یزدانی: پرچم کشتی در خانواده ما خیلی بالاست
کشتی گیر المپیکی ایران میگوید: «پس از تغییر وزن انگیزههای زیادی برای موفقیت دارد.»
تماشاگران امروز: تغییر وزن حسن یزدانی کار را برای حریفان او سخت کرده نه برای خودش. او که در المپیک در وزن ۷۴ کیلوگرم کشتی میگرفت پس از این رقابتها ترجیح داد تا یک وزن بالاتر بیاید. حسن شاید یکی از آرزوهایش این بود که با جردن باروفس معروف کشتی بگیرد. غول آمریکایی که تا به حال هیچ ایرانی موفق به شکست دادن او نشده است. اما در المپیک باروفس باخت و به فینال نرسید تا حسن و جردن با هم کشتی نگیرند. یزدانی که حالا نماینده ایران در ۸۶ کیلوگرم است در بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی مدال طلا را بر گردن آویخت. آن هم با شکست دادن رقیبانی که عنوان دار المپیک بودند. خودش درباره این رقابتها میگوید: «واقعا مسابقات سنگینی بود و ترکها و آذربایجانیها با تیم اصلی شان آمده بودند. حسابی محک خوردم و توانسم نفراتی را شکست بدهم که مدال جهانی و المپیک داشتند. خدا را شکر میکنم که خوب کشتی گرفتم و توانستم از این آزمون هم سربلند بیرون بیایم.»
یزدانی که در مسابقات جهانی در همین وزن شکست خورده بود به قیاس کردن این دو تورنمنت میپردازد و میگوید: «من پله پله پیش میروم. در مسابقات جهانی تازه تغییر وزن داده بودم و ضمن اینکه از بدشانسی سرما هم خوردم. بدن افت کرد و دیدید که چه اتفاق هایی افتاد. اما در باکو آماده آماده بودم. میخواستم هر حریفی که روی تشک میآید را شکست بدهم که این اتفاق هم افتاد. خیلیها که کشتیهای من را دیدند میدانند که به چه سختی کشتی گرفتم. مجبور شدم با عنوان داران المپیک سرشاخ شوم. در کل به نظرم بد کشتی نگرفتم.»
او که دلاوری از خطه جویبار است درباره ذات کشتی گیر بودن در این منطقه حرف میزند و میگوید: «در خون و رگ ما که کشتی جریان دارد. چشم باز کردم روی تشک کشتی بودم. پدرم، پسر عموها و ... همه کشتی گیر بوده اند. مگر میشود در چنین خانوادهای کشتی گیر نشد. دو راه بیشتر وجود ندارد. یا باید کشتی گیر شوی یا کشتی گیر. پرچم خانواده ما در کشتی خیلی بالاست. البته من این روزها درس هم میخوانم و مشغول تحصیل در رشته تربیت بدنی هستم.»
از او سوال کردیم که آیا واقعا کشتی گرفتن با باروفس افسانهای برایش به یک آرزو تبدیل شد یا نه که او گفت: «آرزو که نه، خیلی دوست داشتم با او کشتی بگیرم که نشد. فکر میکنم او هم همین حس را نسبت به من داشت. من تغییر وزن داده ام و او هم به نظرم دیگر آخرین سالهای کشتی اش است. با این حال همیشه برای من قابل احترام بوده و خواهد بود.»
یزدانی که در مسابقات جهانی در همین وزن شکست خورده بود به قیاس کردن این دو تورنمنت میپردازد و میگوید: «من پله پله پیش میروم. در مسابقات جهانی تازه تغییر وزن داده بودم و ضمن اینکه از بدشانسی سرما هم خوردم. بدن افت کرد و دیدید که چه اتفاق هایی افتاد. اما در باکو آماده آماده بودم. میخواستم هر حریفی که روی تشک میآید را شکست بدهم که این اتفاق هم افتاد. خیلیها که کشتیهای من را دیدند میدانند که به چه سختی کشتی گرفتم. مجبور شدم با عنوان داران المپیک سرشاخ شوم. در کل به نظرم بد کشتی نگرفتم.»
او که دلاوری از خطه جویبار است درباره ذات کشتی گیر بودن در این منطقه حرف میزند و میگوید: «در خون و رگ ما که کشتی جریان دارد. چشم باز کردم روی تشک کشتی بودم. پدرم، پسر عموها و ... همه کشتی گیر بوده اند. مگر میشود در چنین خانوادهای کشتی گیر نشد. دو راه بیشتر وجود ندارد. یا باید کشتی گیر شوی یا کشتی گیر. پرچم خانواده ما در کشتی خیلی بالاست. البته من این روزها درس هم میخوانم و مشغول تحصیل در رشته تربیت بدنی هستم.»
از او سوال کردیم که آیا واقعا کشتی گرفتن با باروفس افسانهای برایش به یک آرزو تبدیل شد یا نه که او گفت: «آرزو که نه، خیلی دوست داشتم با او کشتی بگیرم که نشد. فکر میکنم او هم همین حس را نسبت به من داشت. من تغییر وزن داده ام و او هم به نظرم دیگر آخرین سالهای کشتی اش است. با این حال همیشه برای من قابل احترام بوده و خواهد بود.»
پ
نظر کاربران
درود برپهلوان حسن یزدانی این جوان خیلی با استعداد هست میتونه جا پای بزرگانی همچون موحد بذاره به شرطی که فقط وفقط به کشتی و درس بپردازد و وارد مسایل سیاسی که برخی چهره های ورزشی انجام داده و اعتبار خودشون پایین آوردن نشه.یاعلی