در دفاع از مردمی که حق انتقاد دارند
آری، مردم ما میفهمند و به همین دلیل نمیتوان و نباید آنها را صرفا "بینندگان عزیز"ی دانست که عزتشان در فقدان ذهنیت انتقادی و ستایش محض سلبریتیهاست.
عصرایران: درگذشت غمانگیز خانم آزاده نامداری، تیغ انتقاد سلبریتیها را متوجه مردم کرده است. در ابتدا باید گفت که مراد از "مردم" در این یادداشت، اولاً حکومتشوندگان است، ثانیا حکومتشوندگانی است که شهرت ملی ندارند و به عنوان یک فرد، صدایشان بازتابی در رسانهها ندارد.
باری، جان کلام چهرههای مشهور هنری و رسانهای این است که چرا از خانم نامداری بابت برخی تناقضها در رفتار و گفتار وی انتقاد کردید. این منتقدین در ادامه به نکتۀ درستی هم اشاره میکنند و آن اینکه، همۀ ما کم و بیش دچار چنین تناقضاتی هستیم و گهگاه وارد وادیِ دورویی و ریاکاری میشویم و الخ. برخی نیز پا را فراتر مینهند و خطاب به مردم میگویند "شما او را کشتید."
اما آیا چنین نگاهی به انتقادات مردم از هنرمندان و مشاهیر رواست؟ آیا کسی حق دارد به مردم بگوید حق انتقاد ندارید؟ به همان دلیلی که شما هنرمندان و مجریان تلویزیونی الان مشغول نقد مردم هستید، مردم هم حق دارند شما را نقد کنند. فارغ از اینکه کدام یک از این انتقادات وارد است و کدام ناوارد، هر انسانی حق دارد از آنچه نادرست میداند، انتقاد کند. کمااینکه آحاد مردم در زندگی روزمره با انتقادات دوستان و آشنایانشان مواجه میشوند و یا از آنها بابت امور گوناگون انتقاد میکنند.
در اینکه انتقاد باید مودبانه و سنجیده باشد، تردیدی نیست. قطعا هر منتقدی باید شرط ادب و انصاف را رعایت کند. اما سوال این است: اگر مردم فلان مجری یا بازیگر را "ریاکار" بخوانند، از دایرۀ ادب و انصاف خارج شدهاند ولی اگر اهالی سینما و تلویزیون مردم را "قاتل" بخوانند، همچنان در دایرۀ انصاف قرار دارند؟
فرض کنیم همۀ کسانی که منتقد یکی دو رفتار خاص خانم نامداری بودند، دچار عذاب وجدان شوند و از این به بعد در فضای مجازی چیزی در نقد هیچ هنرمند و هیچ فرد مشهوری ننویسند. در این صورت به نظر میرسد هدف از قاتل خواندن مردم محقق خواهد شد! ظاهرا هدف این حضرات این است که به مردم حالی کنند که ما هنرمندان و مشاهیر را فقط باید تحسین کنید و بستایید؛ و اگر چیزی در نقد ما بنویسید، نامتان در زمرۀ قاتلان ثبت خواهد شد.
این جماعت در حالی مردم را قاتل خطاب میکنند که در سختترین روزهای مردم ایران در این چند سال گذشته، دم برنیاوردن را به قاتل خواندن این و آن ترجیح دادهاند تا مبادا منافعشان از دست برود. اشکالی هم ندارد. هر کسی حق دارد به خاطر منافع خودش سکوت کند. ولی حق ندارد برای دیگران نسخۀ سکوت بپیچد.
هر فردی، چه نامدار چه گمنام، مطابق تشخیص خودش عمل میکند و حرف میزند. ممکن است کسی فریاد وطندوستیاش گوش خلائق را پر کرده باشد ولی ترجیح دهد فرزندش در خارج از ایران متولد شود. او حق دارد مطابق رای خودش عمل کند. مردم هم حق دارند مطابق رای خودشان او را نقد کنند.
اما چرا مردم او را نقد میکنند؟ چون سالها مخاطب او بودهاند. مردم سالهای سال مخاطب مجریان تلویزیون و هنرمندان بودهاند. وقت گذاشتهاند و برنامههای تلویزیونی این حضرات را دیدهاند. پول خرج کردهاند و فیلمهای این آقایان و خانمهای محترم را در سینما و فیلیمو و چه و چه تماشا کردهاند.
اخیرا مردم از یکی از بازیگران مشهور انتقاد کردند؛ بازیگری که مهمترین جایزۀ بازیگری را در تاریخ سینمای ایران کسب کرده و هنگام دریافت آن جایزه، گفت که جایزهام را به مردم کشورم تقدیم میکنم. اما همین که مردم کشورش از او بابت واکسن زدن در آمریکا انتقاد کردند، خطاب به مردمی که منتقدش بودند، گفت که من وامدار شما نیستم و خداحافظ!
آیا این خودش مصداق ریاکاری نیست که برخی از مشاهیر مدام میگویند ما هر چه داریم از مردم است، اما به محض اینکه خودشان یا همکارانشان با انتقادات اقشاری از مردم مواجه میشوند، لحن فروتنانهشان در قبال مردم نقش بر آب میشود و چهرۀ دیگری از خودشان به نمایش میگذارند؟
اینکه منتقد را قاتل بنامیم، هیچ حقیقتی را برملا نمیکند جز برخورداری از ذهنیت استبدادزدهای که انتقاد را، چه روا چه ناروا، برنمیتابد.
جالب است که در پایان برنامههای تلویزیونی، معمولا مجری رو به دوربین و خطاب به مردم میگوید از انتقادات و پیشنهادات شما استقبال میکنیم! اگر کسی در برنامۀ تلویزیونیاش مبلغ چیزی باشد ولی در عمل نشان دهد اعتقاد چندانی به حرفهایش ندارد، آیا عجیب است که با انتقاد همان مخاطبینی مواجه شود که خطاب به آنها میگفت از انتقادات شما استقبال میکنیم؟ به هر حال گاهی انتقاد مردم از "برنامه" فراتر میرود و متوجه "مجری" میشود!
اینکه اهالی هنر و رسانه، تاب نقادی مردم را نداشته باشند و از سیاستمداران و اهالی قدرت انتظار داشته باشند به نقد مردم گوش جان بسپارند، هزلی بیش نیست. در واکنش به انتقاد مردم، نه سیاستمدار حق دارد مردم را بکشد، نه سلبریتی حق دارد خودش را بکشد.
البته هنوز معلوم نیست علت مرگ خانم نامداری چه بوده است. شاید علت خودکشی احتمالی او، هیچ ربطی به کامنتهای انتقادیای که چند سال قبل در فضای مجازی منتشر شد، نداشته باشد.
اخیرا کسی در توئیتر از یکی از مجریان مشهور تلویزیون انتقاد کرده بود و یک اصلاحطلب مشهور هم نوشته بود ایراد اساسی از این جا نشأت میگیرد که مجریان تلویزیون قبل از ورود به ساختمان صداوسیما، ابتدا باید شخصیت اصلیشان را پشت در بگذارند و سپس وارد شوند. احتمالا این طور است، ولی اگر اساس زندگی و شهرت عدهای مبتنی بر تعارض نظر و عمل باشد، آیا مردم باید خفقان بگیرند و چیزی در نقد این افراد نگویند؟
مخلص کلام اینکه، مردم کوچه و بازار و اداره و دانشگاه، صرفا تماشاگر و تحسینگر هنرمندان و مجریان موفق و جذاب برنامههای تلویزیونی نیستند. بسیاری از آنها تماشاگرانی تیزبین و نقاد هستند. به قول دکتر شریعتی: «بچههای ما میفهمند... بچههای ما، همه چیز را میفهمند. حتی جهان را، همه چیز جهان را، انسان را، همه چیز انسان را... پوچی را، معنی را، دنیا را، آخرت را، برای خود را، برای خلق را، برای خدا را...»
آری، مردم ما میفهمند و به همین دلیل نمیتوان و نباید آنها را صرفا "بینندگان عزیز"ی دانست که عزتشان در فقدان ذهنیت انتقادی و ستایش محض سلبریتیهاست.
نظر کاربران
دم نویسنده گرم
این متلا سلبریتیا یه مشت سو استفاده گر نون به نرخ روز خورن
پاسخ ها
فله بس کن پشت هم
گور باباشون بزار هر چی میخوان بگن.مردم این جماعت دوزاری متلا سلبریتی شناختن
پاسخ ها
گفتی دیگه بالا لوث شدی
این سلبریتیا جهل خالصن.فکر میکنن خیلی میفهمن اما یه مشت جوگیر جاهلن
ایول دمت گرم واقعا خوب نوشتی . این جماعت به اصطلاح هنرمند چرا مواقعی که مردم به حضورشون نیاز دارند مخفی میشند و بخاطر منافع شخصیشون دم برنمیارند؟
مراد از اینکه شما کشتید مسولین صدا وسیما است نه مردم عادی مردم عادی مگه قاتلند وقتی شخصی مثل حیاتی را به خاطر یک اظهار نظر کنار میزنند
اسلام اجازه ورود به حریم خصوصی اشخاص رانمیده شمابر چه اساسی وارد حریم خصوصی افراد میشوید واعلام جرم میکنید وابروی شخص را میبرید به فرض هم کاری کرده باشه به شما چه ربطی دارد بی دین های بی همه چیز
پاسخ ها
نخیر اسلام با ریا دروغ تظاهر مخالفه
مجری در برنامه تلویزیونی هر حرفی که می زند حرف خودش نیست و حرفهای دیکته شده متولیان ان برنامه است و هیچ اراده ای در سخنان وی از جانب خودش ندارد لذا بعد از ان ملزم به پایبندی ان نیست چون حرف خودش نیست
انتقاد و قضاوت حق طبیعی مردم است کسی که خود را در مرئا و منظر دیگران قرار میدهد به دیگران حق قضاوت و انتقاد را اعطا کرده است.انتقاد و قضاوت مهمترین مکانیسم پالایش اجتماعی است.
بسیار منطقی بود.
بله مردم حتما حق انتخاب دارند مخصوصا کسانی که وارد این گونه شغل ها می شوند باید این مسئله را بپذیرند که گویی در ویترین نشسته اند دائما ولی مردم هم در تخریب و گفتن بد و بیراه زیاده روی می کنند و هر مسئله ای را کوه می کنند و دیگه ول کن نیستن
دقیقا همینه
این سلبریتی های جلبک قشنگ دارن از مرگ اون بی چاره سو استفاده میکن تا از این به بعد هر کاری کردن مردم از ترس عذاب وجدان هیچی نگن
من انتقادی ندیدم عقده گشایی لجن پراکنی تمسخر و طرد بود.اینکه یه آدم رو از آدمیتش جدا کنی و مدام بهش سنگ بزنی انتقاد نیست.نامداری شد سیبلِ یه مشت آدم حقیر عقده ای
موافقم.من نمیدونم چرا این هنرمندا موقع انتخابات مردمو داغون میکردن که تکرار میکنیم و به فلان رای بدین چون ما میفهمیم بعد ما الان حق گفتن چیزی نداریم؟
مقصر تلویزیون بود بخاطر عکس های سوئیس آزاده رو ممنوع کار کرد دق کرد
مسئولین این سایت از جریانی هستند که خودش در ایجاد این وضعیت ریاکارانه نقش داره و حالا شده اپوزیسیون .جالبه! امثال نامداری نقش کمتری در شرایط دارند و دیگه نباید از شماهام بخورند!!!
مردم گفتن اعتقاد داری اوکی اما گویا در خلوت چیز دیگه ای فکر میکنی
همکاراش نگران شدن عکس های زندگی خصوصی شون بالا نیاد چند روز حمله میکنند به مردم
هیچکس از شنیدن نقد خودکشی نمی کنه شرایطی که برای این خانم ایجاد شد یک جور نفرت پراکنی بی وقفه بود که فقط لایق جنایتگاران جنگیه
احسنت
هر کی ممنوع تصویرش کرد کشتش آزاده اگر قصد خودکشی داشت همون سال باید میکرد مسمومیت قرص افسردگی هر چی بخاطر بیکاری دوری از اجراش بوده
ایرانیها به دروغ و نیرنگ و ریا شهره اند. عجیبه به ماجرای نامداری چنین واکنشی نشون دادند. بیشتر سیاسی کاری بود مثل همین سند همکاری چین و ایران که کسانی که تا دیروز از جنگ و تحریم مردم ایران دفاع می کردند ناگهان وطن پرست شدند!!!
نامداری اونقدر شریف و نجیب بود که تاب این لجنزاری که براش ساختید رو نداشت.می تونست اهمیتی نده و راحت زندگیشو کنه.مثل خیلی ها.این زن رو هم جامعه زن ستیز حذف کرد هم صدا و سیمای زن ستیز
مرسی عصر ایران. دمت گرم
دقیقا با نویسنده موافقم
آزاده نه سمت همکاراش محبوبیت داشت نه مردم.
ما مرده پرستهای جوگیر نمیدونم چرا بعدمرگ کسی نظراتمون رو درموردش عوض میکنیم وازش بت میسازیم.
تمام کسانی که با گوشه و کنایه و تمسخر باعث افسردگی این شخص شدند اون خوشمزه هایی که مدام از باد و سوئیس گفتند و پنج سال هر جا اسمی از این شخص بود همین چرندیات رو تکرار کردند درافسردگی و مرگش نقش داشتند
حرف ها منطقی و درست است و این هنرمندان نبایستی از مردم انتقاد کنند بلکه باید از آنهایی خرده بگیرند که باعث می شوند افراد مجبور باشند برای ادامه فعالیت در سیستم اداری کشور خود واقعیشان را پنهان نمایند و عامل ریاکاری می شوند. به نظر بنده در همین نوشتار هم نویسنده بخاطر مصلحت اندیشی عوامل ریاکاری در کشور را معرفی نکرده است.
قاتل متحجر داره به مردم میگه قاتل برای رد گم کنی چون این سالها مشخص شده قاتل کیه
باریک الله
به شخصه یه میلیارد لایک که البته کم هست رو به این نوشته میدم
نام نویسنده را بگویید؟
یه عده معلوم الحال از مردم متنفرن همه میدونن چرا میخوان مردم رو مقصر جلوه بدن دارن عقده گشایی تسویه حساب میکنند
هیچ کس هیچ دینی به مردم نداره مردم یه توده بی شکل مقدس نیستن مردم همون هان که هزار جور دغلکاری و بدکاری ازشون در جامعه می بینیم .کسی مردم رو مجبور نمی کنه دنباله رو فلان مجری یا هنرپیشه بشن و بازیگر و سلبریتی هم عضوی از مردم هستن
اصلاحطلبها با تکرار واژه مردم و همراه شدن با موجهای زرد و عوامفریبی سعی می کنند همچنان رای دهندگان ساده لوحشون رو تهییج و آماده نگه دارند .بخوابید بابا! هی مردم مردم !
احسنت.عالی گفتین.
مردم ایران بیشتر از اینکه پول خرج کنند فیلم و موزیک بخرند می دزدند!! حالا انگار داریم از جامعه ای سراپا فضیلت و وارستگی حرف می زنیم که چند تا نامداری و حسینی و رامبد جوان گند زدند بهش! همون اپوزیسیون مدعی از همه پلشت تره
هنرمند فقط پرستویی معتمدآریا هدیه تهرانی هاشمپور وچندتادیگه بقیه رو بزارید سرکوچه ساعت۹شب موشا بخورتشون
بابت تک تک کلماتی که نوشتی متشکرم
احسنت
جالب بود. بعد از مدتها يك متن درست حسابي گذاشتين
اون مرحومه با چادری که بهش اعتقاد نداشت و در سازمانی که بعدها کلی منتقدش شد به شهرت رسید و حتی هر دو ازدواجش تحت تاثیر همون شهرتی که با تزویر به دست آورده بود قرار داشت.
جای جوگیر شدن و واکنش های تکانشی درس بگیریم از این جریان که وقتی با تزویر چیزی یا جایگاهی به دست میاریم فکر از دست دادنش هم باشیم تا بتونیم با شرایطش کنار بیاییم .
یاد بگیریم وقتی تلاش میکنیم با لایک گرفتن محبوبیت پیدا کنیم مردمی که لایک میدن حق انقاد دارند و احمق نیستند
آفرین درود بر شما .
موافقم.من نمیدونم چرا این هنرمندا موقع انتخابات مردمو داغون میکردن که تکرار میکنیم و به فلان رای بدین چون ما میفه
جمع کن برو بینیم ...
بسیار عالی بود
ممنون از این قلم
اولا انتقاد باید سازنده باشه، نه مخرب. ثانیا این دیگه از دایره انتقاد خارج شده، به سرک کشیدن در زندگی خصوصی بقیه رسیده.مگر نه اینکه هرچه برای خود میپسندیم باید برای دیگری هم بپسندیم. حال کدامیک از ما دوست داریم تو زندگی خصوصی مون،کسی سرک بکشه؟!! ایکاش حد و حدود هرچیز رو بدونیم.
درست است. آدمها به نظرم اگر حق را در نظر بگیرند نه احساساتی می شوند نه جوگیر
اینا همه تقصیر خود ماست ، وقتی ما طرف رو دنبال میکنیم در مجازی ، خوب طرف امر برش مشتبه میشه که کلا فیلسوف و اندیشمند و صاحب نظر در همه ی مسایله
خودمون بیخودی اینا را بزرگ می کنیم
طرف رو از زندگی ساقط کردید, اسم اینو میذارید انتقاد. به هرحال برای فرار از عذاب وجدان, باید یه جوری توجیه کنید
فعلا مردم عادی بی ارزشترین کالا در ایران هستن
مدیران و مسولین و سلبریتیها و ثروتمندان مردم عادی را به چشم کالا میبینن و سود و زیانشون را با مردم مفلوک میسنجن
ریاکاری بد دردی ،بد!!!
ریاکاری بد دردی ،بد!!!
چه عجب یکی یه حرف حساب زد
آفرین .جانا سخن از زبان ما میگویی.البته که انتقاد بخصوص از افراد صاحب نام ومشهور چه سیاسی وچه سلبریتی وچه هنرمندان در همه دنیا وصد البته با درصد بالا در کشورهای آزاد وپیشرفته رایج است که البته همین انتقادها باعث پیشرفت ومانع بسیاری از فسادها حتی در سطح حکومتی است .
مردم عامی آنقدر گرفتاری دارند که تلویزیون نگاه نمی کنند چه برسد به فضای مجازی ، اینقدر از نردم ، جامعه ،...هزینه نکنید .
عالی .
اینقدر پشت سر هم غیبت ، تهمت، افترا و... کنید که در این دنیا تنها بمانید...
بعد مدتها حرف حقی از رسانه ها منتشر شد.احسنت به نویسنده این متن.نمی شود فقط از دیده شدن توسط مردم کاسبی کرد و از تشویق و فالو کردن صفحه و ... آنها استفاده کرد ولی پاسخگوی آنها نبود.دوری از دورویی و ریاکاری یکی از مطالبات مردم از سلبریتی هاست.
درود
لایک
احسنت احسنت احسنت
بچه های ما همه چیز را میفهمند ! حتی جهان را ! همه چیز جهان را ! انسان را ! همه چیز انسان را ! پوچی را ! معنی را ! دنیا را ! آخرت را ! برای خود را ! برای خلق را ! برای خدا را !
هیچ چنین چیزی نیست عزیز دل
دوره این شعارها مدتهاست که گذشته و منسوخ شده
همین شعارهای هیجانی و همین توهّم همه چیز دانی بود که کار این مملکت را به اینجا کشاند
اره منم بهتون گفته بودم که مردم همچیز را میدانند هروقت موقعه اش شود همه رامیگویند
فکر کردم راجع به قرار داد 25 ساله باشه
از وقتی این خبر را شنیدم شوکه شدم، هنوز نتونستم قبول کنم چرا این اتقاق افتاد، کاش برگردیم به لحظه ای که راهی برای نجاتش بود، به حدی از شنیدن مرگ آزاده افسرده شدم که لحظه ای ازیادم نمیره، چرا با کارهایمان باعث افسرده شدن یک انسان میشیم، چرا بجای زندگی کردن سرمان به زندگی کس دیگری ست لعنت به کسی که از زندگی شخصی آزاده عکس انداخت وباعث رسوایی ومرگش شد به بدترین درد ها گرفتاربشه
خیلی از بازیگران هستند که توی فیلم حجاب دارند ولی بیرون خود واقعی را نشان میدهند مثل نیوشا ضیغمی اینجور مسائل اشکالی نداره ولی خانم نامداری پارو فراتر از حدش میذاره و میاد تبلیغ چادر میکنه و میگه فقط او و چادریها حجاب برتر دارند و غیر چادریهارو متهم به بیحجابی میکنه و ازشون ایراد میگیره بعد یه دفعه ورق بر میگرده و یه صحنه های رو مردم میبینند این شد که همه بهش انتقاد کردند مقصود اینه که همه میدونیم بیرون و درون صدا سیما چه خبره ولی مدعی های توخالی بیشتر آماج انتقاد قرار دارند گفت آتش بی سبب نفروختم دعوی به معنیت را سوختم
قشنگ بود