جولین آسانژ؛ موسس ویکیلیکس، افشاگر بزرگ
اطرافیانِ آقای آسانژ او را فردی قوی، باانگیزه و بسیار باهوش توصیف میکنند که البته توانایی خارقالعادهای در هک کردن رایانهها دارد. در سال ۲۰۰۶ وبگاه «ویکیلیکس» (Wikileaks) را برای انتشار عکسها و مدارک محرمانه راهاندازی کرد.
اطرافیانِ آقای آسانژ او را فردی قوی، باانگیزه و بسیار باهوش توصیف میکنند که البته توانایی خارقالعادهای در هک کردن رایانهها دارد. در سال ۲۰۰۶ وبگاه «ویکیلیکس» (Wikileaks) را برای انتشار عکسها و مدارک محرمانه راهاندازی کرد. اما در آوریل ۲۰۱۰ میلادی اسنادی را برملا کرد که نشان میداد سربازان آمریکایی از یک بالگرد به ۱۸ غیرنظامی در عراق شلیک کرده و آنها را کشتهاند. با انتشار این خبر، ویکیلیکس و آسانژ به صدر اخبار دنیا رسیدند.
ماههای بعد را در انگلستان و در منطقهای روستایی به مبارزه برای عدم استردادش به سوئد گذراند. نهایتا در فوریهی ۲۰۱۱ دادگاه «وستمینستر» (Westminister) انگلیس حکم استرداد او را صادر کرد. این حکم بعدا در دادگاه تجدید نظر آنجا هم تایید شد.
جولین آسانژ تمایلی به صحبت دربارهی گذشتهاش نشان نمیدهد اما رسانهها بعد از افشاگریهای ویکیلیکس دستبردار او نیستند. جولین پاول آسانژ در ۳ جولای ۱۹۷۱ در شهر «تاونزویل» (Townsville) در ایالت کویینزلند استرالیا به دنیا آمد.
والدینش بازیگر دورهگرد تئاتر بودند به همین دلیل بیشتر کودکیاش در سفر گذشت. آتش عشقش تند بود و خیلی زود در ۱۸ سالگی پدر شد. بعد هم قبل از آنکه به خودش بیاید درگیریهای بازداشت و اتهامهای جنسی، دورهاش کردند. ریاضیاتش خیلی خوب بود و توسعهی اینترنت و رایانه فرصتی را در اختیار جولین گذاشت تا بتواند از استعدادش استفاده کند؛ ولی تجمیع استعداد و اینترنت برای او جز مشکل و دردسر چیز دیگری نداشت.
در ۱۹۹۵ آسانژ و دوستش به انجام دادن دهها هک غیرقانونی متهم شدند. حتی با اینکه همدستان هکر او موفق شدند کارآگاهان مربوط به پرونده را شناسایی کنند، باز هم آسانژ دستگیر و مجرم شناخته شد. دادگاه، او را به پرداخت چندین هزار دلار [استرالیا] محکوم کرد. در آن شرایط تنها گزینهی فرار از زندان را جلوی خود میدید ولی نهایتا به گذراندن دورهی محکومیت تن داد.
سه سالِ بعد را با نویسنده و محققی به نام «سوئِلِت دریفِس» (Suelette Dreyfus) گذراند. موضوع تحقیق آنها قسمتهای تاریک اینترنت بود. دریفس و آسانژ نتیجهی تحقیقاتشان را طی کتابی منتشر کردند که از قضا با اقبال عمومی مواجه شد. این کتاب «زیرزمین» (Underground) نام داشت و به فروش بالایی رسید.
او در سال ۲۰۰۶ ویکیلیکس (wikileaks.org) را به همراه جمعی از همفکران اینترنتیاش راه انداخت تا به افشای اسناد محرمانهای که از هک کردن سرورهای مختلف بهدست میآورند بپردازند. آسانژ در سال ۲۰۱۱ در مصاحبهای با بیبیسی گفت: «برای حفظ امنیت منابعمان ناگزیر بودیم فعالیتها را گسترش دهیم، همهچیز را رمزگذاری کنیم و ارتباطات و نفرات خود را در سراسر جهان پخش کنیم. بهمرور در این کار مهارت پیدا کردیم. حتی یک بار هم مورد یا منبعی را از دست ندادیم ولی خوب نمیتوانستیم از همه انتظار داشته باشیم به اندازهی ما خودشان را به خطر بیندازند.»
او دوباره مانند دوران کودکی به زندگی دورهگردی روی آورده بود و مقر وبگاه را هم مدام با خود جابهجا میکرد. «رافی خاچادوریان» گزارشگر مجلهی نیویورکر که چندین هفته را با او در سفر گذرانده میگوید: «آسانژ میتواند بدون خوراک مسیرهای طولانی را برود و با اندکی خواب تمرکز کامل در کار داشته باشد.» ظاهرا شرایط کودکی، او را مهیای این شیوهی زندگی کرده بود.
گزارشگر نیویورکر میگوید: «[آسانژ] فضا را طوری میکند که دیگرانی که به او نزدیک هستند مدام بخواهند مراقبش باشند و برای ادامهی کار کمکش کنند. به نظرم این مسائل به کاریزمای او برمیگردد و اینکه میتواند انسانها را به تسخیر خود درآورد.»
«دنیل اشمیت» (Daniel Schmitt)، یکی دیگر از بنیانگذاران ویکیلیکس، آسانژ را اینگونه توصیف میکند: «او یکی از معدود کسانی است که حقیقتا به تغییر مثبت این جهان اعتقاد دارد. او از آن دست انسانهایی است که حتی حاضر میشوی خطرات فوقالعاده را به جان بخری تا برای رسیدن او به هدفش کمکی کرده باشی.»
موضوع تجاوز و تعرض جنسی که از سوی دادگاههای سوئد پیگیری میشود بهشدت روند کاری او را تحت تاثیر قرار داد. اما آسانژ از همان وقت گفت که انگیزهی این اتهامها سیاسی است و هدف این است که ذهنها را از مطالب منتشرشده در ویکیلیکس دور نگه دارد.
جولین آسانژ با توجه به صحبتهای رییس جمهور اکوادور آقای «رافائل کورا» (Rafael Correa) و نزدیکی نظراتشان دست کمکخواهی به او دراز کرد. آقای کورا هم در مصاحبهای با شبکهی «راشا تودی» (Russia Today) آسانژ و فعالیتهای او در ویکیلیکس را ستود.
اما به هر ترتیب بیماری او به طریقی تحت کنترل درآمد و دو سال بعد در آگوست ۲۰۱۴ در کنار وزیر خارجهی اکوادور ظاهر شد و خبرهای روزنامهها مبنی بر ترک سفارت و مراجعه به بیمارستان را تکذیب کرد. در تمام این مدت، بازجوی سوئدی پروندهی آسانژ از استرداد او به این کشور کوتاه نیامده است.
آسانژ در اینباره گفت که از این بابت بسیار سرخورده شده و دستگاه قضای سوئد را به نشنیدن وقایع از طرف خود متهم کرد. در قوانین سوئد رسیدگی به اتهامات، محدودیت زمانی دارد و بسته به شدت جرم برای رسیدگی به آن، زمان تعیین میشود. زمان بررسی به اتهام تعرض جنسی چند وقتی است تمام شده اما اتهام سنگینتر تجاوز هنوز در جریان است و تا ۲۰۲۰ فرصت رسیدگی دارد.
در سال ۲۰۱۴ آسانژ به سازمان ملل شکایت برد که بهطور غیرقانونی او را در بازداشت غیرمستقیم قرار دادهاند و او نمیتواند محوطهی سفارت را بدون آنکه دستگیر شود ترک کند. در فوریهی ۲۰۱۶ سازمان ملل به نفع آسانژ حکم داد و بازداشت او را نادرست دانست.
نظر کاربران
شهامتش واقعا ستودنیست.
مهره خودشونه..وگرنه تا الان مرده بود...