مدینه، زنانهترین اثر سلطان سریال ایران است
این زن متعلق به طبقه متوسط روبه پایین جامعه است که بر اثر تلاش و کوشش و همتش، خودش را از طبقهاش جدا میکند. اما همچنان خلق و خو، ویژگیها و نوع ادبیاتی که در زندگی دارد متعلق به طبقه گذشتهاش است. آدمی نیست که به طبقهاش پشت کرده باشد و تازه به دوران رسیده نیست.
به گزارش فرهیختگان، مقدم این روزها در گرمای طاقتفرسای تابستان همچنان مشغول تولید و ساخت سریال ملودرام «مدینه» در گوشه و کنار شهر تهران با یک تیم خوب و درجه یک و هماهنگ است.
ساخت سریالهای مناسبتی چه جذابیتی دارد؟
در مناسبتهای مختلف دست سازنده برای طرح موضوعات اجتماعی بازتر است و کارها مخاطبان بیشتری دارند. همیشه علاقه دارم برای ایام ماه رمضان و نوروز سریال بسازم.
در تلویزیون شخصیتهای اصلی اغلب سریالها مردها هستند، اما در «مدینه» شخصیت اصلی یک زن است. این مساله برایتان چه جذابیتهایی داشت؟
قهرمان یا ضدقهرمان زن به دلیل جنسیتشان در ارائهشان در قاب تصویر کارگردان را با محدودیتهایی روبهرو میکنند. این محدودیت برای من کارگردان جذابیت ایجاد میکند و میتوانم مسائل تازهتر و متفاوتتری را در کارم مورد استفاده قرار بدهم. از نگاه دیگر حضور شخصیت زن در سریال باعث میشود کار مورد توجه بیشتر مخاطبان خانم قرار بگیرد و موقعی که خانمها پای دیدن سریال بنشینند همه افراد خانواده نیز کار را میبینند. شخصیتهای زن در قصه به دلیل عدم وجود آزادی عمل در جامعه مرد سالارانه موقعی که موتور محرک داستان میشوند خود باعث ایجاد چالشهایی میشوند.
شما اعتقاد دارید که هنوز خانمها در جامعه به حق و حقوق واقعیشان نرسیدهاند؟
هنوز در جامعه نگاه مردسالارانهای وجود دارد. یادم میآید موقعی که سریال «رستگاران» را میساختم و شخصیت خجسته از شخصیتهای اصلی کار بود و این زن به جاهایی سرک میکشید و گرههایی را باز میکرد که باعث شد شورای نظارت در سیما ایراداتی به فیلمنامه وارد کنند. آنان اظهار میکردند که یک زن به تنهایی چگونه میتواند در نیمه شب در لوکیشنهای خیابانی حضور پیدا کند و چگونه میتواند با آدمهایی در قصه درگیر شود که آدمهای درست و حسابی نیستند و این رویه در جامعه عرف نیست. به همین دلیل متقاعدکردن این دوستان برای استفاده از این ویژگیها و اینکه بگویم جامعه ما جامعهای امن و سالم است و خانمها میتوانند بدون هراس در نیمه شب در خیابانها رفت و آمد کنند و به مشکلاتشان برسند و نباید جلوی ارائه این نگاه را گرفت، بسیار دشوار بود.
شخصیت اصلی زن سریال «مدینه» چقدر در جامعه مابه ازای بیرونی دارد؟
شک نکنید آدمهایی که مابه ازایی در جامعه ندارند برای مخاطب جذابیتی ندارند. بهطور حتم در قصه کارهایم سراغ آدمهایی میروم که دارای مابه ازای عینی و بیرونی هستند و چون مخاطب این آدمها را دیده با حضورش در سریال همذاتپنداری میکند. در «نرگس»، «رستگاران»، «ریحانه» همین اتفاق افتاد. از طرفی ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا نمونههایی از جنس «مدینه» را کم میبینیم. معتقدم وظیفهمان این است که آن چیزی که کم اما ارزشمند است را برجستهتر نشان دهیم و حتی در ارائهاش غلو کنیم. برای اینکه اگر چیزی درست است و کمکم مهجور میشود باید دوباره به نشان دادن آن نقش کمک کنیم. مفاهیمی مثل اخلاق نیکو، مروت، مهربانی، احترام به بزرگترها که این سالها در جامعه کمرنگ شده است را باید دوباره برجسته کرد.
خاستگاه اجتماعی«مدینه» متعلق به چه گروهی از جامعه است؟
این زن متعلق به طبقه متوسط روبه پایین جامعه است که بر اثر تلاش و کوشش و همتش، خودش را از طبقهاش جدا میکند. اما همچنان خلق و خو، ویژگیها و نوع ادبیاتی که در زندگی دارد متعلق به طبقه گذشتهاش است. آدمی نیست که به طبقهاش پشت کرده باشد و تازه به دوران رسیده نیست.
آیا دیدن سریال مدینه میتواند برای مخاطبان مرد هم دارای «جذابیت» باشد؟
سریال «مدینه» زنانهترین سریالی است که تا به حال ساختهام. در کارهای دیگرم تعادلی وجود داشت میان شخصیتهای زن و مرد. در «مدینه» قهرمان و ضد قهرمان قصه خانمها هستند. آقایان هم حضور دارند، اما مدیریت قصه را خانمها انجام میدهند. بهمن یکی از شخصیتهای مرد، داستان خاص خودش را دارد. منتهی در سایه و در زیر کنترل زنها این کار را انجام میدهد.
یکی از امتیازهای سریالهایی که میسازید استفاده از تیمهای متفاوت بازیگری است. در مورد روند انتخاب بازیگران توضیح بدهید.
فیلمنامه به من میگوید که چه بازیگرانی میتوانند نقشهای سریال را بازی کنند و انتخاب بازیگران ربطی به آشنایی قبلی من از بازیگرانی که در گذشته با من کار کردهاند، ندارد. ممکن است بازیگری مثل آتیلا پسیانی در چند کار من بازی داشته باشد و ممکن است بازیگری مثل پریوش نظریه برای اولین بار با من همکاری کند.
نظر کاربران
با سلام واقعا از آقای مقدم بعیده که همچین سریالی رو به خورد ملت بده واقعا اینها مخاطبان این سریال رو چی فرض کردند آخه تمام موضوع این فیلنامه سوال برانگیزه بعنوان مثال چرا وقتی عبدی مرده و نیازی به خرید سهمش نیست پول سودی باید بگیرند راحت میشد با خانواده عبدی کنار بیایند یا اینکه نظام شرکت داری اینقدر بیخود نیست که هرکسی از در اومد داخل نفرات رو اخراج کند و دیگری استخدام کند پس هییت مدیره و مدیر عامل و ارکان یک شرکت چه نقشی دارند تو این کارخانه و هزاران موضوع بیربط دیگری تو این سریال هست که اصلا تو شرایط معمول زندگی و مملکت رایج نیست.