یک هفته و چند چهره؛ نوید ونیز و کنسرت شیادی
نوید محمد زاده و وحید جلیلوند با «بدون تاربخ، بدون امضا» یک از جوایز فرعی جایزه ونیز را گرفتند.
پرواز همای یا (پلی بک هفته)
اجرای پرواز همای در نیاوران را می گویند که پلی بک بوده. بوده یا نبوده؟ خیلی مهم نیست اوضاع موسیقی خیلی بدتر از این هاست. این مشتی است نمونه خروار در آشفته بازار کنسرت های ایرانی. باید اهل کنسرت رفتن باشید تا بهتر متوجه بشوید در سالن های کنسرت چه ها که نمی گذرد! انقدر تحدید و تهیدد برای این موسیقی گذاشته اند که به بیراه رفته کلا. خروار خروار کنسرت های پاپ افرادی نظیر بهنام بانی و حامد همایون که رسما مجلس عروسی بر گزار می کنند. اشکالی هم ندارد پول می دهیم که برویم بزن و بکوبیم سر بکشیم و حالش را ببریم اما مساله این جاست که ادعای موسیقی بر می دارند. این همه بدعت وشامورتی بازی را به اسم موسیقی جا می زنند. اصلا این خُلق هنر است که وقتی زیادی تحدید شود و وقتی افراد درجه یک و اصیلش محدود یا حذف شوند نیاز جامعه با افرادی درجه دوم و سوم رفع می شود و چیزهایی جای هنر می آید که هیچ نسبتی با کار هنری ندارد.
اما در واقع هیچ کدام این ها گناهی ندارند؟ ما گناهکاریم که به جای حنجره به پشت بازوی خواننده ها دلخوش کردیم! ما مقصریم که با خواننده نحیف و بدحالمان درگیری عاطفی پیدا کردیم. همین مایی که هر صدای خش داری را زخم خورده تلقی کردیم. از مردها صدای زنانه طلب کردیم و از زن ها صدای مردانه. شاهد این مدعا همین که تمام موسیقی های ما عمر شش ماهه دارند! کجاست کارهایی که چهل ساله شوند؟ شد خزان، الهه ناز، سرو چمان، پوست شیر، پل، چشم من و...این ها اگر موسیقی بوده اند، پس این شلنگ و تخته های امروزی را چه اسمی بگذاریم؟
نوید محمدزاده یا (بازیگر هفته)
نوید محمد زاده و وحید جلیلوند با «بدون تاربخ، بدون امضا» یک از جوایز فرعی جایزه ونیز را گرفتند. جایزه ای که پیشتر کسانی مثل جعفر پناهی آن را کسب کرده بودند و به قولی کسب آن افتخاری تازه در سینمای ایران نبوده است. اما خب این به هر حال یک فعل مثبت است و چه می شود که ما هر بار با کسب یک جایزه بین المللی هنری این گونه به جان هم میفتیم؟ از فردای این جایزه کاملا قابل پیش بینی بود که روایت دو گونه است؛ شکل اول که تمجید می کند و تیتر یک و شکل دو هم که اتفاقا تیتر یک می کند اما به قصد تخریب. نهایت سیاست زدگی و افراطی گری، مثل همیشه! ما می خواهیم روایت دیگری باشیم و از نوید محمد زاده بنویسیم. چرا محبوب است؟ مسیر او به کجا ختم می شود؟
برخورد اول با محمد زاده به لطف رضا درمیشیان بود. او بود که در «عصبانی نیستم» ستاره ای رو کرد که بی شباهت به مدل بازیگری اگزجره و عصبیت زده حامد بهداد نبود و اما چیزی دیگر بود؛ کمی نحیف تر و البته کمی جدی تر. هر چقدر که بهداد در اوج عصبیت هم نیمچه مشنگی ای با خودش دارد، عصبانیت نوید محمد زاده ترسناک نشان می داد، در عصبانی نیستم و در آن حال و هوای ۸۸ نقش و داستان و غلو آمیز نمایی بازیگر ایلامی حسابی دلبری می کرد. میخش را کوبیده بود و اما انگار تقدیر او با عصیان رقم خورده بود. بله! جایزه را در خاص ترین جشنواره فجر تاریخ از او گرفتند و به دیگری دادند. اتفاقا این جنس محرومیت او را توی چشم ها آورد و نوع پوشش او و همیشه کنار باران کوثری بودن و این داستان ها... شمایل او را ویژه تر می کرد.
تا امروز شکل های بازیگری او را می شود در سه دسته گنجاند که متفاوت ترینش شاید در «ناهید» بود. بازی کنترل شده تر و درونی تر که نیاز کارنامه ی بازیگری اش است. اگر قرار است که تبدیل به تیپ نشود، با «خشم و هیاهو» و آن شکل از بازیگری اتفاق خاصی نمی افتد. حتی بخش هایی از «لانتوری» توانایی های به ارث مانده از تئاتر را نشان می داد. او به خوبی می تواند بدنش و صورتش را در خدمت احساساتش به کار بگیرد و اصلا آن صورت کشیده کمکش می کند شرارت را بهتر نشانمان بدهد. محمد زاده محبوب روزهای عصبی و نسل بی طاقت و بد دهنی است که حرف نمی زند یا فریاد می کشد یا شعار می دهد. توانایی هایش قابل انکار نیستف اما با هیچ جایزه ای نمی شود جلوی تکراری شدن نقش هایش را گرفت. شاید فاصله گرفتن از سینمای اجتماعی این سال ها، چیزهای بیشتری از محمد زاده نشانمان بدهد. حیف است چند سال بعد یک حامد بهداد ثانی روی دستمان بماند.
فرزاد حسنی یا (مجری هفته)
از بخت بد تلویزیون برنامه های تاثیر گذار و پر بیننده زیادی ندارد، از همین جهت است که هر هفته از خندوانه سوژه ای می سازیم و این بار حضور فرزاد حسنی در این برنامه خبرساز شد. فرزاد حسنی را شاید شب مواجهه با سردار رادان برای اولین بار شناختیم. جسارت عجیبی داشت و مدل حرف زدنش با تمام مجریان قبل از او تفاوت داشت. این که جسورانه نیروی انتظامی را نقد می کرد، البته که جالب توجه بود، اما جالب تر آن که جوری جمله بندی می کرد و جوری استدلال می آورد که به طور واضحی نشانمان می داد با یک مجری کتاب خوان و اهل مطالعه و در کل عمیق مواجهیم. عمق اجرای او در برنامه کوله پشتی صدا کرد و اصلا بعد از او سبک در پیروی از او رواج داده شد. سبکی ورای مجریان خشک و رسمی و عصا قورت داده و و ورای مجریانی که با خوشمزگی به دنبال صمیمیت کاذب هستند. حسنی جوری اجرا کرد که تا قبل آن نظیرش را نداشتیم؛ با سواد و جسور و منطقی و محکم.
خب! همه چی خوب پیش می رفت. در آن دوران در کنار شهیدی فر که نسخه ای دیگر از یک مجری موفق بود، فرزاد حسنی را داشتیم که هم حرف هایمان را می زد و هم زیادی حرف نمی زد. اما کار از آن جایی گره خورد که زمین بایر مجری سازی در سازمان عریض و طویل صدا و سیما، حسنی را به این توهم رساند که هر حرفی را هر جوری که دوست دارد می تواند بزند. اگر آن مواجهه با سردار رادان به مردم چسبید، صرفا به این خاطر بود که مردم برخی از ناگفته هایشان را از زبان مجری رسانه ملی می شنیدند. چیز بیشتری در این میان نبود، اما حسنی فکر کرد، تک سوار این جاده است و تا ابد این راه باز است. در برنامه «اکسیر» اوج توهم او را که به بی ادبی پهلو می زد دیدیم. جوری مهمان برنامه را سکهی یک پول کرد که به فاصله چند ساعت موجی مجازی علیه او راه افتاد که منجر به عذرخواهی شد. البته نباید از یاد ببریم که حاشیه های زندگی او در این خلال ذهنیت جامعه را نسبت به حسنی عوض کرده بود و حالا همه آمده بودند او را محاکمه کنند.
بله! حسنی مستعد و با سواد و مسلط بوده و است، اما حالا جنس حضورش مقابل دوربین نگاه از بالای آزاردهنده ای دارد که هیچ جوره توی کت مخاطب متواضع پسند ایرانی نمی رود. ما که آمیخته با تعارف و تکلم هستیم، نمی توانیم قبول کنیم کسی راست راست راه برود و از خودش تعریف کند. شب حضور او در خندوانه مملو از موقعیت هایی بود که حسنی دروصف خودش می ساخت و نوای دردانگی سر می داد. نمی دانم! مسیر مجری گری او به کجا می انجامد؟ اما عدم محبوبیت او یک اتفاق قطعی است. او را کم کم در توصیفانتشان نه که جسور، بلکه از خود راضی خطاب می کنند. فرزاد حسنی مرز باریکی را رد کرده که فاصله اش محبوبیت و عدم محبوبیت است.
برانکو ایوانکوویچ یا (شجاع دل هفته)
چه کسی فکرش را می کرد با دستیار بلاژ به این روزها برسیم؟ چیرو ناکام و محبوب رفت و اما دستیارش تقدیر دیگری داشت. ما را راحت به آلمان رسانده بود و عجیب این که ما زیاد دوستش نداشتیم. تیم ملی در دوره او، زیاد استار نداشت. کاملی مفرد و علوی و بداوی جذاب نبودند، خداداد را هم پرانده بود و با کریمی هم راه نمی آمد. زیادی خونسرد بود و نه مصاحبه جذابی داشت و نه اصولا شکل تیم او واجد عناصر دراماتیک و هیجان انگیز بود؛ ریتمی ثابت و ماشینی! ما فوتبال را این جوری نمی خواهیم و فوتبال برای ما پنجره ای برای نفس کشیدن هیجانات انباشته شده است، نگاهش می کنیم که داد بزنیم، اشک بریزیم و لبخند بزنیم و...
میان رفتن برانکو از تیم ملی و برگشتش به پرسپولیس، نمی دانم چه بر سرش گذشته که از آن قالب خشک و فریز شده به این قالب منعطف و دراماتیک رسیده. برانکو اصولش را با خودش نگه داشته؛ هنوز رامین رضائیان جذاب را نمی خواهد، هنوز کسی مثل ربیع خواه را فیکس می گذارد. هنوز هم به ترکیب ثابتش زیاد و زیادی اعتقاد دارد، اما در کمال حیرت تیم او این بار خیلی جسور و غیرقابل پیش بینی است. دیگر نمی شود دوستش نداشت، نمی شود به احترامش تعظیم نکرد. حتی اگر بازی با الهلال آخرش تلخ باشد.
او روح یک تیم را برگردانده و از بازیکنان پرسپولیس کارمندانی وظیفه شناس و حرفه ای ساخته. او کارگردان یک فیلم درام با شکوه شده. خودِ زندگی است این پرسپولیس؛ امید و نا امیدی، بازگشت و تقلا، اشک و لبخندها. در این فیلم فوتبال های قرمز سیر تحول کاراکتر اصلی داستان مثل همه درام های موفق چشم گیر است. می گویند درامی که تحول شخصیتی نداشته باشد،«آن» ندارد.
سیر تحول درام های پرسپولیس را در آن صحنه ای ببینید که دوربین نمای نزدیک برانکو ر ا می گیرد؛ تیمش شرایط خوبی ندارد و شرجی ابوظبی اشک و عرق را درهم کرده، دکمه های پیراهنش را باز و بسته می کند، دست به کمر برمی گردد نیمکت را نگاه می کند. پیشانی اش را چین انداخته و زمین را با نگاهش می جود و چیزی در قهرمان اصلی داستان تغییر می کند؛ لحظه کنار گذاشتن ترس ها و در آغوش گرفتن خطراتی که می تواند رستگاری داشته باشد. برانکو از آلمان 2006 تا ابوظبی 2017 جرات آن آغوش را پیدا کرده، وقتی که با تعویض هایش هر مدل خطری را به جان می خرد.
نظر کاربران
چقدر زیبا و شاعرانه توصیف کردی برانکو رو!
پاسخ ها
با نظرتون در مورد چارتار مخالفم .چارتار در شعر و موسیقی خیلی هم جذابه و از پالت کمتر نیست. بگذریم که بعضی اساتید موسیقی کار هر دو این گروه ها رو بر اساس علم موسیقی،غلط می دونند. ولی پرواز همای خیلی خیلی بده .هم صداش هم موسیقیش.پاپ هم که همه اش زنجموره و چرند.صد رحمت به پاپ قدیم لوس انجلسی.
با سلام یکم نقدتان درباره موسیقی تند بود . موسیقی یک حالتی از ذوق و هیجان داره ، مثلا من خودم یکی از صدای پرواز همای و سبک اجراش خوشم میاد دیگه به من ربطی نداره که اصول موسیقی سنتی و رعایت نمی کنه این یه کار تخصصی که از حیطه ی سواد من خارج
الان فقط قسمت اول مقاله تون رو خوندم ، قسمت موسیقی . فقط این رو می تونم بگم : جانا سخن از زبان ما می گویی ...
وقتی با بزرگانی مثل استاد شجریان و استاد ناظری و باقی اساتید موسیقی اصیل این کشور اون طور برخورد می کنن وقتی به عنوان مثال زنده یاد حبیب رو با هزار وعده و وعید به داخل کشور می یارن و اون طور دق میدنش و از بین می برنش نتیجه ش می شه همین مزخرفاتی که به اسم موسیقی به خورد ملت می دن ... باید هم امثال آقای حامد همایون پر کارترین کنسرت دهنده تاریخ کشور مون بشن .. جای دوری نمی رم همین بیخ گوشمون کشور آذربایجان رو ببینید که چه طور داره با موسیقی اصیل کشورش رفتار می کنه .. دیگر تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
مقاله ی خودتون رو مقایسه کنین با روزنامه نگاران و نویسندگان قدیمی! اونوقت به موسیقی دانان امروزی هم حق میدین:)))
فقط بگم در مورد فرزاد حسنی که چند برنامه کوله پشتی رو نگاه میکردم دیدم فرزاد حسنی چند بار مهمان برنامه رو ضایع میکرد از هر طیفی، خیلی زشت بود رک بودن با حقیر و ضایع کردن طرف فرق میکنه ، بعد اجرای سال تحویل با نامداری بابا تو با زنت مشکل داری چرا در مورد خانواده اش تو تلویزیون جلو اون همه بیننده اونجوری بد صحبت میکنی ،بعدش کل خانواده اش بعد از جدایی اش به برنامه ویتامین ث اوردن که چی ملت عروس جدید ( همسر برادر) خانواده شما رو ببین مگه اونا چه کار مهمی کردن که باید بیان تلویزبون خیلی مسخره بود ،
فکر کنم نویسنده ی این پیج خودش یه پا فرزاد حسنی ثانی باشه!!!
هر کسی نتیجه ی فکرش و دلش رو خواهد گرفت احتیاجی به نقد و بررسی از طرف ما رو نداره واقعا!!!
مردم قاضی بهتری هستند
اینکه بهنام بانی یا هرکی دیگه رو مردم دوس دارن نشان از ضعف همه ی مردم به حساب نمیاد
همه طالب شادی هستند حالا اینکه شما خیلی ادعای اصالت دارید اونم به خودتون مربوطه نه به ما!
پس نظر شخصی ننویسید لطفا نظره کارشناسانه بنویسید!
این دوتا کاملا با هم فرق داره
امیدوارم نظرم و منتقل کنید
پاسخ ها
اتفاقا به نظر من نقد وضعیت موسیقی الان جامعه ما رو
نویسنده این مقاله کاملا کارشناسانه انجام دادن ... اگر شما دو تا مجله تخصصی موسیقی رو بگیرین و مطالعه کنید دقیقا همین نقد ها رو کارشناسان این حوزه بیان کردن . اتفاقا مشکل همین سطح سلیقه مردم هست که مشکل ایجاد کرده . به هر مزخرفی گوش می کنن و اسمش رو میزارن موسیقی
با سلام نوشتتون در مورد فرزاد حسنی رو خوندم راستش رو بخواین من از اولین قسمت کوله پشتی این برنامه رو دیدم از همون روز اول به دلیل طرز حرف زدن بی ادبانه حسنی با مهمانها و بعضی از پشت خطی ها ازش خیلی بدم اومد خیلی مغرور و متکبره خدا به راه راست هدایتش کنه در هر کسوت وپیشه ای که آدم هست باید مردمدار و انسان باشه همین دوتا خیر دنیا وآخرت توشه
حسنی توو برنامه ها دنبال مطرح کردن خودشه یه بار قبل از مصاحبه ش با رادان دانشگاه مخل تحصیل یه مخترع جوان رو کلی مسخره کرد! یه لیسانس مکانیک از خواجه نصیر گرفته فکر می کنه چه خبره
مقایسه نوید محمدزاده با حامد بهداد اصلا صحیح نیست،نوید یه بازیگر رئاله که نقششو واقعی بازی میکنه شبیه آدمیهای دور وبر خودمون هست،حالا تو دوتا فیلم یه کم شبیه بازی کرده ولی بازیگر فوق العاده تواناییه و مطمئن باش تکراری نمیشه،ولی حامد بهداد تو بیشتر فیلماش بیشتر تیپه تاشخصیت با اگزجره شدید که بیننده رو پس میزنه،بالشخصه هیچوقت بازی حامد بهداد رو دوست نداشته ام وفقط به درد سینمای غلوآمیز دهه پنجاه میخوره.
پاسخ ها
کامتا برعکس گفتی.نمونش همین سال پیش که حق بهداد رو خوردن و جایزه ای که حتی خودشم قبول نداشت دادن به نوید محمدزاده
هر دو عصبی اند همیشه
تو خوبی تو بخون! هیچ کدوم از خواننده ها به درد نمی خورن
"کار تلفیقی تماما خلاقانه است که بعد از انقلاب نمونه های معدودی داشتیم و یک نمونه اش الان در آن طرف آب هاست"
آیا منظور سیاوش شمسه؟
پاسخ ها
:|
نامجو رو میگه
برنامه حضور فرزاد حسنی رو در خندوانه دیدم. بر خلاف ادعای شما باید بگم در این برنامه آقای حسنی مثل همیشه خودش بود، من که اثری از خودتعریفی و دردانگی بازی ندیدم.
پاسخ ها
مثل خودش بود یعنی مثل همیشه از خودش مچکر بود!
با نظرتون راجع به فرزاد حسنی کاملا موافقم...
یه زمانی از رک گوییش لذت میبردیم ولی الان تبدیل شده به تحقیر دیگران...
اتفاقا تو خندوانه یه جایی شاه حسینی و مسخره و تحقیر کرد چون نتونست درست حدس بزنه...
همون لحظه من و تمام خانوادم بهم میگفتیم دیدی چیکار کرد
خداروشکر که پرسپولیسی ام
ببخشید اگه میشه سواد موسیقی خودتونو اعلام میکنید؟
کاربر بی نام12:8 منظورش محسن نامجو هست،آنطرف آبها.
آخه سیاوش شمس خواننده ست که بخوایم در موردش صحبت کنم.
پاسخ ها
محسن نامجو خیلی توانا بود وقتی ایران بود نمی دونم چرا الان به قهقرا رفته واقعا حیف بود
با نقدتون درباره همای کاملا موافقم. گرچه با این هم موافق هستم که این مردم هستن که باید تصمیم بگیرن چه نوع موسیقی گوش بدن و نه اینکه این نوع موسیقی از یک فیلتر سلیقه ای دیگه ای رد شده باشه و انتخاب های مردم رو محدود کنه. دوست داشتم بدونم منظورتون از خواننده موفق موسیقی تلفیقی اونور آبی کی هست. به نظر من محسن نامجو پدیده ای هست که تو این اوضاع تحریم موسیقی شاید سالها طول بکشه تا دوباره فردی چنین با استعداد و جسور امکان شناخت استعداد و استفاده از اون رو پیدا کنه. فوق العاده است این بشر و حیف که ترک تبارها بیشتر قدرش رو دونستن تا ما. البته ش.ن :) هم صدای خیلی خوبی داره.
در مورد نوید محمد زاده زدین به هدف:
توانایی هایش قابل انکار نیست اما با هیچ جایزه ای نمی شود جلوی تکراری شدن نقش هایش را گرفت. شاید فاصله گرفتن از سینمای اجتماعی این سال ها، چیزهای بیشتری از محمد زاده نشانمان بدهد. حیف است چند سال بعد یک حامد بهداد ثانی روی دستمان بماند.
من هم واقعا از بازیش لذت میبرم و امیدوارم کارگردان های منصفی پیدا بشن بهش نقش های متفاوت بدن.
خیلی خوب بود متنت دادا قشنگ نوشتی
عبدلی تو خوبی همه بدن. موسیقی و تلویزیون و نوید محمد زاده و بهداد . بهنام بانی و همایون و همای بدن نسل ما هم که نسل بی حوصله و عصبی و بد دهنن. واقعا ببخشید که میون این همه بدی شمای خوب داری رنج میکشی. بابا خووووووب
عبدلی تو خوبی همه بدن. موسیقی و تلویزیون و نوید محمد زاده و بهداد . بهنام بانی و همایون و همای بدن نسل ما هم که نسل بی حوصله و عصبی و بد دهنن. واقعا ببخشید که میون این همه بدی شمای خوب داری رنج میکشی. بابا خووووووب
بله من کاملا صحبتتونو درمورد سطح آهنگ ها قبول دارم ......آهنگ های الان نهایتا تا هفت هشت ماه ماندگاری داشته باشن ....همون سیروان خسروی زمانی که کاست تو خیال کردی بری رو داد عاشق کارش شدم چون خیلی خاص بود تو سبک خودش اما اهنگ های الانش معمولیه.....ولی وای از وقتی که جای ناگهان صدای اون خواننده ای بیاد که میگه : قلب تو قلب پرنده ، پوستت اما پوست شیر.......
وقتی خوراک هنری خوب نباشه سیروان وزانیار خسروی،بهنام بانی،حامد همایون و....میشن انتخاب اول دهه هفتادیا وهفته بعد هم اهنگ رو فراموش میکنن متاسفم ذائقه هنریمون چی شد که به قهقرا رفتیم.
پاسخ ها
سیروان خسروی خیلی هم کارش در رده خودش خوبه .اهل ناله و نفرین هم نیست!! همه جای دنیا موسیقی نوجوانها همینطوریه.انتظار دارید بچه نوزده بیست ساله چی گوش کنه؟!
وقتی خوراک هنری خوب نباشه سیروان وزانیار خسروی،بهنام بانی،حامد همایون و....میشن انتخاب اول دهه هفتادیا وهفته بعد هم اهنگ رو فراموش میکنن متاسفم ذائقه هنریمون چی شد که به قهقرا رفتیم.
هر چند به دلیل تکراری بودن از حادثه اتوبوس ننوشتید ولی تا کی و تا کجا می خواهیم این نسل کشی را درجاده ها ادامه بدیم؟ توی یه مطلب طنز نوشته بود این قدری ایران در این دو هفته در جاده ها تلفات داده ، بزرگترین طوفان قرن در آمریکا تلفات نداشته است .
فرزاد حسنی از نظر اجرا و تسلط میشه گفت کم نظیره
ولی رک بودن و غرورش یه جاهایی به بی ادبی میره ، ولی خوب آدم ریاکاری نیست ، گوشت تلخه و محافظه کار هم نیست
در مورد نوید محمدزاده هم چون فیلمهاش حس خوبی بهم نمیدن نگاه نمیکنم ، ولی لباسهایی که می پوشید هنوز یادمه ، نمیدونم چه فکری پیش خودش کرده یا بابتش پول گرفته بود
ایکاش بعضی از هنرپیشه ها قبل از ورود به دنیای سینما و تلویزیون کمی تواضع و متانت یاد بگیرند
در مورد برانکو هم که جدای از اینکه مربی خیلی خوبیه ، روانشناس خیلی خوبی هم هست و شخصیت خیلی متواضع و مودب و خوبی داره ، توی تیم ملی هم در موردش بی انصافی شد
با نظرتون راجع به موسیقی کاملا موافقم . واقعا درسته واقعا... اون درخت سربلند پرغرور ...
کاااملا با نظرتون راجع به موسیقی موافقم.اوضاع موسیقی ما خیلی خرابه آهنگ های بد ، شعر های مبتذل ، تنظیم های افتضاح ، کاور های تابلو و خیلی چیز های دیگه . به عنوان یه عضو کوچک از موسیقی سنتی کشورم میگم حال موسیقیمون واقعا خرابه. یه چیز رو فکر میکنم جا انداختید در متنتون و اونم اینه که خواننده ها در آهنگ هاشون دیگه از ساز استفاده نمیکنند یعنی به عنوان مثال میگم خیلی از آهنگ های کسی مثل محسن یگانه از هیچ سازی استفاده نشده و اگر صدای خواننده رو قطع کنیم میبینیم یه ریتم ساده الکترونیکیه و دیگر هیچ و نکته جالب اینجاست که مردم ما هم همینو میپسندن البته تقصیر خودشون نیست گوششون به موسیقی بد عادت کرده . اگر مردم کمی موسیقی فاخر گوش بدهند گوششون دیگه موزیک های مسخره رو قبول نمیکنه.
جامعه به هر نوع موسیقی نیاز داره همون قدر که به شجریان و ناظری نیاز داریم به حامد همایون و بهنام بانی نیاز هم داریم هیچ جامعه ای یک دست نیست نمیشه انتظار داشت همه موسیقی سنتی رو بشناسن و ازش لذت ببرن جوون ها نیاز به هیجان دارن نیاز دارن داد بزنن هورا بکشن و خودشون رو خالی کنن اینکه کنسرت ها میتونه کمک کنه که توی دو سه ساعت یک جوون تخلیه بشه
ما اصلا مگر خواننده زن داریم که ازش صدای مردانه طلب کنیم؟ اگه صداهای زیرِ مردانه در خواننده ها زیاده، چون دارند جورِ نبودِ زنها رو می کشند .البته اگر خواننده ای کارش خوب باشه و صداش به دل بشینه دیگه مهم نیست صداش زیر باشه یا بم . خیلی از مهم ترین خواننده های زن جهان صداهای بم و پُر طنینی داشتند
ما اصلا مگر خواننده زن داریم که ازش صدای مردانه طلب کنیم؟ اگه صداهای زیرِ مردانه در خواننده ها زیاده، چون دارند جورِ نبودِ زنها رو می کشند .البته اگر خواننده ای کارش خوب باشه و صداش به دل بشینه دیگه مهم نیست صداش زیر باشه یا بم . خیلی از مهم ترین خواننده های زن جهان صداهای بم و پُر طنینی داشتند
این که اوضاع موسیقی امروز چه پاپ چه سنتی و چه تلفیقی فوقالعاده نا به سامانه که اظهر من الشمسِ ولی انصافاً کار همای اونقدرها هم سطحی و بی کیفیت نیست.
به نظر میرسه دوز "سلیقه شخصی" نویسنده تو این قسمت مطلب زیاد بود.