممکن است فورا نتوانند شغل مناسبی پیدا کنند و ممکن است مشکلات زندگی، پول و خورد و خوراک نیز وجود داشته باشد. این اتفاق ها معمولا واکنش های شدید و احساساتی را ایجاد میکند که حتی ممکن است ترسناک بنظر برسند. بسیاری از مهاجرین میگویند که آنها کاملا تحت تاثیر احساسات قویشان بودهاند. با این حال حتی احساسات قوی، بخشی قابل فهم و طبیعی از سازگاری با محیط جدید هستند.
احساسات و واکنش های مشترک بسیاری از مهاجران آن را تجربه میکنند:
- خستگی، ضعف، ناامیدی
- تحریک، تلخی، خشم، نفرت و خشونت
- بی خوابی و کابوس
- فراموش کردن کلمات، اسمها و قرار ملاقاتها، مشکلات تمرکز
- سردرد، ناراحتی معده، علائم فیزیکی دیگر
- ترس و بیاعتمادی
- عدم توانایی انجام هر کاری یا برقراری ارتباط با جامعه جدید
اطلاع از اینکه این احساسات منفی بخشی از روند طبیعی مهاجرت هستند و این مرحله نیز گذرا است، میتواند به فرد کمک کند. گاهی اوقات افراد میترسند که شخصیتشان برای همیشه تغییر کند؛ که این واکنشها و احساسات منفی بخشی از خودشان باقی بماند. اما این موضوع صحیح نیست.
شما وقتی با افکار و احساساتتان مقابله کنید، از این مرحله عبور خواهید کرد. البته پردازش این مسائل ممکن است منجر به بحران عمیق یا افسردگی شود.
ارسال نظر