از رفتگری و گارسونی تا مرد شماره یک ایران در جام جهانی
داستان زندگی عجیب بیرانوند بمب خبری رسانههای دنیا
اشپیگل، نشریه مشهور آلمانی روز گذشته در مطلبی مفصل به زندگی عجیب بیرانوند دروازه بان ایران پرداخته بود. درخشش دیشب علیرضا مقابل اسپانیا خواندن آن را بیش از پیش جذاب میکند.
وب سایت تی وی پلاس: اشپیگل، نشریه مشهور آلمانی روز گذشته در مطلبی مفصل به زندگی عجیب بیرانوند دروازه بان ایران پرداخته بود. درخشش دیشب علیرضا مقابل اسپانیا خواندن آن را بیش از پیش جذاب می کند.
سنگربان ایران روی چمن استادیوم سنتپترزبروگ زانو زده بود و های های گریه میکرد. بیرانوند که با درخشش خود در پیروزی تیم ملی کشورش بر مراکشیها نقشی کلیدی بازی کرده بود، زندگی و دوران حرفهای پر فراز و نشیبی داشته.
حکایت بیرانوند داستانی است که میلیونها ایرانی همنسل او میتوانند با آن همزاد پنداری کنند. ایرانیانی که در کشورشان برای خود آیندهای نمیبینند و در تلاش برای پیشرفت اجتماعی به فوتبال و مستطیل سبز امید میبندند.
بیرانوند از خانوادهای عشایری میآید و در استان لرستان، از استانهای غربی ایران بزرگ شده. خانوادهی او در کوههای اغلب خشک و کمعلف منطقه، به همراه گلههای گوسفند و فرزندانشان در جستجوی مراتع سرسبز کوچ میکنند. بیرانوند به عنوان بزرگترین پسر خانواده، از سنین پایین به چوپانی و مراقبت از گلههای ارزشمند خانواده مشغول میشود.
وقتی بیرانوند دوازده ساله میشود خانواده در سراب یاس، جایی در حومهی خرمآباد، مرکز لرستان مستقر میشوند. علیرضا آنجا به تیم محلی شهر ملحق میشود. او ابتدا به عنوان مهاجم بازی میکند ولی زمانی که دروازهبان تیم مصدوم میشود بیرانوند برای اولین بار خود را بین تیرهای دروازه میبیند. علیرضا درون دروازه میدرخشد، با این درخشش نگاهها را به خود معطوف کرده و از آن پس تقدیرش با دروازههای فوتبال پیوند میخورد.
اما پدر بیرانوند از شور و شوق پسرش به فوتبال راضی نیست. بیرانوند به گاردین گفته " پدرم میخواست کار کنم. حتی یک بار دستکشهایم را پاره کرد و بنابراین گاهی مجبور بودم با دست خالی دروازهبانی کنم "
اما یک روز طاقت پسر جوان لر طاق میشود. علیرضا از یکی از خویشاوندانش پولی قرض گرفته، از خانه بیرون زده و سوار بر اتوبوس به تهران میرود. بیرانوند که نه پولی در جیب دارد نه سقفی بالای سرش، مجبور میشود در خیابانها بخوابد. او شبها را اغلب زیر سایهی برج آزادی، مشهورترین نماد پایتخت ایران، به صبح میرساند.
کمی بعد بیرانوند موفق میشود برای تمرین در باشگاه کوچک تهرانی وحدت اجازه بگیرد. پدر یکی از همتیمیهای او در وحدت به علیرضا اجازه میدهد همزمان در کارگاه پوشاکش به کار مشغول شود. بیرانوند شبها هم در همان کارگاه میخوابد و دیگر مجبور نیست شبهای تهران را زیر آسمان کمستارهی پایتخت سحر کند.
کمی بعد بیرانوند در یک کارواش شغلی دست و پا میکند. قد بلند ۱۹۴ سانتیمتری علیرضا باعث میشود مسئولیت شست و شوی ماشینهای شاسیبلند به او واگذار شود. در تهران گفته میشود یکی از مشتریهای دائمی بیرانوند، علی دایی اسطورهی فوتبال ایران بوده. همکاران علیرضا در کارواش او را تشویق میکنند تا با دایی صحبت کرده و از اسطوره بخواهد برای پیشرفتش در فوتبال به او کمک کند. ولی آقای دروازهبان آنقدر خجالتی است که نمیتواند سر صحبت را با دایی باز کند.
بیرانوند در ۱۶سالگی با یکی از مربیان تیم دستهیکی نفت تهران ملاقات میکند. این باشگاه به پسر لر فرصت میدهد. اما علیرضا همچنان سقفی بالای سر ندارد و باشگاه تا مدتی بیرانوند را در یک نمازخانه اسکان میدهد. تا اینکه او در یک پیتزافروشی مشغول به کار میشود که میتواند شبها را آنجا بخوابد. یک روز که مربی بیرانوند به پیتزافروشی میآید، علیرضا که شغلش را از مربی پنهان کرده خود را از او پنهان میکند و وقتی صاحب پیتزافروشی مجبورش میکند برای مربی پیتزا ببرد، بیرانوند آنجا را ترک کرده و دیگر هرگز برنمیگردد. کمی بعد علیرضا به عنوان رفتگر به کار مشغول میشود.
با وجود همهی دشواریها، فوتبال بیرانوند پیشرفت میکند. او در تیم زیر ۲۳سال نفت تهران پیراهن شمارهی یک را به تن کرده و کمی بعد در اتفاقی که برای او بسیار بزرگ است به تیم حرفهای نفت راه مییابد. نقطهی قوت اصلی علیرضا پرتابهای دست او است. بیرانوند در سال ۲۰۱۴ با یک پرتاب دست ۷۰متری توپ را به عمق زمین حریف میفرستد و شگفتی میآفریند.
بیرانوند در سال ۲۰۱۵ اولین بازی ملی خود را انجام میدهد. در رقابتهای انتخابی جام جهانی ۲۰۱۸ بیرانوند در ۱۲ بازی دروازهاش را بسته نگه میدارد و در اولین بازی تیمش در جام جهانی هم در مقابل مراکش، همچون سدی محکم، دروازهی ایران از گزند حملات زهردار مراکشیها محافظت میکند.
بیرانوند در دومین بازی ایران مقابل اسپانیای بزرگ هم درخشان ظاهر شده و با اینکه یک گل دریافت میکند، بارها فوتبالیستهای بزرگ اسپانیا را ناکام میگذارد. ایران میتواند و باید به گلر خوشنقش خود ببالد و افتخار کند.
در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.
نظر کاربران
امیدوارم همیشه بی غرور بمونه و پیشرفت کنه
خدا وقتی بخواد دست کسی رو بگیره اینجوری میشه !
پاسخ ها
همینه که میگن اگه تو قسمتت باشه هیچ کس نمیتونه ازت بگیره
چه خوب چه عالی
ایران به وجودت افتخار میکنه پسر
خداحفظش کنه،،،همیشه موفق باشن،،،
وااااییییی عزیزم خدا حفظش کنه
همذات پنداري درسته همزاد جني هست كه با آدم زاده ميشه
عجیب همزاد پنداری میکنم باهاش.با این تفاوت که اون بلاخره به هدفش رسید و من نه
موفق باشی پهلوون بازیت عالیه
يه نشريه يه مقاله نوشته در موردش شده "بمب خبري رسانه هااااااااااااي دنيا"؟!!!!!
پاسخ ها
چیه ناراحتی درباره پنگوین اسیا ننوشتن
حقشه ولیاقتشو داره اگه دستمزد میلیاردی بگیره؛نوش جونش
زنده وسلامت باشد الهی
مرد تویی
بقیه اداتو در میارن
باعث افتخار لرستانی علیرضای عزیزتنت سالم ودلت شاد برار با غیرت
سربلند باشی که ایران و در دنیا سربلند کردی
مررررررررد لر تو قهرمانی
آفرین بر بیرانوند. واقعا جای افتخار دارد
بیرانوند عشقه
عالیییه این پسر خدا حفظش کنه ترکوند
امشب گل کاشت
ماشاءالله
درود به شرف و غیرتش خدا باهات باشه همیشه شیرهههه
به ایرانی بودن خودمون افتخار میکنیم و خواهیم کرد:))
دوست دارم تو را به این نام بخوانم :
"بیرانوند بزرگ"
درود به شرفش امشبم که ترکوند.
آفرین مرد! تو لیاقتت بیش از اینهاست
باعث افتخار ایران و ایرانی درود بر شرفت
دمت گرم همشهري
ماشالله بیرانوند
چه اصراریه موقعی که خودش میگه لر نیستم و لکم همش میگید لره؟
عاشقتم بیرانوند
ایران به بودنت افتخار میکنه مرد تویی
مرد باغيرت....
بی نظیرین آقای بیرانوند واقعا لیاقتتون بیشتر از این هاست
علی بیرو
امیدوارم که همیشه تو کارتون موفق باشید
آفرین به روحیه وامیدت پسر هرچی که هست حقته ایران هرچی داره از شماست
افرین به این قهرمان.الگو باشه برای خیلی از جوونها که از شرایطشون خیلی گله دارن
ای کاش یادت نمیرفت خودت با چه بدبختی به فوتبال رسیدی و دست دو نفر عین خودتو میگرفتی تا حداقل اونا زجر راهی که تو رفتی رو نکشن