اصل مذاکره با آمریکا مهمتر از شیوه آن است
«آرمان ملی» با فریدون مجلسی تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است.
«آرمان ملی» با فریدون مجلسی تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است.
فریدون مجلسی معتقد است: «ما عادت داریم در مقاطع حساسی که دستورات مقامهای ارشد کشور نیز وجود داشته و تعاملات در مسیری در حال حرکت بوده که به نتیجه برسد به یکباره اقدام یا اقداماتی صورت دهیم که همه معادلات را به هم بزند. مسأله اصلی آمریکا در رابطه با ایران از قیمومیت این کشور نسبت به موجودیت اسرائیل نشأت میگیرد.
عدماجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران در شرایط کنونی چه تأثیری در معادلات ایران و آمریکا خواهد داشت؟ آیا این اتفاق معادلات آینده ایران و کشورهای غربی را پیچیدهتر نمیکند؟
این موضوع بستگی به این دارد که از چه زاویهای به موضوع نگاه کنیم. در شرایط کنونی دو دیدگاه در ایران وجود دارد. یک گروه با نوعی شجاعت و بیمحابایی خواهان این هستند که همه آرزوها و خواستههای آنها مورد پذیرش جهان قرار گیرد اما هیچ تقابلی صورت نگیرد و هیچ امتیازی به طرف مقابل ندهند و در مقابل خواستههای آنها هیچگونه سازگاری از خود نشان نمیدهند. گروه دوم اما دارای نگرش محافظهکارانهای هستند که آرامش و آسایش و رفاه مردم و بهبود وضعیت اقتصادی و اشتغال را به موضوعات دیگر ترجیح میدهند.
این گروه حتی در شرایط کنونی به دنبال آن است که ایران به واکسن کرونا دست پیدا کند. به صورت طبیعی این دو نوع طرز تفکر تصمیمات خاص خود را نیز به همراه دارد. کسانی که امروز در مجلس و برخی از نهادهای تصمیمگیر حضور دارند عمدتأ از طرز فکر نخست پیروی میکنند. این عده معتقدند به دلیل اینکه تحتفشار آمریکا قرار گرفتهاند و با تحریمهای بینالمللی مواجه شدهاند نباید تسلیم آمریکا شوند و باید با آمریکا مقابله کنند. این گروه به دنبال حفظ آزادی عمل خود هستند و معتقدند تا حد تهدیدآمیز نیز به غنیسازی ادامه خواهیم داد. به همین دلیل نیز از پروتکل الحاقی که به صورت داوطلبانه توسط ایران پذیرفته شده بود و بخشی از برجام نیز به شمار میرفت خارج شدند. در همین راستا رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز به ایران سفر کرد. در این زمینه توافقاتی نیز صورت گرفته که شاید بخشهایی از آن آشکار نشده باشد. با این وجود اگر اقدامات ایران برخلاف رویه برجام باشد باید شرایطی را پیشبینی کرد که آمریکا نیز دست به اقدام متقابل بزند.
در چنین شرایطی اقــدام متقابل آمریکا چه خواهد بود؟
در روزهای اخیر دولــت آمـــریکا با بیپروایی کامل نشان داده تصورات برخی که گمان میکنند با رفتن ترامپ آزادی عمل پیدا کرده و هر اقدامی که دوست داشته باشند انجام میدهند، اشتباه بوده است. در روزهای اخیر آمریکا به یک باره مواضع حزبا... و حشدالشعبی را در خاک سوریه مورد هدف قرار داده است. این اتفاق درست در زمانی صورت گرفته که بخشهایی از مطالبات ایران از کره جنوبی آزاد شده و عراق آزادی عمل بیشتری در زمینه تسویهحساب با ایران پیدا کرده بود. این اقدام متقابل نیز در راستای تقابل با اقدام این گروهها در هدف قرار گرفتن مواضع آمریکا در عراق صورت گرفته است. این گروهها مدتهاست منطقه سبز بغداد را که پایگاههای آمریکایی در آن مستقر هستند، هدف قرار میدهند که در روزهای اخیر این حملات ادامه داشته است.
این نکته را باید در نظر گرفت که اگر دوباره به اقدام اخیر آمریکا واکنش نشان داده شود دوباره باید منتظر واکنش آمریکا بود. بنده معتقدم باید نوعی عقلانیت در این رابطه حکمفرما شود که این انتقامجوییهای رفت و برگشتی در نهایت منجر به شرایط حاد و خطرناکی نشود که سلامت، زندگی و رفاه مردم به مخاطره بیفتد. گاهی اوقات برای حفظ صلح، آرامش، توسعه اقتصادی و حفظ قدرت باید بهایی پرداخت شود. این در حالی است که توسعه اقتصادی میتواند قدرت نیز تولید کند. در شرایط کنونی مشخص نیست سلایق تصمیمگیران جامعه ما بیشتر به سمت کدام نوع تفکر گرایش دارد.
چرا بایدن در زمینه بازگشت آمریکا به برجام حساسیت زیادی نشان میدهد و در این زمینه تعلل میکند؟آیا وی به دنبال این است که از این طریق از ایران امتیاز بگیرد؟
این تصور اشتباه است که ما اقدامی انجام بدهیم و در مقابل انتظار داشته باشیم با این اقدام طرف مقابل را نیز به بازی بگیریم. در عالم سیاست باید این نکته را در نظر داشت که طرف مقابل نیز حداقل به اندازه ما دارای تعقل و درایت است. واقعیت این است که در حالی که بایدن هنوز بر امورکاخ سفید مسلط نشده بود در ایران دو اقدام برخلاف دیدگاههای بایدن انجام شد. نخست بالا بردن میزان غنیسازی تا ۲۰درصد بود و دوم طرح مجلس در زمینه اقدام متقابل نسبت به آمریکا بود که به دولت فرصت دو ماهه میداد که در مقابل تحریمهای آمریکا اقدام متقابل انجام دهد. در این طرح دولت مکلف شده بود اقدامات لازم را انجام بدهد، در غیر این صورت با واکنش مجلس مواجه میشد. در نتیجه دولت در وضعیت بنبست قرار گرفته بود. نمایندگان مجلس معتقد بودند یا طی دو ماه آینده آمریکا باید در عمل همه تحریمها را بردارد یا اینکه ایران از برجام خارج شود.
در چنین شرایطی تصمیمگیران جامعه باید این نکته را در نظر داشته باشند که دولت آمریکا به عنوان یک دولت متحدانی در مناطق مختلف جهان دارد که در مقابل عمل انجام شدهای ناچار به تسلیم نشود. خواسته ایران از ابتدا این بود که آمریکا تحریمهای بینالمللی را بردارد تا ایران نیز تعهدات برجامی خود را انجام بدهد. به هر حال پس از اینکه آمریکا از برجام خارج شد ایران نیز در مقاطع مختلف تعهدات برجامی خود را کاهش داد. این در حالی است که انتظار میرفت ایران در این زمینه با آمریکا به توافق برسد.
چرا این اتفاق رخ نداد و ایران و آمریکا در این زمینه به توافق نرسیدند؟
آمریکا و بایدن در عمل انجام شده یا عمل دستوری قرار نمیگیرد. اگر بایدن چنین استنباطی از عمل ایران داشته باشد رویکرد دیگری در پیش خواهد گرفت. پس از اینکه مجلس طرح اقدام متقابل در برابر تحریمها را تصویب کرد بایدن تصمیمات خود را متوقف کرد تا فرصت دوماهه ایران به پایان برسد و اقدام ایران را مشاهده کند تا نسبت به اقدام ایران واکنش لازم را نشان بدهد. در نتیجه اگر اقدامات ایران منجر به باطل شدن برجام شود شرایطی به وجود میآید که تعهدی برای بایدن باقی نمیماند که وی قصد داشته باشد آنها را انجام دهد. در چنین شرایطی ایران غنیسازی خود را افزایش خواهد داد. این اقدام ایران نیز با واکنش احتمالی آمریکا مواجه خواهد شد؛ واکنشی که ممکن است با اصول قواعد بینالمللی نیز هماهنگی نداشته باشد. سیاست بر مبنای قدرت قرار گرفته است.
شرایط به شکلی نیست که طرفین بخواهند خواستههای خود را به یکدیگر دیکته کنند. واقعیت این است که تفاهم دارای پیشزمینههایی است که با تهدید و ترغیب همخوانی ندارد. اگر قرار است تفاهمی صورت بگیرد باید پیشزمینههای آن به وجود بیاید. این پیش زمینهها نیز شامل گفتوگو و رویکرد مسالمتآمیز میشود.
در شـرایطی که ایــران و آمریکا هرکدام به دنــبــال مــرتفع کردن دغدغههای خود هستند چگونه میتوان زمینههای تفاهم و گفتوگو را فراهم کرد؟
در شرایط کنونی مردم ایران در رنج هستند و زندگی روزمره آنها با چالشهای متعددی مواجه شده است. به همین دلیل نیز مهمترین دغدغه دولت باید برطرف کردن مشکلات و چالشهای مردم باشد. شرایطی که امروز برای مردم ایران رقم خورده به دلیل تصمیمات اشتباهی بوده که در گذشته صورت گرفته و وضعیت زندگی مردم را به اینجا رسانده است. یکی از راههایی که در شرایط کنونی میتواند مشکلات مردم ایران را کاهش بدهد مذاکره و احترام به ملت است. شکل و شیوه مذاکره نیز دارای اهمیت نیست؛ بلکه ماهیت مذاکره و نشان دادن حسننیت به کشورهای جهان دارای اهمیت است. اگر مذاکره به صورت مستقیم در اولویت قرار ندارد یا شرایط برای مذاکره در چنین شرایطی وجود ندارد باید به صورت غیرمستقیم، با واسطه یا در قالب مذاکرات گروهی این مذاکرات صورت بگیرد. اگر قرار است تبادل و تعاملی صورت بگیرد این اتفاق باید در بهترین وضعیتی که منافع ملی را تضمین میکند، صورت بگیرد. در چنین صورتی است که میتوان نسبت به آینده و تغییر معادلات خوشبین بود. در غیر این صورت اگر چنین رویکردی را مغایر با اصول مدیریتی خود قلمداد کنیم و تمایل داشته باشیم به جنگ متوسل شویم شرایط به شکل دیگری رقم خواهد خورد.
در شرایط کنونی احساس میشود عدهای به این رویکرد علاقهمند هستند و معتقدند به مخاطره انداختن خطوط کشتیرانی میتوان به نتیجه رسید. این تفکری است که با توجه به ابزارهایی که در اختیار دارند میتوانند معادلات مورد نظر خود را پیش ببرند. اما مهمتر این است که در پایان این تنش و جنگ کشور و مردم ما چه ضررها و زیانهایی را متحمل خواهند شد. به همین دلیل نیز ما بیش از اینکه به فکر ضربه زدن به منافع آمریکا باشیم باید به فکر خسارتهای احتمالی این جنگ باشیم و با آیندهنگری با آن برخورد کنیم. به همین دلیل قوه عاقله موجود در کشور باید با در نظر گرفتن همه شرایط موجود و آیندهنگری از خسارتهای احتمالی جلوگیری کنند.
در روزهای اخیر پالسهای مثبتی از سوی آمریکا نسبت به ایران صادر شده و سخنگوی وزارت خارجه این کشور مدعی است که به صورت مستقیم درباره برخی موضوعات با ایران گفتوگو کرده است. آیا این پالسهای مثبت را میتوان به عنوان نشانههایی برای زمینهسازی مذاکرات آینده قلمداد کرد؟
پالسهای مثبت در شرایطی میتوانند نتیجهبخش باشند که با پالسهای منفی از سوی ایران مواجه نشوند و در مقابل پالسهای مثبت صادر شوند. بدونتردید این پالسهای مثبت اگر با پالسهای منفی از سوی ایران مواجه شود در نهایت خنثی خواهد شد. متأسفانه ما عادت داریم در مقاطع حساسی که دستورات مقامهای ارشد کشور نیز وجود داشته و تعاملات در مسیری در حال حرکت بوده که به نتیجه برسد، به یکباره اقدام یا اقداماتی صورت بگیرد که همه معادلات را به هم بزند. مسأله اصلی آمریکا در رابطه با ایران از قیمومیت این کشور نسبت به موجودیت اسرائیل نشأت میگیرد. این در حالی است که در شرایط کنونی که شرایط نسبت به گذشته برای تفاهم ایران و آمریکا ظاهرا فراهم شده عدهای افراطی مشکلاتی ایجاد کردهاند که میتواند یک پالس منفی قلمداد شود. بنده حتی نسبت به این موضوع مشکوک هستم که اسرائیل در یک اقدام برنامهریزی شده مبادرت به چنین اقدامی کرده تا شرایط موجود را تغییر بدهد و از وضعیت تفاهم به سوی دشمنی بیشتر بکشاند.
بدون تردید این اقدام برخلاف منافع ایران و در راستای تحقق منافع اسرائیل بوده است. این در حالی است که برخی گروهها که دارای امکانات ضعیفی هستند بیرغبت نیستند که بین ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقهای با آمریکا درگیری رخ بدهد که آنها نیز وارد این تقابل و درگیری شوند. در چنین شرایطی برخی کشورها مانند عربستان و اسرائیل نیز که همواره از تحریم و ستیز علیه ایران حمایت میکنند آخرین تلاشهای خود را انجام میدهند که سطح تنش بین ایران و آمریکا افزایش پیدا کند.
نظر کاربران
سیاستهای ایران معمولا مبتنی بر
پرخاشگری ، تهدید ، چند صدائی متضاد... است که این سیاستها شاید در داخل تا حدودی جواب داده ولی در روابط بین المللی فاقد عقلانیت و غالبا موجب امتیاز دهی شده است .
گوش شنوای باشه خوب .....
آدمای پرحرف بیکار
درتمام دنیا ایرانیها راتروریست خطاب میکنند چرا؟این بود عزت ایرانی