بزرگترین واقف تاریخ معاصر ایران
حاج حسین ملک؛ مردی که از همه چیزخود گذشت
خاندان ملک، اصالت تبریزی داشتند. جد بزرگ «حاج حسین ملک»، «ملا آقا بابا تبریزی» از سرآمدان فقه و اصول بود. با وجود چنین پیشینهای، پدر بزرگ حسین ملک «آقامحمدمهدی تبریزی» در روزگار جنگهای ایران و روس، لباس رزم را به کسوت اجدادی ترجیح داد. پس از پایان ناگوار جنگهای ایران و روس، آقا محمد مهدی تبریزی، به سراغ تجارت رفت...
روزنامه ایران - رویا ظریفیان، دانشجوی دکترای تاریخ: خاندان ملک، اصالت تبریزی داشتند. جد بزرگ «حاج حسین ملک»، «ملا آقا بابا تبریزی» از سرآمدان فقه و اصول بود. با وجود چنین پیشینهای، پدر بزرگ حسین ملک «آقامحمدمهدی تبریزی» در روزگار جنگهای ایران و روس، لباس رزم را به کسوت اجدادی ترجیح داد.
پس از پایان ناگوار جنگهای ایران و روس، آقا محمد مهدی تبریزی، به سراغ تجارت رفت. پیشهای که آن چنان در آن موفق بود که چند سال بعد در ۱۲۵۳ هجری قمری، عنوان ملک التجاری ممالک محروسه را از «محمد شاه قاجار» دریافت کرد.
در سال ۱۲۶۴ هجری قمری و با مرگ محمد شاه، این، آقا محمد مهدی ملکالتجار بود که هزینه انتقال پادشاه جدید «ناصرالدین شاه» به تهران را پرداخت کرد. آقا محمد مهدی، در عصر ناصری هم عنوان و منصب ملک التجاری را حفظ کرد، کاروانسرا، بازار و مسجد ساخت و البته در صحنه سیاست نیز، کم و بیش فعال بود. پساز مرگ آقا محمد مهدی در ۱۲۸۷ هجری قمری، عنوان ملک التجاری به فرزند او «حاج محمد کاظم» رسید.
محمد کاظم که در زمان حیات پدر، از لوتیهای سرشناس تهران بود، پساز مرگ او، ریاست صنف تجار را بر عهده گرفت. حاج محمد کاظم ملک التجار نیز همچون پدر، هم در تجارت و هم در صحنه سیاست فعال بود و بتدریج با خرید املاک وسیعی بخصوص در خراسان، به جمع ملاکان بزرگ نیز پیوست.
در آغاز راه
حسین ملک، در چنین خاندانی و با چنین پیشینهای به دنیا آمد. فرزند ارشد حاج محمدکاظم ملک التجار در دهم خرداد 1250 خورشیدی، در تهران متولد شد. پدرش، اگرچه کم و بیش، سیاستمداری روشن بین بود و به تجدد نیز نگاهی خصمانه نداشت، اما پایبندیهای مذهبی او سبب شد تا فرزند را نه به مدارس جدید که به مدرسه دارالشفا و سپس صدر برای تحصیل علوم قدیم بفرستد.
حسین ملک، زبان عربی، منطق، فلسفه، ادبیات فارسی و البته نقاشی و خوشنویسی را فرا گرفت. از محضر عالمان بزرگی از جمله «میرزا ابوالحسن جلوه» متأله بزرگ عصر ناصری بهره برد. در کنار این، دور از چشم پدر مدتی نیز به مدرسه فرانسوی آلیانس رفت تا زبان فرانسه بیاموزد.
رهاورد خراسان
حسین ملک از دوران جوانی به مطالعه و جمعآوری کتاب علاقه یافت. علاقهای پایدار که تا پایان عمر، همراهش بود. پدرش که در خراسان، املاک وسیعی داشت چندی از سوی حکومت، اداره املاک خراسان را بر عهده گرفت. حاج محمدکاظم ملکالتجار، در این مقام، فرزندش حسین را بهعنوان دستیار با خود به خراسان برد. در همین سفر خراسان بود که نخستین بارقه شیفتگی به کتاب و میراث فرهنگی ایران در حسین درخشیدن گرفت.
در مشهد، حسین به راهنمایی یکی از دوستان پدرش با بخشی از نفایس فرهنگی عظیم آستان قدس رضوی، آشنایی یافت. چند سال بعد، زمانی که 28 ساله بود، در نیشابور، نسخهای نفیس از دیوان «ابن یمین فریومدی» (شاعر بزرگ قرن ششم) بدستش رسید. کتابی که زیبایی سحرانگیزش، بارقه سفر اول به خراسان را به شعلهای پایدار تبدیل کرد. بعدها خود او در مصاحبهای گفت: «در همین زمان بود که اشتیاق ساختن یک کتابخانه مملو از کتابهای نفیس به جانم افتاد.»
شعبهای از کتابخانه مقدسه رضویه
حاج حسین ملک، خشتهای اول کتابخانه خود را در حوالی سال 1279 هجری شمسی، در مشهد گذاشت. چند سال بعد، کتابخانه را که اینک، انبوهی از کتابهای نفیس را در برمیگرفت، به تهران انتقال داد و در خانه پدریاش، جای داد. در آبان 1316 هجری شمسی، خانه اجدادی در بازار بینالحرمین را با تمام اسباب و اثاث و البته کتابهایی که طی سالیان، گردآوری کرده بود، به آستان قدس رضوی وقف کرد تا «شعبهای باشد از کتابخانه مقدسه رضویه» و «کافه و عامه افراد ایران بی رعایت ملیت، از آن استفاده کنند.»
آنچه حاج حسین ملک وقف کرد، علاوه بر صدها نسخه خطی یا کتابهای چاپ سنگی، شامل فرشها، مبلمان، لوسترها و تعداد بسیاری تابلوهای نقاشی از جمله چند اثر از «کمالالملک» مجموعههای تمبر، سکه، آثار لاکی و... بود. آثاری که بعدها، هسته اصلی و قلب موزه ملک را شکل دادند. کتابخانه و موزهای که سالها پس از مرگ حاج حسین ملک در سال ۱۳۷۵ هجری شمسی، به ساختمان امروزی خود در خیابان سی تیر منتقل شد.
حاج حسینملک، املاک و اموال فراوانی را نیز وقف این کتابخانه کرد تا پس از مرگ نیز، کتابخانه او در مسیر توسعه و گسترش باقی بماند. در سال ۱۳۲۳ هجری شمسی، ملک، قطعه زمین بزرگی در باغ ملی تهران برای ساختمان جدید کتابخانه خریداری و وقف کرد. علاوه بر این، در سالهای بعد نیز، املاک و مستغلات دیگری را وقف آستان قدس رضوی کرد تا درآمدشان، برای این کتابخانه، هزینه گردد.
مرد ذو جوانب
حاج حسین آقا ملک که وارث ثروت سرشار خاندان ملکالتجار بود، البته رویکرد متفاوتی از پدربزرگ و پدر در پیش گرفت. دلبستگی او بیشتر از هرچیز، در جمعآوری آثار فرهنگی ایران و عرضه آن به تمام مردم بود. چرا که اعتقاد راسخ داشت که پیش از هرچیز، سواد فرهنگی مردمان ایران را باید ارتقا داد. با این همه، او به سبک و سیاق خود، تکامل بخش راه پدر بزرگ و پدر در دنیای تجارت بود و همانند آنها، وی نیز تا پایان عمر پربارخود، در اقتصاد ایران، شخصیتی برجسته و تأثیرگذار و تاجری بزرگ به شمار میرفت.
بزرگترین واقف تاریخ معاصر ایران
حاج حسین ملک را بحق، بزرگترین واقف تاریخ معاصر ایران میدانند. وسعت اوقافی که ملک، از خود به یادگار گذاشت به آن اندازه بود که آستان قدس رضوی، اداره مخصوصی بهنام «اداره موقوفات ملک» ایجاد کرد. نام بردن از تک تک وقف، سیاههای بسیار طولانی خواهد بود. از انبوهی قطعات زمین در تهران گرفته تا دو میلیون متر مربع زمین جهت ساخت خانه برای فرهنگیان و واگذاری چند ده هزار متر زمین برای پارک وکیلآباد در مشهد، ساخت درمانگاه، حمام، زورخانه، رختشوی خانه باغ حاج نصیر چناران، درمانگاه باغ سجادیه تربت جام و... شایداین تیتر روزنامه کیهان در ۱۹ اسفند ۱۳۵۰ به اندازه کافی روشنگر باشد: «شاعر و دانشمند میلیاردر ایران، از همه چیزش گذشت.»
آخرین سفر به خراسان
حاج حسینآقا ملک، سرانجام در چهارم مرداد ۱۳۵۱ در تهران درگذشت. پیکر او را به مشهد منتقل کردند و در دارالحفاظ حرم مطهر رضوی به خاک سپردند. «گلچین معانی» شاعر بزرگ معاصر تاریخ یکصد سال زندگی او، از تولد تا وفاتش را چنین سرود:
از پس صد سال برفت آنکه بود
در صف نیکان جهان، منسلک
سال وفات و سنه عمر اوست
بانی خیرات، حسـین ملک
نظر کاربران
روحش شاد... جاشون واقعا خالی...
همه موقوفات ایشان رسید به یه گروهی که مدیریتشون شهره عالم وافاق است.
موزه ش و برید ببینید باغ ملی تهران
کاش با وقفش در این کشور دانشگاه و مدرسه می ساخت اگه این کارو می کرد الان اون دنیا اینقدر حرص نمی خورد !
پاسخ ها
آفرین!
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
توی این مطلب نتونستن همه ی وقفیات ایشون رو بیارن
خودتون توی اینترنت مطالعه کنید
شاهکاره...
.
کار خوبه خدا درست کنه
سلطان محمود کاره ای نیست...
پاسخ ها
روحت شاد
روحش شاد و راهش پر رهرو باد ... در دنیای امروز ما که شده دوران آقا و آقازاده ،اختلاس و اختلاسگری و خوردن مال مردم و بیت المال رایج است ، الحق و النصاف باید درود فرستاد بر شرف آنهای که برای سربلندی ایران و ایرانی کار کردند و می کنند...
چی شده وچه برسرمون اومد که وجود این انسانها به کیمیا تبدیل شدن ونایاب شدن