۱۴۸۶۴۲۲
۲ نظر
۱۷۵۳
۲ نظر
۱۷۵۳
پ

این همه خواننده داشت قبل انقلاب، چرا فقط فرهاد؟

فرهاد مهراد، نامی‌ست که به یاد آوردنش، ترانه‌های ماندگاری را از ذهن عبور می‌دهد.

برترین‌ها: فرهاد مهراد، نامی‌ست که به یاد آوردنش، ترانه‌های ماندگاری را از ذهن عبور می‌دهد. اما اینجا می‌خواهیم یک راز را با شما در میان بگذاریم، می‌دانید چرا در تمام بیست سال اخیر، نشریات اصلاح‌طلب تا این اندازه ولع پرداخت به کاراکتر و آثار فرهاد را دارند؟ مثلا چرا هیچکدامشان درباره کارنامه ابی چیزی نمی‌نویسند؟ ننوشتیم داریوش، یا حتی هایده! چون حساب زنان که جداست و ممنوعیت ایدئولوگ دارند در فضای رسمی، داریوش را هم فرض می‌کنیم که مخالف سیستم است. اما ابی که هم موسیقی فیلم زیاد خوانده و هم زن نیست! چرا فرهاد بالاتر از دیگران ایستاده؟ او جریان‌ساز و تاثیرگذار است، کارنامه هنری به شدت قابل اعتنایی دارد، مرگ تراژیکی هم داشته، آن هم در غربت. اما مگر نمونه‌های دیگر این شکلی نداشته‌‌ایم؟ چرا او همچنان در صدر توجه است؟

GhhALtCbwAAdZpG

پاسخ شاید اینجاست: او کاراکتر و کارنامه کم‌خطری داشته. هنرمند به شدت محترمی که هیچوقت چیزی مربوط به نظم حاضر را تهدید نکرده و اتفاقا از ترانه جمعه تا ترانه گنجشکک اشی‌‍مشی و حتی والا پیامدارش در جهت ریل‌گذاری فرهنگی فعلی است.

فرهاد مهراد به شدت دوست‌داشتنی و قابل اعتنا بوده و است، اما آن‌ها که هر سال و بارها و بارها نام او را پررنگ می‌کنند، صرفا جسورانه و خلاقانه به موضعات نگاه نمی‌کنند، آن‌ها نامی از یک بازه زمانی خاطره‌انگیز را برمی‌دارند و بقیه نام‌ها را حذف می‌کنند، چون محذوفان آن ایام خطر دارند و مثلا فرهاد خطر ندارد و آن ژست موردنظر را هم ایجاد می‌کند. یک بار دیگر تاکید می‌کنیم که فرهاد غیرقابل انکار و جاودانه است، اما انگیزه‌های هر سال پررنگ کردن او اتفاقا اخته است، اخته.

سودای حفاظت از خویشتنِ خویش

روزنامه سازندگی در سالروز تولد او نوشت: سال‌ها بعد از انقلاب، فرهاد برای صدور مجوز آلبوم «خواب در بیداری» درخواست داد؛ اما انتشار آن هر بار بنا به دلایلی میسر نشد. جالب اینجاست که آخرین اشکالی که انتشار این آلبوم را به تعویق انداخت و مانع گرفتن مجوزش شد، تصویر روی جلد اثر بود. عکسی که گویای درونش بود و فریادهای فروخورده او. آن‌طور که گفته می‌شود، مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصویر خواننده را تلخ و غمگین دیدند و به همین سبب مناسب انتشار ندانستند.

همان‌طور که گفته شد، فرهاد به میل و خواست کسی اثرش را تغییر نمی‌داد و به همین دلیل در پاسخ به مدیران، تصویر غمگین‌تری به همراه یک نامه خطاب به سلمانیان، معاون وقت وزیر نوشت که در آن آمده بود:

images

«در مورد عکس که مورد قبول واقع نشده، عکس دیگری همراه این نامه هست که به گمان مخلص، از تصویر قبلی تلخ‌تر است، اما علی‌ای‌حال امیدوارم رد نشود. نکته‌ای را لازم می‌دانم به عرض برسانم و آن روح و هویت نوع موسیقی و به‌ خصوص صدای بنده است که کاملا نماینده خلقیات و روحیه صاحب صداست و البته بد یا خوب هیچ‌گونه شباهتی با دیگران ندارد و به ناچار اگر به فرض محال تصویر خوش و خرمی هم مخلص در اختیار داشت، نماینده واقعی بیست و هشت و نه سال جنس کار من نبود و اگر قبول کنیم که سکه بی‌اعتبار زندگی دو روی تلخ و شیرین دارد (چه بخواهیم و چه نخواهیم) و هر کدام دارای مظاهر بی‌شمار، این بنده هم یکی از مصادیق بارز روی تلخ سکه...» اگر چه پس از این نامه، آلبوم «خواب در بیداری» مجوز انتشار دریافت کرد ولی این نامه و این پافشاری بر مواضع و نحوه ارایه اثر برای هنرمندی که زندگی‌اش موسیقی بود، ستودنی است از آن جهت که او بر «اصلِ خویشتنِ خویش بودن» تاکید داشت چه در هنرش و چه در ارایه آن از این اصل در هیچ شرایطی حاضر نشد کوتاه بیاید.

هنرمندی به معنای واقعی باسواد

نحوه دکلماسیون فرهاد منحصر به خودش بود و شاید این موضوع ارتباط داشته باشد به مطالعه‌گری و سوادی که او دارایش بود. هنرمندی که اهل مطالعه باشد، اغلب هوشمند است و ناقد و از این‌رو کمتر دستاویز این و آن قرار می‌گیرد. کتابخانه شخصی فرهاد هم گویای مطالعه‌گر بودن اوست. نه از آن جهت که قفسه‌هایش پر از کتاب بود؛ از آن‌رو که آنها را به دقت خوانده بود و در ارایه هنرش از مطالعاتی که داشت استفاده می‌کرد.

d4f090cc32e0b3bebdec893e85d27a4763fab2a1

 چنانکه بهروز غریب‌پور، کارگردان تئاتر معتقد است حساب فرهاد را باید از دیگر خوانندگان موسیقی پاپ و راک ایران جدا کرد، او در بخشی از گفت‌وگویش با روزنامه همدلی گفته بود: «فرهاد برخلاف بسیاری از موزیسین‌های زمانه خود علم فراوانی داشت و علاوه بر زبان فارسی به زبان‌های دیگر از جمله انگلیسی مسلط بود. فرهاد مهراد کتابخانه بزرگی در منزل داشت که کتاب‌های بسیاری را در خود جای داده بود. شاید تصور شود این کار تنها جنبه نمایشی داشته و شاید فرهاد اصلا سراغ این کتاب‌ها هم نرفته است اما من این فرصت را داشته‌ام که کتاب‌های فرهاد را ببینم و ورق بزنم. نکته‌ای که به ‌شدت توجه من را جلب کرد نت‌برداری فرهاد از تمام کتاب‌های موجود در کتابخانه بود. یعنی او تک‌تک این کتاب‌ها را خوانده و زیر مواردی که برایش جالب و مهم بوده‌اند، خط کشیده بود.»

543583_124

یکی از دلایلی که فرهاد هر چیزی را نمی‌خواند و به ترانه‌هایش احترام می‌گذاشت، ناشی از همان سوادی بود که داشت. هنرمندی که نان به نرخ روزخور باشد، معنای ترانه و آنچه می‌خواند و آلبوم می‌کند، برایش اهمیتی ندارد. همین که بخواند و نانش بیاید برایش مکفی است، اما فرهاد هیچ‌گاه نان به نرخ روز نخورد و از همین رو هر آنچه برای خواندن انتخاب می‌کرد پیش از آنکه بخواندش با آن ارتباط می‌گرفت و شاید برای همین وقتی که با صدای بی‌صدا «مثِ یک کوه، بلند، مثِ یک خواب، کوتاه» را می‌خواند تمام حسش را به مخاطب می‌دهد تا شنونده خود را در جایگاه آن مردِ تنها ببیند.

 

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • شهبازی

    هنرمندی ارزشمند از دوران طلائی دهه ۵۰

  • z

    روحش شاد،در زندگیش سختی راچشید واز دنیا رفت.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج