حوادث اخیر اصفهان و آزمون سخت رئیسی
بحران آب در کشور ما هم قدیمی است و هم در حال تشدید. اگرچه بررسیها نشان میدهند برخی استانها یا مناطق وضعیت بدتری دارند اما حقیقت این است که این رتبهبندی در زمانی نهچندان دور بهجایی میرسد که اگر امروز حرف بر سر خشک و تر است، دیر نخواهد بود که «خشکی» تنها کلمه برای توصیف کشور خواهد شد.
کامران طباطبایی (روزنامهنگار) در همدلی نوشت: بحران آب در کشور ما هم قدیمی است و هم در حال تشدید. اگرچه بررسیها نشان میدهند برخی استانها یا مناطق وضعیت بدتری دارند اما حقیقت این است که این رتبهبندی در زمانی نهچندان دور بهجایی میرسد که اگر امروز حرف بر سر خشک و تر است، دیر نخواهد بود که «خشکی» تنها کلمه برای توصیف کشور خواهد شد. در این میان وضعیت اصفهان از جهات متعددی، خاص و قابلبررسی است. «نصف جهان» صفت درستی است اما نه برای اکنون اصفهان.
همه جای ایران حتی استانهای شمالی با بیشترین نسبت بارش در معرض کمآبی هستند. همه نقاط کشور به چند دلیل اساسی گرفتار این وضعیتاند. دلایلی مانند اول؛ کاهش میزان بارندگی، دوم؛ سوءمدیریت آب و سوم - که مشخصاً اصفهان را شامل شده - نگاه نادرست و بحرانزایی است که میتوان آن را زیر عنوان «دوستی خاله خرسه» بررسی کرد. صرفنظر از مسائل جوی و خشکسالی، چیزی که امروز اصفهان را دچار گرههای کور کرده و نگین درخشان ایران را چنین با خطر مواجه ساخته، برنامههای صنعتی کردن این شهر است.
اصفهان امروز به هر دلیل جایگاه صنایعی است که بسیاریشان باید در نواحی دیگری مستقر میشدند؛ زیرا اکثر این صنایع و کارخانجات به شدت وابسته به «آب، نفت و گاز» هستند و اصفهان از هر سه مورد بیبهره است. صنایع مستقر در این منطقه که عمدتاً به کار تولید فلزات آهن و فولاد تا پتروشیمی و صنایع پاییندستی اشتغال دارند - و با لابیهای پیاپی و «ثمربخش» مدیران اصفهانی در همه سطوح قدرت به تصور توسعه اقتصادی و تولید ثروت، در این ناحیه از کشور متمرکزشدهاند - باید در نقاطی احداث میشدند که توجیه فنی، اقتصادی و جغرافیایی داشتند و نه اینکه بدون هرگونه اساس علمی و عقلایی، صرفاً بر مبنای استفاده از روابط قدرت و بخشی نگری با تصور رفع مشکلات همشهریان، عملاً بزرگترین صدمات را متوجه این شهر کنند.
میتوان دهها مثال از توسعهی نامتوازن اصفهان ذکر کرد و از خطاهای ویرانگر مدیران منطقهای و ملی نوشت یا از کارهای غیر کارشناسی گفت. مثلاً اینکه چرا اصفهان فاقد نفت و گاز باید میزبان دومین پالایشگاه پس از پالایشگاه نفت آبادان باشد؟ کدام نظر کارشناسی تأیید کرده است که جهت برپا کردن بیرق صنعت نفت در اصفهان باید با احداث خط لوله نفت به طول ۴۳۰ کیلومتر از میدان نفتی مارون در «۷۰ کیلومتری اهواز!»، برای ایجاد شغل و ثروت بیشتر در اصفهان، خط لوله حساس نفت را از ارتفاعات زاگرس بهعنوان «دومین مسیر پرخطر و دشوار گذر نفتی جهان» عبور داد و همزمان با نادیده گرفتن خطر فرونشست زمین در بخشهایی از معبر این خط لوله، بر مشکلات موجود افزود؟
صنعت نفت و پالایشگاه و پتروشیمی و مجتمعهای غولآسای فولاد و فلزات و صنایع بسیاری که باید در سایر نقاط کشور احداث میشدند بر اساس رانت و رابطه، مهلکترین ضربات را به استانی زده که با اعمال مدیریت کارآمد منابع و برنامهریزی و بهینهسازی ظرفیتهای بومی، امروز نهتنها با مشکلات پیچیدهای مانند بحران آب کشاورزی، فرونشست زمین و احتمال تخلیه بسیاری از محلات زیبا و خاطرهانگیز شهر، کمتر مواجه میشد بلکه با تکیهبر امکانات منحصربهفرد خود در حوزههایی مثل هنرهای تزیینی و صنایعدستی و گردشگری اکنون همچنان که قطب هنرها و توانمندیهای مذکور در کشوراست، میتوانست بازارهای منطقه و سهم وسیعی از توریسم و گردشگری خارجی را نیز در انحصار خود قرار دهد.
حال صرفنظر از آنچه تا امروز بر اصفهان گذشته، یک «چه باید کرد؟» جدی و سرنوشتساز پیش روی دولت و مجموعه حاکمیت قرار دارد. مواجهه با مشکلاتی ازایندست در جمهوری اسلامی از یک کلیشه و سنت آشنا پیروی میکند که مبنای آن «به تعویق انداختن و سرشکن کردن مشکل» است. در مورد خاص اصفهان که بخش وسیع معضلات آن ریشه در کمبود آب دارد راهحلهای پیچیده با استفاده از نظرات کارشناسان و برنامههای دقیق علمی میتواند تا حدی راهگشا باشد. تا کنون باید این نکته برای مسئولان امر روشنشده باشد که طبیعت قواعد خاص خود را دارد و از سیاست پیروی نمیکند کما اینکه آنچه شرایط امروز اصفهان را رقمزده است تا حد زیادی ناشی از مداخلات سیاسیون جهت توسعه این منطقه با نادیده گرفتن امکانات و مقدورات طبیعی بوده است.
هرچند چنانچه دولتمردان برای قواعد طبیعت و استقلال رأی آن احترام قائل بودند و به منش و روش آبوهوا اشراف لازم را داشتند احتمالاً رویه معقولتری پیشه میکردند. اکنونکه با دستورالعمل و بخشنامه نمیتوان آسمان را به بارش وادار کرد، روشن است که راهحلهای همیشگی مانند رجوع به سایر استانها، دستکاری عجولانه و کارشناسی نشده منابع آنها و انتقال امکانات طبیعی آن مناطق مثل آب کارون در کوتاهمدت ممکن است پارهای از مشکلات را حل کند، اما در نهایت مانند بومرنگ عمل کرده، مشکلات کنونی را با شدت و حدت بیشتر بهجای اول برخواهد گرداند و همچنین بحرانهای گسترده اقلیمی و زیستمحیطی و امنیتی را در محدودهای بهمراتب وسیعتر از اصفهان به وجود خواهد آورد.
باید توجه داشت که در استانهای جنوبی کشور، آبوهوا چندان تابع تقویم نیست. مثلاً درحالیکه پاییز در تقویم جلالی رو به پایان است در برخی نواحی جنوبی مانند استانهای خوزستان، بوشهر و هرمزگان هنوز کمابیش از کولر و وسایل خنککننده استفاده میشود. این مناطق درواقع بهاری زودرس را در فصل زمستان و تابستانی گرم را در بهار تجربه میکنند و پیش از پایان بهار تقویمی، تابستان بهسرعت خود را نمایان میکند؛ و این یعنی آغاز نیاز شدید استانهای جنوبی به برق و آب بیشتر.
لذا اگر جلو بادی که امروز به دلیل سوءمدیریت مزمن یا با منشأهای طبیعی و زیستمحیطی وزیدن گرفته، همینجا و هم امروز گرفته نشود بهزودی خود را در هیات ویرانگر توفانهای غیرقابلپیشبینی نشان خواهد داد. اکنون در کنار کسری بودجه سنگین و مسائل خرد و کلان اقتصادی - اجتماعی، یکی از بزرگترین چالشهای دولت رئیسی مسئله آب است که دولتهای پیشین با تجویز مسکنهایی از کنار آن عبور کردهاند اما آقای رئیسی زمانی به پاستور رسیده است که هم مسکنها بیاثر شدهاند و هم امکان ساخت کنارگذر جهت عبور از کنار هیچ معضل جدی وجود ندارد. انباشت مشکلات گذشته و به تعویق انداختن حل مسائل پیشین، همزمان با پایینترین میزان درآمدی و انبوه مسائل حلنشده داخلی و بینالمللی، دولت فعلی را در برابر آزمونی سخت قرار داده است. اصفهان جایی است که عیار رئیسی و مردان انقلابیاش سنجیده خواهد شد.
نظر کاربران
همه این اتفا غات تقصیر دولت است این دولت وان دولت نداریم هر دولت قبلا ملت بوده وشخصی که بقدری مقتدر است که بتواند مثلا رئیس جمهور یا وزیر شود اگر کاستی بوده می توانسته اعتراض وان را رفع کند ابها در صدهای کشور بخار می شود به اسمان می رود زمین ما از بی ابی
درخود فرو می رود یعنی زمین و اسمان ایران بعلت سیاست های غلط دولت در دو جهت مخالف در حال حرکتند