برنزی که به دل ننشست
این مدال را نمیتوان دوست داشت. از هر طرف که نگاهش میکنی، درخششی نمیبینی.
ایران ورزشی: این مدال را نمیتوان دوست داشت. از هر طرف که نگاهش میکنی، درخششی نمیبینی. برنز المپیک کم نیست اما در این ۲۴ ساعتی که گذشته، هر جوری که به موضوع نگاه میکنی، نمیتوانی زیاد دوستش داشته باشی. انگار خیلی به دل ایران و ایرانی ننشسته. جالب است که امروز حمید سوریان حمایت میشود و سعید عبدولی با هزار اما و اگر مواجه است. حمید سوریان با تمام انتظاری که از او میرفت، باخته اما از لحظهای که روی زمین افتاد و بنا بلندش کرد تا از زمین افتادن سوریان کمتر تصویری ثبت و ضبط شود، بزرگتر شده و کمپینی راه افتاده تا کسی هفت طلای جهان و المپیکش را به خاطر یک باخت فراموش نکند. حمید سوریان از یکشنبه، لحظهای که ریو برایش تمام شد، محبوبتر شده اما برای سعید عبدولی چه اتفاقی افتاده که او و مدالش خیلی دوست داشتنی نیستند؟
شاید اگر سعید صبر بیشتری داشت، شاید اگر ادبیات خوبی برای بیان اعتراض به کار میبرد و راحتتر شکستش را میپذیرفت، این اتفاق برایش نمیافتاد.ناداوری یا اشتباه داوری همیشه بوده و هست و کاش ورزشکاران ما به جای دعوا و سر و صدا، قدری ظرفیت خود را بالا ببرند. اینجا المپیک است؛ میدانی بزرگ که خیلیها آمدهاند چیزهای خوب از آن یاد بگیرند و حتما این رفتارها که نمونهاش را از سعید عبدولی دیدیم، وصله ناجوری است برای المپیک. وصله جور المپیک، رفتار شمشیرباز کرهای است که وقتی مقابل شمشیرباز آمریکایی که داوری صد در صد به نفعش بود، شکست میخورد، با وجود رنج زیادی که تحمل میکند و کاملا در چهرهاش مشهود است، مقابل هواداران تعظیم میکند و با این رفتار، آمریکاییهای حاضر در سالن را نیز به تشویق وامیدارد. وقتی صدای تشویق را از سوی دیگر میشنود، به سمت شان میرود و به نشانه احترام تعظیم میکند و بعد سالن را ترک میکند. این شمشیرباز چند ساعت بعد به برنز میرسد؛ برنزی که ارزش دارد و حتی ما که برایش غریبه به حساب میآییم؛ از مدالش خوشحال میشویم اما ... .
به هر حال وقتی مدالی در المپیک به نام ایران میخورد، قابل تقدیر است چون پرچم ایران بالا رفته اما فارغ از این انگیزه، چیز دیگری وجود ندارد که بخواهیم به آن ببالیم. کاش سعید عبدولی حواسش به این موضوع بود که اینجا المپیک است و هر رفتاری که او میکند، پای ایران و ایرانی نوشته میشود.
شاید در این صورت بیشتر مراقب رفتارش بود و پیش از حضور در بازیها ظرفیتش را بالا میبرد.
المپیک لندن، بازیهای آسیایی اینچئون و حالا هم ریو، همگی میدانهاییاند که از کوره در رفتنهای زیادی را از سعید عبدولی دیدهاند و مرور این خاطرات، فقط دل را چرکین میکند، حتی حالا که مدال برنز به دست آمده و اتفاق خوبی برای کاروان و ورزش ایران افتاده است.
پ
نظر کاربران
نخیر عزیزم این بحث ها نیست دلیلش اینه که عبدولی یه بچه شهرستانی ساده دل و بی سیاسته و هر چی هست یک رو داره و مدالش را به کسی نمیده تا مجوز وارد کردن خودرو بگیره، واسه همینم مدالش را نمیبینن و بهش حمله میکنن، سوریان آبروی ایران را برد با ضربه فنی شدنش، انصاف هم خوب چیزیه
یه دوبار دیگه تکرار کنین این متن بالایی بدون نامو توروخدا من نفهمیدم هنوز منظورشو
این چیزارو از کجاتون درمیارین ماکه خیلی با برنز عبدولی حال کردیم. شماهم اگه همیشه حقتو بخورن عصبی میشی. هر مسابقه ای که عبدولی برنده میشه من اندازه مدال طلا خوشحال میشم.بهترین کشتیگیر ایران عبدولی
دوستان مسئله پایین شهر و روستا نیست ایران و فکر میکنم گزارش خبرنگار درست است چون اصالت، وادب ایرانیان حفظ بشه وباب اعتراض به همه ایرانی شرکت کنندگان تیم ملی المپیک نشه که نهایتا نتیجه نداده غیر اینکه بی ظرفیتی واعصاب خورد کنی برای خود ورزشکاران همراه داشته، کمی انصاف داشته باشیم، چونکه آقای عبدولی بجای اعتراض کشتی ميگرفت احتمال پیروزی بیشتر بود، ضمناً اقای عبدولی عادت به اعتراض داور کرده بگزاریم تلنگری باشد برای همه شرکت کنندگان ورزشی