جای خالی تیرگان در «جشن تیرگان»
روز اول تابستان از گذشتههای دور در سراسر ایران جشن گرفته میشده اما، امروز محدودهی این جشن به روستایی در فراهان خلاصه شده است.
اطراف بقعهی متبرکهی امامزاده احمدبنعلی(ع) بساط دستفروشها پهن بود، نظم چندانی در حضورشان به چشم نمیخورد و جمعیت زیادی هم اطراف محوطه برای حضور در جشن پخش شده بودند که شلوغی را دوچندان میکرد. به نظر نمیرسید برنامهای برنامه ریزی چندانی برای ساماندهی این شرایط و ایجاد نمایی زیبا و چشمگیر از این جشن تدارک دیده شده باشد.
محوطهای کوچک که با داربست و پلاستیک درست شده جهت برپایی جشن و استقرار مردم در نظر گرفته شده بود و نبود تهویه مناسب هوا شرکتکنندگان در مراسم را کلافه کرده بود.
آنچه به نظر میرسد از یاد رفته بود معرفی این آیین بود. شاید ارائهی یک بروشور کوچک علاوه بر معرفی این آیین میتوانست برگزارکنندگان را به اهداف مورد نظر نزدیکتر کرده و دست به دست شدن بروشورها ضمانتی برای آشنایی افراد بیشتری با این جشن و حضور افراد بیشتر در سالهای آتی در این آیین باشد اما، حتی بر روی بنر مراسم نیز اسمی از تیرگان به چشم نمیخورد.
این نبودها بود که باعث شد گروهی که برای شرکت در این آیین از اراک به فراهان آمده بودند با تصور اینکه مراسم را به اشتباه آمدهاند محل را به قصد رفتن به روستاهای اطراف و شرکت در جشن تیرگان ترک کنند. اینجاست که نیاز به معرفی جشن آبپاشان و آیین شکرگذاری گندم و ارتباط یا عدم ارتباط آنها برای شرکتکنندگان طرح شود تا هم سردرگم نشوند و هم اطلاعات درست و متقنی از آداب و رسوم باستانیشان کسب کنند.
به نظر میرسید یکی از اهداف برگزاری این جشن که با شکرگذاری گندم نیز در ارتباط است فرهنگسازی در خصوص پرداخت زکات باشد اما، اقدام عملی در این خصوص نیز مشاهده نشد.
فرماندار فراهان در خصوص نحوه برگزاری این جشن به خبرنگار ایسنا گفت: تدابیری اندیشیده شده است که در سال آینده در فضای بهتری همراه با امکانات رفاهی مناسبتر این جشن را برگزار کنیم.
فائضپور تصریح کرد: همه سازمانهای مربوطه و نیز مردم باید کمک کنند که این جشن با حفظ اصالت خود به بهترین شکل برگزار شود.
آیین کوزهگردانی بخش جالب دیگری از این آیین بود که شرکتکنندگان را به همدلی دعوت میکند؛ کوزهای که گردانده میشود و هر کس به نشانهی خود چیزی در آن میاندازد و در آخر بزرگ منطقه یک یا چند شیء را از کوزه بیرون آورده و به صاحب شیء از کوزه بیرون آمده در رسیدن به آرزویش کمک میکند.
این کوزه و آدمهایی که آیین آن را برگزار میکنند، به تنهایی پتانسیل بسیاری برای ترویج فرهنگ همدلی دارد اما، باز هم به نظر میرسد این کوزه هم پتانسیلی است که برنامهی بلندمدتی برای پرداختن به آن وجود ندارد.
اکثر کشورهای دنیا آیینها و سنتهای گذشتهشان را با شکل و بوی امروزی به اجرا درمیآورند و فرهنگشان را به رخ دیگر کشورها میکشند.
جای تاسف است که در کشور ما با پیشینه تاریخی غنی این گونه بیتوجهی را شاهد باشیم در صورتی که همین جشن را ارمنستان به اسم وارداوار از ایران گرفته و هر ساله به بهترین صورت به اجرا و این جشن جزو جشنهای تاریخی آنها محسوب میشود.
ادامهی حیات سنتهای باستانی که تضمینکنندهی حیات فرهنگ اصیل و سرشار ایرانی هستند مستلزم برنامهریزیهای دقیق و حسابشده است. برگزاری مراسمی که نام باستانی را یدک میکشد به تنهایی برای زنده نگهداشتن میراث معنوی کافی نبوده و گاه عملکرد غلط یا ناقص بیشتر ضربهزننده است تا احیاکننده.
ارسال نظر