«سيد برت»، ون گوگ موسيقي جهان
راجر کیت (سید) برت (به انگلیسی: Roger Keith “Syd” Barrett) (زاده ۶ ژانویه ۱۹۴۶ – درگذشته ۷ ژوئیه ۲۰۰۶) خواننده، آهنگساز، گیتاریست و هنرمند بریتانیایی، پایه گذار و عضو اصلی گروه موسیقی پینک فلوید به شمار میرفت.
سید برت در شهر کمبریج انگلستان، در خانوادهای از طبقهٔ متوسط چشم به جهان گشود. پدرش «آرتور مکس برت» آسیب شناس خبرهای بود و به همراه همسرش «وینفرد» نقش مهمی در تشویق پسرش راجر (که آن زمان به این نام خوانده میشد) در زمینهٔ موسیقی داشت. او در ۱۱ دسامبر سال ۱۹۶۱ و یک ماه پیش از ۱۵ سالگی پسرش به علت بیماری سرطان جان خود را از دست داد.
راجر به دبیرستان پسرانه کمبریج شایر رفت و سال ۱۹۶۴ در هنرستان «کمبرول» واقع در جنوب لندن نام نویسی نمود و یک سال بعد اولین گروه موسیقی اش را پایه گذاری کرد. برت در ۱۴ سالگی نام جدید «سید» را برای خود برگزید. سید برت (Sid Barrett) نام یک نوازندهٔ قدیمی ساز درام در کمبریج بود و برت جوان برای ایجاد تفاوت بین نام خود و همنامش، حرف دوم اسم مستعارش را از "i" به "y" تغییر داد. در ابتدای تشکیل پینک فلوید او آهنگهایی از قبیل «فیل پر جوش و خروش» را برای اجرا در مهمانیها نوشت. گفتههایی مبنی بر اینکه او این آهنگ را در ۱۶ سالگی ساخت وجود دارد.
فعالیت موسیقایی
همراه با پینک فلوید (۱۹۶۸ - ۱۹۶۵)
گروه در سال ۱۹۶۴ پا گرفت و قبل از پینک فلوید نامهایی از قبیل «ابدبز»، «اسکریمینگ ابدبز» ، «سیگما۶»، «مگادثز» (با مگادث اشتباه گرفته نشود) را بر خود داشت. در سال ۱۹۶۵ که برت به آنها پیوست نام «تی سِت» را انتخاب کرده بودند و از آنجا که با گروهی با نام مشابه مواجه شدند که در حال برگزاری کنسرت بود، برت نام «صدای پینک فلوید» را پیشنهاد کرد که بعدها به پینک فلوید خلاصه شد. سید این نام را با ترکیب کردن نام پینک اندرسون و فلوید کنسل که دو خواننده سبک بلوز بودند ساخت. پینک فلوید با بازخوانی آهنگهای آر اند بی و گروههای هم دورهاش از قبیل رولینگ استونز، یارد بردز و کینکس فعالیتش را آغاز کرد. تا سال ۱۹۶۶ آنها به تدریج سبک خاص خود را که تحت تأثیر راک ان رول، جاز و پاپ-راک بریتانیایی بود به دست آوردند (کاری که پیش از این گروه بیتلز انجام داده بود).
در همان زمان باشگاه جدیدی در لندن برای اجرای موسیقی تحت نام «یو اف او» بازگشایی شد که به زودی به مرکز اجرای موسیقی توهم زا تبدیل گشت. پینک فلوید نیز همان جا عنوان پرطرفدارترین گروه موسیقی زیرزمینی لندنی در سبک توهم زا را به دست آورد.
در سال ۱۹۶۶ اعضای پینک فلوید «اندرو کینگ» و «پیتر جنر» را به عنوان مدیر برنامه استخدام کردند. با همکاری آمریکایی تبعید شدهای به نام «جو بوید» که در عرصه موسیقی بریتانیا فعال بود و به دنبال استعدادهای نو میگشت، اولین آهنگ پینک فلوید، نسخهٴ مقدماتی «آرنولد لین» در ژانویه ۱۹۶۷ در چلسی ضبط شد و کینگ و جنر آهنگ ضبط شده را به مؤسسهٴ نشر موسیقی ایامآی بردند. آهنگ مزبور ایامآی را آن قدر تحت تأثیر قرار داد که برای ضبط یک آلبوم با گروه قرارداد بستند.هنگام انتشار آلبوم، «آرنولد لین» با وجود تحریم شدن از بی بی سی، رتبهٴ بیستم جدول فروش آهنگهای بریتانیا را به دست آورده بود و آهنگ بعدی، «نواختن امیلی را ببین» ، بازخوردی حتی بهتر از قبلی داشت و به رتبه ششم رسید.
این دو آهنگ به همراه تک آهنگ بعدی، سیبها و پرتقالها، توسط خود سید برت نوشته شده بودند. برت اکثر آثار اولیه پینک فلوید را خود به تنهایی ساخت، و مؤلف اصلی تصویرپردازیهای نغز و خیال پردازانه آلبوم نخست گروه، «نیزن بر دروازههای سپیدهدم» به شمار میرفت که تحسین محافل و منتقدان موسیقی را در پی داشت. از یازده آهنگ این آلبوم، برت ۹ آهنگ را خود به تنهایی ساخت و سهم دیگر اعضا تنها دو آهنگ بود. برت همچنین نوازنده خلاق و مبتکر گیتار به شمار میرفت و در نوازندگی اش از تکنیکهای پیشرفته از قبیل اختلال اصوات، اعوجاج صدا، بازخورد، دستگاه طنین نوارها و دیگر عوامل استفاده میکرد و تجربیات او در این زمینه را بیشتر الهام گرفته از گیتاریست بداهه نواز، کیت رو می دانند.
«نیزن بر دروازههای سپیدهدم» بین ماههای ژانویه و ژوئیه ۱۹۶۷ در استودیوی شمارهٴ ۲ مؤسسهٴ «ابی رود استودیوز» ضبط شد، در حالی که گروه بیتلز در استودیوی شمارهٴ ۱ مشغول ضبط آلبوم خود بودند. وقتی آلبوم «نی زن…» انتشار یافت در جدول فروش بریتانیا جایگاه ششم را بدست آورد وبازخورد وسیعی داشت (اتفاقی که در ایالات متحده نیفتاد). در این زمان هر چه گروه به موفقیت بیشتری دست مییافت، فشار وارده بر سید برت نیز افزوده میشد و وضعیت روحی و روانی اش را متزلزل تر میکرد. رفتار برت به علت استفادهٴ مکرر از داروهای توهم زا از قبیل ال اس دی به شدت غیر قابل پیش بینی شده بود و این رفتار غیر عادی در بعضی کنسرتها مشکلاتی را برای گروه ایجاد میکرد. بعد از آلبوم «یک نعلبکی رمز و راز» که در سال ۱۹۶۸ منتشر شد، برت در هیچ کدام از آثار تولیدی پینک فلوید نقش نداشت.
از آهنگهایی که سید بعد از «نی زن…» برای گروه نوشت، تنها "جاگبند بلوز" به آلبوم دوم گروه راه یافت که یکی از آهنگهای نیمه موفق او بود. "سیبها و پرتقالها"، و دو تای دیگر، "آخرین ضجهات را بزن" و "مرد گیاه وار"، هرگز به طور رسمی منتشر نشدند. برت گاه گاه مدتی را بیرون استودیوی ضبط موسیقی میگذراند و منتظر میشد تا او را به داخل دعوت کنند. گاهی هم به داخل استودیو میرفت و بعد از خیره شدن به دیوید گیلمور بر میگشت. برت در آهنگ «روزی را به یاد بیاور» ، یکی از آهنگهای ساخته ریچارد رایت ، مقداری از نوازندگی را انجام داد. اما سهم اصلی او در آلبوم، آهنگ «جاگبند بلوز» است که بسیاری از طرفداران آن را تصدیق برت بر این میدانند که روزهایش در گروه به سر رسیدهاست. جملههای «این لطف مهیبانهٴ توست که اینجایم به فکر من هستی / و من هم مجبورم این قضیه را برایت روشن کنم / که من اینجا نیستم» افتتاحیهٴ آهنگ است. در مارس ۱۹۶۸ رسماً اعلام شد که سید برت دیگر عضو گروه پینک فلوید محسوب نمیشود.
فعالیت مستقل (۱۹۷۲ - ۱۹۶۸)
بعد از جدایی از پینک فلوید، برت از جامعه کناره گرفت و منزوی گشت. با این حال طبق دستور شرکت ای ام آی و کمپانی ضبط موسیقی هاروست ، فعالیت کوتاهی به عنوان هنرمند مستقل انجام داد و دو آلبوم «دیوانه میخندد» و «برت» را ارائه کرد. طرح اولیهٴ بیشتر این آثار، به دورهٴ فعالیت زیاد او (بین ۱۹۶۶ تا اواسط ۱۹۶۷) بر میگردد و گفته میشود که آهنگهای ساخته شده توسط او بعد از ترک پینک فلوید انگشت شمار بودهاست. آلبوم اول در دو دورهٴ جداگانه در استودیوی «ابی رود» ضبط شد: چند اثر مقدماتی بین ماه می وژوئن ۱۹۶۸ با تهیه کنندگی پیتر جنر و بخش اعظم آلبوم بین آوریل و ژوئیه ۱۹۶۹ تهیه شد. تهیهٴ آلبوم ابتدا بر عهدهٴ «مالکوم جونز» ، مدیر اجرایی جوان ای ام آی بود.
آلبوم بعدی، «برت» دورهای تر از قبلی و بین فوریه و ژوئیه ۱۹۷۰ تولید شد. هرچند این آلبوم از قبلی هم آراسته و پرداخته تر بود، با این حال سید برت شخصاً در اوضاع روحی نامناسب تری به سرمیبرد. در این آلبوم «دیوید گیلمور» گیتار باس نواخت، ریک رایت نوازنده کی بورد بود، و جری شرلی نوازنده گروه "هامبل پای" نیز درام نوازی کرد.
شرلی و گیلمور همچنین در تنها کنسرت سید برت که در این دوره اجرا نمود به همراهش بودند. این کنسرت در ۶ ژوئن ۱۹۷۰ و در تالار نمایش المپیا در لندن و به عنوان بخشی از «جشنواره موسیقی و مد» اجرا شد. این سه نفر تنها چهار آهنگ در مدتی کمتر از نیم ساعت اجرا کردند و میکس صداها آنقدر بد بود که مانع از شنیدن صدای خواننده میشد. در انتهای آهنگ چهارم، برت به طور غیر منتظره و ناگهانی اما مؤدبانه گیتارش را زمین گذاشت و از صحنه خارج شد و گیلمور و شرلی را تنها گذاشت.
سید برت حضور دیگری نیز در رادیو بی بی سی داشت و در ۱۶ فوریه ۱۹۷۱ سه آهنگ در استودیو آنها ضبط کرد. هر سه آهنگ در آلبوم «برت» منتشر شدند و احتمالاً به علت ترغیب مردم به خرید آلبوم از رادیو پخش شدند. در این زمان به نظر میرسید برت دیگر علاقه به ضبط موسیقی در استودیو ندارد و نسبت به اجراهای زنده حتی بی علاقه تر بود. بعد از این دوره وقفهای در فعالیت موسیقی برت ایجاد شد که بیش از یک سال به طول انجامید.
واپسین سال ها(۲۰۰۶ - ۱۹۷۲)
در سال ۱۹۷۲ برت گروه موسیقی «ستارهها» را با توینک عضو سابق گروه «پینک فیریز»، به عنوان نوازنده درام و جک مونک، نوازنده باس ایجاد کرد که چندان به طول نینجامید. با اینکه گروه در ابتدا بازخورد مناسبی داشت اما یکی از اجراها در کمبریج فاجعه بود (جک مونک در مستند «الماس مجنون» شبکه بی بی سی که در سال ۲۰۰۱ و به عنوان بخشی از برنامه "مینی بوس" بی بی سی پخش شد دقیقاً همین عبارت را به کارمیبرد) چند روز بعد از این نمایش آخر، توینک در خیابان برت را صدا زد و به او بخشی از نقد تندی که دربارهٴ اجرای آنها چاپ شده بود را نشان داد و از گروه کنار کشید.
سید برت در سال ۱۹۷۵ یک بار دیگر به دیدن گروه پینک فلوید در استودیو «ابی رودز» رفت. در آن هنگام گروه مشغول ضبط آهنگ «بدرخش ای الماس خوش تراش» از آلبوم «ای کاش اینجا بودی» که اتفاقا آهنگی دربارهٴ سید برت است بودند. برت در این مدت اضافه وزن پیدا کرده بود، تمام موها و حتی ابروهایش را تراشیده بود و چنان تغییر کرده بود که اعضای گروه ابتدا او را نشناختند. (یکی از عکسهای کتاب نیک میسن به نام «پشت و رو: تاریخچه شخصی پینک فلوید» که با زیرنویس سادهٴ «سید برت، ۵ ژوئیه ۱۹۷۵» مشخص شده ست به نظرمیرسد که مربوط به همان دوره باشد). در هرصورت گروه بالاخره او را به جا آورد و راجر واترز حتی از دیدن برت در آن وضعیت به گریه افتاد. این رویداد در فیلم «دیوار پینک فلوید» به کارگردانی آلن پارکر هم گنجانده شد. در فیلم نامبرده شخصیت «پینک» به علت از پا در آمدن در اثر فشار زندگی و شهرت تمام موهای بدنش و ابروهایش را میتراشد.
ارسال نظر