یک ادعا؛ هویت فخریزاده را دولت اصلاحات لو داد
در ادامه گمانه زنیهای خبرگزاری فارس درباره ترور شهید «محسن فخری زاده» این خبرگزاری با انتشار مطلبی تحت عنوان "هویت شهید «فخریزاده» چگونه در دولت اصلاحات به دست غربیها رسید؟" نوشت: هویت «فخری زاده» را دولت اصلاحات لو داد.
در ادامه گمانه زنیهای خبرگزاری فارس درباره ترور شهید «محسن فخری زاده» این خبرگزاری با انتشار مطلبی تحت عنوان "هویت شهید «فخریزاده» چگونه در دولت اصلاحات به دست غربیها رسید؟" نوشت: هویت «فخری زاده» را دولت اصلاحات لو داد.
در تابستان سال ۱۳۶۰ و زمانی که مهمترین مراکز تصمیم گیری کشور همچون نهاد ریاست جمهوری و جلسه حزب جمهوری اسلامی در جریان حرکتهای تروریستی گروهک منافقین موسوم به «عملیات مهندسی» مورد هدف قرار گرفت و رده بالاترین عناصر حاکمیتی کشور در میانه جنگ تحمیلی همچون رییس جمهور، رییس قوه قضاییه و نخست وزیر وقت به شهادت رسیدند، خطر «نفوذ» به عنوان یک تهدید اساسی علیه موجودیت نظام مورد توجه تمام ردههای حاکمیتی قرار گرفت.
از آن زمان تاکنون موارد فراوانی بوده است که علی رغم تلاش نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نفوذ خسارتهای فراوانی را بر کشور تحمیل کرده است. شاید نزدیکترین مصداق در این باره شهادت دانشمند ارشد هستهای و نظامی دکتر «محسن فخری زاده» در عملیات تروریستی منطقه «آبسرد» باشد.
یکی از نقاط مناقشه برانگیز درباره این اتفاق نحوه درز اطلاعات مربوط به فعالیتهای محرمانه این شهید بزرگوار بود. برخیها مدعی هستند که درز این اطلاعات به واسطه اطلاعات مبادله شده با آژانس بین المللی انرژی اتمی رخ داده و با توجه به اوج گیری همکاری ایران و آژانس در دولت اخیر برای حل مسائل موجود بین دو طرف، دولت را مسئول درز اطلاعات احتمالی میدانند.
از سوی دیگر برخی فعالان رسانهای اصلاح طلب همچون عباس عبدی و عبدالله رمضان زاده دولت احمدی نژاد را به دلیل برخی آشفتگیها در جریان مدیریت وزارت اطلاعات مسئول چنین رویدادی میدانند.
در این میان تنها یک اظهار نظر رسمی وجود دارد، آن هم مربوط به محمد جواد ظریف است که تاکید میکند نام محسن فخری زاده در اواسط دهه ۸۰ شمسی از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی به آژانس انرژی اتمی ارائه شده و پس از آن در قطعنامه در قطعنامه ۱۷۴۷ مصوب ۴ فروردین ۱۳۸۶ در فهرست تحریم شورای امنیت قرار گرفت.
با علم و اطمینان به صحت اطلاعات مطرح شده توسط وزیر امورخارجه میتوان سرنخهایی از لایههای عمیقتر این ماجرا رسید.
*چه اطلاعاتی در سال 86 توسط آژانس در اختیار شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت؟
قعطنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد یکی از مهمترین اسناد حقوقی صادر شده بر علیه برنامه هستهای ایران در این نهاد بین المللی است. بر اساس این قطعنامه نه تنها از ایران خواسته شده تا ظرف ۶۰ روز غنی سازی اورانیوم را متوقف کند، بلکه صادرات و واردات هر گونه سلاح سنگین به ایران ممنوع اعلام میشود.
محدودیت ذکر شده توسط همین قطعنامه بود که بعدها سبب تعلیق تحویل سامانه S-۳۰۰PMU از سوی مسکو به ایران شد. همچنین در این قطعنامه ۲۳ مقام ایرانی مورد تحریمهای سازمان ملل قرار گرفتهاند. از این لیست تاکنون ۳ نفر ترور شده که ۲ نفر از آنان به فیض شهادت رسیدهاند. شهید محسن فخری زاده و شهید سپهبد قاسم سلیمانی که در فرودگاه بغداد هدف حمله تروریستی آمریکاییها قرار گرفت. نفر سوم فریدون عباسی بود که در سال ۱۳۸۹ مورد حمله تروریستی قرار گرفت اما از آن جان به در برد.
بخش مهمی از اطلاعات مورد استناد در این قطعنامه از سوی دبیرخانه آژانس انرژی اتمی در اختیار شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفته بود. این اطلاعات شامل تلاش ایران برای باز طراحی کلاهکهای موشک شهاب ۳، همچنین تلاش برای تست اتاقکهای انفجار و هچنین غنی سازی اورانیوم در مقیاس پایین میشود.
بر طبق ادعای آژانس تمام این فعالیتها در قالب یک پروژه با نام رمز «آماد» در مجموعه وزارت دفاع ایران در حال پیگیری بوده است. بر اساس ادعاهای آژانس شهید محسن فخری زاده در قالب پروژه نمک سبز به دنبال توسعه سلاحهای تسلیحاتی بوده است. همچنین بحث بهره برداری از معدن اورانیوم «گچین» در قالب همین برنامه میگنجید. آژانس مدعی بود که ایران در منطقه پارچین اقدام به انجام آزمایشهای مخفیانه در محفظههای فشار برای شبیه سازی انفجارهای با قدرت بالا در سلاحهای هستهای کرده است.
این اطلاعات که با نام مطالعات ادعایی شناخته میشود، یکی از مهمترین ابزارهای غرب برای تحت فشار قرار دادن ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده است. نام محسن فخری زاده از طریق همین اسناد وارد قطعنامههای آژانس و شورای حکام آژانس شد. این اطلاعات پس از پاسخ بسیاری از ابهامات آن توسط ایران در قالب جدیدی با نام جنبههای نظامی احتمالی یا (PMD) روی میز مذاکره بین ایران و آژانس قرار گرفت.
*نظر ایران در مورد مطالعات ادعایی چه بود؟
مهمترین واکنش ایران در مقابل این اطلاعات رد کردن ماجرای ارتباط بین این اطلاعات و برنامه هستهای ایران بود. اساساً بسیاری از این اطلاعات مربوط به برنامه دفاعی ایران میشد و ارتباط با پرونده هستهای ایران نداشت.
در کنار این بسیاری از اطلاعات مطرح شده با واقعیت تفاوت جاری داست. به عنوان مثال در حالی ایران متهم به باز طراحی کلاهکهای هسته موشک شهاب ۳ شده بود که ایران تولید این موشک را عملاً متوقف کرده بود. ایران تلاش فراوانی کرد که نشان دهد که این اطلاعات شامل اطلاعات دقیق و نادر است که به منظور تحت فشار قرار دادن ایران این گونه طرح ریزی شده است.
ایران در همان ابتدای مطرح شدن این اسناد در سال ۲۰۰۸ و طی سه نشست با کارشناسان نزدیک به ۱۱۷ صفحه سند به عنوان جعلی بودن این اسناد ارائه کرد. با این حالی «اولی هاینون» معاون وقت دبیر کل آژانس که ارتباط بسیار نزدیکی با آمریکاییها داشت توضیحات ایران را ناکافی میدانست.
از همان زمان آژانس خواستار دیدار و مصاحبه با شهید محسن فخری زاده برای مشخص شدن سرنوشت نهایی این پرونده بود اما به دلیل این که اساساً اطلاعات این پرونده توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی در اخیتار آژانس قرار گرفته بود، ایران هیچ گاه زیر با چنین رویدادی نرفت. در نهایت نیز این پرونده در فرآیندی سیاسی و با توافق ایران و کشورهای ۱+۵ در وین مختومه اعلام شد.
*ماجرای لپ تاپ هستهای به سرقت رفته ایران چه بود
با این حال یکی از مطرحترین سئوالات نحوه دسترسی آژانس به برخی اطلاعات دفاعی ایران و دست اندرکاران آژانس به اسامی دست اندرکاران آن از جمله شهید فخری زاده بوده است.
بر اساس اطلاعات مناع غربی این اطلاعات در قالب یک لپ تاب محتوای هزاران برگ سند در اختیار سرویس اطلاعاتی آمریکا قرار گرفته است. منابع مختلفی برای این لپ تاب دزدیده شده در رسانه ذکر شده است.
نیویورک تایمز در نوامبر ۲۰۰۵ گزارش داد که این اطلاعات را در اواسط ۲۰۰۴ از طریق یک رابط قدیمی در ایران به دست آورده ند. دیوید سنگر از مجله تایمز در توضیح منبع این اسناد آورده است که دانشمند ایرانی که برای جاسوسی استخدام شده بود در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ از طریق یک پروژه محرمانه تسلیحات هستهای که بر روی آن کار میکرده به اسناد دسترسی پیدا کرده و آنها را در یک لپ تاپ ذخیره کرده است و بخاطر مظنون شدن نیروهای اطلاعاتی ایران به وی اسناد را از طریق همسرش از ایران خارج کرده و به دولت امریکا تحویل داده است. واشنگتن پست در گزارشی در فوریه ۲۰۰۶ منبع دیگری برای اسناد لپ تاپ ذکر میکند. منبع یک جاسوس است که لپ تاپ را از یکی از عوامل پروژه تسلیحات هستهای محرمانه ایران دزدیده است.
چند سال بعد منبع دیگری برای این اسناد معرفی شد مبنی بر اینکه جاسوس مذکور یک تاجر ایرانی جاسوس آلمان بوده و با ایران برای ساخت تأسیسات برنامه هستهای همکاری داشته و نام رمزی وی دلفین بوده است. اوایل سال ۲۰۰۵ نیز بنا به گزارش روزنامه وال ستریت ژورنال یک منبع اطلاعاتی با کمک آلمان اسناد را به دولت امریکا ارائه کرده است. طبق گفته مقامات اطلاعاتی امریکا بدلیل حساس بودن اسناد و در خطر بودن جان یک فرد نمیتوانند در مورد منبع اسناد بحث کنند.
در این میان منابع دیگری نیز برای اطلاعات این لپ تاب مطرح شد. بر اساس مصاحبه «کارستن ویت» از مقامهای سیاسی آلمان در با روزنامه وال استریت ژورنال در ۲۲ نوامبر ۲۰۰۴ نیز منبع دیگری برای اسناد لپ تاپ عنوان کرد. به گفته وی اسناد توسط یک گروه مخالف ایرانی ارائه شده است. در سال ۲۰۰۷ روشن شد که منظور از گروه مخالف، گروهک تروریستی منافقین بوده است. با این حال کمتر کسی شک داشت که این گروه تنها پوششی برای منبع اصلی این اطلاعات یعنی موساد است. موساد منبع بسیاری از افشاگرهای منافقین از جمله کنفرانس خبری سال ۲۰۰۲ این گروهک در واشنگتن درباره برنامه هسته ایران بوده است.
یکی از شواهدی که نشان میدهد منشأ این اسناد رژیم صهیونیستی است اظهارات نقل در کتابی پیرامون موساد است. در این کتاب نویسندگان بیان کردند که موساد مجموعه اسناد لپ تاپ را در ۲۰۰۴ تهیه کرده و آن را با سازمانهای اطلاعاتی غرب به اشتراک گذاشته است.
با توجه به اشتراک گذاری این اطلاعات روشن میشود که لپ تاب ادعایی در سال ۲۰۰۴ از ایران خارج شده است.
*ابهاماتی که مسئولان دولت اصلاحات درباره ترور شهید فخری نژاد باید پاسخ دهند؟
سال ۲۰۰۴ مربوط به بازه زمانی بین سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۳ است. زمانی دولت دوم اصلاحات در ایران بر سر کار است و در همین دوره ایران در حال مذاکره با کشورهای اروپایی برای حل و فصل پرونده هستهای خود است. روشن نیست که آیا مقامات اطلاعاتی دولت اصلاحات اطلاعاتی از خروج این لپ تاب و اطلاعات پیرامون آن داشتهاند و یا خیر؟
اگر واقعاً این اطلاعات در همین دوره به بیرون درز کرده آیا تحقیقاتی در خصوص نحوه خروج آن انجام شده است یا نه؟ البته نگاهی به مطبوعات آن زمان نشان میدهد که اتفاقاً جنگ اطلاعاتی بین ایران و آمریکا در خصوص برنامه هستهای صلح آمیز کشورمان همچنان در جریان بوده است.
به عنوان مثال حجت السلام یونسی وزیر اطلاعات وقت در مصاحبهای در سال ۸۳ به این نکته اشاره میکند که دهها جاسوس هستهای توسط ایران دستگیر شدهاند. شاید اساساً در جریان همین ردگیری تکلیف نشت این اطلاعات روشن شده باشد که در آن زمان توسط مسئولان مربوطه اطلاع رسانی نشده باشد.
حالا و در شرایطی که شهید فخری زاده توسط عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی به شهادت رسیده زمان آن باشد که توضیح روشنی در این باره ذکر شود. این که اطلاعات ادعایی چگونه در زمان دولت اصلاحات در اختیار سرویسهای جاسوسی غربی و رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. خوشبختانه تمام مقامات مربوطه از جمله شخص وزیر اطلاعات و رییس سازمان انرژی اتمی نیز در قید حیات هستند. این شاید کمترین کاری است که در شرایط فعلی برای پاسخ به افکار عمومی و عدم انتشار ادعاهای بی ربط از دست مسئولان وقت دولت اصلاحات بر میآید.
نظر کاربران
حال هی بزنین سر و کله همدیگر را. هی مچ گیری . جناح بازی. واقعا خجالت داره !!!