کریم هستم؛ مسلمون و گلزن!
کریم انصاری فرد بودن هرگز کار ساده ای نبوده؛ چه از آن روز اول که نامش با گلزنی در تیم جوانان با هدایت نناد نیکولیچ مطرح شد و چه حالا که سبک بال و با روحیه در لیگ اروپا برای تیم بزرگش المپیاکوس گل می زند.
انصاری فرد به عنوان آقای گل فوتبال ایران در دهه ۸۰، سال های زیادی از ناباوری عمومی رنج برده اما حالا با مرارت و زحمت کار را به جایی رسانده که همه او را بابت سختی های دو سال گذشته تحسین می کنند. او که با استعداد ذاتی و سرعت فوق العاده نقطه ضعف مدافعان کند ایران را نشانه می رفت و به سهولت دروازه ها را باز می کرد، اولین بار در دوره افشین قطبی پیراهن تیم ملی را بر تن کرد و از بازیکنان محبوب او محسوب می شد اما بعد از تورنمنت جام ملت های آسیا (۲۰۱۲) انتظار می رفت او به تیمی بزرگ برود هر چند این مسیر رو به رشد چند سالی به تعویق افتاد.
کریم انصاری فرد از وضعیت فوتبال و زندگی اش در اروپا می گوید
اهل باندبازی نبودیم
انصاری فرد در شرایطی که اخبار روز سایت ها و تلویزیون های یونانی خبر از بحران شدید اقتصادی در این کشور می داد به این کشور رفت و یک سال و نیم بعد از درخشش در یک تیم کوچک، اکنون صاحب پیراهن یکی از صاحبنام ترین تیم های این کشور کوچک در اروپاست. اگرچه وقتی حالا او را با پیراهن سرخ و سفید المپیاکوس می بینیم تعجب نمی کنیم اما باید همه اوقاتی که این ستاره ایرانی با حداقل دستمزد و قرارداد سر می کرد، آنهم در شرایطی که باشگاه های ایرانی برای استخدام دو یا سه برای چیزی که از پانیونیوس دریافت می کرد به راحتی به او پیشنهاد می دادند.
چون قرار است مصاحبه با چیزهای خوب تمام شود، پس سوال اول را در این روزهای شیرین از خاطرات تلخ شروع می کنیم! اوساسونا تو را یاد چه چیزی می اندازد؟
- زیاد تلخ نیست و بالاخره هر کسی باید از جایی شروع کند و اوساسونا با وجود تمام اتفاقات سختی که برایم رقم زد، مسیر و هدف بزرگی برایم بود. سال ها با توجه به بازی در لیگ ایران تجربه حضور روی نیمکت را نداشتم و در آنجا به خاطر تلاش زیاد برای حضور در ترکیب به نتیجه نمی رسیدم و عادلانه نبود.
و یکدفعه حضور در فوتبال یونان، در شرایطی که این کشور در رکود اقتصادی به سر می برد و از نظر مالی حضور در تیمی مثل پانیونیوس برایت منفعت مالی به همراه نداشت و تیم هایی از ایران هم خواهان بازگشت ات بودند.
- من نمی توانستم و هیچ وقت نمی توانم از هدفی که روبروی خودم قرار داده ام، عقب نشینی کنم. حضور در فوتبال اروپا در مقطعی که فوتبال ما از نظر صادر کردن بازیکن با رکود همراه بود، بربایم اتفاق مثبتی تلقی می شد. درست است که شرایط سختی را در فصل اول حضور با اوساسونا تجربه کردم اما در دومین انتخابم باید همه شرایط را می سنجیدم. تیم های دیگری هم مطرح بودند و به کمک خانواده و مدیر برنامه هایم همه شرایط را دنبال کردم تا انتخاب درستی انجام دهم.
اما نقش تو در این موفقیت غیرقابل چشم پوشی بود و موفقیت های پانیونیوس بیشتر با حرکات و گل های فوق العاده ات که معمولا جزء گل های برتر سوپرلیگ یونان انتخاب می شد همراه بود.
- موفقیت در فوتبال هیچ گاه فردی به دست نمی آید و مطمئنا عوامل زیادی در آن نقش دارند. ما دقیقا مثل برادر در این تیم بودیم و صمیمیت و تلاش برای موفقیت مسئله ای بود که عامل این اتفاق می شد. به هر حال بازی و نتیجه گرفتن در تیمی مثل پانیونیوس که برای حفظ سهمیه می جنگد و تنها به فکر اقتصادی و صدور بازیکن است. سخت بود. این تیم بیشتر به دنبال این است که با پرورش بازیکن و فروش آن در نقش اقتصادی عملکرد مناسبی داشته باشد اما توانستیم طی دو سال اخیر هم در بعد نتیجه و هم مسئله اقتصادی عملکرد خوبی به جا بگذاریم و این تیم بار دیگر در کورس رقابت حضور داشته باشد که البته همه ما از آن نفع بردیم.
اکنون بازیکنان ایرانی زیادی مدعی حضور در لیگ های اروپایی و خصوصا لیگ یونان هستند و به نوعی حضور در این لیگ را آسوده می دانند، این طور است؟
- من نمی دانم چه کسی این نظر را دارد اما مسلما کسانی که پیشنهاد داشته باشند باید آن را قبول کرده باشند. در لیگ یونان مسائل مالی تنها در سه تیم بزرگ شاید به صرفه تر از ایران باشد اما در باقی باشگاه ها باید تلاش کنی تا خودت را اثبات کنی. اینجا مثل دیگر لیگ های اروپایی شرایط خیلی سخت است و جذب بازیکن خصوصا غیر اروپایی سختگیرانه تر است. از تمرین تا بازی همه چیز متفاوت است و برای جذب بازیکن اگر اروپایی باشی با توجه به این که سهمیه حساب نمی شوی راحت تر است. البته این اولین مشکل است و همان طور که تجربه داشتم، مشکلات زیادی برای هماهنگی و شرایط دیگر داریم که باید آنها را هم پشت سر بگذاریم.
با حضور مسعود شجاعی به دوقلوهای ایرانی در یونان معروف شدید و البته مسعود هم کاملا هوایت را داشت و در زمانی که توی پانیونیوس همبازی بودید، در دادن پاس گل برایت کم نمی گذاشت.
- مسعود واقعا بازیکن فوق العاده ای است و نشان داده چرا هنوز در تیم ملی هم بازیکن تاثیرگذار و قابل اعتمادی محسوب می شود. حضور مسعود باعث شد تا شرایط تهاجمی تیم سرعت و زیبایی بیشتری داشته باشد و البته از پاس هایش نگویم که مثل هلو بود و نمی شد از آنها گذشت و خوشحالم که بیشتر جشن هایم در نیم فصل اول با پاس های او همراه می شد. به هر حال با توجه به سابقه بازی و تمرین در ایران شناخت خوبی از یکدیگر داشتیم و باور کنید باندبازی نبود! (می خندد)
دلت برای پرسپولیس و هواداران آن تنگ نشده؟ فکر می کنی آنها امسال بتوانند حسرت چند ساله را خاتمه دهند و قهرمان شوند؟
- هواداران فوتبال در ایران و خصوصا پرسپولیسی ها همیشه به من لطف داشته اند و خودم را جزیی از آنها می دانم. دلم برای پرسپولیس تنگ شده باشد؟ نمی دانم چطور باید در خصوص این سوال پاسخ بدهم. من اکنون عضو تیم المپیاکوس هستم و روزهای خوبی در کنار پرسپولیس و هوادارانش داشتم. خوشحالم که آنها اکنون بیش از هر زمان دیگری شانس رسیدن به قهرمانی را دارند و این خصوصیت تیم های بزرگ است که باید همیشه به دنبال اتفاقات بزرگ تر باشند و من برای آنها چیزی بزرگ تر از قهرمانی در لیگ ایران آرزو می کنم و آنها مسلما این توانایی را هم دارند.
تو خودت جزء بازیکنانی هستی که در تمام تیم های پایه بازی کرده ای؛ الان که در فوتبال اروپا هستی، چه تفاوتی بین رده های پایه آنها و چیزی که شما در آنها رشد کردید وجود دارد؟
- خوشبختانه من از هشت سالگی توانستم در اردوی تیم های ملی در رده پایه قرار بگیرم و مسلما این اتفاق باعث شد تا مسیر پیشرفت راحت تری داشته باشم. با این حال همیشه در فوتبال ایران بی توجهی به تیم های پایه یکی از عواملی بوده که ما نتوانیم ستاره های خودمان را در تیم های مطرح داشته باشیم. یونان هر چند در زمینه ستاره سازی شرایط مناسبی نداشته، اما همواره توانسته عملکرد مناسبی از خود به جا بگذارد و اوج آن را در قهرمانی در اروپا دید.
ارتباطت با هواداران المپیاکوس چطور است؟ توانسته ای به بازیکن محبوب آنها تبدیل شوی؟
- المپیاکوس به هرحال همیشه بازیکنان بزرگی در اختیار داشته و باید بگویم که اینجا هم مثل پرسپولیس و استقلال تنها در صورتی می توانی بازیکن محبوب آنها شوی که همیشه موفق باشی و خاطره خوبی رقم بزنی. روز اولی که در تمرین حاضر شدم، استقبال خوبی از من شد و اکنون هم با توجه به موفقیتم در دو بازی اخیر مورد توجه آنها قرار گرفته ام و امیدوارم بتوانم با بازی های بهتر نقشی در موفقیت این تیم داشته باشم.
انگلیسی حرف زدنت هم جالب توجه است و چه در زمانی که در اسپانیا بودی و چه این روزها در یونان راحت می توانی حرف بزنی. به نظر می رسد به خاطر برنامه ات برای حضور در لیگ های اروپایی از دوران جوانی بوده است؟
- خواهرم زبان انگلیسی تدریس می کرد و این باعث شد شرایط خوبی در این زمینه داشته باشم و خانواده ام هم در خصوص تحصیل بیش از ورزش سختگیری داشتند. الان از این نظر مشکلی ندارم و به خوبی می توانم ارتباط برقرار کنم و شاید همان طور که می گویید کار مناسبی کردم که زبان یاد گرفتم و زندگی در کشور خارجی مشکلات خاص خودش را دارد و مسلما اگر زبان بلد نباشی اوضاع پیچیده تر و سخت تر هم می شود.
زبان یونانی هم یاد گرفته ای؟ به هر حال بعد از نزدیک به دو سال باید چیزهایی برای ارتباط مستقیم با هواداران یونانی ات داشته باشی؟
- مسلما به اندازه زبان مادری و ترکی آن را بلد نیستم اما معمولا برخی واژه ها و کلمات را سعی می کنم خیلی زود یاد بگیرم و تا حدودی هم موفق بوده ام و هر جا هم کم می آورم انگلیسی صحبت می کنم.
المپیاکوس مهم ترین باشگاه یونان است و الان به نوعی تو هم مهم ترین لژیونر ایران هستی. قوانین و شیوه تمرینات و برنامه ها در المپیاکوس چقدر با جاهای دیگری که بازی کرده ای، فرق می کند؟
- بله درست است و من البته از زمانی که در پانیونیوس حاضر شدم ترجیح دادم شیوه تمریناتم را تغییر دهم. البته اینجا این قدر سخت و حرفه ای برخورد می کنند که نیاز نیست خودت بخواهی آن را انجام بدهی و مجبور به این کار خواهی شد. این جا دقیقا مانند کارمند هستی و باید تمرین، بازی و اصول حرفه ای کاملا رعایت شود و بر اساس آن حقوقت مشخص می شود و مسلما هر چه بهتر باشی، درآمد بهتری هم خواهی داشت. من از زمان حضورم در پانیونیوس به کمک یکی از هم تیمی هایم که در تیم ملی حضور داشت، با مربی بدنساز تیم ملی آشنا شدم و تمرینات اختصاصی ام را زیر نظر او انجام می دادم.
سرمربی فعلی المپیاکوس، پائولو بنتوی پرتغالی است، رابطه ات با او چطور است؟
- به هر حال فضای جدید شرایط جدید و متفاوتی در پی دارد و هر مربی برای رسیدن به نتایج از تمام پتانسیل تیمش سود می برد و این بستگی به خودت دارد که بتوانی این توانایی را در راستای خواسته های مربی به پایان برسانی.
در تیم ملی هم هیچ وقت به حقت نرسیدی؛ همیشه مهاجمانی بودند که جلوتر از تو ایستاده اند. با این موقعیت امیدی به بازی در جام جهانی داری؟
- من سال های زیادی است که در تیم ملی حضور دارم و یک مهاجم هیچ وقت از رقیب نمی ترسد. بزرگترین رقیب ما مدافعان هستند و وقتی موفق شوی از آنها عبور کنی رسیدن به هدف در دسترس خواهد بود. در تیم ملی شرایط متفاوت است و همه به دنبال موفقیت تیمی و سرافرازی ایران هستیم.
جام جهانی روسیه آخرین جام جهانی ات خواهد بود؟
- این سوال عجیبی است. من الان در بیست و هفت سالگی هستم و مسلما تلاش خواهم کرد تا در جام جهانی بعدی هم حضور داشته باشم. در جام جهانی بعدی تازه به سی و دو سالگی رسیده ام و البته هیچ چیز قابل پیش بینی نیست اما بعید می دانم آن زمان انرژی و روحیه ام را برای رقابت از دست داده باشم و مطمئنا تلاش خواهم کرد سهمی در سومین تجربه جام جهانی ام داشته باشم.
کجا زندگی می کنی؛ شهر پیره که المپیاکوس از آن می آید چطور شهری است؟
- از زمان حضورم در یونان توی آتن زندگی می کنم و این آپارتمان از زمانی که با پانیونیوس آمدم به من معرفی شد و از آن راضی هستم اما پیره یک شهر فوق العاده و تاریخی محسوب می شود که مردم آن جا انگار با خواب بیگانه هستند و از آن شهرهایی است که مردمش شب زنده دار هستند و تا صبح شهر زنده است و معمولا میزبان انواع جشنواره هاست. اکنون همزمان با فوریه هم در اینجا جشنواره فیلم های اکشن است. اگر اشتباه نکنم، همین مسئله شهر را شلوغ تر از همیشه کرده است. اینجا به نوعی مرکز فرهنگی و هنری یونان محسوب می شود که سالن های تئاتر و سینمای زیادی در خود جای داده است و البته مثل دیگر شهرها موزه های خاص خودش را دارد.
این شوخی کریم تو مسلمون نیستی را درباره ات شنیده ای؟ حتی در برنامه ۹۰ هم در مورد صحبت کردند.
- (می خندد) اولین بار اصلا متوجه نمی شدم و کامنت های زیادی در صفحه ام دیدم که این طور نوشته اند و متوجه اش نمی شدم و اصل داستان را نمی دانستم. این در شرایطی بود که همه از شرایط اعتقادی ام باخبر بودند و برایم عجیب بود که خیلی ها کامنت گذاشتند که کریم تو مسلمون نیستی! بعد یکی از دوستان این مسئله را برایم گفت و دیدم و کلی خندیدم. هم مسلمون هستم، هم گلزن.
گل من و گرت بیل میکس شد
از گلی که گرت بیل به بارسلونا زد تا گل هایی شبیه مولر، دلیل این که گل هایی شبیه مهاجمان بزرگ دنیا می زنی، چیست؟
- به علاقه ام از دوران جوانی به تماشای عملکرد بازیکنان بزرگ باز می گردد و از همان زمان جوانی، کلیپ گل های مهاجمان بزرگ را می گرفتم و بارها نگاه می کردم. قبل از هر بازی این عادت من است و دوست دارم ببینم بازیکنان بزرگ در لحظات ثبت گل چطور عمل می کنند. تمرین و تمرین و تلاش باعث می شود بعضی اوقات این گونه شود و البته برخی اوقات هم تصادفی این اتفاق رخ می دهد، مثل گلی که شبیه گرت بیل زدم و بعد از بازی یکی از سایت های یونانی با میکس آن نشان داد که شباهت های زیادی به هم داشته اند و باعث شد ۱۰۰ بار آن را نگاه کنم.
و یک بار هم جایزه گل زیبای لیگ یونان را از آن خود کردی و در تلویزیون این کشور حضور یافتی.
- واقعا گل زیبایی بود. خودم هم لذت بردم اما همانجا هم گفتم برای من گلی که تقدیم مرحوم هادی نوروزی کردم، جزء زیباترین و خاطره انگیزترین گل ها بود. اصلا نمی توانید تصور کنید چه حالی داشتم. وقتی این خبر را شنیدم، کلی مسیج و پیام داشتم در این خصوص و اصلا در یک کشور غریب نمی توانستم این مسئله را باور کنم که هادی فوت شده باشد. دو روز بعداز آناتفاق با پاناتولیکوس بازی داشتیم.
قبلا با حضور در پانیونیوس هم خودت را مدعی آقای گلی لیگ یونان می دانستی و تا حدود زیادی با وجود بازی دفاعی تیمت در گلزنی موفق بودی. اکنون با المپیاکوس این رویا به نظر می رسد برایت در دسترس باشد.
- هر مهاجمی در هر جای دنیا و در هر تیمی که باشد به گل زدن و گل زدن فکر می کند و هیچ تفاوتی ندارد. این مسئله برای من هم وجود دارد و مسلما هیچ چیز جز موفقیت نمی تواند مرا راضی نگه دارد و برای رسیدن به آن تلاش می کنم. هیچ کاری سخت نیست و هیچ کاری سخت نیست و هیچ اتفاق مثبتی بدون تلاش به دست نمی آید. درست است و اکنون با توجه به این که المپیاکوس قدرت اول یونان محسوب می شود و فوتبالی هجومی تر ارائه می دهد، شانس رسیدن به گل های بیشتر برایم فراهم تر است و من هم تلاش می کنم به نتیجه ای که مد نظرم است برسم.
جو وحشتناک استادیوم های یونان از نگاه کریم فوتبال ایران
فراتر از افراطی چه می شود؟!
هواداران پانیونیوس افراطی هستند یا هواداران المپیاکوس؟ و البته شباهت آنها به هواداران پرسپولیس؟
- هواداران پانیونیوس خیلی وفادار بودند. به هر حال عشق به تیمی که از کسب عنوان دور است سخت است اما همیشه حمایت فوق العاده آنها را در تمرین و بازی ها داشتیم و آنها قدمت بیش از صد ساله ای خود را به رخ می کشیدند. خاطرات خوبی از گذشته داشتند و همیشه از تلاش بازیکنان برای رسیدن به موفقیت در شرایط فعلی تشکر می کردند. هواداران المپیاکوس؟ فراتر از افراطی چه می شود؟
استادیوم المپیاکوس یکی از رعب آورترین ورزشگاه های دنیاست. هواداران المپیاکوس این قدر دو آتشه اند؟ از مدل هواداری شان بگو؟
- چطور بگویم؛ این که می گویم، واقعا همین طور است و آنها بارها در این استادیوم یقه تیم های بزرگی مثل آرسنال را گرفته اند.تمام لحظات بازی منورهایی روی سکوها روشن می کنند. واقعا از توی زمین و چشم بازیکنان این طور به نظر می رسد که در دلت به این فکر می کنی الان استادیوم آتش خواهد گرفت و واقعا همین طور است. آنها دقیقا استادیوم را تبدیل به جهنم می کنند و این مسئله با شعار آنها در طول 90 دقیقه برای شکست حریف باعث می شود تا انرژی فوق العاده ای داشته باشیم.
زندگی خصوصی ستاره ایرانی در یونان چطور می گذرد؟
گواهینامه حرفه ای گرفته ام
زندگی در یونان نباید سخت باشد. هر دو کشور آدابی شبیه هم دارند و کلی قدمت تاریخی دارند و البته مردمانی که از نظر ظاهری و خصوصیات اخلاقی شبیه هستند؟
- البته تفاوت هایی هم وجود دارد و همان طور که گفتید شباهت کم نیست اما هیچ جا ایران نمی شود و همه جا هم بهتر از اوساسونا و پامپلوناست! (خنده) با این حال یونان کشوری دوست داشتنی است و احساس خوبی به من می دهد و رابطه نزدیکی با آن برقرار کرده ام. این جا همانند ایران البته پر از مناظر و مناطق دیدنی است که شانس زیادی برای تماشای همه آنها نداشته ام و بیشتر وقتم را با تمرین و استراحت پشت سر می گذارم و در تعطیلات هم که ایران هستم و فرصت حضور در تمام مناطق دیدنی یونان نصیبم نشده است.
بهترین جایی که در یونان رفته ای، کجا بوده است؟
- جزیره کورفو و جزیره میکونوس. هر دو جاذبه های زیبایی دارند که اصلی ترین آنها ساحل است. جزیره میکونوس البته به ونیز کوچک مشهور شده و ساختمان های معلق روی دریا حس جذاب و خاصی دارد. امکان قایق سواری و تماشای جزیره و فانوس دریایی و ... اتفاقاتی است که می تواند آرامش را به وجود بیاورد و جالب توجه است.
رانندگی در یونان مشکلی برایت به وجود نیاورده و با آن راحت هستی یا راننده داری؟
- نه، من شخصا رانندگی می کنم و گواهینامه حرفه ای گرفته ام. به همین خاطر مشکلی برای رفت و آمد و تفریح و گشت و گذار ندارم. خوبی اینجا این است که ترافیک و ویراژهای عجیب و غریب کمتر دیده می شود و از قوانین جریمه ای شدیدی هم برخوردار هستند که باعث می شود نهایت احتیاط را در رانندگی داشته باشید.
خودت آشپزی می کنی یا غذایت را آماده از بیرون می گیری؟
- اکنون شرایط حرفه ای ام کاملا متفاوت شده است. کمتر غذا می خورم و باور کنید مدت هاست رنگ برنج را هم ندیده ام. البته این تنها به این خاطر نیست که آشپزی ام اصلا تعریف نداشته باشد. تلاش می کنم اصول حرفه ای ورزشکاری را در اروپا رعایت کنم تا مشکلی در تمرینات و بازی نداشته باشم.
نظر کاربران
کریم به خدا تو مسلمون نیستی هی جر زنی میکنی...
اقا تو اینستا فالوش کنید خیلی نامردیه بازیکن ملی از یه سری این خل و چل ها فالوراش کمتره
امیدوارم داش کریم همیشه موفق باشی ودراوج وانشالله باپیراهن پرسپولیس از فوتبال خداحافظی کنی
داش کریم پاینده وسالم وسلامت باشی همیشه موفق
امیدوارم موفقیت هات ادامه داشته باشه وباپیراهن پرسپولیس ازفوتبال خداحافظی کنی
دوست داریم داش کریم
الحق که مسلمونی
سلام احق که ترک وباغیرته موفق باشید داداش کریم سرتون سلامت
سلام احق که ترک وباغیرته موفق باشید داداش کریم سرتون سلامت