با ۷ تئوریسین خبرهی اصلاح طلبان آشنا شوید
جالب است بدانید که ۴ نفر از این هفت نفر سابقه روزنامه نگاری دارند. قوچانی که کل اعتبارش از همین روزنامه نگاری است و حالا هم سردبیر گروه مجلات هم میهن است، لیلاز سردبیر روزنامه سرمایه بوده، جلایی پور در نشریاتی مثل نوسازی و نشاط و نیز توس و جامعه فعال بوده و عبدی هم سردبیر سلام است.
این در حالی است که احمد نقیب زاده، استاد دانشکده علوم سیاسی و حقوق دانشگاه تهران هم موضعی مشابه زیباکلام دارد و مقاله ای مفصل در دفاع از استقلال اقلیم کردستان نوشته است و حجاریان هم یادداشتی دارد که به تبیین این ماجرا اختصاص دارد.
به این بهانه و به غیر از این چهاذر نفر، نگاهی انداختیم به ۳ نظریه پرداز دیگر اصلاح طلب که یک یادداشت یا مصاحبه از هر یک می تواند تیتر یک رسانه باشد و نکته های خواندنی از دل آن بیرون بیاید. از اقتصاد به لیلاز پرداختیم و در عین حال دو روزنامه نگار یعنی عبدی و قوچانی را بررسی کردیم که اولی از مکتب سلام بلند شد و دومی از مکتب عصر ما و همشهری.
ترکیب این تیم ۷ نفره برای خودمان هم جالب بود. لیلاز تاریخ، زیباکلام جامعه شناسی و عبدی مهندس پلیمر است. البته زیباکلام هم که با عبدی، بر سر هاشمی اختلاف تاریخی دارند، در ابتدا مهندسی شیمی خوانده است و حجاریان، مهندسی مکانیک، از نظر دانشگاهی، حجاریان، نقیب زاده، زیباکلام و جلایی پور دانشگاه تهرانی هستند، عبدی برای امیرکبیر است، لیلاز برای دانشگاه شهید بهشتی و قوچانی از دانشگاه آزاد کارشناسی ارشد دارد. زیباکلام، نقیب زاده و جلایی پور تحصیلات عالی خود را در خارج از کشور گذراندند.
از نظر شغلی هم جالب است بدانید که ۴ نفر از این هفت نفر سابقه روزنامه نگاری دارند. قوچانی که کل اعتبارش از همین روزنامه نگاری است و حالا هم سردبیر گروه مجلات هم میهن است، لیلاز سردبیر روزنامه سرمایه بوده، جلایی پور در نشریاتی مثل نوسازی و نشاط و نیز توس و جامعه فعال بوده و عبدی هم سردبیر سلام است. از نظر سیاسی هم که عبدی و حجاریان و جلایی پور، مشارکتی سابق هستند و قوچانی و لیلاز و نقیب زاده کارگزارانی و فقط زیباکلام بدون حزب است. پروفایل کوتاهی از این هفت نفر را در ادامه بخوانید.
جلایی پور
1. حمیدرضا جلایی پور متولد سال 1336 در تهران و در حال حاضر عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است.
2. دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد جامعه شناسی را در دانشگاه تهران با رتبه ممتاز در سال های 1366 تا 1371 گذراند. دکترای تاریخ خود را از رویال هالووی، دانشگاه لندن در 1376 اخذ کرد. تخصص او در حوزه جامعه شناسی سیاسی است. او در زمینه جنبش های اجتماعی و نیز مسائل قومی نیز به تحقیق پرداخته است.
3. در جریان انقلاب اسلامی از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشگاه ها بود. از سال 1357 تا 13674 در مناطق کردنشین به عنوان فرماندار نقده و مهاباد و معاون سیاسی امنیتی استانداری کردستان فعالیت کرد. پس از پایان جنگ به وزارت امور خارجه منتقل می شود و بعد از آن به خارج از کشور می رود تا به ادامه تحصیل بپردازد. او بعد از تحصیلات خود که مصادف با ابتدای دوره اصلاحات است، به کار روزنامه نگاری مشغول می شود و مدیریت روزنامه های جامعه و نوسازی و نیز انتشار روزنامه های جامعه، نوین، عصر آزادگان، نشاط و نوسازی را بر عهده دارد.
4. او کانال تلگرامی فعالی با حدود 5 هزار عضو دارد که پست های اخیر آن، تماما مربوط به ماجرای کردستان است. او در یادداشت های کوتاه و بلند متعددی، برگزاری همه پرسی در اقلیم کردستان عراق را محکوم کرده است.
لیلاز
۱. محمد لیلاز متولد سال ۱۳۴۱ است و در حال حاضر مدیرعامل شرکت سبلان خودرو مایوان است.
۲. او در سال ۱۳۸۷ رساله دکترای خود را در گرایش تاریخ ایران اسلامی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دفاع کرده است. این رساله در سال ۱۳۹۲ در قالب کتابی با عنوان موج دوم توسعه آمرانه منتشر شد. حوزه پژوهشی او نیز معجونی از تاریخ و اقتصاد است.
۳. آنچه از سعید لیلاز می دانیم این است که وی در سال ۱۳۶۶ و در ۲۴ سالگی به روزنامه اطلاعات رفت و مشغول به روزنامه نگاری شد؛ هر چند که پیش از آن، مقالاتی برای این روزنامه فرستاده بود. همچنین پدر او در سال های پیش از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ روزنامه نگار بود و در رسانه هایی همچون «روزنامه آتش» کار می کرده و دیدگاه های چپ داشته است. مهم ترین تجربه روزنامه نگاری خود او، سردبیری مناطق آزاد و همین طور روزنامه اقتصادی - سیاسی سرمایه بوده است. او همچنین برای مدتی در دانشگاه شهید بهشتی، تدریس داشته است.
۴. لیلاز پس از وقایع سال ۱۳۸۸ برای مدتی بازداشت و به حبس محکوم می شود که البته اجرای این حکم پس از مدتی متوقف می شود.
۵. لیلاز در ماه های اخیر کمتر در مطبوعات دیده می شود و آخرین حضور او مربوط به یادداشتی در سایت خبرآنلاین است که پیشگویی جالب توجهی درباره آینده کشور است. «با کم شدن درآمد نفتی، حکومت آن هژمونی و دخالت سابق در اقتصاد را نمی تواند داشته باشد. در این شرایط به ناچار از روی کار آمدن و پیشرفت بخش خصوصی حمایت می کند. هر وقت هژمونی و اقتدار دولت و در سطح کلان حکومت کمتر می شود به بدنه اجتماعی رجوع می کند و بخش خصوصی دعوت به فعالیت می شود. قدرت گرفتن بخش خصوصی تبعات و خواست سیاسی و اجتماعی دارد. تغییر بعدی در جامعه، پیرو تغییر در امر اقتصاد است.»
نقیب زاده
1. احمد نقیب زاده متولد 1332 در شهر بابک است و در حال حاضر عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است.
2. او مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود در رشته علوم سیاسی را قبل از انقلاب اسلامی از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران دریافت کرده و بعد از گذراندن کارشناسی ارشد، مطالعات بین الملل در دانشگاه پاریس در سال 1361، دکترای علوم سیاسی خود را در سال 1365 از دانشگاه Nanterre در فرانسه اخذ می کند. نقیب زاده بیش از هر چیز در حوزه روابط بین الملل فعالیت علمی داشته است. نخستین کتاب منتشر شده از او در سال 1368 تحولات روابط بین الملل از کنگره وین تا امروز و آخرین کتاب او تعاملات میان رشته ای در روابط بین المللی نام دارد که در سال 1394 منتشر شده است.
4. نقیب زاده زبان صریحی دارد و همین باعث شده که برخی از سخنانش جنجالی شود. مثلا این سخنان در پاییز 1392 در گفتگو با هفته نامه آسمان که در نقد اصلاح طلبان بود: «اقدام رهبری مبنی بر اجازه دادن به روی کار آمدن دولت اصلاحات نشان دهنده این است که در نظر رهبری آرای مردم از چه جایگاهی برخوردار است اما متاسفانه ما دیدیم که اصلاح طلبان و دوم خردادی ها پاسخ اعتماد و حمایت های رهبری را چگونه دادند.» یا مناظره با حجت الاسلام خسروپناه در آبان 1394 با موضوع تمدن نوین اسلامی که در برنامه زاویه شبکه چهار سیما برگزار شد و او در آن انتقادات تندی به روحانیون وارد کرد.
4. البته یادداشت اخیر او هم به اندازه کافی خبرساز شده است. یادداشتی که بخشی از آن 30 شهریور در سایت فراتاب منتشر شده و در آن نقیب زاده چند استدلال برای دفاع از همه پرسی استقلال کردستان داشته مثل این که «منافع ملی ایران حکم می کند که عراق یک دولت مرکزی قدرتمند نداشته باشد و لذا عدم تمرکز یا حتی تجزیه آن بیشتر در راستای منافع ماست.»
حجاریان
۱. سعید حجاریان متولد ۱۳۳۳ در تهران است.
۲. در سال ۵۱ در کنکور سراسری با رتبه دو رقمی در رشته مکانیک دانشکده فنی قبول شد. هنوز علایق علوم انسانی در وی جدی نبود و برای تامین زندگی به مهندسی روی آورد. در دانشگاه هم اگرچه در رشته مکانیک درس می خواند اما در کلاس های مرحوم عنایت و هما ناطق هم شرکت می کرد. کلاس های شفیعی و سیمین دانشور را هم می رفت. تفسیر و اصول و فلسفه می خواند، بدایه و نهایه را هم پیش آقای اسدالله بیات زنجانی یاد گرفت. بعد از انقلاب هم دوباره در دور اولی که بعد از انقلاب فرهنگی برای فوق لیسانس کنکور برگزار شد شرکت کرد و در سال ۱۳۷۲ با دفاع از پایان نامه ای با عنوان «موعودیت در انقلاب ایران و روسیه» زیر نظر حسین بشیریه، فوق لیسانس و دکترای علوم سیاسی خود را در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گذراند.
۳. حجاریان تقریبا سه دوره فعالیت جدی دارد. در دوره اول، او در مشاغل اطلاعاتی فعال است و یکی از موسسین وزارت اطلاعات به شمار می رود. در دوره دوم او در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری و مجمع تشخیص مصلحت نظام به کادرسازی و تئوری پردازی پیرامون توسعه سیاسی می پردازد و در دوره سوم به امور مدنی مثل عضویت در شورای شهر و حزب سیاسی (مشارکت) می پردازد.
۴. حواشی پیرامون حجاریان کم نیست، مهم ترینش اما ترور او در سال ۱۳۷۷ است که عملا باعث شد از تحرک او در فضای سیاسی کشور کاسته شود. حجاریان پس از حوادث سال ۱۳۸۸ هم بازداشت شد.
۵. حجاریان اخیرا درباره مسئله دولت و ملت در ایران مقاله ای نوشته و ضمن آن گریزی به ماجرای کردستان زده است که با انتقادهایی مواجه شده. البته پیش تر گفتیم که حرف های سعید حجاریان به معنای دفاع از استقلال کردستان نبوده است. او در واقع دلیل کردها برای استقلال را توضیح داده است.
عبدی
1. عباس عبدی متولد سال 1335 در تهران است. او در حال حاضر یادداشت نویس مطبوعات معتبر اصلاح طلب است اما فعالیت آکادمیکی هم با پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام می دهد.
2. عبدی فارغ التحصیل رشته مهندسی پلیمر از دانشگاه امیرکبیر تهران است. بیشتر در حوزه جامعه شناسی به خصوص جامعه شناسی سیاسی فعالیت می کند و تخصصش در حوزه نظرسنجی است.
4. فعالیت در امور اطلاعاتی در دهه 60 و به طور مثال بخش اطلاعات خارجی دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری، مسئولیت در دفتر پژوهش های اجتماعی در معاونت سیاسی دادستان کل کشور، معاون فرهنگی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری از سمت های دولتی است که عبدی بر عهده داشته است. او همچنین سردبیر روزنامه سلام و عضو شورای سردبیری روزنامه صبح امروز بوده است. او موسسه ای به نام آینده داشت که در حوزه نظرسنجی فعالیت می کرد اما فعالیت های او در این موسسه از نظر دستگاه قضایی جرم شناخته شد و این موسسه تعطیل شد.
4. عبدی تا به حال دو بار سابقه محکومیت دارد. یک بار در سال 1373 به دلیل پرونده مربوط به روزنامه سلام و بار دیگر در دهه 80 و به دلیل پرونده مربوط به موسسه آینده. اتهام او در این پرونده اخیر فروش اطلاعات به خارج و تبلیغات علیه نظام بود که در نهایت در بخشی از اتهامات محکوم شناخته شد و دو سال به زندان رفت. عبدی البته یکی از افراد فعال در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا هم بوده و دیدار او با وابسته فرهنگی وقت سفارت آمریکا در سال 1378 که از گروگان های دانشجویان پیرو خط امام بود حاشیه ساز شد.
5. عبدی، کانال تلگرامی به نام آینده دارد که آخرین مطلب منتشر شده در آن، درباره منافع دولت سایه است.
قوچانی
۱. محمد قوچانی متولد سال ۱۳۵۵ در رشت است. او در حال حاضر سردبیر ارشد گروه مجلات هم میهن است. او همچنین از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی است.
۲. قوچانی فوق لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز دارد.
۳. او فعالیت مطبوعاتی خود را با نوشتن یادداشت های سینمایی در نشریه محلی «کادح» گیلان آغاز کرد و پس از آن به همکاری با نشریه «گام» پرداخت. پس از آن که برای ادامه تحصیل به تهران رفت، از سال ۱۳۷۴ به همکاری با نشریه «عصر ما» ارگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران پرداخت. روزنامه های جامعه، نشاط و عصر آزادگان برای قوچانی آغاز دوره جدیدی از روزنامه نگاری بودند. او با روزنامه های خرداد و اخبار اقتصادی نیز کار کرد. محمد عطریانفر مدیر وقت روزنامه همشهری در سال ۸۰ قوچانی را به سردبیری مجله «همشهری ماه»، ضمیمه فرهنگی روزنامه همشهری منصوب کرد و همان تیم، گروه اولیه و اصلی روزنامه شرق شد که بعدها تیم پیرامون قوچانی در سری روزنامه ها و هفته نامه های هم میهن، شهروند امروز، اعتماد ملی، ایراندخت، آسمان، صدا و مردم امروز هم فعالیت کرد و حالا با او در گروه مجلات هم میهن همکار هستند.
۴. قوچانی تا به حال سه بار در دوره اصلاحات و پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ سابقه بازداشت و محکومیت داشته است. برخی از مقالات او و نیز رویکرد برخی نشریاتش مثلا در قبال موضوعاتی مانند روشنفکری دینی، مورد انتقاد قرار گرفته است. همچنین سهل انگاری هایی که عامل توقیف برخی از نشریات اوست، مورد انتقاد قرار گرفته است.
۵. آخرین کار مهم قوچانی، نوشتن سرمقاله بلند ۳۰ هزار کلمه ای برای علی شریعتی در ماهنامه مهرنامه بود.
صادق زیباکلام
1. صادق زیباکلام متولد سال 1327 در تهران است. او عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است.
2. زیباکلام با وجود این که پیش از انقلاب در کنکور دانشگاه تهران پذیرفته می شود اما پدرش با تحصیل او در ایران مخالفت کرده او را روانه اتریش می کند تا او را از درگیری های سیاسی دانشگاه تهران به دور نگه دارد. در اتریش تحت تاثیر تفکرات مارکسیستی قرار می گیرد و تحصیل خود را در اتریش نیمه تمام گذاشته و به توصیه پدر در خرداد 1346 به انگلستان می رود. بعد از طی دوره دو ساله کالج او به پلی تکنیک شهر هادرزفیلد در شمال بریتانیا می رود و وارد رشته مهندسی شیمی می شود. او بعد از اتمام دوره کارشناسی وارد دوره کارشناسی ارشد و سپس دکترای مهندسی شیمی در دانشگاه برادفورد می شود. پس از انقلاب در سال 1363 برای ادامه تحصیل به انگلستان باز می گردد اما به جای ادامه تحصیل در رشته مهندسی شیمی به علوم انسانی روی می آورد. او در دانشکده صلح شناسی دانشگاه برادفورد فوق لیسانس و دکترای خود را می گیرد. موضوع تز دکترای او انقلاب اسلامی ایران و فلسفه سیاست غرب بوده است.
5. تقریبا هیچ حرف و سخنی نیست که زیباکلام به زبان بیاورد و از دل آن حاشیه ای بیرون نیاید. با این حال، عقاید او در زمینه رژیم صهیونیستی و نیز مسئله هسته ای بیش از هر چیز حاشیه ساز بوده است. البته زیباکلام حاشیه ای هم در سال 1358 دارد، وقتی عضوی از گروه مذاکره کننده برای مسئله کردستان می شود و به گفته او، ربوده شدنش و مشکوک شدن گروه به این که نکند او به نفع دموکرات ها کار می کند، باعث می شود مذاکرات صلح، کاملا متوقف شود.
4. زیباکلام یکی از افراد فعال رسانه ای است و تقریبا روزی نیست که در مطبوعات از او مطلب یا مصاحبه ای منتشر نشده باشد. آخرین فعالیت های او هم مناظره جنجالی در شبکه افق، حضور عجیب در برنامه درنگ شبکه یک سیما و نامه سرگشاده به آیت الله سیستانی درباره ماجرای کردستان بود.
نظر کاربران
فقط میتونم بگم خخخخخخخخخ
پاسخ ها
من هم باهات موافقم
خخخخخخخخخخخخخخخخخ
افكاردكترزيباكلام ودكترحجاريان بسياردرست ومنطقي ميباشد.ايكاش چنين افرادي درراس امورات قرارداشتند.
محمد قوچانی روزنامه نگار خوبیه ولی از اونجایی که متاسفانه متاسفانه در کشور احزاب اولا قدرتی ندارند و ثانیا کار حزبی هم رنگی در سیاست کلان ندارد ثالثا نیروی خاصی نیز تربیت نکردند، روزنامه نگاران مجبور به سیاست ورزی و روزنامه و نشریات محل بیانیه دادن به جای روشنگری شده...
ما هرچی میکشیم از تفکرات احمقانه اصلاح طلبانه کند ذهن و غربگرایه