سام درخشانی برای ازدواج تحت فشار است
مادرهايي كه دوست دارند فرزندانشان سر و سامان بگيرند و به قول معروف سر خانه و كاشانه خودشان بروند، كم نيستند. اتفاقا بهانه اين گفتوگوي پيشرو دقيقا دليل مشابه همين است.
مجله ایده آل:
مادرهايي كه دوست دارند فرزندانشان سر و سامان بگيرند و به قول معروف سر خانه و كاشانه خودشان بروند، كم نيستند. اتفاقا بهانه اين گفتوگوي پيشرو دقيقا دليل مشابه همين است. در آستانه تحويل سال و در يك ويژهبرنامه نوروزي بود كه سام درخشاني همراه فهيمه کولاتج مادرش به عنوان مهمان حاضر شدند. دلواپسيهاي مادرانه در گپ و گفت با مجري و مادري كه آرزوي ازدواج پسرش را مخفي نكرد و خيلي راحت دربارهاش صحبت كرد كاملا به چشم ميآمد. همين بود كه بهانه داد دستمان تا سراغ مادر سام درخشاني برويم و موضوع را بيش از آني كه در صدا و سيما دربارهاش صحبت شد بسط دهيم.
روبهرويمان مادري نشسته بود كه همه خاطرات خود با پسرش را مانند يك كليپ چند دقيقهاي مروركرد. مروركرد تا رسيد به آنچه امروز خواسته قلبياش است و البته هماني كه در ويژهبرنامه نوروزي دربارهاش گفت؛ دوست دارد پسرش سروسامان بگيرد، ازدواج كند و زندگي جديدي را تشكيل بدهد. هر چند اين اتفاق را منوط به نظر سام درخشانی ميداند اما اين دليل نميشود كه درباره تمايلش براي ازدواج پسرش چيزي نگويد. پسرش كه حالا 38 ساله شده و مادرش فكر ميكند وقت آن شده تا براي او آستين بالا بزند.
پسر بیآزار من !
شايد اگر بشنويد كه سام حتي در دوران بچگياش هم هيچ شيطنت و آزاري براي ما نداشت، باورتان نشود اما این عین واقعیت است. پسرم بیدردسر بود. اصلا مثل پسربچههاي همسن و سالش اذيت نميكرد. كمتر بچهاي ميتواند مثل او خوب و نرمال رفتار كند.
تنبل کلاس، نبود!
سام در خيابان وليعصر تهران به دنيا آمد، همانجا هم بزرگ شد، در دوران مدرسهاش همه از او راضي بودند و هروقت ميرفتم كه از حال و احوالش پرسوجو كنم همه از او رضايت داشتند، حتي خيليها از او تعريف ميكردند. هيچوقت پيش نيامد كه به مدرسه بروم و ناراحت به خانه برگردم چون پسرم همیشه سربلندم میکرد. اما اگر صادقانه بگويم بچه درسخواني نبود من خودم خيلي به درسخواندن سام كمك ميكردم اما بعد از آنكه سيستم تحصيلي از سيستمي كه من به آن آشنا بودم تغيير كرد ديگر خودش درس ميخواند. نميگويم شاگرد تنبل كلاس بود اما درسخوان هم نبود. اما از این بابت دردسری نداشتم.
اولین تجدیدی سام
يادم ميآيد اولينبار كلاس دوم راهنمايي بود که يك تجديد آورد و خيلي ناراحت آمد و این موضوع را به من خبر داد. خب من خيلي غصه خوردم اما هيچوقت اهل تنبيه كردن نبودم. فقط به او گفتم دوست دارم بيشتر تلاش كني تا نمرههايت بالا برود. خب این اتفاقها برای همه میافتد.
باز هم اين درس را تجدید میشوم!
سام بچه خوب و صادقی بود. هیچوقت یادم نمیرود روزی را که برای امتحان همان درسی که تجدید آورده بود رفت.اما چشمتان روز بد نبيند وقتي از سر امتحان با يك قیافه آویزان به خانه برگشت را هیچوقت فراموش نمیکنم. آمد و گفت مادر شرمندهام باز هم اين درس را تجديد ميشوم!
بچههای من ، رفقای یکدیگرند
هميشه از رابطه بچههايم با هم لذت ميبرم، خيلي رفتار خوبي با هم داشته و هواي همديگر را دارند. سام و شهريار با اينكه 10 سال اختلاف سني دارند بيشتر از اينكه به چشم برادر به هم نگاه كنند دوستهاي خوبي براي هم هستند. این موضوع خیلی مهمی است. اینطوری خیال من هم راحت است. از رفاقت بین بچههایم واقعا احساس آرامش میکنم.
سام و اسباببازیهایش
واقعيت اين است كه كودكي سام با اسباببازيهايش گذشت. خودش را با وسايل بازياش سرگرم میكرد. بچهای نبود که بخواهد ما برای بازی همراهیاش کنیم. قطار و ماشين و توپ او همبازيهاي هميشگياش بودند. خودش را با همین اسباب بازیهایش سرگرم میکرد.البته به فوتبال و اسكي هم از همان بچگي علاقه داشت. روزشماري ميكرد كه زودتر زمستان برسد و مااو را به پيست اسكي ببريم.
وقتی سنجاق قفلی را قورت داد!
تنها اتفاق بدي كه از بچگي سام در ذهنم مانده است اين است كه یکبار يك سنجاق قفلي قورت داد. نميدانم چطور از بين اسباببازيهايش سراغ جعبه سنجاق رفته بود. اصلا نمیدانم آن را از کجا پیدا کرده بود. اول به ما نگفت كم كم كه درد شروع شد گفت من از اين سوزنها خوردهام. خيلي سخت بود، هیچوقت یادم نمیرود که چقدر نگران شدم. 2،3 روزي او را در بيمارستان بستري كرديم و اين ماجرا تنها خرابكاري سام بود.
رؤیای کودکی او
من خانهدار هستم، شغل همسرم هم آزاد بود. در بازار چراغ برق مغازه داشت. سام يك مقطع كوتاه بعد از تمام شدن درسش با پدرش كار كرد اما به اين نتيجه رسيد كه دوست ندارد كار پدر را دنبال كند. از همان بچگي دوست داشت بازيگر شود. آنقدر به اين رؤيايش فكر كرد تا سرانجام به آن رسيد.خداراشکر که موفق هم شد. چون اراده قویاي داشت.
مخالفتی که تبدیل به موافقت شد
دوست داشتم كه سام به خواستهاش برسد اما پدرش راضي نبود كه بازيگر شود. البته آن مرحوم مخالفت آنچناني نكرد اما ته دلش دوست داشت كار او را دنبال كند اما وقتي ديدیم سام روي تصميمش مصمم است ديگر مخالفت نكرديم و با تحصيل او در رشته هنر موافقت كرديم.خداراشکر که نتیجه کار هم خوب از آب درآمد. پسرم خیلی خوب توانست آنچه را که میخواست به دست بیاورد.
وقتی اولین بازی پسرم را تماشا میکردم...
نميدانيد وقتي براي اولينبار بازي سام را در فيلم «شبزدگان» ديدم چه حسي داشتم، با اينكه نقش كوتاهي را بازي كرده بوداما به خاطر حس مادرانهاي كه داشتم از خوشحالي داشتم پرواز ميكردم. هیچوقت آن روز را فراموش نمیکنم.از اینکه پسرم را آنجایی میدیدم که میخواست باشد واقعا احساس خوبی داشتم.
شگفتزدهام کرد
شهريار: من هم از ديدن سام در قاب تلويزيون شگفتزده شدم و هيچوقت فكر نميكردم در كارش رشد كند و به اينجايي برسد كه امروز رسيده است. اما خدا را شكر كه توانست در حرفهاش موفق شود. بابت این موضوع واقعا خوشحالم. سام خیلی خوب توانست خودش را در حرفهاش جا بیندازد.
کل کلهای برادری
شهريار درخشانی: من و سام تا دلتان بخواهد كل كلهاي برادري داريم. راجع به موضوعهاي مختلف با هم بحث ميكنيم اما كلكل خوب. آخر ماجرا هم گاهي هردوي ما به خنده ميافتيم. کل کلهای ما از همان دست گپ و گفتهایی است که بین همه برادران اتفاق میافتد.
از پسرم راضی راضیام
مادر: خيليها بعد از به شهرت رسیدن رفتارشان تغيير ميكند، اما سام رفتارش با ما دقيقا مثل قبل است. حتي در يك جاهايي بيشتر هواي ما را دارد.پسرم همیشه حواسش به افراد خانوادهاش است چون سام واقعا پسر مهربان و دوست داشتنياي است. بيتعارف بگويم كه خيلي از او راضي هستم، اميدوارم خدا هم از او راضي باشد.
برادریاش را ثابت کرده
شهريار: واقعيت اين است كه سام هميشه از هر لحاظ به من رسيده است و انصافا برادرياش را ثابت كرده. ما هيچوقت با هم دعواي جدي و كتككاري نداشتهايم حتي به شوخي. البته يادم ميآيد وقتي بچه بودم يك كتك حسابي از او خوردم (ميخندد)خب در عالم بچگی از این اتفاقات میافتد دیگر. اما این روزها که بزرگ شدهایم اوبرایم یک برادر واقعی است و همیشه هوایم را دارد.
زود جوشی به سرعت برق و باد
اگر بخواهم از خصوصيات بارز سام برايتان بگويم بايد راجع به زودجوشي او حرف بزنم. به سرعت برق و باد عصباني ميشود و به همان سرعت هم آرام ميشود. با اين حال هرچه از دلسوزي و محبت او بگويم كم گفتهام. عصبانیتهایش خیلی زود فروکش میکند چون پسرم قلبي مهربان دارد و محبتهایش هیچوقت تمام نمیشود.
زود قهر میکند و زود هم آشتی
سام اهل كينه و ناراحتی به دل گرفتن نيست، اما حساس است و بهراحتي قهر ميكند اما خب فقط چند دقيقه بیشتر طول نمیکشد، آدمها را بهراحتي ميبخشد، حمايتگر خوبي است و رفيقهايش ميتوانند روی این حرف من صحه بگذارند. درآخر بگويم كه پسر بامعرفتی دارم و پسرم کینه هیچکس را به دل نمیگیرد.
در «نابرده رنج» فوق العاده بود
از بين همه بازيهايی که سام داشته سريال نابرده رنج او بیشتر از بقیه کارهایش به دلم نشسته. در واقع بازیاش را در این سریال بیشتر دوست دارم چون فكر ميكنم كار متفاوتي بود و نقش جالبي داشت. کار را خیلی خوب اجرا کرد.
طرفداری حسابی اذیتمان کرد
چندسال پيش يكي از طرفدارهاي سام خيلي ما را اذيت كرد اوايل كه تماس ميگرفت با او برخورد خوبي داشتيم اما وقتي پايش را از گليمش فراتر گذاشت با جديت با او برخورد كرديم. خب، این مسائل برای آدمهای مشهور پیش میآید. اما هر چه که بود به خیر گذشت.
حتی یک شاخهگل
سام به هر مناسبتي براي من هديه ميگيرد و به ديدنم ميآيد به نظرم هر چيزي كه از بچهات هديه بگيري خوشايند است حتي يك شاخه گل از طرف فرزندان ميتواند دل مادرها را شاد كند. تمام هدايايي كه بچههایم به من دادهاند دوستداشتني است. همه آنها را دوست دارم.
پسر با سلیقهای است
سام از وقتي مستقل شد و خانهاش را از ما جدا كرد مجبور است كارهاي خانهاش را خودش انجام بدهد. خيلي اهل پخت و پز نيست اما پسر مرتبي است و هروقت به خانهاش ميروم همهچيز سرجاي خودش است. خیلی خوب میتواند از پس خودش بربیاید. از این بابت خیالم راحت است.
رفقای مشهور
سام با كامبيز ديرباز، پژمان بازغي، پژمان جمشيدي و حامد بهداد رفاقت ديرينه دارد. چندسالي است كه تقريبا هرروز با آنهاست. پژمان و كامبيز خيلي به خانه ما رفت و آمد ميكنند و آنها براي هم دوستان خوبی هستند. خوب است که رفاقتشان اینقدر عمیق است.
چکیده ای که دردسر ساز شد
يكبار در كوچه يكي از بچهها او را اذيت كرده بود و سام هم نامردي نكردو حسابي او را كتك زد. جمعه ظهر بود و پدر سام هم در خانه بود. زنگ خانه را زدند و پسربچه با پدرش آمد پدرش شروع کرد به شكايت كردن كه چرا سام پسر ما را كتك زده. همسرم او را صدا كرد گفت تو كتككاري كردهاي؟ سام با لحن كودكانه توضيح داد كه آخه بابا اين پسر به من يك چكيده زد و... من هم او را كتك زدهام. (به چك ميگفت چكيده)
واقعا ولخرج است!
تنها مشكل من با سام ولخرجي بيش از حد اوست. دائم در اين فروشگاهها در حال خريد لباس است يا در نمايشگاه ماشين درحال تعويض ماشينش. عاشق وسايل خانه است و فكر ميكنم اين تجملگرايياش به تيرماهي بودن او برميگردد.
وابستگی مادر و پسری
پسرم آنقدر به من وابسته است كه وقتي از پاي تلفن صداي من ميلرزد متوجه ناراحتیام ميشود و هرطور شده خودش را به خانه ميرساند. گاهي وقتها فيلمنامههايي كه برايش ميفرستند را ميخوانم و نظرم را ميدهم. پدر مرحومش هم هميشه كارهاي او را دنبال ميكرد و به او مشورت ميداد.
ای کاش زودتر ازدواج کند
درحال حاضر دوست دارم سام هرچه زودتر ازدواج كند. اما متاسفانه به خاطر مشكلاتي كه وجود دارد جوانها از تشكيل خانواده گريزانند. بهخصوص كه تحمل شرايط هنرمندان كار آساني نيست. به هرحال بازيگري شغلي است كه وقت و بيوقت بايد به فيلمبرداري بروي و اين كمبود وقت براي خانواده شايد ايجاد دردسر كند. البته بايد قبول كنيم كه زندگي هنرمندها بهخصوص بازيگران به شدت زير ذرهبين است و اين موضوع هم خواه ناخواه براي هركسي قابل هضم نيست. توقع جوانهاي اين دوره هم كمي زياد شده است! انتظاراتشان از زندگي مشترك قابل مقايسه با زندگي ما پدرومادرها نيست.
آرزوی ازدواج او را دارم
من مثل هرمادري آرزوي ديدن ازدواج پسرم را دارم اما اينكه اين اتفاق پيش بيايد يا نه به تصميم خود سام بستگي دارد، سام من 38ساله شده و كم كم بايد آستين بالا بزند. سام پسر بزرگ من است، دخترم پانتهآ 5سال از او كوچكتر است، شهريار هم پسر كوچكتر خانواده است. از بين 3 بچهام فقط پانتهآ ازدواج كرده اما هنوز صاحب نوه نشدهام.
نظر کاربران
جالب بود. قسمت سنجاق قفلی رو قورت داد سه بار تکرار شده اصلاحش کنید.
پاسخ ها
ناری ناری ناری لپای اناری داری جیگر طلایی داری داغ به دل دخترا میذاری خیال زن گرفتن نداری
با تو از خاطره ها سرشارم،با تو تا آخر شب بیدارم،عشق من دست تو یعنی خورشید،گرمی دست تو را کم دارم.......
بهترین داداشی روی زمین ولنتاینت مبارک
سلام خورشید خانومو به روی ماهت بپذیر
هنوز نرفته پشت ابر هدیه تو زود ازش بگیر
قابل نداره خوب من،عمریه دل مال توئه
این دل و این ترانه ها هدیه ی هر سال توئه......
مجله جان...وقتی سنجاق قفلی را قورت داد...مث اینکه واسه تو خیلی جذاب بوده ک ده بار متن خاطره ارو تکرار کردی...
پاسخ ها
بابا غلط کرد گفت که اشتباه لپی بوده حالا چرا انقدر بش مثبت میدید
واقعا 38 سالشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ ها
نه 38 سال 3و ماه و 3 روزشه
جـــــــــــــــــــــــــداااا؟خب زوده حالا واسه ازدواج اقدام کنه به نظر من مرد باید خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوب پخته و تنوری بشه اون وقت بره زن بگیره
الان شد 38 سال و 5 ماه و 6 هفته و 9 روز و 4 ساعت و 7 دقیقه و .............63 ثانیه
خب حالا 2 ماه از سال قبل برداریم،4 ماهم از سال جدید بذاریم روش ،به علاوه اون 6 تا جونی که قبلا فدات کردم .......... میشه..........نه بازم کم میاریم....خب بقیشو ازکجا بیاریم؟... آهان،بقیشم هر چی عمر من مونده میذاریم روش......خب حالا شد 46 سال و 6 ماه 6 روز......ولی حالا زیاد اوردیم......اشکالی نداره هر چی از بقیه عمرم مونده اونم برای تو.........اصلا همه ی زندگیم فدای تو...............
عجب پسر خوبو سالم و سر به راهو بانمک و صادق و مهربون و باشخصیت و ...!از مامان طرف رفتین سوال کردین!!سام فرشته بوده ما خبر نداشتیم.آفرین
پاسخ ها
دعا میکنم هیچگاه چشمهای زیبای تو را در انحصار قطره های اشک نبینم،و تو برایم دعا کن ابر چشمهایم فقط برای تو ببارد.........
خوب بود اما مشخصه هر مادری باشه از بچش تعریف میکنه.
پاسخ ها
در هوای برفی خیالم ،با تو برف بازی میکنم......
وای لیز خوردم........گورومپ........شتلپ.........ولی غصه نخور.........طوریم نشد........این لیز خوردن بهونه ای بود تا دستی رو که عاشقشم محکمتر فشار بدم.........
سلامممممممممممی گرمی به سام عزیزمممممممممممم خوب مامانت راست می گه 39 سالته امیدوارم ان همسره موردعلاقه ی خودت رو پیداکنی خوش به حال کسی که زن تو بشه
پاسخ ها
ما جد اند جدر اندر جد سامی رو دوست داریم
من شرط می بندم که عشقم سام با خانم طناز طباطبایی ازدواج میکنه...میگین نه نگاه کنین
پاسخ ها
نه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه !! با نرگس محمدی مزدوج میشه!!!
شما لازم نکرده نظر بدی سام من با کی ازدواج میکنه در ظمن لیاقت اون بیشتر از طناز طباطبایی و به خصوص اون نرگس محمدیه
بانظرت واقعا موافقم نه بدردلیلا اوتدی میخوره نه نرگس محمدی نه تناز
ببخشید ها اونایی که شما ها میگین اندازه نصف اتم هم لیاقت سام عزیزمو ندارن چی میگین
تا کیانا مونده بره با طناز و مهناز و بهناز ازدواج کنه
نه بابا بیا با ننه بزرگ من ازدواج کن سنتونم به هم میخوره
طناز طباطبایی تاریخ مصرفش تموم شده
بچه زرنگ تهرون شما
ازروچه حساب اين حرف روزدي؟
پاسخ ها
مبادا گرفته باشی که شهری را به نماز آیات وا میدارم.........
زمونه خراب شده دیگه .بعضی از پسرابراازدواج بایدیه طوماراسم دختربزارن جلودست اولی نشدآخری آخرشم بازن موردعلاقه شون مزدوج نمیشن -یکیم مثل سام انگشت روهردختری بزاره نه نمیگه دس دس میکنه-به خاطردل مامی زودترزن بگییییییییییییییییر.
قلب من با قلب تو خورده گره نکنه ناز کنی باز کنی این دو گره دو کلام حرف حساب باهات دارم میخوام بگم با معرفت دوست دارم
خب طبیعتا هرکسی نواقصی هم داره اینافقط نیمه بر لیوان بود البته این حرفارو باارقی ک ب ایشون بعنوان ی هنربرداز دارم میکم سوتفاهم بیش نیاد ی وقت
پاسخ ها
تا میخواهم از تو دل بکنم ،صبر می آید.......
چقدر دوست دارم این عطسه های زمستانی را...........
مرسیییییییی عالی بود
پاسخ ها
صدف جان باهات موافقم
مهربان جان منم با تو موافقم
عاشق چشاتم
پاسخ ها
عاشق دندوناتم
عاشق جزایر لانگرهانستم
عاشق موی دماغتم
عاشق استخوونه فک بالاییتم
عاشق بصل النخاعتم
عاشق سوراخ پاشنه جورابتم
عاشق لوزوالمعدتم
عاشق تخم چشاتم
عاشق نیم کره راست مغزتم
عاشق شاهرگتم
گلهای روی دستمال کاغذیتم عطسه کن پرپر شم
چروک لباستم اتو کن فنا شم
در ماهی تابه عشقت سوختم ، بی انصاف روغن بریز!!
دلم از دوریت پاره پاره شد........
دوختمش حالا تنگ شده.......
مواظب خودت باش، یک تار موی تو،شاهرگ من است.........
داره برف میاد،بیا تو قلبم سرما نخوری......
غمی نیست ،جز درد لاعلاج دوری شما!!!
دلم کمی تو را........
دروغ چرا!!!!؟؟؟؟؟
خیلی تو را میخواهد.....
انسان ها عموما دو دسته اند:
تو و بقیه.........
با یاد تو زندگی کردن چه کم خرج است
نه خواب میخواهد
نه خوراک!!
تو باشی ،من باشم و دیگر هیچ.......
دنیا هم ارزانی خودشان!!
روی بعضی آدمها باید تشدید گذاشت
انقد که ماهن.....
هزاران تابلوی مونالیزا به روی لب
و هزاران موزه هنر درون چشمت داری......
همه بر سر زبانند
و تو در میان جانی.......
کاش میشد یه دفه
فقط یه دفه
یه بار لایکم کنی
ازت چی کم میشه؟؟؟؟...........
آغوش تـــــــــــــــــو
سرزمـیـــــــــــــــــــن من است........
بودنم را باور کن
حتی اگر در سایه ات پنهان باشم.......
سرت را روی شانه ام بگذار تا همه بدانند
همه چیز زیر سر من است!!
عاشششششقتم........خییییییییلی زیاد
من فقط تو رو 15 تا دوست دارم:
7تا دریا،7تا آسمون،1 دنیا.......
تو زیباترین تابلوی دیوار زندگی منی........
کاش داوینچی تو را می دید!
بی شک
کپی رایت را
خدا رعایت کرد
وقتی
تو را
بی همتا آفرید........
زندگی شبیه شعریست
قافیه هایش با من،
(تو) فقط همیشه ردیف باش!
من مست غم عشقم
با خنده خمارم کن
صیاد اگر هستی
با بوسه شکارم کن
بهار امسال ،بی تو
برایم از پاییز غم انگیز تر است.....
خدا (تو) را که می آفرید
حواسش
پرت آرزوهای من بود!
شدی همان آرزوی من........!
اگه میبینی که پاهات درد میکنه،
واسه اینه که
همیشه تو خیال من قدم میزنی......
مست عشقم،مست شوقم،مست دوست
مست معشوقی که دنیا دست اوست
خیلی دور هم که بروی، نقطه نمیشوی
سه نقطه میشوی در شعرهایم!
شاخه گلت سالها بود
در میان دفترت خوابیده بود
بی اجازت
امروز بیدارش کردم.....
از اینجا که هستم
تا آنجا که هستی
وجب به وجب دلتنگتم!
خیالت
مثل چرت صبحگاهیست!
همه اش با خودم می گویم.........
فقط پنج دقیقه دیگر!
نبودنت را با ساعت شنی اندازه می گیرم.....
تا به الان یک صحرا گذشته!!
دلم گم کرده راهش را
و چشمانم نگاهش را
شبیه آسمانی،که شبی گم کرده ماهش را.......
من با همه فرق دارم!!!
چون من تو رو دارم.........
من با همه فرق دارم!!!
چون من تو رو دارم.........
میگن اگه به یاد یکی بخوابی خوابشو میبینی
میمیرم برات تا همیشه ببینمت!
آن کبوتر که لب بام شما پر زد و رفت
دل من بود که آمد به شما سر زد و رفت.....
به دلم نشستی...........ولی دو زانو!
معذب نباش
برو عقب قشنگ تکیه بده
پاهاتم دراز کن
این دل فقط جای توئه.......
مژه بر هم مزن ای دوست که بادم ببرد
چون سبک تر شده ام از پر کاهی ز غمت.....
گر بدانم پشت پلکم خانه ی توست
بخوابم تا قیامت چون دلم دیوانه ی توست.....
بی خیال است ......
خیلی بی خیال......
همان کسی که .......
تمام خیال من است......
مثل قناری، هر شب هوایت میکنم
آسمان کوچکی دارم،آن هم فدایت میکنم......
شبی تنها و بی فانوس خواهم مرد......
دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم.......
میگن دلتنگی قشنگ ترین هدیه ی عشقه،
حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چیکار کنم!؟
تو گفتی تا شقایق هست،زندگی باید کرد
شقایق هست،تو نیستی ،چه باید کرد....؟؟؟
بلبلان از روی گل مستند و ما از روی دوست
دیگران از ساغر و ساقی و ما از یاد دوست....
تو ای زیباترین شعر رهایی......
تو ای گلبرگ سرخ آشنایی......
میان کوچه های قلب تارم......
به دنبال تو میگردم کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
طوفانی ام می کنی
با چشمهایی که
آرام تر از آرامش است!!
تو کیستی!
که سفر کردن از هوایت را نمی توانم
حتی به بالهای خیال
کاش می دانستم چیست......
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست......
خاطره ای گر نظرم هست همه خوبی توست
حسرتی گر به دلم هست همان دوری توست......
به گمانم یادت،
پنجره ی احساسم را می کوبد
چرا که در دلم هوای دلتنگی به پاست......
یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم؟
شوق دیدار تو دارم به کجا پر بزنم......؟؟؟؟؟
نمی دانم شبها
من شاعر میشوم
و تو را غزل باران میکنم
یا تو بهانه می شوی
و من
غزل غزل می بارم؟!
صفای باطنت را دوست دارم
کلام و ظاهرت را دوست دارم
اگر چه نیستی در کنارم
تو را در قلب و جانم دوست دارم......
ز تمام بودنی ها تو فقط از آن من باش
که به غیر با تو بودن دلم آرزو ندارد.....
وقتی صبحها چشمای قشنگتو باز میکنی،
یادت باشه که شب قبلش،
یکی به یاد تو چشماشو بسته......
امشب ،شب آرزوهاست......
آرزو میکنم
خانه ی قلبت پر از گلهای یاس
نغمه خوان خانه ی قلبت هزار
باغ احساست پر از گلهای ناز
همچو یک قالی پر از نقش و نگار......
مثل ستاره زیبا و قشنگی،
اما تنها فرقی که داری
اونا خیلی زیادن اما تو تکی!
ریتم خنده هایت را دوست دارم......
تو بین آدمها،در این کره ی خاکی،
تافته ی جدا بافته ای
لبخند بزن ......نفس من
این روزها جور دیگری شده ام......
حرف هایم نمی دانم چرا به جای گلو،
از چشمهایم بیرون می آیند......
نگار تازه خیز من کجایی...
به چشمان سرمه ریز من کجایی...
نفس برسینه ی عاشق رسیده
دم مردن عزیز من کجایی............؟؟؟
میدونی چرا بعضی شبها زود صبح میشه؟
آخه خورشید هم دلش واسه چشمات تنگ میشه......
عشق خدا به همه یکسان است...
ولی من می گویم...
مرا بیشتر از همه دوست دارد،
وگرنه
به همه یکی مثل تو می داد......!!
بی قراری هایم......شب گریه هایم......
دلتنگی هایم......نگرانی هایم......
همه و همه دلایلی هستند برای اینکه
باور کنی
عـــــــــــاشــــــــــقم!
از دوریت چه دارم،غیر از دلی شکسته
ذهنی همیشه ابری،فکری همیشه خسته......
دوستت دارم......
گلایه از تکراری بودنش نکن
مشکل از من نیست
تو زیادی برایم دوست داشتنی هستی
دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است
چاره کن درد کسی کز همه بی تاب تر است
گر تو اش وعده ی دیدار ندادی امشب
پس چرا دیده ی من از همه بیدار تر است؟
عقل پرسید که دشوارتر از مردن چیست
عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است......
اگر چه دوری ز برم همسفر جان منی
قطره ی اشکی و در دیده ی گریان منی
این مپندار که یادت برود از نظرم
خاطرت جمع که در قلب پریشان منی......
بهار و این همه دلتنگی؟!
نه
شاید فرشته ای
فصلها را به اشتباه
ورق زده باشد......
سوختن با تو به پروانه شدن می ارزد
عشق این بار به دیوانه شدن می ارزد
گرچه خاکسترم و همسفر باد ولی
جستجوی تو به بی خانه شدن می ارزد......
شبی نیست که آهم به ثریا نرسد
از چشم ترم آب به دریا نرسد
می میرم از این غصه که آیا روزی
دیدار به دیدار رسد یا نرسد......
راه می روم و شهر زیر پاهایم تمام می شود!
تو......هیچ کجا نیستی.................
اینجا آسمان از دل من تیره تر است،
روزگارم ابریست
من اگر تنهایم،یاد تو با من هست
مهربانم.....روزگارم ابریست
کاش این بار جای خورشید تو آفتاب شوی......
آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت
عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت...
دلم شکسته است و هر چه می گردم
تکه هایش جور نمی شود
مگر میشود به یک عاشق
وصله های ناجور چسباند...!؟!
پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت
بیچاره از این عشق سوختن آموخت
فرق من و پروانه در اینست
پروانه پرش سوخت ولی من جگرم سوخت......
من به اندازه ی چشمان تو غمگین ماندم
و به اندازه ی هر برق نگاهت نگران
تو به اندازه ی تنهایی من شاد بمان......
پنجره ی باران خورده ات را باز کن،
چند سطر پس از باران چشمهایم را ببین
که هوایت دیوانه شان کرده...
دلم برایت تنگ است...............
اگر پروانه بودم می پریدم
همین فردا حضورت می رسیدم
ولی پروانه نیستم پر ندارم
کمی بیمارم و چاره ندارم......
تا زمانی که دلم سوی خدا پر نکشد
تا زمانی که اجل خط و نشانی نکشد
دارمت دوست به حدی که خدا می داند......
اگر با گریه دریایی بسازم
اگر با خنده رویایی بسازم
اگر خنده شود در من فراموش
اگر گریه شود با من هم آغوش
تو را هرگز نخواهم کرد فراموش
غزل دوست داشتن تو
به بلندای قصیده ی زندگیست
که هر بیتش،شعر کوتاه من است......
تو چنان زیبا شده ای میان شعرهایم،
که گمان نکنم خودت هم بدانی
این که داری می خوانیش،
خود تویی......
گاهی از خیال من گذر میکنی...
بعد اشک میشوی...
رد پاهایت خط میشود روی گونه ی من......
کلامت گرم و شیرین چون ترانه
نگاهت،دلفریب و شاعرانه
منم قایق به روی موج دریا
تویی ساحل،تویی لطف کرانه......
می نویسم از تو ای زیبای من
می سرایم از تو ای رویای من
ای نگاهت سبزتر از سبزه زار
می نویسم بی قرارم بی قرار......
دور افتاده ام !
دور از کسی که دوستش دارم
هیچ وقت فاصله ها را نمی بخشم......
من ندانم که کی ام!
من فقط می دانم،
که تویی
شاه بیت غزل زندگی ام......
سکوت چه زیباست!
وقتی تمام حرفها از توصیف تو عاجزند......
در شیارهای قلبم به دنبال کدامین عشق
می گردی؟
عشق من در آیینه ای است که هر روز به
آن می نگری!
اگر دریای دل آبـــــــــی ست
تویی فانوس شبهایش
اگر حرفی زدم از گل
تویی مفهوم معنایش......
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
دیشب که سکوت شهر دق مرگم کرد
دلبستگی ام را به تو باور کردم......
ستاره های آسمون فدای یک لحظه نگات
کجایی تک ستاره ام خیلی دلم تنگه برات
(( دلتنگی))
حس نبودن کسی است
که تمام وجودت یکباره
تمنای بودنش را میکند......
دلتنگتم
می پوشانم دلتنگی ام را....
با بستری از کلمات....
اما باز....
کسی در دلم....
تو را صدا میزند................
گرچه میخواهم غم دوری ات را
در دلم پنهان کنم
سینه میگوید که من تنگ آمدم،
فریاد کن...............
دریا همیشه از من دلگیر است
چون آبــــــــی زیبای چشمانت را
و وسعت نامتناهی دلت را
به رخ او می کشم......
تو رفتی و من شدم لحظه شمارت
دو قطره اشک مانده یادگارت
اگر برگشتی و من را ندیدی
بدان که مرده ام از انتظارت......
تو در جنوب نقشه ی جغرافیا هستی
و من در شمال
کاش دستی،
نقشه را از میانه تا کند......
وقتی رفتی چه آب و جارویی راه انداختن....
چشم ها و مژه هایم....
وقتی بیایی ببین چه میکنند.........!!
ما پیغام دوست داشتنمان را
با دود به هم می رسانیم
نمی دانم آن سو برای تو تکه چوبی هست؟
من اینجا جنگلی را به آتش کشیدم!!
کبوترهای قلبم بیقرارند
به شوقت لحظه ها را می شمارند
پرستوی دلم در حال کوچ است
جهان بی تو برایم هیچ و پوچ است......
فکر نکنی
دوری و اینجا نیستی
قلب من اونجاست
تو تنها نیستی...................
جویند همه هلال و من، ابرویت
گیرند همه روزه و من،
گیسویت..................
نه صبر هست ما را نه دل،نه تاب هجران
مائیم و نیم جانی،آن هم به لب رسیده......
دل به دلداران سپردن،
کار هر دلدار نیست
من به تو جان می سپارم،
دل که قابل دار نیست......
نباید یه مو از سرت کم بشه!
حق نداری اخم کنی،همیشه باید بخندی!
اجازه ی ناراحت شدن نداری!
باید خیلی مواظب خودت باشی!
حق مریض شدن نداری!
باشه؟
واسه اینکه.............من خیلی دوستت دارم!
سفری باید کرد......
تا به عمق دل یک پیچک تنها
که چرا
اینچنین سخت به خود میپیچد
شاید از راز درونش بتوان کشفی کرد
شاید او هم دلتنگ است
شاید...........................
عشق آمد و خیمه زد به صحرای دلم...
زنجیر وفا فکنده در پای دلم...
عشق اگر به فریاد دل ما نرسد...
بیچاره دل عاشق من ،وای دلم........
ای قصه ی ناتمام عاشقی من...
ای که چشمهایت،
انعکاس زیبایی دریاهای بیکران است...
کاش میشد در سایه ی مژه گانت،
لحظه ای به تماشای وسعت دریایی
و خوش رنگ چشمهایت می نشستم.........
شب من پنجره ای بی فردا......
روز من قصه ی تنهایی ها......
مانده بر خاک و اسیر ساحل......
ماهی ام،ماهی دور از دریا.................
تو را در قلب شعر می گذارم
به نام عشق آن را می نگارم
تمام حرف من در شعر این بود
تو را تا بی نهایت دوست دارم......
چقدر پر می کشد دلم......!
به هوای تو!
انگار تمام پرنده های جهان
در قلبم آشیانه کرده اند!
تو از متن کدوم رویا رسیدی،
که تا اسمت رو گفتی شب جوون شد....
که از رنگ صدات دریا شکفت و ،
نگاه من پر از رنگین کمون شد.................
به هر کسی که میرسی،میگوید:
آدم فقط یکبار عاشق میشود...
دروغ است ...
تو باور نکن...
مثلا خود من،هر روز،دوباره عاشقت میشوم......
به چشم خسته ی من
آسمون از سنگ شده
لعنت به این تنهایی
دلم برات تنگ شده...
از امشب شور و غوغایی در دل دارم
برای روز تولدت لحظه شمارم
وای چه قشنگه این شبا،نزدیک تولد توست
آخ همه شادن این روزا،فقط به خاطر توست......
خورشید خنده هامو،دادم به رنگ چشمات
خودم تو شب شکستم،تا نور بگیره دنیات
مبارک،مبارک،تو جشن شوق و شادی
دو صد سال،دویست سال،عمرت بمونه باقی...
روزی که به دنیا آمدی،هرگز نمی دانستی
زمانی خواهد رسید،،که آرام بخش روح و روان
کسی میشوی که با تو دنیا برایش زیباتر است!
بهانه ی آرامشم،،،،،،،،
تولدت مبارک ....................................
نیمه شب هایم،سحرهایم،دعایم مال تو
واژه های هر کلام بی ریایم مال تو
هدیه ای قابل ندارم تا که تقدیمت کنم
هدیه ای ناقابل است جانم،آن هم مال تو......
دلت دریاست...میدانم و این زیباست...میدانم،
در این ایام نورانی،دعایم کن،که قلبت چشمه
جوشان خوبیهاست......
میدانم.....................................
سبدی هست در اندیشه ی من
که پر از گل بدهم هدیه به تو
غافل از اینکه تو خود ناب تری
یک جهان گل بخورد غبطه ی تو......
در شب قدری اینچنین خوب و عزیز،،،،،،
از پشت یک تنهایی نمناک وبارانی...
تو را با لهجه ی گلهای نیلوفر صدا کردم،تمام
شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت
دعا کردم،،،پس از یک جستجوی نقره ای در
کوچه های آبی احساس،تو را از بین گلهایی که
در تنهایی ام رویید با حسرت جدا کردم......
امشب چه شبی روشن و زیبا و مصفاست
احسنت به این جشن دل انگیز که برپاست
گویا که گلی پای نهادست به گیتی
کز فر و شرف آبروی جمله ی گلهاست.....
حور زیبای پری چهر،مهربان ترین مهربانان،
یار رعنای من است،،،،
وز پی دیدن او دادن جان کار من است،،،،
شرم از آن آبــی چشمانش باد
و مژه گان دراز،،،،
هر که دل بردن او دید و در انکار من است......
با تو از ناب ترین لحظه سخن خواهم گفت
دوستت خواهم داشت
هیچ می دانی چیست؟
لحظه ای نیست که در خاطر من یاد تو نیست...
مهربانیت را مرزی نیست..........
یقین دارم فرشته ای قبل از آفرینشت،،
قلبت را بوسیده
ای بهار زندگیم،ای امید بودنم
غنچه ی لبخند تو،گرمی شکفتنم
قامت رعنای تو،آرزوی دیدنم
آن نوای گرم تو،بهترین شنیدنم
کنج آشیونه ی دلت،جاده ی رسیدنم......
دل سرگشته ی من غیر تو را عاشق نیست
در کنج دلم، ز دوریت،اثری از نور و صفا نیست
دوری عاشق ز معشوق دلیل بی وفایی نیست
فقط،،،،،، اکنون،،،،،،
مجال بوسه بر خاک ایوان شما نیست......
هلال عید میبینی و من پیوسته ابرویت
مبارک باد بر تو عید و بر من دیدن رویت......
چون زلف تو ام جانا ،
در عین پریشانی...
چون باد سحرگاهی ،
در بی سر و سامانی...
من خاکم و من گردم،
من اشکم و من دردم...
تو مهری و تو نوری،
تو عشقی و تو جانی......
عشق یعنی موسیقی اسم تو....
ساده اما تا ابد شنیدنی....
یعنی تو که بی بهانه و دلیل....
بهترین دلیل عاشق شدنی............!!
امروز، بیشتر از همیشه دلتنگتم
دلتنگی من،،،،مثل احساسم به توست......
اندازه ندارد!!
و خداوند،،،،،
تو را آفرید
.
.
که معنا شود
عاشقی.................
در آسمان آبـــــی دلم،،
جایی برای ابرها نیست
.
عشق زیبــــــای من!
.
همیشه در اعماق دلم جای داری
پس بدان!که با وجودت،،
دلم خانه ی دردها نیست..........
تو از یک دنیا گل شمعدانی،فریباتری
زلبخند خورشید زیباتری
تو آن شعر نابی که حافظ سرود
ولی از غزل هم تو گویا تری......!!!
بهانه ی ترانه ی ساده ی عاشقانمی
برای زنده بودنم،،
تو بهترین بهانمی
دوستت دارم،عاشقتم،اندازه ی یه آسمون
ستاره ی عشق منی،،،،
میون صد تا کهکشون .................
اگه همون قدر که ستاره تو آسمون هست،
ماه بود،،،،
باز هم آسمون بدون تـــو سیاه بود!!!
شمع اگر سوخت و به پروانه وفادار نبود،،،،،،
من بر آنم که بسوزم به کنارت ای دوست......
چرا غمها نمی دانند،،،
که من غمگین ترین غمگین این شهرم
بیا ای رویایی ترین رویای زیبای عشق،،،
بیا در خوابم،،،،،،،،،در رویایم،،،،،،،،،،،
که من تنهاترین تنهای این شهرم......
بی چشم میتوان زندگی کرد،،،،
ولی بی نفس هرگز......
همه ی عالم چشم من،،،،
ولی تو نفس من.....................
شبی ساقی ز من پرسید
که جانا آرزویت چیست؟؟
بگفتم:شـــادی دوستم،،،
که جز او آرزویی نیست......
امروز گذشت و باز دلم منتظر است....
تا صبح غزل خانه ی من منتظر است....
هر وقت دلت هوای باریدن داشت،،،،
برگرد،بیا....شانه ی من منتظر است...........
هر گاه ازغروب عاطفه های مردم خسته شدی
قلبی را یاد کن،،،،،،که فقط،،،،،،
برای تو میتپد...........
چه کنم تا تو باور کنی که
از یاد بردنت ،،حتی برای ثانیه ای،،
کار من نیست؟!؟!؟!؟
عاشقانه هایم
تمامی ندارد!
وقتی تو،،،
بهترین
اتفاق
زندگی هستی......
شب که میشود،،،،عاشقانه ای مینویسم
خیره میشوم به عکست و با خودم فکر میکنم
مگر میشود تو را دوست نداشت......!!!؟؟؟
لبــــخـــنـــد تو.....................
معجزه ی شیرینی است
که رویای بهشت را
در دل آدم
زنده میکند....................
ای شاهد افلاکی،
در مستی و در پاکی...
من چشم تو را مانم،
تو اشک مرا مانی...
از آتش سودایت،
دارم من و دارد دل...
داغی که نمی بینی،
دردی که نمی دانی......
دو چشمت سرزمین آرزوهاست
نگاهت داستان آشنائیست
امان از آن زمان که قلب عاشق
گرفتار خزان یک جدائیست......
آسمان به آسمان،،،،،،
کوچه به کوچه،،،،،،
رویا به رویا،،،،،،
هر جایی که می نگرم با منی
اما،،دلم برایت تنگ می شود......................
گریه هایم بی صداست،،،،
عشق من بی انتهاست،،،،
این دل شیدای من،،،،
لحظه لحظه با شماست..................
دیگه رو خاک وجودم،،،،
نه گلی هست نه درختی......
لحظه های بی تو بودن،،،،،،،،،،،،
میگذره اما به سختی..........................
باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد
عکس تو خنده به لب داشت ولی،،،،،،
اشک چشم مرا جاری کرد.....................
تا تو به خاطر منی،،،،،
کس نگذشت بر دلم
مثل تو کیست در جهان،،،،،
تا ز تو مهر بگسلم.........................
ای صفحه ی سپید
که همه ی دردهایم را به دوش میکشی
یکبار دیگر رویت می نگارم،،،،،
بی نهایت دوستش دارم..........................
در شعرهای من عاشقانه می خوانی......
غافل از اینکه من خودم،،
تمام عاشقانه های دنیا را ،،،،
در چشمهای تو خوانده ام.........................
تفاوتی ندارد که خواب باشم یا بیدار
زیباترین تصویر پیش چشمانم
همیشه ((تـــویـــی))
انقدر دوست داشتنی هستی که
ایستاده هم به دلم می نشینی......!!!
پروانه امشب پر نزن،،،،
دور و بر معشوق من
ترسم صدای بال تو،،،،
از خواب بیدارش کند.........
فقط یه جمله ی عاشقانه برات دارم......!!
عشق من،،،عمر من،،،نفس من،،،هستی
من،،،نازنینم،،،همه ی وجودم،،،
دار و ندارم،،،،،،،،،،،،،،،
تا ابد دوستت دارم..........................
خیلی از آدمها را که میبینی....یک نفرند....
ولی هزاران نفر را با هم دوست دارند!
اما من،،،،،،،،،
به یک نفر دل میبندم
هزاران بار.....................................
نه روز و نه شب،،،،،،،
تنها شمارش نفس های تو،
عمر من است!
هنوزم عکس چشمات روبرومه...
نگاه تو، تمام آرزومه...
بذار باور کنم دستاتو دارم...
نگیری دستامو،کارم تمومه......
حس بودنت،،،قشنگ ترین حس دنیاست
تو که باشی......
هر روز را.......................نه!!
هر ثانیه را......عشق است!!!
همه دنبالت می گردند،،،،،،
میگن چرا نیستی؟!؟!؟
بهشون بگو که تو قلب منی
تا خیالشون راحت شه
که یه جای خوب و مطمئن هستی......!!!
آرزو دارم ببینمت،،هر چه دارم مال تو.....
چشمهای خسته و پر انتظارم مال تو.....
یک دل دیوانه دارم با هزاران آرزو.....
آرزویم هیچ،،قلب بیقرارم مال تو...........
وقتی غوغای غروبه
میشه باز با تو طلوع کرد
میشه باز دلو به تو باخت
بازی عشقو شروع کرد......
نمی دانم! دل من نازک است
یا چشمان تو تیز!
هر چه نگاه به تو می دوزم
بند دلم پاره می شود!!
همه ی کلمات،، معنای تو را می دهند
مثل گلها که همه ،،بوی تو را پراکنده اند......
روز و شب،،سایه به سایه،،
با منه فکر و خیال تو.....
تو چکار کردی با این دل
که شده عاشق و بیقرار تو.........
کوتاه می گویم دوستت دارم اما،،،،،،
از دوست داشتنت کوتاه نمی آیم............
می درخشی......
می تابی......
اما
دوری!
(ماه بودن) همین است......
زندگی میکنم و برایش دلیل هم دارم:
دوست داشتن تو......
هر چند تنهایی را دوست ندارم،،
اما دوست دارم در قلب تو
تنهای تنها باشم!
از تو گفتن کار هر کس نیست ای زیبا غزل،،،،،
من برای وصف تو باید که مولانا شوم.............
نفس،شاید دلیلی باشد برای زندگی
اما،،،،،،
بی شک (تــــــو) بهانه ی آنی........
دوباره پائیز...
اما نه(فصل خزان) زرد!
دوباره پائیز...
اما نه فصل اندوه و درد!
دوباره پائیز...
فصل زیبای سادگی،،،
دوباره پائیز...موسم شدید دلدادگی......
شبی در شعرهایم
به دنبال معنایی برای دوست می گشتم
تو بالاتر ز هر معنا
و من بیهوده می گشتم......
مرد نیستم اما......
حرفم یکی ست:
((تـــــــــو))...........!!!
هیچ می دانی چرا جان را نثارت میکنم؟
تا یقین گردد تو را دوست می دارم
از جان بیشتر......
هر لحظه بدون او هزاران سال است...
ای نوح،،من از تو هم کهنسال ترم...!!
دنیا خیال تو نیست....
اما بیرون از خیال تو هم دیگر
دنیا برای من نیست!
نشسته ایم داریم نقطه بازی می کنیم
خودم و دلم را می گویم!
مثل اینکه دلم قواعد بازی را بلد نیست
تمام خانه ها را با اسم تو پر می کند!
وقتی دلم برات تنگ میشه،،
یه ستاره از آسمون می افته
اگه آسمون بی ستاره شد تقصیر خودته...
با خیالت که قدم میزنم
آواره ترین عاشق روی زمینم
کوچه های یادت بن بست ندارد......
اگر عاشق کشی
رسم و مرام خوبرویان است،،،،،،،،،
بکش ما را ،بکش ما را
که دائم عید قربان است
که دائم،،،،،،،
عید قربان است......................
زیبایی چشمان تو را
فقط واژه های
شعر من می فهمند
درست مثل
انعکاس ماه
در برکه ی آبـــــی چشمانت......
اتل متل یه رویا،،به یادتم یه دریا
خواستم اینو بدونی ،،،،،،،،
که تو تکی تو دنیا...................
هرگز گمان مبر ز خیال تو غافلم،،،،،،
گر مانده ام خموش ،،خدا داند و دلم...........
به همان قدر که آبـــی آسمان چشمانت
پر از زیبائیست،،،،،،،،،
بی تو دنیای من ای دوست
پر از تنهائیست...........................
هر کسی رو می تونستم دوست داشته باشم
اگر،،،،،،،،،
دوست داشتن رو از تو شروع نمی کردم......
غمگین تر از پائیز،،،،،،
زمستانه که بهار را ندیده......
اما غمگین تر از او ،،منم
که تو را ندیده ام......................
آسمان با وسعتش تقدیم تو،،،،
رقص ماهی های دریا مال تو،،،،،،
هر چه شادی،هر چه عشق و
هر چه شور زندگی
امروز و فردا مال تو..........................
یادت باشه تو وجودم یه جای همیشگی داری
یه جای کوچیک،،،
به وسعت یه قلب......
نبوده،،،
نیست،،،،،،
نخواهد بود،،،،،،،،،
عزیزتر از تو کسی برای من!!
تو
ملودی
کدام ترانه ی عاشقانه ای
که تمام
اشتیاقم
بر وزن نگاهت
شعر میشود......
از نگاهت تا دلم رنگین کمان گل میکند،،،،
با تو باید مثل باران حرف زد!
ساده می نویسم.......
اما تو ساده نخوان،،،
غصه ها،غم ها و اندوه های دوری ات را..........
یک آسمان ترانه....
صد بیت عاشقانه....
تقدیم به قلب پاکت....
ای بهترین بهانه............
کاش می دانستی
که جهانم
بی تو الف ندارد!!!
بعضی وقتها که
میان واژه های غزل های من جا نمی شوی،،
شعر بـاران میشوی،،
و زلال می باری
از آسمان چشمهای من....!
خوشبختی،،رنگین کمان لبخند توست
که......با هر ترنم باران شکل می گیرد!
((فقط خوشحال باش))
من اشک آسمان را در می آورم!
آنقدر دوستت دارم
که برای هر کسی که تعریف میکنم
دوست دارد جای تو باشد...!!
وقتی تو نیستی،،،همه نیستن......
نه که نیستن!
هستن!
ولی مثل تو نیستن!
فصلها پشت سر هم می آیند
و تمام میشوند......
اما تمام شدنی نیست
فصل نبودن تو،،،،،،
فصل بی قراری ها و دلتنگی های من ..........
میشه از بـــودن تو،،،عالمی ترانه ساخت
کهنه ها رو تازه کرد،،،از تو یک بهانه ساخت
میشه با تو عاشقی کرد،،،توی شعر عاشقونه
تموم حرفم همینه،،،،،،،،
تو که شـــادی،،،زندگیم زیباترینه.................
دوست داشتن امروزم
دنباله ی ستاره ی عشق است
که در آسمان قلبم
سالها پیش جا گذاشته بودی!
چشمان زیبـــای تو را ،،،،،،،،،،،،،،،،
به رخ آسمان میکشم
تا به زیبایی مهتابش ننازد.......................
نمی دانم چرا وقتی دلم هوایت میکند،،
نفس کشیدن فراموشم میشود......
انگار دلم تاب هوای دیگری را ندارد!
در خلوت دلم،در همنشینی با غمها....
ببین که چگونه می ریزد اشک از این چشمها....
میخوام که گریه کنم،یه بغضی تو این دلمه....
میخوام که خالی بشه،این دلم از غصه ها....
از تو دورم این روزا،ولی دلم پیش توئه....
همیشه به یادتم،تو تمومه لحظه ها............
سلام بهونه ی قشنگ من برای زندگی
آره بازم منم همون عاشق همیشگی
سلام عزیز مهربون ،ما رو نمیبینی خوشی؟
هنوزم مثل قدیما ،دلبری و عاشق کشی...؟!
غم و غصه هات مال من،همه شادیام مال شما
صاف و ساده بگویم،سلام حال شما !!
افتخارم همه اینست که در یاد منی...
هر چه دیدم همه زشت است ،،
توزیبایی منی..............
با اینکه ازم دوری
اما هر وقت دستمو میزارم رو قلبم
میبینم سر جاتی!!
(زندگی) معنی پیچیده ای ندارد!
همین که (تـــــــــو) باشی ،،
این ، تمام زندگی است ............
(نمی بخشمت) !
.
.
قبول کن
هیچ کس
جانش را
به این راحتی(نمی بخشد) !!!
از من نپرس چقدر دوستت دارم
اینجا در قلب من
حد و مرزی برای عشق تو نیست.....!
تلخ سکوت این خونه
آخه غیر از خدا کی می دونه
تو دلم آتیشه
با تو بهتر میشه حال این دیوونه
این روزا سخت تر از اونه که باور کنی
مگه میشه با یه خاطره سر کنی
تو باشی زندگی خیلی زیباتره
تو دنیا کی از من عاشق تره......
می خوام آهسته بنویسم...
با دل خسته بنویسم...
با لب بسته بنویسم...
می خوام گرم و پر رنگ بنویسم...
تا بدونند همه...
که اگه تو و عشقت نباشد،،،
زندگی بی معناست..............
وسعت نبودن تو
به اندازه ی تمام دنیای من است
تا آنجا که چشم کار میکند
جای تو خالیست......
گفته بودم بی تو سخت میگذرد
حرفم را پس میگیرم!
بی تو انگار اصلا نمی گذرد......
به جز حضور تو
هیچ چیز این جهان بیکرانه را
جدی نگرفته ام
حتی عشق را......
من عشق را درتو......
تو را در دل......
دل را در موقع تپیدن......
تپیدن را ،، به خاطر تو دوست دارم......
ای عشق........................
شاید تو......
سکوت میان کلامم باشی!
دیده نمیشوی
اما من تو را احساس میکنم!
شاید تو......
هیاهوی قلب بیقرارم باشی!
شنیده نمیشوی
اما من تو را نفس میکشم!
من تو را به خاطر می آورم بی هیچ بهانه
شاید دوست داشتن همین باشد،،
بی بهانه به خاطر آوردن......
همیشه با غمت من در ستیزم....
به این خاطر همیشه اشک می ریزم....
روی هر برگ گل این را نوشتم....
تو هستی عشق من،تنها،عزیزم.........
مینویسم.........
مینویسم از تو،،،تا جسم کاغذ من جان دارد...
با تو از غصه ها خواهم گفت...
گریه،،،،،،این گریه اگر بگذارد...
مینویسم همه ی هق هق تنهایی را...
تا تو از هیچ به آرامش دریا برسی...
با تو از اوج غزل خواهم گفت...
گریه،،،،،،این گریه اگر بگذارد.........
از تو برکندن دل ممکن اگر بود مرا،،،
به تمنای تو کی این همه جان می کندم......؟
چیزی راه نفسم را بسته است...
چیزی شبیه بغض،، از جنس دلتنگی...
فریادم در حصار سکوت جا مانده است...
به آیینه شکسته مینگرم،در کنج قلبم...
انعکاس خیال تو،،،،،،
هزاران بار از دیدگان بارانی ام میگذرد.........
نگاهت را قاب میگیرم..............
در پس آن لبخـــند،،،،،،
که به من،،،شور و نشاط زندگی میبخشد......
هیچ چیز در دنیا،،،
مرا به اندازه ی شادی تو،خوشحال نمیکند......
پس همیشه
شاد باش،،،
عزیزترینم..................
من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم...
و دلم می خواهد که بدانی
تا ابد در دل من می مانی...........
هزاران دوستت دارم را،،،،
با هزاران واژه ی عاشقانه،،،،
روی بال هزاران شاپرک،،مینویسم،،،،
و با عشـــق
تقدیم میکنم به شمعی که پروانه اش منم...
و به طلوعی که آفتابش منم...
و به دوستی که،،،،دوستدارش منم............
ای صبا گر بگذری از کوی مهر افشان دوست
یار ما را گو سلامی
دل همیشه تنگ اوست.........
جهان از چشمهای تو شروع میشود،،،،
و جائی در اعماق قلبت
در امتداد مهربانی تو
ادامه می یابد................
میگن لبخـند ربطی به مرگ نداره...
ولی تو واسه من بخـند تا برات بمیرم......
سلام به کسی که به رسم جاده ها دور است
و به رسم دل چه نزدیک....
و به رسم مهربانی اش،در دل من....
سلام به او که شادی اش،شادی من است
وغصه اش،غصه ی من....
سلام عزیزترینم....صبح زیبایت بخیر...............
دو تا گل بگیر دستت
یکی دست راست،یکی دست چپ
ولی من گل وسطی رو دوست دارم!
دل به امید صدایی که مگر در تو رسد،،،
ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد.........
سایه ی خیالت ،،،،،،
سنگینی میکند بر هجوم لحظه هایم
لحظه هایی که پر از نبودنت شده ............
در دیاری که تو آنجا باشی
بودنت آنجا کافیست
آرزوهای دیگر
اوج بی انصافیست...................
اگر دیوانگی نیست ،پس چیست
وقتی در این دنیای به این بزرگی
دلت فقط هوای یک نفر را میکند......
هر وقت تونستی رد پاتو از لایه لایه های
نازک قلبم و از کوچه پس کوچه های
سر در گم دلم .. پاک کنی
.
.
.
.
.
.
اون وقت منم میتونم فراموشت کنم..!!
فقط توئی که بدون گذرنامه از خیالم
عبور میکنی..!
میدونی چرا..؟
به خاطر اینکه...
.
عشقت را...مهربانیت را...زیبائیت را...
مرزی نیست.............
اگر عالم شود انگشتر ناب.........
تو بر انگشتر عالم نگینی
اگر خوبان عالم جمع گردند.........
تو در بین همه خوبان بهترینی
معشوق منی...همیشه عاشق توام
در جان منی...منم که بی تاب توام
در خاطر من...فقط خودت می آیی
در هر نفسی که میکشم...یاد توام...........
قلبم به خدا از ضربان می افتد
خون در رگ من از جریان می افتد
می میرم و زنده میشوم انصافا
چشمم که به روی ماهتان می افتد!
این شعر و غزل هم فقط برای شما...
هر چه دارم همه به پای شما...
خانه ی دل من سرای عشق به شماست...
می نویسد دلم فقط برای شما.........
فاصله ها،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
هیچ وقت
دوست داشتن را کمرنگ نمی کنند
بلکه،، دلتنگی را بیشتر میکنند.............
یک گلبرگ با عطر شعرم......
در این بلندای شب یلدا......
در سکوت خیال انگیز کوچه باغ غزلهایم......
به دست باد می سپارم......
تا در اولین صبح سپید زمستانی......
عاشقانه ترین غزلهایم را ......
برای تو ....عزیزترینم......
به ارمغان بیاورد ......................
پشت این روزها اگر زندگی نباشد
و پشت این ابرها اگر خورشیدی
پشت پلکهای تو اما............
نگاهی هست که دوستش دارم!
باران که هیچ...........
در کنار تو
مرگ هم شاعرانه است!
نازنین،،،گرچه اینجا نیستی و از من دوری
ولی انگار همین جا و همین دور و بری
ماه میتابد و انگار توئی میخندی
باد می آید و انگار توئی میگذری...........
واژه دوستت دارم
برای عظمت و شکوه قلب مهــــربانت
چقدر بی رنگ است
وقتی تو سرچشمه ی تمام
خوبی ها هستی..................
سرد است
دست لحظه هایم
اگر چه خورشید عشق تو
پشت قاب پنجره
لبخندی پهن دارد!
پائیز یا زمستان چه فرقی میکند؟
وقتی حضورت در یاد من،،
بهاری میکند سرزمین مرا!
موج آرام نگاهت لاف دریا را شکست
از حصار شب گذشت و مرز فردا را شکست
غم بر روی شانه هایم سالها لم داده بود
مهربانی های تو،قندیل غمهایم را شکست......
خلاصه زمستانی دیگر
بی حضور تو از راه رسید
و آن چه زیبا نیست
زندگی نیست
روزگار است................
هوا آفتابی باشد یا ابری......
فرقی نمی کند......
بی تو......
چشمهای من......
همیشه بارانیست.............
تو نباشی هیچ چیز دوست داشتنی نیست...
کوه غصه از دلم رفتنی نیست...
حرف عشق تو رو من چطور بگم..؟
تو نباشی هیچ واژه ای عاشقونه نیست.......
داستان زندگی من
قصه ای است
که متن آن وجود توست
و پایان آن
نبود تو......!
تو را آنقدر در دل می سرایم....
که دل یعنی تو را زیبا سرودن....
فدای تو شقایق های احساس....
و رویای بی آغاز سرودن...............
بلبل از شوق گل و پروانه از سودای شمع،،،
هر کسی سوزد به نوعی در غم جانانه ای......
و اینک باران..........
بر لبه ی پنجره ی احساسم مینشیند!
و چشمانم را نوازش میدهد...........
تا شاید از لحظه های دلتنگی ام گذر کنی!
چشمهای من از دوریت اکنون
مثل آسمان بارانیست...
ابرها می بارند و آرام میشوند
اما چشمهایم
می بارند و بیقرارتر میشوند..........
اگر نسیمی شانه هایت را نوازش کرد،،،
بدان آن هوای دل من است
که به یادت می وزد....................
واژه ها را....
به تازیانه میگیرم!
اگر....
در ذهنم....
جز به یاد تو جاری شود!!
در گذر از فصلی به نام دلتنگی......
عبور میکنم از ازدحام دلتنگی......
بیا تا بسرایم برایت از ته دل......
فرازی از غزل ناتمام دلتنگی......
تمام دفتر شعرم را جستجو کردم......
نبود واژه ای که پاک کند
رد پای دلتنـــــــــــگی......................
گاهی آنقدر دلم هوایت را میکند............
که شک میکنم به اینکه
این دل مال من است یا تو!
برای صحبت از دوست داشتنت
یک مثنوی هم کم است....
همین سطرهای کوچک را بپذیر!
همین دوستت دارم ساده را..........
ای که دور از من و در یاد منی
با خبر باش که دنیای منی!
شادیت شادی من،غصه ات غصه ی من
خانه ات قلب من و قلب تو کاشانه ی من......
حضورت در قلبم مثل نفس کشیدن است
آرام....
بی صدا....
اما همیشگی!
تو که باشی بس است....
مگر من جز نفـــس،
چه می خواهم!
من تا همیشه می توانم
تو را از میان تمام مردم دنیا تشخیص دهم!
به شرط آنکه چشمانت را نبندی!
تمام حجم خیالم از تو لبریز است
دنیای خیالم کوچک نیست
تو بی نهایت عزیزی......
خوشا دردی که درمانش تو باشی...
خوشا راهی که پایانش تو باشی...
خوشا چشمی که رخسار تو بیند...
خوشا قلبی که سلطانش تو باشی......
دل من قایق و چشم تو دریاست...
نشستن در کنار هر دو زیباست...
دل من قایق گم کرده راهیست...
که در آرامش چشم تو پیداست......
ز هجران تو پرپر میزند دل
ز دلتنگی به هر در میزند دل
چو بلبل در فراق رویت ای گل
به دیوار قفس سر میزند دل......
ای دنیای من......
چه بی انتهاست،،آن نگاهت......
نمی توانم انتهای آن نگاه را ببینم......
به راستی که چه کهکشان درخشــانیست
آن سوی چشمانت..............
بهانه ی عاشقانه ام......
امیدوارم روزای زمستونیت
مثل دل من که از عشق تو لبریزه گرم باشه
روزای زمستونیت قشنگ
مصرعی از قلب من،
با مصرعی از دلتنگی هایم
شاه بیتی میشود
در دفتر و دیوان عشق...........
مثل شب،،مثل شبهای پر ستاره...
او که عاشق است،،پنجره را باز کرده...
و می بیند آسمان پر ستاره را...
توئی ستاره ی درخشــان من...
آن عاشق منم،،آن دیوانه ی عشق تو منم...
ای طلوع جاودانه ی من..........
توی این روزهای بارونی...
توی این لحظه های قشنگ عاشقانه...
زیباترین کلمه ای که میشه گفت...
یک دوستت دارم...
به همراه یک آسمان عشق و تمنا...
تقدیم به تو...
عزیزترینم......................
بگذار سر بر شانه های شعرهای بارانی ام...
تا بگویمت.........
اندوه چیست؟عشق کدامست؟غم کجاست...
بگذار تا بگویمت.........
این مرغ خسته جان...
عمریست در هوای تو...
از آشیان جداست......................
ما را گرفت برق نگاه قشنگتان!
آخر شدیم غرق نگاه قشنگتان!
چشم من عاشقانه شنا میکند هنوز
از غرب تا به شرق نگاه قشنگتان!
سکوتی ممتد و پر درد بی تو....
تمام فصل هایم ،زرد، بی تو....
شب دلواپسی هایم بلند است....
نمی دانم چه خواهم کرد بی تو.........
تو به تنهایی
برایم یک جمعیتی
به تنهایی یک شهری
یک کشوری
و من به اندازه ی
چند میلیون نفر
به تو وابسته ام......!
دلتنگی..........
یعنی فاصله ای که.........
با هیچ بهانه ای پر نمیشود!
اگر زندگی،،در کنار تو بودن است
دلم نمی خواهد هیچگاه بمیرم....
اگر آن مردن،،از عشق تو مردن است
دلم می خواهد
در همین لحظه فدایت شوم................
دلم را با نگاهی برده ای تو...
ز نسرین و شقایق بهتری تو...
چرا پیچیده ای بر ساقه ی دل
عزیز من مگر نیلوفری تو...!
دلتنگ که باشم......
ساده ترین دلنوشته هایم
اشکم را در می آورد
یاد تو که جای خود دارد................
زمستان است..........
و من شنیده ام.. که روزها کوتاه تر میشود
اما نمی دانم چرا.....
دارند این روزها بلندتر میشوند بی تو!!
در نگاهت همه مهربانیست
قاصدی که زندگی را خبر میدهد.........
و در سکوتت همه ی صداها
فریادی که بودن را تجربه میکند.........
و خداوند .........عشق را آفرید
و
و خداوند.........عشق را آفرید
و خداوند,,,,زیبایی چشمانی را به من هدیه کرد......
که از شوق حضورش ......
سراسر زندگیم......
مملو از عطر بودنش باشد......
و هستی و وجودم......
مملو از عشق باشد......
دوستت دارم....دوستت دارم....ستاره ی عشق من.........
ممکنه ما گلی را دیر یاد کنیم.........
اما محاله عطر خوشش را
از فضای دلمون پاک کنیم..................
سلام به قاصدکهای خبر رسان
که محکوم به خبرند...
و سلام به شقایقهایی که
محکوم به عشقند...
و سلام به تو
که محکوم به دوست داشتنی!
دوستت دارم..................
این تنها یک کلمه نیست
زندگی من است.......................
دوست داشتن ساده است
و باور کردنش ,سخت ...
تو ساده باور کن
که من...سخت دوستت دارم.........
با دلی شکسته گوشه ای نشسته ام,پر از تشویشم...
نقاشی چشمان تو هم در پیشم...
زیباتر از آنی که تصور بکنم...
من جز تو به هیچ کس نمی اندیشم.........
عاشقانه دوست داشتنت,,
تنها کار عاقلانه ای است
که از دلم برمی آید!
باید اعتراف کنم که من نیز
گاه گاه به آسمان نگاه میکنم......
دزدانه... در چشم ستارگان......
نه به تمامیشان......
تنها به آنها که
شبیه ترند به چشمان تو..................
باران که گرفت....
شکفته شدی از میان هزار لحظه ی دلتنگی ....
و من ,باز , سرشار شدم ....
از عطر بودنت!
عاشقانه..................
صادقانه....شاعرانه.........
بی بهانه....با صداقت.........
بی نهایت....تا قیامت............
من فدایت میشوم....................
زمستان به قلبت راهی ندارد......
آنگاه
که چشمانت گرم مهر و محبت است
تو ای ......
بهاری ترین بهار دل انگیز عشق
و مهربانی و ......دلدادگی..................
می دونی چرا میگن
بنی آدم اعضای یکدیگرند؟
چون یکی مثل تو میاد میشه قلب من!!
رد پای عشق را
در دلم
از هر کجا که بگیری به تو می رسد
عشق من..!
این هوا،، هوای دلگیریست......
فصل قلبم،،سرد و زمستانی ست......
آسمان قلبم ،،ابریست......
دلم گرفته ،،،،،
این چه دردیست..................
دست من کوتاه از دیدار توست
قلب من اما همیشه یاد توست.........
دلم بی تو زمین بی بهاره...
همیشه با خیالت بی قراره...
اگه باور نداری قلب بشکاف..!
ببین بی تو دل من در چه حاله......
امروز می چیدم پازلهای دلم را...
دیدم کامل نمی شود
بی یاد تو!
هوا زمستانی ست...
و گاهی هم بهاری!
گاهی ابری...
و گاهی هم آفتابی...
اصلا چه فرقی میکند؟!
وقتی که من فقط
به هوای تو نفس میکشم......
من آن ابرم که می خواهد ببارد....
دل تنگم هوای گریه دارد....
دل تنگم غریب این در و دشت....
نمی داند کجا سر می گذارد............
زندگی معنی پیچیده ای ندارد!
همین که تو باشی
این،تمام زندگی است......
من نباشم،،دنیا یک من کم دارد!
تو نباشی،،،،
من یک دنیا کم دارم!
انتظار......
زیباترین نقاشی دنیاست
وقتی حاصل تصویرش
تو باشی
باران که هیچ
در کنار تو
مرگ هم شاعرانه است!
عشق یعنی امید....
یعنی طراوت باران.....
یعنی سفیدی برف......
یعنی تو که در قلب منی......
که هر لحظه با تپش قلبم
شوق زندگی را در من تازه میکنی.........
پر میزند......
چو پروانه ای تازه از پیله رسته
در حوالی دیدگانت
.
.
خیالت....................
گاهی از دوست داشتنت خسته میشوم!!
دلم می خواهد
برایت بمیرم.............
صبحی که آغازش
با چشمان توست
خورشید دیگر اضافی ست!
جز حروف نام تو....
تمام حرفها اضافه اند!
چگونه بفرستم باورم را برای تو....
تا باور کنی از یاد بردنت کار من نیست
تو در قلبم آتشی هستی که خاموشت نخواهم کرد...
به گلزاران گلی هستی ،فراموشت نخواهم کرد...
قسم بر فصل بی پایان بهاری که،،ز عشقت در دلم دارم...
که تا جان در بدن دارم،هرگز،،فراموشت نخواهم کرد.........
بهار،،،،دستهای توست....
و شکوفه های درختی که مثل لبخند تواند....
سرخی گونه هایت
دل سیب های هفت سین را برده
و نگاه تو
آبی ترین خیال دنیاست.................
برای عیدی امسالت
یک سبد ستاره چیده ام
تکه ای از ماه را
و یک شاخه نیلوفر
سال تحویل میشود
و من برایت لبخند میزنم
نوروز مبارک........بهترینم
لحظههای هستی من,,سرشار از حضور توست....
در تمام روزها
در تمام هفته ها
در تمام ماه ها
در تمام سالی که گذشت......
نازنین من
.
.
نوروز مبارک
اینجا
مهم نیست کجاست...!
بی تو,,
همه جا دوردست است!
چه کرده ای تو با این دلم
که تا دنیا دنیاست
هیچ کس برای من
تو
نمیشود......
وقتی نیستی در کنارم,,,,
گل بهانه ای ندارد
زمستان میشود
بهار من!
دروغ است اینها
نه غروب دلگیر است
نه پاییز فصل غم
آن غروب پاییز که تو باشی
به هزار صبح بهار می ارزد......
چقدر سنگین است!
تکلیف زندگی,
بی تو...!
باز گشته ام!
با کوله باری از شعرهای ناگفته...
تنها اینجا
مکان امن عاشقانه های من است..........
هر قطره اشک،،نشان دلشکستگی ست...
هر سکوت،،نشان تنهایی ست...
هر لبخند،،نشان مهربانی ست...
هر دلنوشته،،نشانی از دلتنگی من
برای توست...............
باید
دار زد خواب هایی را که
تعبیرشان (تــو) نیستی !
از بس به یاد توام در همیشه ها،،،
یک صندلی
کنار خیالم نشانده ام..........
دو بیتی های من ایوان چشمت
رباعی ها همه مهمان چشمت
غزل هایم فدای یک نگاهت
تمام واژه ها قربان چشمت......
خاطره ی چشمانت را،،،،
به دست قلبم می سپارم
که با تپش آن
هر لحظه به یادت باشم..........
می دونی عزیزم،،،،
تو برای دنیا یک نفر هستی
اما اینم بدون
که برای یک نفر
همه ی دنیا هستی............
چقدر این دوست داشتنهای بی دلیل
خوب است...
مثل همین باران بی سئوال
که یکسر می بارد.................
چه بی انتهاست این دوست داشتن....
چه بی پایان است این دل بستن....
محال است دل کندن....
خیال است دل بریدن............
چه زیبایند،،چشمون آبی تو....
چه خورشیدی!به آن زیبائی تو....
درخشنده چو ماهی در دل شب....
طلسمی نیست بر گیرائی تو...........
تو را با ( ط ) دسته دار می نویسم!
طو با همه ،،
فرق داری......
صد بیت قصیده رام چشمان تو است....
شوری ز غزل مرام چشمان تو است....
به حور جنان نمی فروشم عشقت....
چون دل سندش به نام چشمان تو است.........
من و باران،،من و دریا،،من و ماه...
من و دلواپسی و حسرت و آه...
تو و چشمای ناز و مهربونت...
من و شب گریه های گاه و بیگاه......
دوستت می دارم،،،،،،
خلاصه ی
تمام حروف عاشقانه ی دنیاست...........
غزل گفتم به یاد چشم آهوت
قصیده گفتم از آن طره ی موت
دوبیتی ها ز هجرانت سرودم
رباعی ام نثار طاق ابروت............
دلتنگی......
اشک......
فاصله......
.
.
تعریفش فقط دو حرف است
(تـــــو)
در این فصل زیبای قاصدکها،،،،
با هر بادی که می وزد
با هر نسیم
بدان قاصدکی دلتنگ
از سوی من
روان به سوی توست.........
فکر نکنی در دل من لحظه ای یاد تو نیست
گوش کن,,نبض دلم,,زمزمه اش با تو یکیست......
گلها,,,,,,
زیباترین واژه های عشقند
هر روز,,دسته های یاس و نسترن
برایت میچینم
و تقدیم میکنم به تو
که خود,,,زیباترین واژه ی عشقی
از دور برایت گلی فرستادم
که نامش سلام
و بویش عطر دوستی
و پیامش غم دوری توست......
نازنینم......
وقتی (تو) نیستی
تمام دنیا هم که جمع باشند
انگار یک چیز دنیا کم است...!!
آنقدر کم که...
تمام هستی زیر سوال میرود!!!
کجای چهار فصل نام تو می گنجد....
رویش از توست,,,
بهار,,,بهانه,,,باران هم!
تو,,,فصل پنجم شاعرانه های منی.........
لحظه های خسته ام را بی نگاهت رنگ نیست...
در فضای قلب من جز یاد تو آهنگ نیست......
امروز....روز توست......
تمام گلهای زیبای دنیا را برایت میچینم...
دسته گلی میشود
شبیه تو...
برای تو...
.
.
.
عزیزترینم...
روزت مبارک...................
نه لبخندی
نه کلامی
نه صدایی..........
چقدر سوت و کور است این شهر
وقتی نباشی.................
تمام لحظات زندگیم
این روزها
پر شده از
غم
غصه
اندوه
آه.........
و دیگر هیچ............
آسمان ،ابریست....
بادها،پریشون....
ستاره ها ،کم نور....
تو نیستی،،
دل آسمون گرفته....
از پشت ابرها بیرون بیا،،،،ماه من.........
در سایه ی مهربانی تو،،
زیبا شده تمام هستی من
باشد به فدای یک نگاهت،،
عمر من و زندگانی من............
فرقی ندارد
چه ساعت ازشبانه روز باشد
چشمان زیبایت را که می بینم
خورشید در دلم طلوع میکند.........
غصه ام،،دیدار توست
دل فقط در یاد توست
شادی و عشق و امید
هدیه ی چشمان توست......
با تو هستم ای قلم !!!
شعرهایم را نوشتی
دست خوش
اشک هایم را کجا خواهی نوشت؟؟؟
هیچ جز یاد تو،،
روی دلاویزم نیست....
هیچ جز نام تو،،
حرف طرب انگیزم نیست....
عشق می ورزم و میسوزم و فریادم نه!
دوست می دارم و ......
دوست می دارم و ......
پرهیزم نیست.................
تو را انگار یک جا دیده بودم...
میان خواب و رویا دیده بودم.....
نگاهت همچو شبنم آشنا بود.....
گمانم بین گلها دیده بودم..............
ای رفته دل و جان به تمنای تو ما را...
بیگانه ز خود ساخته سودای تو ما را...
مستغرق عشق تو چنانیم که نباشد،،
با یاد رخ خوبت ای دوست،،
پروای تو ما را.....................
وقتی که میخندی,,,,,,
چشمهایت که هیچ
آسمان هم زیبا میشود.........
نمیدانم چشمانت با من چه میکند،،،
فقط وقتی که
به عمق چشمان زیبایت مینگرم
چنان دلم آرام می گیرد
که حس میکنم چقدر زیباست
فدا شدن برای چشمهایی که
تمام دنیاست........................
هوای این روزها را نمی خواهم
چیزی کم دارد
شبیه تو......
گر میان هر نگاهی
صوت غمگینی شنیدی
یاد کن از قلب بی تابی
که هر دم یاد توست......
شکفتن هیچ گلی
به زیبایی لبخند تو نیست
به همان زیبایی سوگند
شکفتن هیچ گلی
به زیبائی لبخند تو نیست
به همان زیبائی سوگند
هر ثانیه به یادتم................
ای که تو تمام وجودم هستی
این شعر را برای تو نوشتم
تا بخوانی و بدانی همه ی زندگیم هستی
نه قافیه دارد،نه ردیف
نه آهنگ دارد نه طنین
اینها همه حرف دلم بود ،همین!
شاید
بتوان بر دیده راه اشک را بست
یا
با غم دوری تو ساخت
و یک گوشه نشست
اما
نتوان
از تو رباعی نسرود
وقتی که
دل مملوء است از
شعر نگاه تو............
من هنوز نميدونم آقاي درخشانى اهل كجا هستن.به هرحال اميدوارم شيرازى باشن.چون شيرازيا كلّا آدماى بامعرفتى هستن.درضمن خودمم شيرازى ام...بهتون تبريك ميگم آقاى درخشانى.هرچى بيشتر ميگذره ماهرانه تر ازپيش بازى ميكنين.لطفا كسي رو پيدا كنيد و هرچه زودتر دل مادرتون رو شاد كنيد.تو يه كتاب خوندم متاسفانه آدم نميتونه هميشه كسيو كه عاشقش ميشه انتخاب كنه اما اميدوارم اين اتفاق واسه شما بيفته...
ميدونم احتمال اينكه نظراتمونو بخونيد كمه ولى به هرحال ما نااميد نميشيم...
بيش از پيش موفق باشيد...
پاسخ ها
در این دنیا نکردم من گناهی
فقط کردم به چشمانت نگاهی
اگر باشه نگاه من گناهی
مجازاتم بکن غیر از جدایی........
الان اومدی از شهرت تعریف کنی :/
جدی ۳۸ سالته اصلا بهت نمی خوره
پاسخ ها
ماشاا.. به تخته بزنین
تو سرتون بزنید
kheili azat khosham miad ba shakhsiat ba kelas ba vaghar herfei khosh lebas tamumi perfect oidvaram ye nafar ke liaghateto dare entekhab koni
پاسخ ها
با اشکی که از دوریت بر چهره دارم........
تو را تا صبح محشر دوست دارم.......
واااااااااى آقاى درخشانى تو سريال پژمان زيادى چاق شديداااااا ....!!!! ميدونم هيچى مثل غذاخوردن لذت نداره ولى لطفا يكم بيشتر مراقب اندامتون باشيد حيفه...
اميدوارم ناراحت نشيد!
پاسخ ها
ناراحت شدم بـــــــــــــــــد جورم ناراحت شدم دفعه اول و اخرت باشه از من ایراد میگیری ها......
آقای درخشانی عزیز هر جور هv شکل که باشند قشنگ و دوست داشتنی هستند حتی تو پژمان
واي اقاي درخشاني من عاشق كارهاي شمام!
پاسخ ها
خب چته حالا؟چرا مثل ذوق زده ها میمونی؟درست وایسا عقب حرفتو بزن
فقط این رو بگم که منم عاشقم
پاسخ ها
خب باش
چشمم روشن
اصلا بهتون نمیاد 38ساله باشید راستی چرا ازدواج نمیکنید
پاسخ ها
به تو چه حتما پول نداره جهاز بخره
اش رشته شما تو این وسط چی کاره یی به شما مونده حساب کتاب سام عزیزم رو ببری در ضمن نترس سام عزیزم از کلاسش معلومه یه جهاز نه کل یه دنیارو میخره.
برام خیلی جالب بود
برای سام آرزوی موفقیت دارم
پاسخ ها
با تو زیر بارانم.......
چتر برای چه؟
خیال که خیس نمیشود........
سام هم سن بابامی هنوز ازدواج نکردی در ضمن بابام یه سال ازت کوچیکتره پس کی میخوای زن بگیری سن بالای 30 بوه چتی غم نخوارم سر می اسپه بوه چتی غم نخوارم راستی اومدی شمال یه سری به ما بزن خوشحال میشیم فعلا بای.
پاسخ ها
ساکت شو بابا بابای تو جای بابای سام عزیزه حالت خوش نیست انگاری
در ضمن یه تو ربطی نداره زن بگیره یا نه هیچ وقت نمیگره تو برو حرف زدنتو یاد بگیر به همون بابات بچسب به سام عزیز چی کار داری سام هنوز بچه ست
کیانا اتفاقا من فکر میکنم بابا بزرگ این خانم جای اقای سام باشه
خانم ملیسا چرت نگو سام عزیز خیییلییی جووونه شما توهم زدی اساسی
خوب شد تو این توهم رو یاد گرفتی حرف دیگه ای بلد نیستی بزنی؟
عشق وچه بازی بیه چتی غم نخوارم چاکرشوکا
خدا شفا بده اما بعید میدونم اوضات بدجور وخیمه...
سام واقعا 38 سالته اصلا باورم نمیشه به هر حال ما هم خودتو دوست داریم هم فیلماتو ..........
پاسخ ها
هم جیبتو هم پولاتو هم حساب بانکیتو
اره همتون یکی هستین به خاطر پول به خیلی چیزا دست میزنید حتی الکی عاشق شدن اقای درخشانی عزیزم من میدونم کیا واقعا دوستون داره و کیا به خاطر پولتون من فقط عاشق شما هستم واسه همین با همه از کیانا بگیر تا اون یکی ها فرق دارم.
خب تو سام رو واسه چیچیش میخوای؟
معشوق سام گفتم که من اقای درخشانی رو فقط به خاطر خوش اخلاقی و شخصیتشون دوست دارم یعنی عاشقشم.
واسه یه چیزیش میخواد دیگه به تو چه
خب بخواه اگه به خواستن تو بود که تا حالا باید با نصف بازیگرا ازدواج میکردی
ای وای ببین تو چه خطایی افتادی مگه همه بازیگران سام درخشانی هستن که شما همچین صحبت میکنی..!
سامی جون من هم خودتو دوست دارم هم فیلماتو بیشتر خودتو دوست دارم و برات آرزوی موفقیت دارم و دوست دارم هر چی زودتر آرزوی مامانتو بر آورده کنی راستی ازدواج کردی یادت نره ما رو دعوت کن ...
پاسخ ها
بنویس با خط الماس رو تن نازک شیشه،که بدون نور چشمات شب من سحر نمیشه........
ما خزارو دعوت نمیکنیم...اره قربونش
اقاي درخشاني شما شبيه كسي هستي كه خيلي دوستم داشت امابه خاطر شرايط هر دومون اونو از خودم روندم اون حدود دوسال افسردگي گرفت از دور اب شدنش رو مي ديدم و مي سوختم خيلي دوستش داشتم اما نگذاشتم بفهمه هنوز هم عاشقشم اون خيلي عوض شده خيلي با خدا شده هر وقت شما رو مي بينم ناخود اگاه اشك تو چشمام جمع ميشه .به ياد عشقم
پاسخ ها
دعا میکنم که به عشقت برسی عزیزم غصه نخور
خیلی برام جالب بود اقای درخشان امیدوارم در کارتون موفق باشید.وبه همه ی ارزو هاتون برسید. دوستدار همیشگی شما اقلیما.
پاسخ ها
باش تا اموراتت بگذره
عاشق معرفتتمو لوطی گریت من میگم اگه لیلا جون"اوتادی" ازذواج نکرذن اونوبگیرواقعادخترباوقاریه.....
واقعاعاشقتم ودوست دارم تروخدا ازدواج نکن
پاسخ ها
واقعا دیوونتم و دوست دارم تو رو خدا ازدواج نکن
واقعا عشق منی عمر منی تو رو خدا ازدواج نکن
واقعا خل وچلتم گدای سر کوچتم تو رو خدا ازدواج نکن
واقعا بیچارتم بدبختتم تو رو خدا ازدواج نکن
واقعا اویزونتم و یه لنگه پاتم تو رو خدا ازدواج نکن
سلام اقای سام درخشانی من واقعاخودتون و مادرتون و فیلماتونو دوست دارم.مخصوصا سریال پزمان را که واقعا توش میدرخشیدید.راستی در فیلم مسیر روشن هم که ستاره شناس شدید.امیدوارم همیشه%20در کارهاتون موفق باشید و به ارزوهاتون برسید من رومینا12ساله هستم و خیلی دوستتون دارم
پاسخ ها
فسقلی پس 80 درصد بقیه چی ؟ حتما در خوردن و خوابیدن موفق باشند
سامی جون لطفا بیا منو بگیر قول میدم عروس خوبی برای مامانت باشم تازه کارای خونشم میکنم اب حوضم براش میکشم البته من کوزت نیستم ها من جمیله خاتونم
اگه منو نگیری خودکشی میکنم مطمينم اگه ببینی عاشقم میشی
پاسخ ها
به همین خیال باش شما لیاقت سام عزیزو ندارید
کیانا خانم لابد تو لیاقت سام رو داری خوب بد بخت دوسش داره هر کی یک آرزویی داره
لابد تو لیاقت سام رو داری . خوب بدبخت دوسش داره دیگه هر کی یه آرزوی داره
اولا خیلی هم خوشبختم که عاشق گوهری مث سام عزیز شدم شما بدیخت که چه عرض کنم مفلسی
دوما آرزوی بر جوانان عیب میتونه نباشه اما بعدا داغش تو دل خودشون میمونه از ما گفتن بود
سوما شما اصلا در حد صحبت لیاقت من نیستی
خب بگیرش دیگه بچه مردم کشت خودشو
این طورکه گفتی فکرکنم که مردباشی مگه نه عاشق
کیانا خانم کی با تو بود من به تو گفتم که اون خانم عاشق سام بد بخت دوسش داره . کیانا خیلی خودت رو تحویل میگیریا
همین که گفتم سام فقط با جمیله خاتون باید ازدواج کنه اصلا اسمامونم چقدر بهم میاد sg دیگه هم در این مورد کسی بحث نکنه
پاسخ ها
برو بابا حالت خوش نیست چرت میگی
حیف سام عزیز برو با یکی مث خودت وصلت کن
از اسمت معلومه چقد خوشگلی...خززززززززززززززز ههههههههههههههه
به همین خیال باشین واقعا چه اعتماد به نفسی. آبرو رو بردین
سام عزیزم هر کسی لایق دوست داشتنت ندون چون
عشق های امروزی بی نام قابل انتقال به غیر و معاف از احساس می باشند
ولی من واقعا دوستت دارم باور کن
پاسخ ها
واقعا که تو آبروی هر چی دختره بردی
اتفاقا بر عکس میخوام آبروی هر چی عاشقه بخرم
تو این دوره زمونه ی نامرد که همین امثال شما ها عیار عاشقی رو پایین اوردید
نه تنها درک ندارید بلکه با افکار پوسیدتون مانع هم میشید
نه درمانی نه دردی کلا شما ول معطلی
عشق رو تعریف کردی یا قانون سوم نیوتون رو گفتی
کیانا خانوم اعتماد به نفس من از تو خیلی بالاتره در ضمن اونی که مثل منه بیشتر شبیه توئه واسه همین گذاشتمش برای تو
پاسخ ها
نه بابا !
اونی که تو زیاد داری اعتماد بنفس نسیت رو عزیز
منم از تو پروتر خوب بلدم روتو کم کنم
در ضمن اونی که مث تو اصلا وجود نداره چون علاوه بر رو توهم تم خیلی زیاده
ایشالا خوب میشی اولی رو که من خوبش میکنم یعنی کمش میکنم دومی هم خودت باید به خودت باید کمک کنی خاتون :))))
سامی جون برای خودمه ]ون عشقم واقعیه افتاد خاتون
سام عزیز سلام-امیدوارم در تمام مراحل زندگیت موفق باشی وجا داره تشکر کنم بخاطر بازی قشنگت در سریال پژمان-درضمن زیادهم به توهمات این دو بزرگوار کیانا و خاتون گوش نده مجرد بمونی بهتره بای.
پاسخ ها
نیازی نکرده شما به سام عزیز بگی چی کار کنه خودش شعور داره و احساس ازنوع قشنگش
من قبل از شما گفتم ازدواج نکنه با این دخترای این دوره زمونه خیلی بهتره مجردی رو عشق است تو پست دیگه البته
ولی استثنا هم داریم ازدواج با اونی که خیلی دوسش داره اصلا اشتباه نیست بلکه خیلی هم خوبه حال و هواش عوض میشه این فقط یه پیشنهاده و توصیه است همین
تو توهم نزن توهم دیگران پیشکش
خاتون توهم داره قطعا ولی من فقط علاقه دارم البته درکش برای کوچه علی چپ ها و قلب های عاری از عشق و در حسرت عشق شاید سخت باشه
ولی برای سام عزیز نه
برای رئیس سام درخشانی عزیز و دوست داشتنی :
از همه دنیا میشه دل برید ُ
تموم زندگی رو به آتیش کشید
تنها تورو داشت و به لحظه خو کرد
دست تمام زندگی رو رو کرد
مثل دوباره بودنای تازه
یه حس خوب کشف حل راز ِ
سرخوش لبخند خدای خوبم
تازگی ِ طلوع بی فروغم
من ... نه می خوام ، نه می تونم تورو از یاد ببرم
با تو هرلحظه به لحظه خوبم وعاشق ترم
تو پر و بال منی نازنین حال منی
باتو حتی می تونم بی بال و پر هم بپرم
تلخی روز و روزگار تارُ
خم نشدن تو فصل بی بهارُ
باتو فقط میشه که ساده طی کرد
گــَلـّه ی بی مغز ِ حسود ُ هــِی کرد
شعر و شعور و شب پر ترانه
خنده ی بی منت و بهانه
تنها توی نگاته تو صدا کرد
باتو فقط میشه ادعا کرد
اولا جمیله خاتون نه خاتون ثانیا اینکه سامی جون انقدر بد سلیقه نیست که بیاد دختری مثل تو رو بگیره ثالثا اینکه بدجور سرت خورده به در و دیوار از توهم هم یه چیزی اون ور تر زدی
پاسخ ها
نه دیگه داری تقلب میکنی توهمو من تشخیص دادم تو داری :)
جای سلیقه ی سام عزیز نظر نده
من هیچی کم ندارم
همین که فکر میکنی هیچی کم نداری معلومه که خیلی کم داری پس تشخیصتم به درد عمت میخوره سلیقه سامی جون رو هم ادم ندونه حداقل از سکنات جناب عالی اینو میفهمه که همچین دختری مثل تو رو هیچ وقت قبول نداره
پاسخ ها
نه نه اشتباه نکن همین که تو سف و سخت دنبال منی بعنی همه چیز تموم هستم
در ضمن دیگه حوصله و وقت جر و بحث با تو رو ندارم بای
همتون بی کلاسید واقعا براتون متاسفم
پاسخ ها
مگه توکلاس چندی که ما بی کلاسیم
اول تو به من گیر دادی منم تا کسی رو سر جاش ننشونم کوتاه نمیام فقط به این علت بود که باهات بحث میکردم وگرنه به خاطر سکنات و شخصیتت والایت نبود الانم میبینم که کم اوردی خوب دیگه برو پی کارت و دیگه هم پاتو از گلیمت درازتر نکن تا اینجور ضایع نشی بای
پاسخ ها
یاد گرفتم با نادون جماعت بحث نکنم اینم ار شخصیت والایی منه
تو بیکاری من نیستم
برو خداروشکر دلم برات سوخت و بیش از این باهات بحث نمیکنم چون دلم برات میسوزه بیشتر از این ضایعی شی تا همین جا یادگاری خوبی برات شد
من به هرکی مث تو از توهم زیاد رنج میبره یه سوزن زدم نه فقط به تو افتاد خاتون
در ضمن اسمت از نظر آوایی به داوود و همایون میاد خاتون نه سام عزیز
به زودی هم با سام عزیز صحبت میکنم یه کادوی گرون قیمت هم براش خریدم چون قیمتش بالاست تو از پسش برنمیای
حالا تا بیش از این نیاز به آب یخ و پماد سوختگی پیدا نکردی برو رد کارت جوجو
راستی یاد بگیر پاتو قد قد و قواره کوتوله ی خودت دراز کنی نه در حد سام عزیز زیادی برات بزرگه میترسم گیر کنه تو گلوت
خوش باش با دوز بالای توهمت
سلام به سام عزیز بنظر من به نظرات دیگران توجه نکن
پاسخ ها
نه نظرم عوض شد بنظر من به نظرات دیگران توجه کن نظراتشون خیلی باحاله
لطفا به نظرات منم توجه کنید کمبود محبت پیدا کردم از بس بهم بی توجهی شد
یاد گرفتی با نادون جماعت بحث نکنی یاد گرفتی با ادم های سطح بالا و درست و حسابی بحث کنی وگر نه تاحالا انقدر با من بحث نمی کردی و اینم از بیکاری زیادته که یکسره پای اینترنتی حداقل یا درستو ادامه می دادی یا شوهر می کردی که نه اینقدر بیکار باشی نه اینقدر دنبال شوهر بگردی دلتم واسه خودت سوخته نه واسه من چون دیگه عرضه نداری به بحث ادامه بدی این پمادها رو هم که از دارو خونه خریدی به درد یه جای خودت می خوره پس واسه خودت نگه دار در مورد اسمتم بگم که به هر اسمی می خوره غیر از سام پس حداقل تو فکر این یکی نباش برو دنبال یه کیا بیا بگرد در ضمن بی اجازه ی مامانت اون چندرغاز ته قلکتو بر ندار واسه پسر مردم کادو بخر زشته دختر باید سنگین رنگین باشه و همچنین اینکه من با 182 سانت قد اگه کوتوله ام پس تو........هستی البته ببخشیدها پس حداقل من یه قدم از تو جلوترم و در اخر اینکه شما دوز توهمت بالا هست که فکر کردی میتونی از پس من بر بیای بازم دوستانه بهت میگم که خودتو جلوی پسر مردم ضایع نکن چون اون بهت نگاهم نمیکنه خیلی خیلی خوش باشی بای
پاسخ ها
از کی تا حالا جواب دادن به تو عرضه میخواد واژه ی عرضه رو خراب کردی رفت
برای جواب دادن به تو عرضه لازم نیست زنگ تفریح واسه من
میشه خواهشا برای من درس اخلاق نیای
کادو دادن کجاش سبکه ؟ خیلیم قشنگه
بی احساس بی ذوق
سبک به تو میگن یه دور اون کامنت مسخرتو بخون ازش رسما خواستگاری کردی با اون ادبیات داغونت بعد....
برو اول خودتو درست کن یه نگاه به خودت بنداز
خوبه معنی سنگین و رنگین هم فهمیدیم
یه توصیه دیگه شما اول برو ادبیادت صحبت با یه جنتلمن مث سام عزیز و یاد بگیر بعد اظهار نظر کن
آی کیو ی پایین هم که داری علاوه بر سبک بودن و حسادت ورزیدن
منظورم از قد و قواره اندازه ی آرزوهات بود آی کیو
بنده جسابی بانکی هم ندارم چون فرت فرت پول خرج میکنم اهل پس انداز نیستم قلک اختراع شده واسه تو نه من
نگاه سام عزیز سخت میشه بدست اورد اما من از سختی ها واهمه ندارم منم سخت به کسی نگاه میکنم
سلام نمیدونم چراشماهاایقده سرسام جروبحث میکنیدب هرحال اینوبگم ک این دنیا هیچ ارزشی نداره بهتره بفکرآخرت خودتون باشید
پاسخ ها
حاج خانم سام عزیز ارزشش بیشتر از این حرفاست
دنیا فدای یه تار موی سام عزیز
سام عزیز اندازه یه دنیا حتی بیشتر ارزش داره
اینقدری ارزش داره که حتی من بخاطرش بمیرم
افتاد
از اونجایی جواب دادن به من عرضه میخواد که دو روز میشینی فکر میکنی ببینی باید چی بگی که مثلا حرص منو دربیاری و خودتو برنده نشون بدی نه جانم زنگ تفریحم واست نیست زنگ اعصاب خردیه واست چون مشخصه که این حرفها رو با اعصاب درب و داغون داری میگی حالا انقدر حرص نخور زود پیر میشی دیگه کلا میمونی رو دست مامان بابات اون وقت دیگه سام که چه عرض کنم بقال سر کوچتونم نمیاد بگیردت در ضمن کادو دادن به گفته خودت خیلی خوبه پس از این به بعد از اونجایی که خیلی با احساس و با ذوق هستی بهت توصیه میکنم که علاوه بر بقال به قصاب و نجار و سوفور محلتونم کادو بده بلکه بالاخره بختت باز شه و به نظرم اون کادوتو که از مغازه تاناکورا خریدی برو بده به همون بقال سر کوچتون تا شاید دلش به رحم بیاد قبل از اینکه کاملا بترشی بیاد بگیردت و همچنین ادم بشینه تو خونه از طریق اینترنت چهار تا جمله تایپ کنه که ظاهرا پر از غلط پولوتم باشه بهتر از اینه که بره مثل خودشیرینها یه کادو بگیره دستش بره به طرف التماس کنه که بیا اینو از من قبول کن و تو رو خدا یه ذره یه نیم نگاهی هم به من بکن تا ارزو به دل از دنیا نرم اره عزیزم ادم تو خونش باشه و از طرف خواستگاری کنه بهتره تا مثل دختر قرتی های سبک بره رودر روی طرف بایسته و بهش التماس کنه حداقل خواستگاری کردن از التماس کردن و ضایع شدن بهتره نکته جالب اینجاست که فکر میکنی من دارم به یه دختر سبک و جلف حسادت میکنم اینم از ای کیو بالای خودت و همچنین اونایی که فرت و فرت - البته با ادبیات سطح پایین خودت دارم باهات حرف میزنم - پول خرج میکنند حتما حساب بانکی دارند چون اهل این مدل پول خرج کردنها نیستی این چیزها رو هم نمیدونی دیگه به زور از مامان بابات پول نگیر گناه دارند بندگان خدا و اینکه به قول خودت نگاه که چه عرض کنم نیم نگاه سام عزیز را خیلی سخت نه خیلی خیلی سخت میتونی به دست بیاری البته اونم برای چند ثانیه تازه اونم شاید اون جمله اخرت رو هم دیگه تکرار نکن چون همه فهمیدند که این یکی اصلا در حد و اندازت نیست بازم بهت میگم انقدر حرص و جوش نخور برات خوب نیست یه دفعه دیدی..........خیلی خیلی خوش باشی با افکار بالاتر از توهمت باااااااااااااااای
پاسخ ها
ایول عزیزم راست میگی جمیله جون این کیانا هم خیلی خودشه تو اون اوج احساس میکنه والا راستش دلم براش سوخت بیچاره
اقای درخشانی عزیز حالا ذهن من به این مشغوله که اونایی که میگن دوستون داریم عاشقتونیم اگه جای من بودن در مقابل حس های من به شما چی میکردن اونا باید عاشق شدن به شما رو از من یاد بگیرن
پاسخ ها
از شما هر چی میشه یاد گرفت جز عشق
برو بابا
سام عزیز تو ذره دره وجود من ساعتی و ثانیه ای بدون یادش نفس نمیکشم
دلی که برای سام عزیز نباشه دل نیست
در ضمن خانم نازنین اینم داشته باش
عاشقی مقدرو هر عیاش نیست .....
بابا کیانا بی خیال سام درخشانی تا اینا هستن به تو نمیرسه یکی هم شنیده بودم خنگی ولی فکر نمیکردم تو این حد باشی اخه مگه این فش ها رو به دختر میدن واقعا که خیلی خندیدم هه هه هه دختر زشته اگه بلد نیستی چیزی بنویسی چرا ابروریزی میکنی برو بلد شو بعد بیا کامنت بذار
انقدر فک نزنید ندید بدیدا حالا این سام کی هست که انقدر براش خودزنی میکنید اگه منو ببینید پس چی میگید ادم ندیده ها انقدر طرفو گندش میکنید که فکر میکنه کی هست
پاسخ ها
آقای محترم در مورد سام عزیز درست صحبت کن لطفا
یعنی چی مگه کی هست ؟
خیلیییییه
سوپر استار بی همتاست با اخلاق و مهربون و مردمی و هنرمند و عزیز دل و محبوب دل هاست
دیگه چی باید باشه ؟
از همه سره
من ندید بدید نیستم من کشته مرده ی سام عزیز هستم
پسر هم زیاد تو زندگی سبز شده و دیدم و لی سام عزیز یه چیز دیگه هست
ایول اقا کیارش حرف دلمو زدی
در ضمن شما اول ادب صحبت با لیدی رو یاد بگیر بعد نظر بده
حالا میبنی کی کی هستو کی هیچی نیست
فرق خودتو با سام عزیز ببین ایشون بسیار مودب و با اخلاق هستند
کلا آیه ی حسن و ملاحت هستند سام درخشانی عزیز
در ضمن اینقدر رئیس سام درخشانی عزیز خیییلییییه و خیییییلیییی خواستنیه تو مغز کوچیک شما ها جا نمیشه این خیلیها
بایدم اینجوری بگید قد درک خودتون
درووود بر سام درخشانی عزیز یگانه پسر خوشتیپ دنیا
نه بابا خیلی از خودت بزرگتر صحبت میکنی تو هر چه قدر هم با کلاس و handsame باشی به عشق من سام عزیزم نمیرسی حرف زدنتونو بلد باشین اقا.
"تقدیم به رئیس سام عزیزم"
رو به روی پـــنجره ی چشمانت چادر مــی زنم ...
بی تفــاوت به همه ،
زندگی ام را پهـــن می کنم روی سنگ فرش های خیابان !
حـــالا
یقــین دارم
کاری ندارم جـــز ...
♥ دوست داشتن تو ... ♥
پاسخ ها
اره تو فقط در همین حدی که بری روبروی خونه سام چادر بزنی و روی زمین ولو شی تا اگه تصادفا از کنارت رد شد یه پولی بندازه جلوی پات تا حداقل از گشنگی نمیری
خب مغز فندقی و روح خشک و بی احساس شما کنایه و استعاره های ادبی و عاشقانه رو نمیفهمه
بیشتر از این نمیشه از شما توقع داشت
بنده خداروشکر وضعم خوبه هر کی سرو وضع منو میبینه میگه تو چقدر به خودت میرسی
برو بیچاره به فکر خودت باش
اتفاقا سعادت شه ایشونو ببینم میگه چه لیدی با کلاسی
نمردیم و معنی کنایه و استعاره ادبی رو هم فهمیدیم کسی که انقدر بی ادب که حرف زدن عادیش با لیچار و دری وریه چی از ادب و شعور میفهمه اگه به سر و وضع که شک نکن من از تو خیلی خیلی خوش تیپ تر و با کلاس ترم تازه چقدرم داره سر سامی جون منتم میذاره فکر کرده سام ندید بدیده مطمئن باش سامی جون نیازی به تیپ و قیافه همسر ایندش نداره اون فهم و شعور همسرش براش مهمه پس دیگه خودتو قاطی ادم بزرگها نکن
مطمئن باش همین جور نادون هم از دنیا میری
چون خیلی چیزا مونده بفهمی و نمیفهمی
در ضمن اگر تو حالیت بود و بزرگ بودی که از حسادت نمی سوختی برای من کامنت بذاری
پس میبینی من زودتر وجود کوچیک تور کشف کردم
هی کم میاری مغلطه نکن
تو اینقدر بی شعوری که ادبیات حالیت نیست یه چیز بی ریط نسبت میدی منم مث خودت جوابتو دادم
به قیافه کلاس باشه تو به گرد منم نمیرسی
زیادی حرف نزن و ننویس میفتی سکته میکنی
بذار سام عزیز خودش فاکتورهای همسر یابی شو داشته باشه جای ایشون نظر نده اصلا بهت نمیاد
عقده ی شعور و بزرگ بودن
راستی یه لیوان آی یخ هم فراموشت نشه هر چند یه تانکر آب یخ نیاز داری
نیاز ی نیست من خودمو بزرگ بدونم دیگران منو بزرگ میدونند بزرگ به دنیا اومدم
مث تو وجودم به حسادت آغشته نیست
انتظار نداشته باش با کسی که لیاقتش لیچار هست مث یه لیدی حرف بزنم
حالا برو جوجو به درس و مشقت برس
بیشین بابا چرت نگو
نشستم دیگه دارم نسکافه هم میخورم
پ نه پ به احترام تو داغون ایستادم
هر وقت اون جوشونده گیاهیتو کوفت کردی زود بدو برو دنبال درس و مشقت کوچولو تا مامانت نیومده دعوات کنه بدو برو بدوووو
من سام رو دوست دارم ولی بیشتر به خاطر بازی خوبش نه چهرش چون به نظرم جزییات چهرش زیاد قشنگ نیست فقط چشماش قشنگه ولی کلا دوست داشتنی و جذابه
پاسخ ها
شما آناتومی چهره بلد نیستی نظر نده
جزییات چهرش عالیه عالی
اره تو بلدی کیانا اگه بلد بوذی انقدر اویزون این عتیقه نبودی یه کم چشماتو باز میکردی ادمهای خوش قیافه و جنتلمن دور و برتو با این اقا مقایسه میکردی میدیدی که بهتر از این اقا فت و فراوونه
کیانا واقعا که ادم ندیده ای یعنی قیافه قشنگ تر از سام تا حالا تو عمرت ندیدی پس به قول دوستمون معلومه خیلی ندید بدیدی
خب هر شخصی یه نظری داره ولی من بار ها و بار ها گفتم الانم میگم سام واقعا خیلی handsame هستش.
رونیا و ترانه یه نفرن
نخیر سامی جون از همه قشنگ تره
هیشکی به سام نمیرسه
سام بینظیره خوش قیافه و جنتلمن کلی هم فدایی داره .یکیش خود من
خانم رونیا اولا درست و مودبانه در مورد سام عزیز صحبت کن سام عزیز به گوهر ناب و گرانبهاست عتیقه خودتی
اگر هم آداب صحبت بلد نیستی مودبانه سکوت کن
من اصلا نمیخوام کسی دیگه ای رو ببینم
فقط سام عزیز
در ضمن خانم ترانه نه والا قشنگ تر از سام عزیز ندیدم م نمیخوام ببینم ایشون یه دونه است تکههه دومی نداره
شما دیدی ؟ محاله !
سام عزیز یه دونه است ندید بدید نیستم کشته مردشم
حرف دهنتو بفهم رونیا شایدم همون کیارش باشی عتیقه خودتی داغون
سامی جون ماهه کور شه هر کی نمیتونه ببینش
باور کنید این رونیا و ترانه همون کیارشن دارن میترکن
نازنین جان handsome
اینطوریه
کاربر جان خانم معلم ببخشید اشتباه چاپی شدش
بنده یه نفرم یعنی اگه چند نفر این وسط بر عکس نظرات شما نظر دادند پس حتما همشون یکی اند واقعا که چه هوش سرشاری و چه نبوغی
همه این کاربرها هم یک نفرند از من داشته باشید
خب من یه نفرم دیگه پس چند نفرم
ولی شک ندارم رونیا و ترانه یک نفرن
آی گفتی این رونیا اینقدر خنگه فک میکنه ما هم مث خودش خنگیم دور از جونمون
بیچاره خودش از خودش حمایت میکنه
اینجا اینطوری میکنه لینقدر تابلوست ببین تو زندگی واقعیش چقدر ترحم انگیزه
کیانا تو دیگه حرف نزن که از ای کیو یه چیزم اون ور تر زدی پاچه خوار بی کلاس در ضمن بیسوادم که هستی فینگیلی
رونیا خانم ببخشید من شما رو با اون خانم ارمیتا اشتباه گرفتم و اشتباه او کامنتو برای شما گذاشتم
رسما عذر خواهی میکنم ببخشید
فقط یه چیزی پاچه خوار نیستم در وصف کمالات و سجایای اخلاقی معشوقم گفتم در ادبیات شما این پاچه خواریست ؟
تعریف از آدم تعریفی مث سام عزیز از نظر شما پاچه خواریه ؟ نه خانم محبته
برعکس همه جوره سام خوشکله ناراحت نشی حتی ازتوخانومی
هر کی چشم دیدن داداش سامی گل منو نداره لطفا به اینجا وارد نشه فقط دوستداران داداش سامی حق ورود به اینجا رو دارند شیر فهممممم؟
ایول آقای کیارش کاملاباشما موافقم
اهای kiana خانم خودت به دیگران میگی حرف زدنتو بلد باش خودت بلد نیستی من حوصله ی حرف زدن با ادمایی مثل تو رو ندارم هر کسی هم میتونه عاشق سام عزیز باشه این به شما ربطز نداره
پاسخ ها
آره می بینم حوصله نداری که جوابمو نوشتی نه
خب حرف حقو زدم چرا بوی سوختگی داره میاد
کیانا منظور دوست خوبمون اینه که بیشتر از این ارزششو نداری که بخواد برات وقت بذاره
واقعا که کیانا یکم از این خانم نازنین که کاملا تابلو چطوری ازته دل عاشق سام هستش درس عبرت بگیر ببین چه قدر مهربون و باادب هستش.
تا حالا که این پیج داشت خاک میخورد تا من نظر دادم حسودا پیدا شون شد
ببین ای مگس عرصه ی سمیرغ نه جولانگه توست
یک بار گفتم کر و کور تشریف دارید
شما لاز نیست جای سام عزیز نظر بدی خیلی هنر داری جای خودت نظر بده
خیلی تابلوست همه تون یکی هستید
نازین اینقدر بدبخت شدی خودت برای خودت کامنت میذاری
بیچاره ها فک کردید سام عزیز بیکاره بیاد چرتای شما رو با اون چشمای خوشگلش بخونه
که دارید خودتون لوس میبکنید براش چقدر حقیرید
من کیانا هستم به خودم افتحا ر میکنم
شما ها خیلی چیزا باید از من یادبگیرید ولی خب لایق تون نمیبینم و لیاقت ندارید
کیانا چی میگی مثل اینکه خیلی دوست داری از خودت حرف دراری اولا من اصلا این شادیو نمیشناسم کی هستش ازشم راجب حرفاش تشکر میکنم ثانیا حسودی نکن ثالثا ترجیح میدم خودمه از یه ارتفاع بالا بندازم پایین ولی از شما هم چیزی یاد نگیرم در ضمن اصلا شما چرا به من گیر دادی بابا دست از سرم بردار.
خانم بی کلاس بی فرهنگ چشم و ابرو ندیده ما خیلی زودتر از شما اینجا پلاس بودیم فکر کردی فقط خودت بیکار و بی عاری هه هه هه
ببخشید کاربر جان دقیقا حرفات به من بود یا من اشتباه متوجه شدم
نه عزیزم با شما نبودم شما دختر خوبی هستی با اون کیانای .........بودم
کاربر بی فرهنگی بی کلاسی که مدال افتخارش قبلا به سینه شما چسبیده به ما نمیرسه خیالت راحت ولی از من خیلی چیزا به تو میرسه مث رو کم کردن
بیکاری که عیب نیست بی عار بودن مث شما عیبه
در ضمن اگر به اکثر ساعتای کامنتای من دقت کرده باشی بنده فقط ظهر و آخر شب میام
چون حمایت سام عزیز در محیط مجازی بخشی از وظیفم و تحت هر شرابطی میام حتی کار داشته باشم
میبنی من برنامه دارم و درست و با فکر میرم جلو نه مث شما ها
اگر علایق و وظیفه جز بیکاری محسوب میشه پس بد به حال شما و خوش به حال خودمه
اخی نازی دیدم چه جوری روی بقیه رو کم کردی اگه راست میگی همونجوری هم روی منو کم کن
کاربر جون این از خوبی خودتونه عزیزم شما لطف دارید معلوم بودش الانم مثل روز اشکار شد شما هم یه ادم حسابی کلی با شعور با فرهنگی هستی مثل بعضی ها که دیگه اسمشون لازم نیست.نیستی
با همون جواب کمت کردم دیگه صفر شدی رفت چیتو دیگه کم کنم نابود شدی
دیدی بلد نیستی حواب بدی
جواب دادن شما ها توام با بی ادبی من که مث شما ها نیستم بی ادبی برا ی همه راحته
آخی بیچاره نازنین بابا از این بچه تعریف کنید بس که تو سر ی خورده از جامعه و زند گی و سام عزیز عقده ی تعریف شده هاهاها
حالا چی شده کیانا خانوم شما چرا میپری تو این وسط مثل اینکه زخم داری
اگه تو با این همه بی ادبیت با ادبی پس وقتی بخوای بی ادب بشی دیگه چی میخوای بگی پس حرف از ادب نزن که اصلا بهت نمیاد در ضمن خودت فکر میکنی که داری جوابهای دندون شکن میدی و بقیه رو به خیال خودت صفر میکنی عیبی نداره ارزو بر نوجوانان عیب نیست پس بهت ثابت شد که به خاطر ادب و نزاکت نیست که نمیخوای جواب بدی به خاطر اینه که بلد نیستی جواب بدی فقط بازم میگم به اعصاب خودت مسلط باش ها ها ها هاااااااااااااااااااااااااااااااا
پس منو ببینید چچچچچچچییییییییییی میگید
پاسخ ها
میگیم تو خود سامی داری رد گم میکنی
kiana خانم عاشقی به اون معنی نیست که به خاطره خودخواهی خودت نخوای سام عریز خوشبخت باشه اگه واقعا ذره هم عاشقش بودی میخواستی که سامی جون عزیز هر کسی رو که خودش انتخاب میکنه بکنه خوشبخت باشه حالا به چای اینکه بیای به من فش های زشت بدی یکم خودتو جمع و جور کن به خاطر خودت میگم اگه هم بی شخضیتی حداقل خودتو همچین نشون نده اقای درخشانی دلم نفسم کل دنیام اگه قرار باشه خوشبخت شی باش فقط میخوام اون فردی که وارد زندگیت می کنی لایق تو باشه تا تو هیچ موقع ناراحت نشی من با وجود تو زنده هستم
پاسخ ها
آخی حالا نه اینکه تو پیشگو هستی و خوشبختی دیگرانو تو فال قهوشون میبنی
نه من مث شما ها نیستم هیچکس جز خودم لیاقت سام عزیز رو نداره شاید خوشبختیش با من تکمیل شه تو مشکلی داری
در ضمن من جمع و جورم این شمایی که زیادی نافرم تشریف داری
در عشق ورزیدن ذره ای تردید نمیکنم
خود سام عزیز هم گفته بهترین هنر، هنر عشق ورزیدن است
افتاد
کیانا سام درخشانی عزیزم عمرا به تو دختر بی شخصیت که فقط بد دهنی بلدی نگاه هم نمی کنه لیاقت سام و نداری برو پی کارت
پاسخ ها
به همین خیال باش
تا کور شود هر آنکه نتوان دید
تو نگران شخصیت خودت باش بی شعور
با هر کسی در حد شخصیت خودش صحبت میکنم
تو کوته فکر حسود یاد بگیر با مغز کوچیکت در جایگاه کوچیک حرف بزنی نه در جایگاه بزرگان مث سام عزیز
ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست ....
کاربر جان واقعا حرف دلمو زدی راستش من اصلا اهل بد گفتن و دل شکستن نیستم تا اون جایی هم که میتونم خودمو نگه میدارم ولی هر چیزی هم یه حدی داره. اگه این کیانا خانموم فکر کرده واقعا سام عزیزمو بیشتر از من عاشقشه کور خونده والا میدونست که سامی جون به ارزش مادی کادو اهمیت نمیده بلکه بالعکس به ارزش معنوی اهمیت میده همچینم نمیومد بگه من کادو گرونی واسه سام گرفتم مثل اینکه یه چیزی هم بدهکار شدیم
خانم نازنین بنده نگفتم ایشون در قید مادیات هستنند سام عزیز خداروشکر وضعش خوبه نیازی نداره
ولی وقتی کادو میدم دوست دارم یه چیزی بدم که گرون باشه هر چند ارزش یه تار موی سام عزیزم هم اون کادوی گرون نداره ولی خب من با کادو شخصیت خودم و ارزش طرف مقابل میرسونم
هدیه دادن به رسم یادگاری و یه پیام برای دوست داشتنه
فک نمیکنم اینا چیزای خیلی سختی باشه
باسلام لطفا به سایت کانون فرهنگی وهنری امام موسی کاظم مشراگه سربزنید ونظربدهید
وای خداییش خیلی خوشگله و جذابه مرد به زیبایی سام ندیدم هر کی ام میگه خوب و جذاب نیست از حسادتش خودش زشته نمیتونه خوش بر و رو بودن سامی جونو ببینه
ASHEGHESHAM
بازیشم که حرف نداره همه چی تمومه
واقعا خدا برای خلقت سامی جون خیلی وقت گذاشته که به این زیبایی شده . ممنون خدا جون.
پاسخ ها
حالا انقدر ذوق مرگ نشو چی به تو میرسه؟
ایشالله به سلامتی خوشبخت بشی
پاسخ ها
با کی ؟ چرا؟ به چه دلیل ؟کی؟ برای چی میگی خوشبخت بشه؟ مگه قراره اتفاقی بیفته؟اصلا نکنه اتفاقی افتاده؟واااااااااای خدای من ما جا موندیم کیانــــــــــــــــــــــــــا بدو که مرغ از قفس پرید........
راستی سام عزیز منم مث خودت چشمای قشنگی دارم یعنی از بچگی بهم میگفتند چشمات خیییلیی قشنگه همین طور در مدرسه و دبیرستان
الیته به پای قشنگی و گیرایی چشمای شما نازنینم نمیرسه قطره در مقابل دریاست
سام عزیز من کاری به حرف دیگران ندارم از کسی هم چیزی به دل نمیگرم اونا خودشون گیرند
من توکلم به خداست
خدای بزرگی که عشق تو عزیز در دلم زنده کرد پشت منه با منه حسش میکنم
تا خدا رو دارم غم نداره خودم میسپارم به خودش خدا از دلم از عشق پاکم و از نیتم آگاه مطمئنم کمک میکنه عشق من یه جایی تو وجود قشنگ تو پیدا کنه
دوست دارم مردنم برای تو باشه
سام عزیز میدونستی از همون بچگیت خیلییییی دلبر و ناز بودی پسر بچه به قشنگی تو ندیده بودم چقدر معصوم بودی و هستی
پاسخ ها
از بس که بی سلیقه بودن
حالا تو نسوز زیر خاکی
فعلا که اونی که داره این وسط بالا پایین میپره و جز و ولز میزنه تویی
کیانا من نخواستم ناراحتت کنم همون طور که چندید بار گفتم ادمی نیستم که دل کسی رو بشکنم ولی تو هم خودتو جای من بزار ببین واقعا ارزششو داشت برگردی بهم توهین کنی خلاصه نخواستم از دست من یعنی کسی رو که تا حالا ندیدی شاکی باشی ولی اینو بگم من از عشق ورزیدن به سام عزیزم یعنی کل دنیام نفسم عشقم دست بردار نیستم و به هر جنگی هم اخرتش هم حتی اگه مرگ باشه تا اون جایی که بره میرم راستش کیانا حرفو از دهنم گرفت ففط از خدا میخوام مرگم به خاطر تو باشه هر جطور که میخواد باشه واسم مهم نیست BENIM ASKIM PAZARA KADAR DEYIL MEZARA KADAR SENI TUM VARLIMLA SEVIYORUM
پاسخ ها
نازنین جان این همه مهربان نباش این ادما که ارزش ندارن تو این دنیا دیگه ادم مهربونی پیدا نمیشه ولی میبینیم هنوز همچین ادمایی مثل تو وجود داره.
آخه نازنین تو چطوری میتونی انقدر خوب و مهربون باشی من که موندم که یه آدم چقدر میتونه خوب باشه واقعا من که پیش تو کم آوردم واقعا این عشقی که من دارم پیش عشق تو هیچه، مثل مغزم پوچه،تو رو خدا منو ببخش ،منو ببخش اگه پیش تو از عشق حرف زدم منو ببخخخخخخخخش
کیانا داری شوخی میکنی فکر نکن همچین شوخی ها رو بخورم کیانا هیچ موقع اینجوری صحبت نمیکنه هیچ موقع از غرورش دست برنمیداره هیچ ادمی نمیتونه یه دفعه عوض باشه فکر کنم این کسی که این کامنتو گذاشته خواسته بین منو کیانا رو درست کنه.
نه شوخی نمی کنم تو فقط منو ببخخخخششش،کاری به این کارها نداشته باش فقط ببخخخخخخخخخخخخخخخششششششششششششش
نازنین بزرگوار بازم میگم منه آویزون بی شخصیت که لنگه ی خودتمو ببخششششش
منم کشته مرده سامم ولی اگه سام بخواد با همه عاشقاش ازدواج کنه الان باید پونصد شیشصد تا زن عقدی و هفتصد هشتصدتا صیغه ای داشته باشه تا دل همه رو به دست بیاره
پاسخ ها
اولا کلمات منو کش نرید کشته مرده رو من گفتم یه ذره خلاقیت داشته باشید
دوما نه بابا حرف تا عمل زیاد عاشق داریم تا عاشق
سوما از این نسخه ها برای خودت داشته باش
قرار نیست ایشون دل که چه عرض کنم ژله های شما که هر دیقه برای یکی میلرزه بدست بیاره
خدا یکی یار یکی
یکی رو که مث خودش تکههه انتخاب میکنه افتاد
حتما اون تکههه هم تویی در ضمن اون ژلاتینتم نگه دار برای یه ادم بیتربیت مثل خودت سام من باید دور از جون عقلش خیلی کم باشه که بخواد از یه بی نزاکت مثل تو خوشش بیاد البته مطمئنم که انقدر عاقل و با شعوره که هیچ وقت از این اشتباهات فاحش نمیکنه
پ نه پ منظورم تویی !
عزیزم تو چرا جوش میخوری جوش نخور کچل میشیا از من گفتن بود رجوع کن به جوابی که برای کاربر انتهای صفحه نوشتم
خب اگه تویی پس چرا نمیگیردت در ضمن حرص نخور و جوش نخور رو هم از یه نفر دیگه یاد گرفتی چون همه میدونن که فقط تویی که این وسط داری جز و ولز میکنی و فکر کنم که تا حالا هم نصف سرت کچل شده از من میشنوی کمتر حرص بخور
فضولیش به تو نیومده
برا اینکه هنوز بنده رو ندیدن یعنی خودم مث بعضیا آویزو نیستم هر جایی برم ایشون ببینم
حالا فضولیت خوابید
جز و ولز میکنم !!!!
خب بکنم برای سام عزیز دارم میکنم فدای سرش به تو چه ربطی داره خب دوسش دارم دیگه
فعلا که شما ها تلی از خاکستر شدید بس که پیش من و زبون من و مرام من و عشق من کم میارید
اقا سام مخلصیم
پاسخ ها
علی جان به دیوونه خونه ما خوش امدی امیدوارم در مدت اقامتت در اینجا بهت خوش بگذره
کیانا واسه عروسیت ما رو هم دعوت کن امیدوارم با سام خوشبخت بشی حالا عروسیت کی هست؟
پاسخ ها
خخخخخ بابا ترانه گناه داره اذیتش نکنه
جملیه خاتون و حمیده و کاربر و نازنین و شادی و...امیدوارم تو ام با سام جون خوشبخت بشی مارو هم دعوت کنید
هه هه شتر در خواب بیند پنبه دانه
اره شاید کیانا با سام خوشبخت شه من که چیزی نمیگم این همه تو دوربر سام هستش حالا کدوم خنگول و نادان میگه با سام درخشانی خوشبخت میشه شما اسم کیانا رو با سام عزیزم نیار من به جای شما از سام خجالت کشیدم.
ترانه جان عزیزم به قول نادر دوست داشتنی آوای باران این طعنه بود یا تعریف ؟
اشکال نداره عزیز م من میذارم به پای طعنه مهم نیست
ولی از منفیایی که به نظر شما دادن حرف شما رو تعریف دونستند
کار بر جون تشکر وپژه از شما الحق خوب جوابشونو دادی
نازنین خانم زحمت میشه خجالت میکشی جای دیگران
عزیزم شما باید تاالان از خجالت آب شده باشی پس اینجا چه میکنی ؟
زیر زمین دنبالت میگشدم تو سایت برترنیها کشفت کردم !
ای کیو وقتی منفی دادند یعنی حالشون از این حرف من به هم خورده اون وقت تو میگی منظورش تعریف کردن بوده شنیده بودیم ای کیو هستی ولی نه دیگه در این حد
خب جای من همین جاست دیگه حتی بالاتر از این جاهاست ببین خودت گفتی تو زیرزمین پس خودت تو زیرزمین هستی دیگه عزیزم.
جناب کاربر تو باید رییس کل ثبت احوال میشدی کارت حرف نداره در تشخیص هویت اون کیانای اوسگلم چه ذوقی میکنه یکی داره بر وفق مرادش حرف میزنه
بین ترانه یا ارمیتا یا کاربر یا نازنین هر چی که اسمت برام مهم نیست دیدی دوتا عزیزم به نافت بستم که پی به ریلکس بودنم ببری آتیشیت کردم
اگر میدونستم با آهای خطابت میکردم
ببین برو به تست آی کیو بده موندم تو درسم خوندی با این اوضاع بی ریختت
بعدشم خوب شد من اومدم اینحا چهارتا کلمه به شما مغز فندقی ها یاد دادم حالا کلمات منو به خودم تحویل میدی عجب دلم براتون میسوزه
وقتی به نظر داغونت منفی دادند یعنی حرف تو جدی گرفتند و دارند میسوزند منفی دادند تا مخالف تشون برسونند با همون دیسلایک
اگر حرف تو طعنه گرفته بودند مثبت میدادند یعنی همون لایک تکرار کن حالا شب ده صفحه از روش بنویس تا ملکه ی ذهنت شه بیسواد
نازینن ببینم منو خیلی چسبناکم که بیخیال من نمیشی نچسب
وقتی عرضه ی جواب دادن نداری برو غرق در اوهام و آروزهاتو شو زیادی از مغز داری استفاده میکشی میترسم بیچاره بسوزه از من گفتن بود
وقتی خجالت میکشی جای دیگران خب باید رفته باشی زبر زمین دیگه فهمش اینقدر سخته
من تو زیر زمین نیستم اسمون خراشم گفتم که اونجا باید باشی صدات نباید دربیاد نگفتم منو اونجام
شماها چقدر بدبخت و حقیر هستین که اومدین تو یه سایت از سام خواستگاری میکنید
خدا کنه این حرفا رو نخونه چقدر شماها بی حیا هستین جمع کنید خودتونو .
سام انقدر دور برش هستن که به امثال شماها دیگه نمی رسه .
پاسخ ها
نه شد دیگه باز حرف و کامنت منو کش رفتی که
ببین خانم من حرف تو رو به خودم نمگیرم چون جز اون دسته ی که شما گفتی نیستم
ولی اینو بدون حیا و نجابت با من رقم میخوره با من تعریف میشه
دختر به نجابت من ندید ی
تو چی میدونی از زندگی من از درون من افکار من
میدونی تا حالا من دست رد به سینه چند نفر زدم ؟
تا حالا اجازه ندادم دست یه نا محرم بهم بخوره دیگران رو نجبابتم قسم میخورند
تو دانشگاه فکر میکنند من متاهل هستم اینقدر سرم تو کار خودمه دیگرانو محل نمیدم
با اینکه تیپ میزنم ولی بد حجاب نیستم
با اینکه دنبال مد درست حسابی هستم ولی تا حالا با وجود پیشنهادات زیاد با کسی دوست ندشدم سرم تو کار و درس خودمه حالم از هر چی مرده بهم میخوره به جز سام عزیز که عزیز دله
با اینکه فوق العاده سرکشم برای اولین و آخرین بار دلم پیش آقای درخشانی گیر و اسیر شده
غیر مستقم بهشون رسوندم دوسشون دارم ؟ آیا عشق پاک و نگاه پاک من به آقای درخشانی و اظهار این موج پاکی بی حیاییه ؟
عاشقی جرم قشنگیه
ببینم نشیدی شاعر میگه
تهمت کفر به عاشق نزنید
عاشقی پاک ترین آیین است
اینا رو نوشتم تا روشن شی طرفت کی و چی هست تا زبونت به هر اراجیفی نچرخونی یا حداقل حساب منو از دیگران جدا کنی هر چند فکر و حرف شما برام مهم نیست صرفا برای سام عزیز نوشتم که بدونند
اتفاقا آقای درخشانی عزیز اگر وقت کنند لطف کنند و منت بذارند بخونند براشون بد نیست
حداقل میفهمند با چه کسایی طرفند با بهتر بگم چه کسایی دم از دوست داشتنش میزنند
سایت زدند برای نظر نظر هم برای خوندن دیگه البته نه هر نظری
اینکه میر سه یا نه به خودمون مربوطه نه به شما
نکنه شما فرشته ی تقدیر با تقسیم قسمت هستی پیاپیش حکم میدی
عشق یه اتفاقه نه انتخاب
پس اجازه بده تقدیر و جسارت من در دوست داشتن هر دو راه خودمون بریم خودمون حالیمون شه
شاید برعکس شد بدجوری حالی تو شد.
حالا چیه حسودی؟ خوب تو هم خواستگاری کن ازش راه باز جاده دراز این که دیگه حسودی کردن نداره
جناب کیانا سامی جون همسر ایندشو انتخاب کرده تا چند ماه دیگه هم به کوری چشم حسودها ازدواج میکنه حالا تو هی بشین خیالبافی کن و خودتو به در و دیوار بکوب
کیانا جان یه جوری حرف میزنی انگار فقط خودت این فاکتورها رو داری تازه ما که تورو ندیدیم .
خب منم با اینکه خیلی خوشگل و جذابم (همه بهم میگن) تابحال با هیچ پسری دوست نبودم و هیچ پسری رو محل ندادم خیلی حیا و نجابت دارم .جونمم واسه سام در میاد .
بیخیال سامی عزیزم
منو دریاب از اونم بهترم باور کن
اون ترشیده هایی که دور و برش هستند به گرد و خاک کف لنگه کفشای ما هم نمیرسند
اشنا حرف الکی و بیخود نزن
سامی جونم در حال حاظر با کسی نیست و انتخابی هم نکرده
آشنا شما چه جور آشنایی هستید که با اسم مستعار کامنت میذاری
آهان فهمیدم شما باید غریب آشنا باشی
زحمت کشیدی منبع موثق !
انتخاب تا عمل خیلی مونده
بعدم تو غصه نخور من کنار میام میشم دومی
خیال پردازی که از روی شما ها غرق در منجلاب خیال ساختند
بیچاره من آرزو طلب نمیکنم آرزو میسازم
حالا بسوزید
کار بر جان خب منم تور ندیدم این به اون در اصلا مگه همه باید همدیگرو ببینند
ببخشید نمیتونم عکس شماره بذارم
سام عزیز ببین کافیه
در ضمن عزیز شما چه جوریاست الان کشف شدی
یعنی همه خصوصیات و حرفای منو کپی پیس میکنی دیگه چقدر کارتون راحته
بعدشم چه جوریا جونت واسش در میاد که الان اینجایی یا بهتر بگم هنوز نفس میکشی
چی شما جون دوستا جونتو در بیاد نه بابا
جونتو واسه خودت و ننه وبابات نگه داره زحمت میشه
بدرد سام عزیز نمیخوره
عمرا شما ها مث من باشید
بعد یه چیز دیگه چه جوریاست شما با این کمالات کاربرید !
کیانا جون حواس برام نذاشتی
منظور م به شما بود منو دریاب از سامی هم بهترم به جان مادرم راست میگم
کاربر از تو یکی خیلی بهترند کفش هاشونو میدن برای واکس زدن به تو خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خانم یا اقای دریاب چرا با اسم من کامنت میذاری
تو هم ناخوشیا
آشنا کاربر جونم جوابتو داد دیگه دیدی ایشون با کسی نیست
پس شر شما هم کم
مرسی کاربر جون
بس کنید دیگه مسخره های بی شخصیت
سام درخشانی حالش از امثال شما بهم میخوره
دور و برشن دختر خوشگل و مانکن و با کلاس زیادن که شماها توش گم هستین بدبختا دلم براتون میسوزه .فک کردن سام ندیده بدیده قیافه و کادو و عشق و تیپ و شخصیته به همین خیالات باشید .
سام ماشالله یه پسر 38 ساله است پخته و با شخصیت آدم مثل شما به قول خودتون خوشگل و جذاب و ... دور و برش کم نبودن به هیچکدومم محل نذاشته و نمیذاره چون ....
چون فقط منو میخواد
اهای کاربر با شخصیت شما برو مواظب اخلاق و رفتار خودت باش در این حد نیستی که بخوای ما رو نصیحت کنی در ضمن خیالت راحت باشه ما هم ندید بدید نیستیم و دور و برمون پسرای خوشگل و پولدار فت و فراوونن که اتفاقا ما بهشون محل نمیذاریم پس لطفا دیگه ما رو مثل خودت ندون
داداش سام باهرکی دوست داشتی ازدواج کن ولی فقط اون شخص باید لیاقت توروداشته باشه چون تویه استقلالی هستی خیلی سالاری داداش سام
جناب علی قلی خائفی جام جم خانه کارخانه کاشانه اشیانه تو دیگه حرف نزن
پاسخ ها
توزنی یامردی
ارمیتااصلا چطوره که توباسام ازدواج کنی اگه تورونپسندیدمن یکی روبرات سراغ دارم فقط یه کم مثل خودت کم داره
ایران جان دمت گرم بابا چقدر خوشگل جوابشو دادی
تا وقتی ایران خانوم مونده ما این وسط چه کاره ایم ماشالله خل و چل تر از ما اینجا خیلی زیاده خب کاربر جان دیدی من چه خوشگلتر جوابشو دادم
تیمور لنگ و کیانا و کاربر و حمیده و بابابزرگ ارمیتا هم یه نفرند
پاسخ ها
ببین نابغه تو قوه ی تشخیص هم داری ؟
من که بعید میدونم !!!!!
من تک هستم مث شما ها ضعیف و ترسو نیستم با چند تا اسم کامنت بذارم
درد عشقی کشیده ام کمپرس/زجر هجری چشیده ام کمپرس/گشته ام در جهان و اخر کار/دلبری برگزیده ام کمپرس کمپرسیییییه کمپرس
خودمو و خودتو عشق است سامی جون این بیکلاسها رو وللش
پاسخ ها
اهههههههههههههههههههههههههههه اه مسخره
اوه اوه اوه عجب دوشنبه بازاری اینجا بهتره برم دیگه پشت سرمم نگاه نکنم
سام علیک یه استقلالی که نبایدازمردم نظر بخوادخودت تصمیم بگیرهرکی رودوست داشتی وباهاش خوشبخت میشی باهاش ازدواج کن
پاسخ ها
خب چی شده مگه من خودم یه استقلالی دو اتشم.
خب چرا دیگه از ما ملت نظر خواست ما هم قرعه کشی کردیم قرعه به نام کیانا افتاد
چی تو دو آتیشه هستی پس چرا اینقدر یخ و سردو نچسبی
یه شعله ها هم خودشونو دو آتیشه حساب مبکنند
برو بابا دوشیزه یا هم باید بگم کیانا چرا که خیلی واضح هستش تو جز کیانا کس دیگه ای نیستی حالا به قول خودت افتاد....
نازنین داری سکته میکنیا حالا دیدی تو چسبیدی به من
چیه چی شد تو که دم از عشق واقعی میزدی حالا دیدی توهم مث بقیه هستی
دوشیزه جان راست گفتند از هیچ طرف به احمق نزدیک نشو
بیا یه جوری حالیش کن شما یکی دیگه هستی
این احمقا فکر میکنند همه مث خودشون بیکار و متقلبند
ببین نازنین تو خودتم بکشی نمیتونی جلوی من با تقدیر رو بگیری شر سرکار کم
من شهر ه ی شهرم به عاشقی سام عزیز پس نازنین برو جلو بووووق بزن
من از عشق ورزیدن به سام عزیزم اصلا شک ندارم گفته بودم که تو رو لایق نبینم ولی خواستم ادمت کنم که نمیشی در ضمن فعلا که شما فقط به من کامنت میذاری در نتیجه تو به من چسبیدی نه من به تو.ها یکی هم لازم نکرده من خودمو بکشم برااینکه من از تو چندیدن قدم جلوترم این قدر هم حرص و پرس نخور بدبخت واسط ضرر داره.
بوق بوق بوبوق بوق بووووووووووووووق بوووووووووووووووووق بوووووووووووووووووق عروسی کیانا جونه بووووووووق
دیگه بعضی ها واقعا شورشو دراوردن تو کی هستی که با اسم من کامنت میذاری من هیچ موقع با این طرز ادبیات دبستانی کامنت نمیذارم برو به یه در دیگه اویزون شو در ضمن من اگه بخوام به کیانا جون تبریک بگم خودم عرض میکنم لازم نکرده شما به جای من کامنت بذاری.
وااااااااااااا مگه فقط تو نازنینی خب منــــــــــم نازنینم فرشته روی زمینم
اگه اسمت نازنینه باید یه لقب بهخودت بذاری دیگه مگه تو فهمت نمیرسه که اینجا اشتباهی میفته اگه من بعد تو اومده بودم اسممو عوض میکردم ولی من از اولش اسمم همینه واسه همین نمیتونم عوض کنم.
به به به ماشاالله ماشاالله عجب دخترکانی احسنتم احسنتم
د نه دیگه نازنین خانوم نداشتیما ببین من زودتر از تو زنبیل گذاشته بودم تو فوری اومدی جای منو گرفتی ولی خب اشکالی نداره چون دختر خوبی هستی جامو میدم به تو
من فقط دارم هشدار میدم عزیزم نخواستم اشتباه بیفته. ها راجب اون کامنتت که گفتی نازنینم فرشته ی روی زمینم کاملا باهات موافقم چرا که همه نازنینا فرشته هستن (فکر نکنین من از خود راضی هستم)
...........
پاسخ ها
طاها خودتی (با لهجه) خیلی دنبالت گشتم تو کوه تو بیابون تو جنگل تو بیشه تو باغ وحش ولی پیدات نکردم تقصیر من نبود تقصیر باران بود هی باران میبارید هی من خیس میشدم اخرش گفتم بابا گور پدر طاها و مال و اموالش پیش همون داداش منگلم زندگی کنم خیلی بهتره حداقل زیر باران خیس نمیشم
با لحن طاها و تعجب طاها
واقعا خودتی مرضیه (در همین لحظه آهنگ احسان خواجه امیری پخش میشود که میگه منو جون پناه خودت کن برووووو من از زخمایی که خوردم پرم تو باید از این پله بالا بری تو بالا نری من زمین میخوره ...
سام درخشانی عشقه منه الان 6 ساله دوسش دارم با دل و جون .خیلی برام عزیزه
اوایل سال اینده تئاتر اجرا داره بعد از 6 سال میخوام ببینمش این پسر همه زندگی منه
شب و روزم تمام ثانیه های زندگیم متعلق به سامه .
سام آرزوم اینه که همیشه در اوج باشی .
عاشق همیشگیت فرناز
تمام زندگیمو میدم برای یه لحظه دیدنت
سام عزیزم سام دوست داشتنی و مهربونم جونمو برات میدم خیلی دوست دارم یه عشق پاک و رویایی ...
تا آخر عمرم بهت وفادار می مونم جات تو قلبم همیشگیه ...
فرناز
پاسخ ها
مرغ پخته هم........................
اقای سام من یه خواهش ازت داشتم بیا یواشکی میخوام در گوشت بهت بگم کسی نشنوه ببین من خیلی دوستت دارم عاشقتم دیوونتم گدای سر کوچتم فقط ازت خواهش میکنم تو رو به خدااااااااااااااااااااااااااااا بیا منو بگیر خوااااااااااااااااااااااهش میکنم ازت التــــــــــــــــــــــماست میکنم بیا و............تا نترشیدم بیا یه فکری به حال من بینوا بکن
پاسخ ها
برو مسخره تابلوئه ادبیات مسخرت مال من نیست
واقعا که کیانا این مدلی هم بودی و ما خبر نداشتیم تو دیگه شورشو در اوردی
این کیانا جعلی من نیستم
حالا که پات تو گیر افتاده انکار میکنی حداقل پای حرفت وایسا.
لازم نکرده کسی به جای من نظر بده و بگه جعلیه نخیر هیچم جعلی نیست آره اینا حرفای خودمه لازم باشه بازم تکرار میکنم
دیگه دارم قاطی میکنما من خودم از باران شکست عشقی خوردم شما دیگه رو اعصاب من رژه نرید میزنم درب و داغونتون میکنم جمع کنید این بساطو تا خودم جمعش نکردم
اوااااااااا
پاسخ ها
اواااااااااااا و زهر هلائل
اواااااا و درد بی درمون
اوااااا و کوفت مامان زیور بازم بهت میگم یا سینا یا هیچ کس
دیگه دارید میرید رو اعصابما من خودم شکست عشقی خوردم از باران شما دیگه رو اعصاب من رژه نرید که من اعصاب مصاب ندارما میزنم درب و داغونتون میکنم صد بار گفتم سامی خط قرمز منه
حالا هم جمع کنید این بساط و وگرنه خودم جمعش میکنما
باااااااراااااان
پاسخ ها
جانم کیانووووووووووووووووووش
اگه فکر احساسمونی برو ، اگه عاشق هردومونی برو
تو این نقطه از زندگی مرگ هم ، نمیتونه از من بگیره تورو
پاسخ ها
خداییش احسان خودتم فهمیدی 40 شبه چی داری میخوونی؟ ما که نفهمیدیم
بر سر تربت من با می و مطرب بنشین/ مطربش کاش فقط خواجه امیری باشد
مجله جان خواهشا دیگه نظرات این پیج تایید نکن
واقعا یه عده شوروش در اوردند یا ناله میکنند یا مسخره بازی درمیارن با دعاشون میشه کلا همه شون بی جنبه هستند
دیگه تایید نکن
پاسخ ها
باشه منتظر اظهار نظر جنابعالی بودم
"مجله جان" خیلی خوشگل جوابش رو دادی مخصوصا اینکه اسمت رو هم گذاشتی مجله جان!!!
آقای سام درخشانی عزیز سلام
نمیدونم اینجا سر میزنید با نه به هر حال خواستم بهتون بگم
من شما نازنین رو برای وجود خودتون دوستون دارم و هیچ وقت به ازدواج فکر نکردم و نمیکنم خد از نیت و عشق پاکم آگاهه
چون دوست داشتن واقعی بعنی نداشتن حس تملک
من هر چی که باشم هر جقدر خوب بازم شما بهتری خوبتری
اگر اینجا هم جسارت کردم و اسمی از ازدواج اوردم به بزرگی خودتون ببخشید و بذارید به حساب رو کم کردن دیگران
ولی بدونید شما برادر عزیز منید من خواهرت سام عزیز بخوای نخوای با اجازت من خواهرتم تا آخر عمرم فقط شما در تک تک لحظه هام جاری هستی
نباید اینجا کامنت میذاشتم تا حس حسادت یه عده رو تحریک کنم و بیان چرت بگن یا مسخره بازی در بیارند ایرانی جماعت همین هستند دیگه حسودند مر یضند
تا خدا هست تا عشق شما تو قلب هست تا وقتی میتونم ببنمتون چرا بیام اینجا وقتمو با یه عده نادون بگذرونم
سام عزیز من شما روبخاطر نجبایت و اخلاقت دوست دارم چون چهره ی خوب لازمه ولی کافی نیست این مرامت منو کشته داداش
خواهر همیشگی تو
کیانا
برای سام عزیز
پیش از تو آب، معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت
خورشید را می دزدم
فقط برای تو!
فردا به تو می گویم چقدر دوستت دارم!
فردا تو می فهمی
فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت. می دانم!
آخ ... فردا!
مواظب خودت باش سوپر استار بی همتا
پاسخ ها
بالاخره کم اوردی و کاسه کوزتو جمع کردی برو دیگه این طرفا پیدات نشه
کبوتر با کبوتر باز با باز/کلنگ با بیل و جارو با خاک انداز
چرند نگو تا حالا که داشتی خود کشی میکردی که بیاد بگیردت حتی حاضر بودی زن دومشم بشی حالا که بدجور کم اوردی و مجبوری ناخواسته عقب نشینی کنی حالا یه دفعه شدی دختر خوب و نجیب و خانوم و سر براه؟در ضمن تو کی هستی که بخوای حس حسادت بقیه رو تحریک کنی تو خودت حسود و مریضی خب دیگه تازه شدی مثل ما همه ما سامی جونو داداش خودمون میدونیم اگه هم یه خورده شوخی میکنیم و کل کل میکنیم فقط محض خنده است میخوایم داداش سامی مونو بخندونیم چون خیلی دوستش داریم و نمیخواهیم هیچ وقت رو چهره قشنگش اخم بشینه حالا اگه زیاده روی میکنیم دیگه باید به بزرگواری خودشون ما رو ببخشند در ضمن کیانا جان اگه تو بری اینجا دیگه صفا نداره
عاشق سام بهتر اول این لقب از روخودت پاک کنی که پاکش میکنم چون هیچ رقمه بهت نمیاد
این اولا
دوما دریاییم و نیست باکم از طوفان
دریا همه شب خوابش آشفته است
منو کم اوردن هه هه
حالا خوبه من مث زلزله رو سرتون خراب شدم
ببین کی حرف از کم اوردن میزنه
سوما بله کم اوردم اونم وقتمه فکر کردید منم دور از جونم مث شما ها دیوونه هستم یا بیکارم
شما ها هر چقدر دوست دارید اینجا چتر بندازید و مسخره بازی دارید ولی برد با منه تو دنیای واقعی میخواین چه غلطی کنید
سوما شب دراز است و قلندر بیدار من به خودم و آقای درخشانی عزیز ایمان دارم ایشالا یا دست پر بر میگردم حالا ببین
چهارما باشید تا بدمد صبح دولتت !!
اقای درخشانی عزیزم من مثل بقیه نیستم که بگم بیا منو بگیر باهام ازدواج کن من میخوام فقط بدونین من تا حالا عاشقتون بودم الان هم هستم بعد از اینم خواهم ماند همونطور که گفتم من خیلی دوستون دارم. فکر نمیکردم تا حالا کسی باشه که من بهش اینقدر وابسطه شوم و اون این همه منو به خودش جذب کنه جز شما من به حرفای دیگران اهمیت نمیدم هیج کسم نمیتونه منو از این عشق واقعی ام منصرف بسازه.شما اگه بخواین ازدواج کدید درسته ناراحت میشم روزها و ماه ها و سال ها ولی از بابت اینکه شما شاد میمونین من هم خوشحال میشم که شما شاد هستین ولی اون موفع هم شما رو از جان و دلم بیشتر دوست خواهم داشت تا اخرین نفسم عاشقتم...
پاسخ ها
حالا بگی یا نگی هم ایشون نمیان شما رو بگیرن
سامی جون 1 میلیار میگیرم شر این سوسک توله های یاغی رو از اینجا کم می کنم
me too
عرده ناشتا میدی عمو ! من باج به شغال نمیدم .
پاسخ ها
ببین بابا یا سینا یا هیچ خر دیگه ای اسمم هم هر چی باشه فرق نمیکنه مهم اینه که شووووهر کنم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوهر میفهمی شـــــــــــــــــــــــــــــــــوهر چیزی که این دوره و زمونه نایابه فقط بدو بابا بدو دارم میمیرم از بیشوهری بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــدوووووووووووو
اواااااااااااااا خاک هفت حموم خرابه تو سرت زیور با این شوهر کردنت د اخه نادر به تو هم میگن مرد؟ عرضه نداری شر این دختر ترشیده ها رو از سر خودت کم کنی ...
اقای درخشانی الان نمیدونم شما دارید این کامنت منو میخونین یا نه فقط میخواستم بگم به اون بزرگی و شرف بزرگ خودتون ببخشید که چند بار واسه شما با اسم کوچیکتون کامنت گذاشتم فکر میکنم زیاد خوشتون نیاد باهاتون قبل از اینکه شما بگید این همه in formal باشیم من در اولین کامنتم با نام فامیلیتون نظر دادم بعد از اونم قصدی نداشتم کامنتی بذارم تا اون موقع که خانم کیانا واسم نطر داد و این ماجرا را ادامه داد منم نتونستم جلومو بگیرم و هر چی از دلم میگذشت به اینجا ریختم.
پاسخ ها
پس نتیجه میگیریم که تو هم دختر خوبی بودی و ما خبر نداشتیم
موفقم آفرین گلم
سام درخشانی به معنای واقعی خیلی baby face همین چند ماه پیش خیلی اتفاقی تو یکی از خیابونای تهران دیدمش 10 سال کوچکتر از سن واقعی خودش به نظر می رسه .
پاسخ ها
خودت my baby هستی جوجه فکلی دیگه نبینم از این برچسبها به من بچسبونی ها
از اسم قشنگ سام درخشانی عزیز سو استفاده نکنید لطفا
خب اون نوه اش بوده خودش نبوده اشتباه گرفتی
راست میگه از اسم قشنگ من سوء استفاده نکنید خودتون my baby هستید و هفت جد و ابادتون
کارنامه اینقدر اراجیف نگو
تو خودت نوه داری بابا بزرگ یا مامان بزرگ
آقای سام درخشانی عزیز جای نوه ی توئه
برو عینکتو بزن
لطفا با داداش سامی من محترمانه صحبت کنید برای صدمین بار دارم میگم
سامی عزیز سعی کن زیاد به خودت فششششششششششششششار نیاری
پاسخ ها
بی تربیت خب اگه فشار بیاره چی میشه؟ نه بگو دیگه چی میشه؟اگه مردشی بگو چی میشه
در مورد رئیس سام درخشانی عزیز درست صحبت کن اگر بلد نیستی در مورد یه جنتلمن نظر نده بی شخصیت
خانم یا اقای فرفریه بی نزاکت دفعه اخرت باشه که داری کامنت در حد خودت و خانوادت میذاری اینجا جای هر کسی نیست اینجا فقط جای دوستداران داداش سامی هست در ضمن نصف بیشتر کامنتهای این پیج رو من میذارم اگه بخواهید بی جنبگی و بی مزگی کنید منم میرم اون وقت اینجا میشه مثل قبلا بیابون برهوت پس لطفا فقط هدفتون ابراز احساسات و یا شوخی و خنده باشه نه توهین و بی نزاکتی
السلام العلیکم یا سام الدرخشانی انا للمشتاق للزیارت للجنابعالی انت للهنربیشه الفوق العاده
ببین کیانا تو هم مثل دخترم گلپری و اون یکی پاچه پاره هه سیندرلا میمونی من درکت میکنم میدونم درد بی شوهری چیه همین جور که این دخترامو شوهر دادم تو رو هم شوهر میدم من خودم دو تا پسر دم بخت دارم اسم یکیشون کیانوشه اون یکی هم جاویده قول اون سوسک توله رو که به سیندرلا دادم میمونه جاوید اگه دختر خوبی باشی و سنگین رنگین باشی و دور و بر نادر نپلکی منم قول بهت میدم به جاوید بگم بیاد بگیردت تازه میگم یه بوگاتی صفرم برات بدزده
پاسخ ها
من خواستگار دارم خوبشم دارم تازه سند یه خونه هم قرار بنامم کنه همه مث شما ها بدبخت نیستند که حالا برو پی کارت عمو خیلی بی مزه ای
آخ فقط نادر رو عشق است
الهی تو و بیتا و سینا ی داغون اون طاها خیر نبینید اینقدر طفلک نادرو اذیت کردید :)
ببین دخترم اگه همچین خواستگاری داشتی هیچ وقت راه نمی افتادی از این ور به اون ور در به در دنبال شوهر بگردی ها ها ها در ضمن خودت خیلی بی مزه ای که فکر میکنی شدی وکیل مدافع نادر جون و هی از خودت لوس بازی در میاری و فکرم میکنی خیلی بامزه و دوست داشتنی هستی بازم هاهاها me toooooooooooo
دارم خوبشم دارم یکسال دنبالمه تازه یکی هم نیستند دوتا هستند همه رو مث خودت خالی بند نبین
عشقم آقای درخشانی عزیز هست اونا رو نگاهم نمیکنم
دروغ تو ذات من نیست
شما بهتر در همون نقش شکیب کج و کله رلتو بازی کنی خیلی بهت میاد فضولی و اظهار نظر درباره ی بانو کیانا و نادر خان کار شما نیست زیادی بزرگ و سخته سر گیجه میگیری کله پا میشه و ضربه مغزی
اون وقت جاوید داغونم هم بهت نگاه نمیکنه از ما گفتن بود
ای عروس هنر از بخت شکایت منما/برو یک راست در خانه ی مادر شوهر
ببین کیانا انقدر دور و بر من نپلک میدمت دست شکیب یه حال اساسی ازت بگیره ها......
نادر خان
در من عاشق توان ذره ای پرهیز نیست
پرت کن ما را به دوزخ ، امتحان بی فایده است
ببین دخترم بچه حرف گوش کنی باش و نذار اون روی بابا شکیب بالا بیاد هرچی بابایی میگه گوش کن اگه به حرفم گوش نکنی میبرمت میندازمت تو گاوداری پیش اون پاچه پاره هه اون وقت چنان بلایی سرت میاره که به جاوید که چه عرض کنم به عاصف هم راضی میشی دیگه خود دانی از ما گفتن بود meg meg
خر نشو کیانا این موقعیتو از دست نده شوهر به این خوشگلی و خوش تیپی دیگه گیرت نمیادها درسته جاوید پول نداره ولی خیلی خوش تیپ و خوش قیافه است فکر میکنی من به خاطر پول زن شکیب شدم ؟نه بابا اون پولش کجا بود من فقط عاشق تیپ و قیافه شکیب شدم ماشالله بزنم به تخته از تیپ و قیافه هیچی کم نداره اون موهای فشن رو به پایینش اون چشمای عاشق و خمارش که از خماری یکیش باز نمیشه اون استیل ورزشکاریش هر چی بگم کم گفتم خلاصه از من گفتن بود نگی نگفتی هاااااااااااااااا
آخ کاربر جون این قسمت از کامنتها رو خوب اومدی......
آقای سام بهتر واسه ازدواج خوب فکراتونو بکنین عجله کاره شیطونه
پاسخ ها
یه نظرم از مادر عروس بشنو
من اقای سام درخشانی رو خیلی دوست دارم مخصوصا برای بازی ایشون در سریال پژمان.
پاسخ ها
غزل غزل بیاد تو ،قدم قدم فدای تو،نفس نفس برای تو،منم همش بیاد تو.......
مدیربت محترم مجله میشه روی تایید کامنت هادقت بیشتری کنید لطفا
در شان رئیس سام درخشانی عزیز نیست هر بی سرو پایی بیا برای پر کردن وقت بیکاریشون چرت بنویسه
دارم بهتون میگم چرت بنویسید در مورد آقای درخشانی عزیز با من طرفید البته امیدوارم میدیریت هم همکاری داشته باشنید ممنون
پاسخ ها
برو فسقلی پاتو تو کفش ادم بزرگها نکن
آدم بزرگ !!!!! واااای ترکیدم از خنده شما جز بزرگان هستید
دنیاا عوض شده یا فلسفه تغییر کرده ! من بزرگی در نظر دهنده ها نمیبینم
فقط یه مشت تهی مبینم
آره بزرگ هستید اما از نظر جثه از نظر فکر تعطیل
میدونی مغز رو هم فندق و پسته هم دارند ولی اون شعور که آدمیزاد داره چیزی که شما ها ازش بی نصیبید
من پام تو کفش خودمه خیلی هم راحته کفش شما بدرد خودتون میخوره انگاری نافرم هم پاتونو میزنه بخوام پا تو کفش کنم بزرگ تر از شما هست به شما نمیرسه
مغز پسته ی تو خالی تو اگه شعور داشتی که این طوری حرف نمیزدی بازم میگم حد و اندازتو بدون
نکنه شعو ر تو داری تهی
ازتهی شعور بیرون نمیاد که
برو هزار صحه از روش بنویس شاید فهمت شد
منم بازم میگم در حد فهمت حرف بزن
خودتم نفهمیدی چی گفتی دیگه مغزتم پوک شده حداقل اگه از روی مشقای کلاس اول دبستانت نوشته بودی الان انقدر مغزتم تـــــــــــــــــــــــهی نبود لطفا برو اون سرمشقای کلاس اولتو بنویس بعدا بیا به بقیه سرمشق بده
کیانا کیانا کیانا اون موقع تو باید لال میشدی دیگه داری یواش یواش خودتو لو میدی ها یکم بیشتر بشین فکر کن ها میشنی دو سو روز فکر میکنی چیزی بنویسی وحرص ما رو دراری بعد میای مینویسی یکی دو روز بیشتر فکر کن (درسته که فکر نمیکنم بتونی همچین کاری انجام بدی)
خودتم فهمیدی چی گفتی دیگه مغزتم پوک شده از تهی هم یه چیزی اون ور تر حداقل اگه از روی مشقای کلاس اول دبستانت نوشته بودی الان انقدر مغزتم تـــــــــــــــــــــهی نبود لطفا برو اون سرمشقهای کلاس اولتو بنویس بعدا بیا به بقیه سرمشق بده
خسته نباشید میگم به سام عزیزتبریک بخاطربازیهای قشنگش من بااینکه ادم سخت گیری هستم اماکارای ایشون بسیارپسندیدم وزمانیکه که افسروظیفه بودم فقط بخاطربازیهای حرفه ایش چندین بارجریمه اش نکردم
پاسخ ها
کم چاخان کن مگه سامی جون خونشون سر چهارراه خونه شماست که پونصد بار دیدیش و از این پونصد بار چند بارم جریمش نکردی برو خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه بچه جون ضمنا داداش سامی من هیچ وقت تو عمرش جریمه نشده بیخودی از این برچسبها بش نچسبون
سلامی به سام عزیز والا اقا سام من خودم شخصن خیلی دوستون دارم ولی در مقابل این خانم نازنین (یه بار بهشون کامنت گذاشته بودم) دیدم عشق من چیزی نیست درسته این کیانا دیوونهتونه ولی نازنین یه چیز دیگه است من ادما رو از طرز صحبت کردنشون میشناسم واسه همین این مطلبو هم اضافه کنم مثل اینکه کاربرم ادم با شخصیتی هست و فکر نمیکنم فهمیدن اینطور چیزا کار سختی باشه.
پاسخ ها
کیانا خب یه کم از این نازنین یاد بگیر دیگه ببین چقدر این دختر عاشق
پیشه است واقعا در عاشقی و دلدادگی سرامد همه ماست حتی شادی هم که تا حالا ندیدش سریع نازنین رو شناخت از بس که این دختر عاشقه
مرسی شادی جون چه خوبه که کسی ادمو درک کنه.
خب کاربر5643287 جان گفتم حسهام بهم هیچ وقت دروغ نمیگه حالا اون کیاناهه فکر میکنه من نازنینم متاسفانه من ایشون نیستم ولی میخوام روزی ببینمشون تا بفهمم این عاشق واقعی کیه
نازنین خیلی دلم برات میسوزه هی بیا برای خودت کامنت بذار آدم بیکار صبح تا شب غرق اوهام باشه آخر و عاقبتش همینه دیگه
حالا گیرم بیای خودتو بکشی بگی من نیستم خب نباش یکی عینه خودته دیوانه ،دیوانه میبینه خوشش میاد دیگه
بعدشم کاربر هر وقت شدی یکی مث سام درخشانی عزیز بیا افاضات کن (یعنی تو خوابتم نمیتونی شبیه ایشون باشی)
اونی که تشخیص میده گوهر ی مث سام درخشانی عزیز هست نه آدمای کوته فکر و علافی مث شما
اتفاقا همین که از من تعریف نمیکنید یعنی من موفقم یعنی عشقم واقعیه
تو این همه سالی که من عاشق سام عزیز بودم نازنین دماغشو نمیتونسه بکشه بالا
حالا برید پی کارتون اینقدر هم اسم منو نیارید که خیلی مونده منو بشناسید
من اونیم که حتی فکر کوچیک شما بهش قد نمیده
خوش باشید با خزعبلاتتون (البته اگر معنی شون بفهمید )
شما ساخته شدید برای یه مشت خزعبلات مزخرف
خوش باشید
حاصلضرب توان در ادعا مقداری ثابت است
هرچه توان انسان کمتر باشد ادعای او بیشتر است
و هرچه توان انسان
بیشتر شود ادعایش کمتر میگردد
(البته اگر چیزی از فیزیک و اینجور چیزا سر دربیارید ) که بعید میدونم
امثال شما ها که حتی اسمتون یادم نمیاد و نمیدونم ونمیخوام بدونم که قطعا برای آقای درخشانی عزیز هم همینطوره فقط ادعا ادعا ادعا دارید تازه ادعا که چه عرض کنم حرف و زیاده گویی بلدید توانتون صفره
تا دلتون میخواد ادعا کنید خریدار نداره حتی یه قرون
دیدی بهم گیر دادی ما مثل تو نیستیم از قدیم گفتن همه رو مثل خودت ندون ما اصیلیم با وقاریم مثل تو نیستیم هیچ موقع هم نمیتومیم باشیم هر چه قدر هم بخوایم شخصیتمونو پایین بکشیم به تو نمیرسه خب این خودش یه استعداد هستش فکر کنم خیلی بهش افتخار میکنی نه؟واسه اینکه این همه نشونش میدی مردم دارن حرف راست میزنن چرا داری میسوزی تو فکر کن شادی همون منه اره تو همین خیال باش چطور که هر چی تو فکر میکنی همش اشتباهه اینم یکی از اونا تو برو به کار خودت برس تو که عرضه جواب دادن نداری فقط میخوای ادما رو ناراحت کنی چه به این کارها؟اینم بگم من نیاز ندارم از خودم تعریف کنم چرا که خیلی واضحه ولی ادمای مثل تو نمیفهمن تو هم به اون مغز پوکت فشار نیار بعدا لازمت میشه.
معلومه که معنی خزعبلات رو نمیدونیم چون این مدل جملات فقط مخصوص خودته ما فقط معنی حرف حساب و کلمات قصار رو میدونیم (البته اگه معنی حرف حساب و کلمات قصار رو بفهمی)
آقای سام درخشانی عزیز و نازنین
سه شنبه گذشته فرهنگسرای اندیشه
تشریف نیاوردید برای نقد و بررسی آوای باران
خیلی منتظر تون شدم نزدیک به سه ساعت تا یه لحظه روی ماهتون ببینم
اون جلسه بدون شما هیچ بود هیچ آوای دلتنگی و انتظار بود تا آوای باران
هیچکس غیر شما ندیدم نمیخواستم ببینم حتی به کلمه از حرفای دیگرانو نشنیدم همش حواسم پیش شما بود
زیر برف به عشق شما نصف بیشتر مسییر فرهنگسرا رو پیاده اومدم تا لذت دیدن شما رو دیرتر از دست بدم
فدای سرتون حتما کار داشتید نیومدید اون چند ساعت انتظار هم فدای سرتون
یه جورایی حسم میگفت شما نازنین تشریف نمیارید اما همین که جایی برم که اسمی از شما و رنگ و بو و حال و هوای شما رو داشت آرومم میکرد
میدونید شماره موبایل تون دارم اما اس یا تماس نمیگرم چون این کارو درست نمیدونم
دوستوووون دارم خیلی دلتنگتون به شددددت
پاسخ ها
واقعا خیلی مسخره ای کیانا بالاخره اون کادو مسخرتم که چند ماهه خریدی با خودت بردی ولی خب داداش سامی هم که انقدر ساده نیست میدونسته تو و امثال تو قراره بیان فرهنگسرا دورشو بگیرن و خود شیرینی کنن براش واسه همینم نرفته هه هه هه واقعا دلم برات میسوزه که انقدر حقیری
واقعا خیلی مسخره ای کیانا بالاخره اون کادو مسخرتم که چند ماه پیش از مغازه تاناکورا خریدی گرفتی دستت بردی...وای که چقدر خندیدم از دستت ....حتی تصورشم خنده داره....ول خب سامی جونم که انقدر ساده نیست میدونسته تو و امثال تو قراره بیان فرهنگسرا دورشو بگیرن و براش خود شیرینی کنن واسه همینم نرفته هه هه هه واقعا دلم برات میسوزه که انقدر حقیری
در مدت پخش آوای باران چقدر حالم خوب بود دلتنگ نبود اینقدر خوشحال بودم که انگار همه دنیا رو تو مشتم داشتم اصلا فراتر از این حرفا یه خوشحالی معنوی و عرفانی فارغ از این هیجانات زودگذر
الان یه مدت چشمم همش اشکه بغض دارم حالم بده دلم گرفته
به خدادلتنگی بدترین و سخت ترین درد دنیاست آقای درخشانی عزیز دلتنگی شما خیلی سخته
اصلا برای شما باید درد داشت باید دلتنگ بود
تا رنج تحمل نکنی گنج نیابی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد
این ترانه حال این روزهای منه
از در و دیوار قلبم ،
داره دلتنگی میباره ،
بگو که دستت هنوزم، واسه من یه چتری داره،
حتی واسهٔ یه لحظه ،
جای پاهات گم نمیشه ،
هرچی که سرم شلوغ شد، جای خالیت پر نمیشه...
حتی واسهٔ یه لحظه ،
جای پاهات گم نمیشه ،
هرچی که سرم شلوغ شد،
جای خالیت پر نمیشه...
پاسخ ها
داداش سامی عزیزم زودتر ازدواج کن شر این دخترای خیالباف ترشیده رو از سر خودت کم کن تا انقدر اویزونت نباشن
اقای درخشانی عزیز امروز یکی از بچه ها بهم گفت شما ازدواج کردین یه لحظه یه پرده سیاه جلو چشامو گرفت احساس کردم داره پاهام میلرزه هر چه قدرم از ازدواجتون با یه نفر دیگه واسم مثل مرگ میمونه ولی از ته دل واسم خوشه که کسی رو پیدا کردین که باعث شادمانی تون میشه اینم بدونید تمام ساعات و لحظه های زندگیم مربوط به شماست جای خالی شما گریه اوره مرگ لحظه های شیرین منه حاظرم به خاطر شما که شده کل دار و ندارم رو از دست بدم.
هر کی اومد پیش من یه ذره جاتو نگرفت....هیچ ادایی جای اون ناز و اداتو نگرفت.....پیش هر نقاشی رفتم تو رو نقاشی کنه،روی هر بومی زدم رنگ چشاتو نگرفت......
داداش سامی خوشمل من ولنتاینت مبارک
آن قدر عشق تو دارم که اگر آه کشم/ ز لبم بوی کباب جگرم می آید!!
بیست رو ضربدر 777 بکن،دوباره در 13 ضرب کن ،هرچی در اومد تو همونی!!!
اگر سنگم زنی سنگت ببوسم .......
اگر زهرم دهی،زهرت بنوشم........
اگر غسلم دهی با آب کافور،
کفن پاره کنم رویت ببوسم.......
با تشکر از آقای سام درخشانی به خاطر بازیهای زیبا و متفاوت ایشان مخصوصا در کارهای اخیر.
سلام اقای درخشانی فکر نمی کنید برای ازدواج خیلی دیره
پاسخ ها
دیر؟؟؟؟ اقای درخشانی هنوز سنشون خیلی کمه ها چرا اینجوری میگین...؟عجله کار خوبی نیست
نازنین چقدر بی مزه و پاچه خواری ،برای خود شیرینی هر چیزی میگی،اگه به نظرت آقای سام درخشانی سنشون برای ازدواج خیلی کمه و حالا حالا ها هم نباید عجله ای برای ازدواج داشته باشند،پس تو که انقدر عجله واسه شوهر کردن داری حتما یه 60-70سالی سن داری یعنی تازه به سن ازدواج رسیدی...
مریم خانم طرز حرف زدنتونو بلد باشین من مثل شما ها نیستم خود شیرینی کنم منو مثل خودت ندون عزیزم در ضمن شما با سن من یا اقای درخشانی چیکار دارین؟خودشم شما از کجا دارین این حرفو میزنین که من واسه شوهر کردن عجله دارم تو که منو نمیشناسی حتی نمیدونی چند سالمه از رو حساب چی این کامنتو گذاشتین؟
از رو این حساب که شما خیلی بی مزه و پاچه خواری
احسنت مریم جان خوب اینو شناختی تازه کم گفتی خیالبافی و در ک پایینی از عشق و شعور بی ادب بیکار و خیال باف رو هم چاشنی حرفات کن
فک کرده با این پاچه خواریاش مسخرش میتونه قلب یگانه پسر دنیا رو بدست بیاره
حرفات حال مارو بهم میزنه چه رسد به بنده خدا سام عزیز
وای کیانا خیلی بیکاری میای هی با یه اسم دیگه کامنت میذاری؟مریم خانمم مثل تو هه دیگه جه فرقی داره حالا هی انکار کن هی بگو من اقای درخشانی رو از همه بیشتر دوست دارم(معلوم هستش که اینجوری هم نیست)درضمن شما ها که طرز حرف زدنتونو بلد نیستین خیلی طبیعی که از حرفای من سر در نیاری الان برو با دیگران مثل خودت واروش بحث و بدل کن نه با افرادی که از تو با فهم تر و با شخصیترن.اگه هم از نظر شناختن صحبت میکنی باید اینو بدونی که تو رو قبلا همه شناختن خوب خودتو لو دادی.
ببین کی داره از شعور و ادب حرف میزنه فکر نمی کنم نازنین هم حرفای تو رو به دل بگیره وای خدایا چه قدر دنیا پر از حسوده والا من که جای نازنین بودم خوب جوابشونو میدادم .نازنین دمت گرم که این همه صبوری.
نازنین وقتی میگم بی مزه و مسخره ای یکی از علتهاش همینه که با اسمهای مختلف کامنت میذاری و هی از خودت تعریف میکنی در ضمن خانوم تابلو،خدا نکنه که من کیانا باشم ،خدا اون روز رو نیاره که من بخوام مثل اون کیانای بی شخصیت ،توی سایتها دنبال شوهر بگردم،این کارها فقط از تو و کیانا برمیاد...
ببین مریم جان من با کسی دعوا ندارم مجبورم نیستم به شما اثبات کنم که من فقط با اسم خودم کامنت میذارم حالا اون یکی ها رو نمیدونم که چرا از من تعریف میکنن در ضمن خیلی ناراحتم کردی با این حرفات لطفا قبل از اینکه چیزی رو ندونین زود قضاوت نکنید خب اینم داشته باش که هر ادمی میتونه صبور باشه این که چیز سختی نیست.
حافظ ز چشمان قشنگ تو غزل ساخت......
هر کس که تو را دید به چشمان تو دلباخت..........
نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت......
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت......
دربرابرم مشت میکنی.......
میپرسی گل یا پوچ؟!
در دلم میگویم:فقط دستانت........
دل تو وقتی میگیره،دل من میخواد بمیره
حاضرم دلم فدات شه تا که قلب تو نگیره
تقدیم به بهانه زندگیم سام درخشانی عزیز: عاقبت یک روز نزدیک است دنیایی که در ان بی تو مرده ام زنده خواهم شد،به سویت خواهم دوید تا ابد در اغوشت جان خواهم داد...
به اندازه ی تمام بوسه های بی پاسخی که ماهی به دریا میزنه،دوستت دارم......
تو همان شقایق معروف شعر سهرابی.......
تا تو هستی زندگی باید کرد.........
سلام
خیلی جالب بود
ممنون
Vaaay dustan khahesh mikonam,man ettefagi bara porkardane ogate faragatam vared e in veblagh shodam ama asan lezzat nabordam yaany in hame adam az ganune NAZ O NIAZ bi ettellas,pas gorur o vagare khanumane ku??im sry.
پاسخ ها
البته منظور شما باید اونایی باشن که آرزوی ازدواج با سام رو دارن نه کسایی که دارن از هنرمند مورد علاقشون طرفداری و حمایت میکنن که این مورد هیچ ربطی به مورد قبلی نداره
atena جان راست میگی ولی هر چیزی به جای خود عشق و عاشقی هم به جاش اگه میشد از کسایی که منو میشناسن بپرسین میگن خیلی با وقار و سنگینه(به خدا از خودم تعریف نمیکنم) اما مثل اینکه طلسم شدم از عشق ورزیدن به سام درخشانی عزیز چشام کور شد فکر کنم تونستم علتشو بیان کنم در ضمن عزیزم ما (از طرف خودم صحبت میکنم)طرافدار محکم و پایبند ایشون هستیم
واقعا که . کیانا که بیکاره داره همش تایپ می کنه یه عده بیکار تر از اون هم دارن جوابش رو میدن
پاسخ ها
با تشکر فراوان از اظهار نظر فیلسوفانه جنابعالی
در کوچه های دلم مشکوک قدم نزن!!
اینجا جز خودت کسی نمی یابی...............
اوه اوه شما بیکارا هنوز دارید اینجا رو سیاه میکنید
بابا وجودتون سیاه هست دیگه کافی نیست .
اولا آقای سام درخشانی عزیز عمرا بیان اینجا سر بزنند و وقت گرانبهاشون بریزند به پای اراجیف شما پس خودتونو خسته نکنید ایشون کارای مهم تر دارند
حالا اگر میخواین اوقات بیکاری تون پر کنید دیگه بحثی نیست
اینقدر بنویسید تا بتریکید مهم نیست
دوما اون مسخره ی بیماری که با اسم من کامنت میذاره منظورم اون کامنتی که برای نازنین گذاشته و اون یکی داره گدایی عشق میکنه بهت بگم خیلی آدم داغونی هستی بیمار نگرانت شدم
سوما نازنین دیدی مریم خانم هم تور شناخت پاچه خوار و بی مزه و البته خیال باف بی ادب و درک پایینی از شعور و دوست داشتن
دیدی خیلی تابلویی دیدی عاشق نیستی
چهارما عمرا اکیدا ابدا آقای سام درخشانی عزیز تو رو نازنین و الباقی تون بگیره
شما رو جو فقط میتونه بگیره و هوس همین
زحمت ج دادن به بنده هم ندید چون عمرا دیگه سر بزنم مث این مدت که نبودم .
پاسخ ها
اولا اینکه حاجی فیروزه شما نمیخواد از رو سیاهی حرف بزنی،بعدشم که سامی جون به کوری چشم حسودا و مریضایی مثل تو حتما به اینجا سر میزنه چون ایشون عاشق طرفداران و دوستدارانشون هستند(بازم تاکید میکنم به کوری چشم حسودا)و اینکه اگه مطمئنی که ایشون به اینجا سر نمیزنند،پس تا حالا چرا داشتی چرت و پرتاتو اینجا مینوشتی؟و عقده های روانیتو اینجا خالی میکردی؟
خودتم فهمیدی که اشتباهی اومده بودی و اینجا جات نبود....
و اینکه بالاخره فهمیدی که اینجا جای تو نیست چون خیلی ضایع شدی با اون جوابایی که بهت دادن طوری که دیگه روت نمیشه اینجا کامنت بذاری....اصلا جراتشو نداری،فقط هی میای این پیج رو میخوونی ولی چون جرات اظهار نظر نداری و میدونی ضایع میشی ،فقط کلی حرص و جوش میخوری و فقط خواننده ای نه نویسنده هه هه هه و بعدشم اینکه کامنتای مسخرتو که یه دفعه جو گیر میشی و میذاری رو به گردن کسی ننداز،چون این اراجیف فقط از خودت برمیاد ،و مطمئن باش مریم جان هم قبل از نازنین این حرفها رو به تو زده چون جفتتون لنگه ی همید،و بازم مثل اینکه میخوای فرار کنی چون مال اینجا نیستی ولی مطمئنم که اینا رو میخوونی ولی جرات جواب دادن نداری هه هه هه هه هه و در آخر هم بگم که دیگه پاتو اینجا نذار اینجا سایت همسر یابی و ازدواج برای دخترای ترشیده نیست لطفا آبروی بقیه ی دخترا رو نبر ،نذار فکر کنند که همه ی دخترا مثل تو اند،در آخر باز هم میگم که خیلی آویزون و بی شخصیتی.......
چند بار گفتم که ما رو مثل خودت ندون و اینو بدون تو نمیتونی راجب ادب من چیزی بگی چون هیچ کدوم از ما تو پای بی ادبی و بی شخصیتی نمیتونیم به تو برسیم شما که تو چشم من از نظر دروغ گویی و بی ادبی بسیار بزرگ شدی و هیچ اهمیتی نداری اینو بدون که تو حتی تصور این قلب پاک من که با صدای اقای درخشانی میزنه را نمیتونی بکنی اون مریم خانمم که این همه ازش دفاع میکنی تو رو قبل از من شناخته که تو کامنتش بیان کرده که "خدا نکنه من مثل کیانا بی شخصیت باشم " بنده خدا راستم میگه.
دریا که آغوش تو باشد
من شناگری میشوم مبتدی!
مرا رها کن
بگذار غرق شوم در این دریای پر احساس...
احتیاجی به تسبیح نیست،دستانت را که به من بدهی با انگشتانت ذکر (دوست داشتن) میدهم!
خرابه های دلم از تمام خانه های دنیا قشنگ تر است
چون یاد تو در آن ساکن است.......
مدت هاست چهره ات را
عاشقانه در ذهنم نقاشی میکنم......
کارم را خوب بلدم
هیس ! بین خودمان باشد
بدجور سر کشیدن چشمانت گیر کرده ام....
سامي جون تو همه چي تمومي ولي من هزار برابر تو سياوش خيرابي رو دوست دارم اخه سن تو ديگه به ما 18سالها نمي خوره
پاسخ ها
خب نخور بهتر
آقای درخشانی عزیز از صدتا امثال شما 18 ساله ها سرتر و قشنگ ترو بهتره
یه تار موش به هر چی هم رده های شما ست می ارزه
سیاوش خیرابی کی بابا
خاک پای سام عزیز هم نمیشه نه این نه اون گلزار نه حتی برد پیت نه هیچکس دیگه
دست بکش توی موهات.....
تاری که میاد تو دستت
همونی که من به دنیا نمیدمش!!
تو را تا بی نهایت دوست دارم
تو را تا قلب دریا دوست دارم
اگر روزی نباشم در این دنیای خاکی
تو را در قلب خاک هم دوست دارم.........
می خواستم تصویر با تو بودن را نقاشی کنم.......
دیدم فاصله بینمان در ورق جا نمیشود،
کمی نزدیکتر بیا
میخواهم با تو بودن را حس کنم.......
برای دوست داشتنت از من دلیل میخواهند نازنینم!
چشمانت را قرض میدهی!؟
حکایت بارانیست بی امان.......
اینگونه من دوستت میدارم..........
بند نمی آید!
نازنینم به خدا دوری تو دشوار است
بی تو از گردش ایام دلم بیزار است
بی تو ای مونس جان ،دل ز غمت میسوزد
دل افسرده ی من طالب یک دیدار است......
مجله جان ازتون خواهش دارم که همه ،یا حداقل، بیشتر پیامهایی رو که ارسال میکنیمو نمایش بدید ،آخه من روزی ۳_۴تا پیام میذارم ،ولی شما ۲_۳ روز یکبار یکیشو نمایش میدید ،من سایت شما رو خیلی دوست دارم و فقط دلم میخواد اینجا برای هنرمند محبوبم کامنت بذارم .....
با تشکر از شما
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را!!
در حال و هوای من پیچیده ای
حاشا به عطر
که تو دل انگیزتری......
عزیزم برایم مثل (بهار)میمانی
آمدنت را همیشه تحویل میگیرم
دوستت دارم.........
در حال و هوای من پیچیده ای
حاشا به عطر
که تو دل انگیزتری......
کاش باران بودم!
دقیقا می گذاشتم
روزی که چترت را جا گذاشتی
می باریدم.........!
مثل باران چشمهایت دیدنیست.......
شعر خاموش نگاهت چیدنیست........
مهربانی معنی لبخند توست،
خنده هایت بی نهایت دیدنیست........
خدایا در فراغ دوست بگیر از من دنیا را
اگر بی عشق او باشم نبینم صبح فردا را.......
آنقدر برای دیدنت عجله کردم که هنوز،
( دلم )
بند کفشهایش را نبسته بود!
با همان حال ، تمام دشت را دویدم تا به تو برسم،
که مبادا پیش از من (ناز نگاهت )خریدار پیدا کند
آخر شنیدم کسی می گفت:
شقایق ها هم عاشق میشوند.........!!
ویکتور هوگو میگه:
هرگز به کسی که دوستش داری،نگو
(دوستت دارم)
............
...........
...........
ویکتور هوگو غلط کرد!
دوستت دارم،دوستت دارم،دوستت دارم
پیله کرده ام به تو!
نمی دانی پروانه شدن در آغوشت چه عالمی دارد!
بهترین جای دلم تا به ابد خانه ی توست
آخرین حرف غزل قصه و افسانه توست
گرچه از حافظه ی آینه ها پاک شدم
شمع من باش که جانم همه پروانه توست........
از من بگریزید که می خورده ام امروز
با من منشینید که دیوانه ام امشب
یک جرعه آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانه ام امشب.......
آتیشی که تو قلبم روشن کردی
هیچ آتش نشانی نمیتونه خاموش کنه!
چهارشنبه سوری مبارک
واست آتیش روشن کردم که آخر زمستونه
چهارشنبه ی آخر سال قلب من آتیش بارونه
غمهاتو آتیش میزنم ، سرخی آتیش مال تو
چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو...........
سام درخشانی رو خیلی دوست دارم عشقم و شب ها می خوابم به امید اینکه خوابش راببینم خیلی دوسش دارم
مجله جان خواهش میکنم پیامهامو حداقل یکیشو نمایش بدید ،مطمئنم شما خیلی برای خوانندگانتون ارزش قائل هستید......
یک عالمه عطر بید ،تقدیم تو باد......
تبریک بسی شدید،تقدیم تو باد.......
تنها دل و قلوه ایست دارایی ما،
این هم ،دم صبح عید،تقدیم تو باد.....
ماه من چهره برافروز که آمد شب عید
عید بر چهره چون ماه تو می باید دید
نوبت سال کهن با غم دیرینه گذشت
سال نو با طرب و غلغله شوق دمید.....
ممنن از سام درخشان من او را خيلي دوست دارم
داداشی خوشمله عزیزم
عیدت مبارک باشه،الهی ۱۲۰ تا عید دیگه رو هم ببینی
لحظه تحویل سال منو یادت نره،
قلبون شما
آبجی کوچیکه
پر از شور و سراسر مهربانیست
کمی سبز و کمی هم آسمانیست
شده متن تمامی خبرها
دو چشمت سومین جنگ جهانیست!!
ماه همیشه پشت ابر نمی ماند،
گاهی پشت پلکهای تو
روی شانه ی من بخواب می رود.......
به قدری دوستت دارم که گاهی قلبم میگیرد و نمیدانم چه خاکی به سرم بریزم،
بیش از توانم دوستت دارم!!
اقای درخشانی عزیزم خواستم بهتون عید سال نو را تبریک بگم .میخواستم زودتر به شما و خانواده ی گرامی تبریک بگویم ولی یه سری شرایطی فراهم نشد خلاصه امیدوارم سال 93 را برایتان بهتر از سالهای قبل باشد ودر کارهایتان موفق باشید تا اخرین نفسم حتی بعد مرگم نیز عاشق وطرفدارتان خواهم ماند
ای سبزترین خاطره در باغ وجودم
دیشب به حضورت غزلی ناب سرودم
گفتند که چه داری از این هستی دنیا؟
گفتم که رفیقی هست همه بود و نبودم.....
مثلا شما فکر میکنید اقای درخشانی این نظر ها رو می خونه
نفست باران است........
دل من تشنه ی باریدن ابر.........
دل بی چتر مرا مهمان کن!
کدام ابر.......
از سر تو گذشته
که من مست بارانم!؟؟
کوه نیستی،اما
صدایت که می زنم
شعر و شور و عشق
به من باز می گردد.........
بهار فرا رسید!
اما هیچ کس نفهمید
که تمام سال من بی (تو) خزان است.......
من ک واقعاعاشقشم.هیچکدوم ازبازیگرا رونمیشه بااون مقایسه کرد.فقط بزرگترین آرزوم اینه ک یه بارازنزدیک ببینم. همین
قاصدک شعر مرا از بر کن
برو آن گوشه ی باغ،سمت آن نرگس مست
و بخوان در گوشش،و بگو باور کن
یک نفر یاد تو را،لحظه ای از یاد نخواهد برد.....
هر وقت دلم برات تنگ میشه،میام پشت قلبت هی در میزنم
پس هر وقت قلبت میزنه بدون دلم برات تنگ شده......
پاسخ ها
خدا شفا بده
توی برگ برگ وجودم همش از تو می نویسم
تا جدا نشی ز قلبم ،من بدون تو میمیرم.....
عزیز کرده ی شعرهایم
خواستم بگویم (( بی تو ))
نفس شعر بند آمد!
من که دیگر
جای خود دارم.......
فدای ناز عشقت ناز دانه
که عشقت کنج دل زد آشیانه
به یاد سوزش مجنون ز لیلی
به یادت سوختم در این زمانه
به تو سوگند و به ناز گل سرخ و به پروانه که در عشق فنا می گردد:
زندگی زیبا نیست!
آنچه زیباست تویی.......
عشق یک واژه ی زلال است ،تو باید باشی
قلب من زیر سئوال است، تو باید باشی
فال حافظ زدم آن رند غزل خوان هم گفت
زندگی بی تو محال است ،تو باید باشی
میگن شبا فرشته ها ،از آرزوی آدما،قصه میگن واسه خدا
خدا کنه همین شبا،گفته بشه قصه ی تو واسه خدا.......
منم تنهاترین تنهای دنیا
تویی زیباترین زیبای دنیا
نگاهت را بنازم ای نگارم
فدای تار مویت هرچه دارم.......
آقای سام درخشان ی رو دوس دارم اما دیگه برام ستاره نیس چون هم سنش داره چهل میزنه بالا هم میخواد ازدواج کنه دیگه باید دنبال یه ستاره جدید بگردم مثل...
کاش باور داشتی در باورم،از نگاه شاپرک زیباتری
با شکوهی مثل خورشید بزرگ،از نسیم لاله هم بی همتا تری
کاش باور داشتی امید من،آتشی سوزنده دارم از غمت
کاش میدانستی ای یکتا ترین،تا افق،تا آسمان میخواهمت........
داداش سامی عزیزم
خیلی دلم براتون تنگه،خیلی دوست دارم از نزدیک شما رو ببینم،ولی مثل اینکه در این مورد خیلی کم شانسم،
به
داداش سامی عزیزم
خیلی دلم براتون تنگه،خیلی دوست دارم از نزدیک ببینمتون،ولی فکر کنم خیلی هم بدشانسم
به رستوران قشنگتونم که تازه افتتاح کردین هم اومدم،ولی شما نبودید
امیدوارم یه روز فرصت پیش بیاد و من شما رو ببینم..........
پاهایت را بگذار اینجا......
درست روی قلبم......
ببخش مرا......
چیز دیگری نداشتم که فرش قدومت کنم......
آهسته قدم بردار،اینجا......
تار و پود این فرش قرمز،پر از گلهای احساس است!
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ تنی مباد و بر هیچ دلی
آنچه از غم هجران تو بر جان من است......
غنچه ی عشق وا شد و تو را درون آن دیدم
شبنمی شدم و بر روی تو باریدم
.
.
تا در اعماق قلبت بنشینم و با عشق و محبتت زنده بمانم.......
پنجره را که باز میکنی
دلم می آید و لب طاقچه ی نگاهت مینشیند
میبینی؟
دلم بی دام و دانه،مست نگاهت شده است........
دلتنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست
در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست
با عشق تو شب را به سحرگاه رسانم
بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست......
کنار تو آشیانه می کنم
فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم
کسی سئوال میکند به خاطر چه زنده ای؟
و من برای زندگی،تو را بهانه می کنم......
من به چشمان پر از مهر تو عادت دارم
به تو و طرز نگاه تو ارادت دارم
عطش حسرت دیدار تو را پایان نیست
اشتیاقی است که هر لحظه و ساعت دارم......
در نگاهت چیزیست که نمی دانم چیست؟
مثل آرامش بعد از یک غم،مثل پیدا شدن یک لبخند
مثل بوی نم بعد از باران،در نگاهت چیزیست که نمی دانم چیست؟
من به آن محتاجم!
در میان دستهایت عشق پیدا میشود
زیر باران نگاهت نسترن وا میشود
با عبور واژه ها از گوشه ی لبهای تو
مهربانی قلبت خوب معنا میشود......
در میان دستهایت عشق پیدا میشود
زیر باران نگاهت نسترن وا میشود
با عبور واژه ها از گوشه ی لبهای تو
مهربانی قلبت خوب معنا میشود......
ای چشم تو از هر چه غزل گیراتر/لبخند تو از خنده ی گل زیباتر
در برکه ی آرام تو حتی مهتاب/صد بار ز خورشید شده والاتر
خوبان جهان آنچه تو داری دارند/در عشق،تو از یک یکشان بالاتر......
در گلستان خیالم جستجویت می کنم
نرگس عشق منی ،هر لحظه بویت می کنم
من تمام غصه ها را در دلم جا داده ام
کل دنیا را فدایی یک تار مویت می کنم......
قویی که شنا می کرد در برکه ی چشمانت
موجی که رها میشد در بستر مژه گانت
بویی که نفس میزد در دام گریبانت
من بودم و خواهم بود همواره پریشانت......
قویی که شنا می کرد در برکه ی چشمانت
موجی که رها میشد در بستر مژه گانت
بویی که نفس میزد در دام گریبانت
من بودم و خواهم بود همواره پریشانت......
حال من خوب است اما با تو بهتر میشوم
عشق من ، تا میبینمت یک جور دیگر میشوم
در لباس آبی از من بیشتر دل می بری
آسمان وقتی که می پوشی کبوتر میشوم
میل،میل توست ولی باور بکن
بی تو در هجمه ی بادها پرپر میشوم......
حال من خوب است اما با تو بهتر میشوم
عشق من ، تا میبینمت یک جور دیگر میشوم
در لباس آبی از من بیشتر دل می بری
آسمان وقتی که می پوشی کبوتر میشوم
میل،میل توست ولی باور بکن
بی تو در هجمه ی بادها پرپر میشوم......
ای تمام فکر من در روز و شب
ای همه هذیان من در سوز و تب
آه ای بالاترین سوگند من
آره من دیوانه ام،دیوانه ام
جز تو از خلق جهان بیگانه ام
عزیزم.................دوستت دارم
گر ز جهان بگذرم،از تو نخواهم گذشت
سر رود از پیکرم،از تو نخواهم گذشت
مردمک چشم من،نقش تو بر خود گرفت
ور همه جا بنگرم،از تو نخواهم گذشت
طالب پرواز هستم مقصدم چشمان توست
یاس پرپر گشته ی من مرهمش دستان توست
بودنم با بودنت معنای دیگر میدهد
حال من خوش میشود وقتی به یاد چهره ی خندان توست......
جان غمگین ،تن سوزان، دل شیدا دارم
آنچه شایسته ی عشق است،مهیا دارم
سوز دل،خون جگر،آتش غم،درد فراق
چه بلاها که ز عشقت من تنها دارم......
من حسرت دیدار تو دارم به که گویم
از بهر تو من ابر بهارم به که گویم
غیر از تو کسی را به خدا دوست ندارم
از نرگس چشم تو خمارم به که گویم......؟؟
تو مرغ عشقی و در جانم آشیانه گرفتی
هزار گلشن دل را به یک بهانه گرفتی
مرا دلیست که هرگز به دلبری نسپردم
در این خرابه ندانم چگونه خانه گرفتی......
بی تو پیمودن شبها شدنی نیست
شبهای پر از درد که فردا شدنی نیست
گفتم که برایت بفرستم دل خود را
افسوس که چون نامه دلم تا شدنی نیست......
یک دم رخ زیبای تو از دیده گذر کرد
آنی آتش عشق تو در دل فوران کرد
دل گفت غنیمت شمرید این دم و لحظه
چشم،چشمک زد و عکست قاب دل کرد......
به که پیغام دهم؟به شباهنگ؟به شب مانده به راه
یا به انبوه کلاغان سیاه،به پرستو
به پرستو که سفر می کند از سردی فصل
به که پیغام دهم که یادت هستم......
گل این سرو گیسوی ندارد که تو داری
آغوش گل این بوی ندارد که تو داری
نرگس که فریبد دل صاحبنظران را
این چشم سخنگوی ندارد که تو داری......
ای که می پرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
عشق یعنی دل تپیدن بهر دوست
عشق یعنی جان من قربان اوست......
نازنینم......
از تو مینویسم....از تو که برایم عزیزترینی،بهترینی....
یک تار مویت را در قبال عالمی نمی دهم....این را فقط در شعرهایم به لفظ نمیگویم....که در واقعیت،آن را به تو چندین هزار بار ثابت خواهم کرد....
پرستوی عشق رویاهایم ،نبینم روزی را که پژمرده باشی،بی رمق باشی،زبانم لال کسالت داشته باشی،که آن روز......
از همه ی دنیا بیزار خواهم بود....همیشه بالاترین آرزویم،سلامتی توست......
شقایق زیبای باغچه ی دلم......امروز،روز ولادت امام مهر و عطوفت است....39 سال پیش تولد تو نازنین،قرین شد با این روز عزیز ....13 رجب،روز تولد تو عزیزترین است....به خاطر همین است که انقدر مهربان و دوست داشتنی هستی....چون در این روز عزیز به دنیا آمده ای......
روزت مبارک...................بهترینم
نازنین تر ز تو کس نیست که یادش بکنم
سرو دل عاشق یک ناز نگاهش بکنم
تا زمین هست و زمان هست بگویم ای دوست
تو عزیزی و جانم بفدایت بکنم......
خون داغ عشق در رگهای من جاریست باز
لب فرو بستن سکوت تلخ اجباریست باز
چند روزی می شود سودایی سودایی ام
در دل شبهای من غوغای بیداریست باز......
همه جا را گشته ام،تو نبودی...نازنین،اندکی گامهایت را آهسته تر بردار...انقدر از من دور نشو...من همواره در پی توام و...تو همان ستاره ی سهیلی...
برای دیدنت لحظه شماری میکنم...تو همان خوب دیروزی و من هم همان عاشق قدیمی...که در جستجویت...بادلی پر از شوق دیدار...همچون پرستویی عاشق...به همه جا پر میکشم،تا نشانی از تو بیابم،تو کجایی...؟؟؟.........نازنینم
دیشب از دفتر عمرم صفحاتی خواندم
چون به نام تو رسیدم لحظاتی ماندم
همه ی دفتر عمرم ورقی بیش نبود
همه در دفتر من حسرت دیدار تو بود......
من باشم و تو باشی ،باران چه دیدنیست
بی چتر،حس پرسه زدنها نگفتنیست
بهار،با تو فصل دل انگیز عاشقیست
با تو،صدای بارش باران شنیدنیست......
پاسخ ها
بابا بخدا توحمی بس کن دیگه شورشو در اوردی بخدا...
چیه ؟جای شما رو تنگ کردم؟اصلا کسی از شما نظر خواست؟؟یا احیانا فضول تشریف دارید؟؟اینا که فقط دلنوشته هست،من برای سامی عزیزم جونمم میدم......
سوگند اعصاب نداری ها....
سامی جون من از دوازده سالگی باديدن فیلم نابرده رنج دیوونت شدم.توروخداازدواج نکن بعیدمیدونم یه دختری لیاقت تورو داشته باشه.
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام
عشق یعنی انتظار یک سلام
عشق یعنی دستهای رو به دوست
عشق یعنی مرگ در راهت نکوست
عشق یعنی شاخه ای گل در سبد
عشق یعنی دل سپردن تا ابد......
نه سوگند خانوم،این حرفو نزنید به نظر من این نوشته ها رو یه احساس پاک مینویسه،اگه من یه همچین عاشق دلباخته ای داشتم کلاهمو مینداختم هوا،من هر روز نوشته های جودی آبوت رو میخوونم خوش به حال سام که خوشبخت ترین بابالنگ دراز دنیاست که یه نفر هست که انقدر دوستش داره من که از این شانسها ندارم خیلی دوست دارم جودی آبوتو ببینم کاشکی هر کی کامنت میذاشت عکسشم میذاشت!!!
من ترک عشق شاهد و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم
باغ بهشت و سایه طوبی و قصر حور
با خاک کوی دوست برابر نمی کنم......
پاسخ ها
چقدر تو حقیری رفتی با اسمای مختلف از خودت تعریف و تمجید کردی واقعا جای ترحم داری
اینقدر بشین بنویس تا خسته شی
سام که نمیاد بخونه بعدشم ازدواج میکنه
اونموقع قیافت دیدنی ست دختر بد هاهاهاها
تو خیلی حقیری که فکر میکنی منم مثل امثال شماهام و خودتو هم خیلی عالم و دانشمند میدونی که به یه کشف جالب دست پیدا کردی، من اگه نیازی به این تعریف و تمجیدها داشتم که تا حال صد بار از خودم تعریف کرده بودم،اصلا شماها کی هستید که تو این چند روزه پیداتون شده؟تا حالا که اینجا پرنده هم پر نمیزد،چه خبر شده یه دفعه؟؟من اگه بخوام مثل شما دختر لوسهای بی مزه ی خود نما،خودمو به نمایش بذارم و بخوام به زور خودمو تو دل سام جا کنم،میرم یه وبلاگ درست میکنم و کلی هم تبلیغات میکنم و مثل شماها همه جا جار میزنم که من سامی رو دوست دارم،تو رو خدا سامی بیا به من توجه کن....یا خیلی راحت تر میرم تو اینستاگرام عضو میشم که مطمئن مطمئن باشم سام حتما داره حرفای منو میخونه....نخیر.... من نیازی به این کارها ندارم،همین که یه گوشه ی دنجی هست که میتونم دلنوشته هامو واسه هنرمند مورد علاقم بنویسم کافیه،اگه هم یه زمانی مدیر محترم سایت احساس کردن که من اینجا جای دوستان عزیز رو اشغال کردم میتونن دیگه کامنتهای منو تایید نکنند......
در ضمن اون جمله ی آخرتم،از حالت نوشتنت معلومه که از روی بدجنسی نوشتی بعدشم مثلا دلت خیلی خنک شده،اشکالی نداره اگه با این حرفا دلت خنک میشه پس بشین یکسره از این حرفا بزن فقط اینو بهت بگم که اصلا فکر نکن که من مثل خودت فکر ازدواج با سام رو دارم چون ایشون دیگه تا حالا یا ازدواج کرده یا قراره به همین زودی ها ازدواج بکنه پس بدون که دوست داشتن من از یه جنس دیگه است،فقط این وسط فکر و ذهن خراب خودتو نشون دادی که به چه دیدی داری به سام نگاه میکنی،واقعا متاسفم برات......در آخر اینکه تهمت زدن گناهه اگه نمیدونستی بدون......
جودی آبوت خداییش تو انقدر سامو دوست داری؟خوش به حالش
این نوشته هاتو بدم نامزدم بخوونه یه خورده یاد بگیره حداقل دوتا از این جمله ها واسم بگه
ولی عمرا تو این دوره زمونه دختری پیدا بشه که واقعا از ته دل آدمو دوست داشته باشه
من که باور نمیکنم
بابا بیکاریدا عشق و عاشقی این دوره زمونه همش کشکه.،،خودتونو علاف این کارا نکنین
حالا این پیرمرده کی هس که انقد مهم شده یه نفر که تا 40 سالگی زن نگرفته همون زن نگیره و مجرد بمونه بهتره این دخترای ایرانی چقد ساده و خوش باورن به خدا
پاسخ ها
پیرمرد خودتی
تازه 39 سالش ایشون خیلیم کوچکتر از سنش نشون میده یه تار موش به هزارتا 30 ساله می ارزه
مهم بوده و هست و خواهد بود شما خواب بودی
در مورد ایشون درست صحیت کن لطفا
مجرد هست که هست مگه گناه حالا اونایی که ازدواج کردن چه گلی به سر مملکت زدن یا چه قله ای از افتخاراتو فتح کردن خیلیاشونم پشیمون هستند ..
مخاطب خاص من!!!!!!!!!!!
من ایمان دارم به پایان این روزهای سرد و مه آلود.....
سهم من از دوری تو چیزی جز دلتنگی به اندازه ی دریاها،نگاهی تاریک همچون شبهای بدون مهتاب و لحظه هایی که ثانیه به ثانیه میگذرند نیست......
پس ای دوست بشنو صدای دلتنگی مرا......
انقد بشین بنویییییییییییییس تا موهاتم مثه دندونات سفید شه یــــــــــــــنی عمرا سام درخشانی تو کل عمرش یه بارم به اینجا سر بزنه ها ها ها ها ها ها ها ها
پاسخ ها
غیر از اینکه ثابت کردی خودت حقیری،ثابت کردی که خودت واقعا جای ترحم داری،یعنی هر چی که میخواستی به من نسبت بدی،خودت نشون دادی که در خور خودت و شخصیت فوق العاده پایین خودته،فکر میکنی خیلی زرنگی؟؟که از این طرف وایسی اینجا کشیک بدی و دنبال فرصت مناسب بگردی که منو ضایع کنی به خیال خودت،بعد از اون طرفم بری جاهای دیگه خودتو یه خانوم عاشق پیشه ی با شخصیت و با کلاس نشون بدی؟؟........نه خانوم........خودتی
گر طبیبانه بیایی بر سر بالینم /به دو عالم ندهم لذت بیماری را......
دلبرا در مذهب ما بی وفایی کار نیست/شمع اگر عاشق نباشد تا سحر بیدار نیست......
همدم روح و روان خسته ام اشک است و بس
مرهم زخم دل تنهای من اشک است و بس
گر نمی بینی غمی اندر نگاهت خسته ام
آنچه می شوید غم از چشمان من،اشک است و بس......
در خالصانه ترین گوشه ی قلبم،
آنجا که خبر از تاریکیست،یاد تو میدرخشد......
گل من خبر نداری دل گلدونت می گیره
اگه پژمرده باشی گلدونت برات می میره
گل من بگو که هیچ وقت دلت از من نمی گیره
گل من نگو شکستی گلدونت عزا می گیره
سلام وخسته نباشید من 13ساله هستم وسریال آوای باران رادیدم .شما دراین سریال بسیار عالی بازی کرده اید خواهش می کنم جوابم رابدهید خداحافظ.
دل را چو به عشق تو سپردم چه کنم؟
دل دادم و اندوه تو بردم چه کنم؟
من زنده به عشق توام ای دوست ولیک
از آرزوی روی تو مردم چه کنم..........؟؟
بی تو این فاصله ها طاقت من برده
ساعتم زنگ زده عقربه هایش مرده
کاش باور کنی از دوری تو دلتنگم
این دل خسته ام از دوری تو پژمرده......
آسمان کوچک من همه شب بارانیست
همه شب در تب چشمان ترم مهمانیست
شکوه از فاصله ها نیست که از این دلم است
غم و اندوه دل عاشق من پنهانیست......
باید از عشق بسازم غزلی قابل تو
غزلی ناب و صمیمانه به وزن دل تو
دلی از جنس بهار است که تقدیم تو باد
سبز باشی و دلت خانه ی پائیز مباد......
هنوز همسوار مرکب خیال من تویی
هنوز هم یگانه شاهکار این قلم تویی
هر آن به یاد تو ،به مدح عشق می رسم
و باز شرح هر نگاه عاشقانه ام تویی......
تو را از بین صدها گل جدا کردم
تو سینه جشن عشقت رو به پا کردم
برای نقطه ی پایان تنهایی
تو تنها اسمی بودی که صدا کردم......
عشق من......
نقش چشمان خمارت چه کشیدن دارد
سایه ساران دو زلفت چه لمیدن دارد
آن قدر خوب و ملیحی که به یک جرعه نگاه
مرغ سرگشته ی آشیون دل ،شوق پریدن دارد
گل اگر چشم خودش باز کند خواهد مرد
ماه در اوج غرورش به زمین خواهد خورد
چون به زیبائی تو حسرت عالم خوردند
برق چشمان تو روح از تنشان خواهد برد......
گفتی چو خورشید زنم سوی تو پر
چون ماه شبی میکنم از پنجره سر
اندوه که خورشید شدی تنگ غروب
افسوس که مهتاب شدی وقت سحر......
خورشید تابانم تویی......ماه درخشانم تویی
آبی آسمانم تویی......رنگ بی پایانم تویی
یار همیشگی من،عشق و دنیایم تویی......
گر نباشی من نیستم،
چون که هستی وجانم تویی..............
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصه ی پر حادثه همراه تو باشم
تو پری باشی و تا آن سوی دریاها بروی
من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم......
اینجا آسمان صاف و مهتابیست،آنجا را نمیدانم...
اینجا هوا گرم و بهاریست،آنجا را نمیدانم...
اینجا.........دلـــــــــی تنگ است.........
آنجا را نمیدانم......................
دریا...دلش که بگیرد...سر میگذارد بر سینه ی ساحل......
ابر...سر میگذارد بر شانه ی کوه......
چشمه...سر میگذارد بر دامن دشت......
اما من،وقتی تو نیستی،سر میگذارم در دست های شعر و دلتنگی هایم را قطره قطره کلمه میشوم............
انتظارت چه زیباست......وقتی که لبه جاده ی دلتنگی ایستاده ام......
و قاصدکی زیبا،از دور،با نغمه های عاشقانه به سمتم می آید ،ومشامم را آکنده از عطر تو میکند............
تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ی ما کاش گذر داشته باشد......
من و تو هستیم و بینمون فاصله...
زودتر نمیگذرند این ثانیه های بی حوصله...
همچنان باید بیقرار باشم،تا کی باید خیره به عکسات باشم!
پس کی می آیی......؟
می دونی گلهای شمعدونی عاشقند.....؟می دونی چشمهای خسته ام انتظار اومدنت رو میکشند..............؟
شب های بیقراری با غروب های دلواپسی هر شب از راه میرسند ..من دلتنگ تر از همیشه ی زمان به پشت پنجره می آیم و تا دوردست ها خیره میشوم.........
نازنینم....آسمان را نگاه کن....دلم را به این خوش میکنم که تو هم زیر همان آسمانی هستی که من هستم و هر دو تماشایش میکنیم....حداقل با این استدلال عاشقانه،دل بیقرارم را آرام میکنم....تا کمتر بهانه ی نبودنت را بگیرد....
چشمانت آتش به جان کدام راه گم کرده ای میزند باز که از حرارتش دل بیقرار من اینگونه میسوزد..............
چند نگاه خسته ی دیگر به انتظارت بنشینم............
چند شبانه..........
چند عاشقانه...........
وقتی حس میکنم ...
جایی در این کره ی خاکی...
تو نفس میکشی و من...
از همان نفس هایت،،،نفس میکشم،آرام میشوم!
تو باش!!!
هوایت! بویت! برای زنده ماندنم کافی ست ......
با یاد چشمهای تو خوب است خواب من
از ابرها کناره بگیر آفتاب من
چشم تو را کجای جـهان جستجو کنم...؟
پایان بده به تب و تاب بی حساب من.........
این شبها دلم از آمدنت سرشار است
فانوس به دست کوچه ی دیدار است
آنگونه تو را در انتظارم که اگر
این چشم بخوابد ،آن یکی بیدار است......
برادر من به شدت شبیه سام درخشانی هستش . رنگ سبز چشما . بینی ابروها قد و هیکل و حتی اخم بین دو ابرو.
یبار عکس برادرمو گذاشتم تو کلوب همه با سام درخشانی اشتباه گرفته بودن
ولی سرنوشت ادما رو جاهای مختلف میبره برادرم الان استادیار دانشگاه و هیچی براش از درس و ..مهمتر نیست و فکر بازیگری رو هم نمیکنه ولی فیس و استعدادشو داره
قطره های اشک بیقراری نوازشگر گونه هایم است...
چه کنم که اشک قشنگ ترین بهانه است برای گفتن از غمهای بی پایان دلم...
برای بیان دلتنگی...
بیا ...که این سوی دنیا،به اندازه ی تمام دنیا دلتنگم......
اینو بدون که بی تو به یک دنیا شقایق دل نمیبندم................................
سرم سودای گیسوی تو داره
دلم مهر مه روی تو داره
اگر چشمم به ماه نو کند میل
نظر بر طاق ابروی تو داره......
مانفهميديم ازدواج كرده يانه؟تويه سايت ديگه عكس سام بانرگس محمدي بود كه گفتن توبرزيل كه رفته بودن بازي جام وجهاني ونگاه كنن باهم ازدواج كردن منكه گيج شدم نفهميديم اصن چي به چيه
دفتر شعرم سراسر دلنوشته است برای تو...دفتر نقاشی هایم پر شده از چهره ی مهربان و دوست داشتنی تو...چشمانم را که میبندم،،،رویاهایم مملو است از شاپرک و پروانه و .....مرغ عشق هایی که پر میکشند از روزنه ی خیالم و بر شاخ و برگ درخت دوستی ام با تو می نشینند و یک بند آواز میخوانند...آرام و قرار ندارند،،،آنها هم مثل من،دیگر تاب دوری تو را ندارند......
می نویسم این دلنوشته را بهر دوست
او که صدها خصلت زیبا در اوست
با مرام و با ادب،زیبا، با معــــــــــرفت
با حیا و با لیاقت،مهربان ،با نزاکت
او که با زیبایی اش مهتاب را شرمنده کرد
آبـــــــی آسمانش چشم دنیا را خیره کرد......
وايي! آقاى درخشانى بنظر تون نبايدبا يه خانم شيك و جذاب ازدواج كنين؟ البته دختر زيبا و با اخلاق تو ايران كمه!
عشق یعنی قطره قطره آب شدن....در وفور اشک یار گریان شدن.........
عشق یعنی بر دلی چیره شدن....دست از جان شستن و مجنون شدن.........
عشق یعنی در حضور باران طوفان شدن....در کنار قاصدک رقصیدن و پر پر شدن.........
عشق یعنی در عمق قلب یار ساکن شدن....بر دامان وی افتادن و بی جان شدن......................
دلم را هاله ی مهتاب کردم....
صدای لحظه ها را خواب کردم....
به یاد چشمهایت نازنینم....
تمام آسمان را قاب کردم...............
تمام شعرهای عاشقانه ی جهان
شبیه تو اند!
تو اما،
پشت استعاره ای ایستاده ای
که به ذهن هیچ شاعری
نخواهد رسید.................
من آن ابرم که بارانش تو هستی
همان یوسف که کنعانش تو هستی
مسافر میشوم تا آخر عمر
در آن راهی که پایانش تو هستی......
خيلي ماهين
خیالتو میدزدم از تو شبستون خواب
تو ابرا پنهون میشم یه وقت نبینه مهتاب
بارون میشم میبارم تو آسمون چشمات
که رو زمین به یاد همه بمونه چشمات......
من مست جام باقی ام/حیران روی ساقی ام
ای جان و ای جانان من/ای وصل و ای هجران من
دیوانه ی رویت منم/آشفته ی مویت منم
سرگشته ی کویت منم......
دارم هوای عاشقی.....................
گفتم که نقاش میشم و عشقتو با شور میکشم....
رو کاغذ نازک دل، نازتو صد جور میکشم....
گفتم توی باغچه ی تو،به جای گل ،دل میکارم....
خودم میرم بارون میشم،به روی گلهات میبارم..................
اگر چه جای دل دریای خون در سینه دارم
ولی در عشق تو دریایی از دل کم میارم
نه یک دل،نه هزار دل،همه دلهای عالم
همه دلها رو میخوام،که عاشق تو باشم......
شب که میشه تو کوچه ی غم،اشک من میشه ستاره
من چشمامو به ابرا میدم،آسمون بارون میباره
به کی بگم که چشمات،تو غصه زندونم کرد
عشق تو نازنینم،بی آشیونه ام کرد......
ابر چشمم به هوای رخ تو بارانیست
مثل دریای دلت دیده ی من طوفانیست
یک نظر کردی و دل گشت اسیرت ،اینک
پشت مژه گان دو چشمت دل من زندانیست......
از امشب ،میرم برات تمام گلهای شقایقو از همه جای دنیا میچینم،با تموم گلدونهای شمعدونی دنیا،و میدم دست هزار تا پرستوی عاشق،تا روز تولدت بیان تقدیم تو نازنینم کنند....با هزاران عشق....وبا هزاران دوستت دارم، از طرف من........که عاشق ترین عاشقانت هستم..........و خواهم بود...................
جشن تولدت رو شمع و چراغونش کن
با گل هر ستاره،ستاره بارونش کن
غم که اومد سراغت،از خونه بیرونش کن
دنیا که جای غم نیست،غمها رو بیرونش کن
تولدت مبارک،مبارک و مبارک.............
تولدت مبارک،مبارک و مبارک.............
ببین طلوع چشمات،به دنیا چه قشنگه
نگاه زیبای تو،صمیمی و یه رنگه
روز تولد تو،همه میگن مبارک
منم از حالا میگم،تولدت مبارک....
تولدت مبارک....تولدت مبارک............
آرزو می کنم که امسال برای تو غصه و غم نباشه
حتی یه تار مو هم از سرت کم نباشه
زندگیت از امروز با دلخوشی شروع شه
باز گل ناز خورشید از رو چشات طلوع شه......
عااااااااااااااااشقشم سام ونرگس اصلا به هم نمی ایند
من از عمق وجود خود خدایم را صدا کردم،،،
نمیدانم چه می خواهی......ولی
دیشب،برای تو،برای رفع غمهایت،برای قلب زیبایت،برای آرزوهایت،،،،،،،،
به درگاهش دعا کردم......و میدانم،،خدا از آرزوهایت خبر دارد......
یقین دارم دعاهایم اثر دارد.................
تقدیم به آسمانی ترین ستاره هستی ام !!
ای زیبای عاشق ..ای فصل مقدس..ای بهترین و زیباترین کلام زندگی ام..ای همه معنی امید..ای بهار..ای عشق پاکم......
با تو......
جرقه های عاشق شدن،در آتشکده ی متروک قلبم شعله کشید!!
و......
ترانه های عاشقانه ام
با تو......
به حقیقت رسید!!
روشن ترین ستاره ی شب در چشمان توست وقتی میخندی،ای اسوه ی عشق و محبت
طلوع زیبای زندگیت بی غروب باد......تولدت مبارک.....................
میگن دیشب،فرشته ها از آسمونها ،اومده بودند پایین،پیش ما،تا آرزوهای قشنگمونو با خودشون ببرند اون بالا...........
می دونی من چی آرزو کردم........؟؟ آرزو کردم اون کسی رو که خیلی دوستش دارم،همیشه سلامت و خوشبخت باشه و هیچ وقت،هیچ ناراحتی و مشکلی براش پیش نیاد،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
ولی فرشته ها موقعی که میخواستند برگردند ناراحت بودند،میدونی چرا؟ آخه یکیشون میخواست پیش ما بمونه......واسه همین تنها برگشتند......
فرشته ی زیبای من!!سالروز زمینی شدنت مبارک................
امشب ،شب ما،غرق گل و شادی و شوره/از جشن ستاره ،آسمون یه پارچه نوره
امشب همه جا پر از طنین دلنوازه/هر جا که بری پر از نوای دلنشین سازه
جشن تو جشن تولد تموم خوبی هاست/جشن تو شروع زیبای تموم شادی هاست
عزیزم هدیه ی من برات یه دنیا عشقه/میام امشب تو خوابت با صد هزار فرشته
همه جا پر شده از گلهای سرخ و میخک/عزیزم دوستت دارم ،تولدت مبارک
تولدت مبارک....تولدت مبارک................
تولدت مبارک....تولدت مبارک................
آقای درخشانی تولدتون مبارک امیدوارم که به همه آرزوهاتون برسید
بهترین و دوست داشتنی ترین هنرمند تولدتون رو از طرف خودم و همه دوستام تبریک میگیم امیدواریم به همه آرزوهای زیباتون برسید
مخللللللللللصصصصصصیییمممم آقای درخشانی تولدتونم مبارک البته ببخشید دیر شد
مهربانیت ستودنیست......وقتی که از پس آن نگاه آسمانی زیبایت...از پشت پنجره ی آبی چشمانت...قطرات باران از ابرهای مهربانی دلت،همچون شبنمی،گلبرگ گونه هایت را نوازش میکند...........................................
جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد ...که تو...همان فرشته ی مهربان و دوست داشتنی هستی که از دل آسمان پاک و آبــی ...با هزاران هزار عطر مهربانی و عشق...قدم بر کویر دلهای عاشقان بیقرارت گذاشته ای..........
بدان......عاشقت هستم و ......همیشه......عاشق ترین عاشقانت خواهم بود.............
عشق من تو
هم نفسم تو
همه ى وجودم تو
تو کدوم کوهی که خورشید،از تو دست تو میتابه
دلت آیینه ی پاک و روشن،مهربون مثل خیاله
تو به قصه ها شبیهی،ساده اما حیرت آور
شوق تکرار تو دارم ،وقتی میرسم به آخر......
آهسته و زیبا قدم برمیداری......به سوی جاده ی عشق،،،،جاده ی مهربانی،،،،جاده ی گذشت و ایثار......خورشید مهربانی بالای سرت میدرخشد......مرغان خوش آواز مهر و عطوفت،در اطرافت حلقه زده اند و نغمه و آواز سر داداه اند......شاپرک های احسان و نیکی هایت ،روی شانه هایت نشسته اند......برگهای درختان،رقص کنان خود رابه زمین میرسانند،تا برجای پای قدومت بوسه زنند...... و تو ،،،،
با تمام این زیبایی های وجودت،گام برمیداری،در جاده ی عشق و محبت و از خود گذشتگی،تا به آنان که در انتهای جاده انتظارت را میکشند،لطف و بخشش و مهربانی هایت را نثار کنی................
و چه زیباست،،،،درخشش آفتاب مهربانی برچهره ی زیبایت،،وقتی که دلهایی را شاد کردی،و لبخند امید و آرزو را بر لبهایی نشاندی.......................
همرنگ تمام آرزوهای منی،
عشق من و رویا و تموم دنیای منی،،
دور از تو نفس کشیدنم ممکن نیست،،،
من ماهی تشنه ام تو دریای منی............
شبا هر شب یه دل سیر،،،خالی از بغض تو میشم
بــا وفـــا ام،عاشـقم،،،بعد تو،،،عاشق هیچ کس نـــــمیشم
دســت مــن نیـــست،،،اگه دستم،،،همش از تو مینویسه
اگه دلتنگم و چشمم،،هر شب از یاد تو خیسه...........................
بر ملک دلم روی تو خورشید شود
بر جان و دلم عشق تو امید شود
می نوش یکی جام سلامت ای دوست
خوش باش و هر روز تو چون عید شود......
چون صید به دام تو به هر لحظه شکارم،،
ای طرفه نگارم
از دوری صیاد دگر تاب ندارم،،
رفته است قرارم
چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم،،
تویی آرام جانم
از دیده ره کوی تو با اشک بشویم،،
با حال نزارم
گر بوی تو را باد به منزل برساند،،
جانم برهاند
ورنه ز وجودم اثری هیچ نماند،،
جز گرد و غبارم..............................
چشمای من میل به گریه داره،،،میخواد بباره
دل نمیدونی که چه حالی داره
غصه به جز گریه دوا نداره
دل دیگه مثل قبلنا طاقت نداره
هر چی تو دنیا غمه مال منه
روزی هزار بار دلم میشکنه
روزی هزار بار.........دلم میشکنه
اقای درخشانی شما معرکه اید خیلی آقائید چند روز پیش تو خیابون دیدمتون دوست داشتم خدمتتون برسم ولی فرصتش نبود تازگی هم اومدم رستورانتون خیلی از با سلیقگیتون خوشم اومد واقعا شما و آقای پرویز پرستویی تو بازیگرا تکید امیدوارم در کاراتون موفق باشید
kiana تو چند سالته؟
لطفا بالا پایین نکن سنتو درست بگو
سلام من به تو یار قدیمی
منم همون هوادار قدیمی
هنوز همون یار وفادار تو هستم
لحظه لحظه ی زمان در پی دیدار تو هستم...............
تو دلیل خنده هامی،توی هر نفس باهامی
مثل خاطره عزیزی،مثل خون توی رگهامی
مثل تعبیر یه خوابی،زیر بارون بهاری
اینو بت بگم بدونی،تو اصلا لنگه نداری.....
اگه آفتاب تو چشات خونه کنه،،،
میتونه خورشیدو دیوونه کنه
میتونه تو آیینه ی چشمای تو،،،
گل شب بو موهاشو شونه کنه
میتونه آب بشه تو نگاه تو،،،
دل سنگ هر چی غصه و غمه
لحظه هام ارزونی چشمای تو،،،
از نگات هر چی بگم بازم کمه...........
من یک گل پژمرده،،،تو شاخه گل افشون
من برکه ی خشکیده،،،تو زمزمه ی بارون
چون سایه ی من با من،،،از روز ازل بودی
من شعر و غزل خواندم،،،تو شعر و غزل بودی......
دلم به اندازه ی تمام روزهای پائیزی گرفته است......
آسمان چشمانم به اندازه ی تمام ابرهای بهاری بارانی است......
نگاه منتظرم انگار،، به اندازه ی سردترین روزهای زمستانی یخ زده است......
وجودم ،،اما،،در کوره داغ تابستانی میسوزد......
چه چهار فصلی است ،،سرزمین دقایق من......!!!!!!
وقتی که به یاد تو هستم..............
همه شب صورت خود را به خدا خواهم کرد
از خدا خواهش دیدار تو را خواهم کرد
تا که جان دارم و بر سینه نفس می آید
بر تو و عشق تو ای یار وفـــــا خواهم کرد......
نازنینم،،،من باهاتم......
من رفیق گریه هاتم......
عشق در تو،،،شور در تو،،،بی تو من جایی ندارم......
بی تو فردایی ندارم......
من باهاتم،،،مثل بارون تو چشاتم......
مثل غصه تو صداتم،،،چون پرنده در هواتم......
بی تو فردایی ندارم......................
عاشقونه شدم عاشق دلت،،
یکی بیاد و کاشکی بگه بهت
بگه بهت شدی تو وجود من،،
از ته دل تو رو دوست دارمت
عاشقونه شدم عاشق نگات،،
زندگی سازه گرمی نفسات
اونقده خوبی که می دونه دلم،،
خیلی کمه اگه بمیره برات..........
کاش می شد عشـــق را هم قاب کرد......
ساکنان شهر غــــم را خواب کرد......
کاش می شد نور چشمان تو را،،،،،،
جانشین تابش مهتاب کرد......
دارم عکساتو میبینم،،تو زیباترین زیبای دنیایی
الهی من بمیرم نازنینم،،واسه اون چشمای شهلایی
تا اعماق نگاهم،،پر میشه از این تصویر رویایی
تماشا کن،تماشا کن،چه بی رحمانه زیبایی......
بازی سام خیلی خوبه فقط تا اون جایی که من میدونم همسر سام نرگس محمدی بود درسته؟
النا خانوم صد تا تکذیبیه اومده با چهارصد تا سایت که این خبر مزخرف رو تکذیب کردن ،اون وقت نمیدونم چرا شما و یه عده،اصرار دارین که سام با نرگس محمدی ازدواج کرده..خیلی جالبه که یه عده ای هنوز تو بعضی سایتا مبارک باشه مبارک باشه راه انداختن
اخم مکن،،،، ای فرشته روی دلارا
غصه مخور ،،،،ای بنفشه موی فریبا
سخن گلایه آمیز و پر از غصه،،،،این همه شیرین
چهره ی پر از خشم و غضب آلود،،،،اینهمه زیبا
ناز تو را میکشم،،،، به دیده منت
سر به رهت می نهم،،،،تا آخر دنیا.............
من اگه یه قطره باشم،،،،،،توی اون بارون چشمات
تو ببار تا من بیفتم،،،،،،مثل فرشی زیر پاهات
دل من یه همزبونه،،،،،،قدر عشقو خوب میدونه
گل عشقت توی قلبم،،،،،،، خیلی وقته کرده خونه
هر کسی که با عزیزی،،،،،،به یه روزگاری دل بست
مگه میتونه که از اون،،،،،،خیلی آسون بکشه دست.........؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زيبا ترين لحظه ها براى من ، لحظه ايست كه در كنار تو ام!
به قلب مهربانت بگو ،،،،،
هیچ چیز یادت را از خاطرم نخواهد برد،،،،،،،،،،
حتی وجود فاصله ها.....................
دلم از ابر و بارون،،به جز اسم تو نشنید
تو مهتاب شبونه،،فقط چشم تو رو دید
تو رو دیدم تو بارون،،دل دریا تو بودی
تو موج سبز سبزه،، توی صحرا تو بودی
مگه میشه ندیدت،،تو مهتاب شبونه
مگه میشه نخوندت،،تو شعر عاشقونه......
سام درخشانی عزیزشماازاون بازیگرایی که خودشومی گیره که نیستین؟من هم دوست دارم بازیگروکارگردان شوم البته دوست دارم وقتی بزرگ شدم شماراببینم یکی ازارزوهای من این هست من شماراازبچگی دوست داشتم البته من خونمون تونیاورونم هست اصلامغازتون یاخودتون روندیدم ولی دوستای من می گفتن که شماتوکامرانیه شمالی مغازه داشتین خونه ماهم همونجاست امیدوارم شماروببینم
سام جونم دوست دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه عاشقتم سراذان دعامی کنم یه روزبتونم توروببینم اون روزمن به بزرگترین ارزوم می رسم
من عاشقه فیلم هایی که بازی کردید و خودتون هستم همه ی فیلم هایی که بازی کردید را دیدم بسیار عالی است
چشم تو یه جای خوبه،،،،،،واسه ی پناه بردن،،،،،،واسه از دنیا بریدن،،،،،،دل بریدن یا سپردن..................
میشه مثل یک گل سرخ،،،،،،روی دستات شعله ور شد،،،،،،واسه هر دو دلو پر داد،،،،،،واسه عشقت دربدر شد..................
میشه یک لحظه تموم شد،،،،،،تو نگاه شعله ریزت،،،،،،میشه یک عمر عاشقی کرد،،،،،،برای قلب عزیزت...................
سلام سام جونم من شماراخیلی دوست دارم قلبن بهت بگم که توعشق منی من اگرتوراببینم اشک توچشام جمع می شه چون توراازبچگی دوست داشتم. من دوست دارم روزی شماراببینم پس به رستوران شمامی ایم وامیدوارم شمادررستورانتان باشیدتامن شماراببینم دوست دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه. عاشقتم ازطرف هدیه بچه دوازده ساله ای که عاشق شماست.
آقای درخشانی بالاخره شما از دست کی انقدر زیاد عصبانی بودید؟وقتی این پست رو برای طرفداراتون تو پیجتون گذاشتید،حتما ربطی به طرفدارانتون داشته دیگه،تو رو خدا بگید از دست کی یا چه کسانی ناراحت بودید
من فقط عاشق اینم،عمری از خدا بگیرم،،،
انقدر زنده بمونم،تا به جای تو بمیرم
من فقط عاشق اینم ،در رو غصه هات ببندم،،،
از تو این دنیای بی رحم،خنده هاتو پس بگیرم
عاشقم،عاشق اینکه واسه اون نگاه غمگینت و اون بارون چشمات،،،
برم از گلخونه ی شادی و شور و اشتیاق،واسه ی تو گلهای خنده بچینم......
سلام سام جونم خوبی عشقم دوست دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه
تو با منی هر جا برم،،مهر تو بند جونمه
عشقت نمیره از سرم،،تو پوست و استخوونمه
یکدم اگه نبینمت،،یه دنیا دلتنگت میشم
نگاه دریایی تو،،آبیه روی آتیشم
نم نم بارون چشام،،گواه عشق پاکمه
فرشتـه ی زیبای من،،دوستت دارم یه عالمه......
صدای خندهایت راشنیدم… .ریشه قهقه هایت راشنیدم…… من درلحظه لحظه عمرم……… ..به یادت بودموهم اکنون هستم……
هواتاریکه ومن پای عکساتم……
همش ماله اینه که دلتنگ چشماتم……
چرااین عشقوتوقلبم گذاشتی……
همش ماله این احساسمونه………
ازت مشکرم رویای روشن……
که توی قلبم این راه وگشودی……
ای جون دوست دارم عش ق توتوی خونمه
بغضم گرفته وقتشه ببارم
چه بی هوا،هوای گریه دارم
باز دور پنجره قفس کشیدم
دوباره عطرتو نفس کشیدم
باز دوباره با نگاهت،این دل من زیر و رو شد
باز سر کلاس قلبم،درس عاشقی شروع شد......
در دل من جز عشق تو،عشق کسی جا نداره
باور نداری عزیزم؟ این دیگه حاشا نداره
زیبای من،قد و بالا،راست راستی همتا نداره
مستی چشمون تو رو،ساغر و مینا نداره
وقتی به یادتم من،غصه چیه؟غم کدومه؟
اگه یه روز نبینمت،کار دل من تمومه......
عاشقموبه عشق خوداسیرم… .
بیاکه بی تواززندگی سیرم…… .
بگوبگوتوهم اسیرعشقی…… .
تاکه واست جون بدموبمیرم… .
می میرم می میرم واسه ی قندچشات می میرم… .
واسه ی نازوادات می میرم واسه ی خندیدنت… ..
می میرم تابشم فدات… .
می میرم می میرم می میرم می میرم…… .
ای آخرین بهانه،، در گریه ی شبانه
قلطیده همچو شبنم،،در بستر ترانه
تو رمز عشق نابی،، در بتن هر جوانه
ای در نگاه گرمت،، فریاد عاشقانه
ای غزل زیبای عشق،، تندیس عشق من باش
ای با من و ز من دور،، خورشید عشق من باش
بگذار تا که از عشق،، با تو نفس بگیرم
یا اینکه پیش چشمات،،از عشق تو بمیرم
تو آینه نگاهت،،تصویر عشق رو بگذار
شاید مرا ببینی،،در قاب روی دیوار......
قصه ی منو و نگاهت،،،،،،قصه ی آتیش و آبه،،،،،،لحظه ی به تو رسیدن،،،،،،مثل تعبیر یه خوابه.........................
توی آیینه روبرومی،،،،،،نفست لمس تابستون،،،،،،صدای گرم و لطیفت،،،،،،مثل نغمه های بارون.........................
میتونه جونم فدای،،،،،، عاشقی های تو باشه،،،،،،کاشکی من تو رو می دیدم،،،،،،تا دلم از غم رها شه........................
می خوام ای تموم رازم،،،،،،ای تو معنای نیازم،،،،،،بهترین ترانه ها رو،،،،،،واسه ی چشات بسازم..........................
پریشان خاطر آن آواره در صحرای گیسویت،،،
هزاران شب خراب افتاده در کنج سر مویت،،،
من از دشت شقایقهای عاشق قلبم آمدم سویت،،،
که بنویسم خجالت میکشد ماه از گل رویت،،،
ماه،،،،،،،،،،،،،از گل رویت......................
عشقای امروزهمه یه دستن…
دوست داشتناشون درغ محظن… ..
دل به دلش دادی ولی سرابه… ..
اخراین عشقاپرعذابه… ..
همه می دونن همه می دونن…
همه می دونن بی توکارمن تمومه… .
زندگی نباشی بی توحرومه نمی شدنمی شد… .
حتی یه سنگم ازپوسشون جدانمی شد… ..
اگه دل کندن اسون ترازکوه بوداگه فرهادباشیرینش دروغ بود…
نمی شدحتی یه سنگم ازپسشون دیگه جدانمی شد…
عشقای امروز… ..
دل دل دل دیوونه…
کی قدرتورومی دونه..
عععععا عشق نیست… ..
حاحاحالتومی دونه…
اون که تودلم جاشه…
باعشقی که توچشماشه… .
اااااای کاش… .
حاحاحالتوبدونه… .
ای تو جاری توی رگهام،،صدای پای نفسهام
ای که بوی تو رو داره،،لحظه های خواب و رویام
فرصت بودن با تو ،،اگه حتی یه نفس بود
برای باور بودن،،همه چیز و همه کس بود
کاش میشد با تو بهار آرزوهام پا بگیره
کاش میشد با تو دوباره زندگی معنا بگیره
از غم نبودن تو،،گریه کردم تو ندیدی
هق هق تلخ صدامو،،تو نبودی نشنیدی
هق هق تلخ صدامو،،،،،،،،،،،،،تو نبودی،،،،نشنیدی..............................
یاد اون چشمای نازت ،داره خوابم میکنه،،،،
ذره ذره اون نگاهت ،داره آبم میکنه،،،،
داره می میره دلم ، واسه مخمل نگات،،،،
همه رنگی رو شناختم،من با اون رنگ چشات،،،،
مثل یک تندیس عشق،اومدی تو رویاهام،،،،
اومدی تا پا بگیره همه ی آرزوهام،،،،
چشمای زیبای تو ،منو از نو تازه ساخت،،،،
دل ناباور من،جز تو عشقی نشناخت،،،،
داره می میره دلم ،واسه مخمل نگات،،،،
همه رنگی رو شناختم،من با اون رنگ چشات......
کاشکی تاریکی می رفت فردا میشد،،،
صبح می شد چشمون تو پیدا میشد
چشمای ناز تو با قصه ی عشق،،،
مثل گلهای بهاری وا میشد
تا دلم شکوه رو آغاز میکنه،،،
دیگه اشکم واسه من ناز میکنه
هنوز از عشق تو لبریز دلم،،،
عاشق چشمون ناز تو منم......
من از نگاه تو پاکی دریا رو شناختم،،
غزل دیدم و عاشقانه ساختم
تو هر بیت غزل قصه ی چشمات،،
دلم قافیه شد،قافیه باختم
دریای چشم تو قیمتی ترینه،،
به انگشتر عمر من نگینه
همه دنیای من فقط همینه،،
که چشمای تو نازنین، زیباترینه......
تقدیم به صاحب چشمانی که....
آرامش قلب من است
و صدایش،،،،،،
دلنشین ترین ترانه ی من است
از بودنش برایم عادتی ساخته،،
که بودن بدون او را باور ندارم
خدایا.........
به او بگو،،،،،،،،،
که چقدر دوستش دارم.................
شب از مهتاب سر میره،،،تمام ماه تو آبه
شبیه عکس یک رویاست،،،تو خوابیدی جهان خوابه
زمین دور تو میگرده،،،زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو،،، عجب عمقی به شب داده
گل مهتاب لبخندی،،،،،،،،
شب از جایی شروع میشه،،،،،،،،،،،،،،،
که تو چشماتو می بندی..................................
واسه ی دیدن ساحل چشمات ،،،
همه ی دار و ندارمو میدم
واسه ی شــــــادی قلبت عزیزم،،،
همه احساس تو قلبمو میدم
میون رنگ عجیب نگاهت،،،
یکمی فاصله مونده تا دریا
تا دل خسته،نفس به نفس شه،،،
تو بیا واقعی شو، خود رویا......
دوست دارم…
منه بیچاره مگه دلم تودنیاجزکسی روداره دوست دارم… .
من توی زندگیتم ولی نقشی ندارم اصلا..
تونشنیده گرفتی هرچی که شنیدی ازمن…
بودونبودم انگاردیگه فرقی برات نداره..
این همه بی خیالی داره حرسمودرمیاره..
اخه دوست دارم…
دوست دارم…
منه بیچاره مگه دلم تودنیاجزکسی روداره دوست دارم… .
من توی زندگیتم ولی نقشی ندارم اصلا..
تونشنیده گرفتی هرچی که شنیدی ازمن…
بودونبودم انگاردیگه فرقی برات نداره..
این همه بی خیالی داره حرسمودرمیاره..
اخه دوست دارم…
همه ی پنجره ها رو وا کن،،بوسه بزن به خورشید
بگو به اونکه رو وجودم،،تو رو نقاشی کشید
همه ی پنجره ها رو وا کن،،بگو به اون که اون بالاست
همه ی وجود و روح و قلبم،،توی دام یک نگاست
همون نگاه که من یه عمر ،،تو رویاهام می دیدم
ترانه ها و قصه هاشو ،،از عاشقا می شنیدم
حالا از آسمون و ماه،،بخدا عاشقترم
به امید دیدن تو،،از اوج شب می گذرم......
روی رقص شاپرک،،،،زیر بارون نگات
لحظه لحظه من فداتم،،،،فدای اون رنگ چشات
روی اسب باله دار،،،،تویی تنها تک سوار
عشق رویایی من،،،،تویی عشق موندگار
فصل بارونه و عشق،،،،رو غبار نسترن
باز منم عاشق تو،،،،تویی تنها عشق من......
هوای گریه دارم،،تو این شب بی پناه
به یاد تو می افتم،،رو میکنم سوی ماه
رویای هر شب من،،نگاه زیبای توئه
گریه ی هر شب من،،فقط برای توئه
سکوت شیشه ایمو،،صدای تو میشکنه
تو آسمون عشقم،،شعر تو پر میزنه
با تو دل سیاهم،،به رنگ آسمونه
تو بغض من میشکنن،،شعرای عاشقونه......
نازنینم خوبی.........؟
خبری نیست ز تو.........!؟!
دل من میخواهد،،،،،که بدانی بی تو،،،،،دلم اندازه ی دنیا تنگ است..........
خبر داری......؟!؟پروانه های شادی که در نگاهم بودند،،،بی تو غمگینند............
این روزهایم پر شده از لحظه هایی که دوستشان ندارم،،،،،،،،،بی تو،،،،،،،،،،از زندگی بیزارم................
ساده بگم....دنیای من همینه....اگه تو باشی هستم،،،،،،،،،،،اگه تو نباشی،،،نیستم.........................
نمیشه با نبودنت ساده سر کرد......
نمیشه راحت از این غم گذر کرد......
کنار برکه ی دلم نشستم،در انتظار دیدنت...دوباره در سکوت خود شکستم،و باز ندیدمت......
دلتنگ دیدار تو ام،،،،در آن سایه ساری که دستهای توست،،،،و در آن آفتابی که از پشت پلکهای تو سرک میکشد......
تو متن اصلی عاشقانه هایم ،،و نبض احساس شعرهایم هستی......
تمام سطرهای شعرهایم را خالی میکنم،تا فقط نام تو،،،و واژه هایی که زیبایی های وجودت را عاشقانه به دوش میکشند،نمایان شوند......
پس باش،،،،و بمان،،،،و بدان که خیلی دوستت دارم...................
نمی نویسم ترانه بی تو،،،،،،،،،،،،چگونه پر کشد خیال واژه بی تو...................؟؟؟؟؟؟
تو نباشی آسمونم،،،،گل آفتابو نداره،،،،،بی تو شب ستاره تنهاس،،،،،دیگه مهتابو نداره..........
تو نباشی حتی دریا،،،،،واسه ماهی غصه داره،،،،،صدف از ترانه خالی،،،،،رو دل دریا غباره..........
شاعر از غروب دریا،،،،،بی نگاهت چی می خوونه،،،،،آیینه از چشم آهو،،،،،تو نبینیش چی می دونه...........
کوه اگه باشه دل من،،،،،پیش تو یه مشت خاکه،،،،،قیمتی نداره اما،،،،،خونه ی یه عشق پاکه.........................
دوباره عاشقت میشم،،،زندگی از سر میکنم
به آسمون عاشقی،،، پرواز دیگر میکنم
نوید پیک عشق رو ،،،نگفته باور میکنم
جویای گلی بودم،،، که رنگ آرزوهامه
وقتی که تو رو دیدم،،،دیدم تو قلب تو جامه
میخوام برای همیشه،،،ترانه خوان تو باشم
اسیر و عاشقت باشم،،،بسته به جان تو باشم
میخوام همیشه تو شعرام،،،یکی یه دونه تو باشی
بمونی تو قلبم،،،عزیز دلم تو باشی
همیشه اسم تو بوده،،اول و آخر حرفام
بس که اسم تو رو خووندم،،بوی تو داره نفسهام
عطر وجودت نازنین،،عطر یک صحرا شقایق
تو همون خورشید عشقی که از اون،،سرخه گونه های عاشق
شعر من رنگ چشاته،، رنگ پاک بی ریایی
بهترین رنگی که دیدم،،رنگ آسمون آبــــــی
تمام آسمان تعبیر چشمت،،،،
حواس پرت من درگیر چشمت،،،،
دلم عاشق شدن اصلا بلد نیست،،،،
اگر عاشق شدم تقصیر چشمت.........
امشب دوباره اومدی به خوابم،،تا رویاهام رنگی بشه
شاید همین خواب عمیق،،پایان دلتنگی بشه
امشب دوباره اومدی به خوابم،،تا خوابمو رنگی کنی
تا چشمای عاشقمو،،درگیر بی صبری کنی
دارم نگاهت میکنم،،داری ازم دل میبری
چشم برنمی دارم ازت،،تو از همه زیباتـــــری......
من این پریشانی را دوست دارم،،،،،،،،،بغض آسمان دلتنگی را دوست دارم..............
گذشت و دلم عاشق شد،،،بیشتر گذشت و دلم دیوانه ات شد،،،من این دیوانگی را دوست دارم...............
چه بگویم از دلم،،چه بگویم از این روزها،،،،هر چه بگویم،،این تکرار لحظه های به یاد تو بودن را دوست دارم...............
دوست دارم،،،،،،،،،،،،،،،،،،،انتظارها و بیقراری ها را...چون که تو را دارم،چون به عشق تو بیقرارم.................
به عشق تو می نشینم در برابر غروب...غروب را با تمام تلخی هایش،،،،،،دوست دارم..................
این چه رازیست که در پرده چشمان تو خفته ست به ناز...؟
ای که در چهره پر مهر تو جاریست بهار...
از غم عشق تو دل آشفته ست...
و نفس میکشد آرام و صبور...
زیر آوار تب و درد فراق...
پریان در خوابند...
من و اشک و دل و غم بیداریم...
گرچه بر خانه قلب من،غم،
بی امان می تازد...
لیک در ظلمت این درد خموش...
شوق دیدار تو تا صبح بهار...
زنده اش می دارد...
زنده اش می دارد................
ای کاش احساسم گلی می بود،،می ریخت عطرش را به دامانت
یا مثل یک پروانه پر میزد،،رقصان به روی طاق ایوانت
ای کاش احساسم کبوتر بود،،بر بام قلبت آشیان می کرد
از دست تو یک دانه برمیچید،،عشقی به قلبت میهمان می کرد
ای کاش احساسم قلم می گشت،،تا در نهایت جمله ای میشد
یعنی که (دوستت دارمی) می گشت،،تا معنی احساس من میشد......
تو قطره های شبنم،،،تو گریه های مریم،،،برای زخم هر گل،،،تویی دوا و مرهم............
لطافت بهاری،،،شکوه چشمه ساری،،،برای دل سپردن،،،تو عشق موندگاری.............
تو آفتابی تو پاکی،،،تو خنده ی سلامی،،،تویی عطوفت عشق،،،عزیز قصه هامی.......................
بالا بلند قصیده پرداز رویاهای من،،،
تنها توئی ترانه ی خورشید وار من
شیرین ترین حقیقت من در خیالها،،،
ناممکن است نباشی یک دم در خیال من
باران همیشه بوی تو را پخش میکند،،،
در لا به لای هق هق بی اختیار من
تنها توئی که فاتح این قلب بوده ای،،،
در رشته کوه فاصله ها قله دار من
تو همان تک ستاره ی آسمان عشق منی،،،
دوستت دارم ستاره ی دنباله دار من......
شب مهتابه و چشمام بازم از یاد تو خیسه
دیگه عادت شده با بغض واسه ی تو مینویسه
آسمون و ماه نقره اش با یه عالمه ستاره
شاهدن این دل تنگم،واسه تو چه بیقراره
تو ترانه های شرجیم میدرخشی تو همیشه
دیگه باورم شده عزیزم،زندگی بی تو نمیشه......
پائیز که میشود،،،،،،،،،،،،،،انگار از همیشه عاشق ترم................
در تمام طول پائیز،،نمناکی شبها را،،با تمام منفذهای پوستم لمس میکنم،،و چشمانم همه جا،،نقش دیدگان تو را جستجو میکند...............
پائیز که میشود،، بی آنکه بدانم چرا،،بیشتر از همیشه دوستت دارم،،،،،، و بی آنکه بدانی چرا،،دلم بهانه ات را میگیرد................
و پائیز امسال،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
عشق جنس دیگری دارد،،و عاشق،،بی تاب تر از همیشه................
در این فصل زیبای عاشقی،،دوباره عاشقت میشوم،،و دوباره پرنده های عشق را به سویت روانه خواهم کرد،،تا بدانی که ،،قصه ی عشق من ،،پایانی ندارد.......................
دلم خیلی گرفته،با غصه ها درگیره
دلم فقط، با یاد تو آروم میگیره
من یه موجم،،،تو یه ساحل
که رو شنهات،،، میشکنم دل
توئی اون جوشش هستی توی رگهام...
توئی اون عشق و امیدم ،توئی دنیام...
من همیشه با تو ام......
مثل قایقی که زنجیره به آب
مثل شبنم توی خواب گل سرخ
مثل این دلم که همیشه با توئه حتی تو خواب
اسم تو مثل غبار نشسته روی تن من...
با تو خورشید خونه میسازه توی این دل دیوونه ی من.............
پر از داغ غم لاله صحرائیه قلبم..
اسیر تب عشق و غم رسوائیه قلبم..
منم اون ماهی عاشق توی دریای چشمونت
منم اون قناری عشق توی زندون مژه گونت
پس............یه قلب بـی وفــا،،،دل من نــمیتونه باشه
دل از تو جدا،،،دل من نمیتونه باشه
تموم عمر و جون و نفسم ،،،فقط تو هستی
این عاشق تو،،،بدون عمر و نفسش نمیتونه باشه......
هر گاه که یادت درآغوش لحظه هایم به رقص در می آید،،،،،،،،
قلبم با لهجه ی شیرین سکوت،،فقط تو را میخواند..............
تو را میخوانم.......با تمام قلب و روحم
تو را که ،،،چشمانم،،،در افق دور دست خیالت،،،تصویری غیر از زیبایی ندید...............
تو را که در چارچوب نگاهت،،،مهربانی قاب شده است......
و با هر لبخندت،،هزاران پروانه ی شوق در دلم به پرواز در می آیند........................
همیشه باشی و سبز،،،،،،گل من تازه بمون
نفسم پیشکش تو،،،،،،جای من زنده بمون
باغ دل بی تو خزون،،،،،،موندنی باش مهربون
دل من تنگه برات،،،،،،اینو تو شعرام بخوون
غزل و قافیه بی تو،،،،،،همه رنگ انتظاره
این همه شعر و ترانه،،،،،،همه بی عطر و بهاره......
آقای درخشانی این فیلمهایی که بازی کردید تو این چند وقت چرا هیچ کدوم نمیان ما ببینیم بخدا دلمون پوسید میخوایم دوباره شما رو تو تلویزیون ببینیم موفق باشید
به تو که فکر میکنم،،،،،،
هر ذره از وجودم شعر میشود
بی تاب و بی قرار تو
آری ...میخواهم شاعر شوم
میخواهم هر مصرعم آیینه ای باشد صاف
در انعکاس مهربانی تو...رو به باغ احساس
و حرفهای دلم هر یک دفتر شعری باشد
که در آن
غزل غزل تو را بسرایم
مهربانم
تنها تو را.......................
فرشته ی زمینی، دیوونتم میبینی......
غصه هامو نوشتم، رو گلای بنفشه،،
عشق تو عین یاقوت ،سرخه و می درخشه
واسه تو عاشقونه، رو آسمون نوشتم،،
کارم گذشته از عشق، من از جنون نوشتم
دور چشای نازت، مات و دیوونه گشتم،،
از هر چی که عزیز بود، به خاطرت گذشتم
صدای ابریشمیت، جادوی رنگ و نوره،،
قصر قشنگ چشمات،مرمریه،بلوره
نگین انگشتر آسمون بلندی،،
ترانه هام رو بخوون،عزیزم،می پسندی......؟
سلام آقای درخشانی میخواستم بگم که به نظر من شما یه بازیگر فوق العاده اید من همیشه کاراتونو دنبال میکنم موفق باشید
چقدر دلم برایت تنگ شده......
آنقدر که فقط نام زیبای تو در آن جای میگیرد
عزیز من ،،،،قلب من
ای کاش میشد اشکهای طوفانی ام را قطره قطره جمع کرد
تا تو در دریای غم آلود آن غروب چشمانم را نظاره کنی......
ای کاش میشد فقط یک بار
فریاد بزنم
دوستت دارم
و تو صدایم را می شنیدی......
به راستی که تو اولین عشق راستینم هستی
شاید،،،،،نه،،،،،یقین دارم،در گذشته هرگز اینچنین عاشق نشده بودم..............
چگونه عشق را پنهان کنم؟
وقتی
غزل هایم ز عطر عشق تو،،،،،،،،چون عود میسوزند!
و عطرش مست می سازد،،،،،،،،دل شیدایم را!
چگونه عشق را پنهان کنم؟
وقتی
که قلبم از تو سرشار است،،،،،،،،و وجودم از تو مالامال
ولی ،،،،حتی،،،،لحظه ای کنار تو نیستم!
چگونه عشق را
پنهان کنم...............؟
نشسته در تب حال و هوای چشمانت،،
کسی که پر میکشد قلبش برای چشمانت....
برای خلق چنین نقشهای زیبایی،،
چقدر حوصله کرده خدای چشمانت....؟
درون قاب نگاهت کشیده است انگار،،
دو بچه آهوی زیبا به جای چشمانت....
سکوت کرده ای اما غمین و بغض آلود،،
به گوش میرسد اینک صدای چشمانت....
نگاه من به نگاهش کرده جامه ی احرام،،
مگر قدم بزند در صفای چشمانت...........
ستاره ی زیبای من............
آسمونت عاشق ترین فیروزه،،،،
هر روز اون آبــــی تر از دیروزه
خورشید چه رندانه میاد سراغت،،،،
که گرم بشه از اون نگاه داغت
عاشق شدم اما چه بی اجازه،،،،
راهی ام و راه سفر درازه
دارم میرم سفر کنم به گیسوت،،،،
همسفرام اون دو تا چشم و ابروت......
تویی عاشق تر از عشق،،،،،،،تویی شعر مجسم
تو باغ قصه از تو ،،،،،،،سحر گل کرده شبنم
تو چشمات خواب مخمل،،،،،،،شراب ناب شـــیراز
هزار میخونه آغاز،،،،،،،هزار و یک شب راز......
دیر زمانیست که حیران تو ام.........
و در رگهای زندگی من،،،
خون عشق تو جریان دارد........
میخواهم تا با تمام وجود،،،
چار دیواری درون سینه ام را وقف عشق و محبت و مهربانی تو کنم.........
چه آتشی به پا کرده ای در وجود من!
من،،دیوانه ی رقص شعله های عشق تو ام،،،
و در اوج رویا پردازی های عاشقانه ام،،،
غرق شده ام در عمیق ترین نقطه ی
اقیانوس چشمهای تو.........
بزرگترین آرزوی من،،رسیدن لحظه ی دیدار تو،،،،،،،و در کنار تو بودن است................
دل من سیاهه ولی،،،آبــــی رو خیلی دوست دارم...
روزای روشن و آفتابیو خیلی دوست دارم...
با هوای تو توی ،،،کوچه های دلواپسی...
غروب مبهم سرخابی رو خیلی دوست دارم...
با خیال تو اگه،،،باشه خیالی ندارم...
شب تا صبح گریه و بی تابی رو خیلی دوست دارم...
می دونم یه روز می بینمت،،،یه عمره بی قرارتم...
انتظار تو و بی تابی رو خیلی دوست دارم...
دوست دارم طناب ماهو بگیرم بالا برم...
واسه این شبای مهتابی رو خیلی دوست دارم.........
باز دوباره،،،،یه روز عشق دیگه ست...
من برای دل عاشقم میخوونم...
نفسام با نغمه هام راهی میشن...
اما من ،،،،خیره به سازم می مونم...
با ترانه ها به رویا میرسم...
نغمه ی پائیزو با ساز میزنم...
توی سرزمین بیت و قافیه...
عاشق و مونس بی قرار منم...
یه روزی زندون شعرو میشکنم...
از حصار قصه ها رها میشم...
تا تو آخرین ترانه ام بشی...
اسمتو صدا کنم،،،،دوباره عاشقت بشم......
نازنینم.........
کاش باور داشتی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم.................
بهترینم.........
بی تو،،،،،،هر روز عمرم چون شبهای پائیز است....
بی تو،،،،،،اشکهای دو چشمم ز مژه لبریز است...
بی تو ،،،،،،حتی خوشترین لحظه ها برایم کابوس است...
لحظه لحظه ی زندگی،،،،،،،،،،،،
برایم ملال انگیز است......................
مگه از تو بهترم پیدا میشه.........مگه عشقت تو ترانه جا میشه
از نگات ترانه ی من آب میشه.........نباشی نقاشیام خراب میشه
واسه اسکار طلاترین نگاه.........همیشه چشم تو انتخاب میشه
اسم تو، رو خط مشق دفتراس.........روی بال عاشق کبوتراس
دل من زمینی و اسیر و تنگ.........قلب تو لطیف و اهل اون وراس
ماه به دستای تو بوسه میزنه.........مژه ی تو آسمونو میشکنه
همه فهمیدن که از برق نگات.........اون بالا شهر ستاره روشنه
قلبمو دادم دس چشای تو.........نفسم میاد فقط برای تو
غصه و اخمتو بسپر دس من.........تا خودم گریه کنم به جای تو
آسمون پیش تو زانو میزنه.........هرچی که گریه کنم بازم کمه
موهای رنگ شبت ابریشمه.........به خدا دیوونتم یه عالمه...............
عشق من، نازنین ،تویی تو بهترینم
عمر من تو هستی،بمون تا بمونم
یه جا ابر آسمون،،یه جا پر از ستاره
یه جا آفتابی آسمون،،یه جا داره میباره
بی تو اما همه جا ابری و غم گرفته است
ابر آسمون حتی یه قطره بارونم نداره
تو اگه باشی،،،،،آسمون صافه
غصه ها همه،،،،،پشت کوه قافه
با تو من بهارم،،،،،بی تو شوره زارم
تو باشی خوبم،،،،،نباشی،،،،،بی تو
یه قاب شکسته،،،،،رو دیوارم.............
ای عشق،،همه بهانه از توست............ من خامشم این ترانه از توست
من اندوه خویش را ندانم............این گریه ی بی بهانه از توست
افسون شده ی تو را زبان نیست............ ور هست همه فسانه از توست
کشتی مرا چه بیم دریا؟............طوفان ز تو و کرانه از توست
من میگذرم خموش و گمنام............آوازه ی جاودانه از توست
چون سایه مرا ز خاک برگیر............کاینجا سر و آستانه از توست......
این منم پنهان ترین افسانه ی رویای تو،،،،،،
آنکه در مهتاب باران شوق پیدایی نداشت،،،،،،،،،
خواستم تا حرف خود را با غزل معنا کنم ،،،،،،،،،،،،
زیر باران نگاهت شعر معنایی نداشت.................
بی تو................
دیوانه وار روزگار را می گذرانم،،
لبخند را فراموش می کنم،،
شبها سر به شانه های ماه تا صبح میگریم ،،
و روزها به خورشید سلام هم نمی کنم،،
چایم را سرد می نوشم،،
مثل دنیایم،،
بی تو دنیا زیبا نیست،،
زندگی هم زیبا نیست..............
چشم تو از کهکشان راه شیری هم سر است،،،،،،
پیش چشمان تو یاس و ناز و مریم پرپر است ،،،،،،
من نمی دانم چه رازی بین عشق و اسم توست،،،،،،
اسم تو از هر چه زیبا دیده ام زیباتر است ...............
خورشید آسمان غزلهای من تویی،،،
زیباترین قصیده در دیوان شعر من تویی....
تو خود بهانه ای که گل شعر بشکفد،،،
فصل بهار باغ غزلهای من تویی....
ای سرنشین سبزترین دشت عاشقی،،،
زیباترین شکوفه ی رویای من تویی....
در کوچه های مبهم و پیچیده ی غزل،،،
من واژه ای غریبم و معنای من تویی.........
عشــق،،لالایی بـارون تو شباست......
نم نمه بـارون ،پشت شیشه هاست......
لحظه ی شبنم و برگ گل یاس......
لحظه ی رهاییه پرنده هاست......
تو خود عشقی که همزاد منی......
تو سکوت منو فریاد منی......
تو خود عشقی که شوق موندنی......
بهترین واژه ی عاشقی ،تو شعرای منی............
دل من پنجره ای می خواهد،،که رو به چشمان تو باز شود،،تا ببینم دنیای زیبایم را .........
چشمانی که انگار مثل دریاست،، دریایی که غرق درون آنم.........
دل من کوچه باغی می خواهد،،که عطر حضورت در آنجا پیچیده باشد.........
تا من به عشق تو ساعتها در آنجا قدم بزنم،،،چه زیباست این عاشقانه.........
و چه عاشقانه است گام برداشتن در اوج خیال،،،به کنار همان پنجره که رو به چشمانت باز میشد.........
تا اینبار پرواز کنم به سوی چشمانت!و تا اوج آسمان چشمانت بال بگشایم،،تا جایی که،،،،،، دیگر برگشتی نباشد...............
ای عشق،،ای ترنم نامت ترانه ها .......... معشوق آشنای همه عاشقانه ها
ای معنی جمال به هر صورتی که هست ..........مضمون و محتوای تمام ترانه ها
با هر نسیم،،دست تکان میدهد گلی ..........هر نامه ای ز نام تو دارد نشانه ها
هرکس زبان حال خودش را ترانه گفت ..........گل با شکوفه،خوشه ی گندم به دانه ها
شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز ..........دریا به موج و موج به ریگ کرانه ها
باران قصیده ای ست تر و تازه و روان ..........آتش ترانه ای به زبان زبانه ها
اما مرا زبان غزلخوانی تو نیست ..........شبنم چگونه دم زند از بی کرانه ها
یک لحظه از نگاه تو کافی ست تا دلم ..........سودا کند دمی به همه جاودانه ها......
محو تماشای تو ام،،،بی خیال دنیا،،،چشمان زیبای تو را میبینم.........
از اینکه عاشق تو ام،انگار که تمام لحظه های قشنگ دنیا مال من است.........
این لحظه ها را از من نگیر.........
تو باش،،،،،،،،،،،،
تا دنیا بی تو نباشد،،،زیبائی های زندگی با تو زیبا باشد.........
من عاشق این زیبائی هستم.........
بگذار که حس بودنت در قلبم بتپد،،و من به عشق تو،،زیبا زندگی کنم...............
دلتنگ میشم من،،،وقتی نباشی تو.......
هر دم فنا میشن،،،این لحظه ها بی تو.......
دنیا بدون عشق،،،دنیا بدون تو.......
رنگی ندارد عشق،،، بی روی ماه تو.......
این گریه های من،،، از درد دلتنگیست.......
وقتی که دل ،مرده است،،، وقتی که یارم نیست.......
تنها به یاد تو،،،این لحظه ها جاریست .......
هم بیداری و هم خواب،،، با بودنت رنگیست .................
بخند............. وقتی می خندی میگم غصه رو بی خیالش ...
بخند،،،، که غم از توی شعرام بره رد کارش ...
آره بخند،،،، وقتی می خندی غم کاری باهام نداره...
بخند ،،،،که این غصه دیگه سر به سرم نذاره...
خنده ی تو می ارزه به دار و ندار دنیا...
تا غمگین میشی شک میکنم همه اش به کار دنیا...
وقتی که شادی از نگات حتی یه لحظه دوره...
دنیا تو اون لحظه برام چه سرد و سوت و کوره .............
لبریز از عشقم......عشق برایم همه ی لحظه هاست..........
این لحظات با یاد تو بودن است ،که زندگی ام همیشه پر از عشق و لبخند عاشقانه است..........
این روزهای من است......روزهایی سرشار از ترنم های عاشقانه،،،در زمزمه های زیر لب..........
درگیر توام ......توئی که همه ی زندگی ام هستی...... از آغاز تا پایان،،، با دلم هستی ..........
و تو آغاز من هستی......کسی جز تو در قلبم جائی ندارد...... عشق بی تو هیچ معنایی ندارد..........
عاشقانه هایم را که بخوانی،،،میتوانی از عمق احساسم بفهمی،تو آنقدر باارزشی که چه عاشقانه میتپد قلبم برایت..............
ای آنکه نام ناز تو زیباترین است،،،
شعر و غزل در وصف تو زیباترین است......
بر چهره ات کردم نگه ای نازنینا،،،
چهره ی تو ای مهربان، زیباترین است......
نی بر دلم شوری و آشوبی به پا کرد،،،
اما نوای ساز تو زیباترین است......
روزی قناری بر درخت آواز سر داد،،،
گفت من کی ام آواز تو زیباترین است......
گشتم اسیر و زخمی و مست نگاهت،،،
چشمان تیرانداز تو زیباترین است......
هر کس تو را بیند سخن ها از تو گوید،،،
این چهره ی طناز تو زیباترین است.............
امشب تمام عشق را به تو تقدیم میکنم،،،
گل واژه های شعر را به تو تقدیم میکنم......
چشمان عاشق من تنها تو را می نگرد،،،
یک جام شور مستی را به تو تقدیم میکنم......
در حسرت دیدار تو، نازنینم،،،
جان عزیز را به تو تقدیم میکنم......
تک بیت های عشق را میان واژه ها،،،
تا انتهای دفتر عشق،به تو تقدیم میکنم......
قلب عاشقم ساز تمنای عشق توست،،،
تصنیف های عشق را به تو تقدیم میکنم ............
این روزا چشمای من،،مثل ابرای بهاره،،،
این روزا خیلی غمگینم،،قلمم اشک و دلم یه بغضی داره......
این روزا،،گل یاس گلدونم پژمرده،،،
گل داوودی دیگه باز نمیشه،،غصه داره......
دوست دارم تو این روزا،،زیر بارون،تو خیابون ،،،
قدم قدم اشک بریزم با آسمون،،آخه دل بهونه داره......
هیچ جوری آروم نمیشه دل غصه دار من ،،،
شده مثل آسمون،ابری شده،، فقط میخواد بباره..................
باز کن پنجره ها را که نسیم،،،،،،
روی بالش پری از قاصدکی،،،،،،
خسته از راهی سخت،،،،،،
پشت در منتظر است،،،،،،
تا بگوید به تو ای دوست،،،،،،
سلام............
ای یار،،،،،، سلام.............
ای عشق،،،،،،سلام..............
و بگوید باز به تو،،،،،،عاشق دیرینه ات،،،،،،
که چه سان،، در این دوری و هجران،،
دل بی تابش،،،،،،
هر لحظه به یاد تو بوده و،،،،،،
هرگز،،،،،،لحظه ای تو را از یاد نبرده ،،،،،، و نخواهد برد.....................
تو که هستی که به زیبایی مهتاب و خورشید و دریایی،،
شک ندارم که تو ناب ترین جاذبه ی دنیایی ....
مثل اشعار اهورایی باران پاکی،،
و به اندازه ی لبخند خدا زیبایی....
ای تو آن ناب ترین رایحه ی شعر بهار،،
تو مگر جام شرابی که چنین گیرایی....؟
من به اندازه ی زیبایی تو تنهایم،،
تو به اندازه ی تنهایی من زیبایی....
خواستم وصف تو گویم همه در یک رویا،،
چه بگویم که تو زیباتر از آن رویایی ..........
مثل عاشقی که در کنار ساحل دریا نشسته،،
به امواج دریا دل بسته،،
من هم نشسته ام در کنار ساحل قلب تو،،
و دل بسته ام به تو.....
دل بسته ام به امواج خروشان عشق تو.....
اگر عشقی در این زمانه باشد،آن عشق تویی.....
اگر نفسی در سینه جریان داشته باشد، آن نفس تویی.....
اگر یک عاشق در این دنیا باشد،،
آن عاشق واقعی منم،زیرا پاک ترین عشق در قلبم است.....
قلبم منزلگه عشق توست....و تو ،،،،جاودانه ترین عشق،در سرزمین قلب من خواهی بود.................
الهه ی ناز من......................
منم همان عاشق و دوستدار تو،تویی ستاره ی عشقم،،
همیشه دلتنگ توام،دوست دارم به کنارت باشم......
سوار باد بیایم،به پشت پلک تو افتم،،
شوم زندانی عشق،اسیر مژه گون تو باشم ......
ستاره ای شوم و بر دست تو بدرخشم ،،
همان جواهر زیبا،نگین انگشتری ات باشم ......
هزار شب با غصه کنار پنجره بنشینم،،
هزار غزل بسرایم،قصیده گوی تو باشم ......
در آن نفس که بمیرم،در آرزوی تو باشم،،
بدان امید دهم جان،که خاک کوی تو باشم ..............
دوباره باز،،، دلم تنگ تو شد....
دوباره باز،،، گریه کردم....
دوباره باز،،،شیرین تر از شیرین در عشق شدم،،،،،،
و دیوانه تر از فرهاد در فراق....
دوباره باز،،، مجنون لبخند تو شدم و لیلی نگاهت....
دوباره،،،همه ی افسانه های عاشقی در من تبلور یافت....
و باز هم ،،،نقاشی کشیدم....
نقاشی بودنت را....
زیبا بود....
دوباره باز،،،دلم غرق رویای تو شد....
چقدر شیرین است رویای تو....
عشــــــقم
می دونستی عزیزم،آسمون رنگ چشای تو رو داره
می دونستی عشق من،شب مهتابی پیش تو کم میاره
می دونستی مرغهای ساحل واسه تو دم میزنن
می دونستی شنهای ساحل واسه تو جون می بازن
به که چه زیبایی......
گرم و دل آرایی..............
مثل یه رویایی.....................
آسمون قلب تو آفتابیه
شهر شب از روی تو مهتابیه
چهره ی ناز و ملیحت،تابلوئه پر نقش و نگاره
قاب زیبای نگاهت،رنگ چشمون پر رمز و رازت،مثل حوض نقاشیه
به که چه زیبایی......
گرم و دل آرایی.............
مثل یه رویایی.....................
یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون مینویسم و اون خوابه
نمی خوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه
یه کاغذ،یه خودکار،دوباره شده همدم این دل دیوونه
یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمیخونه
میترسم یه روزی برسه که اونو نبینم،بمیرم تنها
خدایا کمک کن نمی خوام بدونه دارم جون میکنم اینجا......
مهربانم !
شعرهایم،،،،نوشته هایم و عاشقانه هایم
به تمنای چشمهای توست......
چشمهایت را نبند،،،،
هستی ام به باد می رود......
عشق بی همتای من !
به حرمت پاکی قلبت و
به حقیقت دقایق پریشان عاشقی ام سوگند
که پاکی چشمانت
زیباترین تصویریست که در
ذهن عاشق من حک شده است
دوستت دارم مهربانم،،،،
دوستت دارم عزیزترینم................
وقتی که تو نباشی،آرزو معنی نداره
حتی خوشبختی تو این شهر دیگه پاشو نمیزاره
بی تو رو خونه ی قلبم،پیله ی غصه میشینه
چشم من تو دنیا جز تو ،نمیخواد چیزی ببینه
وقتی که تو نباشی،نفسم بالا نمیاد
چون که این دلم به جز تو،هیچی از دنیا نمیخواد
وقتی که تو نباشی،واسه من آخر دنیاست
فکر کنم تموم عشقم توی این ترانه پیداست......
نازنینم،،،،
هوای حوصله ابری ست
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید،دلتنگی مرا
بهترینم......
آنگونه عاشقم که هر نفسم، شعر است
عشق من......
چشم تو شعر،،،چشم تو شاعر است
من راهزن شعرهای چشم تو هستم
مهربانم......
کنار حوصله ام بنشین،،،بنشین و مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره ی عشق،،،بنشان مرا به منظره ی باران
دیگر نیازی به چتر نیست،،،خیس دلتنگی ام،،، دلتنگی هایم پایان ندارد........
به تو که میرسم،مکث میکنم..........
انگار در زیبائی ات چیزی را جا می گذارم،،،
مثلا در صدایت آرامش..در چشمهایت زندگی.....!
نمی دانم چشمانت با من چه میکند..؟
فقط وقتی خیره میشوم به عمق نگاهت،،،
چنان آواره و سرگشته ی چشمان زیبایت میشوم،،،
که حس میکنم چقدر زیباست.. فدا شدن برای چشمهایی که
تمام دنیاست......................
عزیز من، عشق منی تا همیشه من باهاتم
فدای ناز اون نگات،فدای رنگ چشاتم
تو آسمون عشق من،فقط تو تک ستارمی
بهونه ی هر نفسم تو زندگی فقط تویی
اگه بگم ماه منی،هر نفس راه منی
اگه بگم بال منی،لحظه ی پرواز منی
میشی برام ماه شبای بی سحر
میشی برام ستاره ی راه سفر
برای شادیت عزیزم،فصل غمو خط میزنم
برای خوشبختی تو خدا رو فریاد میزنم ....
وقتی به تو می اندیشم.........
عطر نیلوفرو شب بوهای عاشق،،فضای دلم را لبریز میکند،،،،
و بوی خاک باران خورده در دشت نامتناهی رویاهایم،،،،
فضایی آکنده از عشق و شور می آفریند.....
وقتی به تو می اندیشم.........
شکوفه های رازقی و نسترن در دلم جوانه میزند.........
چه خوب است که تو هستی،،،،و چه خوب است که دنیای منی.........
با وجود تو،،،،خورشید عشق از مشرقی ترین قله طلوع میکند،،،،
و به قلب خسته ام میتابد و خوشبختی در آسمان زندگی ام طلوع میکند............
از آن روزی که قلبم گشته زندانی چشمانت،،،
شده بی تاب این دل در هیاهوی چشمانت ...
ببین دریا را،کنار ساحل چشمت یکریز میرقصد،،،
که دریا هم شده اینبار طوفانی چشمانت ...
خدا می خواست چشمانت زیبا باشد و حالا ،،،
شده زیباتر ازدریا،،اقیانوس چشمانت...
و من شاعر شدم از آن زمان که قصد کردی تو،،،
مرا شاعر کنی با این غزل خوانی چشمانت ......
و باز هم تویی،،،،،،زیباترین رویا،،،،،،در اوج خیالم......
و باز هم من،،،،،،و پائیز،،،،،،و غم......
و حنجره ای که از بغض لبریز است،،و نم نم می بارد......
زیر قلب یخی آسمان،،میان کوچ پرستوها،،لابه لای رقص قاصدک،،
اشک من و اشک ابرها......!
دلم گاهی میان نوازشهای این نسیم پائیزی،،،،،
بهانه ی تو را،،،که نه......بهانه ی بودنت را می گیرد......
می دانی.......در هوایی که تو نباشی،،،،،،حتی،،،،،،جای نفس کشیدن نیست...............
لحظات بی تو بودن،،بوی غربت میدهد،،بی تو در این دنیا غریبم......
صدای برخورد اشکهایم روی جاده های تنهایی و اندوه،،آهنگ غمگینی مینوازد......
تا پیش از این،،،،گاهی دلتنگت میشدم،،،،
آنقدر که چیزی جز یادت آرامم نمی کرد......
و حالا چندی ست که،،،،خیلی دلتنگتم....و این بار یادت نیز آرامم نمی کند......
چشمانم،،،،در پس جاده های دلتنگی ،،،،تو را جستجو میکند.....
و نگاهم،،،،در عمق نگاه زیبای تو،،،،تنها،،،، عطر حضورت را میطلبد.........
انقدر دوستت دارم که تو کتاب جا نمیشه
پی چاره ام با حرفای الفبا نمیشه
آسمون دلش گرفته مثه اخمای تو
یه گره افتاده رو پیشونیشو، وا نمیشه
چشاتو نمیشه گفت چه رنگیه بس که گلی
هیچ چشی،چش نزنم،انقده زیبا نمیشه......
گل گلدون من شکسته در باد...چه کنم خدایا؟؟؟فریاد فریاد
گل شب بو دیگه شب بو نمیده...کی گل شب بو رو از شاخه چیده
گوشه ی آسمون،،پر رنگین کمون...من مثه تاریکی ،،تو مثل مهتاب
اگه باد از سره،،زلف تو نگذره...من میرم گم میشم،،تو جنگل خواب
گل گلدون من،،ماه ایوون من...از تو تنها شدم،،چون ماهی از آب
گل هر آرزو،،رفته از رنگ و بو...من شدم رودخونه،،دلم یه مرداب
تو که دست تکون میدی،،به ستاره جون میدی...می شکفه گل از گل باغ
وقتی چشمات هم میاد،،دو ستاره کم میاد ...میسوزه شقایق از داغ............
لبخــــــند تو،،،،،،،،،،خلاصه ی خوبیهاست....
همیشه بخند،،،،خنده ی گل زیباست....
در چشمت،،،،از حضور پروانه های عشق...
هر لحظه،،،،مثل دشت زیبای شقایقهاست....
رنگین کمان عشق و مهربانی و پاکی،،،،
از پشت شیشه ی دل تو پیداست....
فریاد تو،،،،تلاطم یک طوفان....
آرامشت،،،،به آرامی و وسعت یک دریاست ....
لبخند تو،،،،شروع یک صبح زیباست....
صبحی که،،،،انتهای ،،،،شب یلداست............
تو مثله یه روز قشنگ آفتابی......
اومدی به آسمون قلبم بتابی......
اومدی از سرزمین آرزو......
نقره ای تر از شبای مهتابی......
اومدی تا ستاره های آسمون......
با نگاه ناز تو مال من بشن......
گلدونای اطلسی باغ دلت......
زیباترین گلای باغچه ی خیال من بشن......
مگه میشه نباشی،،،،تو حریر خاطرم......
مگه میشه نگذری،،،، از نگاه عاشقم......
مگه میشه بی هوات،،،،لحظه ای نفس کشید......
مگه میشه بی چشات،،،،رنگ خوشبختی رو دید............؟؟
میون باور و تردید.........میون عشق و معما
عشق من فقط تو هستی.........دوستت دارم اندازه ی دنیا
با تو پر شور و نشاطم.........تو هیاهوی نگاتم
تو یه آواز قشنگی.........من تو آهنگ صداتم
مثل خنده رو لباتم.........مثل اشک رو گونه هاتم
تو رو میبینم و انگار.........شاعر شعر چشاتم
بیا گل واژه ی عشقو.........از توی چشات بخوونم
تو رو دوست دارم و می خوام.........تا ابد،،، عاشقت بمونم...............
جز در سرای چشم تو جایی ندارم...
ای نازنین ،من بی تو فردایی ندارم...
دل دادمت گفتی که جان می خواهم از تو..!
جانم بگیر ،جانان من،حرفی ندارم..!
دل داده ام،جان میدهم حتی برایت...
جان می سپارم راحت،امایی ندارم...
هر لحظه من مستم به رویای نگاهت...
آخر به جز چشم تو رویایی ندارم...
گویند سر کن نغمه ، ای بلبل در این باغ...
تا تو نباشی شوق غوغایی ندارم.........
تمام راه ها را به سوی جاده ی تنهایی می پویم،،،
و در اضطراب گلبوته های جدایی،،،
چشمانم را به سوی صداقت پروانه های شهر عشق،،،آذین میبندم......
به تو فکر میکنم،،،که چگونه در گلزار وجودم ،،،آشیان کردی
و بر تار و پود وجودم،،،حروف عشق را ترنم نمودی......
پس باورم کن که به وسعت دریا و به اندازه ی زیبایی چشمانت
در من شمعی برافروخته ای که هزاران پروانه ی عشق
از پیله ی تنهایی وجودم رخت بر بسته و عاشقانه به پرواز در آمده اند......
و من......
در انتهای غروب،،،نگاهم را به سوی مشرق چشمانت دوخته ام
تا مگر بازتاب نگاه عاشقانه ام،،،در گلگشت زمان،،،در نگاه تو تجلی کند............
کنار تو فقط آروم میشم،،،،،،،،،پر از دلشوره ام هر جای دیگه
نگاه تو،رویای زیبای عشقه،،،،،،،،،چشات اینو بهم هر لحظه میگه
تو میخـندی پر از لبخند میشم،،،،،،،،،تموم زندگیم خوش رنگ میشه
صدای پای تو ،توی خیالم،،،،،،،،،واسه من بهترین آهنگ میشه
تو که خوشـحال باشی خوبه خوبم،،،،،،،،،دیگه از زندگی چیزی نمیخوام
حالا که همیشه تو خیالم با تو هستم،،،،،،،،،چه فرقی میکنه کجای دنیام
با عشق تو همه ی دنیا به چشمم،،،،،،،،، پر از تصویرهای خوب و شاده
به شوق بودنت حالا خدا هم،،،،،،،،،به من یک قلب عاشق هدیه داده......
ای بهترین...! ای عشق ماندگار.........
من آن پرنده ای هستم که هر لحظه ،بر آسمان قلبت بال می گشایم
و با عشق و شوقی وصف ناپذیر ،،به پرواز در می آیم......
تو،،،همان رهگذر آشنایی هستی که بارها صدای پای قدمهایت را در کوچه پس کوچه های دلم شنیده ام......
تو آن ماه همیشه روشن قلبمی ، که هیچ وقت،هیچ ابری،در آسمان دلم،آن را نمی پوشاند،،،
تو همیشه در آسمان قلبم میدرخشی ......
تو،،،به نفس روح فزای بهاران می مانی که به کلمات مرده ام ،جانی دوباره میدهی......
ممنون که هستی....ممنون که خوبی....مهربان من...............
خـنده هایت را دوست دارم ....ممنون که میخـندی..................
دل سپرده ام من به عشق تو .......در دل من است آرزوی تو
عشق من توئی،جان من توئی.......میکشد دلم پر به سوی تو
دل به دل ز تو تا تو آمدم.......مقصد دلم،خاک کوی تو
من که عاشقم،مست و سر خوشم ....... جرعه میکشم،من سبوی تو
گنج آرزو در دل منی.......در دلم کنم جستجوی تو
آن زمان که تو،میکنی نگه،رو به آسمان .......چون کبوتری ،بال میگشایم در آسمان تو
عشق من توئی،جان من توئی ....... میکشد دلم پر به سوی تو...............
شمع و پروانه منم،،مست می خانه منم
یار پیمانه منم،،از خود بیگانه منم......
چون باد صبا در به درم،،با عشق و جنون همسفرم
شمع شب بی سحرم،،از خود نبود خبرم ......
لاله ی تنها دل من،،داغ حسرت ها دل من
سرمایه ی سودا دل من،،عاشق و شیدا دل من......
خاک سر پروانه منم،،خون دل پیمانه منم
چون شور ترانه توئی،چون آه شبانه منم ......
وای از این شیدا دل من،،مست و بی پروا دل من
مجنون هر صحرا دل من،،رسوا دل من ، رسوا دل من......
تو ای خدای من،،شنو نوای من،،زمین و آسمان تو،میلرزد به زیر پای من
مه و ستارگان تو،میسوزد به ناله های من ......
عاشق،،،،،،،،،،،،،،،،دل من
شیدا،،،،،،،،،،،،،،،دل من
ای کاش میگفتی چیست......
آنچه از چشم تو،، تا عمق نگاهم جاریست ......
آه...وقتی که تو لبخند نگاهت را،،می تابانی......
بال مژه گون بلندت را ،، می خوابانی......
آن زمان که تو چشمانت را......
آن دریای مواج و خروشانت را......
سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی ......
موج موسیقی عشق،، از دلم می گذرد......
روح گل،رنگ شراب،،در دلم می گردد......
دست شور انگیز عشق،،پرپرم میکند......
ای کاش می خواندی چیست ......
آنچه از چشم من ،،تا عمق نگاهت جاریست............
کبوترانه اگر پر میزند ترانه ی من،،
به شوق توست،تو ای تنها بهانه ی من...
باغچه ی دلم را،همه گل کاشته ام،،
بزن به جاده ی شب بو ،بیا به باغچه ی من...
درختهای سپیدار،سر به شانه ی هم،،
نگاهشان کن و بگذار سر به شانه ی من...
به شاهراه عشق و جاده ی خیال بزن،،
که میرسی به غزلهای عاشقانه ی من......
وقتی یه روز نبینمت .........دلم برات پریشونه
هم دل من تنگ واست......... هم دل هر چی گلدونه
رنگ چشاتو میشناسم .........ناز و اداتو میشناسم
پلکاتو رو هم میزاری .........دل تو دلم نمی مونه
شعر چشات شنیدنی .........ناز نگات چه دیدنی
نگاه نکن به آسمون .........ماه حسودیتو میکنه
زیبا توئی،دلبر توئی .........پری قصه ها توئی
تو شعرا و ترانه هام .........فقط توئی یکی یه دونه......
ای عشق ، ای بهار من، بدون تو من میمیرم ......
فکر نکنی ازت دورم، یه وقت میشی فراموشم ......
هر لحظه جدا از تو برام ،ماهی و سالی......
با هرنفسم داد میزنم جای تو خالی......
منم عاشق ناز تو کشیدن......
بخاطر تو از همه بریدن،تنها تو رو دیدن......
منم عاشق انتظار کشیدن......
صدای پاتو از کوچه شنیدن،تنها تو رو دیدن ......
تو همون فصل سبز عشقی،که هر گل، بهار رو از تو داره......
اگه نوازش تو نباشه،گل گلخونه خاره......
تو آخرین کلامی که شاعر تو هر غزل میاره ......
بدون تو شعرای من،دیگه غزل نداره ..........
در کویر خلوت دلم،،تنها با یاد تو و به عشق تو گام برمیدارم......
در قلبم غوغایی ست ....غوغای عشق تو ......
نگاهت برایم همچون رودخانه ایست،، که هرگز در آن رکودی نیست......
بگذار تا از عاشقانه ها لبریز شوم......
بگذار تا به وسعت قلب پر مهرت ،، دوستت داشته باشم......
زلالی عشقت را از من مگیر.... انشای چشمت را برایم بخوان......
تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم......
ای رویای دیرینه ی من....بگذار روئیدن شکوفه ی نسترن را در نگاهت ببینم......
بگذار تا که آخرین برگهای خسته ی پائیزان ،، به رقص عاشقی در بیایند......
عشق من در مهتاب آسمان دلت شعله کشید....پس تو هم،،صدف دریای دل من باش......
نازنین....دوستت دارم....تا بی نهایت......
تو بهاری.........تو خود روح امیدی در این موسم پائیزان
تو شکوفه سار عشقی.........در این فصل غم انگیز برگ ریزان
تو گل سرخ منی.........تو گل یاسمنی
تو چنان شبنم پاک سحری
نه......... از آن پاک تری
تو بهاری؟.........نه ......... بهاران از توست
از تو میگیرد وام......... هر بهار این همه زیبائی را
تو همه هستی من،،جان و دلم هستی
تو همه زندگی من،،بود و نبودم هستی
دشت ها نام تو را می گویند...
کوه ها شعر دل انگیز تو را می خوانند...
من به اندازه زیبائی چشمان تو غمگین هستم
تو به اندازه ی تنهائی من شاد بمان ............
دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست......
آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست......
در من طلوع آبی آن چشم روشن......
یاد آور صبح خیال انگیز دریاست......
گل کرده باغی از ستاره در نگاهت......
آن یک چراغانی که در چشم تو برپاست ......
دور از هیاهوی نگاه مهربانت......
چشمان غمگینم پر از اشک است و بی تاب شماست .................
میون صد هزار تا حرف،تو میلیونها گل آوازه
تمومش گشتم و گشتم، نبود در حد و اندازه
نبود حرفی بتونم باش،بگم حسی رو که میخوام
بجز یک واژه ی ساده ساده که پر کرده همه دنیام
عاشقم من،عاشقم من....مثه عطر بهاران،مثه شبنم رو گلها
مثه من که نفس به نفس با تو هستم،با تو هستم،همه جا
برای گفتن حسم هنوز یک واژه کم دارم
که تو شعرام به جای اون همیشه نقطه میزارم
منی که با همین احساس ،یه عمر زندگی کردم
نه میتونم،نه میدونم که به چشمات بفهمونم............
تو کیستی.........که من اینگونه بی تو بی تابم......؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم......
تو کیستی..که من از موج هر تبسم تو ......
بسان قایق..سرگشته.. روی گردابم......
تو در کدام سحر..بر کدام اسب سپید......؟
تو در کدام کرانه..تو از کدام صدف......؟
تو در کدام چمن..همره کدام نسیم......؟
........من..با کدام شعر عاشقانه ی نگاهت ......؟
من با عطر کدام گلبرگ در بین دفتر غزلسرایی چشمانت......؟
چگونه عاشقت شدم ؟!؟ چه کرد با دل من آن دریای مواج و آهنگین چشمانت......؟
ای رویای شیرین عاشقی......تنها تو هستی در قلب من......تو ......تمام هستی من......تمام زندگی من هستی ...............
تو یعنی نم نم بارون ......... روی گلهای تو بیشه
اون طلسم عاشقونه ......... که می مونه تا همیشه
تو صدای خنده هامی ......... یه طنین تا اوج رویا
تو یعنی آرامش موج ......... تو تلاطم یه دریا
تو سکوت سرخ عشقی ......... که پر از حرفای نابه
عشق و آرزوی من تو هستی ......... دیدنت برام یه خوابه
تو خود معنای عشقی ......... مهربونی و پر احساس
دل تو آبی و ساده ......... به بزرگی یه دریاس
تو یعنی گمشده ی من ......... که به وسعت نگاهم
بی قرار دیدن تو ......... عاشق و چشم انتظارم...............
حافظ کنار عکس تو،من باز نیت میکنم
انگار حافظ با من و من با تو صحبت میکنم
عمری گذشت،سالی گذشت،هر لحظه ام ، با یاد تو،با عشق و بی تابی گذشت
من دارم از دوری تو،از دنیا شکایت میکنم
ای مهربان من بدان،بی لطف چشم عاشقت
هر جا باشم، هر جا روم، احساس غربت میکنم
بر روی باغ شانه ات،هر وقت اندوهی نشست
در حمل بار غصه ات،با شوق شرکت میکنم
یک شادی کوچک اگر،از روی بام دل گذشت
هر چند اندک باشد آن را با تو قسمت میکنم
خسته شدی از شعر من،عشقم،اگر بد شد ببخش
دلتنگ و عاشق هستم .. اما.. رفع زحمت میکنم.....!
معشوق منی......محبوب دلم......آرام دلم......جانانه ی من
رویت رخ من ......سویت ره من ...... قلب پر مهر تو ...... کاشانه ی من
پروانه ی من ......پروانه ی من......بی تو چه کنم......مستانه ی من
آوای تو شد......هم نغمه ی من...... ای لاله ی من......بردی دل من.............
خیلی خیلی دوستت دارم بی نظیر
باران گرفته است دوباره بهـــــار شد....
چشم تمام پنجره ها ، ز شوق، اشکبار شد ....
دوباره بی گدار ،دل من،آب زد....
یاد تو افتادم و دل،بیقرار شد....
سوگند خورده بود دلم عاشق نشود....
بیچاره به نگاه قشنگت دچار شد....
در شعر،از نگاه تو گفتم،دلم گرفت....
دیدی که بیتهای غزل هم خمار شد....
امروز باز از تو و چشمت نوشته ام....
باران گرفته بود،دلم،بیقرار شد...............
کجائی نازنین یارم......من احساسم رو گم کردم
میون سایه روشنها......به دنبال تو میگردم
شدم یه عاشق غمگین......که دنیامو نمیشناسم
پریشونم،نمی دونم......به جز تو به هیچ کس دل نمی بازم
میخوام کبوترهای قلبم......غزل پرواز تو باشه
کنار آسمون تو......نگاهم رنگ دریا شه
تپشهای تو آهنگه......تماشائیه بارونت
صدات آرامش عشقه......مثه لالائی می مونه
توکه باشی... هوا خوبه...نفس خوبه...... تمومه زندگی آرومه
نباشی...تمومه شادیهام... دنیام...... رنگ اندوه...رنگ غم میگیره.................
امشب ای جان،می نگارم،نامه هایم عاشقانه....
از فراقت،از ملالت،با دل غمگین،عاشقانه....
عاشقانه،خواب چشمم می پرد با یاد دوست....
بی بهانه،می چکد بر گونه نم نم عاشقانه....
عاشقانه،آسمان را تا فراسوی نگاهت....
خیره می ماند به شوقت،راه چشمم،عاشقانه....
عاشقانه،اندک اندک،ناله هایی می گشایم....
آه دل را میکشم تا آرزوها،عاشقانه....
عاشقانه،بی تو شاید،غصه نبضم را بگیرد....
چون ندارد،زخم قلبم،بی تو مرهم عاشقانه..........
فرشته اومدی از دور......چطوره حال و احوالت؟
یه کم تن خسته ی راهی......غباره رو پر و بالت
فرشته اومدی از دور......من از شوقت چه بی تابم
می دونستم میای حالا......تو رو من خواب می دیدم
چه خوبه اومدی عشقم......تو هستی زندگی خوبه
نبودی،غصه می خوردم......حالا با بودنت عشقم،همه چی،خوب و آرومه............
دلم پیشته......گل من میدونی؟
میخوام بدونی تا ابد تو قلب من می مونی
تو رو دوست دارم با دل و جونم
تا دنیا دنیاست با تو می مونم
همیشه فدایی تم از دل و از جون
عشقت از قلبم هرگز نمیره بیرون
نازنینم تو رو دیدن واسه من خوابه و رویاست
اگه یک لحظه به یادت نباشم،این دل من خیلی تنهاست......
تو قشنگ ترین ملودی عاشقانه ای، که هیچ کس نشنیده
مثل اون شعر تری،که هیچ کسی هنوز نگفته
مثل قاب عکسی زیبا،که نشسته روی دیوار
مثل اشکایی که آروم میچکن رو سیم گیتار
شعر عاشقانه ی نگات، پاک و لطیفه، مثله چیدن سیبای قرمز
مثل انگشتری عشق،که روش مینویسم: بی تو هرگز،بی تو هرگز
مثل ذوق یه کویری،بعد یک دعای بارون
مثل نقش فال قهوه،توی کوچه های فنجون
تو قشنگ ترین واژه ی یک کتاب عاشقانه ای
میون شعر و غزلهام،تو کتاب عاشقانم، بهترین ترانه ای...............
و بهشت،،نام دیگر مهربانی توست.........
آن کدام نقاش ماهری بوده است که نشانده است در نگاهت،،نور گرم مهربانی را......
مهربانی تو،،همان نسیمی است که میوزد بر شانه ی عشق،،و در آغوش محبت......
زندگی به خاطر تو،،،،،،
وسوسه ی عاشق شدن است،،و هجرت به رویایی دور،،و سفری بر مدار عشق......
نازنینم.........
هرستاره از وجودت،،،کهکشان مهربانی
عشق تو ،آرام جانم،آشیان مهربانی
من تو را با قلب عاشق،در درونم می ستایم
تو ،،فرشته ی روی زمینی،،با یه دنیا مهربانی............
دوباره می سرایمت تو را که شاعرانه ای....
بهانه میکند دلم تو را که بی بهانه ای....
همیشه چشمهای تو،دلیل شعرهای من....
میان این همه غزل،فقط تو عاشقانه ای....
خدا تو را نیافرید مگر برای قلب من....
که از تبار صبحی و زلال صادقانه ای....
بخند، خنده های تو بهانه ی ترانه هاست....
دلیل هر سکوتی و شروع هر ترانه ای.............
تو مثل حادثه ی عشق ناگهان و زیبایی....
شبیه صبح گل سرخ دلفریب و رویایی....
تو لطافت و زیبائی شعر را سبب هستی....
دلیل عصمت این واژه های شیدایی....
دوباره پلک غزل میپرد خمار الود....
دوباره دست دلم را بگیر دریایی...!
بگیر و از عطش چشم خود شرابم ده....
مرا که همیشه به یاد توام در رویا و در بیداری....
تو شعر رویای منی ای سرشته با غزلم....
که بیت بیت مرا کرده ای فریبایی....
به جرعه جرعه ی چشمت که تشنه خواهد ماند....
تمام دفتر من بی تو ای مسیحایی............
این روزا واژه های شعرام،،پر از حرف نبودنه
متن همه دل نوشته هام،،قصه ی دل شکستنه
این روزا مشقای دلم،،یه صفحه آشفتگیه
گردای رو آینه ی دلم،،فقط غم زندگیه
این روزا درد دل من،،فقط غم ندیدنه
رفتن به آسمون چشمات و یه کم ستاره چیدنه
این روزا آسمون من،،پر از شکسته بالیه
جای نگاه عاشقت،،این روزا خیلی خالیه ............
گلهای سرخ تو باغچه....گلهای آبی گلدون
همیشه کنارتونند....بهــارها میشن یه مهمون
دریاها اشک نگاتون....باغها عطر گیسوهاتون
به کویر میگم چی داری....میگه گرمای صداتون
غمتون زرده مثل برگ....که پائیز رفت و رهاش کرد
مثل عاشقی که یارش....دست به دامن خداش کرد
چشاتون مثل ستاره....همونی که بیقراره
مثل اون شهاب پر نور....که یه دم آروم نداره
واسه وصفت چی بگم من....که شما خود بهشتی
چی بگم واژه نمونده....همه رو شما نوشتی
منه خاکی رو زمینم....شما اوج آسمونی
تو همه قصه ها میگن....شما خیلی مهربونی................
ای که تو باغچه چشمات،گل صد رنگ بهونه س
تو بهار دل سبزت،نفس سبز جوونه س
چی بگم با دل تنگم،که به نگاه تو اسیره
توی این خلوت سینه،داره از غصه میمیره
چی بگم،صبح سپیدم،مثل شبهای سیاهه
سینه ام زخمی ز سوز شعله غمگین آهه
نم نم بارون چشمام،گریه سرخ شقایق
تو همون قصه عشقی تو کتاب دل عاشق ......
تو نیستی که ببینی،،،چگونه پیچیده است
طنین شعر نگاه تو ،،،در ترانه ی من......
تو نیستی که ببینی ،،،چگونه می گردد
نسیم روح تو،،،در باغ بی جوانه ی من......
تو نیستی که ببینی،،،چگونه ،،دور از تو
به روی هر چه در خانه ی قلبم است،،،
غبار سربی اندوه،،،بال گسترده است......
تو نیستی که ببینی،،،دل رمیده ی من!
به جز تو،،،یاد هر آنچه هست را رها کرده است......
فقط یاد تو،،،مونس لحظات بی تو بودن است......
نازنینا.........هر روز غروب به خورشید نگاه کن
و گرمی قلب مرا از خورشید بگیر......
و بدان که،،،چشمان تو،،،تا ابد..........آرامگه قلب بیقرار من است ...............
وقتی که تنگ غروب بارون به شیشه میزنه..........
همه غصه های دنیا توی سینه ی منه..........
توی قطره های بارون،میشکنه بغض صدام..........
دیگه غیر از یه دونه پنجره هیچی نمی خوام..............
من هستم و دوباره دلی بی قرار تو
باز هم قلب عاشقم بی تاب نگاه تو......
منظومه ی بلند غزل های ناز من!
خورشید هم ستاره شود در مدار تو......
زیباترین دیوان شعر بارانی منی
می بالد عاشقانه غزل در بهار تو......
عطر آگین شده است واژه های شعر من
هرگز نبوده این همه شعرم دچار تو......
بخشیدم عاشقانه دلم را به چشمهات
دلی که فدایی تو است و ناز نگاه تو......
جایی که شعر نیز دچار تو میشود
از من عجیب نیست شوم بیقرار تو.........
دل من عاشق توست............
بنگر......شعرهایی همه از عشق
چند جرعه غزل......و یک،دو،سه ساغر احساس......
تا که نت ساز شود
مطلع شعر من از چشم تو آغاز شود......
بنگر......که چگونه میرقصند......واژه ها در شعر نگاهت......
آن دلاویزترین شعر جهان......
که جهانی در من
تشنه ی ذوب شدن در تپش نگاه توست ......
بنگر......قلب پر مهر تو......سرزمینی ست از جنس بهار......
و بهاری ست که نه از جنس زمین
بلکه از جنس بهشت که ...... که پر گشته از عطر دل انگیز شکفتنها..................
کبوتر هستم،،،لانه ی من بام توست
کجا روم،،،مرغ دلم رام توست
پادشه عشقم،،،ولی باز هم
نگین انگشتری ام نام توست.........
نازنینم..........
سالهاست که عاشقانه می ستایم قلب پر مهرت را......
با تو آبی میبینم تمام رویاهایم را......
چشمانت شکوه آسمانهاست......
گیسوانت ادامه ی بارانهاست......
و دلت ترانه ی دریاهاست......
با تو سرشارم از هر چه زیبائیست......
عزیزترینم............
همیشه باش و بمان ...تا سنگینی غصه و اندوه از شانه هایم فرو ریزد......
و ملال دوریت از چشمهایم......
بهترینم............
تمام حرف دلم این است ...من عشق را به نام تو آغاز کردم و زندگی ام فقط با عشق توست که جریان دارد..................
دیشب غزلی گفتم،،،،در سایه ی چشمانت
از روح غزل خوش تر،،،،آرایه ی چشمانت
صد کوچه تو را خواندم،،،،در گوش اقاقی ها
گل بودی و من بودم،،،،همسایه ی چشمانت
یک شاعر زیبا بود،،،،مژه گان غزل خوانت
صد راز مگو دیدم،،،،در پستوی چشمانت
میبرد مرا با خود،،،،تا اوج غزل خوانی
آن مثنوی عشق،،،،آن ساغر چشمانت......
نوشتم گوشه ی دفتر....برای چشمهای تو
به دنیایی نمی بخشم....صفای چشمهای تو
نگاهت ....بوی مریم ها و عطر پونه ها دارد
تنفس میکنم هر شب....هوای چشمهای تو
تمام بیت هایم را ....کنار هم نوشتم تا
نمای این غزل سازم....هجای چشمهای تو
غزلهایی که من گفتم....اسیر موج دریا شد
غزلهایی پر از دریا ....فدای چشمهای تو
کنار ساحل عمرم....هنوز آواز تو جاریست
به گوشم میرسد اکنون....صدای چشمهای تو..................
گل من ،ستاره ی من،تو صفای ماهتابی ......نفسی حیات بخشی،تو شعاع آفتابی
به نگاه پر شکوهت،که از آن ستاره ریزد ......به دو چشم تو که اعجاز در آفتاب دارد
به دهان عطر خیزت که به خنده جان فزاید ......به گل لطیف رویت که به نوبهار ماند
به تو ای فرشته ی من،گل من،ترانه ی من ..............
اگرم بهانه ای هست برای زندگانی ...... گل من قسم به رویت تویی آن بهانه ی من
به گل بهشت یعنی نفس بهاری تو ...... به غم فراق یعنی غم بیکرانه ی من
به نگاه دلپذیرت،به لطف بی نظیرت ...... که صفا گرفته از آن،غزل و ترانه ی من
به کلام دلربایت،که از آن کمال خیزد .....به چراغ چشمهایت ، که از آن جمال خیزد
گل من ، تو را نه اکنون..........همه عمر.........دوست میدارم ......... عاشقم...................
هوا سرد است......من از عشق لبریزم......
چنان دلگرمم از عشق......چنان گرمای مهر انگیز نگاهت در دلم جاریست......
که گذشت روزها و لحظه ها از خاطرم رفته است......
هوا سرد است ،اما من......به شور و شوق دلگرمم......
چه فرقی میکند فصل بهاران یا زمستان است؟
تو را هر شب درون خواب میبینم......
دسته دسته زنبق های دی ماه را عاشقانه برایت میچینم......
و وقتی از میان کوچه های خیالم میگذری ......
و وقتی روی دل انگیز تو را در زلال اشک میبینم......
به خود آرام میگویم......دوباره خواب میبینم!
دوباره آرزوی دیدن روی ماهت،تعبیر شد در خوابم......
قدم بگذار در کوچه باغهای خیالم......
من......دسته های زیبای زنبق دی ماه را ......فقط برای تو می چینم...............
تا تو باشی......عاشقانه می خوانم.........
آنقدر عاشقانه......که لیلی برای مجنون ......که شیرین برای فرهاد.........
تا تو باشی......سقف آسمان همیشه آبی ست......دریا آبی......عشق آبی.........
تا تو باشی......رنگین کمان همیشه هست .........
پس از طوفان ،آرامش......پس از گریه، لبخند.........
پس از باران......تو......عشق ......زیبائی .........
تا تو باشی......همه چیز زیباست .........
عاشقانه ها ،زیبا...... شعرها ، زیبا ...... نقاشی ها ،زیبا.........
وهمه جا پر از زیبائی ست......تا تو باشی .........
پس باش...... همیشه باش .........
که قلبم...... فقط به عشق تو ...... و بودن تو......میتپد...............
لبخند تو را دیدم،،،،لبخند تو شیرین است......
لبخند تو ،،فواره ی عشق است انگار......
پس تو لبخند بزن......شادیت را گر ببینم،شادم
غصه ات را گر ببینم،غمگین......پس تو لبخند بزن......
لبخند تو،،هدیه ایست از زیبائی......و میوه ایست از باغ بهشت......
لبخند تو،،بارانیست بر کویر تنهائی......و تیری است از کمان جادوئی
شکفتن هیچ گلی،،، و طلوع هیچ آفتابی،،،به زیبائی لبخند تو نیست......
پس بخند،،،تا گلها از شرم در غنچه بمانند،،، و خورشید ......... در پشت ابر ..................
همیشه دوستت داشته ام......... آن سان که هیچ رویایی به یاد نمی آورد......... در شوق تماشایت......... زودتر از شب بوها خوابیده باشم......... و هیچ آسمانی به خاطر ندارد..........پروانه ای برای دیدن رویت ......... پیش از من از خواب گل برخیزد ......... و آفتابی،قبل از من......... برای سلام کردن به تو،طلوع کرده باشد ............
ای بهترین معنای عشق......... تو برایم عاشقانه ترین غزل زندگی هستی......... که در هیچ دفتر شعری سروده نشده است............
دوستت دارم.........ای بهترینم......... دوستت دارم .........عاشقانه ................
هزاران باغ گلهای بهاری،هدیه بر چشمان زیبا
هزاران ماه تابان،فدای یار زیبا....
گلستانی پر از گلهای سرخ و ارغوانی
رز و مریم نثار چشمهای ناز و زیبا....
غروبی که دلم را می نوازد آخر روز
همیشه آن نصیب ساحل چشمان زیبا....
من از هر چشمه سارانی که عشق و دوستی از آن روان است
نه یک قطره ،،تمامش هدیه بر دامان زیبا....
اگر آن ماه در شب میدرخشد عاشقانه
نمی ماند مثال این رخ تابان زیبا....
من آن عاشق ترینه عاشقانم که هر شب مینویسد
غزل هایی برای آبی ترین چشمان زیبا............
ای آنکه زنده از نفس توست جان من،،،
آن دم که در یاد تو ام ،همه عالم از آن من ......
آن دم که در یاد تو ام،سرشارم از شعر و از شراب،،،
میریزد آبشار غزل از زبان من......
آن دم که در یاد تو ام،سبکم مثل ابرها ،،،
سیمرغ کی رسد به بلندای آسمان من......
بنگر طلوع خنده ی خورشید بر لبم،،،
زان روشنی که نگاشتی بر دیدگان من......
با تو سخن ز مهر تو گفتن چه حاجت است؟
که تو خود میدانی که سرچشمه ی مهر و لطفی
ای مهربان من..............
تو را من دوست می دارم ....می خوانمت هر دم....
که با چشمان زیبایت....مرا دیوانه ام کردی....
من از شوق تماشایت....نگاه از برق چشمانت نمیگیرم....
دلم از شوق دیدار چشمانت.... چه سرشار است....
طلسمم کرده ای جانا....تو را با عشق میخوانم....
چه زیبا میخندی ای عشقم....
نمی دانی دلم را میبری با لبخند زیبایت...؟
چرا اینقدر زیبایی...؟چرا اینقدر شیرینی...؟
ببین جانا....که من سرشار از احساسم....که من آواره ی عشقم....
که من تسلیم آن چشمان رویایی و زیبایم....
تو را من دوست می دارم....می خوانمت هر دم....
که با چشمان زیبایت....مرا دیوانه ام کردی..................
میشنوم،میشنوم،آشناست...... موسیقی چشم تو در گوش من
موج نگاه تو هم آواز ناز......برد ز دل صبر و ز سر،هوش من
زمزمه ی شعر نگاه تو را...... میشنوم،با دل و جان آشناست
اشک زلال غزل حافظ است ...... نغمه ی مرغان بهشتی نواست
میشنوم در نگه گرم تو......نغمه ی آن شاهد رویا نشین
باز ز گلبانگ تو سر میکشد......شعله ی این آرزوی آتشین
موسیقی چشم تو گویا تر است ...... از لب پر ناله و آواز من
وه ،،که رویایی ترین جام عشق...... برده دل و هوش ،، از جان من ............
باز هم یک روز دیگر گذشت....و یک روز بر دلتنگی هایم اضافه شد......
دلتنگ که میشوم....چشمانم را میبندم .... میگذارم پای در راه ......
اسب رهوار سپید....جاده ی باز و پر از راز خیال......
قدم می گذارم در دشت رویاها.... برکه ای از مهتاب....رقص زیبای شقایق......
تلاطم یک قایق.... در مسیر مرداب......
نغمه ای شور انگیز.... رقص و سر مستی باد ....زلفی آشفته و لبخندی شاد......
در نگاهم چیزیست....شوق،چون پروانه .... عشق ،چون شعله ی شمع.... آرزو چون پولک......
و میان راه پر پیچ خیال....سر خوش از عطر دل انگیز نسیم......
باز دلتنگی در گوشم....زمزمه میکند....باز هم....چون قاصدکی سبکبال......
از راه خیال باز میگردم....و باز هم.... به این راه و این خاطره دل می بندم..................
بی اندازه دوستت دارم!
در افق نامتناهی عشق......و در بی انتهای احساسم......
قلبی ست که فقط برای تو میتپد......
قلب بیقراری که بینهایت دلتنگ توست......
لالایی نسیم امشب......
خواب خوش پروانه های عشق را به حصار چشمانم میخواند......
دستان پر مهر باد......گیسوان پریشانم را
گره میزند به خیال تو......
چشمانم را میبندم و
روزهای دلتنگی را میشمارم......
یک..دو..سه.......بی نهایت ......و بی نهایت بیقرارم......
و میدانم......که بی نهایت بی نهایت دوستت دارم...............
با شاعرانه ترین واژه ها......
عاشقانه ترین جمله ها را خواهم ساخت......
و جملات را،در وصف تو....به زیباترین گونه پیوند خواهم زد......
نازنینم....عمریست عطر و بوی تو پیچیده در فضای قلبم ......
ای همیشگی ترین رویای عشق....ذهنم سرشار از یاد توست ....و نگاهم از تصویر تو......
می پذیرم همه ی تاریکی ها را،غصه های تلخ دنیا را ......
غمهای ناتمام روزگار را....اما نمی پذیرم یک لحظه غم بی تو بودن را......
بهترینم....تمام زندگی ام پر شده از گل واژه های احساس، در آسمان نقره ای خیالم......
احساساتی که مثل آتش می سوزاند دل عاشقم را ......
وقتی میبینم هستی....اما نیستی....تنهایی عذاب میدهد این دل عاشق را.............
وقتی صدای بارون...می پیچه توی ناودون
پر میکشه پرستو...به زیر طاق ایوون
وقتی پرنده ی صبح...رو شاخه ها میشینه
خورشید خانوم یه خوشه...شبنم ز گل میچینه
ابری ترین هوا رو... تو چشم تو میبینم
شبا به زیر بارون...با یاد تو میشینم
وقتی که بوی بارون...میپیچه توی جنگل
اقاقی از لطافت...میشه یه طاق مخمل
وقتی که ابری میشه...چشمای سبز بیشه
دستای خیس بارون...می مونه روی شیشه
ابری ترین هوا رو...تو چشم تو میبینم
شبا به زیر بارون...با یاد تو میشینم
بعد تو دست بارون...رو شونه های گل نیست
رو شاخه ی اقاقی...جا پای سبز گل نیست ............
امشب باز به رویا میروم............
می روم...به سرزمین خیالت......
می روم ...آن سوی دشت های مملو از شقایق......
و روح خود را ...پرواز میدهم... در اوج احساس عاشقانه......
و باز ...غرق میشوم... در دریای نگاهت......
گویا زمان برای همیشه ایستاده است......
و همان موج آهنگین دریای چشمانت... قلب مرا مواج میکند......
آه...اثری از من نیست...باز... این منم ...که محو شده ام در افق نامتناهی نگاهت......
امواج نگاهت...مرا میبرد به ژرفای احساس ...و مرا غرق میکند... در بیکران رویاها ......
می خواهم تا ابد اینجا بمانم............. در رویای عشق تو......................
من نگاهم مات چشمان تو شد......
شعرهایم شعر چشمان تو شد......
بیقرار ناز چشمانت شدم......
لحظه هایم رام چشمان تو شد......
یک دل دیوانه دارم که کنون......
سرکش آن برق چشمان تو شد......
من غرورم رنگ چشمانت گرفت......
آسمان هم رنگ چشمان تو شد......
دل برایت گریه ها سر داده است......
اشک هم دلتنگ چشمان تو شد......
شور آتش دارد این جان و دلم......
من بهشتم محو چشمان تو شد......
قافیه می بازم اکنون در نگاهت ای نفس ......
قافیه،شعر و صدا هم گیج چشمان تو شد ............
سرخوشم از صفای چشمانت......... جان دهم، جان،برای چشمانت
میتوان با نگاه روشنی دید......... آسمان را در ورای چشمانت
بی خود از خود تمام قلبم را.........میدهم رو نمای چشمانت
عقل را بنده ی جنون کردم.........گشت جانم فدای چشمانت
بیقرارم که چون کبوتر عشق.........پر کشم در فضای چشمانت
وه ، چه زیبا و خیال انگیز است.........آفرین بر خدای چشمانت..................
در کتاب بسته ی چشمانت....چه کسی هزار شعر پنهان کرده است....؟
چه کسی شعر دریا را به این زیبائی در نگاهت به نظم در آورده....؟
ای کاش....ای کاش دریا نوردی بودم......
ای کاش قایقی داشتم....تا هر بامداد در بندر آبی چشمانت بادبان برافرازم......
در بندر آبی چشمانت....موج نگاهت....چه زیبا....صدفهای فیروزه ای بر جای گذاشته است......
چه زیبا....پولک های نقره ای و نیلگون را.... از عمق اقیانوس چشمانت....به ساحل نگاهت آورده......
و چه زیبا....مرغان دریایی.... بر فراز این اقیانوس زیبا....به پرواز در آمده اند......
اما من....همان مرغ دریایی هستم....که در طوفان نگاهت....راهش را گم کرده....و اسیر اقیانوس مواج چشمانت گشته......
و چه زیباست....اسارت مرغی عاشق.... در هیاهو و تلاطم زیباترین دریا......
و غرق شدن....و جان دادن ....در ساحل بیکران زیباترین منظومه ی عاشقانه ی جهان...................
به تو که میرسم،دلم ،،پر از بهانه میشود
هوای هر ترانه ام،،چه عاشقانه میشود....
نام تو را که میبرم،،شکوفه میزند درخت
کویر خشک باورم،،پر از جوانه میشود....
به تو که فکر میکنم،،نسیم عشق میوزد
و لحظه لحظه ی زمان،،چه شاعرانه میشود ....
همیشه بهترین من! چه کرده ای تو با دلم؟
که شور شعرهایم ز تو،،چه جاودانه میشود ....
دلی که در نبود تو،،خرابه بود و سوت و کور
به یمن عشق تو کنون،،قصر ترانه میشود ............
مرا هزار امید است و هر هزار توئی....
شروع شادی و پایان انتظار توئی....
بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت....
چه بود غیر خزانها، اگر بهار توئی....
دلم ز هر چه به غیر از تو بود، خالی ماند....
در این سرا ،تو بمان،ای که ماندگار توئی....
شهاب زود گذر لحظه های شادی من....
ستاره ای که بخندد به شام تار،توئی....
دلم صراحی لبریز آرزومندی ست ....
مرا هزار امید است و هر هزار توئی.........
شعر من می جوشد....تو وجودت سراسر عشق....نگهت آبی تر ز هر آنچه دریاست.........
قلب من طوفانی ست....و در آن چیزی هست....مثل امواج نگاه تو عجیب.........
مثل لبخند تو ملیح و جاوید و غریب.........
بی قرارم....جسم و جانم سراسر لرزان....و درونم انگار....شاخه ی بیدی هست..........
همه تن بغض و شکیبایی و درد....مبتلا گشته دو چشمم به زمستانی سرد..........
و چه بی تاب است دلم...آنکه هر دم به کنارت است و ............ولی افسوس............که ز تو فاصله ها دارد........................
اشک دوریت،رو گونه هام جاری شده....
اشک، جزو تموم زندگیم شده....
اشک ،همدم چشمای بی قرارمه....
مرهم غصه و غمهای گنگ و مبهمه....
اشک، حرف بی صدای قلب خستمه....
هم، رنگه عشقه، هم، رنگه غربت و غمه....
اشک، یعنی من غصه میخورم،دلگیرم....
از غم ندیدنت،سر به زانو نهاده ام............ غمگینم...................
اگر طلوع کند آفتاب چشمانت......
چه قصه ها که بگوید،کتاب چشمانت......
توئی زیباترین ستاره،که در قصیده ی شب ......
ردیف میشود آخر،شهاب چشمانت......
در آسمان نگاهت،حضور ماه رسم......
پیاده گر بدوم،در رکاب چشمانت......
هزار شعله ی سرکش به جان من ریزد......
چنین که مست بجوشد،شراب چشمانت ............
بیقرار توام و در دل تنگم غصه هاست......
آه بی تاب شدن ،عادت کم حوصله هاست......
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب......
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست......
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است......
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست......
باز هم می نگرم روی چو ماهت ای دوست......
شعر زیبای نگاهت،جواب همه ی مسئله هاست............
وقتی تو هستی......و یادت همیشه همراه با دلم
وقتی تو می مانی......و بودنت بهانه ای برای زنده بودنم
آنگاه عشق تو ،،،هیچگاه تکراری نمیشود.........
اگر روزها شبیه هم هست،،،عشق تو هر لحظه حس تازه ای برای من دارد.........
دوستت دارم،،،ای زیباترین رویای زندگیم.........
دوستت دارم،،،به اندازه ی وسعت قلبم.........
قلبی که به وسعت نگاه تو است،،،نگاهی که به اندازه ی یک دنیا برایم باارزش است.........
بودن تو،،،برای من،،،معنای زندگیست.........
وقتی تو هستی،،،تمام غمها،،،از برگ برگ وجودم،،،فرو میریزد.........
تو را عشق است،،،که خدا به من داده،،،این فرشته ی زیبا را .........
هیچ کس در این دنیا نیست برایم باارزش تر از تو،،،و هیچ کس در این دنیا نیست ،،،جز تو،که به اندازه ی وسعت قلبم او را دوست داشته باشم.........
دوستت دارم .........عاشقانه.........ای بهترینم...............
کلماتم را در جوی سحر می شویم......
لحظه هایم را...در روشنی بارانها......
تا برای تو شعری بسرایم روشن......
تا که بی دغدغه ...بی ابهام......
سخنانم را... در حضور باد......
این عاشق دیرینه و سرگردان......
با تو بی پرده بگویم......
که تو را...دوست می دارم تا مرز جنون......
که تو را......لحظه ای......ثانیه ای......از یاد نخواهم برد...............
دل اسیر پادشاه کشور چشمان توست....
چشم من،بر چشم تو،فرمانبر چشمان توست....
من زلال شبنمم،بر زیباترین گلبرگ عشق....
برگ برگ شعر من،از دفتر چشمان توست....
در جهنم،پایکوبی میکند،در رقص عشق....
دل که سرمست خیال کوثر چشمان توست....
اوج زیبایی دریا را دیده ام در چشم تو....
انعکاس عاشقی،در گوهر چشمان توست....
گر چه میخواهد دلم شوریده سازد عالمی...!
می نشیند با ادب،در محضر چشمان توست.........!
ای زیباترین رویای عشق.........
یک نفر در همین نزدیکی ها.........
چیزی به وسعت یک زندگی....برایت جا گذاشته است.........
خیالت راحت باشد.........
آرام چشمهایت را ببند.........
یک نفر برای همه ی نگرانی هایت بیدار است.........
یک نفر که از همه ی زیبایی های دنیا.........
تنها تو را باور دارد........................
اجازه هست به عشق تو،تو کوچه ها داد بزنم؟!!
رو پشت بوم خونه ها،اسمتو فریاد بزنم؟!!
اجازه هست که هر نفس ترانه بارونت کنم...
ماه و ستاره رو بازم فدای چشمونت کنم...
اجازه هست که خنده هات ،قلبمو از جا بکنه...
بهت بگم عاشقتم،دوستت دارم یه عالمه...
اجازه هست بهت بگم عشق تو توی قلبمه...
جونمو هم به پات بدم،بازم برای تو کمه...
اجازه هست دریا بشم،کویرو پیمونه کنم...
تو صدف دلم بشی،من ،تو دلت خونه کنم...
اجازه هست......فقط بگو......اجازه هست؟؟!!
می سپارم به نسیم.........
دوستت دارم هایی از جنس بلور.........
دل من تنگ تو باز.........
باد در حال عبور.........
بوی چشمان تو را.........
می رساند به مشام.........
میدهد آرامش.........
به دل ناآرام..................
ای همه هستی ام فدای چشمانت......من اسیر صفای چشمانت
فرصتی تا کبوتر قلبم......پرکشد در هوای چشمانت
قلب من،،این حریم عشق و صفا......کشته ی آن بلای چشمانت
من که بودم غریب این سامان......گشته ام آشنای چشمانت
وه ،، چه عاشق ، چه باصفا هستند......بلبلان نغمه خوان چشمانت
این من و،،این دل و ،،این غزل هایم......گشته اند اسیر ناز چشمانت
آسمان با تمام لطف و زیبایی......انعکاس صدای چشمانت
چون پرنده ای مهاجرم ای دوست......میروم تا ورای چشمانت...............
تو که نیستی ...تا ببینی......
گریه های هر شب من......
نم نم اشک رو گونه هام......
سرخی چشای من......
تو که نیستی...تا ببینی......
دل آسمون شکسته......
جاده تا صبح قیامت......
منو این پاهای خسته......
با عبور هر ستاره......
رد پای تو رو دیدم......
زیر قطره های بارون......
نغمه ی عشقو شنیدم............
خوشا به من.........
خوشا به من که دست تو پرواز هدیه میکند...
خوشا به تو که عاشقت صد بار گریه میکند...
خوشا که قامتم رسد به آسمان خیال تو...
همان دمی که بچینم ستاره از نگاه تو...
مینوشم از چشمان تو...
جرعه به جرعه شعر نو...
حافظه ی دستان من...
پر شده از دامان تو............
تو نیستی.............
و من... نبودنت را معنا میکنم......
با تنهایی و آسمان گرفته......
با آسمان ابری و پر باران چشمهایم......
نبودن تو را...معنا میکنم...با شمع...با سوزش ناگزیر شمعی بی پروانه......
بی حضور تو...چگونه میتوان زندگی را تفسیر کرد..؟
وقتی که زندگی...بدون تو...خیلی دشوار است.................
عکس تو اینجا روبرومه،،،،و من محو تماشاتم......
به چشمات خیره می مونم،،،،اسیر چشم زیباتم.......
واسم توصیف زیبائیت،،،،یه کم سخته ولی میگم.......
فراموشم شده دنیا،،،، تو رو از وقتی که من دیدم..........
من.............
روز خویش را......
با آفتاب روی تو......
کز مشرق خیالم دمیده است،،،
آغاز میکنم......
من..............
با تو شعر می گویم،،،با تو عاشقانه می نویسم......
با حضور تو در قلبم،،،و در گوشه گوشه ی خیالم،،،
نغمه ی عشق و زندگی سر میدهم......
من..............
آن هنگام که با یاد توام......
جای راه رفتن......پرواز میکنم......!!
هوا، تر است، به رنگ هوای چشمانت.........دوباره فال گرفتم برای چشمانت
دلم مسافر تنهای شهر شب بوهاست.........که مانده ست در کوچه پس کوچه های چشمانت
تمام آیینه ها نذر یاس لبخندت.........جنون آبی دریا فدای چشمانت
چه میشود بشنوم صدایت را به لهجه ی موج.........به لحن نقره ای و بی صدای چشمانت
به انتهای جنون رسیده ام اکنون.........به انتهای خود و ابتدای چشمانت
من و غروب و سکوت و شکستن و اندوه.........تو را ندیدن و عشوه های چشمانت
اگرچه کوچک و تنگ است حجم این دنیا.........قبول کن که بریزم به پای چشمانت................
در اینجا من و شمع و شب ، شعر و ماه....
در اینجا من و خلوت و اشک و آه....
در اینجا غمگین و به دور از دلبرم....
نه سبزم ، نه آبی ، همیشه سیاه....
همیشه به یادت تپیده دلم....
نرفتی ز یادم ، ز قلبم ، هیچگاه....
از این خسته، هر چیز و هر کار را....
به جز ترک عشقت ، که خواهی بخواه....
بیا و تماشا کن این خسته را....
به همراهی شمع و شب ، شعر و ماه................
تلفیق شراب و شعر و سیب است نگاهت....
لبریز غزلهای عجیب است نگاهت....
موهای سیاه تو شبیه شب یلداست....
با جلوه ی مهتاب رقیب است نگاهت....
ای صاحب زیباترین چشم غزلخوان....
آمیزه ای از سحر و فریب است نگاهت....
دشتی ست پر از شعر و غزل،برکه و باران....
ماوای غزالان غریب است نگاهت....
بنگر عرق شرم به آیینه نشسته ست....
از بس که نجیب است و نجیب است نگاهت..........
در آنسوی خیال من...کسی هست که برای او مینویسم......
مینویسم............
برای او که...تمام ترانه هایم...ترنم یاد اوست......
و تمام لحظه لحظه های زندگی ام... مملوء از عطر حضور اوست......
ای زلال تر از باران ...و پاک تر از آیینه...وجود پر مهرت را می ستایم......
و تو را آنگونه که شایسته ی توست وصف می نمایم......
ای مهربان........پرنده ی خیالم...با یاد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود......
و زیبائیت را به رخ فرشتگان خواهد کشید......
طلوع عشق تو در دلم کافی بود تا از هیچ به همه چیز برسم......
عشق که تو باشی...عاشقی کردن خوب است...دل سپردن شیرین است......
و دلدادگی............زیباترین احساس است .....................
سلام آقای درخشانی من عاشق بازیهای زیبای شماا هستم امیدوارم در همه کارها و زندگیتون موفق باشید
وقتی تو رویاهام پا میزاری......پیش چشمامی همیشه
به یاد تو افتادن ساده هم......واسه من خاطره میشه
یاد چشمات که می افتم......از نگات دیوونه میشم
با نگات به هر ستاره......عاشقه اون ستاره میشم
خونه ی قلبم فقط برای توست......کسی تو فکرم جاتو نمی گیره
حتی از دل من واسه......یک لحظه یاد تو نمیره
تو هوای تو نبودن......چیزی جز دیوونگی نیست
زندگی بدون اسمت......دیگه اسمش زندگی نیست............
شعر و غزل ، ترانه، فقط توئی بهانه
پرواز عاشقانه ، فقط تو در میانه...
عشق و امید و جان من، پرستوی خیال من
جز تو نباشد کسی ، دلبر و دلدار من...
گرچه شدم شاعر و شعر شده ذکر من
جز تو دلارای من ، چیست دگر فکر من...
کیست مرا غیر تو،نیست مرا غیر تو
هیچ نگیرد دگر ، جای تو را غیر تو...
در نظر من همه، جمله یه اسمند و بس
فقط توئی در نظر ، فقط توئی هر نفس.........
غزل را میکنم آغاز ،،،با دوستت میدارم......
تو تنها عشق من هستی،،،تا پایان عمرم دوستت میدارم......
ز دل برخاستم تا در غزل باران احساسم......
نپنداری که من ،تنها،زبانی دوستت میدارم......
از اوج چشمهایت،جرات پرواز می گیرم......
زمینی هستم،اما، آسمانی دوستت میدارم......
تو را جان می فشانم من،،،اگر،هزاران بار جان گیرم......
هزاران بار با هر جان فشانی دوستت میدارم......
غزل پایان گرفت و من،در اینجا خوب میدانم......
که ای زیباترین عشق............تو را من بیش از اینها دوست میدارم......................
سراپا ساحری داری،،تو با چشمان جادوئی......
طلسمم کرده ای آری،،تو با چشمان جادوئی......
کشیدی پرده ی پلک و ،،ز تصویری خیال انگیز......
نمودی پرده برداری،،تو با چشمان جادوئی......
عجب خواب دل انگیزی ست،،که پیش چشم می آیی......
چه در خواب و چه بیداری،،تو با چشمان جادوئی......
دروغ تلخ مردم را ،،هرگـــــز نمی پذیرم من......
که از آیینـــــه سرشاری،،تو با چشمان جادوئی......
اجازه میدهی هر دم ،،شریک غصه ات باشم......
که یار و دلبرم هستی .........تو با چشمان جادوئی..............
برگ به برگ،،،،غزل به غزل،،،،قافیه به قافیه.......
به دنبال واژه ای می گردم،تا حال و روز مرا، در نبود تو وصف کند.......
غم،،،،دانه دانه می افتد روی صورتم،،،،تلخ است نبودنت.......
کجای این دنیا،،،،پشت کدامین پنجره،،،، میتوان ایستاد و به تو فکر نکرد......
باز کن دریچه ی قلبت را،،،،که قناری دلم، خسته از این همه رهایی،میل قفس دارد ......
بی عشقت زیستن را،،،، جز نیستی چه نام است............
یعنی اگر نباشی،،،،کار دلم تمام است ..................
ای چشمهای تو،،دیوانی از غزل....
تقدیم چشم تو،،دامانی از غزل....
با هر نگاه تو،، در خانه ی دلم....
ناخوانده میرسد،، مهمانی از غزل...!
سرشار میشوم ،،از عاشقانه ها....
وقتی که چشمهایت،،میخواند از غزل....
مجنون میکند مرا،،شعر نگاه تو....
دیوان شعرهای تو،،لبریز از غزل....
در شوره زار غم،،می مرد شعر من....
چشم تو آمد و ،،بارانی از غزل..................
همیشه باش عزیزم......... که دلم تنگ میشود بی تو
نگاه پنجره بی رنگ میشود بی تو
هر آن دم که خیالم از حضور تو خالیست
صدای نبض دلم چه بی رنگ میشود بی تو
تمام فاصله ها با تو میشود نزدیک
همیشه فاصله ها فرسنگ میشود بی تو
کنار وسعت شب یک ستاره زیبا نیست
برای من که دلم تنگ میشود بی تو...........
به عشق بودنت.........عشق را دوست دارم
فدای دلتنگی هایت...غصه هایت...غمهایت
عشق من...دوستت دارم...بی نهایت.......
نگاه مهربانت...نمی دانم دیگر چه بنویسم در وصف چشمهای زیبایت.......
چه بنویسم در وصف تو...توئی که برتر از احساس منی
توئی که زیباتر از تمام کلمات عاشقانه ای
به عشق بودنت...زندگی را با تمام تلخی هایش دوست دارم
لحظه به لحظه با تو...با یاد تو...با عشق تو...تک تک ثانیه ها را دوست دارم
با یاد تو...از عشق مینویسم...عزیزم از عشق نوشتن را...به عشق بودنت دوست دارم
این همه زیبائی ست در اطرافم...اما...اما چشمانم ساعتهاست که خیره به چشمان توست.......
به عشق بودنت...عشق را دوست دارم
به عشق بودنت...فریاد زدن را دوست دارم
میخواهم فریاد بزنم...که تا دنیا دنیاست... به عشق تو.........زندگی کردن را دوست دارم...............
من آن آدم عشقم،،نفسم عشق،،سرم عشق......
پرواز کنم سویت اگر،،بال و پرم عشق......
من آمده ام طی کنم این چند نفس را......
در راه هواداری تو،،راهبرم عشق......
تا دوری و هجران به سکوتم بکشد اشک......
تا پیله ی تنهائی خود را بدرم عشق......
مرداب بماند،،که من از قطره به دریا......
با توست اگر می گذرم،،می گذرم عشق............
ای آنکه ز عشق تو شوم بی دل و مدهوش
شاه بیت غزلهای من،ای چشمه ی گلنوش
در یاد منی،هر نفس و هر دم و هر آن
فریاد زنم نام تو را،با لب خاموش
هم باغ دلم سبز شد از جلوه ی رویت
هم صبح امیدم زده سر،ز چشمان و زان زلف سیاووش
هم دل ز شکر خنده ی تو،میرود از دست
هم شیوه ی چشمان توام،می برد از هوش
جز سایه ی چشم تو،مرا نیست پناهی
در پهنه ی تاریک افق های سیه پوش......
هزاران غزل زیبا،،درکتاب چشمانت
انتهای بی تابی ست،،ابتدای چشمانت
یک پرنده قلبش را،،یک ستاره نورش را
صادقانه می بازد،،در هوای چشمانت
با ترانه ای غمگین،،بی بهانه می کاود
تکه تکه قلبم را،،رد پای چشمانت
میشود به آرامی،،با سکوت پر معنی
صد ستاره را جا کرد،،در فضای چشمانت
شاید این حوالی بود،،صاف و ساده می گویم
این که یک غزل گم شد،،لابه لای چشمانت
شاید این معمائی ست،،این که چشم من هر آن
میشود پریشان و ،، مبتلای چشمانت......
خیال انگیز و جان پرور ،،چو بوی گل سراپایی
بهار شادی انگیزی،،حریف باده پیمایی
به شمع و ماه حاجت نیست،،بزم عاشقانت را
تو شمع مجلس افروزی،،تو ماه مجلس آرایی
منم ابر و توئی گلبن،،که می خندی چو می گریم
توئی مهر و منم اختر،،که می میرم چو می آیی
مه روشن،، میان اختران پنهان نمی ماند
میان شاخه های گل،، مشو پنهان که پیدائی
منه شیدای بی دل را ،،کس گره از کار نگشاید
مگر ای اشک غم امشب ،،تو از دل عقده بگشایی............
انتهای آسمانم قلب توست......
مهربان،،این آسمان از آن توست......
آسمانم هدیه ای از سوی من......
تا بدانی قلبم همیشه در یاد توست..........
هر روز که میگذرد،،بیشتر عاشقت میشوم
لحظه به لحظه،،با یاد تو....با عشق تو...زندگی ام ،سراسر شور و سرمستی میشود......
هر روز که میگذرد،،دیروز برایم بهترین خاطره میشود...خاطره ای شیرین از لحظات و ثانیه هایی که عاشق تو هستم
دلم میرود به عمق قلب تو،،میشنود،،صدای تپشهایی که مرا آرام میکند......
تو چه کرده ای با دلم،،با قلب و روحم،،که اینک بی تاب و بی قرارم...حساب روزها و لحظه ها از ذهنم رها شده
نمی دانم کجا هستم و به کجا میروم... تنها میدانم،،پرنده ای هستم غمگین و دلشکسته،،تنها لحظه شماری میکنم که تو را ببینم......
تو همچون یک ستاره می درخشی در دل شبهای تارم...همچون مهتاب می تابی بر دل پریشانم...هر لحظه بودنت،،به من زندگی تازه ای می بخشد......
دیگر نمی بینم زیبائی های دنیا را.......آنگاه ،، که توئی زیبائی های دنیایم.......
ای زیباترین عشق.......................
برایم سال نو بی تو همان تکرار هر سال است....
دعای آخر سالم،برایت بهترین حال است....
مرا بی تو،نه حالی است،نه تغییری،نه تدبیری....
بدون تو بهارم خالی از لطف است و بی حال است....
میان دست من حافظ،میان پلک تو دریا....
برای من ،بهار من! دیدنت بهترین فال است....
بخوان از آوای قلب من، (مقلب) را به وقت گل....
که حال ساقیت با یاد تو،همیشه بهترین حال است............
عیدت مبارک نازنین،،،،دوستت دارم فقط همین
بعد از تو دیگه این دلم،،،،مونده همیشه رو زمین
عیدت مبارک،سال نو،،،،باشه مبارک چشات
تو عکس تو،نگاه من،،،،میشینه این بار تو نگات
عیدت مبارک بهترین،،،،تنها تو ،تو قلب منی
تو این هجوم بی تپش،،،،تنها تو در یاد منی
عیدت مبارک ،سال نو،،،،باشه پر از عشق واسه تو
الهی هر جا که باشی،،،،خدا باشه پناه تو
همیشگی ترینه من،،،،الهی صد ساله بشی
عیدت مبارک عزیزم،،،،هر جای دنیا که باشی
عیدت مبارک عزیزم.............هر جای دنیا که باشی...................
در بنفشه زار چشم تو,,من ز بهترین بهارها رسیده ام
من ز بهترین بهشتها گذشته ام
ای وجود تو بهترین بهانه ی زیستنم
با بودنت من به اوج قله ی عشق رسیده ام
ای نبود تو بهترین بهانه ی گریستن
بی تو من ز اوج اندوهی ناتمام گذشته ام
خوب خوب بهترین من
نام تو , همیشه مرا مست میکند
بهتر از شراب,,بهتر از تمام شعرهای ناب
ولی من تو را در والاترین جای دلم
بهترین بهترین من,خطاب میکنم
ای بهترین بهترین بهترین من.........
میان غنچه و گل از تو گفت و گو شده است
که باد،خوش نفس و باغ،مشک بو شده است
تو برفکنده ای از خویش،پرده ای خورشید
که شهر خواب زده،غرق های و هو شده است
درون دیده ی من ،آفتابگردانی است
که در هوای تو ،چرخان،به چارسو شده است
به تابناکی و پاکی ،تو را نشان داده است
ز هر ستاره ی رخشان،که پرس و جو شده است
نگاهت ز لطف و طراوت به سوسنی ماند
که از شمیم گل سرخ،عطر آگین شده است
تو آن بهشت سراسر گل و زیبایی هستی
که پیش روی تو،دست بهار رو شده است.........
عشق با تو بارش ترانه هاست...
اتفاق ناب عاشقانه هاست...
وقتی ناگهان ترین غزل توئی
عشق هم،بهانه ی بهانه هاست...
شعر بی غروب چشمهای تو
ریزش لطیف شاعرانه هاست...
صبح من!ز پشت ابرها طلوع کن
بارش تو ،صبح صادقانه هاست...
نام سبزت،ابتدای زندگیست
خنده ی تو،رویش جوانه هاست...
لحظه ای کنار شعر من بمان
عشق با تو،بارش ترانه هاست..........
دل را از پیله ی اندوه و تنهایی اش بیرون خواهم کشید....
واژه ها را از خواب فراموشی بیدار خواهم کرد....
دسته گلی از یاس و باران برایت خواهم چید....
نقش لبخند را بر چهره ی زیبایت خواهم پاشید....
تا برایت پیام شاد باشی بنویسم,,,,,,
نوروز مبارک...........
من چنان بی پر شدم از دوری ات....
می سرایم نغمه ای در دوری ات....
آفتابم ای دریغ از روی گل....
ابرهجران میچکد در دوری ات....
من خزانم پر گل از روی تو بود....
در بهاران زرد و خشک از دوری ات....
تا به هجران میسپارم روزگار....
می تراود بوی غم در دوری ات.........
بهار,,با تمام زیبایی اش,,فصل خزانی دارد....
خورشید با تمام حرارتش,,گرمایش,,حدی دارد....
آسمان با تمام بلندی اش انتهایی دارد....
ماه,,هر چهارده روز یکبار زیباست....
اما حرارت عشق تو حد ندارد....
و زیبایی عشقت جاوید است............
همیشه دوست دارم در کنارم باشی،،،
زیباترین غزل،در میان شعرهایم باشی،،،،
هستم و رفتن رسم من نیست،،،،
اگر که تو،پناه شانه ام باشی،،،،
با رنج هم،روزهایم زیباست،،،،
اگر تو ،شعر عاشقانه ام باشی،،،،
می سوزم در آتش عشق و ننالم،،،،
اگر تو شعله و زبانه ام باشی،،،،
دل را به دریا میزنم هر دم،،،،
اگر تو موج و کرانه ام باشی،،،،
هستم و از بودن خود خوشحالم و دلشاد،،،،
اگر تو برای بودن،بهانه ام باشی...........
ای قلم......! که همدم تنهایی های این دل خسته و عاشقم شده ای............
شعرهایم،،،دلنوشته هایم،،،عاشقانه هایم را نوشتی......
غصه ها،،اندوه ها،،درد جدائی و دوری،، غمهایم را چگونه خواهی نوشت..؟؟
چگونه میتوانی نهایت عشق و دوستی و محبت مرا به او بگویی......
چگونه می توانی به او بگویی که این دل بی قرارم،از دوری اش چه میکشد......
می توانی به او بگویی که چقدر دوستش دارم..؟؟
به او که قلبش به وسعت دریائیست که قایق کوچک دل من در آن غرق شده......
به او که مرا از این کنج تنهایی و اندوه،،به سرزمین عشق و شعر و ترانه برد......
و چشمهایم را به دنیایی پر از زیبائی باز کرد......
به او بگو،،بی نهایت دوستش دارم....به او که گل همیشه بهار من است......
به او که قشنگ ترین بهانه برای بودن من است......
و به او که......عشق جاودانه من است ...............
بین من و تو فاصله یعنی عشق....
حتی فراق و حوصله یعنی عشق....
این دلم همیشه در آرزوی دیدارت....
زیبای من،،دیدن رویت یعنی عشق....
حیران شده این جبر زمان،،حتی...!
در حل این معادله،،یعنی عشق....
شوری فتاده در تمامی ذرات....
آغاز فصل چلچله یعنی عشق....
من این غزل به وزن تو می گویم....
با قیمتی ترین صله،،،،یعنی عشق.........
با تو شعرام چه قشنگه......دلنوشته هام قشنگه
بوسه بر بال کبوتر......پر پروانه قشنگه
اوج پرواز پرستو......رقص شاپرک قشنگه
گل مریم، گل سوسن...... عطر ریحانه قشنگه
چشماتو رو هم میزاری......ناز مژگونت قشنگه
جرعه ای از ساغر عشق......با تو میخونه قشنگه
دلم از عشق شود پر......عشق جانانه قشنگه................
مهربانم......
تنها توئی که در دفتر غزل های من شعر میشوی....
هر کس که لایق غزل های عاشقانه نیست....
تو همچون عطر بارانی،که در دشتستان اشعارم،گل واژه های احساسم را، رنگ عشق و زیبائی می بخشی....
و در گلستان غزل هایم،گلبرگی زیبا هستی،که رنگ سرخی از گلها،به روی گونه ات داری....
و من همچون بید مجنونی ،سر خم میکنم به یک سو،و ستاره های شعرم را،همچون هزاران پولک رنگی،به دست باد میسپارم،،،،،،
تا که برسانند،،،عشق و محبت و دوستی بی انتهایم را به تو........
ای زیباترین عشق..................
دارم از تو مینویسم......ای همه دار و ندارم
ای که اون اسم قشنگت......میشه آغاز ترانم
دارم از تو مینویسم......تو که بهترین کلامی
واسه گفتن ترانه......توئی که اوج صدامی
ای قشنگ ترین بهانه......واسه گفتن ترانه
ای که از تو جون میگیره......نغمه های عاشقانه
اسم تو مونده رو لبهام......عشق تو مونده تو قلبم
دیگه باورم نمیشه......بی تو من زنده بمونم
دارم از تو مینویسم......ای قشنگ ترین بهانه
ای که از تو جون میگیره......نغمه های عاشقانه............
یک کتاب شعر است،،با خط زیبا،،چشم تو
بیکران دریای عشق است،،با مرغان عاشق،،چشم تو
پشت پلک آهوان و زیر ابروهای تو
گر چه نام هردوشان چشم است،،اما چشم تو
هم برای زندگانی،،روشن چشمت بس است
هم برای جانفشانی،،کافیست ما را چشم تو
تیره و تار،،اشکبار،،چشمه سارا چشم من
مهربان،،آرام جان،،غم گسارا چشم تو
نیست از من اندوهگین تر،،غمگین تر
بس که هستم بیقرار و گریان و پریشان،،از دوری چشم تو.........
وقتی هوا بارونیه،،دلم برات تنگ میشه باز
نمی دونی تو این هوا،،چشات چه خوشرنگ میشه باز
بارون هواتو داره،،رنگ چشاتو داره
قدم زدن تو بارون ،،بی تو صفا نداره
بارون حواسش به توئه ،،اونم دلش پر میزنه
به جای من با قطره هاش،،رو شیشه تون در میزنه...........
چه زیبا و دل انگیز است،،رویای چشمانت
به پرواز آمد این دل،،در آسمان چشمانت
غروب آفتاب مردمکهایت چنان زیباست
که خیره مانده چشمانم،،بر آفاق چشمانت
نگاه آسمان امشب،،پر از باران رویا بود
چه دانی شاید او افتاده بود از طاق چشمانت
ببین خورشید زیبا از شرق گیتی در نمی آید
چو می بیند آفتابی زیبا،،از اشراق چشمانت
ردیف و قافیه در جا پرید از ذهن من ،،زیرا
غزل هم محو شد با صنعت اغراق چشمانت
من آن گمگشته در خویشم،،همان سر در گریبانی
که عمری عشق می ورزد،،به آن جادوی چشمانت..............
محشری،،،،،،،زیباترینی،،،جان فدایت میشود
یک جهان با دیدنت،،،سرمست و شیدا میشود
بی تو گلها،سبزه ها،در چشم من بیگانه اند
با تو احساسم به گلها،،،چون بهاران میشود
هر چه بر تن میکنی زیباترینی،،،باز هم
چهره ای داری که مثل ماه،،،پیدا میشود
ای تو آسمانی ترین آبی دشت انتظار
با نگاه آبی ات،این زندگی،با عشق معنا میشود...........
تو زیباترین شعر دیوان عشقی،،،
تو را تا ابد می سرایم،،دوست دارم....
شبیه تو دیگر کجای جهان است؟؟؟
تو زیباترینی،،تو را دوست دارم....
تو تنهاترین سوژه ی شعرهایم،،،
توئی بهترینم،،تو را دوست دارم....
اگر آسمان بر زمین هم بیاید،،،
تو را تا ابد،،،،اینچنین،،،،دوست دارم..........
با تو میشه نازنین،،تا به ستاره ها رسید...
از توی دشت عاشقی،،گلای سرخ و تازه چید...
با تو میشه تا ابد،،شعرای عاشقانه گفت...
با تو میشه تازه شد،،یه عالمه ترانه گفت...
با تو میشه دنیا رو،،قشنگ و عاشقانه دید...
روی بوم زندگی،،تصویر تازه ای کشید...
با تو میشه عشق من،،غصه ی دنیا رو نخورد...
میشه عاشق تو شد،،دلو فقط به تو سپرد...
سلام ای آشنا،،ای دلبر من....
تو ای تنها دلیل گریه ی پنهونی من....
دوباره دل به یادت بیقراره....
هوای پر زدن در آسمون عشقو داره....
دوباره چشمونم پر از ابر بهاره....
به یاد تو داره نم نم می باره....
دوباره شعر چشمات،،شروع صبح پر ترانه ی من....
سلام تنها بهونه واسه شعرای عاشقانه ی من.........
آره..!! من عاشقت هستم،،،،
همیشه به جز تو،،کی پناه دلتنگی هام میشه......
دلیل گریه های من تو بودی..! دلیل خنده هام هستی همیشه......
تو که تموم دنیامی،،،،تموم آرزوهامی،،،،
بدون تو نمی تونم،،،،توئی که عشق و رویامی......
حالا که خوبی هات عاشقم کرده،،،،
این عاشقه،،دیوونه وار،،دور تو می گرده......
یه جوری عاشقت هستم،،که بی تو ساده میمیرم......
هنوزم با خودم میگم،،،،،،یه روزی تو رو میبینم...............
امشب که ماه دوباره،،،بوی بهارو داره
عطر سپید گلهاش،،،رو شعر من می باره
با شعر چشمات همیشه،،،غمها فراموش میشه
غصه تو شب گم میشه،،،سحر بیدار نمیشه
امشب که ماه دوباره،،،گنبد سربی داره
دست ستاره هاشو،،،تو دست من میزاره
دستام پر از ستاره است،،،دلم پر از امیده
مثل تو یار تو دنیا،،،هرگز کسی ندیده.........
ای،،،آشفته ترین موی تو در شانه ی عشقم.....
عمریست که دردی کش میخانه ی عشقم.....
با شهرت زیبای جنون در همه عالم.....
لیلا زده ی شهرم و دیوانه ی عشقم.....
یک بار به هم بر بزن آن زلف سیاهت.....
من کشته ی شمع شب زلفین تو،،پروانه ی عشقم.....
از موج نگاه تو آشفته شد این دل.....
مخمور می از ساغر و پیمانه ی عشقم ............
نگاه کن مرا،،که عاشقانه های خسته ام
گواه ها شوند بر غم دل شکسته ام
نوشته ام به نام تو،،هر آنچه هست در دلم
که بنگری،،چه رفته از حضور عشق،بر دلم
دلیل ضرب قلب من،،دو چشم دلربای توست
که ماه در مقابله،،اسیر روی ماه توست
جنون چو موج میزند،،به ساحل خیال من
که نام توست در میان بیت های فال من
تمام عاشقانه ام،،فدای چشمهای تو
که با دلم نوشته ام،،ترانه ای برای تو.........
دوباره می سرایمت،،تو ای دلیل بودنم
دوباره شعر جان گرفت،،تو نغمه ی شنیدنم
جنون مرا گرفت و جذبه ی نگاهت......آه ! نه
بگو چگونه خوانمت؟فرشته؟ماه آسمان؟نه
تو برتر از تمام واژه های عاشقانه ای
برای قلب عاشقم،،تو عشق جاودانه ای
غروب ها برای من،،طلوع ها برای تو
نگاه کن که عاشقت،،هنوز،، پا به پای تو
دلم گرفته،،شعر،،بی تو ناتمام میشود
دریغ،،باز گریه آخرین کلام میشود.........
دوستت دارم......و این تمام من است
چشمانت واژه واژه ی شعرم را می سازند،،و چون پلک میزنی،،موجی از دریاهای بیکران بر شعرم روانه می سازی
موجی از عشق............
که زیباترین واژه میان اشعارم است
اینجا....در قلب من....حد و مرزی برای حضور تو نیست......
چرا از تو نگویم؟
چرا خوبی های تو را نسرایم؟
وقتی همه ی دریاها،،در قلب مهربان تو جریان دارند......
برایت.... هر روز....از باغچه ی کوچک دلم،،گل میچینم ......
و تقدیمت میکنم....از صمیم دل....و بانهایت عشق....
ای بهترینم......
دوستت دارم....بی نهایت...............
دلم رو بردی و دیوونه کردی....
با عشقت قلبمو گلخونه کردی....
منو یکصد هزار گل بهاری....
که هدیه میکنم به تو،،باشه تو قلبت یادگاری....
تو ای زیباترینم....
توئی آروم جونم....
خدا رو میدهم سوگند به عشقت....
یه لحظه غافل از یادت نمونم..................
از تو میشه تازه تر شد،،،،عاشق و شهره ی شهر شد
میشه حس اطلسی داشت،،،،با نبودت جون به سر شد
میشه سر زد به بیابون،،،،عاشق و دیوونه تر شد
با نگاه به آسمونها،،،،به مهتاب،، نزدیک تر شد
میشه عاشق تو بود و تا به سر حد جنون رفت.........
میشه از دنیا برید و ،،،،،،،،،واسه عشقت دربدر شد...............
من و تکرار ندیدنت.........
جای خالی نبودنت،،،می کوبد بر دلم......
اگر تو نباشی،،،همین روزها ویرانه میشوم!
بهار بی تو زمستان است......
و زمستان همه ی روزهائیست که (تو)نیستی!
این روزها به مرگ راضی ام،،،وقتی که تب میکنم از ندیدنت
دلم دیگر،طاقت نبودنت را ندارد......
نازنینم،،،نوشته هایم را از دل بخوان،،،چون با دل نوشتم،،،،،،،،،
دوستت دارم..................
اسطوره ی شعرای من،،دلت نگیره
این عاشقت،،بدون تو،،حتما می میره
زندگی،،بدون تو،که زندگی نیست
بدون،،نبودنت عزیز،،تو باورم نیست
هیچ کس ،،برای من،گل نازم نمیشه
هیچ گل،،به زیبائی تو،آخه پیدا نمیشه
این آدما،اصلا شبیه تو نمیشن
کی گفته این آدمکا فرشته میشن ؟
فرشته ی قشنگ من،،،،روزت مبارک......
زیباترین گلم،،،،بهار من،،،،روزت مبارک.........
مثه آب چشمه ها،،صاف و زلالی....
مثه ماه آسمون،،پر از جمالی....
مثه یک رود قشنگ،،پاک و روونی....
مثه حس قلب عاشق،،مهربونی....
میون ستاره ها هم بشی پنهون....
من تو رو میبینمت،،تو همون ماه قشنگ آسمونی............
ثانیه شمار می چرخد،،،چون عاشقی بیقرار،،،دیوانه وار،،،پر شور......
شمع میسوزد،،،آرام جان میدهد،،،بیتاب،،، نگران،،،پر نور......
پشت این پنجره،،،در خنکای نسیم،،،
عاشقانه از تو می نویسم......
عطر یادت،،،چون نسیمی روح نواز،،،سرشار از عشق و سرمستی،،، وزیدن گرفت......
آه...ای همه هستی ام....تو که هر لحظه در یاد منی،،،در قلب منی،،،نبودنت را چگونه تاب بیاورم................
ساعت افتاد......
قلم قل خورد......
شمع خاموش شد......
گیسوانم را آشفت......
و این عاشق بیقرارت،،،از فراقت،،،بیقرارتر از قبل شد................
محاله بی تو دووم بیارم......به جز تو،توی قلبم،هیچکسو من ندارم
وقتی که هستی،،شادم و خوشحال...... نباشی نازنینم،،بی تو تمومه کارم
یه دنیا غصه،،توی دلم نشسته...... ناراحتی و اندوه،،شده همه روزگارم
یه تصویر زیبا از تو به یاد دارم......تصویر خنده هاته،،واسش چه بیقرارم
دلواپس و پریشونم،،حال و روزگار ندارم...... فقط وفقط،،برای دیدن چشات،،لحظه شمارم.............
تموم دلتنگی من....بهونه ی صدای توست
این چشای خیس و ترم....بارونی هوای توست
خبر داری تو این روزا....شد گل گلدونم خراب
دفتر شعر من شده....پر از سیاه مشق سراب
خبر داری تو این روزا....قناری ها غصه دارن
شکسته بال و پرشون....دیگه آواز نمی خونن
هی روز میاد،هی شب میاد....غصه و غم،هوار هوار
کار شب و روزم شده....کابوس و خواب بیقرار
درد و دلای شعر من....انگاری پایان نداره
این دوری و دلواپسی....انگار تمومی نداره ............
بر ماسه های دریا،،روی تو نقش بسته
نقشی به روی ساحل،،از موجها نشسته
چشمانت از نگینه،،آبی آسمانی
برقی تراود از آن،،زیبا و جاودانی
موهای مشک بویت،،ابریشمیست انگار
از برق موجهایش،،روشن شود شب تار
جای لب تو دریا،،نقش از صدف ببندد
دری شود نمایان،،وقتی لبت بخندد
آری رخ چو ماهت،،اندر کنار دریا
چشمم کند نوازش،،مانند خواب و رویا......
مهربانم!
آنقدر بی تاب دیدنت شده ام،،که دلتنگی ام را به قاصدک سپردم....
و به هزار شعر و ترانه،،به سوی تو فرستادم....
کاش یاس هایی که برایت پرپر شدند و به سویت آمدند،،دوست داشتنم را برایت آواز کنند....
هر پرنده ی سفر کرده ای از تو میخواند و هر غنچه ای که میشکفد،،نام تو را بر زبان می آورد....
نازنین....بگذار باز هم قاصدک ترانه های من،،در هوای دلتنگی تو پرواز کند....
همین حوالی بی قراری ها..........
باز هم گلهای بی تابی شکفته..............
تمام یاس های دنیا ،کنار من گل میکنند،،،
تمام سازهای دنیا،برای دل من مینوازند،،،
تمام مرغان غزلخوان،به سوی من می آیند،،،
شب بوها، عطرشان را به دفتر شعر من میریزند،،،
بهار ، یک سبد رازقی به من هدیه میدهد،،،
تا که من......شعری بسرایم،در وصف تو،از دل،با عشق،،،
و آن را تقدیم کنم به تو،،،
و دیوانه وار بگویم،،،
دوستت دارم......................
دوستت دارم مهربانم.........
این چند سطر را نوشتم،،که بدانی،،ثانیه ها،،هر لحظه ای که میگذرد،،پر از یاد توست....
و پر از واژه های با شکوهی،،که تو را زمزمه میکنند....
بگذریم از اینکه،،،،،،
یاس های باغچه به یاد تو میشکفند....
ابرهای کوچک بهار به یاد تو در آسمان میرقصند....
شمعدانی ها برای تو عطر آگین کرده اند هوا را....
چلچله ها برای تو سرود عشق سر داده اند....
دشتهای شقایق پر از شوق عشق توست....
و.......تنها بهانه ی زنده بودن من تویی،،،، و بگذریم از اینکه،،،،تمام دفترهایم به خاطر تو ورق خورده اند....
من ماه را برای تو نقاشی میکنم......برای تو شعر می گویم......برای تو میمانم......و برای تو میمیرم................
بوی بهار میشنوم،هر دم، از صدای تو...
نازکتر از گل است،گل گونه های تو...
ای در طنین نبض تو،آهنگ قلب من...
ای بوی هر چه گل،عطر بهار تو...
صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر...
فرش میکنم،هر دم، زیر پای تو...
رنگین کمانی از نخ باران تافته ام....
تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو...
چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود...
تا کنم آن را هر دم فدای تو...
هر غصه و غمی که تو داری برای من...
دار و ندار و جان و دل من،،،،،برای تو..........
موندم از عشق قشنگت چی بگم....که تو بهترینی و پیشت واژه ها کم
تو که عمر و جونمی،عزیزمی....بهترینی و همه هستی منی
یه نفر میتونه یه دنیا باشه....آخه تو تمام دنیای منی
آینه ها فقط تو رو نشون میدن....گلدونا به خاطر تو جون میدن
هر کی نازنین و بهترین باشه....لقب فرشته رو به اون میدن
تک تک ستاره های آسمون رو میچینم.... خواب هر چی گل سرخ میبینم
مگه میشه تو مال زمین باشی....بین ما باشی و بهترین باشی
مگه میشه ،تو فقط فرشته ای....که همیشه میتونی همین باشی............
دلم گرفته است..........
به اندازه ی تمام شبهای بی مهتاب...
و به اندازه ی کوچه هایی پر از سکوت...
و دشتهایی بی گل...
وقتی که دلم میگیرد،،،،،،
آن آرامش ساحل چشمانت نیز،،این دل بارانی ام را که طوفانی تر از امواج دریاست،،آرام نمی کند......
چقدر دلنوشته هایم بی قرارند...!
شعرهایم،،غزلهای غمگین می سرایند...!
آنها نیز،،همانند من،،از غصه ی دوری تو،،،، بی تاب شده اند.............
زیر این آسمان آبی رنگ....جز غم دوری تو،مرا غم نیست
در کویر دل پریشانم....جز بهار نگاه تو کم نیست
تا که بنگرم آن نگاه آبی را....همسفر با عقاب تنهایی
رفته ام تا کرانه ی اندوه....رفته ام تا ستیغ شیدایی
پیش چشمانت آسمان پیداست....زین سبب آسمان تماشایی ست
هر که زین جا نظاره گر باشد....در نگاهش جهان چه رویایی ست............
بی تو من اسیر اشکم،بی تو غصه تو چشامه
بغض و گریه ی پیاپی،دیگه آهنگ صدامه
در غروب غصه و غم،لحظه هایم رو شکستم
تو هجوم و سیل اندوه،باز به یاد تو نشستم
همیشه تو اوج اندوه،دل به بارون میسپارم
من برای اشکهایم،چشمه ها رو کم میارم
دوری از تو ،نازنینم،منو از پا در میاره
میدونم،اگه نباشی،تا ابد چشمم میباره......
یار تنهایت منم،،عاشق به دل زارت منم
همنشین غم نشین،،یار خراباتت منم
می گسارانم تویی،،زیبای چشمانم تویی
از نگاه چشم من،،دردانه ی نابم تویی
تار گیتارت منم،،چنگی به آوازت منم
گر به دل غمگین شوی،،غمخوار غمهایت منم
جان و جانانم تویی،،نغمه و آوازم تویی
ای که از چشمان زیبایت جان شود مست نگاهت،،
هم به دل عشق منی و هم به سر رویای پروازم تویی
اشک چشمانت منم،،دیوانه ی رویت منم
رنگ چشمانت به ذهنم،،یار دیرین و وفادارت منم...............
به ساحل پری دریایی ام هستی،،،به طوفانی ترین موجها آرامشم هستی
بهار دل من گشته خزان ای دوست،،،همه عمر منی،پیوند جان ای دوست
غروب و دریا و ساحل بهانه،،،دو چشم تو همه پر ز ترانه
افق های فراموشی کجا بود،،؟ز عشق مستم...باده نوشی کجا بود؟
کتاب زندگی را سر فصل هستی،،،به این دل تنها..زیبا نشستی
دو ابروی تو رقص تاب بازی،،،به پایانم،همیشه،فصل آغازی
تو بوی خوش آن چمن زارانی،،،بهترین فصل خدا،همان بهارانی...............