خبری از تشریفات نیست
گفتگو با الناز حبیبی در مورد ازدواج
مصاحبه با الناز حبیبی برای من بسیار متفاوت بود چرا که او با صداقت و جسارت خاصی در مورد ازدواج اظهارنظر کرد و برای ما از آداب و رسوم خواستگاری و مراسم عقدش گفت و اینکه مسائل مالی آنقدرها که برخی می گویند در زندگی مشترک بی اهمیت نیست.
مجله خانواده سبز: وقتی حرف از ازدواج و شروع زندگی مشترک به میان می آید و افراد می خواهند از تجربه زندگی زیر یک سقف بگویند معمولا دچار کلیشه های رایج می شوند و دوست دارند در صحبت هایشان به شدت خود را خوشبخت و عاشق پیشه نشان دهند و تصویر یک زندگی رویایی و ایده آل را از خود به جای بگذارند در حالی که خیلی وقت ها این تصویر ارائه شده از جانب آنها چندان با واقعیت انطباق ندارد و اگر در زندگی برخی از آنها ریز شوید به مشکلاتی که کم و بیش با آن مواجه اند پی می برید. در طول مدتی که مسئولیت گرفتن مصاحبه برای این صفحه با سوژه ازدواج را برعهده داشتم با زوج های مختلفی صحبت کردم که گفتگو با هر کدام از آنها برای من جذابیت های خاص خودش را داشت اما از ابن بین مصاحبه با الناز حبیبی برای من بسیار متفاوت بود چرا که او با صداقت و جسارت خاصی در مورد ازدواج اظهارنظر کرد و برای ما از آداب و رسوم خواستگاری و مراسم عقدش گفت و اینکه مسائل مالی آنقدرها که برخی می گویند در زندگی مشترک بی اهمیت نیست، چرا که ریشه بسیاری از مشکلات و اختلافات به این نوع مسائل بازمی گردد. با ما همراه باشید تا با او و نقطه نظرهایش در مورد ازدواج بیشتر آشنا شوید. بازیگری که آخرین کارش در مجموعه دودکش بود...
سن ازدواج برای هر کسی متفاوت است
در مورد ازدواج نمی توان سن خاصی را در نظر گرفت و گفت، «مثلا وقتی افراد به این سن و سال رسیدند، باید ازدواج کنند» مثلا فردی به فراخور شراطی که در آن قرار دارد ممکن است برای ازدواج به لحاظ روحی و مالی احساس آمادگی کند، به همین خاطر دوست ندارم در این مورد برای کسی نسخه بپیچم و بگویم مثلا چون من در ۲۴ سالگی ازدواج کردم دختران دیگر هم باید در این سن ازدواج کنند.
بهانه ای برای شروع زندگی
متاسفانه این روزها آمار طلاق به شدت در حال افزایش است، بخش زیادی از این مشکل هم به این برمی گردد که افراد به درک و شناخت کافی برای ازدواج نرسیده اند و اختلاف های کوچک را جدی نمی گیرند و یا اینکه از لحاظ مالی هنوز به استقلال کافی نرسیده اند، در هر حال به عقیده من، اگر درک و تفاهم وجود نداشته باشد، افراد خیلی زود از دست هم خسته می شوند و ترجیح می دهند از یکدیگر جدا شوند.
وجه مشترک من و همسرم برای ازدواج
بیش از یک سالی است که من وهمسرم «مهدی صاحب الزمانی» با هم پیوند زناشویی بسته ایم آن چیزی که باعث شد من و مهدی در وهله اول به هم علاقمند بشویم و بخواهیم باقی زندگی مان را کنار هم بگذرانیم، خصوصیات مشترک بسیاری بود که بین ما وجود داشت، ما از نظر اخلاقی به شدت به هم شبیه هستیم و این شباهت به ما کمک می کند تا لحظاتی آرام را کنار هم سپری کنیم، از طرفی ما سعی کردیم نسبت به یکدیگر با گذشت و منعطف باشیم، این موضوع به ما کمک کرد تا از کنار هم بودن بیشتر لذت ببریم.
برگزاری مراسم به شیوه سنتی
با وجود اینکه خانواده من در خارج از کشور زندگی می کنند، اما همچنان به آداب و رسوم ایرانی اهمیت می دهند و حتی می توان گفت تا حد زیادی سنتی هستند، به همین خاطر مراسم خواستگاری ما به همان شیوه مرسوم سنتی برگزار شد و ما در منزل، میزبان خانواده داماد بودیم، خوشبختانه چون من و مهدی حرف هایمان را با هم زده بودیم، استرسی بابت خواستگاری نداشتیم.
خبری از عروسی تشریفاتی نیست
من وهمسرم هنوز دوران عقدمان را سپری می کنیم و به قول معروف زیر یک سقف نرفته ایم اما راستش را بخواهید با وجود اینکه چیزی به عروسی مان نمانده برنامه ریزی خاصی برای برگزاری عروسی و نوع تشریفات نکردیم، چون هر دوی ما به شدت آدم های شلوغی هستیم و نمی توانیم زمان چندانی را به این مسائل اختصاص دهیم به همین خاطر فکر کنم همه چیز در حدل معقول برگزار شود و احتمالا خبری از عروسی تشریفاتی نیست.
پدرم میزان مهریه را تعیین کرد
راستش را بخواهید وقتی حرف مهریه و رسم و رسوم مربوط به عروسی به میان آمد. من و مهدی تصمیم گرفتیبم خودمان را کنار بکشیم و مسائل را به بزرگترها واگذار کنیم چون می دانستیم آنها به دلیل اشرافشان نسبت به این مسائل، زبان هم را به خوبی می دانند و به قول معروف می دانند چگونه با هم صحبت کنند. در هر حال میزان مهریه را پدر من تعیین کرد و من دخالتی در مورد آن نداشت. البته این صحبت ها بدون کمترین چالش و اختلاف نظری بیان شد چون خانواده های ما به لحاظ سطح به هم نزدیک بودند و ما مشکلی در این خصوص با هم نداشتیم.
آقای داماد ایران زندگی نمی کند
همسرم سال هاست که در خارج از کشور اقامت دارد و چون شرایط کاری من هم به گونه ای است که نمی توانم به واسطه شغلم از ایران بروم به همین خاطر من و ایشان از وقت های بیکاری مان استفاده می کنیم و به همدیگر سر می زنیم هر چند که این دوری و جدایی سخت است اما در شرایط کنونی چاره ای جز تن دادن به آن نداریم.
نظر کاربران
هوم/دوری ودوستی؟
پاسخ ها
یکی این سر دنیا یکی اون سر دنیا....خوشبخت شین
مجله جون تو را به خدا به گوش این خانم برسانید این اقا اون چیزی نیست که گفته تا دیر نشده خودش را از بدبختی نجات بده . این مرد 13 سال همسایه ما بود در خیابان ظفر 2 ساله رفته زن و 1 دختر هم داشت و اگر هم خارج می رفت برای خوشگذرانی می رفت. به خدا دروغ نمی گم
پاسخ ها
باز هم به تو ربطي نداره
بی نامِ عزیز،شاید این آقا میخواد واقعا یه زندگی جدیدی رو شروع کنه و احتمال زیاد به همسرِ فعلیش گفته که قبلا یک ازدواج ناموفق داشته...بعضی ازخانم ها پای علاقه که پیش میاد ازخیلی چیزها میگذرن...
میگفت ننه ننه....ننه گفت.... شب درازه!!!
شوهرش زشته...@
اینا که جوجه ماشینی اند . تو فامیل ما زن و مردهای بالای سی سال هنوز ازدواج نکردند !
پاسخ ها
چقدر خوبه که آدم زود ازدواج کنه خودمن 18 سالگی ازدواج کردم خیلی هم خوبه-
درک فهم واسه ازدواج باید بالا باشه.
الناز جون خوشبخت شین بعضیا هم تو زندگی این اون دخالت نکنندزشته *********خیلی دوستت دارم الناز جون برات آرزوی خوشبختی میکنم$$$$