جدیدی: قلم به دست گرفتن شهامت میخواهد
عباس جدیدی، کشتیگیر سابق کشورمان و دارنده مدال نقره المپیک، یک طلا و دو برنز جهان که عضو شورای شهر تهران هم بود، در اقدامی جالب و کمی عجیب دو کتاب نوشته است.
چه شد که سراغ نوشتن کتاب رفتید؟
هر کسی دوست دارد اثری از خود بهجای بگذارد من هم دوست داشتم وقتی وارد مدیریت شهری شدم نسبت به آموختهها و تجاربی که در آن چهار سال بهدست میآورم چیزی از خودم به جای بگذارم. میخواستم کتابی درباره اینکه درک ما از مدیریت شهری چیست به نمایش بگذاریم؛ البته بیشتر خواستم این موضوعات را با سبک زندگی ایرانی-اسلامی پیوند بزنم، بههرحال ما در شهری زندگی میکنیم که فرهنگ، اعتقادات، سنت و دین دارد. اقلیتها در مملکت ما جایگاه خود را دارند، ما مملکت اسلامی داریم که همه اقوام و ادیان کنار هم در امنیت کامل زندگی میکنند. ما دچار فرهنگهای مونتاژی در جامعه شدیم و با فضای مجازیای مواجه هستیم که غالبا موضوعات مختلف را نسبت به نوع زندگی تجملی و چشم و همچشمی به ذهنهای مردم مونتاژ میکنند؛ از همین رو، احساس کردم آن سبک زندگی ایرانی - اسلامی که ما به آن اعتقاد داشتیم دارد فراموش میشود.
چرا این سوژه را برای نوشتن انتخاب کردید؟
چهارسال در شورای شهر کار ما مدیریت شهری بود در زمینه شورایاریها، جوانان، فضاهای فرهنگی و ورزشی، نوع و سبک زندگی، فاصله طبقاتی بین شمال و جنوب در کلانشهرها و... همه اینها را دیدیم و من خواستم درکی را که خودم از این چهار سال داشتم روی کاغذ بیاورم. احساس کردم نگاهم بیشتر باید روی جوانان باشد، برای همین، با یک زبان عامیانه و مراودهای نوشتم و از الفاظ قلنبه و سلنبه استفاده نکردم. بالاخره ما باید اثری از خودمان بهجا بگذاریم. واردشدن به بحث تالیف و کتاب، عشق، علاقه و انگیزه میخواهد .من در کتابم فصلی برای نقدها گذاشتم که هر کسی نقد دارد بگوید.
اصلیترین نقدی که به کتابتان شده است چیست؟
میگفتند چرا از اسم نماز استفاده کردهای؟ بعضیها گفتند این ریاست.
چه جوابی برای این نقدها دارید؟
من به آنها گفتم من دوست داشتم کتابی بنویسم که نگاه حزبی و سیاسی نداشته باشد. بهترین پیامی که میتوانستم به جوانان بدهم یکتاپرستی و ارتباط با خدا بود. این مهمترین موضوعی است که جوانان را از آسیبهای اجتماعی دور نگه میدارد و برای همین، آنها را باید بهسمت خدا هدایت کنیم که بهترین راه آن نماز است.
چرا درباره کشتی و ورزش کتاب ننوشتید؟
کسانی که این نقدها را میکنند متاسفانه وقت نگذاشته و همه کتاب را نخواندهاند. نصف بیشتر خاطرات من موضوعات ورزشی هستند، ولی من به شورای شهر رفتم و کار مدیریت شهری میکنم و میخواستم مطالبی هم بنویسم که با دورانی که در شورای شهر بودم مرتبط باشد. ما به شورای شهر نرفتیم که کشتی بگیریم که بخواهم کلا درباره کشتی بنویسم، برای همین نصفی از آن را ورزشی نوشتم و نصف دیگر هم درباره مدیریت شهری.
پس چرا اسم نماز را برای آن انتخاب کردید؟
این کتاب 15-14 فصل دارد که یکی از فصلهای آن نماز است، بعضیها نقدهایشان منصفانه است، شاید اگر کمی تامل میکردند و کتاب را تا پایان میخواندند، این نقدها را نمیکردند. من کتابی نوشتم که به مدیریت شهری ربط داشت و بحثهای مختلفی را مطرح کردم که یک فصل آن نماز است. کتاب مصوری است که فکر میکنم 80درصد آنهایی که خواندند زنگ زدند و از من برای دوستانشان هم این کتاب را خواستهاند.
فکر میکنید بقیه ورزشکاران هم باید کتاب بنویسند؟
به نظر من، اگر چهرههای معروف هنری و ورزشی که مردم آنها را میشناسند کتاب بنویسند، خیلی خوب خواهد شد.
خب، خیلیها اعتقاد دارند کتابنوشتن تخصص میخواهد، شما هم این را قبول دارید؟
من میگویم علاوه بر تخصص شهامت هم نیاز دارد. من در راستای مدیریت شهری تجربههایی به دست آوردم و به این نتیجه رسیدم که اگر سبک زندگی ایرانی را که در گذشته وجود داشت ترویج کنم، میتوانیم شهر و کشوری بهتر داشته باشیم. کتابنوشتن شهامت میخواهد، شهامت میخواهد بتوانی قلم به دست بگیری و به این دنیا وارد شوی. کسانی که چهرههای معروفی هستند میتوانند با کمک مشاوران دست به قلم شوند. خیلی از جوانها دوست دارند با ستارههای ورزش آشنا شوند یا حتی با آنها صحبت کنند که این امکان ندارد، اما میتوانند آنها دلنوشتهها یا داستان زندگی این سلبریتیها را بخوانند. درست گفتم سلبریتی؟ (میخندد)
بله، درست گفتید.
سلبریتیها با این کار میتوانند جوانها را تحتتاثیر قرار دهند و با طرز فکر خود آشنا کنند؛ کار قشنگی است اگر آن بتوانند آن را انجام دهند. حتی با این کار مردم هم تشویق میشوند کتاب بخوانند. حالا کسی انتظار ندارد که آنها مثل ویکتور هوگو شاهکار ادبی خلق کنند (میخندد). بالاخره باید پیه خیلی چیزها را به تنشان بمالند، زخم زبان میزنند، تیکه میاندازند و اینها طبیعی است، اما اثرش انصافا فکر میکنم خیلی زیاد باشد؛ مثلا یک جوان وقتی کتاب علی دایی را بخواند و ببیند او از کجا به کجا رسیده و چه مشقتهایی را تحمل کرده مطمئنا درس میگیرد و علاوه بر اینکه با این شخص بیشتر آشنا میشود، از آن پیام هم میگیرد و شاید اصلا مسیر زندگی خیلی از جوانها تغییر کند. ما قهرمانان جهان و المپیک داشتیم که به رحمت خدا رفتند و الان هیچ اثری از آنها نمانده است؛ بهزور چند عکس بیکیفیت از آنها پیدا میشود، ولی اگر آن قهرمانها زندگینامهشان را در قالب یک کتاب نوشته بودند، الان خیلیها با آنها آشنا میشدند. این کتابها میتوانند آسیبهای اجتماعی در بین جوانان را کم کنند. به نظرم، کار قشنگ و بزرگی خواهد بود.
خب بعضیها شاید استعداد نوشتن نداشته باشند؟
اشکالی ندارد. اگر برای خودشان سخت است مشاور بگیرند، از استادان کمک بخواهند و اثری از خودشان بههرحال بهجا بگذارند. با جوانان حرف بزنند و با کتابشان اجازه ندهند حداقل آنها سمت برخی آسیبهای اجتماعی بروند. الان ناامیدی در بین جوانان شیوع پیدا کرده و من وقتی میتوانم راحت با یک کتاب آنها را به زندگی امیدوار کنم چرا این کار را انجام ندهم؟! امیدوارم همه چهرههای معروف، کتاب بنویسند و از نقد هراسی نداشته باشند. ما باید برای جامعه و نسل جوان قدمی برداریم و هر کسی اگر اثری از خود بگذارد، زمانی که فوت کند، نسل بعدی مرجعی دارند تا بدانند او کیست و چه تفکری داشته است.
شما کتابتان را خودتان نوشتید یا مشاوره و کمک گرفتید؟
نه، من خودم نوشتم بالاخره ما هم دست به قلم هستیم، ولی جاهایی هم مشاوره گرفتم. این را هم بگویم کار بدون ایراد نیست.
به همین یک کتاب اکتفا میکنید؟
نه، امیدوارم این فراغ را داشته باشم و بتوانم سالی یا دوسال یکبار کتاب بنویسم و تالیفی از خودم بهجا بگذارم.
زندگی خودتان هم کتاب جالبی میشود.
(میخندد) آن را که حرفش را نزنید.
چرا؟
حرفی نزنم بهتر است امیدوارم خدا کمک کند بتوانیم کاری برای جامعه کنیم.
اهل کتابخواندن هستید؟
بله، بیشتر «مثنوی مولانا» را میخوانم، کتابهای حماسی را دوست دارم. «تیمور جهانگشا» و «شاهنامه فردوسی» خیلی در روحیه من تاثیر میگذاشت.
در منزل چه تعداد کتاب دارید؟
فکر کنم 700-600 جلد کتاب دارم.
چه جالب! میگویند ورزشیها اهل کتابخواندن نیستند.
میگن میگن را که خانم ول کن (میخندد). یادم هست زمانی که در اردو بودم بعد از تمرین از کتابخانه فدراسیون کتاب برمیداشتم، میخواندم. کتاب «کلیله و دمنه» را من در اردوها خواندم.
بهترین کتابی که خواندید؟
با «کلیله و دمنه» خیلی انس گرفتم. آن کسی که گفته بهترین دوست آدم کتاب است گل گفته و کتاب دوست بدون کلک و روراستی است.
آخرین کتابی که خواندید؟
آخرین کتابی که خواندم درسی بود. الان دارم برای دکتری در رشته حقوق امتحان میدهم و درگیر کتابهای درسی هستم.
و درنهایت، اینکه شما آدم جالبی هستید، درواقع، میتوان گفت چندوجهی هستید. کشتیگیر بودید، حقوق خواندید، عضو شورای شهر شدید و درباره نماز کتاب نوشتید.
بله، هیچ منافاتی اینها با هم ندارند. چه اشکالی دارد یکی ورزشکار باشد به شورای شهر هم برود؟ وحی منزل نیست که هر کسی ورزش میکند حتما باید در رشته ورزشیاش درس بخواند و زندگی کند. خیلی قهرمانان بودند مانند آرنولد که فرماندار کالیفرنیا بوده است. پوتین کمربند مشکی دان چهار جودو را دارد. متاسفانه نگاهها وقتی سیاسی میشود، محاسن را معایب میبینند و معایب را محاسن! شگفتانگیز این است که همهچیز را با عینک سیاسی میبینیم و این فضا را بد میکند.
چرا شما هر کاری می کنید توجهات را به خود جلب می کند؟
(می خندد) به خدا خودم هم نمی دانم شما اگر می دانید به من هم بگویید خوشحال می شوم.
نظر کاربران
کتاب عباس جدیدی و سلفی هایش به بازار آمد!!!!!!