۵ سکانس برتر دنیله دهروسی؛ بزرگمردی که هیچ ادعایی نداشت
در وصف مردی که بازوبند کاپیتانی چه در رم و چه در ایتالیا، برازنده بازویش بود، اما در رم تازه بعد از ۱۵ سال میتواند خود را کاپیتان اصلی ببیند و در تیم ملی نیز با وجود سابقه زیاد، به تعداد انگشتان یک دست هم، با بازوبند کاپیتانی در میادین حاضر نشد و سرانجام وداع تلخی با پیراهن کشورش داشت.
وبسایت طرفداری: دنیله ده روسی، هافبک وفادار رم که همیشه با واژههای غیرت و تعصب شناخته میشود؛ پس از ناکامی ایتالیا در رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۸ همچون بوفون، کیه لینی و بارتزالی از بازیهای ملی خداحافظی کرد تا حالا، طرفدارانش فقط به چند سال باقی مانده دوران حرفهای او در تیم رم دل خوش باشند.
ده روسی با پیراهن آتزوری ۱۱۷ بار به میدان رفت تا از این حیث بعد از بوفون، کاناوارو و مالدینی در رتبه چهارم با سابقهترین بازیکنان تاریخ آتزوری قرار بگیرد؛ ضمنا او با ۲۱ گل زده به نوعی گلزنترین هافبک تاریخ تیم ملی محسوب میشود. در قابلیتهای فردی و درک بالای تاکتیکی این بازیکن، کمتر کسی شک و تردیدی دارد، اما آنچه دَنی را از بقیه جدا میکند؛ اخلاق مردانگی، تعصب مثال زدنی و در یک کلام رفتار جنتلمن مآبانه اش است؛ همان طور که در آخرین صحنههای باقی مانده از او در پیراهن آتزوری، مطمئنا تا ابد، غیرتش را به یاد میآوریم؛ جایی که حاضر نشد برای رفتن به زمین گرم کند و به مربی توصیه کرد اینسینیه را به میدان بفرستد!
از اینها گذشته، به ده روسی کمتر از آنچه لایقش است، توجه شده و او همیشه در سایه ستارههای هم دوره اش، قرار گرفته است. اصلا شاید همین اخلاق و منش زندگی اوست که باعث شده به اندازه بقیه، عکسش روی صفحه اول مجلات دیده نشود. در رم دقیقا سال بعد از قهرمانی اسکودتو، به ترکیب تیم کاپلو اضافه شد و با بدشانسی تنها اسکودتوی در دسترس را از دست داد؛ اتفاقی که بعدا برای او و تیمش بارها و بارها تکرار شد تا ده روسی از داشتن حتی یک اسکودتو هم محروم باشد؛ آن هم در روزهایی که بسیاری از دوستان و هم بازی هایش در تیم ملی، اسکودتوهای چند باره خود را جشن میگرفتند. اما دنی اصلا به این مسائل کاری نداشت و همچون توتی برای کسب افتخار و جام، به پیراهن جالوروسی وفادار نماند.
او در خود رم هم به حقش نرسید؛ در روزهایی بر سر زبانها افتاد که توتی خدای شهر شده بود و جالب اینکه تا همین چند ماه پیش با وجود اینکه به ۳۴ سالگی نزدیک میشد؛ هنوز زیر سایه مرد اول جالوروسی، لقب "کاپیتان آینده" را یدک میکشید.
به جرئت میتوان گفت ارزش وفاداری ده روسی به رم اگر بیشتر از فرانچسکو توتی نباشد؛ قطعا کمتر از او هم نیست. حداقل اینکه وی برخلاف توتی، طعم اسکودتو را نچشیده و البته برای نزدیک به دو دهه، زیر سایه ستاره دیگری به فوتبالش ادامه نداده است. جالب اینکه در تیم ملی نیز او همیشه بعد از ستارههای پر زرق برق دیده میشد. از همان روزی که به عنوان یک جوان تازه وارد به اردوی آتزوری پا گذاشت تا همین چند روز پیش، همیشه نامش در حاشیه بود.
حتی خداحافظی او نیز تحت تاثیر وداع اسطوره ای، چون بوفون قرار گرفت. بازوبند کاپیتانی چه در رم و چه در ایتالیا، برازنده بازویش بود، اما در رم تازه بعد از ۱۵ سال میتواند خود را کاپیتان اصلی ببیند و در تیم ملی نیز با وجود سابقه زیاد، به تعداد انگشتان یک دست هم، با بازوبند کاپیتانی در میادین حاضر نشد. شاید بتوان او را بی ادعاترین و لایقترین کاپیتان دوم جهان معرفی کرد؛ کسی که به خوبی میدانست چه در رم و چه در تیم ملی زیر سایه بقیه است، اما هرگز ادعایی نداشت؛ هرگز حاشیهای درست نکرد و به ایتالیایی بودن و رمی بودنش، افتخار میکرد و ما را نیز از لذت این افتخار و تعصب، بی نصیب نگذاشت.
به مناسبت خداحافظی مرد با سابقه و همیشه در حاشیه ایتالیا از آتزوری، به بررسی ۵ سکانس خاص از او در تیم ملی و باشگاه رم میپردازیم. اتفاقاتی که فقط با وجود ده روسی عینیت مییافت و تقریبا تصور آن از سوی بازیکنی دیگر، بعید به نظر میرسید؛ اتفاقاتی که باعث شد ده روسی، بازیکنی شود که اکنون و تا ابد از او یاد میشود!
۱- در روزهای پیش از جام جهانی ۲۰۰۶، رم در المپیکو میزبان مسینا بود. در دقیقه ۳۵ و در شرایطی که بازی ۰-۰ بود، ده روسی با دست، دروازه استوراری را باز کرد، اما داور متوجه این قضیه نشد و گل را پذیرفت. درحالیکه همه متقاعد شده بودند که ده روسی گل سالمی را به ثمر رسانده و بازیکنان مسینا در حال بردن توپ به میانه زمین برای شروع بازی بودند؛ ده روسی نزد داور رفت و تایید کرد گل را با دست به ثمر رسانده است. در نهایت رم آن بازی را برد، اما اولین چیزی که از آن دیدار به ذهن میآید؛ اعتراف شجاعانه هافبک جوان رم بود. وی پس از مسابقه میتوانست از اینکه داور را فریب داده خوشحال باشد و مثل بقیه از "دست خدا" صحبت کند، اما نمیتوانست با وجدانش کنار بیاید!
۲- مرحله گروهی جام جهانی ۲۰۰۶ و بازی با آمریکا بود؛ برخلاف انتظار، ده روسی ۲۲ ساله، فیکس تیم ملی شده و با بازی خوب خود در مقابل غنا، توجه همه را جلب کرده است، اما در بازی دوم و در دقیقه ۲۸، همه چیز برای او و تیمش بد پیش رفت. ده روسی با آرنج به صورت برایان مک براید زد و صورت این بازیکن غرق در خون شد. هافبک جوان رمیها از سوی خورخه لاریوندا از زمین بازی اخراج شد. در ادامه فیفا، او را ۴ جلسه از همراهی آتزوری محروم کرد تا فقط در صورتی دوباره بتواند رنگ جام جهانی ۲۰۰۶ را ببیند که تیمش در فینال حاضر شود. ده روسی بعدها در مورد این اتفاق گفت:
ورزشگاه روی سرم خراب شد؛ نمیخواستم کسی باشم که باعث شکست ایتالیا میشود. حس کردم جای یک نفر دیگر را در تیم ملی تنگ کرده ام و کاری هم از دستم بر نمیآمد. پس از این اتفاق در رختکن به خودم گفتم اگر ایتالیا به خاطر این حرکت من از جام جهانی کنار رفت؛ همراه تیم نمیتوانم به خاک کشورم برگردم!
اما خوشبختانه برای او و ایتالیا در آلمان همه چیز خوب پیش رفت و ده روسی با افتخار و همراه با جامِ بزرگترین تورنمنت جهان به کشورش بازگشت و با غرور در خیابانهای رم، چرخید. ده روسی در آخرین بازی مقابل فرانسه، به زمین آمد و با زدن یکی از ضربات پنالتی، به بهترین شکل خاطرهای خوش از آن مسابقات از خود برجای گذاشت.
۳- سال گذشته، پیترو لُمباردی، مسئول تداراکات ایتالیا در جام جهانی ۲۰۰۶ در سن ۹۲ سالگی درگذشت. تدارکاتچی آتزوری، محبوبیت خاصی میان بازیکنان ایتالیا داشت و تقریبا اکثر قدیمیهای آتزوری در مراسم خاکسپاری اش در شهر فلورانس حاضر بودند. اما در این میان ده روسی، کاری کرد که حیرت و تحسین همه را به دنبال داشت.
قطعا مدال طلای جام جهانی، ارزشمندترین خاطرهای است که هر بازیکن میتواند در طول دوران حرفهای خود به دست بیاورد و اکثرا از این مدال به بهترین شکل ممکن، مراقبت میکنند. اما ده روسی به جمله "خاطرات را در قلب نگه میدارند نه در اشیایی که در دستمان داریم"، عینیت بخشید و مدال پر ارزشش را در تابوت لمباردی گذاشت تا برای همیشه همراه با این پیرمرد ۹۲ ساله، خاک شود. ده روسی در توضیح کارش گفت:
چیزهای که بدست میآورید، دیر یا زود مالک شما میشوند، اما در مورد مدال جام جهانی این داستان صدق نمیکند. این مدال حالا بالای سر "مسواک" (لقب لمباردی)، میدرخشد!
۴- اوج مردانگیهای ده روسی و حرکتی که بیش از سایر رفتارهایش بازتاب داشت؛ مربوط به بازی دوشنبه گذشته آتزوری مقابل سوئد است. در شرایطی که ایتالیا برای رسیدن به روسیه باید حداقل یک گل به ثمر میرساند؛ اینسینیه هنوز روی نیمکت بود. در این شرایط مربی ایتالیا از جانب ونتورا از ده روسی خواست تا گرم کند و به میدان برود. اما این بازیکن با چهرهای برافروخته، دست رد به سینه مربی اش زد و گفت:
"چرا باید من به داخل زمین بروم. ما مساوی نمیخواهیم لعنتی، باید بازی را ببریم! اینسینیه را به زمین بفرست."
۵- دیگر سکانس مهم زندگی دَنی، مربوط به بعد از فاجعه دوشنبه سیاه است. درحالیکه آتزوری پس از ۶۰ سال از رفتن به جام جهانی باز مانده؛ قاعدتا ناراحتی و ناامیدی در میان بازیکنان به اوج رسیده بود، اما ده روسی در این میان جوانمردی را فراموش نکرد. او هنگام خروج از سن سیرو به اتوبوس سوئدیها رفت و به آنها تبریک گفت. ضمنا به خاطر رفتار تماشاگران و برخی از بازیکنان ایتالیا در طول دو بازی رفت و برگشت از سوئدیها عذرخواهی کرد. یانسون، مدافع سوئد در وصف ده روسی گفت:
همه متعجب شدیم و گفتیم: "آیا واقعا این اتفاق افتاده است؟! "؛ او عجب جنتلمنی است!
نظر کاربران
واقعا انسان بزرگی هستش ،دمش گرم