هشتادسالگی آقای مهرجویی؛ هامون تویی!
داریوش مهرجویی، فیلمساز، رماننویس و مترجم شهیر ایرانی و از جمله چهرههای برجسته سینمای ایران بهشمار میرود. او که از چهرههای اصلی موج نو سینمای ایران به حساب میآید، امروز زادروز هشتاد سالگی خود را جشن میگیرد.
روزنامه همدلی: داریوش مهرجویی، فیلمساز، رماننویس و مترجم شهیر ایرانی و از جمله چهرههای برجسته سینمای ایران بهشمار میرود. او که از چهرههای اصلی موج نو سینمای ایران به حساب میآید، امروز زادروز هشتاد سالگی خود را جشن میگیرد.
داریوش مهرجویی در ۱۷ آذر ۱۳۱۸ در تهران به دنیا آمد. در نوجوانی به موسیقی علاقهمند شد و در کلاس موسیقی نیز شرکت کرد. او همچنین با کمک پدرش سنتور نواخت و پس از علاقهمندی به موسیقی غربی، پیانو نیز نواخت. مهرجویی در ۱۷ سالگی به سینما علاقهمند شد و برای درک بهتر فیلمهای روز، به آموختن زبان انگلیسی پرداخت. داریوش مهرجویی به مدت یک سال مدیریت هتل آتلانتیک را برعهده داشت و در بیست سالگی برای تحصیل راهی آمریکا شد. مهرجویی در ابتدا سینما میخواند، اما خیلی زود سینما را رها کرد و در فلسفه به ادامه تحصیل پرداخت.
او لیسانس فلسفه خود را در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه UCLA آمریکا گرفت و در همان سال ۱۳۴۴ سردبیری نشریه پارس ریویو را برعهده گرفت. مهرجویی یک سال بعد به تهران بازگشت. وی در سال ۱۳۴۶ اولین فیلم خود را با نام «الماس ۳۳» ساخت که از فیلمهای پرهزینه سینمای ایران بود. فیلم، اما در زمینه فروش موفق نبود و به یک شکست تجاری تبدیل شد. مهرجویی دو سال بعد و در سال ۱۳۴۸ فیلم «گاو» را ساخت. فیلم «گاو» یکی از اولین فیلمهای سینمای ایران است که در غرب و اروپا مورد توجه قرار گرفته است. این فیلم براساس داستان «عزاداران بیل» نوشته غلامحسین ساعدی ساخته شده است.
خود غلامحسین ساعدی نیز در تهیه فیلمنامه این فیلم با مهرجویی همکاری کرده است. مهرجویی علاوهبر کارگردانی و تهیه فیلمنامه، تهیهکننده این فیلم هم بود. این فیلم سینمایی که با رایگیری منتقدان در سالهای ۱۳۵۱، ۱۳۶۷ و ۱۳۷۸ به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران انتخاب شده است، در جشنوارههایی مانند کن، برلین، مسکو، لندن و لسآنجلس روی پرده رفت. نسخه ترمیم شده این فیلم سینمایی نیز در جشنواره ایل چینما ریترواتو ایتالیا به نمایش درآمد.
داریوش مهرجویی یک سال پس از «گاو»، فیلم «آقای هالو» را جلوی دوربین برد. این فیلم بر اساس نمایشنامهای با همین نام از علی نصیریان ساخته شد. مهرجویی برای چهارمین فیلم خود سراغ ساخت فیلم سینمایی «پستچی» رفت. فیلمنامه این فیلم سینمایی توسط خود داریوش مهرجویی براساس نمایشنامه «ویتسک» نوشته گئورک بوخنر نوشته شد. فیلم «پستچی» نیز مانند فیلم «گاو» در جشنوارههای جهانی مورد استقبال قرار گرفت. مهرجویی پس از فیلم «پستچی» در سال ۱۳۵۳ فیلم «دایره مینا» را جلوی دوربین برد.
این اولین فیلم رنگی داریوش مهرجویی بود که فیلمنامه آن را بر اساس داستان کوتاه «آشغالدونی» نوشته غلامحسین ساعدی نوشت. این فیلم سینمایی سه سال توقیف شد و سرانجام در سال ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفت. «دایره مینا» زمینه تاسیس سازمان انتقال خون را فراهم کرد. مهرجویی دو سال پس از اکران «دایره مینا»، در سال ۱۳۵۹ «مدرسهای که میرفتیم» را ساخت و اینبار هم مانند فیلمهای دیگرش در نگارش فیلمنامه دست داشت.
مهرجویی چندسالی را از سینما دور بود تا اینکه سرانجام در سال ۱۳۶۶ یکی از متفاوتترین فیلمهای خود یعنی «اجاره نشینها» را ساخت. این فیلم که مضمونی کمدی-اجتماعی داشت، در سال ۱۳۶۶ اکران شد و به پرفروشترین فیلم آن سال هم تبدیل شد. این فیلم براساس نظرسنجی ماهنامه فیلم از منتقدین به عنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ایران انتخاب شد. مهرجویی در سال ۱۳۶۶ «شیرک» را جلوی دوربین برد و در نگارش این فیلم با کامبوزیا پرتوی همکاری کرد. فیلم «شیرک» از جمله فیلمهای موفق مهرجویی بود و جوایز بسیاری را از آن خود کرد.
مهرجویی در سال ۱۳۶۸ «هامون» را ساخت که یکی از مطرحترین فیلمهای این کارگردان است. فیلم سینمایی «هامون» براساس کتاب «بوف کور» نوشته صادق هدایت ساخته شده است. مهرجویی در سال ۱۳۷۰ فیلم «بانو» را جلوی دوربین برد. «بانو» که نوشته خود مهرجویی بود، دومین همکاری او با بیتا فرهی و خسرو شکیبایی پس از فیلم «هامون» محسوب میشود. مهرجویی در سال ۱۳۷۱ فیلم «سارا» را براساس نمایشنامه خانه عروسک اثر هنریک ایبسن کارگردانی کرد. همچنین دو سال بعد فیلم «پری» را با اقتباس از رمان «رفانی و زویی» و داستان کوتاه «یک روز خوش برای موزماهی» نوشته جروم دیوید سالینجر جلوی دوربین برد.
این اقتباس بدون اجازه مولف ساخته شد و این اتفاق شکایت نویسنده آن را هم در پی داشت. داریوش مهرجویی یک سال بعد فیلم «لیلا» را جلوی دوربین برد. «لیلا» براساس داستانی از مهناز انصاریان ساخته شد. «لیلا» به نوعی پایانی بود بر سهگانهای که با ساخت فیلم «سارا» آغاز شد، با «پری» ادامه پیدا کرد و با «لیلا» به پایان رسید. این سه فیلم بارزترین فیلمهای مهرجویی درباره زنان محسوب شدهاند. داریوش مهرجویی پس از «لیلا» فیلم «درخت گلابی» را براساس داستان کوتاهی از مجموعه داستان «جایی دیگر» نوشته گلی ترقی کارگردانی کرد. او در سال ۱۳۷۷ قسمت اول داستانهای جزیره را با نام «دختردایی گمشده» ساخت.
این کارگردان شهیر ایرانی در سال ۱۳۸۰ فیلم سینمایی «بمانی» را جلوی دوربین برد. این فیلم که توسط داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر نوشته شده بود، درباره سه دختر اهل ایلام به نامهای مدینه، نسیم و بمانی بود. مهرجویی در این فیلم علاوه بر نویسندگی و کارگردانی وظیفه تدوین، تهیه و طراحی صحنه و لباس را نیز برعهده داشت. مهرجویی دو سال بعد و در سال ۱۳۸۲ فیلم کمدی «مهمان مامان» را براساس کتابی به همین نام نوشته هوشنگ مرادی کرمانی ساخت، اما درسال ۱۳۸۵ بود که نوبت به ساخت فیلم سینمایی «سنتوری» رسید.
این فیلم که بهرام رادان را به عنوان بازیگر اصلی در نقش علی سنتوری داشت، درمورد سقوط شخصیت هنرمندان و درگیریهای شخصیتی آنها بود. «سنتوری» هیچگاه اکران عمومی را تجربه نکرد و مدتی پس از ساخت به صورت ویدیویی منتشر شد. مهرجویی در همان سال ۱۳۸۵ فیلم کوتاه «فرش و فرشته» را نیز ساخت. همچنین پس از آن در سال ۱۳۸۸ فیلم «طهران: روزهای آشنایی» را به عنوان اپیزود اول فیلم دو اپیزدوی «طهران طهران» ساخت. این کارگردان سینمای ایران در همان سال ۱۳۸۸ فیلم «آسمان محبوب» را جلوی دوربین برد. او دو سال بعد فیلم «نارنجیپوش» را جلوی دوربین برد و پس از آن به ترتیب در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ فیلمهای «چه خوبه که برگشتی» و «اشباح» را کارگردانی کرد.
بر اساس نتایج یک نظرسنجی در سال ۱۳۸۳، داریوش مهرجویی با خلق هفت شخصیت، بیشترین شخصیت سینمایی ماندگار را در سینمای ایران خلق کرده است. شخصیت هامون از فیلم «هامون» نیز به عنوان ماندگارترین شخصیت تاریخ سینمای ایران انتخاب شده است. در یک نظرسنجی دیگر نیز داریوش مهرجویی پس از بهرام بیضایی به عنوان برترین کارگردان تاریخ سینمای ایران انتخاب شد. داریوش مهرجویی در سال ۲۰۱۴ نشان لژیون دونور، درجه شوالیه را از سوی سفیر فرانسه دریافت کرد.
«بعد زیباییشناختی و زیباشناختی واقعیت» از هربرت مارکوزه، «جهان هولوگرافیک» اثر مایکل تالبوت، «یونگ، خدایان و انسان مدرن» نوشته آنتونیو مورنو، «نمایشنامههای غرب واقعی و طفل مدفون» از سام شپارد و «آوازهخوان طاس و درس» نوشته اوژن یونسکو، مجموعه کتب ترجمه شده داریوش مهرجویی است. همچنین «به خاطر یک فیلم بلند لعنتی»، «روشنفکران رذل و مفتش بزرگ»، «در خرابات مغان»، «آن رسید لعنتی»، «سفر به سرزمین فرشتگان»، «سفرنامه پاریس، عوج کلاب» و «بوف کور، رسالهای درباره رمان صادق هدایت به زبان انگلیسی» مجموعه آثار تالیفی داریوش مهرجویی را تشکیل میدهند.
نظر کاربران
اين همونيه كه صنعتي و سنتي رو قاطي ميكرد
نگيد دكترا بدن بخدا كه خوب ميفهمن
چرا هنربنداي ايراني پير كه ميشن خنگ ميشن كلاس و شخصيتشون تعطيل ميشه شايدم دليلش گرفتن زنهاي جوانشون باشه
برای استاد مهرجویی آرزوی سلامتی و بهروزی دارم . کاش مردمان قدر شناسی باشیم.