افشاگری دختر جوآن کرافورد: هرگز مادرم را نمی بخشم
کریستینا کرافورد ۱۳ ساله بود که یقین یافت مادرش او را دوست ندارد. شاید این سن و سال برای رسیدن به این نتیجه قطعی اندک باشد اما او به یاد می آورد که در همین سن و سال، مادرش گلوی او را فشار داد، به صورتش مشت زد و او را بلند کرد و بر زمین کوبید.
این یک سوی دیگر از شخصیت مادر اوست که هرگز کسی از آن خبر نداشته است. کریستینا در گفت و گو با روزنامه گاردین گفت که مادرش توانایی کنترل خشم خود را نداشت. او دائم الخمر نبود اما خشم ناگهانی او را فرا می گرفت و نتیجه اش خشونتی غیرقابل مهار بود. او از آن آدم های ددمنش ستمگر نبود که دیگران را پشت درهای بسته از هم بدرد. برای همگان او تنها جوآن کرافورد، ستاره بزرگ سینما بود.
کرافورد در اوج شهرتش در دهه 1940 به عنوان یک حامی عدالت در معرض توجه بود. او یکی از ستارگان اصیل نظام استودیویی بود، بازیگری که توانست از دوران بداهه پردازی در کودکی به یکی از پردرآمدترین بازیگران زن این صنعت تبدیل شود.
کریستینا می گوید: «او این چهره را با ریاکاری ساخت و برایش کار دشواری هم بود. مردم درباره این که من که و چه بوده ام خیال بافی می کردند. آنها من را محصول زندگی شکوهمند، لوکس و خوشایند یک ستاره سینما می دانستند که در ثروت غرقه است اما من هیچ کدام از اینها را نداشتم.»
یک سال پس از مرگ مادرش در اثر حمله قلبی، سرگردانی ناامیدانه کریستینا بین تجربه شخصی اش از رفتار مادر و تصویری که عموم مردم از او ساخته بودند به پایان رسید. او در سال 1978 کتاب «عزیزترین مادر» را منتشر کرد که یک زندگی نامه خودنوشت بود و در آن جوآن کرافورد شخصیتی کمال گرا و سادیست معرفی شده بود که الکل چنان ذهنش را تسخیر کرده بود که مدام به شکلی غیرمنتظره اسیر خشمی توام با خشونت فیزیکی می شد و دخترش را با شدتی غیرقابل توجیه تنبیه می کرد.
حالا، 30 سال بعد از انتشار آن کتاب، کریستینا کرافورد آن را به چاپ مجدد سپرده و مقدمه جدیدی بر آن افزوده است و 100 صفحه عکس دیده نشده خانوادگی را به آن اضافه کرده است. او می گوید حالا دیگر جوآن کرافورد را در مقام مادر خود مورد قضاوت قرار نمی دهد. او به وضوح اعتراف می کند که هرگز مادرش را نمی بخشد: «فکر می کنم او مطلقا هیچ احساس مسئولیتی برای تغییر رفتارش نداشت. بخشایش یک فرایند دوطرفه است.»
اما فرار از این نتیجه گیری دشوار است که اگر کریستینا واقعا قصد داشت پیوندهای خود را با گذشته اش بگسلد، نباید زیر بار انتشار دوباره این کتاب می رفت. البته بسیاری از اعضای خانواده از این کار او خشمگین هستند و این کتاب را نوعی انتقام جویی اخلاقی می دانند از کسی که دیگر زنده نیست تا از خود دفاع کند.
نیل مکیژوسکی، تاریخ نگار سینما که سایت جوآن کرافورد رامی گرداند، معتقد است: «این بازیگر به الکل اعتیاد نداشته و میزان نوشیدنش را کنترل می کرده و شاید مادر خیلی نمونه و بی نقصی نبوده اما گفت و گوهایی که من با بسیاری از کسانی که او را از نزدیک می شناختند انجام دادم، اصلا تاییدکننده چیزهایی که دخترش می گوید نیست و فکر می کنم تصویر ارائه شده در آن کتاب هم صادقانه نیست.
یکی از کسانی که با او حرف زدم بتی بارکر، منشی مخصوص جوآن کرافورد از دهه ۳۰ تا زمان مرگ او بود. او زنی مسن است و دلیلی ندارد بخواهد دروغ بگوید. او از جوآن و خطاهایش سخن گفت اما هرگز تایید نکرد که کودکانش را مورد آزاد و اذیت قرار می داده.»
در ماه مارس، یک مستند از زندگی جوآن کرافورد به کارگردانی چارلوت چندلر ساخته شد که در آن مصاحبه ای از خود این بازیگر وجود داشت که طی آن کنایاتی به دخترش می زد و او را به نمک نشناسی متهم می کرد. دختر دیگرش کتی کرافورد نیز در این فیلم گفته بود: «کریستینا حقیقت خودش را دارد... من نمی دانم این ایده ها از کجا به سرش زده. مادر ما بهترین مادری بود که یک آدم می تواند داشته باشد»
کریستینای 68 ساله، تاکنون پاسخی در این باره ارائه نکرده است اما به خبرنگاران گاردین گفته: «کتی درباره تجربیات خود خیلی سر و صدا راه می اندازد اما او در آن زمان فقط 8 سال داشت. بین من و او فرق هست. وقتی من به مدرسه می رفتم او دو ساله بود. او نمی تواند از چیزی که بین من و مادر گذشت خبر داشته باشد. آن جا نبود و بخشی از اتفاقات هم زمانی افتاد که اصلا او هنوز به دنیا نیامده بود و جوآن تازه من را به فرزندی پذیرفته بود.»
نظر کاربران
مادر منم همین بود اصلا عجیب نیس
اره مامان منم خیلی عجیبه. با این که من زو خودش زاییده ولی دوستم نداره
بچه واقعیشم نبوده که.چطوری میشه یکی انقد انسان باشه که بچه ای رو به فرزندی قبول کنه بعد انقد خوی حیوانی داشته باشه که این انسانیتشو به کلی از بین ببره.تناقض داره.شایدم بعدا اینطوری شده باشه شایدم دختره میخواسته ازین طریق عقده های درونی خودشو از هر چیزی خالی کنه یا خیالاتش بوده یا میخواسته به طریقی به شهرت برسه معلوم نیست حقیقت چیه.ولی همیشه رابطه مادر و فرزندی اونجور رابطه مقدس و مطلقی که میگن نیست.هم مادر بد وجود داره هم بچه بد.
به نظر من که فقط بخاطر اینکه به پول و شهرت برسه حاضر شده این حرفا رو درمورد مادر خوندش بزنه
چه ادم پستی بوده اسمش مادرخونده هم زیادشه