کاش دلتان اندکی برای من تنگ شود...
اشتفان تسوایگ به سال ۱۸۸۱ در خانوادهای یهودی و ثروتمند در وین متولد شد و بعدها زالسبورگ را برای اقامت برگزید.
برترین ها: "کاش دلتان اندکی برای من تنگ شود" این جمله که برگرفته از یکی از نامههای اشتفان تسوایگ نویسنده نامدار اتریشی به همسر دومش است، اینک بر پیشانی کتابی قرار گرفته که با عنوان فرعی "نامههای اشتفان تسوایگ به لوته تسوایگ از سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۰" برای نخستین بار در آلمان انتشار یافته است.
این نامهها به تازگی و هفتاد سال پس از مرگ تسوایگ و همسراش پیدا شده، به کوشش اُلیور ماتوشک در بالغ بر ۳۵۰صفحه منتشر شدهاند. ماتوشک پیش از این مقالات بسیاری در مورد تسوایگ نوشته و زندگینامه تسوایگ را با عنوان "سه زندگی، یک زندگینامه" انتشار داده بود. او با افزودن عکسهای تازه، توضیحات و ملحقات بسیار به این نامهها کتابی عرضه کرده است که میتوان آن را چون رمان کوتاهی درباره سالهای آخر زندگی اشتفان و لوته تسوایگ خواند.
اشتفان تسوایگ
به گزارش برترین ها به نقل از بی بی سی، اشتفان تسوایگ به سال ۱۸۸۱ در خانوادهای یهودی و ثروتمند در وین متولد شد و بعدها زالسبورگ را برای اقامت برگزید. در ۳۱ سالگی با فریدریکه فون وینترنیتس ازدواج کرد و پس از الحاق اتریش به آلمان نازی و در اوج شهرت جهانی به سال ۱۹۳۴ ناچار شد به لندن کوچ کند.
در کتابسوزی معروف نازیها آثار او که به ۵۰ زبان ترجمه شده بودند، به دست آتش سپرده شد. تسوایگ شش سال بعد همراه همسر دومش به برزیل رفت، همان جا زندگینامه ۵۰۰ صفحهای بالزاک را نوشت و موفقترین و مشهورترین اثر خود "شطرجباز" را به پایان برد. اما هرگز از سفری که به گماناش بیش از چند ماه طول نمیکشید، بازنگشت و دو سال پس از ورود به برزیل و در ۶۱ سالگی همراه همسر ۳۳ سالهاش لوته تسوایگ دست به خودکشی زد.
به گزارش برترین ها به نقل از بی بی سی، اشتفان تسوایگ به سال ۱۸۸۱ در خانوادهای یهودی و ثروتمند در وین متولد شد و بعدها زالسبورگ را برای اقامت برگزید. در ۳۱ سالگی با فریدریکه فون وینترنیتس ازدواج کرد و پس از الحاق اتریش به آلمان نازی و در اوج شهرت جهانی به سال ۱۹۳۴ ناچار شد به لندن کوچ کند.
در کتابسوزی معروف نازیها آثار او که به ۵۰ زبان ترجمه شده بودند، به دست آتش سپرده شد. تسوایگ شش سال بعد همراه همسر دومش به برزیل رفت، همان جا زندگینامه ۵۰۰ صفحهای بالزاک را نوشت و موفقترین و مشهورترین اثر خود "شطرجباز" را به پایان برد. اما هرگز از سفری که به گماناش بیش از چند ماه طول نمیکشید، بازنگشت و دو سال پس از ورود به برزیل و در ۶۱ سالگی همراه همسر ۳۳ سالهاش لوته تسوایگ دست به خودکشی زد.
او مردی مایوس و دایم در سفر بود، به گونهای که هرمان هسه به شوخی او را "زالسبورگی پرنده" مینامید. تسوایگ شاعر و نویسندهای که به زیادنویسی شهره است، گذشته از شعر و داستان و پاورقی، چند زندگینامه، مقاله، نمایشنامه، افسانه، یک رمان کامل و دو رمان نیمهکاره و نیز یک اپرا نوشته است. علاوه بر اینها از فرانسه نیز ترجمه میکرد و از برخی از آثاراش نیز فیلم ساخته شد.
لوته تسوایگ
در لندن فریدریکه تسوایگ برای همسرش یک منشی آلمانی به نام لوته آلتمن استخدام کرد. این دختر ۲۴ ساله یهودی یک سال پیش از آن با قدرت گرفتن فاشیسم تحصیلاش را در فرانکفورت رها و همراه خانواده به لندن مهاجرت کرده بود. وظیفه لوته ماشین کردن دستنوشتهها، رسیدگی به نامهنگاریها بوده و گاه تسوایگ را در سفرهای اروپاییاش نیز همراهی میکرد.
در لندن فریدریکه تسوایگ برای همسرش یک منشی آلمانی به نام لوته آلتمن استخدام کرد. این دختر ۲۴ ساله یهودی یک سال پیش از آن با قدرت گرفتن فاشیسم تحصیلاش را در فرانکفورت رها و همراه خانواده به لندن مهاجرت کرده بود. وظیفه لوته ماشین کردن دستنوشتهها، رسیدگی به نامهنگاریها بوده و گاه تسوایگ را در سفرهای اروپاییاش نیز همراهی میکرد.
او از جمله در سفر تسوایگ به اسکاتلند که به قصد پژوهش در مورد زندگی ماری استوارت صورت گرفته بود، همراه او شد. در این سفر لوته و اشتفان به هم نزدیکتر شدند و رابطهای عاشقانه پا گرفت. در ماههای بعد نامهنگاریها بین تسوایگ و لوته ادامه پیدا کرد اما لحن نامهها هم چنان رسمی بود. گرچه صمیمت تسوایگ را از میان سطرها میشود خواند اما به سختی میتوان آنها را نامههای عاشقانه نامید.
روزهای خوش تسوایگ
یک سال بعد از این سفر، در سفر دیگری به بندر نیس فرانسه، فریدریکه، لوته و اشتفان را در اتاق کار تسوایگ در هتل در وضعی دید که جای حاشا باقی نمیگذاشت. فریدریکه در خاطراتش مینویسد، اشتفان و او هرگز رک و بی پرده در مورد این واقعه حرف نزدهاند مگر گاه گداری، آن هم بسیار گذرا.
یک سال بعد از این سفر، در سفر دیگری به بندر نیس فرانسه، فریدریکه، لوته و اشتفان را در اتاق کار تسوایگ در هتل در وضعی دید که جای حاشا باقی نمیگذاشت. فریدریکه در خاطراتش مینویسد، اشتفان و او هرگز رک و بی پرده در مورد این واقعه حرف نزدهاند مگر گاه گداری، آن هم بسیار گذرا.
گرچه تسوایگ همواره میخواسته مسئله را توضیح بدهد اما او از شنیدن سربازمیزده. فریدریکه و اشتفان سرانجام پس از سه سال کشمکشهای فراوان از هم طلاق گرفتند. پس از آن اشتفان و لوته به خانهای در شهر باث در انگلستان اسبابکشی و کمی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم همانجا ازدواج کردند.
از لحن نامههای تازه پیدا شده چنین برمیآید که تسوایگ در این دوره از زندگیاش از داشتن خانواده خوشنود بوده و این در حالی است که او پیشتر دایم به خاطر نیاز به سکوت محض و تنهایی با همسر اولش فریدریکه و دو دختر او از ازدواج نخستش در جدال بود.
در این نامهها تسوایگ مردی است خانواده دوست، شاد و فارغ از نگرانی؛ امری که تا پیش از این حتی از چشم زندگینامهنویسش نیز پنهان مانده بود.
در این نامهها تسوایگ مردی است خانواده دوست، شاد و فارغ از نگرانی؛ امری که تا پیش از این حتی از چشم زندگینامهنویسش نیز پنهان مانده بود.
این روزهای خوش اما دوام چندانی نداشت. حمله آلمان به فرانسه و سقوط پاریس تسوایگ را مضطرب کرده بود. همان روزها در یادداشتهای روزانهاش نوشت: "تمام شد. اروپا نابود شد... حالا واقعا بیوطن شدهایم."
او که همیشه معتقد بود، نویسنده نباید موضع سیاسی داشته باشد، در همان دوران به دوستانش نوشت: "یک بطری کوچک مخصوص حاضر و آماده دارم. نباید زنده به دست نازیها بیافتم."
فریدریکه و لوته تسوایگ
تا پیش از پیدا شدن این نامهها تنها روایت موجود از رابطه اشتفان و لوته، روایت فریدریکه بود. او که از رقیب خود متنفر بود و او را " افعی" مینامید، در خاطرات خود آورده است:"اگر من آنجا بودم، مانع خودکشی اشتفان میشدم".
تا پیش از پیدا شدن این نامهها تنها روایت موجود از رابطه اشتفان و لوته، روایت فریدریکه بود. او که از رقیب خود متنفر بود و او را " افعی" مینامید، در خاطرات خود آورده است:"اگر من آنجا بودم، مانع خودکشی اشتفان میشدم".
سالها پس از مرگ تسوایگ، فریدریکه خود را تنها کسی میدانست که حق روایت، تاویل و تفسیر زندگی تسوایگ را دارد. انتشار نامههای تازه پیدا شده اما نشان میدهد، فریدریکه در جای جای نامههای تسوایگ که پس از مرگش انتشار داده بود، دست برده و در این راه ابایی از جعل و دروغ و دستکاری نداشته است. به مثل تسوایگ نوشته بود "ما، اشتفان و لوته تسوایگ"، فریدریکه آن را تبدیل کرده بود به "من، اشتفان تسوایگ".
نامه لوته تسوایگ
از لوته تنها یک نامه به جا مانده است. طبق روایت فریدریکه، تسوایگ هنگامی که به قصد سفر به آمریکا وارد کشتی میشد، این نامه لوته را بازنکرده به او داده بود. فریدریکه بعدها آن را رونویسی، کوتاه و منتشر کرد.
با انتشار کتاب "کاش دلتان اندکی برای من تنگ شود" معلوم میشود، این نامه اصلا به دست تسوایگ نرسیده بود. او در طول همان سفر به لوته مینویسد: "از این قایم باشک بازیها خسته شدهام ... برای برخی چیزهایی که مهماند، باید بلاوقفه جنگید. باور کنید خانم عزیز، مسئولیت درونی سخت به من فشار میآورد. میدانم ادامه دادن به این امر خطیر چه اندازه دشوار است و به بهای چه کشمکشهایی تمام خواهد شد."
از لوته تنها یک نامه به جا مانده است. طبق روایت فریدریکه، تسوایگ هنگامی که به قصد سفر به آمریکا وارد کشتی میشد، این نامه لوته را بازنکرده به او داده بود. فریدریکه بعدها آن را رونویسی، کوتاه و منتشر کرد.
با انتشار کتاب "کاش دلتان اندکی برای من تنگ شود" معلوم میشود، این نامه اصلا به دست تسوایگ نرسیده بود. او در طول همان سفر به لوته مینویسد: "از این قایم باشک بازیها خسته شدهام ... برای برخی چیزهایی که مهماند، باید بلاوقفه جنگید. باور کنید خانم عزیز، مسئولیت درونی سخت به من فشار میآورد. میدانم ادامه دادن به این امر خطیر چه اندازه دشوار است و به بهای چه کشمکشهایی تمام خواهد شد."
با این که معلوم نیست فریدریکه چه اندازه در نامه لوته دست برده اما محتوای آن نشان میدهد، مالامال از احساس بوده است: "عزیزم... میخواهم یک بار دیگر به تو بگویم ... که چقدر دوستت دارم..."
خودکشی تسوایگ
فوریه ۱۹۴۲ وقتی سنگاپور سقوط میکند، تسوایگ درست مثل زمان سقوط پاریس بار دیگر دچار اضطراب میشود. در آخرین نامهای که تسوایگ به خانواده لوته در لندن مینویسد، آمده که هر دو جانشان از زندگی، از فرار و خانه به دوشی به لب رسیده است.
فوریه ۱۹۴۲ وقتی سنگاپور سقوط میکند، تسوایگ درست مثل زمان سقوط پاریس بار دیگر دچار اضطراب میشود. در آخرین نامهای که تسوایگ به خانواده لوته در لندن مینویسد، آمده که هر دو جانشان از زندگی، از فرار و خانه به دوشی به لب رسیده است.
در حالی که اشتفان و لوته قصد داشتند قرارداد اجاره خانهشان را یک ماه دیگر تمدید کنند، بیماری آسم لوته، عزلت تسوایگ، یاس دایمی او و دوری از وطن و اروپا شرایط را برای دست بردن به آن "بطری کوچک مخصوص" فراهم میکنند.
آثار تسوایگ به فارسی
تسوایگ از جمله محبوبترین نویسندگان اتریشی در ایران است که تا امروز نزدیک به ۵۰ اثر او به فارسی ترجمه و بازترجمه شده است.
تسوایگ از جمله محبوبترین نویسندگان اتریشی در ایران است که تا امروز نزدیک به ۵۰ اثر او به فارسی ترجمه و بازترجمه شده است.
از میان این آثار میتوان از "وجدان بیدار"، "شطرنجباز"، "لحظههای سرنوشتساز بشریت"، "آشفتگی احساسات"، "نبرد با اهریمن"، "ژوزف فوشه"، "مجموعه نامرئی" و "زندگی تولستوی" نام برد.
پ
نظر کاربران
تشکر