انیمیشن کوتاه «پدر و دختر»
بهترین انیمیشنهای کوتاه تاریخ (۳)
یک پدر و دختر، سوار بر دوچرخه، به سوی ساحل دریا میروند. پس از رسیدن به ساحل، پدر دختر خردسالش را در آغوش میکشد و با او وداع میکند. زمان میگذرد. دختر کمکم بزرگ میشود. او همواره به محل وداع با پدر سر میزند تا شاید نشانی از او بیابد.
- نام انگلیسی: Father and Daughter
- کشور تولیدکننده: هلند، انگلستان، بلژیک
- شرکت تولیدکننده: انجمن حرفهای فیلمسازی سینهته (CinéTé Filmproductie BV)
- کلودرانر (Cloudrunner Ltd.)
- سال تولید: 2000 میلادی
- مدت زمان: 9 دقیقه
- ژانر: درام (عاطفی)
خلاصه داستان
- برندهی جایزه از «جشنوارهی اسکار» در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2001 میلادی
- برندهی جایزه از آکادمی فیلم بریتانیا موسوم به «بَفتا» (BAFTA Awards) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال ۲۰۰۱ میلادی
- برندهی جایزه از «جشنوارهی بینالمللی فیلم انیمیشن اَنِسی» (Annecy International Animated Film Festival) در دو بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» و «جایزهی ویژهی تماشاچیان» / سال 2001 میلادی
* نکته: روی هم رفته، بیش از ۲۰ عنوان جایزه و افتخارِ معتبرِ بینالمللی در کارنامهی انیمیشن «پدر و دختر» ثبت شده است.
دربارهی اثر
شاید امروزه، صنعت انیمیشن به سمت و سویی رفته باشد که اهمیتِ «گرافیک و جلوههای تصویری» بیش از «داستان، محتوا و سوژه» به نظر رسد. شاید امروزه، از دیدگاه بسیاری از مخاطبان، انیمیشنِ سهبعدی جایگاهی به مراتب بالاتر از انیمیشن دوبعدی داشته باشد. شاید امروزه، در آثار انیمیشنی، اهمیتِ جنبش، اکشن، حادثه، فضاهای شلوغ و پرجزییات، موسیقیهای تند و پرضرباهنگ، رنگهای درخشان و شاد و عواملی از این دست، مُقدم بر هر چیز دیگر باشد. و شاید امروزه...
نمیخواهیم در مورد وضعیت حال و آیندهی انیمیشن نفوس بد بزنیم. همین الان هم آثار شاخصی هستند که رنگ و بوی صداقت، سادگی و محتوای ناب را دارند. همین الان هم برخی از آثار دوبعدی توانایی رقابت و حتی شکست هر اثر سهبعدی را دارند؛ چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ جلب مخاطب. ولی از حق نگذریم، برخی از انیمیشنهای قدیمی چنان با قلب و روح آدم پیوند برقرار میکنند که تا سالیان سال در عمقِ جانِ آدم باقی میمانند. در این مجال، بر آنیم تا یکی از همین انیمیشنهای دوستداشتنیِ نسبتاً قدیمی را به شما عزیزان معرفی کنیم؛ شاهکاری به نام: «پدر و دختر».
بزرگترین شاخصهی انیمیشن کوتاه «پدر و دختر»، بیآلایشی، معصومیت و آرامش آن است. همهی ما میدانیم که عشق پدر و دختر در زُمرهی بیبدیلترین عشقهای زمینی است. کارگردانِ انیمیشن موردِ اشارهی ما، با بهرهگیری از این حسِ نابِ به ودیعه گذاشته شده در نهادِ انسان، هم در زمینهی جلب رضایت منتقدان و هم در زمینهی جلب توجه مخاطبان موفق عمل کرده و اثری تحسینبرانگیز خلق نموده است. جوایز و افتخارات فراوان انیمیشن پدر و دختر، گواه این مُدعای ماست.
«مایکل دودوک دِ ویت» یا با تلفظ صحیحتر «میشائیل دودوک دِ ویت»، هنرمندی هلندی است که در زمینهی به تصویر کشیدن احساسات و عواطف، حرفهای بسیار برای گفتن دارد. او در بسیاری از آثار خود از رنگهای قهوهای، سیاه و سفید بهرهی فراوان جُسته است. شاید در نگاهِ اول، استفادهی فراوان از این رنگها، آدم را به یاد برخی از آثار خشک، سرد و بیروح هنری بیاندازد، ولی دودوک دِ ویت، با بهرهگیریِ مناسب از این رنگها، چنان لحظاتِ احساسیِ قویای را خلق کرده است که مخاطبِ آگاه، از عمق و ژرفای صحنهها متأثر و متحیر میگردد. از قضا، همین تکنیک خاص او - که در پدر و دختر نیز مشهود است - در افزایش تأثیرگذاری آثارش نقش بهسزا داشته است. دیگر جلوهی شاخصِ تصویری در انیمیشن پدر و دختر، بهرهگیری ظریف و هنرمندانه از نور و سایه است. کافیست انیمیشن را با کمی دقت و تأمل مشاهده نمایید تا از تقابلهای نور و سایه لذت وافِر ببرید.
علاوه بر جنبههای تصویری، انیمیشن پدر و دختر از لحاظ صوتی نیز بسیار زیبا و دلنشین است. موسیقیِ ملایم اثر، همخوانی و تعامل جالب و مناسبی با صحنهها دارد و به خوبی فراز و نشیب لحظات را منتقل میکند. در انیمیشن پدر و دختر، به چند مقوله و مفهومِ مهم توجه ویژه شده است: «گذرِ زمان»، «هجران و فراق»، «عشق پایانناپذیر» و شاید از همه مهمتر، «انتظار».
دودوک دِ ویت برای نمایش مفهوم «گذرِ زمان» از نمادهای گوناگون بهره گرفته است؛ «چرخشِ چرخِ دوچرخه»، «افزایش سن دختر»، «تغییرِ فصلها» و حتی «تغییرِ لباسِ شخصیتها» - که از آن میتوان به «تغییر مُد» در گذرِ زمان تعبیر کرد - همه نمادهایی هستند که به خوبی سپری شدنِ زمان را تداعی میکنند.
دیگر رویکرد مهم انیمیشن، نمایش «فراق»، «عشق» و «انتظار» به زیباترین شکل ممکن است. دختر، پس از جدایی از پدر خود، بارها و بارها به محل وداع بازمیگردد. او به صورت خستگیناپذیر، در سرما و گرما و حتی در باد و بوران شدید، از عشق خود نسبت به پدر دست نمیکشد و هر بار، با شور و شوق به میعادگاه میرود تا بلکه نشانی از محبوب خود بیابد.
انتظار دختر به درازا میکشد. زمان میگذرد و دختر پس از پیمودن مراحل گوناگون زندگی، به سن پیری میرسد. شور عشق، مجدد دختر را به وعدهگاه میکشاند. چرخ دوچرخه از حرکت باز میایستد، حتی خودِ دوچرخه هم سرنگون میشود. چه اتفاقی در راه است؟ این بار، کرانهی دریا، تفاوتی شگرف نسبت به لحظهی وداع دارد. آب دریا خشک شده، ولی انتظار دختر هنوز به پایان نرسیده. دختر پای به علفزاری میگذارد که پیش از این، دریایی پرآب بوده. ره میپیماید و ره میپیماید. و بالاخره... انتظار به پایان میرسد. دختر پدر را مییابد، ولی به گونهای متفاوت. احساسیترین صحنهی انیمیشن رقم میخورد. دختر پدر را در آغوش میکشد... شاید کمتر مرگ چنین زیبا تصویر شده باشد: پایان فراق و آغاز وصال...
نظر کاربران
جگرم خون شد
اشکم در اومد...من عاشق این سبک انیمیشن هستم.تورو خدا بگید چطور میشه اثرهای دیگه این کارگردان رو پیدا کرد...