سلام، شما طعمه جدید ما هستید!
«باورم نمیشد چند بار پیامک را باز و بسته کردم اما واقعیت این بود که به جای واریز پول کل موجودی حسابم را خالی کرده بودند. در واقع خودم با دستان خودم حقوق و کل مبلغ عیدی آخر سالم را که همان روز به حسابم ریخته بودند، به حساب کلاهبرداران منتقل کرده بودم.»
روزنامه ایران: «باورم نمیشد چند بار پیامک را باز و بسته کردم اما واقعیت این بود که به جای واریز پول کل موجودی حسابم را خالی کرده بودند. در واقع خودم با دستان خودم حقوق و کل مبلغ عیدی آخر سالم را که همان روز به حسابم ریخته بودند، به حساب کلاهبرداران منتقل کرده بودم.»
ساعت از شش عصر گذشته بود که خسته و بیحوصله از محل کارم بیرون آمدم و پای پیاده به سمت خانه راه افتادم. چند قدم بیشتر نرفته بودم که گوشی تلفن همراهم زنگ خورد. تماس از طریق واتساپ بود و بالای صفحه لوگوی یکی از شرکتهای تلفن همراه نقش بسته بود.
با خودم گفتم من که همین امروز صبح قبض تلفنم را پرداخت کردم چرا تماس گرفتهاند؟ با تردید و تعجب تلفن را جواب دادم. صدای خانم جوانی را شنیدم که پس از یک سلام و احوالپرسی مؤدبانه خودش را اپراتور شرکت تلفن همراه معرفی کرد و در حالی که با خوشحالی خبر از برندهشدن من در قرعهکشی خوشحسابی پرداخت قبوض تلفن همراه میداد، گفت: امروز به مناسبت سالگرد فعالیت این شرکت با حضور وزیر مخابرات یک مراسم قرعهکشی برگزار شده و به نیت بیستوچهارمین سال فعالیت شرکت به ۲۴ مشترک خوشحساب به قید قرعه جوایز پنج میلیون تومانی تعلق گرفته است که شما هم یکی از این مشترکان خوششانس برنده هستید.
از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم. یک لحظه در دلم گفتم چه جایزه بهموقع و شیرینی، چون هم شب عید بود و به این پول خیلی نیاز داشتم و هم از طرفی میخواستم مادرم را به یک سفر زیارتی ببرم. بلافاصله از آن خانم تشکر کردم و گفتم: خدا خیرتان بدهد! چقدر این پول به موقع بود. الان من باید چه کار کنم؟ خانم اپراتور گفت: تماس را قطع نکنید تا برایتان توضیح بدهم چه کار باید انجام دهید. بعد در حالی که نام و مشخصات و شماره کارت ملیام را پرسید، گفت: همین الان باید به نزدیکترین دستگاه عابربانک بروید و مراحلی را که برایتان توضیح میدهم، با دقت انجام دهید.
در همین موقع چشمم به یک بانک افتاد و بلافاصله پای دستگاه رفتم. آن قدر عجله داشتم تا این پول به حسابم واریز شود که از مشتریای که پای دستگاه ایستاده و در حال دریافت پول بود، خواهش کردم نوبتش را به من بدهد تا مبادا تلفن قطع شود و من به این جایزه نرسم. بعد خانم اپراتور از من خواست اسم بانکی را که در آن حساب دارم به او بگویم. وقتی همه مشخصات را پرسید، از من خواست یک شماره را در دستگاه وارد کنم. بعد دکمه انتقال وجه را بزنم و بعد دوباره یک شماره برایم خواند و من هم بدون این که بدانم چه اتفاقی در حال رخدادن است، در رؤیاهای خودم غرق بودم. با پایانیافتن عملیات، خانم جوان گفت: خسته نباشید تا یک دقیقه دیگر پول واریز خواهد شد. سپس تلفن را قطع کرد.
از کنار دستگاه فاصله گرفتم که صدای زنگ ارسال پیامک تلفن همراهم را شنیدم. با خوشحالی پیامک را باز کردم و خواندم اما با مشاهده موجودی حسابم انگار یک سطل آب یخ روی سرم خالی شد. در پیامک آمده بود برداشت از حساب شش میلیون تومان، موجودی صفر.
باورم نمیشد چند بار پیامک را باز و بسته کردم اما واقعیت این بود که به جای واریز پول کل موجودی حسابم را خالی کرده بودند. در واقع خودم با دستان خودم حقوق و کل مبلغ عیدی آخر سالم را که همان روز به حسابم ریخته بودند، به حساب کلاهبرداران منتقل کرده بودم.
وقتی با پلیس تماس گرفتم و صبح روز بعد راهی کلانتری و اداره آگاهی و دادسرا شدم، فهمیدم من هم یکی از هزاران زن و مرد و پیر و جوانی هستم که هر روزه حسابشان از سوی کلاهبرداران تلفنی خالی شده و فریب برندهشدن در قرعهکشی و مسابقه رادیویی و سفر زیارتی و ... را خوردهاند.
***
این پرونده یکی از هزاران ماجرای واقعی است که هر روزه در ایران رخ میدهد و کلاهبردارانی که اغلب آنها از داخل زندان و به ریاست یکی از زندانیان سابقهدار هدایت میشوند، بهراحتی مردم را فریب و سرمایهشان را بر باد میدهند. این مجرمان که گویی مهارتی خاص در برقراری ارتباط کلامی با مخاطب و به نوعی هیپنوتیزم دارند، چنان فرد را مسحور کلمات خود میکنند که وی قدرت تعقل و تفکر را از دست میدهد.
این مجرمان چنانچه مخاطبشان افراد سالخورده باشد، از ترفند برندهشدن کمکهزینه سفرهای زیارتی استفاده میکنند و اگر مخاطب جوان باشد، به بهانه قرعهکشی خوشحسابی و مسابقه رادیویی و ... آنها را فریب میدهند و با اجرای یک سناریوی کاملاً حرفهای و ماهرانه طوری نقش بازی میکنند که کوچکترین تردیدی ایجاد نمیکنند و البته واقعیت این است در این روزها که بیشتر مردم با مشکلات مالی و اقتصادی روبهرو هستند، نه گفتن به یک جایزه پنج میلیون تومانی از عهده بسیاری خارج است.
اما این اتفاقات در حالی هر روزه تکرار میشود که شرکت مخابرات، صداوسیما، پلیس و دستگاه قضایی مدام در حال هشدار به مردم هستند و با صدور اطلاعیههای متعدد از مردم میخواهند، فریب این تماسها را نخورند. چندی قبل شرکت مخابرات ضمن هشدار به مشترکان خود اعلام کرد: برخی افراد سودجو از طریق تماس تلفنی یا ارسال پیامک به بهانه خوشحسابی و پرداخت بهموقع قبوض یا برندهشدن و ارائه جوایز نقدی و غیر نقدی و با درخواست مراجعه به دستگاههای عابر بانک، اقدام به سوءاستفاده مالی از شهروندان میکنند.
بر همین اساس مخابرات از مشتریان و شهروندان درخواست میکند به منظور اطمینان از صحت این موارد و اطلاعرسانی در این خصوص و قبل از هر گونه اقدام، با شماره (۲۰۲۱) واحد ارتباط مردمی اداره کل روابط عمومی تماس بگیرند.
در همین رابطه سرهنگ داوود معظمی گودرزی، رئیس پلیس فتای تهران بزرگ نیز اظهار میدارد: «کلاهبرداران با استفاده از ترفندهای مهندسی اجتماعی و از طریق مشغولسازی ذهن مخاطب، اقدام به جمعآوری اطلاعات شخصی و بانکی شهروندان میکنند. این مجرمان در ابتدا خود را از مجریان رادیو یا تلویزیون معرفی میکنند و معمولاً با جملاتی مانند این که در حال حاضر یکی از بازیگران معروف سینما و تلویزیون در استودیو حضور دارد یا این که به قید قرعه شما برنده قرعهکشی شدهاید و تا لحظاتی دیگر به پخش زنده خواهیم رفت، شخص پاسخدهنده را متقاعد میکنند که واقعاً برنده جایزه شده است. در ادامه روند این کلاهبرداری، از قربانی خواسته میشود برای دریافت جایزه خود به یکی از دستگاههای عابربانک مراجعه نماید و سپس با جلب اعتماد او و دسترسی به محتویات پیامکی که در واقع پیامک دسترسی به خدمات غیر حضوری یکی از اپلیکیشنهای پرداخت در سیستم بانکی است، اقدام به خالیکردن حساب بانکی افراد میکنند. ممکن است شیوههای کلاهبرداری این افراد مجرم متفاوت باشد اما در نهایت با ترفندهای ماهرانه تمام اطلاعات حساب بانکی، کارت عابربانک افراد یا کد فعالسازی اپلیکیشنهای بانکی آنها را دریافت کرده و با استفاده از آن اقدام به برداشت از حساب افراد یا سوءاستفاده از این اطلاعات به نام مالباخته میکنند.»
یکی از مهمترین موضوعات در این نوع جرایم بحث سبکبودن مجازات هاست؛ چرا که اگر خوشبینانه نگاه کنیم و متهم پس از ارتکاب جرم از سوی پلیس دستگیر شود، اغلب چنان مجازات اندکی برایش در نظر میگیرند که نهتنها تنبیه محسوب نمیشود، بلکه تازه با ورود به زندان در همان چند ماه دوران حبس روشهای دیگر کلاهبرداری را نیز میآموزد و پس از آزادی یا همدست باندهای دیگر میشود یا خودش به استادی حرفهای در امر سرقت و کلاهبرداری تبدیل شده و روز از نو، روزی از نو.
ارسال نظر