بازخوانی عملکرد باشگاهی برانکو
برانکو را وقتی شناختیم که از فوتبالمان رفته بود. از آن آدمهایی بود که در بودنش، او را نمیفهمیدیم
برانکو را وقتی شناختیم که از فوتبالمان رفته بود. از آن آدمهایی بود که در بودنش، او را نمیفهمیدیم. حتی نمیدانستیم چرا چیرو «پروفسور» میخواندش. وقتی رفت اما تازه فهمیدیم پروفسور یعنی چه و آن همه دفتر و دستکی که هر روز با خودش به این سو و آن سو میبرد، چه حکایتی در خود داشته. قدر برانکو را وقتی دانستیم که جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی را با حسرت به تماشا نشستیم. پرسپولیسیها هم حتما میخواستند از بابت نتایجشان آسوده خاطر باشند که رفتند سراغ او. بار اولشان نبود البته. پیش از آن هم بارها برایش پیغام و پسغام فرستاده بودند اما بدهی مالیاتی مرد کروات، پاهایش را بسته بود. مالیاتی که پرسپولیسیها آن را هم به جان خریدند اما برانکویی که با ریسمان وعدههای آنها به تهران آمد، برانکویی نبود که میشناختیم. هنوز انگار او را نمیشناسیم. باورمان نمیشود این برانکو، همان مربی جوانی است که اول بار به عنوان مغز متفکر چیرو پا به فوتبال ایران گذاشت و بعد از او، تیمملیمان را به سرانجام رساند. در ذهنمان اما نمیگنجد که با او، پرسپولیس هم عاقبت به خیر شود. پرسپولیسی که اتفاقا بدترین رکورد خود یعنی قعرنشینی امروز را با همین مربی کروات به دست آورده و میخواهیم بدانیم برانکو آیا به یاد میآورد این حرفش را که «درباره قهرمانی پرسپولیس بپرسید، نه ماندن یا نماندن در لیگ برتر.»
ما هم شاید به همین انگیزهاش دل خوش بودیم که خوابهای شبانهمان را با تصور سومین قهرمانی لیگ برتری پرسپولیس آذین بستیم و حالا نمیدانیم غنیمت تک امتیازی از سه بازی اول پرسپولیس را کجای دلمان بگذاریم. این یک امتیاز و شاید بهتر است بگوییم آن ۸ امتیاز از دست رفته، محالترین توقع ما از برانکو ایوانکوویچ بود که از بدشانسی او خیلی زود رنگ واقعیت به خود گرفت و ناامیدی را دوباره در رگهای پرسپولیس به جریان انداخت. ما ناامیدیم و برانکو امیدوار. با خوشبینی، روزهای نیامده را نشانمان میدهد و موفقیتی را وعده میدهد که باور نمیکنیم از این پرسپولیس بربیاید. نگاهمان البته اگر به روزهای سرمربیگری برانکو در لیگ برتر کرواسی باشد، ما هم به اندازه او امیدوار میشویم اما ناکامی در چین و عربستان و امارات - تازه اگر پرسپولیس را به حساب نیاوریم - و اخراج شدنهایش از هر سه کشور را مگر میتوان از تاریخ زدود؟
برانکو ایوانکوویچ سرمربیگری را از ۱۴ سال پیش آغاز کرد و در این سالها، فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرد. از قهرمانیهای تکراری با دیناموزاگرب گرفته تا اخراجهایی که آن هم در همه تیمهای باشگاهی او در آسیا تکرار شد و بدبینها میگویند که سرنوشت او در پرسپولیس هم جز این نخواهد بود. ما اما صبوری به خرج میدهیم و مینشینیم به انتظار همان روزهای خوشی که برانکو بعد از هر ناکامی نشانمان میدهد. برای آن روزها، به انتظار نشستهایم و همزمان، کتابچه تاریخ مربیگری برانکو ایوانکوویچ در تیمهای باشگاهی را ورق میزنیم. پرسش هر روزمان هم این است که مرد کروات بالاخره چه سرنوشتی را برای پرسپولیس رقم خواهد زد و یا پرسپولیس چه سرنوشتی را برای او؟ برانکو با این پرسپولیس قهرمان میشود یا اخراج؟
هانوفر و اولین رتبه دورقمی برانکو
بازیگری را برانکو با وارتکس واراژدین تمام کرد و اولین نیمکتنشینیاش به عنوان مربی هم در همین تیم رقم خورد. بالاخره ۱۲ سال بازی برای یک تیم چنین امتیازی هم باید داشته باشد. از خداحافظی برانکو با پیراهن وارتکس تا نشستنش روی نیمکت این تیم تنها یک سال طول کشید که در آن مدت برانکو به عنوان یکی از مسوولان باشگاه وارتکس واراژدین مشغول به فعالیت بود و سرمربیگریاش را هم از سال ۱۹۹۱ آغاز کرد. برانکو چهار فصل روی نیمکت وارتکس نشست و بهترین رتبهاش با این تیم در لیگ برتر کرواسی، پنجمی بود. برانکو در اولین فصل سرمربیگریاش با وارتکس هشتم شد، در فصل دوم این تیم را یک پله بالاتر نشاند، سومین فصل را با رتبه پنجمی به پایان رساند و در فصل ۹۵-۱۹۹۴ هم این تیم را ششم تحویل داد و رفت.
مقصد بعدیاش سجستا بود که با این تیم هم ششم شد و برای فصل بعد از آن، ریهکا را برگزید. با این تیم، برانکو دو پله پیشرفت کرد و چهارم شد و شاید به همین دلیل بود که تصمیم گرفت شانس خود را جایی بزرگتر از لیگ برتر بیازماید. پس به تیمملی کرواسی رفت اما به عنوان دستیار چیرو و نه سرمربی. آنجا و در جام جهانی ۹۸ فرانسه چهارمی را تجربه کرد و به پشتوانه همان تجربه، به بوندسلیگای ۲ رفت تا شاید صعود را برای هانوفر رقم بزند. بدترین رتبهاش را اما همانجا تجربه کرد و دهم شد و البته هموطنانش آنقدر به او اعتماد داشتند که دیناموزاگرب را در اختیارش بگذارند.
زاگرب و روزهای خوش قهرمانی
جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، صحنه خداحافظی برانکو از تیمملی ایران - بعد از ۶ سال - بود و بعد از آن، او دوباره به لیگ برتر کرواسی برگشت. این بار، مقصدش نیمکت دینامو زاگرب بود. تیمی که با هدایت برانکو تنها یک بار شکست خورد و در پایان فصل با ۹۲ امتیاز و تفاضل گل کمنظیر ۶۲ قهرمان شد. پروفسور آن سال یک نتیجه خوب دیگر هم به نام خودش ثبت کرد و آن، قهرمانی در جامحذفی کرواسی بود. دینامو را برانکو با سلیقه خود بست و به لیگ ۹ -۲۰۰۸ فرستاد. خوب هم نتیجه گرفت. نه به خوبی فصل پیش اما از ۱۹ بازی، ۱۶ تا را برد و قهرمانیاش را تکرار کرد. اگر چه درگیریها با مدیرعامل در بازی ستارههای هایدوک اشپیلت و دیناموزاگرب در یک بازی نمایشی فوتسال باعث شد برانکو پیش از لمس دوباره جام قهرمانی دینامو را ترک کند و در هفتههای پایانی دیگر روی نیمکت این تیم نمینشست. با پایان فصل اما کدورتها هم به فراموشی سپرده شد تا برانکو ایوانکوویچ برگردد و برای سومین فصل متوالی روی نیمکت دیناموزاگرب بنشیند. اگر چه این بار هم با مدیرعامل درگیر شد و با وجود ۱۰ پیروزی در ۱۶ بازی، به آخر فصل نرسیده، رفت. برانکو نه دینامو، که این بار کرواسی را ترک کرد و به چین رفت اما تیمش بدون او هم قهرمان شد؛ سومین قهرمانی پیاپی.
شاندونگ؛ از قهرمانی تا اخراج
در سال ۲۰۱۰ بود که برانکو بار دیگر به آسیا برگشت. اولین تجربه آسیایی او در فوتبال ایران رقم خورده بود و پروفسور این بار از پیشنهاد چشمگیر چینیها نتوانست بگذرد. مردی که امروز به خاطر ناکامیهای پرسپولیس انتقادهایمان را بر سرش آوار کردهایم، به پشتوانه قهرمانیهایش با دینامو سرمربی شاندونگ شد و در همان اولین فصل حضورش، این تیم را قهرمان کرد. حاصل عملکرد تیم برانکو در ۳۰ بازی، ۱۸ پیروزی، ۹ تساوی و سه شکست بود و اینگونه، شاندونگ با ۶۳ امتیاز قهرمان شد. حال آنکه نایب قهرمان لیگ برتر چین یعنی تیانجینتدا ۵۰ امتیاز به دست آورده بود. فصل ۲۰۱۱ -۲۰۱۰ را هم برانکو با شاندونگ استارت زد اما در همان ۵ بازی اول سه بار باخت تا موقعیتش متزلزل شود. آنچه اما کار او را تمام کرد، شکستهای شاندونگ در لیگ قهرمانان بود. پیروزی دو گله مقابل سرزواوزاکای ژاپن و تساوی یک - یک با آرمای اندونزی در دور رفت مرحله گروهی. اگر چه شکست برابر چونبوک موتورز کرهجنوبی را تا حدی از یادها برده و شانس صعود شاندونگ را زنده نگه داشته بود اما تیم برانکو در بازی برگشـــت هم به چونبوک باخت - این بار در خانه تا مدیران باشگاه حکم اخراج سرمربی کروات را صادر کنند.
چهارم شد، اخراجش کردند
بعد از اخراج از چین، برانکو ایوانکوویچ به نیمه غربی آسیا رو کرد و سرمربی الاتفاق شد. تیمی که به واسطه سومیاش در فصل ۱۱ - ۲۰۱۰ لیگ برتر عربستان مجوز حضور در پلیآف لیگ قهرمانان را به دست آورده بود اما آن پلیآف را پروفسور به استقلال باخت و الاتفاق حذف شد. آنچه در عربستان برانکو را زمینگیر کرد، جوانگراییاش بود. ۱۳ پیروزی و ۸ تساوی و ۵ شکست در ۲۶ بازی البته آنقدرها نمیتواند نتیجه بدی باشد، همینطور رتبه چهارمی الاتفاق در لیگ برتر. مهم اما رضایت مدیران باشگاه بود که حاصل نشد. به ویژه که الاتفاق فینال جام حذفی همان فصل را هم به الهلال باخت تا مدیرانش هیچ دلیل محکمی برای نگه داشتن پروفسور کروات نداشته باشند.
اخراج از الوحده
اخراج از الاتفاق هم نتوانست برانکو را از فوتبال آسیا دور کند. او بعد از ترک عربستان به اولین پیشنهادش بله گفت و فصل ۱۳- ۲۰۱۲ را با تیم الوحده امارات آغاز کرد. شاید کمتوقعی اماراتیها را در ذهنش تصویر کرده بود و اینکه آنجا میتواند راحتتر از روزهای حضورش در فوتبال عربستان مربیگری کند. دخالتهای علنی سران باشگاه و سفارشهای تکراریشان برای جذب فلان بازیکن و حذف بهمان بازیکن برای پروفسور تمرکز نگذاشت. او البته فصل را با الوحده به پایان رساند اما از ۲۶ بازی، ۱۲ تا را برده و یازده تا را باخته و سه بازی را هم با نتیجه تساوی از سر گذرانده بود و در پایان فصل، تیمش هفتم شد. برانکو البته این بار رسما اخراج نشد اما مدیران الوحده گفتند که دیگر به او اعتماد نخواهند کرد و عذرش را خواستند که خود برانکو هم گفت به خاطر دخالتهای مکرر مدیران باشگاه و شیخهای اماراتی اصلا قصد ماندن در الوحده را نداشته است.
برانکوی اخراجی یا برانکوی قهرمان؟
برانکو دوباره دیناموزاگرب را ترک کرد؛ دوباره به قصد فوتبال آسیا و این بار، پرسپولیس. قرارداد یک سال و نیمه او روز ۵ آوریل ۲۰۱۵ امضا شد اما دیگر از تجربه خوش شاندونگ خبری نبود. برانکو آمده بود به ناکامیهای پرسپولیس پایان بدهد اما خودش هم در این ناکامیها غرق شد. تعداد پیروزیهای لیگ برتریاش البته بیشتر بود و غیر از گسترش فولاد و پیکان، توانست دربی را هم ببرد اما از دست دادن دو امتیاز در بازی با استقلال خوزستان و شکست برابر سپاهان و سایپا را که نمیشود از کارنامه او پاک کرد. همینطور حذف از لیگ قهرمانان را. برانکو در چهار بازی آسیایی سرمربی پرسپولیس بود که از این تعداد بازی، دو باخت ۳ گله برابر لخویا و الهلال را در کارنامه دارد و دو پیروزی برابر بنیادکار (۲ - یک) و الهلال (یک - صفر) را. او را اما با سلام و صلوات نیاورده بودند که به این زودی برود و البته پولی هم نداشتند که بعد از اخراج، حسابهای مالیاش را تسویه کنند.
برانکو در پرسپولیس ماند و فصل پانزدهم لیگ برتر را با تیمی آغاز کرد که میگویند خودش بسته. این تیم اما حالا شده بلای جان پروفسور و از سه بازی، تنها یک امتیاز برایش به ارمغان آورده است. پرسپولیس با برانکو اولین بازی خانگیاش برابر پدیده را ۲ - ۲ تمام کرد، به استقلال خوزستان ۲ - یک و به سپاهان ۴ - ۲ باخت و حالا ما ماندهایم که به کدام برانکو دل ببندیم؛ مربی که دینامو و شاندونگ را قهرمان کرده بود یا آن مربی که پیش از پرسپولیس، از همه تیمهای آسیاییاش - تیمهای باشگاهی - و حتی از دینامو اخراج شـــده بود؟
ارسال نظر